شریعتی: الحمدالله. چقدر خوشحالیم خدمت شما هستیم و هفته مان را با حضور شما آغاز می کنیم. هفته گذشته راجع به نماز و آثار تربیتی آن صحبت کردند حاج آقای قرائتی، و امروز ادامه فرمایشاتشان را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام قرائتی: «اعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم/ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ / الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین بَعَدَدِ ما احاطَ بَه عِلمُه» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم» «الهی أَنطِقنی بِالهُدی وَ أَلهِمنی التَقوی».بنده هم به سهم خود روز پرستار را تبریک می گویم. پرستاری، پزشکی و معلمی، این ها شغل نیست، این ها عبادت است؛ مثل پیش نمازی است. پیش نمازی شغل نیست. به یک نفر گفتند شما شغلت چیست؟ گفت من پیش نماز هستم. گفت پس شغل من هم معلوم شد. گفت شغل شما چیست؟ گفت من هم پس نماز هستم. اگر یک متر جلوتر یک شغل است، یک متر عقب تر هم یک شغل دیگر است. پیش نماز معمولاً مسئول دین مردم است. قرآن بگوید، تفسیر بگوید، مسئله بگوید، خطرها را هشدار بدهد، موعظه کند، منتها ظهر هم که می شود یک متر جلوتر می رود، ولی خود پیش نمازی شغل نیست. پرستاری هم همین طور است، پرستاری شغل نیست. من مریض می شوم می افتم، می آیم به بیمارستان با معالجه و تخصص هایی که شما دارید من را نجات می دهید. من تا آخر عمر هر چه حدیث بخوانم ثوابش به شما هم می رسد. شغل نیست. هر بیماری که خوب می شود بعد از این که خوب شد هر خیری انجام بدهد ثوابش را به آن پرستار هم می دهند.
شریعتی: مثل معلمی که شغل نیست، عشق است.
حجت الاسلام قرائتی: قضاوت هم شغل نیست. این یک مسئله است. یک حدیث هم به مناسبت روز پرستار بگویم. عده ای به مدینه آمدند، مسافر بودند، زوار بودند. یکی آن جا مریض شد، یکی هم گفت من کنار بیمار می ایستم پرستاری می کنم. باقی به حرم برای زیارت پیغمبر رفتند. حضرت فرمود آن که پرستار است و کنار بیمار مانده است ثوابش کمتر از آن کسی نیست که قبر پیغمبر را زیارت کرده است. یک حدیث دیگر هم بگویم. یک عده به مکه رفتند، کفش هایشان را نزد یک نفر گذاشتند و گفتند تو کنار کفش ها بنشین، ما برویم طواف کنیم. حضرت فرمود آن کسی که کنار کفش ها نشسته و از کفش ها محافظت می کند ثوابش کمتر از آن کسی نیست که دارد طواف می کند. یادمان نرود. گاهی وقت ها یک چیزی را با یک چیزی قیاس می کنیم. می گوید من اگر اداره دخانیات بودم ماهی فلان مبلغ می گرفتم، معلم این قدر می گیرند. اداره دخانیات دود تقسیم می کند به ریه های سالم، معلم علم تقسیم می کند به مغزهای نسل نو. پخش علم به مغز نسل نو کجا، پخش دود به ریه ی پیرمردها کجا!
شریعتی: اصلاً قابل مقایسه نیست.
حجت الاسلام قرائتی: خلاصه روزتان را تبریک می گوییم و در این ایام کرونا هم انصافاً این ها درخشیدند، شهید دادند و من که زبانم قاصر است. آقا هم در بیانات متعددشان از این ها تشکر کردند.
شریعتی: خیلی مقدمه خوبی بود، خدا خیرتان بدهد ان شاءالله.
حجت الاسلام قرائتی: هر چه که از قرآن و حدیث باشد خوب است. خدا رحمت کند همه ی اموات را. بابای من پای تلویزیون می نشست، خیلی دل می داد. به او گفتم آقا، بحث های من در تلویزیون خوب است؟ گفت هر جا از قرآن و پیغمبر می گویی خوب است، هر جا خودت می گویی دلواپس هستم؛ خوب خواهد شد یا خوب نخواهد شد. این که خدا گفته است خوب است، آن که پیغمبر و امیرالمومنین گفته اند خوب است، آن جایی که از خودت می گویی من دلواپس هستم که چه خواهی گفت. یک آیه در قرآن داریم می گوید هر چه خوب است از خداست، هر چه بد است از توست. آیه اش هم این است: «ما أصابَک مِن حَسَنَهِ فَمِنَ الله» حسنه و خیر از خداست، «ما أَصابَک مِن سَیِئَه» بدی ها «مِن نَفسِک». این را چگونه به یک نسل نو بگوییم، به یک دانشجوی دبیرستانی چگونه بگوییم، هر چه خوبی است از خداست، از چه بدی از توست. یک بیانی مرحوم آیت الله حائری، امام جمعه اسبق شیراز، یک مثلی دارند این مثل خیلی قشنگ است. گاهی مثل ها انگار وحی است. گفت کره ی زمین دور خودش می گردد، دور خورشید هم می گردد. همیشه یک جای کره زمین روشن است یک جا هم تاریک است. هر جا روشن است از خورشید است، هر جا تاریک است از خودش است. ما هم هر چه نعمت است از خداست، هر چه بدی است از ماست. وگرنه خدا آهن خلق کرد، خوب است. آهن را شمشیر کردند، خنجر کردند، چاقو کردند. به یزید هم قدرت دادند و به شمر هم قدرت دادند، قدرت هم چیز خوبی است. منتها این شمر از این قدرت و از این خنجر سر امام حسین را برید. این دیگر انتخاب شمر است. همه چیزی هست، ما از این ها چیزی بسازیم. مثل کلید، از این سمت قفل می شود، از این سمت باز می شود. این انتخاب ما است که چه انتخاب کنیم.
