امام زمان(علیه‌السلام)، میزبان شب قدر

1- اهميت شب بيست و سوم ماه رمضان
2- ميزبان و مهمان شب قدر
3- امام زمان(عليه‌السلام)، خليفه خدا در روي زمين
4- حضور  امام زمان(عليه‌السلام)  در ميان مردم
5- وظايف ما در زمان غيبت  امام زمان(عليه‌السلام)
6- نقش  امام زمان(عليه‌السلام)  در حفظ دين
7- همراه بودن كتاب و عترت تا قيامت
8- خاطره‌اي از آيت الله العظمي حكيم

موضوع: امام زمان(ع)، ميزبان شب قدر

تاريخ پخش: 02/07/87 

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بينندگان عزيز پاي تلويزيون بحث را شب قدر گوش مي‌دهند. شب بيست و سوم. ميليون‌ها آدم سال‌هاي قبل بودند و امسال نيستند. به شب قدر ما چشم دارند. سوره‌ي قدر را هم تقريباً همه حفظ هستند. يك آيه قرآن هم در ماه رمضان ثواب يك ختم قرآن دارد. شب قدر كه شايد ثوابش بيشتر هم باشد. پس همه‌ي ما يك سوره‌ي قدر مي‌خوانيم ثوابش را هديه كنيم به كساني كه سال‌هاي قبل بودند الآن دستشان كوتاه است.

بسم الله الرحمن الرحيم

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1) وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(3) تَنزََّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ(4) سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(5)»

خدايا همه‌ي آنها را بيامرز!

بحث امشب، بحث ميزبان شب قدر است. شب قدر يك مهماني مي‌شود مهمانش را قرآن گفته، ميزبانش را حديث گفته است.

1- اهميت شب بيست و سوم ماه رمضان

اول كه بدانيد شب بيست و سوم از شب نوزدهم و شب بيست و يكم مهمتر است. به همين خاطر شب بيست وسوم، اعمال اضافه دارد. غير از دعاهاي شب قدر سوره‌ي روم و عنكبوت دارد. دو تا غسل مستحب است انسان بكند. يكي سر شب، يكي آخر شب… آمد خدمت حضرت گفت: آقا من نمي‌توانم بيايم در روستا هستم. اجازه بده يك شب بيايم. گفت: اگر بنا است يك شب بيايي شب بيست سوم بيا. دلايلي داريم كه شب قدر شب بيست و سوم است كه «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ» «أَلْفِ» يعني هزار، «أَلْفِ شهَْرٍ» يعني هزار ماه. شب قدر مساوي با هزار ماه است. هزار را تقسيم بر دوازده ماه بكنيد، هشتاد و چند سال مي‌شود. شبي به اندازه‌ي هشتاد و چند سال است. تمام خوبي‌هاي يكسال، خيرات يكسال يا گرفتاري‌هاي يكسال، شب قدر اندازه‌گيري مي‌شود. شب قدر را خواسته باشيم تشبيه كنيم، مثل روزي است كه رئيس جمهور بودجه‌ي يكسال را تحويل مجلسي‌ها مي‌دهد. يعني تصويب بودجه‌ي يكسال. يعني هر وزارتخانه‌اي هرچه پول مي‌خواهد روزي كه چه مي‌گويند… رئيس جمهور اين لايحه، روزي كه لايحه‌ي بودجه را مي‌دهد، شب قدر لايحه‌ي بودجه يعني تمام خيرات و تمام شرها شب قدر اندازه‌گيري مي‌شود. بنابراين داريم كه حضرت به چشم بچه‌هايش آب مي‌پاشيد، مي‌گفت: امشب را نخوابيد. امشب را نخوابيد. اين مسئله‌ي مهمي است.

حالا در شب قدر چه خبر مي‌شود؟ هر كار شب بيست و سوم ضرب در هزار مي‌شود. يعني به يك نفر افطاري بدهي شب بيست و سوم انگار به هزار نفر افطاري دادي. هزار تومان پول به فقير بدهي انگار يك ميليون دادي. نه يعني كار يك ميليون بكند كه كسي اگر ده ميليون خمس بدهكار بگويد: خوب ضرب در هزار مي‌شود. عبادات مستحبي شب قدر هر يكي ضرب در هزار مي‌شود. بنابراين هر كاري مي‌توانيد بكنيد، بكنيد. آقاياني كه وضع مالي‌شان خوب است، اين كار را بكنند. يك مبلغ پولي را كنار بگذارند. پول‌هايي كه مي‌خواهي در طول سال بدهي امشب كنار بگذار. بعد كم‌كم بده. ولي آن اجر را از دست نده. ما داريم آدم‌هايي كه خمسشان را شب بيست و سوم مي‌دهند. چون اگر 5 ميليون خمس مي‌دهد، دو ميليون خمس مي‌دهد. بيست هزار تومان خمس مي‌دهد، اين بيست هزار تومان ضرب در هزار مي‌شود. خوب، دعا كنم. بحث را ادامه بدهم. خدايا! آنچه شب قدر براي خوبان تاريخ مقدر مي‌كني همه‌ي آنها را براي همه‌ي ما مقدر بفرما. ظرفيت و لياقت دريافت اين فيوضات را به همه‌ي ما مرحمت بفرما.

