اهل بیت (ع) – 2
موضوع بحث: اهل بیت(ع) – 2
تاریخ پخش: 73/10/22
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- آیه تطهیر
این جلسه در یکی از مسجدهای خوب هستیم. موضوع بحث ما دربارهی اهل بیت است. هر مسلمانی باید این آیه را حفظ کند. «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»(احزاب/33) این آیه کد دارد. کد این آیه 3333 است. (سوره 33 آیه 33) فقط خدا اراده کرده است تا از شما هرگونه پلیدی را ببرد. خدا خواسته است شما را پاک کند. خدا این خط رهبری را به شما معرفی میکند. ما در تشهد نماز میگوییم «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». بعد هم صلوات میفرستیم و میگوییم «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» این تشهد شیعهها است. سنیها در تشهد میگویند: «وَ بَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ». آنها هم در تشهدشان بحث پیغمبر و اهل بیت پیغمبر را دارند و در سلام نمازشان باید به اهل بیت پیغمبر احترام بگذارند. آنها میگویند در هر نمازی باید به اهل بیت ادب کنی. البته ادبی که پشت سر آن اطاعت و رهبری و عصمت و عشق نیست.
خدا خواسته که اهل بیت معصوم باشند.
2- اهل بیت چه کسانی هستند؟
در ماه شعبان و رجب تولدهای بسیاری است. این دو ماه خیلی امتیاز دارد چون ماه تولد امامان است. ما میخواهیم بگوییم که اهل بیت چه کسانی هستند؟ در کتاب مستدرک روایتهای زیادی آمده است که اهل بیت همهی افراد نیستند. علی ابن ابیطالب، فاطمه زهرا(س)، امام حسن و امام حسین اهل بیت هستند. مثلا وقتی ما میگوییم: اهل بیت شما خوب است یعنی خاله و عمه، برادر و خواهر را هم جزء اهل بیت حساب میکنیم. اما روایت داریم که اهل بیت فقط حضرت علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین هستند. چون فقط آنها پاک هستند. همهی زنان پیغمبر پاک و مومن هستند و نباید به آنها بی احترامی کرد. اما خدا گفته است این 5 نفر اهل بیت من هستند و صد در صد معصوم هستند.
75 مورد حدیث داریم. 41 مورد از این حدیثها از سنی است، 34 مورد هم از شیعه است. آیت الله لنکرانی کتابی راجع به اهل بیت نوشته است که شیعه و سنی میگویند: اهلبیت فقط حضرت زهرا(س)، علی(ع) و امام حسن و امام حسین است.
برای اینکه یک چیزی جا بیفتد، باید یک سری چیزها را تکرار کرد. امام در سالهای آخر عمر خود به هر دلیلی در حرفهایش میگفت: اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی! و دائماً اینها را تکرار میکرد. میخواست این حرف در ذهن ما جا بیفتد که ما دو نوع اسلام داریم. اسلام محمدی و اسلام آمریکایی! امام میخواست این حرف را هر بچه و بزرگی بفهمد.
پیغمبر حدود چند ماه، صبح به صبح، (از 6 ماه تا 17 ماه) میآمد و زیارتنامه میخواند. به خانه میآمد. حضرت زهرا(س) را میگرفت و میگفت: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ»(بحارالأنوار، ج43، ص56). یعنیای مردم اهل بیت همین کسانی هستند که در این خانه هستند. فردا هرکسی ادعا نکند که من هم اهل بیت هستم. خدا خواسته که اهل بیت معصوم باشند. شما نمیتوانی بدون تشهد و سلام نماز خود را تمام کنی. یعنی خداوند نماز را قفل کرده و کلید آن را در تشهد و در دست اهل بیت گذاشته است. شما چقدر بزرگوار هستید که بدون سلام بر شما نماز ما به پایان نمیرسد.
3- جمع آوری قرآن در زمان پیامبر
قرآن را چه کسی جمع آوری کرد؟ قرآن به دستور پیغمبر جاسازی شد. مثلاً آیه نازل میشد: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى»(اعلى/1) پیغمبر میفرمود: این آیه را اینجا قرار بدهید. بعد هم میفرمود: در سجده خود بگویید: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ». پس جای آیات را خود پیغمبر تعیین میکرد. پیامبر بعضی از آیهها را یک جاهایی گذاشته که آدم راه گم کند.
