جایگاه مسجد در جامعه اسلامی(1)

1- اذان، نداي دعوت به سوي مسجد
2- برادري و برابري در صفوف نماز مسجد
3- نقش مسجد در امور اجتماعي و دفاعي
4- حضور جوانان در هيأت امناي مساجد
5- بهره‌گيري از روحانيون جوان در امور مسجد
6- همراه بردن فرزندان به مسجد
7- احترام به كودكان و نوجوانان در مساجد

موضوع: جايگاه مسجد در جامعه اسلامي(1)

تاريخ پخش: 20/01/88

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

اين بحث اولين بحثي است كه آغاز سال 88 پخش مي‌شود. الحمدلله سي سال از انقلاب گذشت. و ما از همان روزهاي اول انقلاب در خدمت شما بوديم. مثل همه‌ي اينهايي كه سي سال گذشت ريش‌هاي مشكي‌شان سفيد شد، ما هم در اين سي سال خدا را شكر كه از طرف ما همه‌ي برنامه‌ها حتي يك شب جمعه هم تعطيل نشده است، و اين لطف الهي بوده است.

آغاز سال را با مقايسه‌ي بين سالن‌هايي كه در جامعه است با مسجد مي‌خواهيم مقايسه كنيم. الآن سالن‌هاي زيادي است، آمفي تئاتر هست. سالن كنفرانس هست. نمي‌دانم حسينيه و مسجد هست.سالن ورزش هست، بالاخره محل گردهمايي هست، محل هم‌انديشي هست، ديشب من يك مقايسه كردم همينطور چيزهايي كه ديشب به ذهن من رسيد را در يادداشت‌ها جمع و جور كردم، ديدم سي تا فرق بين مسجد، مراكز ديني و باقي مراكز هست، كه قدر خودمان را داشته باشيم.

بسم الله الرحمن الرحيم. موضوع: تفاوت مراكز اجتماع با مسجد.

1- اذان، نداي دعوت به سوي مسجد

1- اول اينكه شيوه‌ي دعوت با ساده‌ترين نحو انجام مي‌شود. شيوه‌ي دعوت مفت و ارزان، ابزار دعوت هم در حلقوم هركسي هست. با ساده‌ترين شيوه دعوت مي‌شود. پيك نمي‌خواهد. پست سفارشي نمي‌خواهد. شما نمي‌دانيد يك جلسه‌هايي كه درست مي‌كنند، حالا ما در خيلي از اين جلسه‌ها رفتيم، شما هم گاهي شايد رفته ‌باشيد، حتماً رفتيد. چه الم شنگه‌اي هست براي اينكه 50 نفر را دعوت كنند.

2- مردم با علاقه مي‌روند. جلسات ديگر در رودرواسي هست، اجبار است. ابلاغ است. اضافه‌كار است. مأموريت است. زور است. رودرواسي است. اما مسجد را مردم با علاقه مي‌روند. من نمي‌دانم اگر كسي اين بحث امروز را تابلو كند، سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، يك كسي پاي تلويزيون اين را تابلو كند، قشنگ در مسجد بزند. اصلاً در مدرسه‌ها براي نسل نو بزنيم. وقتي مي‌گوييم: مسجد، شيوه‌ي دعوت! با ساده‌ترين نحو دعوت مي‌شود. 2- مردم با علاقه مي‌روند. اينكه با علاقه مي‌روند در مقابل خيلي جلسه‌ها، نه زور، نه اجبار، نه اضافه‌كار، نه مأموريت و نه و نه…

3- حضور پيوسته و دائمي است. جلسات ديگر دو سالانه، يك سالانه، شش ماهانه، ماهانه، ولي حضور در مسجد ظهر، شب، صبح.

4- ارزان‌ترين اجتماع است. مردم جمع مي‌شوند، 5 هزار نفر، 4 هزار نفر، 200 نفر، 50 نفر، 30 نفر هر مقداري كه جمع مي‌شوند هيچ خرجي ندارد، ارزان‌ترين اجتماع!

