زلزله

بسم الله الرحمن الرحیم
الهى انطقنى بالهدى و الهمنى التقوى

 بحث این هفته بحث آزمایش و اشاره‏اى به مسئله زلزله داشته باشیم و مقدارى تحلیل‏هاى قرآن و عقلى و روایى را خدمتتان بگویم چون گاهى که زلزله مى‏شود اگر انسان عقائدش محکم نباشد خانه‏ها زلزله شده بعضى ممکن است ایمانشان زلزله بشود در قرآن دو تا زلزله داریم بسم الله الرحمن الرحیم موضوع زلزله.
تزلزل انسانها در عقیده و عمل
زلزله دو قسم است 1- زلزله زمین 2- زلزله انسانها، زلزله زمین بسم الله الرحمن الرحیم «اذازلزلت الارض زلزلها» زلزله قران… انسانى قرآن مى‏گوید «و زلزلوا الا شدیدا» انسانها توى جبهه هى شکست مى‏خوردند یکمرتبه گفتند پس کو قدرت خدا؟ پس کو نصرت خدا؟ پس کو امدادهاى غیبى؟ آیه نازل شد دارید ایمان هایتان، زلزله توى ایمانتان افتاده صبر کنید مى‏رسد یعنى، «متى نصرالله» متى نصرالله، یعنى کى مى‏شود، مگر خدا قول نداده که ما را نصرت کند پس «متى نصرالله» کو نصر خدا؟ کو لطف خدا؟ کو رحم خدا؟ که قرآن اینجا مى‏گوید که «زلزلوا» یعنى انسانها «زلزلوا ازلزالا شدیدا» یعنى مومنین توى آنها زلزله افتاد پس دو تا زلزله داریم زلزله مغزها، زلزله خشت‏ها خوب زلزله… هر یکى اش هم خیلى حرف دارد هر یکى اش هم خیلى حرف دارد اصولا انسان تا مادامى که طبیعى است ایمانش معلوم نمى‏شود یعنى انسان وقتى درگیر شد با کسى معلوم مى‏شود چقدر دین دارد شیطان خبر دارید یا نه که 600 هزار سال عبادت مى‏کرد این کلمه 600 هزارسال مال حضرت على (علیه السلام) توى نهج البلاغه است حضرت على (علیه السلام) توى نهج البلاغه فرمود 600 هزار سال عبادت مى‏کرد بعد حضرت على (علیه السلام) مى‏فرماید نمى‏دانیم این سالها سالهاى دنیایى است یا سالهاى آخرتى چون سال آخرت یک روزش به اندازه 50 هزارسال دنیاست اینها هر چه مى‏گویم متن وحى است «و ان یوما عنده ربک کالف سنه مما تعبدون» یعنى یک روز قیامت… مثل اینکه مثلا مى‏گویند دلار کجا مساوى چند است پوند کجا مساوى چند است یک روز آنجا مساوى با 50 هزار سال اینجاست «کالف سنه» هزار سال یک روزش «ان یوما عنده ربک کالف سنه» درست است یک روزش هزار سال است.
