اهل بیت (ع) – 1

موضوع بحث: اهل بيت(ع) – 1
تاريخ پخش: 73/10/15

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بيننده‌ها بحث اين جلسه را در آستانه‌ي تولد امام حسين(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و امام سجاد(ع) مي‌بينند. يک حديثي هست که همه ما آن را مي‌دانيم. اين حديث اولين حديثي که امام(ره) در اول وصيت نامه‌اش نوشته است. حق هر مسلماني است که اين حديث را حفظ کند. حديث به نام حديث ثقلين است. تمام شيعه‌ها و تمام سني‌ها اين حديث را قبول دارند.
1- حديث ثقلين
حضرت رسول(ص) فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»(أمالي طوسي، ص‌547) من مي‌روم اما دو چيز گرانبها، کتاب و اهل بيت را براي شما گذاشته‌ام. بعد فرمود: قرآن و اهل بيت من، هرگز از هم جدا نمي‌شوند و در قيامت تا حوض کوثر با هم هستند. «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» از اين حديث مي‌توان نکاتي را فهميد:
2- قرآن و اهل بيت
1- باسوادترين افراد اهل بيت هستند. چرا؟ چون در قرآن همه چيز هست. اگر اهل بيت همه چيز را ندانند، معلوم مي‌شود که قرآن از اهل بيت جدا مي‌شوند. 2- اهل بيت همه چيز را مي‌دانند. 3- بايد افضل باشند. مقدس‌ترين چيزها وحي و قرآن است. اگر مقدس‌ترين آنها اهل بيت نباشند از هم جدا مي‌شوند. پس همينطور که قرآن مقدس ترين است، اهل بيت هم بايد مقدس‌ترين باشند. 4- هردو داراي عصمت هستند. قرآن معصوم است. معصوم به معني محفوظ و حفاظت شده است. يعني هيچ گناهي در آن رخنه نکرده است. قرآن معصوم است چون داريم: «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ»(فصلت/42) يعني باطل در قرآن نفوذ نکرده است. پس معلوم مي‌شود که در اهل بيت هم نبايد باطل رخنه کند. اگر باطل در قرآن نفوذ نکند، اما در اهل بيت نفوذ کند، معلوم مي‌شود که اينها از هم جدا مي‌شوند. وقتي مي‌گويد: «لَنْ يَفْتَرِقَا». يعني همانطور كه باطل در قرآن رخنه نمي‌کند در اهل بيت هم رخنه نمي‌كند. پس اهل بيت هم معصوم هستند. 5- اهل بيت امام هستند. قرآن هم امام است. امام به معني الگو است. لازم نيست که امام آدم باشد. کتاب آسماني هم مي‌تواند امام باشد. تورات هم امام بود. پس همانطور که قرآن امام است، اهل بيت هم بايد امام باشند.
«مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى»(أمالي طوسي، ص‌547). اگر شما به قرآن و اهل بيت تمسک بجوييد، هيچ وقت گمراه نمي‌شويد. پيامبر مي‌گويد: اينها از هم جدا نمي‌شوند. تا چه زماني اين دو با هم هستند؟ «حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». اينها تا ابد از هم جدا نمي‌شوند.
3- قرآن و اهل بيت عامل وحدت‌اند
عامل وحدت چيست؟ آن چيزي که مسلمانها را نگه داشته است، قرآن است. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/103) «حبل الله» به معني قرآن است. اگر قرآن وسيله‌ي وحدت است پس اهل بيت هم بايد وسيله‌ي وحدت باشند.
نبايد به جاي قرآن سراغ کتاب ديگري رفت. پس به جاي اهل بيت هم نبايد به سراغ رهبر و امام ديگري رفت.
ما شيعه‌ها يک مشكلي داريم. بعضي از ما اهل بيت را خوب فهميده‌ايم اما هنوز با قرآن انس نگرفته‌ايم. يک عده هم هستند كه قرآن را دارند اما با اهل بيت انس نگرفه‌اند. ماه رجب است. الحمدالله در انقلاب ما توجه خوبي نسبت به قرآن، تلاوت قرآن، تجويد و حفظ قرآن شده است. ماه رجب ماه خوبي است. در ميان دوازده ماه، نه ماه مثل هم هستند. اما رجب، شعبان و رمضان مهم هستند. در اين شبها كه بسيار مقدس هستند، تصميم بگيريد كه شبي چند صفحه از قرآن را تلاوت كنيد. چقدر خوب است اگر مسجد‌ها كلاسهايي را بگذارند و در اين شبها خواندن قرآن را به مردم ياد بدهند. با اين كار هم اهل بيت را داريم و هم از قرآن دور نمي‌شويم. نبايد بگذاريم كه اين دو از هم جدا شوند. در کتاب مير حامد حسين افندي اسم 187 نفر از علماي درجه يک برده شده است. او مي‌گويد: اين تعداد از علماي سني اين حديث را گفته‌اند که اهل بيت را فراموش نکنيد. قرآن از اهل بيت جدا نمي‌شوند.