5- سالم‌ترين اجتماع، در جلسات ديگر غيبت مي‌كنند، آبروريزي مي‌كنند، جك مي‌سازند، همديگر را خراب مي‌كنند. براي همديگر طراحي مي‌كنند، بازار هم جمع مي‌شوند. در بازار كه جمع مي‌شوند، خوب خيلي‌ها مي‌آيد كه اين مي‌آيد مال اين را بگيرد، او مي‌آيد مال او را بگيرد. حالا خوب‌هايشان با حلال، بدهايشان از راه كم‌فروشي و احتكار و نمي‌دانم چه؟ در مسجد هيچ‌كس نمي‌آيد كه مال كسي را بردارد. هيچ‌كس نمي‌آيد كلاه سر كسي بگذارد. سالم‌ترين اجتماع!

6- كم‌ترين گناه در مسجد مي‌شود. شما سالن‌هاي ديگر، مراكز ديگر ببينيد چه گناهاني در آن مي‌شود. اما در مسجد ذكر خدا مي‌شود. چون خود نماز ذكر خداست. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري‏» (طه/14)

7- تربيت در آن است. آيات الهي، روايات، اخلاق، موعظه، تفقد از غائبين در آن است. فلاني نيست. فلاني  بيمار است. برايش يك حمد بخوانيد. فلاني مسافرت است. دعايش كنيد. فلاني چند وقت است مسجد نمي‌آيد. چرا نمي‌آيد؟ چه شده است؟ يك حاضر غايب اتوماتيك است.

8- توجه به ارزش‌ها! در سالن‌هاي ديگر توجه به ارزش‌ها نيست. هركس پول و سپرده پهلوي رئيس بانك دارد، چاي پررنگ مي‌خورد. هركس زور دارد، در زورخانه يك ضربي براي او مي‌زنند. هركس مثلاً يك… ولي در مسجد كار به زور و پول نداريم. چه كسي ارزشش بيشتر است؟ هركس بهتر است او پيشنماز است. صف اول هركس كمال بيشتري دارد، برود در صف اول بايستد. توجه به ارزش‌ها است.

2- برادري و برابري در صفوف نماز مسجد

9- رابطه‌ي همه‌ي مردم با پيشنماز يك شكل است. يعني آن كسي كه صف آخر است، وقتي در جماعت اقتدا مي‌كند، صف آخري و صف وسطي و صف اولي رابطه‌شان با پيشنماز يك طور است. اينطور نيست كه سلسله مراتب باشد.

10- تمام امتيازات در مسجد از بين مي‌رود. چه كسي زن است و چه كسي مرد؟ البته متأسفانه بعضي از مسجدهاي ما به اين عمل نمي‌شود. بسياري از مسجدها مردها را طبقه‌ي اول راه مي‌دهند، به زن‌ها مي‌گويند: برويد طبقه‌ي بالا! و حال آنكه درد پا در زن‌ها بيشتر از مردها است. جوان‌هايشان هم گاهي حامله هستند كه پله برايشان مشكل است. متوسط‌هاي آنها هم گاهي بچه دارند كه با بچه كه مي‌خواهند طبقه‌ي بالا بروند مشكل‌تر است. بعضي مسجدهاي ايران مثل ارث تقسيم شده است. يعني به مردها دو برابر مسجد دادند و يك سوم را به زن دادند. فكر مي‌كنند اينجا ارث پدر است. در ارث 30 تومان را 20 تومانش را به مردها مي‌دهند، ده تومانش را به دخترها! آن هم نه به خاطر اينكه دختر عقب است. چون دختر خرجي ندارد. به دختر مي‌گويند: ده تومانت را پنهان كن، بيا با پسر ازدواج كن، از آن 20 توماني كه پسر دارد ده تومان هُش كش، ده تومان هم يواشكي داري. يعني آنجا هم كه ده تومان به دخترها مي‌دهند، سهم دختر كم نيست. ده تومان پس‌انداز است. خرج دختر با آن پسر است كه با او ازدواج مي‌كند. ولي در مسجد نبايد اينطور باشد كه هميشه سهم مردها بيشتر بشود.

من يكبار رفتم يك جايي سخنراني كنم، مصلاي يكي از استان‌ها، وقتي رفتم آن بلندي نگاه كردم ديدم هرچه قالي است زير پاي مردها است. زن‌ها روي موكت نشسته‌اند. گفتم كه من به جاي سخنراني مي‌خواهم يك تقاضا كنم، همه بلند شويد. يك دقيقه همه بلند شويد. گفتند: چشم! بلند شدند. گفتم: يك ده تا از اين قالي‌ها را سمت زن‌ها بفرستيد. قالي‌ها را سمت زن‌ها فرستادند. گفتم: اين بود عدالت اجتماعي! والسلام عليكم و رحمة الله.ما مردها را روي قالي مي‌نشانيم. زن‌ها را روي موكت مي‌نشانيم. ولي موضوع بحثمان هم عدالت است.

