نگاه – 2

موضوع: نگاه – 2
تاريخ پخش: 75/12/23

بسم الله الرحمن الرحيم

1- مديريت انسان بر خودش
اميرالمومنين(ع) مي‌فرمايد «أعقل الناس من كان بعيبه بصيرا و عن عيب غيره ضريرا» (غررالحكم/ص‌52) عاقل ترين مردم کسي است که بفهمد چشمش چه مي‌کند. اصولاً يک مديريتي داريم بر پرسنل يک مديريتي داريم بر نفس حاکميتي داريم که انسان حکومت مي‌کند بر مردم يکي هم حاکميت بر خود انسان. انسان خودش حاکم خودش باشد. خيلي مهم است که مواظب باشد بر خودش حاکميت کند بر خودش کنترل کند خودش را. خودش، خودش را گزينش کند خودش، خودش را ارزيابي کند.
در مديريت گزينش هست ارزيابي هست بازرسي هست و کنترل تشويق هست جبران هست نظارت هست همه کارهايي که ما بر مردم مي‌کنيم بايد بر خودمان هم بکنيم يک بازرس همه‌اش کيف دست نمي‌گيرد بازرسي کند يک خرده هم از خودش بازرسي کند. کسي که ديگران را گزينش مي‌کند خودش را گزينش کند يک کسي که ديگران را ارزيابي مي‌کند خودش را ارزيابي کند يعني مديريت بيروني يک مديريت هم تو هست که انسان نسبت به خودش. من صبح تا حالا چند نگاه کرده‌ام اين نگاهها چه معنا داشت يک جايي مي‌رويم حساب کنيم براي چه رفتيم براي کي رفتيم چقدر نشستيم چه مقدار لازم بود بنشينيم. صرفه جويي در بيت المال هنر يک مدير است همين صرفه جويي در عمر. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): «مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» (نهج‌البلاغه/حكمت 349) احمق کيست؟ احمق کسي است که عيب مردم را دقت مي‌کند و مي‌بيند همان عيب را در خودش نمي‌بيند.
2- نگاه تند و نگاه محبت در روايات
قال النّبى(ص): «من اخذ النظر الى والدين فى حال العقوق اولئك بُرَآء منّى و أنا منهم برى» (كنز العمّال/45529)
آقازاده‌ها دخترخانمها اگر کسي نگاه تند به پدر و مادرش کند کسي كه چشم هايش را خيره کند بسوي پدر يا مادرش کسي که بد به پدر و مادرش نگاه کند حضرت فرمود که «اولئك بُرَآء منّى» من از اينها برائت جاري مي‌کنم يعني اينها از من نيستند. داريم که اگر پدر و مادر شما را صدا زدند با هر تُني صدا زدند شما يک خورده آهسته‌تر جواب بدهيد. نگاه تهديدآميز. معلم مي‌آيد سر کلاس يک نگاهي مي‌کند که بچه هر چه بلد بود يادش مي‌رود. خانم يک اشتباهي کرده شوهر يک نگاهي به او مي‌کند زن مي‌ترسد.
امام صادق(ع) فرموده بود کسي پشت بام نرود به خانم هايش گفته بود (يکي از کارهاي خوبي که در کشورهاي عربي هست در جمهوري اسلامي نيست مگر بعضي جاها اينکه اسلام گفته پشت بام بايد ديوار داشته باشد اينرا حديث داريم و حزب اللهي‌ها بايد اينرا عمل کنند که اگر کسي مي‌خوابد کسي مي‌رود لباس پهن کند مردم او را نبينند) مکرر فرموده بود يک روز آمد خانه ديد خانم بچه بغل گرفته از نردبان دارد مي‌رود پشت بام چون چند بار فرموده بود نرويد خانم تا امام(ع) را ديد ترسيد بچه از دستش افتاد و مُرد امام صادق(ع) فرمود از مرگ بچه‌ام ناراحت نيستم از اين ناراحتم که چرا زنم را ترساندم او اجل‌اش سر آمده. نگاه به قال النّبى(ص): «انّ الرّجل اذا نظر الى امراته و نظرت اليه نظر الله اليهما نظر رحمة» (كنز العمّال/44437) اگر زن و شوهر به همديگر نگاه محبت کنند عبادت است. نگاه به پدرو مادر. نگاه به برادر ديني «من نظر الى أخيه نظر مودّة لم‌يكن فى قلبه أحنّة لم‌يطرف حتى يغفر الله له» (نهج‌الفصاحة/2781) اگر کسي به برادر ديني‌اش نگاه با محبت کند يعني ديدن مومن عبادت ديدن همسر عبادت ديدن قرآن عبادت ديدن کعبه عبادت ديدن رهبر عادل عبادت ديدن علي بن ابي طالب(ع) عبادت. ديدن محرومان «من نظر الى مسكين نظر رحمة نظر الله اليه نظر رحمة» (كنز العمّال/43445) اگر کسي به فقيري نگاه کند منتهي نگاه محبت. چون داريم افرادي که مشکل عضوي دارند دست يا پايش قطع شده قدش کوتاه است چشم يا دستش طوري است. به آنها خيره نگاه نکنيد نگاهي باشد نگاه محبت. اما نگاهي باشد که نگاه ترحم يعني مي‌داني چطوري هستي؟ مي‌داني کوتاه هستي؟ داريم که اگر کسي نقصي در بدن او هست به او خيره نگاه نکنيد.