شریعتی: و چگونه از آن استفاده کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: اما بحث نماز خیلی حرف دارد. من هم از خدا معذرت می خواهم، هم از خودم خجالت می کشم که این هایی که می گویم می خواهم عمل کنم. به یکی از بزرگان گفتند شما خودت را عادل می دانی؟ گفت می خواهم عادل باشم.
شریعتی: دوست دارم که عادل باشم.
حجت الاسلام قرائتی: بله. همین که دوست داشته باشد خودش یک قدم جلوتر است. قرآن یک آیه دارد می گوید: «یُحِبّونَ تَتَطَهِرُوا» این ها خوششان می آید که آدم های خوبی باشند، دوست دارند خوب باشند. این می خواهد لقمه حلال بخورد، حالا گول می خورد لقمه حرام می خورد ولی ذاتش بد جنس نیست، دزد نیست، سارق نیست. دلش حلال خور است منتها گاهی لغزش پیدا می کند. «یُحِبّونَ تَتَطَهِرُوا» یعنی آن هایی که دوست دارند آدم های خوبی باشند. حالا ما پای تلویزیون دوست داشته باشید که یک نماز خوب بخواند ولو نخواند، ولی دوست دارد. می گوید دوست داشتم ولی نشد.
شریعتی: این مقدمه بشود برای نماز خوب خواندن و خدا هم یاری بکند ان شاءالله.
حجت الاسلام قرائتی: بله. نماز ابعاد زیادی دارد. یک وقتی یک کسی آمد از اساتید دانشگاه بود، به ستاد نماز آمد. مرحوم شد. آقای دکتر تواناییان، به نظرم این اسمش بود. شما می شناختید؟
شریعتی: نه، نمی شناختم.
حجت الاسلام قرائتی: ما ستاد نماز زده بودیم، ایشان آمد گفت من چون دکترای اقتصاد دارم نماز در بهره وری، رابطه نماز با اقتصاد. من فکر کردم نماز با بهره وری! گفت خیلی چیزی داریم، نقش نماز در تولید. باز من بلد نبودم. گفتم مَثَل بگویید. گفت مثلاً کارگری که دقیق کار بکند تولیدش ارزش دارد، سرهم بندی نکند، دقیق باشد. گفتم کجای این به نماز می خورد. گفت اسلام می گوید اگر وضو گرفتی به اندازه سر سوزن آن جایی که باید بشوری نشویی، وضوی تو باطل است. وضوی تو هم باطل بشود نمازت باطل است. دقیق باش، وقتی می گوید بشوی با دقت بشوی، جایی را جا نگذار. یک مقدار آرام تر شدم، گفتم دیگر؟ گفت اگر جایی که کارگر کار می کند تمیز باشد با نشاط کار می کند، تولیدش بالا می رود، تا جایی که سیاه باشد، تاریک باشد، کثیف باشد. مسجد هم اگر تمیز باشد، خانه اگر تمیز باشد، نماز جماعت با نشاط انجام می شود. فلذا گفتند می خواهی به مسجد بروی اگر سیر خوردی نرو، پیاز خوردی به مسجد نرو، سیگاری هستی در مسجد سیگار نکش چون هوای مسجد برای همه است، تو سیگار می کشی هوا را آلوده می کنی. تجاوز به حریم هوایی؛ تجاوز به حریم هوایی برای هواپیمای اف 16 نیست، برای سیگار شما هم هست، آن هم تجاوز به حریم هوایی است.
شریعتی: فضا را به هم می ریزد.