11- در مسجد كوچك و بزرگ فرقي ندارد. يك بچه‌ي دو ساله نشسته باشد، او را بلند كني، رئيس جمهور هم جاي او نماز بخواند، نماز رئيس جمهور هم باطل است. آيت الله هم جاي اين بچه نماز بخواند، نماز اين آيت الله هم باطل است. اين مهم است. فقير و غني يكسان هستند. اينطور نيست كه يك صف براي پولدارها و يك صف براي فقرا! مشهور يا گمنام، بچه يا بزرگ، زن و مرد.

12- جنب و جوش مسجد خود جوش است. مسجد موجي كه برمي‌دارد از درون مردم است. يعني از بيرون كسي فوت نمي‌كند. با پول و با زور و با تهديد و با سفارش نيست. آدم از جاي شلوغ ناراحت است. مرز شلوغ است؟ اوخ! اوخ! خيلي دم مرز شلوغ است! حمام شلوغ است؟ نانوايي شلوغ است؟ از همه‌ي مراكز شلوغي آدم نگران است، ولي از مسجد پر جمعيت انسان شاد مي‌شود. تنها جايي است كه از شلوغي‌اش انسان لذت مي‌برد.

13- در مسجد انسان با چند چيز آشنا مي‌شود. انس با خدا پررنگ مي‌شود. انس با عالِم، انس با قرآن، انس با تاريخ، انس با حديث، اين هم يا رايگان، يا با اَقَل قيمت، يا با اقل قيمت. خيلي جاها كه هيچ پولي نيست. يك جاهايي هم كه پول مي‌دهند، يك حداقلي مي‌دهند.

3- نقش مسجد در امور اجتماعي و دفاعي

14- بستري براي تصميمات جمعي و خدمات اجتماعي و كمك‌رساني. از مسجد چند هزار كاميون جنس جبهه رفت؟ چند هزار ماشين جبهه رفت؟ نيروي انساني رفت. جنس رفت. يعني براي خدمات اجتماعي از مسجد است. سالن‌‌هاي ديگر اين بركات را ندارد.

15- تمرين كار دسته‌ جمعي در مسجد است. يعني همه با هم ساكت هستند. وقتي كه حرف مي‌زنند همه با هم ذكر ركوع مي‌گويند. به سجده همه با هم ذكر مي‌گويند. بحول الله كه شد، آقا حرف مي‌زند، همه با هم ساكت هستند. با هم خم مي‌شويم. با هم «سمع الله» با هم روي خاك مي‌افتيم. جلو بيافتي، عقب بيافتي، نمازت گير پيدا مي‌كند. تمرين كار دسته جمعي است.

16- سريع‌ترين كار، نماز 5 دقيقه بيشتر طول نمي‌كشد. با عميق‌ترين اثر! سريع‌ترين كار با عميق‌ترين اثر! هميشه، همه‌جا، براي همه!

17- در مسجد، مناجات، عزاداري، گريه‌ها، قرب به خدا، پيوند با اهل بيت، پيوند با تاريخ مظلومين، گريه كه خود گريه درمان بسياري از دردها است. هم گريه درمان است. هم خنده. يعني ما گريه درماني داريم خنده درماني هم داريم. بسياري از بيماري‌هاي روحي، با گريه تمام مي‌شود. و بسياري از حالات روحي با خنده. يعني فرهنگ ما هم گريه دارد، هم خنده! «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏» (نجم/43) قرآن است. هم مي‌خنداند، هم مي‌گرياند. بسياري از ناراحتي‌ها با خنده حل مي‌شود. و بسياري از ناراحتي‌ها با يك مقداري گريه كردن آدم احساس آرامش مي‌كند. حالا بقيه‌اش باشد براي جلسه‌ي بعد چون يك جلسه تمام نخواهد شد. بين مسجد و مراكز ديگر فرق است.