3- نگاه بايد دقيق و عميق باشد
راجع به غذا آيه‌اي در قرآن داريم که تا 30 نکته درباره آن گفته‌اند «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» (عبس/24) به غذايتان نگاه کنيد، يعني چه؟ 1- نگاه کنيد که چه دستگاهي در کار بوده. دکتر ميرزاده يکوقت معاون اجرايي رئيس جمهور بودند. ايشان مي‌گفت من نشستم حساب کردم اگر اشتباه نکنم 265 گروه کار مي‌کنند تا ما نان مي‌خوريم البته ما مي‌گوئيم کشاورز و نانوا و آسيابان و شاطر سه دسته نه يک خرده آنرا ريز کنيم آن جرثقيل که آن سيلو که آن کشتي که. آقاي قرائتي شبهاي جمعه مي‌آيد با زبان کاشاني لب هايش را مي‌جنباند دو تا حديث مي‌گويد خوب تو بيا بخوان! به يک آقايي گفتند تو هنري نداري مي‌روي روي منبر دو تا حديث مي‌خواني گفت تو برو بالاي منبر بگو گفت چه بگويم؟ گفت بگو من امروز نان و پنير و انگور خوردم رفت بالاي منبر نگاهش به جمعيت افتاد قاطي پاطي کرد گفت من امروز نونِ اَنير و پَنگور خوردم. خيلي چيزي را ساده نگيريد.
اگر يک بچه مدرسه‌اي بداند چقدر زحمت مي‌کشند تا اين معلم مي‌آيد سر کلاس چه کساني کتاب مي‌نويسند چه کساني درس خواندند تربيت معلم تربيت مدرس دانشگاه تربيت دبير بعد ساختمان بعد آهن آن بعد ذوب آهن بعد آزمايشگاهش بعد کفشي که پوشيده چرمش، دباغ خانه، پوست گاوش، دوختش، دوچرخه‌اش، موتورش، خادمش، يک کلفت مفت مادر يک نوکر مفت پدر اين هم مي‌نشيند سر کلاس گوش نمي‌دهد دل نمي‌دهد اگر آدم بفهمد ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کارند آنوقت تو نشسته‌اي و داري جفنگ مي‌گويي. انسان گاهي غافل است «فَلْيَنْظُرِ» نگاه‌ها نگاه عميق باشد. صاف مي‌رويم پيراهنمان را برمي داريم و مي‌پوشيم بابا اين خانم دستهايش تاول زده شسته روي بند انداخته اتو کرده. يک خانمي به يک خانم ديگر مي‌گفت لباسها را از روي بند برندار بشور بينداز روي بند به شوهرت بگو بردارد بياورد تو. وقتي مي‌رود بردارد مي‌گويد بيچاره چقدر شسته چون دستش پُر مي‌شود اين شيطنت بعضي از زنهاست البته شيطنت خوبي است هر شيطنتي بد نيست.
پدري به پسرش گفت اگر مي‌خواهي خانه را بفروشي بفروش منتهي سر در خانه را خراب کن دوباره بساز بعداً بفروش تا بفهمي من يک سردر را چقدر زجر کشيدم. اين انقلاب چطوري بدست ما رسيده؟ الآن که من مي‌خواستم بيايم صحبت کنم جناب حجةالاسلام و المسلمين رحيميان داشت مي‌رفت بيرون. خوب قاعده‌اش اينست که وقتي من اينجا مي‌آيم صحبت کنم ايشان هم باشند چون ميزبان است گفتم کجا؟ گفت پدر چهار شهيد از دنيا رفته بچه هايش يکي يکي رفته‌اند جبهه. واقعاً انقلاب ساده نيست اگر آدم بفهمد زود دست از انقلاب بر نمي‌دارد.