تزلزل شیطان با آفرینش انسان
 امیرالمومنین (علیه السلام) مى‏فرماید شیطان خیلى عبادت مى‏کرد منتهى مى‏دانید چرا عبادت مى‏کرد چون رقیب نداشت اما وقتى آدم رقیبش شد گفت من به این سجده کنم؟ خیلى‏ها که نام نویسى مى‏کنند براى انتخابات روزى که اف… نام نویسى مى‏کنند آدمهاى حسابى هستند آدمهاى خوبىاند واقعا احساس وظیفه شرعى کرده انتخابات که داغ شد مى‏بیند که اگر دیر بجنبد سرنگون شده فامیل‏ها مى‏گویند براى قبیله ما بد است براى شهر ما بد است زشت است باید از هر کس و ناکسى وام بگیریم خودمان را… آن را بکوبیم اینرا… یعنى دیگر وقت انتخابات که مى‏شود آنجا دیگر… رقیب که پیدا مى‏شود دیگر خیلى خطرناک مى‏شود هابیل و قابیل دو تا برادر بودند با هم رفیق بودند در یک صحنه از یکى قبول شد یکى رأى آورد پهلوى خدا یکى رأى نیاورد یکى اولش قبول شد گفت اه!! من قبول شدم، مى‏کشمت برادرش هم گفت مى‏خواهى بکشى بکش «لان بسط یدک… لتقتلنى» عربى هایى که مى‏خوانم قرآن است اگر تو هم من را بکشى «ما انا بباسط یدى لاقتلک» من تو را نمى‏کشم چى مى‏خواهم بگویم؟ مى‏خواهم بگویم انسان تا رقیب ندارد تا مشکل ندارد مومن است یعنى توى زمین صاف… توى سرازیرى همه سرعت شان خوب است یعنى توى سرازیرى هر بشکه ى بىام و است بنز است پژو است اما توى گردنه معلوم مى‏شود کى بشکه است کى ماشین است گاهى وقتها بنده دین دارم براى اینکه توى تلویزیونم بگذار تلویزیون را از من بگیرند ماشین را از من بگیرند هر چه به من دادند از من بگیرند بعد ببینیم ما دین داریم یا… ما خیلى باید مواظب باشیم توى قرآن «وذکر» داریم «واسجد» داریم «و اعبد» داریم عبادت کن سجده کن اما هیچ چیز را به اندازه «سبح» نداریم «سبح» 16 تا توى قرآن است آنها دو تا سه تا چهارتا است اما «و ذکر، کبر، واسبحد، و اعبد» اینها کم است اما «سبح» یعنى خدا را منزه بدان این پیداست خدا توى ذهن‏ها آسیب‏پذیر است هر گفته مواظب خدا باش یکوقت یک چیزى نگویى که مرگ نابهنگام! حالا اگر کسى را من فکر کردم نباید بمیرد حالا عقل من درست است که من بنویسم: بهنگام یا نابهنگام اینست که ما زود مى‏گوییم که چرا همچین شد چرا همچین شد.
تحلیل های نادرست از حوادث تلخ
 در تحلیل‏ها خیلى باید دقت کنیم قرآن در سوره فجر مى‏فرماید انسانها بد تحلیل مى‏کنند مى‏گوید «رب اکرمنى» خدا به ما، ما را گرامى داشت به به قربانت بروم اى خدا جون مخلصتیم همینکه باران نمى‏آید قحطى مى‏شود «رب اهلننى» خدا به من اهانت کرده مى‏گوید چرا مى‏گویى «اکرمنى، اهاننى» امروز خوب است فردا بد است «کلا» اینطور نیست «کلا بل لا تکرمون الیتیم» به تو دادیم به یتیم ندادى از تو گرفتیم اگر خانه‏ها را بر مى‏دارند طبق نقشه نمى‏سازند مهندس اش، شهردارش، صاحبخانه در ساختن کوتاهى مى‏کند بعد مى‏گوید اى خدا… اگر روى حوض نرده نمى‏گذارى بچه ات مى‏افتد توى حوض خفه مى‏شود… خلاصه تقصیر خودتان را حالا تقصیر خودتان تقصیر دولت آنجا دولت تقصیر داشته شهردارى تقصیر داشته مردم تقصیر داشته‏اند ما تقصیر داشته‏ایم، به هر حال قرآن مى‏گوید در تحلیل‏ها… همه با… یعنى مقصر را خدا ندانید خدا یک فرمولهایى دارد بله شما آخرین حرفى که مى‏توانى بزنى اینست خدا نمى‏توانست حالا گیرم مسائل طبیعى پیش مى‏آید که نمى‏دانم شرایط طبیعى و جوى همینطور که باران مى‏آید همینطور که رعد است و برق است و ماه گرفتگى خورشید گرفتگى زلزله هم از حوادث طبیعى است ما هم قبول داریم که زلزله از حوادث طبیعى است اما خدا نمى‏توانست جلوى آن را بگیرد؟ چرا، چرا نگرفت؟ اگر بناست جلو بگیرد خدا صبح تا شام باید جلو بگیرد چون من سر مى‏زنم تو کله شما خدا نمى‏توانست جلو بگیرد؟ سنگ نزدیک پیشانى شما که مى‏آید سنگ پنبه بشود! یا پیشانى شما همان لحظه چدن بشود خوب چرا خدا مى‏توانست سنگ را پنبه‏اش کند استخوان را چدن کند حالا ما پیاز کاشتیم خدا نمى‏دانست امسال وضع پیاز بد است این پیاز را زیر زمین سیب زمینى اش کند! حالا ما رفتیم تبریز خدا نمى‏توانست بگوید امشب شب تولد امام رضا (علیه السلام) است ما را بگذارد مشهد. حالا ما خمیر شور دادیم به تنور خدا نمى‏توانست نان شیرین به ما بدهد اگر اینطور باشد باید تمام ما صبح تا شام غلط بکنیم خدا هم صبح تا شام خطاهاى ما را رفو کند یعنى کارخدا مى‏شود رفو کردن غلطهاى ما.
 مثل آن بچه مى‏شود یادتان هست یک قصه از آن بچه برایتان گفتم یک بچه توى امتحان جغرافیا گفته بود کوه هیمالیا توى نیشابور است دریاچه ارومیه سبزوار است غلط و غلوط جواب داده بود بعد آمد و گفت اى خدا بیا یک کارى بکن این کوه هیمالیا را بگذار نیشابور این غلط جواب داده بود بعد به خدا مى‏گفت بیا درستش کن بنا نیست که خداوند صافکار ماشین قراضه‏هاى ما باشد.
امتحان الهی در حوادث و مصائب
 دنیا فرمول دارد بنابراین شاید یک جایى حقى را، گفته‏اند اینجا پول خرج کن پول نکرده حالا من اینها را توى ذهنم هست نمى‏توانم بگویم و نمى‏خواهم بگویم گرسنگى «نقص من الاموال» ما شما کم مى‏شود «و الا نفس» جانتان کم مى‏شود گاهى شما از ترس گرسنگى، کم شدن مال، کم شدن انسانها شما را امتحان مى‏کنیم «ولنبلونکم بشى‏ء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات» (بقره-155) (ثمرات) میوه گاهى حوادث به خاطر امتحان است امتحان هم بخاطر این نیست که خدا چیزى یاد بگیرد خدا مى‏داند کى چکاره است امتحان براى اینست که از ما یک عملى سر بزند تا دنبال عمل به ما پاداش بدهد مثل لحاف دوز وبنا شما مى‏دانید که این لحاف دوز است و آن بنا اما تا لحافى ندوزد و بنایى نکند شما مزدش نمى‏دهید خدا مى‏داند که من و شما چکاره‏ایم اما تا از ما یک عملى سر نزد خدا مزدى به ما نمى‏دهد پس امتحان خدا براى دانستن نیست شما مى‏گویى لحاف بدوز براى این نیست که شما بدانى این لحاف مى‏دوزد یا نه به حضرت عباس (علیه السلام) این لحاف دوز است به ابوالفضل (علیه السلام) این بناست مى‏دانى منتهى کار به او ارجاع مى‏دهى تا از خودش یک تلاشى بکند دنبال تلاش مزدش بدهى پس امتحان خدا براى فهمیدن نیست براى اینست که از ما تلاشى سر بزند بعد از تلاش به ما لطفى کند. مردم در مقابل امتحان 4 دسته هستند گروهى جیغ، گروه صبر گروه عاشق افرادى یک جاهایى به یک افرادى گفته‏ایم آقا اینجا اینقدر خرجش است نداده حالا یک حادثه‏اى رخ داده چند برابرش را مى‏دهد مردم بم نبودندها! حکومتى‏ها بودند گفتیم آقاجان اینجا اینقدر خرجش است مال نماز است مال زکات است مال دین است مال قرآن است اینقدر لفتش دادند تا آخرش هم ندادند بعد یکمرتبه ه…!