عرض كنم كه اولين خانه‌اي كه در زمين ساخته شد، مسجد بود. قرآن بخوانم. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْت» (آل‌عمران/96) روي كره‌ي زمين اولين جايي كه از زير آبها بيرون آمد مكه بود. اولين جاي زمين مكه است. يعني معلوم مي‌شود سابقه‌ي مسجد از هر ساختماني بيشتر است. پيغمبر ما حضرت محمد (ص) (صلوات حضار) اولين كاري كه بعد از هجرت در مدينه كرد، ساختن مسجد بود. خيلي روايت داريم، براي فرش مسجد، نظافت مسجد، به خصوص شب جمعه، خوشبو كردن آن حداقل هفته‌اي يكبار، روايت‌هاي زيادي داريم.

محل مسجد! محل‌هاي مقدس براي مسجد انتخاب شود. مسجدي باشد كه در دسترس باشد. هر ديوار مسجد درب آن به يك محله باز شود. مسجدهاي قديم اينطور بود. يك در از اين طرف به اهل اين كوچه، يك در از اين طرف به اين طرف. يعني هرچه مي‌توانيم دسترسي مردم را به اين مسجد فراهم كنيم. محل مسجد!

4- حضور جوانان در هيأت امناي مساجد

بچه و بزرگ بايد با هم در مسجد شريك باشند. قرآن به ابراهيم صد ساله و به بچه‌ي 13 ساله مي‌گويد: با هم مسجد را تميز كنيد. «طَهَّرا» (بقره/125) «طَهَّرا» يعني هردو با هم مسجد را تطهير كنيد. يكي ابراهيم بود صد سالش بود. يكي پسرش بود 13 سالش بود. يعني در هيئت امنا بايد بچه‌ها هم باشند. من بارها گفتم، يكي از مشكلات مسجد ما اين است كه هيئت امناي آن همه نسل بزرگسال هستند. آدم‌هاي خوبي هستند ولي همه 70 سال به بالا، 60 سال به بالا! نسل نو در اينها نيست. يك دبيرستاني، يك دانشجو بايد در اينها باشد. يك خانم بايد باشد. حضرت مريم خادم مسجد بود. خادم بيت‌المقدس بود. يعني زن هم بايد در هيئت امنا باشد. هم جوان، هم بزرگسال، هم زن، هم مرد، همه بايد باشند.

تنها جايي كه گفتند: وقتي مي‌رويد حتماً زينت با خودتان ببريد مسجد است. قرآن مي‌گويد: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد» (اعراف/31) مسجد مي‌رويد با لباس شيك برويد. با عطر برويد. زينت مسجد، پيشنماز خوب زينت مسجد است. يك چيزي هست قبلاً در تلويزيون گفته شده، كسي گوش نداده است. حالا يكبار ديگر هم مي‌گوييم باز هم گوش نخواهند داد. يكبار ديگر هم مي‌گوييم، باز هم گوش نخواهند داد. 20 بار مي‌گوييم تا بالاخره گوش بدهند. چون بعضي از ميوه‌ها با يكبار خورشيد نمي‌رسند بايد چند روز خورشيد تابستان بتابد تا اين ميوه برسد.

5- بهره‌گيري از روحانيون جوان در امور مسجد

يكي از مشكلات ما اين است كه ما گير هستيم يك خرده روي يك سري آداب و رسوم! مسجدهايي هستند، كه مثلاً امام جماعتش بسيار آدم خوبي است. پدر در پدرش اينجا پيش‌نماز بوده. خودش عالم است. سيد است. بزرگوار است. همه‌ي كمالات را دارد. اما سن بالا است. خوب سن بالا نمي‌تواند با سن نو ارتباط برقرار كند يعني حوصله‌اش نمي‌رسد. يك آدم 80 ساله نمي‌تواند با يك آدم 12 ساله ارتباط برقرار كند. مثل لوله‌ي 10 كه بخواهد به لوله‌ي 2 وصل شود. اين زانويي مي‌خواهد. طرحي كه قرآن مي‌گويد اين است. مي‌گويد: وقتي به موسي گفتند: اين كار را بكن. گفت: من تنهايي نمي‌توانم. «هارُونَ أَخي‏» (طه/30) عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است. هارون برادرم كمك من كند. «وَ أَشْرِكْهُ في‏ أَمْري‏» (طه/32) آن را شريكش كن. «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي‏» (قصص/34) بيان هارون از من بهتر است. چه اشكال دارد اين پيرمرد حتماً يك آخوند در دستش هست، يا پسرش طلبه هست، يا دامادش طلبه هست، يا برادر خانمش طلبه است، يا شاگرد طلبه دارد. نماز را پيرمرد بخواند. ارتباط اين مسجد با نسل نو براي آن پسرش يا دامادش يا يك طلبه‌اي از بيرون بياورد. نمي‌شود در يك مسجدي كه در يك منطقه‌اي كه جمعيت انبوهي دارد به يك پيرمرد بسپاريم به خاطر اينكه اين سلسله‌ي جليله، قربانش بروم آقا 40 سال است اينجا پيشنماز است، آقا 40 سال است. ما كه نمي‌گوييم: آقا معيوب است. همه‌ي كمالات را آقا دارد. اين آقا در اين سن با بچه‌هاي مدرسه ارتباط ندارد. بايد بين مسجد و مدرسه يك رابطه‌‌اي باشد، و ايشان با اين سن نمي‌تواند. مثل اينكه به من مي‌گويي: شعر بگو. حالا من نمي‌توانم شعر بگويم. آدم بدي كه نيستم. طبع شعر ندارم. بنابراين يك انقلابي بايد در مسجدها بشود. مقام معظم رهبري هم دو بار اين نكته را در پيام اجلاس نماز فرمودند. من متن كلام پيام مقام معظم رهبري را مي‌خوانم. عبارت‌هايش را حفظ كردم. عبارتي كه مي‌خوانم از ايشان است.