4- انقلاب را ارزان بدست نياورده‌ايم
ولي يکوقت يک چيزي ارزان گير آدم مي‌آيد مثلاً توي يک تاکسي مي‌نشيند 20 تومان مي‌دهد 50 تومان مي‌دهد مي‌بيند نفر بغل دستي بوي پياز از دهانش مي‌آيد يا بوي سير، سيگار مي‌کشد مي‌گويد آقا ما از خير 20 تومان گذشتيم پياده مي‌شود و با يک تاکسي ديگر مي‌رود اما يکوقت توي شب برفي با خانم و اثاثيه از فرودگاه يا قطاري پياده شده ماشين هم نيست حالا يک تاکسي پيدا شده تاکسي هم مي‌گويد اين مبلغ يک قيمت کلاني گرفته توي نصف شب حالا که اين سوار شد ديد عجب از اين آقاياني که سوار تاکسي شده‌اند يک نفر بوي سير از دهانش مي‌آيد مي‌گويد چون توي برف است و با پول کلان اين تاکسي گيرم آمده حالا هم هرچه بوي سير مي‌آيد تحمل مي‌کنم. ما اگر بدانيم اين انقلاب چقدر خون داده صرف اينکه فلاني بوي سير از دهانش مي‌آيد يعني رشوه گرفت يا فلاني دروغ گفت فلاني هم پارتي بازي کرد بله اينها هست ولي بخاطر چهار تا عيب دست از انقلاب نمي‌کشيم چون مي‌دانيم اين انقلاب با 200 و 300 تومان بدست نيامده صدها هزار شهيد و جانباز و اسير و مفقود. يکي از رسم‌هايي که نمي‌دانم کجا بنا شده اينست که صاحب عزا نبايد توي فاتحه سخنراني کند من نمي‌دانم اين حرف از کجا پيدا شد اين فکر غلطي است چون وقتي پدر من از دنيا برود بهتر از هر کسي من مي‌توانم راجع به پدرم صحبت کنم اصلاً فاتحه شهيد را پدر شهيد صحبت کند هيچکس بهتر از پدر شهيد، شهيد را نمي‌شناسد.
دکتر منافي وزير بود سالها الآن هم معاون رئيس جمهور است ايشان يک پسر هم بيشتر نداشت که مي‌گفت مي‌خواهم به جبهه بروم او را بردند نزديک آقايي که نماينده امام(ره) بود آن نماينده هم عالم محترم، پيرمرد در آن استان گفت حالا شما پسر وزير هستي اينهايي که چند تا پسر دارند به جبهه بروند شما نرويد گفت خيلي خوب مانعي ندارد شما بيا توي تلويزيون بگو حالا اگر کسي پدرش وزير نباشد برود چون من پسر وزير هستم نروم؟ اصلاً يک پسر 16 ساله يک عالم ريش سفيد را خلع يد کرد. گفتم بيا برويم نزد امام(ره) چون تو پسر وزير هستي. ممکن است همراه پدرت بروي خدمت امام(ره) به امام(ره) بگو پدرم يک پسر دارد بروم جبهه يا نه ممکن است امام(ره) بگويد نرو گفت امام(ره) نمي‌گويد گفتم از کجا مي‌داني امام(ره) نمي‌گويد؟ گفت چون او امام امت است امام پسر وزير که نيست؟ ! آقا يک پسر شانزده ساله همه را بيچاره کرده بود اينها اسلام ناب است اينکه امام(ره) مي‌فرمود اسلام ناب يعني اسلام ناب همچين. مي‌فهمد 16 ساله طوري مي‌فهمد که 50 ساله دست هايش بالا مي‌رود مي‌گويد حق با تو است.
يک کساني را ما داده‌ايم که هر کدامشان به يک مملکت مي‌ارزند و خوشا بحال شما که در بنياد شهيد هستيد آخر اين شغلها توفيق مي‌خواهد. يکوقت آيت الله العظمي گلپايگاني سر درس گريه کرد و بعد درسش را داد رفتند خانه‌اش و گفتند آقا چرا امروز گريه کرديد؟ فرمود زمان شاه نخست وزيري بند به اوقاف و شاه آن زمان بود گفت اوقاف و نخست وزيري يک پولي آوردند که آخوندها را بخرند و درباري کنند سه تا طلبه هم گول خوردند. بعد جمله قشنگي فرمود که هر طلبه‌اي رفت نگويد رفتم بگويد قابل نبودم حضرت مهدي(عج) مرا از حوزه بيرون انداخت. ممکن است شما در بنياد شهيد نباشيد جاي ديگر حقوق کلان بگيريد اما خدمت به خانواده شهيد فرق مي‌کند با… آدم نبايد قداست کار را بشکند. بنده که الان حديث مي‌خوانم نشر حديث امام صادق(ع) فرق مي‌کند با نشر پلوپز ممکن است من تاجر جاروبرقي باشم توزيع جاروبرقي فرق مي‌کند با توزيع قرآن و حديث. جارو کردن خانه خود آدم ثواب دارد ولي جارو کردن کعبه هم ثواب دارد. شما خيلي از جاها ممکن است کارت سبک‌تر يا پولدارتر باشد ولي قداست مهم است.