حجت الاسلام قرائتی: گفت و گفت و گفت، دیدم خیلی چیزهای خوبی است. ما به نماز با این نگاه، نگاه نکرده بودیم. این نگاه هایمان را باید همواره باز کنیم. یک دکتر دیگری یک وقتی به منزل ما آمد که ایشان تحصیلاتش در آمریکا بوده است، از دکترهای شناخته شده هستند. گفت بهترین وقتی که خون به مغز می رسد وقت سجده است. در حال سجده بهترین حالی است که خون به مغز می رسد. البته قرآن نگفته است سجده کن خون به مغزت برسد، قرآن می گوید سجده کن تا به خدا نزدیک بشوی. آیه سوره علق که سجده واجب دارد. نمی توانم آیه را بخوانم، بخوانم باید همه سجده کنیم. آیه اش را نمی خوانم ولی فارسی اش این است، اگر می خواهی به خدا نزدیک بشوی سجده کن. سجده برای قرب به خداست. آیه آخر سوره علق است. اما این هم ممکن است برکاتش باشد. مثلاً یک کسی که لباس می شوید هدفش این است که لباس بشوید، با او مصاحبه کنید بگویید چه می کنی می گوید لباس می شویم. هدفش این لباس شستن است ولی عرق بدنش هم درمی آید، غذایش هم هضم می شود، ایام فراغتش هم پر می شود، لباس که تمیز شد نشاط پیدا می کند، دیگران هم که به لباس تمیز نگاه کردند نشاط پیدا می کنند. این ها دیگر قاتی این است، جزو حاشیه ها است. نماز برای قرب به خداست ولی ایشان گفت بله، در خون رساندن به مغز است. ما تمام حدیث هایمان را باید کارشناسی کنیم. مثلاً داریم که پیغمبر وقتی می نشست زانوهایش را بالا می آورد.
شریعتی: زانوهایشان را بغل می کردند.
حجت الاسلام قرائتی: بله. زانوهایش را بغل می کرد، دستش را روی زانو می گذاشت. این الان باید پزشک های عزیز ما دقت کنند، مثلاً این رقمی نشستن در استخوان بندی بدن، در جریان خون ما، در تنفس و ریه ما، چه نقشی دارد که اسلام می گوید این گونه بنشین. یعنی پیغمبر این طوری می نشست، چون عمل پیغمبر هم حجت است. لازم نیست حرف بزنند، همین که پیغمبر میوه را خورد می گوییم حلال است دیگر لازم نیست بگوید حلال است. کلام پیغمبر، عمل پیغمبر، رضایت پیغمبر؛ پیغمبر یک چیزی را می بیند ولی نهی نمی کند پیداست که حلال است چون اگر منکر بود نهی از منکر می کرد. نماز در مدیریت، نماز و مسائل سیاسی؛ من دیگر می توانم بگویم جزو سالمندان شدم، پیر شدم، ولی 20-30 سال است که در نماز کار می کنیم هر چه جلو می رویم می گویی این جای این را نخوانده بودیم، این را دیگر ندیده بودیم. گاهی وقت ها آدم می گوید این جای این را نخوانده بودم.
شریعتی: به این جای این فکر نکرده بودم.
حجت الاسلام قرائتی: خدا رحمت کند آقای حسینی، اخلاق خانواده را. ایشان اخلاق خانواده می گفت، می گفت مثلاً اگر شوهر شما هندوانه آورد و هندوانه را برید بد بود نیش نزن، حالا هندوانه یکی خوب است یکی هم بد است. هندوانه فروش می گفت هندوانه به شرط چاقو، یکی گفت یکی به من بده. هندوانه را چاقو کشید سفید بود، گفت این که سفید است. گفت این قرمز بود، چاقو رفت در شکمش ترسید، رنگش پرید. می گفت که ما یک مَثَل در اخلاق خانواده بردیم که اگر هندوانه آورد بد بود نق نزنید. مغز هم این طوری است. حالا یک وقتی گوشت سوخت حالا سوخت دیگر هیچی نگو، آدم هزارتا چانه به تنور می زند یک چانه هم به تنور می افتد.
شریعتی: صدایش را در نیار، رد شو.
حجت الاسلام قرائتی: سخنرانی هم همین طور است. من خودم روی منبر گفتم شمر علیه السلام، عوض امام حسین علیه السلام. قاتی کردم. دو شاخه را به برق زدم. کسی را ملامت نکن. حدیث داریم اگر کسی، کسی را ملامت کند و نیش بزند نمی میرد جز این که خودش به همان بلا مبتلا می شود. خیلی مهم است. اگر کسی کسی را مسخره کند، شکلش، لباسش، موی سرش، حرف زدنش، رانندگی کردنش. اگر کسی، کسی را نیش بزند نمی میرد مگر این که خودش به همان بلا گرفتار می شود. مواظب باشیم. می گفت هندوانه را که در تلویزیون پاره کردیم یک خانم پای تلویزیون دید به شوهرش گفت برو از این هندوانه ها پیدا کن. می گفت گفتیم زن حامله هندوانه می خواهد، برویم. سوار موتور شدیم و رفتیم، هر جا رفتیم هندوانه گیرمان نیامد. خانه آقای موسوی حسینی را بلد بودیم، رفتیم دمِ خانه ایشان گفتیم این هندوانه را از کجا خریده بودید، زن ما دید هوس کرد حالا هر جا رفتم نیست. خدا رحمت کند آقای حسینی را، گفت این جایش را ندیده بودیم که یک مثلی که می زنیم ممکن است چنین مسائلی هم باشد.