ائمه‌ي جماعاتي، يعني پيش‌نمازهايي كه در اثر كهولت سن، پيش‌نمازهايي كه سنشان بالا است، و نمي‌توانند با نسل نو ارتباط برقرار كنند، از طلبه‌هاي جوان، باسواد و خوش سليقه، كمك بگيرند. از قرآن ياد بگيريم. ما مسلمان كه هستيم. «وَ أَشْرِكْهُ في‏ أَمْري‏» (طه/32) او را شريك كن. در هيئت‌ها هم همينطور است. يك مشت آدم محترم سالها عزاداري كردند. اگر اين را به يك نسل نو بدهند، وضع هيئت عوض مي‌شود. نوآوري را بايد آدم نو، نوآوري بكند. آدم كهنه كه نمي‌تواند نوآوري كند. نو بايد نو بياورد. ما يكي از مشكلاتي البته همه‌جا اينطور نيست. يك جايي اين كار را كردند. من كاشان سراغ دارم يك مداح خيلي قوي، قديمي، روز عاشورا كه آمد خواند، پسرش مي‌خواند كنارش مي‌ايستاد. بالاخره ما بايد به نسل نو منتقل كنيم. حديث داريم مي‌خواهي به فقير پول بدهي خودت نده! به پسرت بده بگو: تو به فقير بده. من الآن سراغ دارم خانمي را كه مي‌خواهد 5 شب روضه بخواند، به دخترهايش مي‌گويد: يك شب تو باني! تو شله زرد مي‌دهي. تو پلو عدس مي‌دهي. تو كيك مي‌دهي. تو نمي‌دانم شير و موز مي‌دهي. يعني اين 5 شب را تقسيم مي‌كند كه فردا اگر اين حاج‌خانم از دنيا رفت، بچه‌هايش هم اهل روضه باشند. هنر ما اين نيست كه تا هستيم رئيس هيئت باشيم. هنر ما اين است كه… در مال هم همينطور است. چقدر زيبا است آدم‌ها قبل از آنكه بميرند، ثلث‌شان را خودشان تقسيم كنند. چون بالاخره هركس وضعش بد است، خوب هيچ! هرچه دارد براي بچه‌هايش بگذارد. چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است. البته حرف درستي نيست. ولي حالا، مقداري چند درصدي درست است. ولي افرادي هستند دخترهايش وضعشان خوب است. دامادهاي خوبي دارد. هيچ نيازي ندارند. پسرهايش هم وضعشان خوب است. يك پيرمردي است، يا پيرزني است، وضع بچه‌هايش خوب است. ولي سرمايه‌دار است. يك سوم سرمايه‌ات را تا زنده هستي حق داري كه بگويي: اين يك سوم مال يتيم‌ها! به بهزيستي، كميته‌ي امداد بدهيم. به يك جايي كه مورد وثوق است بدهيم، از ثلثمان استفاده كنيم. من 90 ميليون دارم، 60 ميلون براي وارث‌ها. وارث‌ها كه سير هستند. ولي حالا اين 60 ميليون هم تخمه كدو! آن 30 ميليونش را يك كاري بكن. دو تا دختر را جهاز بدهيم. دو تا پسر را داماد كنيم. يك چهار تا چرخي، ماشيني بخريم به 4 نفر بيكار بدهيم. ايجاد اشتغال كنيم. يك سوم مالش را انسان تا زنده هست مي‌تواند، با دست خودتان اين كار را