5- نگاه كردن به غذا از جهات مختلف
2- «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» (عبس/24) نگاه کنيد به غذا که آيا حرام است يا حلال. روي لقمه حلال خيلي دقت کنيد امام صادق(ع) فرمود: «كَسْبُ الْحَرَامِ يَبِينُ فِي الذُّرِّيَّةِ» (كافي/ج‌5/ص‌124) لقمه حرام در بچه اثر مي‌گذارد. حديث داريم قَالَ الْكَاظِمُ (ع): «إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ كَانَ زَادَهُ إِلَى النَّارِ» (كافي/ج‌5/ص‌125) مال حرام نمو و رشد نمي‌کند. اگر هم رشد کند يک ميليون بشود 3 ميليون، 3 ميليون بشود 6 ميليون برکت ندارد ممکن است کسي پولش باد کند اما برکت ندارد. فرق است بين پول و برکت. افرادي هستند در يک خانه ساده روي موکت 10 تا افطاري مي‌دهند افرادي هستند سالن‌هاي بزرگ قالي‌هاي دستباف صدها هزار تومان قالي توي اتاقش افتاده ماه رمضان آمد و رفت يک يتيمي، اسيري يک مظلوم مستضعفي يک افطاري روي فرش نخورد قالي مهم نيست.
خدا رحمت کند قديمي‌ها را الله اکبر چه فرهنگي داشتند؟ ! ما هر چه داريم از اين قديمي‌ها داريم قدر پدربزرگها و مادربزرگها و پدر و مادرها را بايد دانست. بچه بودم گفتم بابا خانه ما بهتر است يا خانه حاج عمو گفت هر کدام از خانه‌ها که عبادت خدا در آن بيشتر باشد آقا اين خانه بهتر است يا آن خانه؟ نگو بابا اين 2 ميليون است و آن 40 ميليون، نه کدام خانه شکم بيشتر در آن سير شد. آقا اين مدرسه بهتر است يا آن مدرسه؟ کدام مدرسه درسش بهتر است تازه اين باسوادتر است يا آن باسوادتر است؟ کداميک از باسوادها تقوايشان بيشتر است چون اميرالمومنين(ع) فرمود: «ثمرة العلم العبادة» (غررالحكم/ص‌64) ثمره علم بندگي خداست. من رفتم پهلوي علامه طباطبايي گفتم آقا يک آيه در قرآن داريم «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» (فاطر/28) عالم از خدا مي‌ترسد گفتم من اول طلبگي سر نماز گريه مي‌کردم حالا بزرگ شدم حواسم پرت است پس اين آيه چيه؟ عالم از خدا مي‌ترسد فرمود آنچه تو ياد گرفتي چند تا کلمه حفظ کردي علم واقعي نيست اگر علم واقعي بود اشک چشمت زياد شده بود. ليسانس‌هاي ما بايد بيشتر از فوق ديپلم‌ها سلام کنند فوق ليسانس‌ها بايد دست مادرشان را ببوسند هرچه باسوادتريم بايد تواضعمان بيشتر باشد.
3- «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» (عبس/24) نگاه کنيد که آيا ديگران هم دارند يا ندارند؟ 4- «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» نگاه کنيد قدرت خدا را ببينيد. ما از خاک خشت و آجر و کاشي کاري و سفال و قلک. آخرِ هنر ما اينست اما خدا از خاک چند هزار رقم ميوه، رنگ و…
5- «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» (عبس/24) نگاه کنيد به غذا مفيد است يا مضر. گاهي آدم مي‌خورد ولي مضر است 6- نگاه کنيد به غذا تا هضم غذايتان بيشتر باشد. 7- نگاه کنيد به غذا که حاصل اين غذا کجا مصرف مي‌شود؟ شما اين غذا را مي‌خوريد زور آن کجا مصرف مي‌شود 8- نگاه کنيد به غذا که از چه اجزايي تشکيل شده.