 گاهى وقتها داریم که اگر… مثلا فرض کنید که حدیث داریم که کسانى که نمازشان را مى‏خوانند و مى‏دوند که به کارشان برسند خدا به کارشان تاب مى‏دهد مثلا شما مى‏گوئید (السلام علیکم و رحمه الله و برکاته) مى‏دوى مى‏گوئى چیه؟ مى‏گوید کار دارم پشت چراغ قرمز مى‏مانى اینکه مى‏گویم حدیث داریم از خودم نیست حدیث داریم کسانى که از خدا کم مى‏گذارند که به دنیایشان برسند خدا به دنیایشان تاب مى‏دهد کسانى که به مکه نمى‏روند که به کارشان برسند به اندازه ایام حج خدا به کارشان تاب مى‏دهد حدیث داریم اینها از خودم نیست.
 خیلى باید دقت کنیم وقت هایى که پیش مى‏آید حساب کنیم چطور اینطور شد مقصر کى بود البته «و لنبلونکم» آزمایش گاهى بلاست گاهى کفاره و گاهى رشد است گاهى تقصیر خودمان است کیفر تقصیر است.
درود و رحمت خداوند بر صابران
حوادث تلخ از چهار منبع بعضى حوادث آزمایش است قرآن مى‏فرماید «و لنبلونکم بشى‏ء من الخوف و الجوع» (بقره-155) یعنى در مقابل سختى‏ها جیغ مى‏زنند آیه جیغ «اذا مسه الشر جزوعا» (معارج-20) جزوع جزع مى‏کنند گروه صبر «و بشر الصابرین» (بقره-155) گروه داوطلب اینست که اصلا مى‏رود سراغ سختى‏ها اگر دو تا کار به او بدهند کار سخت را قبول مى‏کند مى‏گوید آقا کار سخت را به من بدهید اصلا مى‏رود کربلا که شهید بشود مى‏رود جبهه که جان فدایى کند عاشق است «و الشاکرین لما اصابهم» در زیارت عاشورا داریم که شکر مى‏کنند در مقابل سختى‏ها مگر مى‏شود یک سختى را عده‏اى جیغ بزنند عده‏اى صبر کنندو عده‏اى عاشق باشند؟ بله مثل پیاز، پیاز بچه که روى دندانش مى‏گذارد جیغ مى‏زند فلفل بزرگ که مى‏شود پیاز مى‏خورد جیغ نمى‏زند اصلا بزرگتر که شد پول مى‏دهد و پیاز و فلفل مى‏خرد سختى‏ها اینطور است گاهى بلاها بخاطر امتحان است.