بكنيد كه ببينيد چه كار مي‌كنيد. وصيت‌ها فايده‌اي ندارد الا كم. چون وصيت‌ها گاهي عوض مي‌شود. گاهي هم شما رشد نمي‌كنيد. كسي وصيت كرد انبار خرمايش را به فقرا بدهند. حضرت يك دانه خرما را برداشت. فرمود: اگر يك دانه خرما را با دست خودش در زمان حيات داده بود، ارزشش بيشتر بود كه يك انبار خرما را بعد از مرگش بدهند. با دست خودت بده. چيزي داري با دست خودت ببين چه چيز را به چه كس دادي و در چه راهي مصرف شد. حالا… اين كار بايد بشود. يعني هيئت‌ها بايد به نسل نو منتقل شود. پيشنمازي‌ها بايد به نسل نو منتقل شود. اين هيئت امنا بايد به نسل نو منتقل شود. افطاري مي‌خواهي بدهي، شما چرا افطاري مي‌دهي؟ به پسرت بگو: هر سال من افطاري مي‌دادم، امسال تو همشاگردي‌هايت را دعوت كن، مدير مدرسه، مدير دبيرستان، مديرنمي‌دانم… هم‌شاگردي‌هايت را دعوت كن. تو افطاري بده. من مي‌خواهم تماشا كنم. ابزار را مي‌خري، هرچه بنا است بخري، بخري، منتهي مبصر كلاس… اين دختر احساس كند كه عجب پس من افطاري دادم. وقتي احساس كرد كه افطاري داد، خود شما هم چشمت نبيند از دنيا بروي، بعداً اين اولاد شما اولادي است كه در خط دين است. بچه‌هايتان را وادار كنيد. حتي از چهارسالگي به ما سفارش كردند. بچه كه 4 ساله است، او را بنشان. بگو: بنشين من نماز بخوانم. نماز كه مي‌خواني بچه‌ي 4 ساله دائم به شما نگاه مي‌كند، نگاه بچه اثر تربيتي دارد. اصلاً نگاه اثر دارد. چند روز پيش كنگره‌اي بود براي پزشك‌ها، ما آنجا رفتيم. يك پزشكي يك حرف عجيبي زد. گفت: نه نگاه اثر دارد. نيّت اثر دارد. يعني اگر كسي گرسنه شود غذا بخورد، شما هم كه آنطرف سفره نگاه مي‌كني، شما هم گرسنه‌ات مي‌شود. و اگر كسي سير است، روي سيري غذا مي‌خورد، شما احساس گرسنگي نمي‌كني. مي‌گفت: اين را از نظر علمي ما يك تحقيقي كرديم، يا دنيا يك تحقيقي كرده، كه نيّت افراد در نيّت افراد ديگر… ما در فارسي يك چيزي مي‌گوييم. مي‌گوييم: دل به دل راه دارد.  اين دل به دل راه دارد، يك مسأله‌ي عميق رواني است و اين يك تجربه‌ي علمي هم در كشورهاي ديگر شده است. كه اگر يك كسي سير غذا بخورد، در آن كسي كه آنطرف اتاق نگاه مي‌كند احساسي دست نمي‌دهد. اما اگر يك كسي، گاهي وقت‌ها يك كسي از درون مي‌سوزد. از درون كه گريه كرد اشك شما هم درمي‌آيد. اما يك كسي فيلم بازي مي‌كند. در فيلم گريه مي‌كند. اشك شما درنمي‌آيد. يعني اين كارها، نيّت‌ها خيلي، ما روي نيّت كم كار كرده‌ايم.