6- آثار چشم چراني
1- حسرت. آدمهاي چشم چران هي حسرت مي‌خورند آدمهاي چشم چران زندگيشان مضطر است. آقا با خانمش دارد راحت زندگي مي‌کند مي‌آيد داخل خيابان نگاه مي‌کند اِه! ! اينکه خوشگل‌تر از زن ما است نگاه مي‌کند‌اي بابا! ! اين کجا و زن ما کجا؟ چشم 500 تا زن را مي‌بيند خوب توي 500 تا بالاخره چند تا زن از زن خودش بهتر است برمي گردد خانه و به زنش مي‌گويد حرف نزن ديگه! بالاخره يک زن بيچاره نمي‌تواند با 500 زن رقابت کند. مرد چشم چران زندگي‌اش را متلاشي مي‌کند و حاليش نيست. قَالَ الصَّادِقُ (ع): «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً» (كافي/ج‌5/ص‌559) گاهي يک نگاههايي يک حسرتهاي طولاني را دنبال مي‌کند چون اين نگاه او را به جايي مي‌کشاند که بعضي وقتها مي‌نشيند و غصه مي‌خورد. داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَنِ اطَّلَعَ فِي بَيْتِ جَارِهِ فَنَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ رَجُلٍ أَوْ شَعْرِ امْرَأَةٍ أَوْ شَيْ‌ءٍ مِنْ جَسَدِهَا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ كَانُوا يَتَّبَّعُونَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ وَ يُبْدِي لِلنَّاسِ عَوْرَتَهُ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ مَلَأَ عَيْنَيْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَرَاماً حَشَاهُمَا اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ وَ حَشَاهُمَا نَاراً حَتَّى يَقْضِيَ بَيْنَ النَّاسِ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ» (ثواب‌الأعمال/ص‌282) آدمهاي چشم چران قبل از آنکه از دنيا بروند خداوند آبرويشان را مي‌ريزد. قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ (ع): «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» (نهج‌البلاغه/حكمت 349)، «مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ» آدمهاي چشم چران سنگدلند چون چشمي که به ناموس مردم نگاه بد کرد اين چشم ديگر امام زمان(عج) را نمي‌بيند توي سفالي که آشغال است شما براي مصرف شير در آن نمي‌ريزيد مي‌گوئيد سفال کثيف است. کس که چشم چران است سنگدل مي‌شود و خداوند يک توفيقاتي را از او مي‌گيرد.
اگر کسي به جايي نگاه کند که نبايد نگاه کند مرد به مرد نگاه کند زن به زن حديث داريم تا چهل روز نمازش قبول نيست البته نه اينکه قبول نيست پس نخوانيم قبول نيست يعني از اينطرف. آخر يک کسي گفت انگشترت را به من بده گفت مي‌خواهي چکار؟ گفت مي‌خواهم به آن نگاه کنم يادت بيفتم گفت نمي‌دهم هر وقت ديدي نيست ياد من بيفت. داريم که اگر گناه کرديد فوري نماز بخوانيد «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» (هود/114) ولي در قبولي نماز اثر دارد.
مواظب باشيم که خدا دارد ما را مي‌بيند. بعضي خانمها وضع حجابشان خوب نيست اما تا يک روحاني مي‌بينند خودشان را جمع مي‌کنند. خوب من که کسي نيستم من از ترس پشه مي‌روم توي پشه بند اگر بنا باشد شما از خدا حساب کن. ياد خدا، ياد قيامت اگر نگاه بد است همينطور که کسي به خواهر شما نگاه مي‌کند بد است شما هم… حديث داريم اگر کسي به ناموس مردم بد نگاه کند مردم به ناموسش بد نگاه مي‌کنند ديگران را هم ناموس خود بدان. چه فرقي مي‌کند. برعکس اگر کسي نگاه حرام نکرد ديد گناه است نگاه نکرد.