اگر بازماندگان صبر کنند خدا صلوات مى‏فرستد ما دو تا صلوات داریم یک صلوات از طرف خداست یک صلوات داریم از طرف پیامبر (صلى الله علیه و آله) است ببینند براى امام جمعه بعضى‏ها را خود امام (رحمهالله علیه) به آنها حکم مى‏داد بعضى‏ها را رئیس جمهور به استقبالشان مى‏رود در فرودگاه بعضى‏ها را نه، یک وزیر مى‏رود بعضى‏ها را معاون اول مى‏رود سلسله مراتب است آنهایى که در حوادث سخت صبر کرده‏اند خود خدا به آنها صلوات مى‏فرستد مى‏فرماید «و بشر الصابرین الذین اذا اصبتهم مصیبه قالوا انا الله و انا الیه راجعون» (بقره-156) وقتى به آنها مصیبت رسید مى‏گویند خدایا ما از تو هستیم سختى هم از توست صبر مى‏کنیم بعد مى‏گوید «اولئک علیهم صلوات من ربهم» یعنى از طرف خدا «صلوات» خود خدا به اینها صلوات مى‏فرستد اما اینهایى که نه توى تلخى‏ها آدم خوبى نیستند ولى توى رفاه آدم خوبى هستند اگر ماشین باشد باران نباشد نماز جمعه مى‏آید کمک مى‏کند چکى، فلان… توى جبهه خون و اینها نه حرف خون نزن جبهه نمى‏روم پول مى‏خواهى مى‏دهم دارو، درمان، پتو مى‏دهم ولى جبهه نمى‏روم. مى‏فرماید خیلى خوب ببین این هم آدم خوبى است اما نه مثل خوب اول به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید «خذ من اموالهم صدقه» پتویش را بگیر «و صل علیهم» تو به آنها صلوات بفرست دیگر از صلوات من رب خبرى نیست، به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید از آنها زکات بگیر و تو به آنها صلوات بفرست.
 پس آنهایى که توى آب و آتش خوب هستند خود خدا به آنها صلوات مى‏فرستد افرادى هم در حدى نیستند که خدا به آنها صلوات بفرستد به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید تو به آنها صلوات بفرست آخر گاهى وقتها خود آدم مى‏رود دم در استقبال گاهى به بچه‏اش مى‏گوید برو در را باز کن آنجایى که میهمان درجه یک است خود آدم مى‏رود دم در آنجایى که درجه (2) است به بچه‏اش مى‏گوید تو برو در را باز کن تو برو سرکوچه آنهایى که توى سختى خوبند «صلوات من ربهم» از طرف رب. آنهایى که توى رفاه آدم خوبى هستند «صل علیهم» به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) دستور مى‏دهد تو به آنها صلوات بفرست پس یکسرى سختى‏ها آزمایش است. آزمایش هم براى چیز فهمى نیست آزمایش براى اینست که از مال عمل سر بزند تا بر اساس عمل به ما مزد یا پاداش داده بشود.
برخی حوادث، کفاره گناهان است
 بعضى از خطرات کفاره است حدیث داریم بچه که مریض مى‏شود کفاره لغزشهاى پدر و مادر است حدیث داریم گاهى وقتها انسان یک دورغى مى‏گوید یکى از مشتریهایش کم مى‏شود مى‏گوید ولله بازار کساد است نمى‏دانم روى چه حسابى مى‏گوید مى‏دانى یک مشترى آمد کلاه سرش گذاشتى 5 تا مشترى آمد نگاه کرد به دلش برات نشد که از تو چیزى بخرد. یک کسى نصیحتى مى‏کند و مى‏گوید آقاى قرائتى چرا توى تلویزیون مى‏آیى سلام نمى‏کنى مى‏گویم چشم حق با شماست ببخشید سلام علیکم و رحمه الله تا گوش به حرف این آقا مى‏دهم مردم هم پاى تلویزیون گوش به حرف من مى‏دهند اما اگر گفتم به شما ربطى ندارد سلام که واجب نیست نمى‏خواهم سلام کنم من گردن کلفتى مى‏کنم مردم هم تا پیچ تلویزیون را باز مى‏کنند… خاموش کن بزن آن کانال ببینیم!!