شریعتی: یعنی به این جایش اصلاً فکر نمی کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: بله. ما محدود هستیم. نماز از هر راهی وارد می شوی می بینی یک دریایی است. مثلاً مسائل سیاسی در نماز، انتخابات در نماز است. چون می گویند اگر یک آقایی را قبول نداری ذبرو یه مسجدی که آقایش را قبول داری، بیخود پشت سر کسی نماز نخوان. حضور در صحنه مسائل سیاسی؛ «قَد قامَتِ الصَلاه» مسائل سیاسی است. مساوات یک مسئله سیاسی است، همه با هم «سَمِعَ الله»، همه با هم «به حَولِ الله»، همه پشت یک نفر. ادب یک مسئله اخلاقی است، تا حرف نزده تو حرف نزن. اطاعت یک مسئله سیاسی است، قبل از آقا خم نشو، قبل از آقا سجده نرو، قبل از آقا «به حَولِ الله» نگو، وقتی آقا را انتخاب کردی که حمد و سوره اش درست است، عادل است، دیگر اطاعت کن.
شریعتی: امام شد مامون باشد.
حجت الاسلام قرائتی: در مسائل نظامی آیاتی داریم در قرآن که در جبهه چگونه نماز بخوانید. آیه قابل فیلم است. یک بار هم من در تلویزیون نمایش دادم. در مسائل اقتصادی دریایی است. 45-46 تا حق اقتصادی در نماز است. در رساله ها هم است، پخش است منتها باید جمع بشود. لباس باید حلال باشد، مکان باید حلال باشد، فضا باید حلال باشد. مسائل اخلاقی هم همین طور است، 150 نکته اخلاقی در نماز است که من گیرم آمده است. وقتی می گویم در نماز است یعنی به سواد من 150 تا است، من یک طلبه معمولی هستم، مشهور هستم اما ملا نیستم.
شریعتی: حاج آقا سال هاست در ستاد اقامه نماز دارید کار می کنید، بالاخره این اجلاسی که هر ساله برگزار می شود.
حجت الاسلام قرائتی: 2 سال کرونا بود نگرفتیم.
شریعتی: در ایام کرونا نگرفتید. خیلی کوتاه حالا واقعاً اگر امکانش بود دوست داریم که نظر شما را هم بشنویم. علت کاهلی و تنبلی در نماز خواندن چیست؟ چرا سختمان است؟
حجت الاسلام قرائتی: یک علت نیست. اول این که خدا به موسی گفت مردم را عاشق من کن عبادت کنند. حضرت موسی گفت چگونه مردم را عاشق تو کنم که بیایند با تو حرف بزنند. گفت نعمت های مرا برای آن ها بشمار، این ها به من علاقمند بشوند. اگر نعمت های مرا برای آن ها شمردی این ها نماز می خوانند. ما از نعمت های خدا غافل هستیم. باید این ها را توجیه بشوند. دیروز یک جلسه بود، 170 عروس و 170 داماد بودند. به ما گفتند چند دقیقه صحبت کن. گفتم شما الان کنار هم نشستید و عروس داماد هستید، مبارک باشد، من یک سوال می کنم. اگر یک کسی گرسنه باشد شما روبروی او نان و کباب بخورید کار درستی است؟ همه گفتند غلط است. گفتم این جوان زن ندارد، تو با عروس آرایش کرده هستی به تو نگاه می کند دلش حال می رود، می گوید چرا من ندارم. کار به شرعی هم نداریم، گفتم منهای اسلام حرف می زنم. فرض کنید مسلمان نیستیم. یک کسی گرسنه است و نگاه می کند، شما روبروی او یک چیز خوشمزه می خوری. این کار اخلاقی است یا ضد اخلاقی؟ ضد اخلاقی است. هر چه آرایش می خواهید برای خودتان بکنید، جلوه گری نکنید. اسلام هم که یک سری مسائل مهم را نگفته است ولی روی جلوه گری خانم ها گفته است. مثلاً نگفته است نماز صبح چند رکعت است، گفته است: «اَقِمِ الصَلاه» نماز بخوانید. مغرب سه رکعت است، عشاء چهار رکعت است، صبح دو رکعت است، در رکعت هایش نگفته است. گفته است مکه می روید طواف کنید اما نگفته است هفت بار یا شش بار یا دو بار.
شریعتی: چگونگی آن را پیغمبر فرموده است.