دو عالم رباني بودند مال هزار سال پيش سيد رضي و سيد مرتضي سيد رضي همان کسي است كه خطبه‌هاي نهج‌البلاغه را جمع کرده سيد مرتضي هم از علماي درجه يک بود امام(ره) وقتي از ترکيه آمدند بغداد و کاظمين من ديدم رفت سر قبر سيد مرتضي و رضي قرآن خواند و بعد دستهايش را وسط خيابان بلند کرد و دعا کرد و من اين حرکت امام(ره) را ديدم بعد هم حديثش را ديدم که از جمله جاهايي که دعا مستجاب مي‌شود سر قبر عالم است. خيلي بزرگوار بودند. مادر اين دو برادر که هر دو عالم شدند از علماي بسيار مهم شدند مادرشان اين دو را نزد شيخ مفيد برد. شيخ مفيد خواب مي‌بيند حضرت زهرا(س) را که دو تا بچه سيد آورد و فرمود: «علمهما الفقه» (شرح‌نهج‌البلاغه ‌ابن‌ابى‌الحديد/ج‌1/ص‌41) به اينها فقه ياد بده. شيخ مفيد از خواب بيدار شد و گفت اين چه خوابي بود که ما ديديم؟ حضرت زهرا(س) امام حسين و امام حسن(ع) را آورده و مي‌فرمايد به اينها فقه ياد بده اينها را فقيه کن مُلا کن. همينطور که شيخ مفيد فکر مي‌کرد ديد خانمي آمد دو تا بچه سيد آورده و گفت «علمهما الفقه» همان که در خواب ديده بود اين خانم دو تا بچه سيد آورده بود چون قبلاً خواب ديده بود فهميد که اين دو تا سيد از اولياء خدا خواهند شد. يک نگاهي کرد ديد بچه‌ها هم خيلي خوشگل‌اند خودش براي آنها درس گذاشت و موقع آمدن هم شيخ مفيد چشم هايش پائين بود درس را مي‌داد و مي‌رفتند. مدتها و سالها گذشت يک روز شخصي چند شانه آورد و گفت بده به طلبه‌ها ريششان را شانه کنند شيخ مفيد هم به طلبه‌ها داد به اين دوتا نداد اينها رفتند و توي خانه گفتند مادرشان آمد و گفت آقا اين بچه‌هاي من درس نمي‌خوانند؟ گفت چرا گفت چطور که به همه طلبه‌ها شانه دادي به اينها ندادي؟ گفت مگر اينها ريش دارند؟ گفت مگر شما به اينها درس نمي‌دهيد؟ گفت چرا گفت مگر نگاهشان نمي‌کني؟ گفت والله روز اول که اينها را آوردي ديدم خوشگل‌اند تصميم گرفتم نگاهشان نکنم قبل از ورودشان چشمم پائين بود درس که مي‌دادم چشمم را بلند مي‌کردم اصلاً ما اينرا جوک مي‌دانيم هرکسي در يک جايي بلوغ شده به يک بچه 3 ساله مي‌گويي عروس يا آلاسکا مي‌گويد آلاسکا چون هنوز شهوت حاليش نيست.
7- چشم‌پوشي از گناه باعث باز شدن چشم باطن مي‌شود
کساني که چشم‌شان پاک است ملکوت را مي‌بينند پيغمبر(ص) فرمود: «غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ تَرَوْنَ الْعَجَائِبَ» (مصباح‌الشريعة/ص‌9) به گناه رسيديد نگاه نکنيد يک چيزهاي عجيب و غريب مي‌بينيد. اگر شما گناه پيش چشمت را پائين انداختي خداوند چشم باطنت را باز مي‌کند يک حقيقت‌هايي را مي‌بيني که ديگران نمي‌بيننند ديد حقيقت بين پيدا مي‌کنيد. بعضي خوابها خواب حقيقتي است حديث داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «النَّظَرُ إِلَى مَحَاسِنِ النِّسَاءِ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ فَمَنْ تَرَكَهُ أَذَاقَهُ اللَّهُ طَعْمَ عِبَادَةٍ تَسُرُّهُ» (مستدرك‌الوسائل/ج‌14/ص‌270) اگر کسي گناهي را ديد چشمش را پيش انداخت خداوند مزه عبادت را به او مي‌چشاند و از عبادت لذت مي‌برد الآن ما از عبادت لذت نمي‌بريم لذا مي‌گوئيم نمازت را خواندي راحت شدي يعني گير افتاده بودي.
شب چهار ساعت مي‌نشينيم فيلم مي‌بينيم همه رقم حرف رنگارنگ مي‌زنيم. خوب مي‌خواهي بخوابي دو رکعت نماز بخوان حال ندارم بابا دو دقيقه هم با خدا حرف بزن.
کسي سوار مرکبي بود در راه حج به يک خانمي نگاه مي‌کرد پيغمبر(ص) فرمود حاج آقا تو که حاجي هستي داري مي‌روي مکه در ايام حج هم به خانم مردم نگاه مي‌کني! بعد فرمود هر کس دراين روزهايي که مردم به مکه مي‌روند به حاج خانم‌هاي ديگر نگاه نکند خداوند ثواب حج سال ديگر را هم به او مي‌دهد. تقوا خيلي مهم است. اگر کسي چشم چران است بايد به او تذکر داد اگر بي ادبي کرد مي‌شود او را تنبيه هم کرد. شخصي در حال طواف داشت به زن مردم نگاه مي‌کرد حضرت امير(ع) فرمود آقا داري دور خانه خدا طواف مي‌کني چشمت را پائين بينداز نمي‌دانم حضرت ر ا نشناخت يا باز هم پررويي کرد هي به زن نگاه کرد حضرت سيلي محکمي زد توي گوشش او هم رفت نزد عمر و شکايت کرد. عمر چيز عجيبي گفت(رأتکَ عين الله ضربتک يدالله) چشم خدا تو را ديد دست خدا تو را زد. از اين پيداست که گاهي گوشمالي هم مي‌شود داد چون بعضي جوانهاي هرزه نصيحت پذير نيستند.