زنهای خانه گاهی اوقات که میخواهند به مهمانی بروند، طلاهایشان را در داخل گونی ذغال پنهان میکنند. جای طلا در گونی ذغال نیست ولی برای محافظت از دشمن جای خوبی است. گاهی آدم کلید یک چیزی را در متکا میگذارد. باآنکه جای کلید داخل پنبه نیست. در بازارهای شلوغ کفاشها از هر کفش یک عدد را میگذارند. برای اینکه دزد آنها را نبرد.
پیغمبر ما هم بعضی از آیههای قرآن را این چنین کرده است. مثلا یک قسمت از یک آیه را یکجا گذاشته و قسمت دیگر را در جای دیگر قرار داده است. آن کسی که ریگی در کفش دارد، چیزی پیدا نمیکند. امیرالمومنین(ع) فرموده است: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطیحَهُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»(مائده/3) گوشت و خون خوک را نخورید. امیرالمؤمنین این آیه را اینجا قرار داده و بعد فرمودهاند: «امروز دین شما کامل شد. امروز خدا نعمت را بر شما تمام کرد. امروز خدا از شما راضی است.» دوباره فرموده است: هرکس بیچاره است و دارد از گرسنگی میمیرد اگر میخواهد از آن گوشتها بخورد. وسط این حرفها آیهی غدیر خم را گذاشته است. درست مثل زنهایی که طلا را در گونی ذغال میگذارند. اینها شیرین کاریهای خدا و پیغمبر است.
خداوند چندین بار فرموده است: خانمهای پیغمبر، سوار شتر نشوید. جلوه گری نکنید و با آرایش بیرون نیایید. میگوید: «لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ» (احزاب/33) این آیه را وسط آیههایی گذاشته که همه در مورد زنان پیغمبر است. این یک شیرین کاری است. چرا پیغمبر این کار را کرده است؟ چون اهل بیت پیغمبر مخالف داشتهاند. خداوند با آیههایی که برای مخالف است چنین کاری را کرده است. مثل کفشهایی که کفاش یک لنگه از آن را میگذارد تا دزد آن را نبرد.
ماه، ماه شعبان است. این ماه، ماه اهل بیت پیغمبر است. پدران ما میدانند که اهل بیت چه کسانی هستند اما بچههای ما نمیدانند. امام صادق(ع) فرمود: اگر مردم در خانه اهل بیت نیامدند، در خانهی بنی امیه و بنی عباس بسته میشود. اهل بیت را نشناختند که در خانه آنها رفتند. خدا خواسته که اهل بیت معصوم باشند. وقتی عمر میخواست بمیرد 6 نفر را جمع کرد و گفت: از بین این 6 نفر به یک نفر رأی بدهید. شورای 6 نفره راه انداخت. امیرالمؤمنین در این شورا آمد و گفت: چرا شما خودتان را در حد من گذاشتهاید؟ آیا شما در حد من هستید؟ بعد هم این آیه را خواند: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»(احزاب/33) گفت: کدامیک از شما غیر از من اهل بیت هستید. همچنین حضرت علی(ع) در موقع حکومت عثمان در مسجد سخنرانی کرد و گفت: این آیه شامل چه کسی میشود؟ تا به حال چنین احدی ادعا نکرده که من جزء اهل بیت هستم. در آن زمان اهل بیت را هم میشناختند.
خدا آقای نیرزاده را رحمت کند. اول انقلاب عمو زنجیر باف را میخواند. قبرش در حضرت عبدالعظیم است. روی قبر او نوشته است: بچهها قبر معلم اینجاست. یعنی جای دیگر فاتحه نخوان. وارد مسجد که میشوی میبینی یک گوشه را کاشی کردهاند. پس بدان که آنجا قبله است. پیغمبر مطالعه کرد که بعد از خودش چه میشود. ده سال اول چه میشود؟ پیغمبر بعد از خودش را دید و چند چراغ این طرف و آن طرف زد. فرمود: ای مردم! هر وقت گیچ شدید، بروید و پای این چراغها بایستید. یکی از این چراغها فاطمه زهرا(س) بود. فرمود: فاطمه پارهی تن من است. رضای فاطمه، رضای من است. خط فاطمه خط من است. فکر فاطمه فکر من است. مردم هر وقت گیچ شدید، ببینید فاطمه کجاست. پیغمبر فرمود: من دارم از میان شما میروم، اما فاطمه هست. اگر گیچ شدید پای چراغ فاطمه بایستید. فاطمه زود شهید شد و چراغ اول خاموش شد.