موضوع بحث اين است. مهمان كيست؟ ميزبان كيست؟

2- ميزبان و مهمان شب قدر

شب قدر يك مهماني مي‌شود. مهمان، «تَنزََّلُ الْمَلَئكَةُ» فرشته‌ها زمين مي‌آيند. ميزبان كيست؟ حضرت مهدي! شب قدر، «تَنزََّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِِّم» مهمان و ميزبان! مهمان فرشتگان. ميزبان حضرت مهدي(ع). اما فرشته‌ها مهمان هستند، متن قرآن است. «تَنزََّلُ الْمَلَئكَةُ» شب قدر فرشته‌ها زمين مي‌آيند. اما ميزبان امام زمان است چون به ما گفتند: بگوييد فرشته‌ها كجا مي‌روند؟ فرشته‌ها پهلوي من مي‌آيند. ما كه نمي‌فهميم. پهلوي شما مي‌آيند. آنوقت چه كسي لياقت دارد به قدري مقام داشته باشد كه همه فرشته‌ها خدمتش برسند. امام فرمود: شما با همين سوره‌ي قدر با ديگران مباحثه كنيد. بگوييد: شب قدر براي يكسال بوده است يا براي هرسال است؟ سني و شيعه به اتفاق مي‌گويند: شب قدر براي يك سال نيست. هرسال يك شب قدر دارد. بگو: پس هرسال «تَنزََّلُ» «تَنزََّلُ» است؟ مي‌گويد: بله! بگو: خوب فرشته‌ها كجا مي‌روند؟ پهلوي رئيس جمهورها مي‌روند؟ پهلوي وكيل و وزير و پولدارها مي‌روند؟ پهلوي كشاورزها و كارگرها مي‌روند؟ زمان پيغمبر فرشته‌ها خدمت پيغمبر مي‌رسيدند، و چون هر سال شب قدر است و هرسال فرشته‌ها مي‌آيند زمان پيغمبر خدمت پيغمبر مي‌رسيدند الآن هم بايد يك كسي باشد مثل پيغمبر، كه لياقت داشته باشد فرشته‌هاخدمت او برسند. به ما گفتند: شما حضرت مهدي را از همين «تَنزََّلُ»‌ها پيدا كنيد. كه فرشته‌ها كه مي‌آيند خدمت… زمان پيغمبر خدمت پيغمبر مي‌رسيدند، آنوقت مي‌شود بگوييم: بعد از پيغمبر خدمت محسن قرائتي برسند؟ بايد يك كسي باشد تمام كمالات پيغمبر را داشته باشد غير از خاتميت. كه همينطور كه زمان پيغمبر خدمت پيغمبر مي رسند در زمان ما هم خدمت حضرت مهدي برسند.

3- امام زمان(عليه‌السلام)، خليفه خدا در روي زمين

راجع به حضرت مهدي يك جمله‌اي است از تفسير آلوسي اخيراً كشف كردم. تفسير آلوسي تفسير خوبي است. از اهل سنت، تفسير روح المعاني. ايشان مي‌گويد: از آيه‌ي «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً» (بقره/30) خداوند فرمود: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً» من در زمين خليفه مي‌خواهم. جانشين مي‌خواهم. قائم مقام مي‌خواهم. نه يعني خدا عاجز است. ما كه در اداره‌ها قائم مقام و جانشين مي‌گيريم، چون خيلي وقت‌ها نيستيم، نمي‌توانيم، نمي‌رسيم، كمكمان كند. خدا كمك نمي‌خواهد. اين به خاطر مقام انسانيت است. مثل اينكه مي‌گوييم: كعبه خانه‌ي خداست. خدا كه خانه نمي‌خواهد. منتهي به احترام كعبه مي‌گويند: خانه‌ي خدا! اين به خاطر اينكه به بشر خدا مي‌خواهد احترام بدهد، گفته: بعضي از اين انسان‌ها خليفه‌ي من باشند. اين نه به معناي اينكه خدا عاجز است. به انسان كرامت داده است. گاهي وقت‌ها مي‌خواهند به يك كسي عزت بدهند مي‌گويند: تو بيا مشاور من باش. من عقلم مي‌رسد چه كنم؟ ولي براي اينكه يك پستي را هم به تو بدهم مي‌گويم: تو، خداوند خودش كارهايش را مي‌تواند‌ بكند. «يُدَبِّرُ الْأَمْر» (يونس/3) عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است. خود خدا تدبير مي‌كند. مديريت مي‌كند. منتهي براي اينكه يك كارهايش را با واسطه انجام مي‌دهد، مي‌گويد: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرا» (نازعات/5) فرشته‌ها را هم مسئوليت تدبير به او دادم. يعني ضمن اينكه تدبير دست خودش است، به فرشته‌ها هم قدرت تدبير… رانندگي رفتيد؟ رانندگي كه مي‌رويد آموزش ببينيد، يك ترمز و گاز زير پاي راننده است. يك ترمز و گاز هم زير پا… يعني ضمن اينكه گاز و ترمز دست خدا است، يك گاز و ترمز هم به اين… اينطور نيست كه اگر خدا كاري را به كسي بسپارد ديگر خودش بيكار باشد. كارها همه دست خداست. اما خود خداوند كارهايي را به افرادي داده است. به فرشته‌ها مأموريت‌هايي داده است. به حضرت مهدي، به اولياي خودش مأموريت‌هايي داده است. خوب، آلوسي چه مي‌گويد؟ مي‌گويد: از اين آيه معلوم مي‌شود، عربي‌اش را مي‌خوانم. «لم تزل تلك الخلافه في الانسان كامل الي قيام يوم الساعه» مي‌گويد: اينكه خدا در قرآن مي‌گويد من روي زمين خليفه دارم، پس بايد در طول تاريخ «الي قيام الساعه» تا روز قيامت بايد يك انسان كاملي جانشين خدا باشد. «بل متي فارغ هذا الانسان» حتي وقتي كه اين انسان بميرد «مات العالم لانه…» اصلاً اگر آن خليفه نباشد عالم نيست. «لانه روح الذي به قوام فهو العماد المعنوي للسماء فدار الدنيا»