حجت الاسلام قرائتی: ولی برای خانم ها و آرایشگری گفته است، برای صورتشان گفته است «لایَبدینَ زینَتَ»، برای دست بندشان گفته است، برای گام زدنشان گفته است «لایَضرِبنَ بِأرجُلِهِنَّ لِیَعلَمُ» پایکوبی نکن، برای حرف زدنشان گفته است «وَ لا تَقوَلنَ لِشَیءِ» با کرشمه حرف نزن. حالا این چقدر مسئله حساس است که برای صدایشان، برایش پایشان، برای دستبندشان، برای آرایششان، قدم به قدم گفته است جلوه گری نکنید. زیبایی است، تبرج است. تبرج از برج است، برج ساختمان هایی است که یعنی در همه ساختمان ها چشمک می زند که من را ببین. ساختمان هایی که چشمک می زنند می گویند برج. می گوید: «لا تَبَرَجنَ» یعنی خودتان را برج نکنید، یعنی همواره مردم را دعوت نکنید. از همه گذشته مرد یک خانمی دارد با خانمش زندگی می کند، زندگی شان هم عالی است. به خیابان می آیند یک خانم ها هر جوری می خواهند خودشان را آرایش می کنند. من کاری به اسلام ندارم.
شریعتی: بحث اخلاقی و انسانی است.
حجت الاسلام قرائتی: انسانی است نه اسلامی. بعضی حقوق انسانی است، مثلاً می گوید قول دادی عمل کن ولو به یهودی، به تو امانت دادند پس بده ولو یهودی بود، به پدر مادرت احترام بگذار ولو پدر مادرت فاسق باشند. این ها از حقوق اسلامی نیست، از حقوق انسانی است. داریم «ولو کافرُ» گفته است این کار را بکن گرچه طرف کافر باشد. یک وقت امام صادق داشت یک جایی می رفت دید یک کسی از دور چنین می کند، به اصحاب فرمود بروید ببینید چه کار دارد. رفتند و برگشتند. گفت چه کار داشت؟ گفت تشنه بود. امام فرمود آب دادید؟ گفتند نه. گفت چرا؟ گفت یهودی بود. گفت یهودی باید تشنه باشد؟! بروید آب بدهید. امام حسین برای اسب حرّ که لشکر یزید بود آب ذخیره کرد. دوم محرم که آمد گفت ما زودتر رسیدیم حالا لشکر حر می آید چون در لشکر یزید بود، حر روز عاشورا توبه کرد. لشکر یزید می آید خسته و تشنه هستند، هم خودشان آب می خواهند و هم اسب ها و شترهایشان. آب ذخیره کنید که دشمنِ قاتل من که می آید آب بدهیم بخورد. دین ما این است. حالا ما گاهی وقت ها یک سلام به کسی نمی کنیم شش ماه با هم قهر هستند. دو تا زن مسلمان چند ماه است با هم قهر هستند که در عروسی زهره خانم به او گفتند برو در اتوبوس، به من گفتند برو در مینی بوس، به او گفتند برو سواری. حالا عروس می روند تو تا بوق هم می زنند حالا یا مینی بوس است یا سواری. ولی این ها با هم قهر می کنند. خدا به موسی گفت مردم را علاقمند به من کن، گفت چطوری؟ گفت نعمت های مرا بشمار. این قرآن پر از نعمت شماری است. بعضی نعمت ها را دست گذاشته است: «اَلَم نَجعَل عَینَین» یک جفت چشم به تو داده است. شما مقایسه کن فیلمبرداری دوربین های عکاسی صدا و سیما با دوربین چشم. این ها چند کیلو است، این چند مثقال است. آن ها را باید همواره تزریق کنیم و فیلمش را عوض کنیم، این اتوماتیک تزریق می شود. آن ها را باید حفظ کنیم ولی چشم اتوماتیک حفظ شده است، با مژه حفظ می شود، با اشک شور حفظ می شود، با ابرو حفظ می شود، با پیشانی حفظ می شود، خطوط پیشانی که عرق می آید از این سمت نمی آیند، از این سمت می آیند. من یک جفت چشم دادم هر چه می خواهی ببین، این چهار قلم گناه است نگاه نکن. می گویم نه، این چهار قلم که گفتی نگاه نکن این را هم می خواهم نگاه کنم. مثل آدم، به آدم گفتند همه چیز را بخور، هر چه می خواهی بخور ولی این گندم را نخور. همان را خورد. یک وقت یک جوانی به من رسید، گفت من دختر زیبا می بینم نمی توانم نگاهش نکنم. گفتم می خواهی نگاه نکنی یا خوشت می آید؟ گفت نه، دلم می رود. گفتم اگر می خواهی نذر کن که اگر نگاه مسموم کردی، یعنی نگاه کردی به خاطر زیبایی اش، نگاه کردی که از نگاهش کام بگیری، خودت را جریمه کن. دو بار جریمه می کنی، سومی دیگر نگاه نمی کنی. اگر می خواهی تصمیم بگیری بسم الله.