نقش حوادث در دل کندن از دنیا
قرآن مى‏گوید «ذاقوا ذاق الله» کج شوى کج ات مى‏کنم «عدت عدنا» برگشتى من هم بر مى‏گردم «تنصر الله، ینصرکم» تو خدا را یارى کردى من هم یارى ات مى‏کنم تواضع کنى بالایت مى‏برم تکبر کنى پائینت مى‏آورم کارهاى خدا بده و بستان است یکسرى کارها هم رشد است حالا براى رشد مثل بزنم اگر شما توى خانه ات به یک بچه‏اى گل دادى وقتى مى‏خواهى از او بگیرى مى‏گیرد چون انسان وقت گرفتن سفت مى‏گیرد وقت دادن سخت است ولذا قرآن مى گوید «توتى الملک من تشاء» (آل عمران-26) حکومت را مى‏دهى «من تشاء» هر کسى مى‏خواهى یک سوال مى‏کنم شما جواب بدهید ضد دادن چیه؟ گرفتن باید بگوئیم (توتى) مى‏دهى (تاخذ) مى‏گیرى عوض اینکه خدا بگوید «توتى الملک من تشاء» و «تاخذ المل…» یعنى مى‏گیرى گفته و «تنزع» (نزع) یعنى کندن وقتى مى‏خواهند پوست گوسفند را از گوسفند بگیرند چون چسبیده جیزو ویز مى‏کند مى‏گوید وقتى مى‏دهم راحت مى‏گیرى وقتى مى‏خواهى از تو بگیرند جیزو ویز مى‏کنى. اگر شما یک گلى را دادى به بچه وقتى مى‏خواهى از او بگیرى مقاومت مى‏کند و نمى‏دهد اما اگر زدى روى دستش و گرفتى وقتى گرفتى دومرتبه بگو بگیر دیگر نمى‏گیرد یعنى عشقش به گل کم مى‏شود خدا ما را اینطور کرده دنیا را به ما مى‏دهد بعد از ما مى‏گیرد حالمان گرفته مى‏شود دفعه دوم که به ما مى‏دهد مى‏گوئیم نمى‏خواهیم یعنى براى اینکه دل ما از مادیات کنده بشود خدا هى مى‏دهد و مى‏گیرد که آدم به دنیا نچسبد اگر خانم شما و بچه شما و شریک شما همیشه بگوید قربانت بروم اصلا آدم گیر مى‏کند اما تو هم مردى؟! این هم زندگیه؟! اگر نامهربانى هایى همسر از همسر دید انسان از هم… یک خورده دلش کنده مى‏شود آدم دستش را از توى دست مردم… مى‏گویند با یک دست 2 هنداونه نمى‏شود برداشت ببینید آقا یک کسى به شما مى‏رسد مى‏گوید دست بده وقتى با ایشان دست دادى وقتى مى‏خواهى با کس دیگرى دست بدهى باید دست از دست این بردارى تا دستى باشد که با دیگرى… ما وقتى به خدا دست مى‏دهیم که دستمان را از توى مادیات برداریم تا دستمان توى دست مادیات است نمى‏توانیم با خدا دست بدهیم باید دل مان از این مادیات بهم بزند وزیر توى مجلس مى‏نشیند براى گرفتن راى اعتماد فردا وزیر را استیضاح مى‏کنند چنان خدا حال این وزیر را مى‏گیرد که دیگر فردا مى‏گویند مى‏خواهى وزیر بشوى مى‏گوید ولله حضرت عباسى تو را به خدا من را ول کنید کسى دیگر هست یعنى خدا مى‏خواهد رشد بدهد این رشد است چون خدا مى‏خواهد به تو رشد بدهد مى‏خواهد تو را بند به گل بند به گل بند به پفک نمکى بند به شکلات بند به زنده باد… اصلا بند به این چیزها نباشى تا برسى به امام حسین (علیه السلام) روى دوش پیغمبر (صلى الله علیه و آله) بگویى راضىام به رضاى تو زیر سم اسب هم که رفتى بگویى راضى ام… یعنى روى دوش پیغمبر (صلى الله علیه و آله) و زیر سم اسب در تو زلزله روحى بوجود نیاورد حوادث اینطورى است این زلزله بم و همه دادنها و گرفتن‏ها گاهى وقتها یک کسى مى‏آید همه عزتش مى‏گیرند این ذره ذره باید به یک جایى برسد… و لذا داریم خدا گاهى آدم را مریض مى‏کند تا تنظیم باد بشود فقیر مى‏کند، اصلا همه حرفهایت یادت مى‏رود امام خمینى (رحمه الله علیه) فرمود یکبار خدا حافظه را از من گرفت اسم خودم هم یادم رفت هرچه فکر کردم اه! اصلا یادم رفت اسم من روح الله است چرا؟ براى اینکه خدا مى‏خواهد امام (رحمه الله علیه) را تربیت کند یکمرتبه همه داده هایش را مى‏گیرد خالى مى‏شود بعد ه ه… دستش را که از توى دست علم اش برداشت دستش را مى‏گذارد توى دست خدا، خدا هم دستش را مى‏گیرد. من حتما… تا مى‏گوید من حتما هیچى. باید براى ما حوادث تلخ بیاید نامهربانى از طبیعت از خلق از همسر از دوست عزل‏ها نصب‏ها یکبار راى مى‏آوریم یکبار راى نمى‏آوریم یکبار راى اول مى‏شویم یکبار راى آخر هم نمى‏شویم هى مى‏دهند و هى مى‏گیرند تا دیگر دادن و گرفتن براى ما عادى بشود براى اینکه خدا مى‏خواهد به ما رشد بدهد پس حوادث تلخ 4 تا تحلیل دارد گاهى خدا آزمایش مى‏کند گاهى یک اشتباهى کرده‏ایم، حوادث تلخ کفاره اشتباهمان است گاهى خدا مى‏خواهد ما را رشد بدهد و گاهى جز فداى کل مى‏شود رگ پا را قطع مى‏کنند براى اینکه به قلب وصل کنند یک حادثه‏اى براى یک منطقه‏اى رخ مى‏دهد اصلا کل سیاست گذارى شهرسازى و شهرک سازى در ایران عوض مى‏شود. چون ژاپن خیلى زلزله خیز است الان ژاپن دیگر زلزله با آن کارى ندارد یک جاده‏اى دو سه تصادف مى‏کند بعد جاده را اتوبان مى‏کنند گاهى حوادث تلخ یک جرقه است و این جرقه تبدیل به یک جریان علمى مى‏شود براى یک برنامه ریزى کلان مى‏شود.
زلزله بزرگ زمین به هنگام برپایی قیامت
از همه اینها گذشته این زلزله‏ها نباید توقف گاه باشد عبورگاه باشد اگر بم درست شد تمام است؟ آقا این زلزله بم عبورگاه است قیامت هم زلزله داریم بم یک گوشه کره زمین بود قرآن مى‏فرماید «اذا زلزلت الارض» کل زمین زلزله مى‏شود در بم درخت هایش بود در قیامت زلزله‏اى مى‏شود که کوه کنده مى‏شود «سیرت الجبال» کوه‌ها به هم مى‏خورد اگر یک زلزله اینقدر تلخ است و ما این همه تلاش کردیم براى حمایت از زلزله‏ها یک خورده هم تلاش کنیم براى زلزله قیامت قرآن مى‏فرماید «اتقوا ربکم» تقوا داشته باشید «ان زلزله الساعه شى‏ء عظیم» زلزله قیامت خیلى خطرناک است پاشو دو رکعت نماز بخوان ما باید از غفلت بیرون بیائیم هر شب که مى‏خوابیدیم خیال مى‏کردیم که باید بخوابیم سقف‏ها هم باید باشد 4 تا سقف که پائین مى‏آید مى‏گوئیم عجب! هر نفسى که مى‏کشیم همینکه نگه داشته‏اى…
 قرآن مى‏گوید فکر نکن کرات باید باشد «أ امنتم» آیا خیالت راحت است خوابیده‏اى ممکن است کرات آسمانى روى تو پائین بیفتد یعنى سنگ هایش پائین بیفتد «أ امنتم من فى الارض، أ امنتم من فى السماء» یعنى فکر نکن که آب باید شیرین باشد «لو نشاء جعلناه اجاجا» (واقعه-70) بخواهیم آب را تلخ مى‏کنیم فکر نکن در بهار درختها باید سبز باشد «لو نشاء جعلناه حطاما» (واقعه-65) بخواهیم درختها را خشک نگه مى‏داریم یعنى هر شب که مى‏خوابى بگویى خدایا شکر دیشب را خوابیدیم این سقف هم امشب پائین نیامد الحمدلله یعنى غفلت‏ها تذکر مى‏شود بى تجربه‏ها تجربه مى‏شود شهرکهاى الکى ساختن تبدیل به ساختمان فنى مى‏شود. مسئولینى که براى یک جاهایى یک میلیارد ندادند براى دین حالا براى دنیا مى‏دهند نهادهاى مختلف در مدیریت بحران متحد مى‏شود یکمرتبه همه دنیا بسیج مى‏شود روى یک مسئله یعنى رشد عاطفى رشد علمى رشد تجربى غفلت زدایى یاد قیامت کمک به همنوع جبران خسارت‌ها اینها یکسرى مسائلى است که اینها همه‏اش توى قوطى رشد است پس حوادث تلخ به سه دلیل است 1- آزمایش 2- کفاره 3- این حوادث تلخ ابزار رشد است.