اصلاً در اسكناس يك نخ است. آن نخ به اسكناس ارزش مي‌دهد. در اين لامپ‌ها، آن سيم‌ها باعث مي‌شود كه آن لامپ‌ها روشن مي‌شود. هستي يك نخي دارد. «أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء» (بحارالانوار/ج99/ص106) در اسكناس يك نخ است، در چك‌هاي تراول يك نخ است. آن نخ به آن هستي مي‌دهد. اين هستي يك نخ دارد، آن نخش حضرت مهدي است. قرآن بخوانم. قرآن مي‌گويد: ابر و باد و مه و خورشيد وفلك براي بشر است. «سَخَّرَ لَكُمُ»، «خَلَقَ لَكُم‏»، «مَتاعاً لَكُم‏» يعني ابرو باد و مه و خورشيد براي بشر است. بشر هم براي عبادت است. آنوقت عبادت ما چند مي‌ارزد؟ شما در عمرت دو ركعت نماز با توجه خواندي؟ اين عبادت ما اينقدر مي‌ارزد كه خدا خورشيد را به خاطر من خلق كند؟ خورشيد براي من، من براي نماز غلط و غلوط! يكبار ديگر مي‌گويم. هستي براي بشر، بشر براي عبادت. پس بايد يك عبدي باشد كه عبادتش بيارزد به اينكه خدا هستي را بيافريند… آقا اگر گفتم: من كرمانشاه را مي‌خرم با يك چك! معلوم مي‌شود مبلغ چك بايد به قدري سنگين باشد كه به عدد همه‌ي خانه‌هاي كرمانشاه… اگر گفتم: ايران را با يك چك مي‌خرم. اگر گفتم: كره‌ي زمين را با يك چك مي‌خرم. پس هرچه وزن سنگين‌تر شد بايد مبلغ چك… خدا گفته: هستي را براي بشر آفريدم. بشر هم براي عبادت آفريدم. پس معلوم مي‌شود بايد يك عبادتي روي زمين باشد كه به اندازه‌ي كره‌ي هستي بيارزد. عبادت ما كه چيزي نمي‌ارزد. ما يك كسي كه مي‌ميرد مي‌خواهيم برايش نماز بخوانيم، يكسال نماز صدهزار تومان است. 50 سال نماز، 50 تا صد هزار تومان 5 ميليون. اصلاً كل نماز ما به اندازه‌ي يك پيكان است. آنوقت ابرو باد و مه و خورشيد براي يك پيكان! به هم نمي‌خورد. به هم نمي‌خورد. بايد در كره‌ي زمين كسي باشد كه عبادتش هم‌وزن هستي باشد. بايد كسي باشد كه آفرينش براي او بيارزد.

4- حضور  امام زمان(عليه‌السلام)  در ميان مردم

خوب، آيا حضرت مهدي كه نيست، نه يعني يك جايي پنهان شده، ما او را نمي‌بينيم. و لذا حديث داريم حضرت مهدي را كه مي‌بينند مي‌گويند: اِ! من اين را ديده بودم. اِ! من اين را ديده بودم. در دعاي ندبه داريم «بِنَفْسِي أَنْت‏» جان من فدايت مهدي جان! تو غايبي، اما «لم يخل منا» تو از ما خالي نيستي. غايبي اما در ما هستي. يوسف در زندان بود اما نقشش را وفا كرد. با تعبير خواب، كشور را از قحطي نجات داد، يوسف در زندان بود اما نقش داشت. مگر شما نديديد امام فرانسه بود. اما انقلاب را هدايت مي كرد.