شریعتی: باید بخواهی.
حجت الاسلام قرائتی: یک زندگی معمولی در خانه افراد دارند. نمره خانم چند است؟ فرض کن 15، 16، 13، هر چه. این مرد وقتی بیرون می آید هر چه می بیند زن آرایش کرده می بیند، دختر آرایش کرده می بیند. این را می بیند، آن را می بیند، همواره نگاه می کند و با خانم خودش مقایسه می کند. پس ما چرا با این خانم زندگی می کنیم. این نماز یکی از رازهای الهی است، ما حالا بلد نیستیم و نمی دانیم چه کنیم حسابش جداست ولی شیر مهندسی خداست، مادر مهندسی خداست، نماز مهندسی خداست. کلمات نماز را کنار هم بچینیم، مهندسی خداست. هر کلمه ای یک باری دارد. من خودم هم شرمنده هستم که این حرف ها را می زنم. خدا رحمت کند شهید محراب آیت الله مدنی را. به او گفتم که ما این حرف هایی که در تلویزیون می زنیم باید خودمان عمل کنیم؟ گفت یک چند روز لااقل عمل کن. مثلا اگر می خواهی راجع به نماز شب صحبت کنی یک هفته، دو روز، ده روز، قبلش بخوان بعد بگو که نگویند. اگر عمل نکنی همان لحظه که حرف می زنی سلول های بدنت می گوید لعنت بر تو که خودت عمل نمی کنی.
شریعتی: و اثر هم نمی گذارد.
حجت الاسلام قرائتی: بله. هر چه هست بگویید. یک کسی به یک کسی گفت من خودم به یک کسی گفتم که در نماز شب مرا دعا کن، گفت شما دعا کن که نماز صبح ما قضا نشود. گاهی وقت ها سکوتمان هم یعنی بله، هست. او می گوید نماز شب دعا کن، می گوییم بله، یعنی من نماز شب خوان هستم. نماز خیلی راز دارد. از قبل از تمرین نماز؛ داریم که بچه را تا 3 سال آزاد بگذار، بعد از سه سال اولین کلمه ای که یادش می دهی این باشد: «لا الهَ الَّا الله». بعد 3 سال و 7 ماه و 20 روز، حالا این 7 ماه و 20 روز علمی است، نمی دانم چرا. ما همه مسائلی هم که می گوییم علمی هستند، مثلاً می گویند آب کر چقدر است؟ سه وجب و نیم طول، سه وجب و نیم عرض، سه وجب و نیم عمق. حالا سوال از نظر علمی، چرا آب به این حجم که رسید بیمه می شود، یعنی دست نجس زدی دستت پاک می شود؟ اگر یک مثقال، یک استکان، یک لیوان کم باشد دستت نجس باشد آّب هم نجس می شود. چرا اگر آب این حجمش بود و این وزنش بود بیمه است؟ این هنوز از نظر علمی ثابت نشده است. آب کری که در اول رساله مراجع بحث آب که می شود آّب کر، چرا سه وجب و نیم است. خیلی چیزها را نمی دانیم چرا. ما چیزی بلد نیستیم. قرآن می گوید همه ی با سوادهای دنیا یک ذره سواد بیشتر ندارند، همه با هم. آیه اش این است: «وَ ما اُوتیتُم مِنَ العِلمِ إلَّا قَلیلاً» یعنی آن چه به شما داده شده است، تُم یعنی همه ی ملت. آن چه به شما مردم داده شده است جز اندکی بیش نیست. حتی دستورات ریز مثلاً پای راستت را بگذار، پای چپت را بگذار، شب ها نشسته آب بخور، مسائل ریز را نمی دانیم. صدر بزنید، این برگ صدر با پوست بدن چه می کند. این ثابت شده است، نشده است، نمی دانم. چرا می گویند غذا که می خوری با دو غذا پیاز بخور، یکی تخم مرغ و یکی برنج. این تخم مرغ و برنج چه کمبودی دارد که با آب پیاز جبران می شود. چرا می گویند پنیر تنهایی بد است، گردو تنهایی هم بد است. پنیر و گردو باید با هم باشند. می گوید گردو گران است، خوب سالی یک بار بخور ولی پنیر خالی نخور، گردو خالی هم نخور. پنیر و گردو با هم باشد. گاهی وقت ها می گویند این غذا را که خوردی این غذا را نخور. ما راجع به خوردنی ها و آَشامیدنی ها کتاب هایی داریم. خدا سلامتش بدارد آقای شهری را، احادیث پزشکی نوشته است. چند هزارتا حدیث هست که ایشان یا همه را جمع کرده است یا بسیاری را جمع کرده است. البته من خدمت ایشان عرض کردم که این را چکیده کنید که در دسترس باشد، این بروشور بشود. مثلاً اگر هفت تا حدیث است شما یک موردش را بگویید، آن یکی هم نوکش را بگویید. چون مردم الان در همه چیز بی حوصله شدند. یک وقتی مهمان که می آمد خود حاج خانم می پخت، حاجی خانم به سن رسید و حوصله و وقت نشد گفتند از رستوران غذا می خریم، آشپزخانه تبدیل به غذای بیرون شد. غذای بیرون هم دیدند گران است گفتند ساندویچ بخوریم. ساندویچ هم دیدند باید بایستی جویید گفتند آبمیوه می خوریم، حوصله جویدن هم ندارند.