 آخرین جمله شما به زنده‏هاى بم کمک کردید چه اشکالى دارد شب جمعه‏اى که مى‏خوابیم دو رکعت نمازى هم یک شبانه روز نماز بخوانیم هدیه معنوى هم بکنیم هدیه فقط هدیه مادى نیست پول و دلار و پتو لازم است و واجب دستتان درد نکند انصافا شریف‏ترین مردم روى کره زمین مردم ایران هستند به خدا قسم.
 در دعاها یادشان باشیم فراموششان نکنیم اینطور نباشد که از هفته و چله‏اش گذشت ما غفلت کنیم خودمان هم هر شب که مى‏خوابیم احساس کنیم که خدایا یک ذخیره‏اى… از این درس بگیریم آقایانى که در نماز کاهلند افرادى که در نماز کاهلند افرادى که راجع به خمس کاهلند افرادى که بیت المال را این کاره کردند بالاخره شاید فردا نبودیم شاید روز آخر ما باشد ممکن است هفته آخر یا سال آخر ما باشد یک خورده جلوى ظلم‏ها، تجاوزها، خلاف‌ها، کلاهبرداری‌ها، توطئه‏ها را بگیریم. کسى نبود که پاى تلویزیون گریه نکند همه گریه کردند همه سوختند همه حمایت کردند دستشان درد نکند اما این زلزله‏ها باید عبورگاه باشد عبور کنیم از این زلزله بم به زلزله شهر خودمان عبور کنیم از زلزله دنیا به زلزله آخرت عبور کنیم از کمک مادى به کمک معنوى عبور کنیم از کج اندیشى و بى تجربه خانه ساختن به خانه‏هاى علمى و فنى و استاندارد ساختن یعنى باید این زلزله‏ها توقف گاه نباشد عبورگاه باشد عبور عاطفى، معنوى، علمى، اخلاقى، تجربى.
 خدایا تو را به حق محمد و آل محمد (صلى الله علیه و آله) همه عزیزانى که در بم از دنیا رفتند و منطقه بم همه را با محمد و آل محمد (صلى الله علیه و آله) محشور بفرما (الهى آمین).
 به همه مریض هایشان شفاى عاجل مرحمت بفرما (الهى آمین).
 عزیزانى که کمک کردند دولت و ملت خدایا همه را چندین برابر اجر مرحمت بفرما (الهى آمین).
 خدایا هم مناطق ما را از بلاهاى زمینى و آسمانى حفظ بفرما (الهى آمین).
 خدایا ما را در مقابل هر حادثه‏اى از صابرین قرار بده (الهى آمین).
 این زلزله را باعث جهش و رشد معنوى و مادى و علمى و تجربى ما قرار بده (الهى آمین).
 «و السلام علیکم و رحمه الله»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2845

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.