يك حديث هم داريم مي‌گويد كه: چه وقت امام زمان مي‌آيد؟ چند سوال: چه وقت مي‌آيد؟ ما چه كنيم؟ اما چه وقت مي‌آيد؟ مي‌گويد: «بَعْدَ مَا مُلِئَتْ» زماني مي‌آيد كه «مُلِئَتْ ظُلْماً» كسي هست باقي‌اش را بگويد؟ «وَ جَوْراً» بعد از آنكه دنياپر از ظلم و جور شد. معنايش اين است، اين روايت را شيعه و سني هم قبول دارند. سني‌ها هم قبول دارند. شيعه‌ها هم قبول دارند. بعد از آنكه دنيا پر از ظلم شد حضرت مهدي مي‌آيد، پس بياييم همه گناه بكنيم زودتر دنيا پر از ظلم شود، عوضش زودتر چه؟ زودتر مي‌آيد. ببينيد نگفته: «بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظالماً» بعد از آنكه دنيا پر از ظالم شد. مي گويد: «ظُلْماً» بين ظلم و ظالم فرق است. اگر مي‌گفت: وقتي امام زمان مي‌آيد كه همه مردم ظالم باشند. مي‌گوييم: پس تو هم يك ظلمي بكن. من هم يكي، همه بياييد با هم ظلم كنيم كه امام زمان بيايد. نمي‌گويد: همه ظالم شويم. مي‌گويد: دنيا پر از ظلم شود. نه پر از ظالم! ببين يك وقت مي‌گويند: وقتي اينجا را سفيد مي‌كنيم كه همه سيگاري شويد. نگفته: همه سيگاري شويد. مي‌گويد: وقتي اينجا را سفيد مي‌كنيم كه اينجا پر از دود شود. پر از دود ممكن است يك نفر يك كنده اينجا بياورد، پر از دود شود، خود صدام آقا! صدام عراق و ايران و كويت را پر از ظلم كرد يك نفر هم بيشتر… حالا بگو با لشگرهايش چند هزار نفر بودند. نگفته: بعد از آنكه همه‌ي مردم ظالم شدند امام مي‌آيد. مي‌گويد: بعد از آنكه دنيا پر از ظلم شد. دنيا پر از ظلم شده يعني كافي است يك آمريكا دنيا را به لجن بكشد. ممكن است يك اسرائيل منطقه را فساد كند. دنيا پر از ظلم شود. نه دنيا پر از ظالم شود. اين يك نكته!

5- وظايف ما در زمان غيبت  امام زمان(عليه‌السلام)

ما چه كنيم؟ در دعاي عهد مي‌گويد: وظيفه‌ي ما چيست؟ «عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَة» اول بايد با امام زمان تعهد ببنديم. بعد تعهدمان را عقدش كنيم. عقد يعني گره، مي‌گويند: دختر و پسر عقد كردند، عقد يعني گره. اول تعهد، بعد با امام گره بخوريم بعد با او بيعت كنيم. يعني مثلاً بگو سي درجه كار است. اين هم سي درجه كار است، اين هم چهل درجه كار است. يعني وقتي صد در صد شد، اول گفته: «عَهْداً» مثل اينكه مي‌گوييم: موكت كن. قالي كن. روي قالي مثلاً پتو بيانداز. آجر، گچ و خاك، سفيدكاري. تعهد، «عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَة»

نقش امام زمان چيست؟ چرا امام زمان غايب است؟ اول كه روايت داريم «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَج‏» بهترين عمل‌ها «انْتِظَارُ الْفَرَج» است. يعني منتظر حضرت مهدي باشيم. معلوم مي‌شود انتظار حالت نيست. عمل است. وگرنه مي‌گفت: «افضل الحالات» نگفته: بهترين حال انتظار است. گفته: بهترين عمل! پيداست انتظار يك عمل است. شما نمي‌تواني بگويي: در قلبم منتظر هستم. اگر در قلبت منتظر هستي بايد در عمل هم دست به يك كاري بزني. آخر بعضي‌ها فكر مي‌كنند ما منتظر حضرت مهدي هستيم. فقط منتظر هستيم، معنايش اين نيست كه بيكار بمانيم. منتظر حضرت مهدي معنايش اين نيست كه بي‌غصه درست شود. ببين زن حامله منتظر است بچه‌دار شود. اما معنايش اين نيست كه درد زايمان نخواهد كشيد. هم منتظر بچه است هم درد زايمان را بايد كشيد. منتظر امام… انشاالله امام زمان مي‌آيد درست مي‌كند. خوب امام زمان بيايد درست مي كند، به زندگي شما كاري نخواهد داشت. ممكن است همه‌ي اموال شما را مصادره كند. ممكن است به شما بگويد: شما بايد بروي فلان منطقه زندگي كني. حديث داريم هركس منتظر حضرت مهدي است، آماده باشد كه اموالش را مصادره كنند. اگر خواسته باشيم عدالت باشد بايد از يك گروه بگيريم به يك گروه بدهيم. نه، نه، نه، نه! به من كاري نداشته باشيد. خوب پس هيچي! مثل اينكه بگويد: من بچه مي‌خواهم. نه، نه، نه! درد زاييدن نه! نه، نه! درد زاييدن نه! ببين اگر بچه مي خواهي بايد درد زاييدن را…