4- صداقت ابوذر
چراغ دوم ابیذر بود. پیغمبر فرمود: مردم ابیذر دروغ نمیگوید. «مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ ذَا لَهْجَهٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِی ذَرٍّ»(معانیالأخبار، ص179). یعنی آسمان بر کسی سایه افکنده که زبانش راستگوتر از پیغمبر باشد. لذا بعد از شهادت فاطمه، ببینید ابوذر کجاست. یک روز ابیذر وارد یک سالن شد. دید معاویه نشسته و دو نفر دور او هستند. بنی امیه خندید. گفتند: چه شده است؟ ابیذر گفت: از پیغمبر شنیدم که فرمود: هر وقت رئیس حکومت معاویه باشد و تمام مسئولین مملکتی بنی امیه هم باشند، خاک بر سر مردم کنید. حالاهم همینطور است. این حدیث آبروی بنی امیه را برد. گفتند: ابیذر باید بگویی، این حدیث را چه کسی گفته و شاهد تو کیست؟ تو با این حدیثهای دروغی آبروی بنی امیه را میبری. ابیذر گفت: شاهد من علی ابن ابیطالب است. امیرالمؤمنین را آوردند. گفتند: آقا شما شنیدهای که پیغمبر اینگونه گفته باشد؟ امیرالمؤمنین که این حدیث را نشنیده بود، دید اگر بگوید: من این حدیث را شنیدم دروغ است. اگر هم بگوید: نشنیدهام، فوری ابیذر را میکشند. امیرالمؤمنین فرمود: من این حدیث را نشنیدم. اما این را شنیدهام که پیغمبر فرمود: ابیذر هیچ وقت دروغ نمیگوید. ابی ذر را هم به ربزه تبعید کردند. ابیذر در تنهایی و غریبانه جان داد.
عمار یکی از یاران پیغمبر بود. این احادیث را شیعه و سنی نقل میکنند. حدیث داریم که پیغمبر گفت: عمار آن کسی که تو را بکشد، ستمگر است. مردم همه منتظر بودند که ببینند آن کسی که عمار را میکشد، کیست؟ لشکر معاویه در جنگ صفین عمار را کشتند. پس معلوم شد که لشکر معاویه ستمگر هستند. پس معاویه ستمگر است و وقتی معاویه ستمگر باشد پس معلوم است که حق با علی است. بعد از عمار چراغ چهارم امام حسین(ع) است. پیغمبر فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً وَ أَبْغَضَ اللَّهُ مَنْ أَبْغَضَ حُسَیْناً»(بحارالأنوار، ج45، ص314) وقتی بنی امیه بعد از 50 سال که از حدیث پیغمبر میگذشت امام حسین را در کربلا کشتند، برای همه معلوم شد که پیغمبر 50 سال پیش فرموده است: حسین از من است و من از حسین هستم. اگر کسی حسین را بکشد، انگار من را کشته است. به این مدیریت میگویند. مدیریت خوب همین است که پیغمبر تا 50 سال بعد از خودش را میبیند و میگوید: اگر گیج شدید که بعد از پیغمبر حرف چه کسی را گوش کنید. چراغ اول فاطمه(س) است. چراغ دوم ابی ذر است. چراغ سوم عمار است و چراغ چهارم حسین(ع) است. به این خط رهبری میگویند. یعنی چنان مشخصات را معین کند که هیچ وقت آدم گیج نشود.
رومانی یک کشور کمونیسم است. یکبار ما به رومانی رفته بودیم. آنجا یک ساختمان کلیسا بود. این ساختمان جزء آثار باستانی بود و چون حکومتش حکومت کفر بود گفته بود: هرچه ساختمان مذهبی است، خراب کنید. به این ساختمان رسیدند. خواستند آنجا را خراب کنند. این ساختمان به نبش خیابان بود. گفتند: این ساختمان را چه کار کنیم؟ گفتند: اگر خراب نکنیم باز هم در مملکت ما مذهب هست. اگر خراب بکنیم آثار باستانی از بین میرود و این هنر معمارها و مهندسین قدیم رومانی است. میدانی چه کار کردند؟ زیر ساختمان را خالی کردند و با بتون ساختند و بلبرینگهای خیلی قوی زیر ساختمان گذاشتند. این ساختمان را عقب کشیدند که هم کلیسا نبش خیابان نباشد و هم آثار باستانی آنها خراب نشود. یعنی دنیا برای حفظ آجر حاضر است همه نوع کاری بکند تا این ساختمان خراب نشود.