4- اهل بيت چه كساني‌اند؟
اگر اين دو از هم جدا شوند، دين ما دين طرفدارهاي يزيد مي‌شود. شب عاشورا لشگر يزيد، قرآن مي‌خواندند اما امام حسين را هم کشتند. در مکه قدم به قدم قرآن مي‌خوانند ولي 400 نفر از حجاج ما را کشتند. پس قرآن بدون اهل بيت معاويه مي‌شود.
اين حديث در مهم ترين مکانها گفته شده است. در غدير خم و عرفات گفته شده است. پيغمبر در آخرين خطبه، اين حديث را فرمود. داريم وقتي كه پيامبر مي‌خواست بگويد: اهل بيتي، دست علي ابن ابيطالب را بلند کرد و فرمود: اهل بيت اين است و ديگران نيستند.
يک روز پيغمبر به خانه آمد. عبايي مشكي داشت كه جنس آن از پشم بود. به خانه‌ي ام ‌سلمه همسرش آمد. پيغمبر زير عبا رفت. علي ابن ابيطالب آمد. پيغمبر فرمود: علي تو هم بيا. فاطمه زهرا را هم صدا كرد. حسن و حسين هم زير عبا آمدند. پنج نفري زير عبا رفتند. يعني پنجمين نفر امام حسين بود. عايشه گفت: من هم بيايم. فرمود: نه! ‌ام سلمه گفت: من بيايم. فرمود: نه! بعد فرمود: خدايا اينها اهل بيت من هستند. پيغمبر مي‌خواست کاري کند که در ذهن‌ها بماند.
پيغمبر ما 40 سالگي به پيغمبري رسيد. 13 سال هم در مکه بود كه مجموعا 53 سال مي‌شود. در اين 13 سال به طرف بيت المقدس بود. از مکه که هجرت کرد و به مدينه آمد. در آنجا هم به طرف بيت المقدس بود. وقتي يهودي‌ها گفتند: که تو به طرف قبله‌ي ما هستي. فوري آيه آمد که قبله را عوض کن. پيغمبر وسط نماز بود. رکعت اول و دوم را به طرف بيت المقدس خواند و در رکعت بعد قبله را عوض کرد. در ذهن من سوالي پيش آمد. گفتم: خدايا تو که حليم هستي و صبرت زياد است. پيغمبر هم که صبر زيادي دارد. صبر مي‌کرديد رکعت 3 و 4 را هم بخوانيم بعد نماز عصر را به آن طرف مي‌خوانديم. در واقع خدا مي‌خواهد که صفها را به هم بريزد که خاطره در ذهنها بماند. چند روز ديگر تولد حضرت مهدي است. علامه عسگري از 39 کتاب اهل سنت و 49 کتاب اهل شيعه قصه را نقل کرده است.
5- در قيامت از اهل بيت سؤال مي‌شود
مي خواهم راجع به اهل بيت صحبت کنم. حدود 12 هزار حديث در مورد اهل بيت است. روز قيامت از اول چيزي که سوال مي‌کنند، اين است که آيا در خط اهل بيت بودي؟ يک روز امام صادق مهمان داشت. براي مهمان خرما آورد. مهمان چهره‌ي خود را يک طوري کرد. در قرآن آيه داريم: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ»(تكاثر/8) يعني روز قيامت از نعمتها مي‌پرسيم. ‌اي امام صادق به خاطر اين خرماي خوبي که مي‌خوري، روز قيامت بايد جواب بدهي. امام صادق فرمود: نعمتي که روز قيامت درباره‌ي آن سوال مي‌کنند خرما و کشک بادمجان نيست. سوال مي‌کنند رهبر تو چه کسي بود؟ حب ما نعمتي است که روز قيامت از آن سوال مي‌کنند. محبت به اهل بيت را از نامگذاري شروع کنيم.
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «اقْتِرَافُ الْحَسَنَةِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»(تفسيرفرات‌الكوفي، ص‌395). در قرآن داريم «وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً»(شورى/23) امام فرمود: مي‌داني کار خوب چيست؟ کار خوب عشق به اهل بيت است. البته عشقي که دنبال آن عمل هم باشد.