8- نماز و حضرت فاطمه نور چشم رسول الله
نور چشم چيست؟
در روايت داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «قُرَّةَ عَيْنِي فَاطِمَةَ» (روضةالواعظين/ج‌1/ص‌74) فاطمه(س) نور چشم من است. داريم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «جُعِلَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ» (كافي/ج‌5/ص‌321) من نمي‌دانم فاطمه(س) و نماز چه ربطي با هم دارند اين ارتباط را بايد نشست و فکر کرد. علت اينکه به زهرا مي‌گويند زهرا «زهرَ» يعني درخشيد. مي‌گويند ايشان وقت نماز نور از سجاه‌اش به آسمان مي‌رفت و فرشته‌ها نور عبادت زهرا(س) را مي‌ديدند. راجع به چشم قرآن آياتي دارد منتهي همه‌اش به جوانها نمي‌شود گفت نگاه نکن. به جوانها مي‌فرمايد «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (نور/30) جوانها چشمتان را پيش بکشيد.
9- ازدواج فقر را از بين مي‌برد
خوب حالا جمهوري اسلامي و پدر و مادر چکار کنند؟ قرآن مي‌فرمايد جمهوري اسلامي، پدر و مادر «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (نور/32) تو هم دامادش کن. خوب حالا پول. مي‌فرمايد «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» اگر پول نداريد توکل کنيد خدا پول عروسي را مي‌دهد به شرطي که ولخرجي نکنيد. آخر ما يک چيزي شنيديم قاطي پاتي مي‌کنيم پريشب تقريباً ساعت 12 شخصي به ما زنگ زد گفتم مي‌داني چه ساعتيه؟ گفت بله چند دقيقه به 12 گفتم حالا وقت تلفنه؟ گفتم خوب بفرمائيد گفت شما در تلويزيون گفتيد پول زکات را به ورشکسته‌ها مي‌دهند من يک فاميل دارم ورشکسته است پول زکات داري بدهي؟ ! گفتم کاشان ما يک ضرب المثل هست که مسجد نساخته کور پايش نشسته. ملانصر الدين دامنش را گرفته بود توي خيابان راه مي‌رفت گفتند چرا همچين مي‌کني؟ گفت شنيدم يک پرنده توي آسمان تخم مي‌اندازد مي‌خواهم بگيرم گفت اُه اُه! ! گفت نه به خانمم هم گفتم آب را جوش بياور تخم مرغ آوردم. يک آرزوهاي دور و دراز. بعد گفتم اين فاميل شما که ورشکسته ساختمان چند طبقه ساخته؟ مدل ماشين‌اش؟ آن ورشکسته‌اي که مي‌گويد اسلام کمکش کند يک شوفر تاکسي است ماشين‌اش مي‌افتد توي دره مي‌آيد خانه مي‌بيند خانه‌اش سوخته بچه‌اش مريض مي‌شود مي‌رود بيمارستان کليه‌اش را مي‌گيرند يعني ورشکستگاني که يک حادثه براي آنها پيش مي‌آيد در زندگي طبيعي کسي که پاساژ مي‌سازد برج مي‌سازد کشتي جنس و يک کارهايي مي‌کند مثل قمار و ترياک حمل مي‌کند نبايد به ورشکستگان اينطوري رحم کرد. شنيديد که قرآن مي‌فرمايد زکات را هشت جا مصرف کنيد يکي‌اش به «وَ الْغارِمينَ» (توبه/60) ورشکسته‌ها منتهي ورشکستگاني که نان و… شما اگر عروسي ساده بکنيد خدا مي‌دهد «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ».