6- همراه بردن فرزندان به مسجد

به هر حال… به ما گفتند: مسجد مي‌رويد، زينت ببريد. قرآن مي‌فرمايد: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد» آيه‌ي قرآن است. يعني هر مسجدي مي‌رويد، زينت ببريد. زينت چيست؟ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» (كهف/46) مسجد مي‌رويد زينت ببريد. اين يك آيه، آيه‌ي ديگر مي‌گويد: مال و اولاد زينت است. مسجد مي‌روي زينت ببر. جاي ديگر مي‌گويد: مال و اولاد زينت است. يعني مسجد مي‌روي، مالت را ببر. بچه‌ات را هم ببر. بچه‌ات را مسجد ببر كه نماز را ياد بگيرد، يك پولي هم جيبت بگذار كه به فقرا بدهي. يعني وقتي به مسجد مي‌روي، هم كار اقتصادي كرده باشي، يك گرسنه‌اي را سير كرده باشي، هم يك كار تربيتي كرده باشي. منتهي بايد مسجد هم نمازش براساس نسل نو تنظيم شود. يعني طولاني نشود. آدم بدصدا اذان نگويد. خادم مسجد بداخلاق نباشد. يك پسر سيزده ساله نوشته بود، تا آخر عمرم مسجد نمي‌روم. براي اينكه لباس شيك پوشيدم مسجد رفتم، خادم مسجد گفت: امروز خيلي قرطي شدي! مي‌گفت: خيلي به من برخورد. بعد… ببينيد گاهي وقت‌ها خادم مسجد… يك انقلابي بايد در خادم‌ها پيدا شود. حالا اوقاف اين كار را مي‌كند خدا پدرش را بيامرزد. هركس اين كار را مي‌كند، خدا پدرش را بيامرزد. خادم‌هاي پيرمرد را همه را از گردونه خارج كنند، منتهي نه تحقير! با كرامت و با حقوق، اينها را به يك تأمين اجتماعي، وصل كنند. يك نوع خادم بگيرند، حتماً ديپلم داشته باشد. صدايش هم خوب باشد. يك دوره هم آموزش قرآن ببيند. كه اين هم خادم باشد، هم معلم قرآن باشد، هم مؤذن! حقوقش را هم بدهند. الآن مسجد ما معلم قرآن ندارد. بسياري از مساجد ما، اكثر مساجد، يعني 95 درصد مساجد ما معلم قرآن ندارد. يعني مردم منطقه بلد نيستند قرآن بخوانند. معلم قرآن نداريم. بسياري از مساجد مؤذن رسمي هم ندارد. مؤذن ندارد. خادم جوان هم ندارد. يك تحولي بايد به وجود بياورد. ما اگر مي‌خواهيم مسئله‌ي نوگرايي… ببين اول بايد مسجد درست شود. امام زمان كه ظهور مي‌كند، اول مسجدالحرام را مي‌گيرد. قيام امام زمان از مسجد الحرام است، از مكّه يعني چه؟ يعني بايد اول مسجد را درست كرد. مسجد را كه درست كنيم پس بايد اول سراغ مذهبي‌ها رفت. اول از پيشنماز شروع كنيم. هيئت امنا، خادم، اول از مذهبي‌ها، اين آسان تر است ديگر. شما مدرسه كه مي‌روي، چند سؤال مي‌دهند، مسئول سؤال مي‌گويد: آقا اول سؤال‌هاي آسان را حل كنيد، چون بالاخره يك خانه ساخته شده است. اين هيچ مشكلي ندارد، خانه‌ي سالمي است فقط يك درو پنجره مي‌خواهد. اينهايي كه با يك زودرس، چه مي‌گويند؟ زود بازده، اينهايي كه اينها زود بازده هستند چون مسلمان هستند، راحت هستند، همه فقط مشكل اين است كه صدا ندارند. قربانت شوم آقا! شما حقوقت را بگير. فقط خواهش مي‌كنم شما اذان نگو.

7- احترام به كودكان و نوجوانان در مساجد

تحويل گرفتن بچه‌ها! پيغمبر ما بچه را روي زانويش مي‌نشاند روي منبر سخنراني مي‌كرد. يعني چه؟ يعني مردم! يك بچه‌ي كوچك كه آمد اين را روي زانويتان بنشانيد، سخنراني كنيد. يعني او را تحويل بگيريد. ما بچه‌ها را تحويل نمي‌گيريم. بعضي افراد مي‌آيند يك جايي مي‌نشينند، انگار ارث پدرشان است. به خصوص جاهاي مرغوب، مثل حرم امام رضا! يك پيرمرد آمده نشسته، دو ساعت نشسته، ده تا جوان مي‌خواهند نماز بخوانند اين پيرمرد جايش را به كسي نمي‌دهد. اصلاً ثواب براي اين است كه بلند شوي. شايد اگر بلند شوي جايت را بدهي خدا دعايت را مستجاب مي‌كند. اما اين بخلي كه داري، كه مي‌گويي: چون اينجا نشستم، تكان نمي‌خورم. شايد به خاطر اين بخلت خدا دعايت را هم مستجاب نمي‌كند. بلند شو برو! بگو: آقا! يا امام رضا! اين زوّار تو بود. من جايم را به ايشان دادم. تو خودت مشكل مرا حل كن. من مشكل اين را حل كردم. تو هم مشكل مرا حل كن. قرآن مي‌گويد: مي‌گويد مشكل را حل كني، حل مي‌شود. «تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ» (مجادله/11) جا بده خدا به تو جاي مي‌دهد. خدا مي‌گويد: من مقابله به مثل مي‌كنم.