و انتظار هم معنايش اين نيست كه دست روي دست بگذاريم كاري نكنيم. شما شب منتظر خورشيد هستي. اما چراغ را روشن مي‌كني. هم چراغ را روشن مي‌كنيم، هم منتظر خورشيد هستيم. زمستان منتظر هواي گرم هستيم. اما يخ نمي‌كنيم. بخاري، كرسي، چيزي روشن مي‌كنيم. پس چه دارم مي‌گويم؟ خوب گوش بدهيد. انتظار گرما معنايش اين نيست كه بنشينيم يخ كنيم. انتظار اولاد معنايش اين نيست كه درد زايمان نكشيم. انتظار يك حالت قلبي نيست. يك عمليات است. وگرنه مي گفت: «افضل الحالات…» «حالات» نگفته: بهترين حال انتظار است. گفته: بهترين عمل. پس پيداست انتظار كار عملياتي است. كسي كه… شما اگر منتظر مهمان هستي در خانه نمي‌خوابي اگر در را زدند، چه كسي است؟ پس معلوم مي‌شود منتظر نيستي. كسي كه منتظر است مي‌آيد كنار در، سر كوچه مي‌ايستد. منتظر حضرت مهدي آماده باش مي‌خواهد. زني كه منتظر مهمان است، سبزي‌اش را پاك مي‌كند، سفره‌اش را آماده مي‌كند. خوب، امام كه ياور بي‌عرضه نمي‌خواهد. كسي مي‌تواند منتظر باشد كه خبر از جنايات تاريخ داشته باشد. بفهمد كه در تاريخ چه مي‌گذرد؟ و بفهمد كه حضرت مهدي چه مصلحي است؟ وقتي آن شد آدم…

6- نقش  امام زمان(عليه‌السلام)  در حفظ دين

حالا راجع به امام زمان نقشش چيست؟ نقش امامت در دعاي ندبه مي‌گويد: امام زمان چهار برنامه دارد. نقش امام، بسم الله الرحمن الرحيم، نقش امام؛ مي‌گويند: امام در زمان غيبت مثل خورشيد پشت ابر است. خورشيد پشت ابر هست اما حرارت، نور، انرژي‌اش را تحويل مي‌دهد. در دعاي ندبه داريم: «إِقَامَةً لِدِينِك‏» «إِقَامَةً لِدِينِك» امام براي به پا كردن دين تو است. يك. «وَ حُجَّةً عَلَى عِبَادِك‏» حجت است بر بندگان تو كه راه را گم نكنند. مثل چه كسي باشند؟ الگو هستند. «لِئَلَّا يَزُولَ الْحَق‏»، «لِئَلَّا يَزُولَ الْحَق‏» امام هست تا حق از جايش منحرف نشود. «عَنْ مَقَرِّه‏» يعني حق از مقرش دور نشود. يعني حق در مدار خودش بماند. «وَ يَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ» (بحارالانوار/ج99/ص104)  امام هست تا باطل غالب بر حق نشود. امام زمان شب قدر ميزبان فرشته‌ها هست. حالا ديگر من خسته شدم، شما بگوييد. يكبار ديگر سوره‌ي قدر را همه‌ي تلويزيوني‌ها بخوانند. بخوانيد ثوابش را به مادر امام زمان هديه كنيد. بعد به مادرش بگوييد: به بچه‌اش بگويد مواظب ما باشد. «بسم الله الرحمن الرحيم» «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1) وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(3) تَنزََّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ(4) سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(5)»

امام زمان حقوقي كه بر ما دارد. حق امام زمان چند تا است. 1- حق فيض. واسطه‌ي فيض است. چون لامپ كوچك نمي‌تواند به نيروگاه متصل شود. نياز به يك ترانس دارد. يعني نمي‌شود يك لامپ كوچك وصل به نيروگاه شود. واسطه مي‌خواهد. امام واسطه‌ي فيض است. يك.

دوم: حق هدايت؛ ما را هدايت كرده است. «بنا اهتديتم» مي‌گويد: توسط ما شما هدايت شديد. «بِكُمْ أَظْهَرَ اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا» (كافي/ج8/ص358) با شما امام‌ها ما راه را پيدا كرديم، راه چيست؟ چاه چيست؟