5- مرجعیت
انقلاب ما هم برای ما اصل است. حفظ اسلام برای ما اصل است. بنابراین ما باید خدا را شکر کنیم که خط رهبری و خط مرجعین را داریم و اینها باید به یک سمتی برود که خون امام پایمال نشود. یعنی کسی که مرجع میشود باید خون امام را در بدن داشته باشد. کسی که جای پیغمبر مینشیند باید خون پیغمبر را در بدن داشته باشد. کسی که روی تشک امام زمان مینشیند، باید حال و هوای حضرت مهدی را داشته باشد.
به هر حال خدا را شکر که این خطها در طول تاریخ حفظ شدهاند. هرچه هم خواستهاند که آن خط را کور کنند، نتوانستند. این خط، خط اهل بیت است. آیا میدانید که آمریکا همهی مسلمانها را خریده است؟ فقط دو گروه از مسلمانان ماندهاند. آن دو گروه که در خط اهل بیت هستند و در سجدهی خود سر به خاک کربلا میگذارند، تسلیم آمریکا نشدهاند. «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» را روزی 34 بار در نماز میگوییم.
حسین که بود؟ حسین کسی بود که سر به نیزه داد اما تن به ذلت نداد. کسی که روزی 34 بار پیشانی خود را به خاک حسین میمالد، طرفدار اهل بیت است و با اسرائیل کنار نمیآید. به همین خاطر تنها دشمنان اسرائیل ایرانیها و شیعیان و لبنان و فلسطین هستند.
6- اثرات محبت به اهلبیت
پس علاقه به اهل بیت گناهان را میبخشد. حدیث داریم اگر کسی با عشق اهل بیت از دنیا برود، خدا ثواب شهید را به او میدهد. پیامبر(ص) فرمود: «أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ»(کشفالغمه، ج1، ص107). کسی که با حب اهل بیت بمیرد خدا او را میبخشد. امام شافعی میگوید: « یا اهل بیت رسول الله حبکموا فرض من اله بالقرآن انزله» علاقه به اهل بیت در قرآن هم آمده است. بعد میگوید: از عظمت همین بس که اگر کسی نام شما را نبرد، نمازش قبول نیست.
عشق به اهل بیت چیست؟ نام بچه هایمان را از نامهای اهل بیت بگذاریم. نامهایی مثل: صادق. کاظم، رضا، جواد، مهدی، حسن، حسین از نامهای اهل بیت است. با اهل بیت آشنا شویم. بچههای ما با اهل بیت آشنا شوند. ما باید به اهل بیت عشق بورزیم. قرآن میگوید: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ»(نساء/157) او را به دار کشیدند اما او شبیه عیسی بود. عیسی نبود. قرآن میگوید: او را نکشد. آنها یک رهبر داشتند و آن هم نجات پیدا کرد. اما اهل بیت ما، رهبران ما همه شهید شدند. یا با شمشیر شهید شدند یا با سم شهید شدند. سوختند اما مقدس بودند.
من به کشور کره شمالی رفتم. آنجا به موزهی جنگ رفتیم. چون جنگ با آمریکا بود در موزه جنگ ادوات نظامی بود. یک درخت سوخته هم در موزه گذاشته بودند. گفتیم: این چیست؟ گفتند: این درخت بسیار بزرگی بود. یک ماشین سرباز زیر این درخت بود. آمریکا که بمب خوشهای انداخت، این درخت تمام بمب خوشهای را جذب خودش کرد و ذغال شد. اما در عوض جان سربازهای ما را نجات داد. کشور کفر و کمونیسم به این درخت، درخت مقدس میگفتند. اهل بیت ما سوختند اما در عوض ما بله قربان گو بار نیامدیم.
خدا اراده کرده است که آلودگی را از آنها پاک کند. احدی نقل نکرده است که اهل بیت گناه کردهاند. اهل بیت ما معصوم هستند. اهل بیت همهی آدمها نیستند. فقط افراد خاصی جزء اهل بیت هستند. پیغمبر ما یک عبای سیاه داشت. پنج نفر را زیر عبا کرد. حضرت فاطمه(س)، امام علی(ع) و امام حسن و امام حسین جزء اهل بیت هستند. هرکس گفت: من هم بیایم. پیغمبر فرمود: نه! «هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی»(کافی، ج1، ص286) اینها اهل بیت من هستند. یعنی خانوادهی شما جزء اهل بیت شما نیستند. خاله، عمه، عمو و. . . جز ء اهل بیت نیستند.
خدایا اهل بیت پیغمبر را از هر نوع گناه و ضعف معصوم قرار دادی. به آبروی معصومین کشور ما را از هر نوع آفتی حفظ بفرما. معرفت اهل بیت را روز به روز برای ما بیشتر بفرما.
«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»