تمام کساني که نفس مي‌کشند از آنها بپرسيد شما آن روزي که داماد شديد وضعت بهتر بود يا حالا؟ من تا بحال کسي را پيدا نکردم که بگويد زمان دامادي وضع من بهتر بود. مي‌گوئيم چرا بچه دار نمي‌شويد؟ مي‌گويد والله خرجي. با اين خرجي نمي‌شود که بچه دار شد يعني خدايا من و زنم باشيم زور داري. بچه دار بشويم زورت تنگ مي‌شود تو هنر اينکه به بچه ما رزق بدهي نداري من کمکت مي‌کنم چون تو ضعيفي من بچه دار نمي‌شوم تا به خدايي تو کمک کنم اينها خيلي بد است. اصلاً اگر کسي بخاطر خرجي ازدواج نکند حديث داريم که اين خدا را نشناخته به خدا سوءظن دارد اين مي‌گويد اگر من باشم خدا طاقت دارد اگر دوتا بشويم طاقت خدا تمام مي‌شود زشت است.
10- برخي سنت‌ها بايد شكسته شود
حالا مثلاً عقد بي تالار باطل است؟ يک کسي تعزيه مي‌خواند اسب نداشت شمر را سوار دوچرخه کرده بود آمده بود پهلوي آقا مي‌گفت آقا ما در تعزيه شمر را سوار دوچرخه کرديم تعزيه‌مان باطل است؟ گفت نه درست است. يک سري سنت‌ها را بايد بشکنيم خيلي عادات بدي در بين ما هست 1- صاحب عزا در مراسم فاتحه سخنراني نکند فکر غلطي است گاهي وقتها پدر شهيد، برادر شهيد بهتر از يک غريبه مي‌تواند سخنراني کند ديشب رفتم جلسه فاتحه‌اي مرحومي از دنيا رفته بود پدر و بستگانش دانشمند يک عده از دانشمندان خوش بيان باسواد نشسته بوند يک آقايي رفت بالاي منبر يک چيزي گفت که چهار بار من خواستم بلند شوم از پاي منبرش بالاخره با زور نشستم هي حرص خوردم اين همه يکي از شما برود حرف بهتري بزنيد 2- يکي از عادات بسيار بد ما يک کسي که مُرد 40 روز 1 سال 6 ماه به خانه‌اش برويم و بخوريم طرف دوتا داغ مي‌بيند يک بار باباش مُرده يکبار هي مي‌روند و مي‌خورند.
11- بايد كدورت‌ها و كينه‌ها را كنار گذاشت
ما در جبهه يک مشت عزيز داشتيم بنام خط شکن توي جبهه خودشان با خودشان شوخي مي‌کردند و مي‌گفتند ما يکبار مصرف هستيم. شما هم خط شکني کنيد. شب عيدي با يکي از آنهايي که قهري يک کارت تبريک بفرست تو خط را بشکن. يک روحاني بود در مکه حرف قشنگي مي‌زد مي‌گفت حاج خانمها و حاج آقاها مي‌توانيد بخاطر رسول الله(ص) يک شيرين کاري بکنيد يک هديه ارزان بخريد براي يکي از آنهايي که با آنها قهر هستيد اين هنر است اما اگر براي هر رفيقي يک سوغاتي بخريد مثل گاز دادن توي سرازيري است خوب توي سرازيري هر بشکه‌اي بي‌ام و است. توي سرازيري هنر نيست توي سربالايي معلوم مي‌شود ماشين سالم و راننده خوب. عيد دارد مي‌آيد با کسي قهر نباشيم و با هر کس قهري تک بزن. از رسول خدا(ص) نقل شده که: «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ» (من‌لايحضره‌الفقيه/ج‌4/ص‌177) متصل شو با کسي که او با تو قطع رابطه کرده اگر او قهر کرده تو برو در را بزن «وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى حُسْنِ الذِّكْرٍِ» (صحيفه سجاديه/دعاى 20) در دعاي مکارم الاخلاق گفته خدايا روحي به من بده آنکس که غيبت مرا مي‌کند من او را تعريف کنم اينها هجمه اخلاق است تهاجم اخلاقي خط شکني.
عيد نوروز است نگذاريد کدورت باشد حيف است خانمها شيلنگ دست بگيرند گردهاي موزائيک‌ها را ببرند روزنامه و پارچه دست مي‌گيرند گرد شيشه را مي‌برند گرد شيشه و تلويزيون و موزائيک رفت اما گرد کينه روي دلش هست. هجوم بياوريد بگو آقا من اشتباه کردم کوتاه بيا. يک داماد ديدم بقدري بدم آمد متأسفانه بسيار هم باسواد بود ما بايد يک نمايشگاه بزنيم نمايشگاه آدمها که بيائيد و ببينيد خداوند چه خلق کرده اين داماد مي‌گفت 18 سال است پدرزنم را نديدم ما سرکه 7 ساله ديده بوديم کينه 18 ساله نديده بوديم هجوم اخلاقي کنيم و در عيد خانواده‌هاي شهدا را فراموش نکنيم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2367

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.