3- حق قربي، پيغمبر فرمود: مزد رسالت من اين است كه اهل بيت مرا…

7- همراه بودن كتاب و عترت تا قيامت

حديثي است شيعه و سني نقل كردند. كه پيغمبر چندين بار فرمود: من دارم مي‌روم دو چيز را بين شما مي‌گذارم. «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي‏» قرآن و اهل بيت. «لَنْ يَفْتَرِقَا» هرگز جدا نمي‌شوند. پس بايد الآن حضرت مهدي باشد. اگر مهدي نباشد، قرآن هست، مهدي نيست. معلوم مي‌شود «افترقا» و پيغمبر فرمود: «لَنْ يَفْتَرِقَا» يعني هرگز جدا نمي‌شوند. تا قرآن هست بايد از اهل بيت يك نفر باشد. چون پيغمبر… اين را شيعه و سني قبول دارند. «لَنْ يَفْتَرِقَا» نمي‌گويد: «لا يَفْتَرِقَا» «لن» يعني هرگز! «لا» يعني نمي‌شود. «لن» يعني هرگز نمي‌شود. «لَنْ يَفْتَرِقَا» هرگز جدا نمي‌شود. بعد فرمود: اگر قرآن و اهل بيت داشته باشيد گمراه نمي‌شويد. «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا» اگر قرآن و اهل بيت داشته باشيد گمراه نمي‌شويد. «لَنْ تَضِلُّوا» «لَنْ تَضِلُّوا» (بحارالانوار/ج2/ص99) همان ضالين است. «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّين‏» (فاتحه/7)، «ضال» يعني منحرف. «لَنْ تَضِلُّوا» يعني اگرمي‌خواهيد منحرف نشويد قرآن و اهل بيت، پس شما كه در نماز مي‌گوييد: خدايا! ما را جز ضالين قرار نده. ضالين كساني است كه يا اهل بيت را مي‌گيرند، قرآن را رها مي‌كنند. يا قرآن را مي‌گيرند… فرمود: اگر هردو بود «لَنْ تَضِلُّوا» اگر هردو بود، مثل اينكه اگر دو تا ريل بود قطار حركت مي‌كند. يك ريل باشد قطار چپ مي‌شود. اگر دو تا ريل بود قطار حركت مي‌كند. اگر قرآن و اهل بيت بود «لَنْ تَضِلُّوا» اگر مي‌خواهيد «وَ لاَ الضَّالِّين‏» نباشيد اگر مي‌خواهيد هيچ وقت منحرف نشويد هم قرآن و اهل بيت! يعني معلم و كتاب بايد با هم باشد. كساني كه كتاب را گرفتند، معلم را كشتند اينها بچه‌هاي تنبلي مي‌شوند.آنهايي كه معلم را گوش مي‌دهند ولي كتاب پهلويشان مطرح نيست، آنها هم تجديدي مي‌آورند. اگر مي‌خواهيد شاگرد خوبي باشيد، هم كتاب، هم معلم. قرآن و اهل بيت. حالا حق قرآن، فرمود: من دارم مي‌روم مزد من اين است كه اهل بيت مرا دوست داشته باشيد.

 خوب، حق رزق: «بيمنه رزق الورا» حق دعا: در حق ما دعا مي‌كنند. امدادهايي دارند.