گاهي وقت‌ها، يك حاج خانم يك خرده جمع بنشيند. اصلاً آدم داريم اگر در جلسه‌ي تنگ چهار زانو نشستي، يك حديث… يك كلمه‌ي بدي است حالا نمي‌خواهم در تلويزيون بگويم. مي‌داند جا تنگ است. باز هم چهار زانو نشسته است. خوب دو زانو بنشين. مي‌داني اين نگاهت مي‌كند، نگاهت مي‌كند يعني چه؟ يعني بلند شو به من هم جا بده. تكان بخور!

بخشي از مشكل ما بايد در مساجد حل شود. حالا براي نظافت مسجد، من راجع به مسجد چيزهايي نوشتم. بايدهاي مسجد، و نبايدهاي مسجد! چه چيزهايي نبايد در مسجد باشد. چه چيزهايي بايد در مسجد باشد. ما ان‌شاءالله اگر مسجدهايمان را پر جاذبه كنيم، در نسل ما زمينه‌ي خوبي است. نسل نو خيلي خوش زمينه هستند. خوش باطن و خوش فطرت هستند. برنامه‌هاي مذهبي‌مان گير دارد. چون گير دارد گاهي نسل نو را جذب نمي‌كند. مگر اينكه خود بچه‌ها جمع شوند. چرا بچه‌ها در خيابان تكيه مي‌زنند؟ چرا در مسجد نمي‌روند؟ براي اينكه يا پيش‌نماز يا خادم يا هيئت امنا مي‌بينند، اينها امام حسين را دوست دارند،از آن طرف هم نظام مسجد اينها را تحويل نمي‌گيرد. مي‌آيند پشت مسجد داربست مي‌زنند. بعد داربست كه مي‌زند مي‌بيند چطور اين بچه‌ي 16 ساله بالا مي‌رود. 22 ساله، چه با عشقي دارند براي عزاي امام حسين، پيداست امام حسين را دوست دارد ولي نظام موجود نتوانسته آن را جذب كند.

جلسه‌ي آينده هم راجع به مشكلات مسجد، و چه كنيم مسجدهايمان رونق پيدا كند، سرمايه‌ي مهمي داريم. اين سرمايه‌ها را از دست مي‌دهيم. گفتم: مسجد 30 امتياز دارد كه هيچ سالني ندارد. 10، 15 مورد را گفتم. 10، 15 تا را جلسه‌ي بعد مي‌گويم. خدايا! همه‌ي مشكلات اخلاقي ما، همه‌ي مشكلات سياسي و اخلاقي ما را حل بفرما. سال جديد را سال نور و بركت، سال علم و عمل، سال اخلاص و ايثار، سال رشد، سال خوشي و سلامتي، موفقيت، سال صفا و صميمّيت قرار بده. دل امام زمان را براي هميشه از ما راضي كن.       

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»   

«سؤالات مسابقه»

1- بهترین مكان برای تربیت دینی فرزندان كجاست؟
1) خانه
2 ) مدرسه
3) مسجد
2- در زمان دفاع مقدس، مهم‌ترین مركز اعزام نیروهای بسیج كجا بود؟
1) دانشگاه‌ها
2) حوزه‌های علمیه
3) مساجد
3- خداوند چه كسی را مأمور تطهیر و نظافت خانه خود ساخت؟
1) حضرت ابراهیم
2) حضرت اسماعیل
3) هر دو مورد
4- حضرت موسی برای دعوت فرعون، چه كسی را همراه خود برد؟
1) هارون
2) قارون
3) شعیب
5- اولین مكانی كه برای عبادت مردم ساخته شد، كجا بود؟
1) مسجد الاقصی
2) مسجد الحرام
3) بیت المعمور

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3205

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.