شریعتی: به قرار قرآنی مان رسیدیم، ان شاءالله برمی گردیم ادامه فرمایشات شما را بشنویم. خیلی ممنون و متشکرم از توجه عزیزانمان. امروز صفحه 381 را به اتفاق تلاوت خواهیم کرد. آیاتنورانی سوره مبارکه نمل را می شنویم. امروز سالروز شهادت شهید محراب آیت الله دستغیب هم هست، چقدر خوب است یاد بکنیم و ثواب تلاوت قرآن را هدیه بکنیم به روح بلند ایشان و همه ی شهدای محراب، شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع سلامت و مدافع حرم و مدافع امنیت که ان شاءالله از ثواب و برکاتش همه بهره مند بشویم و آن ها را هم یاد بکنیم و سهیم و شریک. بازمی گردیم با احترام همراه شما و در کنار شما.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». با احترام و با افتخار همراه شما هستیم و در کنار شما. برای مشارکت در قربانی ماه جمادی الاول عزیزانمان تا ساعت 12 امشب فرصت دارند که ان شاءالله صدقات، نذورات و هدایایشان را برای دوستانمان بفرستند که ان شاءالله قربانی این ماه با شکوه هر چه تمام تر انجام بشود. هم می توانید به کانال ما در سروش و ایتا، هم به سایت ما مراجعه بکنید، هم با شماره گیری کد دستوری *780*3131# این اتفاق ان شاءالله بیفتد. یک خاطره ای بنا بود از شهید دستغیب برای ما بگویید حاج آقای قرائتی.
حجت الاسلام قرائتی: بله، شما فرمودید که سالگرد شهادت شهید دستغیب است. من از نوه ی ایشان که طلبه ی جوان بود آمده بود به ستاد نماز تهران، این خاطره را از ایشان شنیدم. می گفت من یک روز از خانه آمدم بیرون دیدم یک کسی چاقو برداشته این نایلون های کیسه زباله را با چاقو پاره می کند. گفتم چرا چنین می کنی؟ گفت زباله را می ریزد در کوچه و کثیف می شود. گفت می خواهم ببینم شما آخوندها چه می خورید، پوست موز است، پوست پرتغال است، پوست سیب است، پوست هندوانه است، پوست پیاز است، می خواهم ببینم چیست. من خیلی جا خوردم که یک کسی که آیت الله است، کتاب های بسیار مفیدی نوشته است، خودش تکه تکه شده است، شهید شده است، یک آیت الله شهید را نوه اش را می خواهم ببینم که چه می خورد. مردم این قدر حساس هستند. این همه وظیفه ما را تشکیل می دهد که مواظب باشیم ولو ماشین مفت است ولی اگر قیمتی است سوار نشویم. یعنی باید هر جای زندگی ما را فیلمبرداری کردند رنگ ما نپرد. بعضی از ما زندگی هایمان درست نیست، مواظب باشیم مردم ما را زیر نظر دارند. این یک مسئله از شهید دستغیب بود.