پيامبر(ص) فرمود: «أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»(كافي، ج‌2، ص‌46) اساس اسلام علاقه به اهل بيت است. پيامبر(ص) فرمود: «لَا يَتِمُّ الْإِيمَانُ إِلَّا بِمَحَبَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»(كفايةالأثر، ص‌109) ايمان کسي کامل نيست جز اينکه ما را هم دوست داشته باشد.
ديروز يک خانمي آمد و گفت: براي ازدواج استخاره کنيد. گفتم: نمي‌خواهد استخاره کنيد. اگر تصميم خود را گرفته‌ايد، دختر خود را به او بدهيد. يک وقت مي‌بينيد که استخاره بد مي‌آيد و شما ناراحت مي‌شويد. اگر استخاره بد آمد، آيا حاضر هستي به هم بخورد؟ گفت: بله. استخاره کرد و اتفاقاً بد آمد. عروس گفت: راستش را بخواهي يک چيزي در دلم بود. اين داماد همه خوبي دارد فقط نماز نمي‌خواند. به او گفتند: با اين داماد صحبت کن. اگر لجباز است و مي‌گويد: دوست ندارم نماز بخواندم، با او ازدواج نكن. اما اگر با حرف راضي شد، خوب است.
امام حسين(ع) مي‌فرمايد: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ»(اللهوف، ص‌60). رضاي خدا رضاي اهل بيت است. «عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ ع يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع فَمَنْ رَأَى مِثْلَ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ لَا يُحِبُّهُمْ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُهُمُ إِلَّا كَافِرٌ فَكُونُوا مُؤْمِنِينَ بِحُبِّ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ لَا تَكُونُوا كُفَّاراً بِبُغْضِ أَهْلِ الْبَيْتِ فَتُلْقَوْا فِي النَّارِ»(تأويل‌الآيات‌الظاهرة، ص‌615). «وَ لَا تَكُونُوا كُفَّاراً» اگر بغض اهل بيت را داشته باشيد، کفر است.
6- علاقه گرايش مي‌آورد
پيامبر(ص) فرمود: «اعْلَمُوا أَنَّ الْقُرْآنَ أَرْبَعَةُ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ»(الفضائل، ص‌124). اگر قرآن را تقسيم بر4 بکنيم، يک چهارم قرآن راجع به فضايل اهل بيت است. پيامبر(ص) فرمود: «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى أَوَّلِ النِّعَم»(علل‌الشرائع، ج‌1، ص‌141) هرکس اهل بيت را دوست دارد، خدا راشکر کند و بر پدر و مادرش درود بفرستد که او را با اهل بيت آشنا کرده‌اند. اگر کسي به اهل بيت علاقه داشته باشد گناهانش پاک مي‌شود. علاقه به اهل بيت مزد رسالت است. پيغمبر فرمود: 23 سال زحمت کشيده‌ام. اكنون دارم از ميان شما مي‌روم. مزد زحمتهاي من اين است که بچه هايم را دوست داشته باشيد.
علاقه به اهل بيت فقط اين نيست که آدم آنها را دوست داشته باشد. علاقه که باشد، کشش هم مي‌آيد. آدم وقتي به يک کسي علاقه مند مي‌شود، دوست دارد که خودش هم شکل او بشود. از کسي که عکس شاه را جمع مي‌کند معلوم مي‌شود که به شاه گرايش دارد. اما از کسي که عکس بوعلي سينا را جمع مي‌کند معلوم مي‌شود که به بوعلي سينا گرايش دارد. پس علاقه‌ها موجب گرايش مي‌شود.
بحث امروز ما را 200 نفر از علماي سني هم گفته‌اند و در چهار کتاب شيعه هم آمده است. گفتيم: پيغمبر بارها فرمود من کتاب و اهل بيت خود را بين شما مي‌گذارم. اين دو نبايد از هم جدا شوند. يعني اهل بيت اعلم هستند. قرآن افضل است. در قرآن هيچ انحرافي نيست. قرآن محفوظ است. پس اهل بيت هم معصوم هستند. قرآن الگو و برنامه است. زندگي اهل بيت هم بايد الگو و برنامه‌ي ما باشد.
قرآن عامل نجات ما است. اهل بيت هم عامل نجات ما هستند. اين دو تا روز قيامت با هم هستند.
خدايا به آبروي قرآن و اهل بيت، يك لحظه دست ما را از قرآن و اهل بيت کوتاه نفرما.
خدايا عشق اهل بيت را در دل كساني که با قرآن مأنوس هستند ولي از اهل بيت دور شده‌اند زنده كن.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2193

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.