8- خاطره‌اي از آيت الله العظمي حكيم

حالا، من سي سال است تقريباً در تلويزيون هستم. خواب نمي‌گويم. شايد سالي يك خواب هم نگويم. جز خوابي كه بتوانم بگويم: والله خواب حقي است. يعني خواب بيننده‌اش يك آدم بسيار مهمي باشد. واسطه‌اش يك آدم بسيار مهمي باشد. دلايل و قرآن و حديث هم آن خواب را تأييد كند. اگر اين چنين شد… من يكي از اين خواب‌ها را مي خواهم بگويم. گوينده‌ي خواب يك مرجع تقليد، آيت الله العظمي حكيم، سيد محسن حكيم! پدر اين آقايان حكيم، سيد محمد باقر و اينها. بد نيست از آقاي حكيم بگويم. روي كره‌ي زمين كسي به اندازه‌ي آيت الله حكيم به نظر من شهيد نداده است. چون 63 شهيد از خانواده‌ي حكيم دادند. يعني صدام 63 نفر از آنها را كشت. جمعي‌شان مجتهد بودند. آخرينشان آيت الله سيد باقر حكيم بود كه امام جمعه‌ي نجف بود. چه فاميلي را سراغ داريد 63 تا شهيد داده است؟ خود آقاي حكيم مرجع تقليد بود. كه يادم هست من طلبه‌ي جواني بودم، بيست و دو، سه سال. امام از تركيه، نجف آمد به آيت الله حكيم فرمود: راه بيفت من دنبال تو هستم. يعني امام بنيانگذار جمهوري اسلامي به آيت الله العظمي حكيم گفت: برو جلو من با شما هستم. آيت الله العظمي حكيم خواب مي‌بيند مي‌آيد سر درسش، خوب ايشان مجتهد و استاد خيلي از مجتهدها، عرض كردم من اهل خواب نيستم. اين خواب استثنا است. آيت الله حكيم، سر درسش به شاگردها مي‌گويد: من يك خاطره مي‌خواهم برايتان بگويم. خاطره اين است كه من در نجف يك دوستي داشتم بازاري، اهل مطالعه، اهل نماز شب، اهل تقوا، بسيار بسيار آدم خوبي بود. آيت الله العظمي حكيم با اين بازاري خيلي رفيق بودند. گفت: هر كدام مرديم به خواب همديگر بياييم، خبرهاي قبر و قيامت را به همديگر بگوييم. رفيق ما مرد. يكسال گذشت نيامد. بعد از يكسال آمد. آيت الله العظمي حكيم گفت: به رفيقم گفتم: بابا! بنا شد فوري بيايي. من هرشب كلي ذكر و ورد و دعا مي‌خوانم به خواب من بيايي، نمي‌آيي؟ گفت: آخر گير بودم. اصلاً آمدم كه گيرم را به تو بگويم. گفت: چه شده؟ گفت: من يكسال در بازار وضعم خوب شد. واجب الحج شدم. مي‌توانستم مالم را جمع و جور كنم مكه بروم. گفتم: حالا دير نمي‌شود. تا گفتم: حالا دير نمي‌شود… آقايان خوب گوش بدهيد. كساني كه پاي تلويزيون هستيد، و مي‌توانيد مكه برويد، نمي‌رويد. مي‌توانيد مكه برويد، نمي‌رويد. مي‌توانيد دو، سه ميليون خرج كنيد نمي‌كنيد. خوب گوش بدهيد! خوب، خوب، خوب، خوب، گوش بدهيد! مي‌گفت: من وضعم خوب شد. گفتم: حالا باشد بعد! تا گفتم: باشد بعد، انداختم براي بعد، در همان سال من مردم. به مكه نرسيدم. لحظه‌ي مردن ديدم ملك الموت آمده، گفت: «مُت» بمير. «يَهُودِيًّا» يا يهودي بمير، «او نَصْرانِيًّا» يا نصراني بمير. الله اكبر! تو حق نداري مسلمان بميري. يا يهودي يا نصراني! اين حديث دو جا آمده است. يك كساني كه حج نمي‌روند. يكي راجع به كساني كه زكات نمي‌دهند. آن كسي هم كه گندم‌هايش را به سيلو مي‌فروشد، زكات نمي‌دهد حديث براي او هم هست. يا يهودي، يا نصراني. مي‌گفت: گفتم من، يهودي بميرم، عمري نماز است، نمي‌دانم خمس دادم. زكات دادم. گفتند: بله! همه كارهايت بوده فقط حج نرفتي. مي‌گفت: ديدم 14 معصوم بالاي سر من است. گفتم: يا رسول الله! من امت تو هستم. ديدم جواب نداد. يا اميرالمومنين، من شيعه تو هستم. اين عزرائيل مي‌گويد: يهودي بميرم. ديدم پيغمبر جواب نمي‌دهد. يكي يكي امام‌ها را صدا زدم. كمكم كنيد. ديدم هيچ‌كس جواب نمي‌دهد. گفتم: يا فاطمه! من سيد هستم. يهودي بميرم؟ مي‌گفت: فاطمه‌ي زهرا به مهدي گفت: كارش را حل كن! حضرت مهدي به عزرائيل گفت كه: شما ايشان را نگه داريد، حبسش كنيد، من ذي الحجه مي‌شود، به نيابت ايشان مكه مي‌روم، اعمال حج را به نيابت ايشان انجام مي‌دهم. بعد آزادش كنيد. گفتند: باشد. يك سال است من زندان هستم. تا ماه ذي الحجه شد. امسال حضرت مهدي به نيابت من و براي اينكه من را نجات بده مكه رفت. يعني براي نجات ما مهدي تلاش مي‌كند. منا و عرفات طي مي‌كند. سعي صفا و مروه مي‌كند. مي‌دود، هروله مي‌كند. كه ما را نجات بدهد. اعمال حج حضرت مهدي كه تمام شد، به نيابت بنده گفتند: شما مسلمان بمير. نقش حضرت مهدي اينطور است. داريم كه اگر دعاي حضرت مهدي نبود دشمن شما را قورت مي‌داد. ما كسي را نداريم. تمام دنيا زمان جنگ عليه ما بودند. بله مي‌گفتيم: برادر سوريه، برادر ليبي، ولي حالا كدام برادر؟ چه برادري؟ چه كمكي مي‌توانند ليبي و سوريه به ما بكند؟ مگر در مقابل شرق و غربي كه اسلحه‌هايشان روي سر ما بود، باختيم؟ حمله‌اي كه هشت سال به ايران شد به هر كشوري مي‌شد از پا درمي‌آمد.شما نگاه كنيد لبنان اوه! چند ماه مي‌گذرد يك رئيس جمهور نمي‌توانند تعيين كنند. عراق چند سال است صدام سقوط كرده هنوز سر و سامان ندارد. اين حمله‌اي كه به ايران شد، به هر ابرقدرتي مي‌شد از پا درمي‌آمد. دور تا دورمان آتش است. حضرت مهدي فرمود: اگر دعاي من نبود، دشمنان شما را قورت مي‌دادند. ناقل كيست؟ يكي از علماي اصفهان به نام آيت الله آقا ميرزا هاشمي، ايشان هم مجتهد است، اصفهاني است. مدرس درس خارج است. نماينده‌ي، وكيل مطلق آقاي حكيم هم بود. ايشان نقل مي‌كند. پدر دو شهيد هم هست. پس ببينيد مجتهد، استاد درس خارج، شاگرد درجه يك آقاي حكيم، وكيل مطلق آيت الله العظمي حكيم، پدر دو شهيد، ايشان مي‌گويد: من پاي درس آقاي حكيم اين را شنيدم. از خود آقاي حكيم كه خود آقاي حكيم مرجع تقليد و رئيس خانواده اي كه 63 شهيد داده است. اين خواب خوابي است كه حضرت مهدي اين است.

هركس پسر دارد اسمش را مهدي بگذارد. نوه‌هايتان را هم مهدي بگذاريد. در همه‌ي خانه‌ها فاطمه و علي باشد. يك زماني گير مي‌كنيم. نبايد بد مستي كنيم. صدقه مي‌دهيد براي سلامتي آقا امام زمان بدهيد. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ» را مرتب بخوانيد. بخصوص گفتند: شب قدر زياد بخوانيد. خوب اگر حضرت مهدي منا و عرفات را طي مي‌كند براي اينكه يك نفر را نجات بدهد، شما نمي‌خواهي يك نفر كه گرفتار شما است نجاتش بدهي؟ بالاخره به شما بدهكار است. حالا بگذر. اگر مي‌تواني بگذري، بگذر. هركس مي‌تواند قرآن مي‌گويد: «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَة» (بقره/280) اگر ندارد مهلتش بده. بعد مي‌گويد: و اگر مي‌توانيد بگذريد. الو! آقا شب بيست و سوم است. من اين مبلغي كه از تو مي‌خواهم مثل اينكه نمي‌تواني بدهي، بخشيدم. حالا ببخشيد چطور مي‌شود؟ زكات مالمان را بدهيم. يك وقت مي‌گويند: بمير. يا يهودي يا مسيحي، اين خطرها براي همه هست. شوخي نيست. خبرهايي است. حضرت مهدي ميزبان است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» همينطور كه در شب قدر فرشته‌ها خدمت حضرت رسول مي‌رسند، بعد از پيغمبر هم بايد كساني باشند كه ظرفيت پيغمبر را داشته باشند كه فرشته‌ها خدمت حضرت مهدي برسند. شب قدر است. شب بيست و سوم است چند دعا مي‌كنم.

 خدايا! بيننده‌ها شب بيست و سوم بحث را گوش مي‌‌دهند. چند تا دعا مي‌كنم. حديث داريم اگر دست بالا آمد خدا مي‌گويد: من محروم نمي‌كنم و حديث داريم اگر ده مرتبه گفتي: يا رب! خدا مي‌گويد: لبيك! «يا رب، يا رب، يا رب، يا رب، يا رب، يارب، يارب، يا رب، يا رب، يا رب» حديث داريم اگر به پيغمبر سلام كنيد دعايتان مستجاب مي‌شود. السلام عليك يا محمد بن عبدالله، اللهم صل علي محمد و آل محمد. خدايا! هرچه زودتر حضرت مهدي را برسان. از الان تا ابد قلبش را از ما راضي كن. دنيا را آماده‌ي عدالت و ظهورش قرار بده. همه ي كساني كه در طول تاريخ علاقمند حضرت مهدي بودند، زير خاك هستند ببخش و بيامرز. همه‌ي بيماران را شفا بده. همه‌ي فقرا، غني كن. هركس واجب الحج است خدايا اراده و همت و اخلاص و غيرتش را بالا ببر تا حجش را انجام بدهد. كساني كه خمس و زكات بدهكار هستند روح بلند، سخاوت، سعه‌ي صدر، ايمان قوي، به اينها بده حق فقرا را از مالشان جدا كنند. هركس مديون كسي هست توفيق بده دينش را پرداخت كند. توطئه‌ها خنثي، توطئه‌گران نابود كن. كشور ما، رهبر ما، دولت ما، امت ما، مراجع ما، جوان‌هاي ما، ناموس ما، نسل ما، مرز ما، انقلاب ما، آبروي ما هرچه كه به ما داده اي در پناه حضرت مهدي حفظ بفرما. آنچه شب قدر براي خوبان تاريخ مقدر كرده‌اي در گذشته و امسال شب قدر مقدر مي‌كني، و در آينده شب‌هاي قدر بعد براي خوبان تاريخ مقدر خواهي كرد، همه را براي همه‌ي ما مقدر بفرما. نسل ما را تا آخر تاريخ از ياران حضرت مهدي قرار بده. خدايا! بيننده‌ها ماه رمضان دارد تمام مي‌شود. حديث داريم ماه رمضان تمام شود و كسي بخشيده نشود معلوم مي شود خيلي آدم بدبختي است. خدايا ما را از خاسرين اين ماه قرار نده. بدي‌هاي ما را تبديل به خوبي بفرما. سفرها بي‌خطر، شر آمريكا و اسرائيل و هر صاحب شري را به خودش برگردان.                                                   

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3173

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.