شریعتی: خدا رحمتشان کند. با ایشان مانوس و مشهور بودید؟
حجت الاسلام قرائتی: بله. دو سه بار خدمت ایشان رسیدیم، یک بار هم یک قصه ای نقل کرد خوشمزه بود. گفت یک کسی بالای منبر بود در یک جلسه ای، من هم وارد شدم. یک مرتبه گفت آیت اللهدستغیب صاحب گناهان کبیره تشریف آورد. کتاب گناهان کبیره نوشته ایشان است. ایشان می گفت آقاجان من گناهان کبیره نوشتم قلب سلیم را هم نوشتم، بگو صاحب قلب سلیم وارد شد، چرا می گویی صاحب گناهان کبیره. حالا او هم ممکن است قرضی نداشته باشد ولی این طور گفت. مردم خیلی حساس هستند و سایت ها هم الان دامن می زنند، هر چه می خواهند می گویند. من که خودم نه آیت الله هستم، نه طلبه هستم، الان چند تا زن دارم خودم خبر ندارم. پلیس جلوی خانم را گرفته است و گفته چرا یک طرفه می روی، گفته به شما ربطی ندارد من خانم آقای قرائتی هستم. گفتم نه من رانندگی بلد هستم، نه خانمم رانندگی بلد است. حالا من چه کنم. حالا من کسی نیستم ولی بزرگ ها را حفظ کنید. شهید آیت الله دستغیب، امام، انقلاب، مواظب باشیم هر چه می خواهیم به کسی نگوییم.نمی گویم پاک هستیم و هیچ عیبی نداریم، ممکن است یک لغزش هایی در زندگی ما باشد، معصوم که نیستیم. ولی بیخود آبروی کسی را لگد مال نکنیم. اگر من به شما بگویم بیایید برویم به مکه مجانی، خرجتان با من، فقط یک دو مثقال لجن به کعبه بمالید. هیچ کس حاضر نیست بیاید. ده ها میلیون این روزها پول حج می شود، می گوید کل خرج حج تو با من فقط یک مثقال لجن بمال، نمی مالیم. امام صادق به کعبه نگاه کرد گفت کعبه عزیز هستی، بعد گفت آبروی مومن از تو هم عزیزتر است. شما که لجن حاضر نیستید به کعبه بمالی چرا لجن به آبروی مومن می زنی. یک مقدار مواظب باشیم. هر چه را نقل نکنیم، هر چه را نگوییم، هر چه را برای همدیگر اس ام اس نکنیم. قرآن یک آیه دارد. می گوید کسانی که دوست داشته باشند یک کسی ضایع بشود، مثلاً می گویند فلانی این گونه شد و بد قهقهه می خندند، لذت می برند که یک نفر… . ما داریم یک کسی در برف راه می رود، لیز می شود می افتد، ما می خندیم. یعنی به افتادن او ما می خندیم. بوق می زنیم یک نفر می پرد بالا، ما می خندیم که این با بوق ماشین ما پرید بالا. اگر بخندیم و شاد بشویم به این که یک مسلمانی ضایع بشود این بلا به سر خودمان می آید. یعنی منتظر باشیم یک زمانی به ما خواهند خندید. نخندیم تا به ما نخندند، عیب مردم را بپوشانیم تا عیب ما پوشیده باشد. امام در مناجاتش می گوید: «حَتّی کَأَنّی لا ذَنبَ لِی» خدایا تو با من جوری رفتار می کنی که انگار هیچ گناهی نکردم، اصلاً به روی خودت نمی آوری که من گناه کردم. «حَتّی کَأَنّی لا ذَنبَ لِی». یک جای دیگر می گوید من هر چه گناه می کنم می پوشانی، «حَتّی کَانّی صَحیَیتَنی» انگار تو از من خجالت می کشی. خدا با ما این گونه رفتار می کند، چرا ما آبروی مردم را لجن مال می کنیم. چه کسی با چه کسی رابطه دارد، … اگر سندی ثابت شد که بردند و خوردند بعد از این که سند ثابت شد بگویید. ما اول می گوییم و آبرویش را می ریزیم، بعد می گوییم معذرتمی خواهم. خیلی جا این گونه شده است.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. و سپاسگزارم از لطف و محبت شما و متشکرم از توجه عزیزانمان. بهترین ها را برای همه ی شما از خداوند متعال مسالت می کنم. حاج آقای قرائتی دعا کنند و آمین بگوییم و برویم مدینه و به نبی مکرم اسلام با دل و جان سلام بکنیم.
حجت الاسلام قرائتی: خدایا هر چه به عمر ما اضافه می کنی به ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص و برکت ما بیفزا. مشکلات فرد و جامعه و دولت و ملت ما را رفع کن. در مملکت ما سه گروه هستند: افرادی که واقعاً می خواهند خدمت کنند تمام الطاف خود را بر آن ها نازل بفرما. افرادی که واقعاً می خواهند خیانت کنند، خدایا نقشه هایشان را نقش بر آب قرار بده. افرادی که ناشی هستند، نیت ندارند ولی عملکردشان ضایع کردن این و آن است. آن ها را هم توفیق توبه به آن ها مرحمت کنید. چند روز دیگر بیشتر نیستیم برویم سمت خدا، نه سمت خدای تلویزیون. شب های طولانی زمستان، شب ها 14 ساعت است، 5 دقیقه با خدا حرف بزنیم چه اشکالی دارد. 13 ساعت و نیم با خلق خدا حرف بزن، یک ربع آن را هم با خدا حرف بزن. و السلام علیکم و رحمه الله.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از حاج آقای قرائتی. باز هم ایام ولادت حضرت زینب کبری(س) را خاصه به پرستاران عزیز که این ایام، این ماه ها، این سال ها، شلوغ و پرفراز و نشیبی بوده برای همه ی آن ها تبریک می گویم و ان شاءالله همه شان سلامت و عاقبت بخیر باشند. وقت، وقت خداحافظی است. فردا ان شاءالله با حضور حاج آقای میرهاشم خدمتتان خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد. «وَ آخِرُ دَعوَانا أَنِ الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العَالَمِینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطاهِرین».