امر به معروف و نهی از منكر – 19

موضوع: امر به معروف و نهي از منكر – 19
تاريخ پخش: 75/02/27

بسم الله الرّحمن الرّحيم

دليل اين كه هفته اول ماه محرم را هفته امر به معروف و نهي از منكر ناميده‌اند اين است كه امام حسين(ع) وقتي به كربلا رفت فرمود: هدف رفتن من به كربلا اين است كه مي‌خواهم امر به معروف را زنده كنم، نهي از منكر را زنده كنم.
1- امر به معروف و نهي از منكر نشانه عشق به مكتب است
امر به معروف يعني خوبي‌ها را تشويق كنيد به خوبي دستور بدهيد «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/3). نهي از منكر يعني جلوگيري از بدي. حداقل عبوس كني. توي صورت گناه كار نخنديم. بعد با زبان بگوييم نكن. بعد اگر قدرت داشتيم با قدرت جلوي او را بگيريم.
سفارش به خوبي حتمًا نبايد با زبان باشد گاهي انسان كاري را انجام مي‌دهد كه با عمل سفارش به خوبي مي‌كند. وقتي، آن معلم ايثارگر كليه‌اش را به شاگردش مي‌دهد و آقاي حبيبي معاون اول رئيس جمهور جلوي چشم آن همه معلم خم مي‌شود و دست معلمي را كه به شاگردش كليه داده را مي‌بوسد، با عمل مي‌گويد: زنده باد اين كار شما كه در عزاي امام حسين(ع) شركت مي‌كنيد و اشكي مي‌ريزيد. يعني زنده باد مظلوم، مرگ بر ظالم. وقتي، امام صادق(ع) نشسته بود جوان شانزده ساله‌اي وارد مي‌شود و امام صادق(ع) به احترام اين جوان بلند مي‌شود. همه مي‌گويند اين جوان كيست كه امام به احترام او بلند شد؟ مي‌گويند هشام بود.
مگر اين بچه شانزده ساله چه هنري از خودش نشان داده؟ مي‌گويند ايشان به قدري قشنگ حرف مي‌زند كه با هر كسي حرف مي‌زند ثابت مي‌كند امام بر حق چه كسي است. از بس منطق او قوي است. بزرگان نيز نمي‌توانند در مقابلش دوام بياورند.
امام(ره) وقتي مي‌فرمايد كاش من يك پاسدار بودم اين امر به معروف است. همه‌ي كارهاي خير معروف است و همه‌ي كارهاي شرّ منكر است. امر به معروف نشانه‌ي عشق انسان به مكتب است. كسي كه چيزي را دوست دارد هميشه از آن تعريف مي‌كند. وقتي مي‌گوييم آقا تو اين كار را بكن معلوم است دينم را دوست دارم و مي‌خواهم كه طرف داران دينم زياد شوند. مادر كه امر به معروف مي‌كند چون بچه‌اش را دوست دارد. كساني كه كار خوب و بدي را مي‌بينند، كاري ندارند و مي‌گويند به ما چه! پيداست كه عاشق نيست، بي درد است. و بي دردي بزرگترين درد است.
2- امر به معروف و نهي از منكر نشانه عشق به انسان است
قديمي‌ها يك فحش كه مي‌خواستند به كسي بدهند مي‌گفتند: ‌اي بي درد! بي درد يعني بي خيال. امر به معروف نشانه عشق انسان به انسان است. ما مسير آب را درست كنيم. بعد هر جا رفت كه رفت. هر خرابي به بار آورد كه آورد. ما سيگار بكشيم دودش به حلق هر كس رفت كه رفت. امام حسين(ع) قبل از اين كه وارد كربلا شود به يارانش فرمود: هر چه مي‌توانيد با اسب و قاطر آب جمع كنيد. مقدار زيادي آب ذخيره كردند. حُرّ با هزار سرباز رسيد. تشنه بود. امام حسين(ع) فرمود: به حُرّ آب بدهيد. حُرّ با هزار نفر آمده امام حسين(ع) را بكشد؛ اما بالاخره انسان است و تشنه و بايد به انسان تشنه آب داد.
امام صادق(ع) با جمعيتي مي‌رفتند. شخصي از فرط تشنگي افتاده بود. امام(ع) فرمود: برويد و ببينيد چرا افتاده. دويدند و رفتند. گفتند: آقا از تشنگي دارد مي‌ميرد. فرمود: به او آب بدهيد. گفتند: آقا يهودي است. فرمود: باشد، به او آب بدهيد، مگر من گفتم چه ديني دارد؟ انسان بايد انسان را دوست داشته باشد.
به اميرالمؤمنين(ع) گفتند: لشكريان معاويه ريخته‌اند در يك شهري، يك خانمي بوده مسلمان نبوده، اما مقداري طلا در دستش بوده يا خلخال به پايش بوده، طلاي آن خانم را دزديده‌اند. اميرالمؤمنين(ع) فرمود: اگر انسان از غصه بميرد و دق كند جا دارد. ولو مسلمان نيست اما كشور اسلامي بايد امنيت داشته باشد.
3- همه نيازمند نصيحتند
همه‌ي ما بايد پليس باشيم. يك ماشين خلاف مي‌رود همه بايد بوق بزنند. يك كسي دارد آب نمك پاي خيابان مي‌ريزد همه داد بزنند. داريم که: «وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ» (كافي/ج‌1/ص‌403) رهبران و بزرگان را بايد به آن‌ها تذكر داد. ظهر عاشورا يك سرباز گمنام آمد پيش امام حسين(ع) و گفت: آقا ظهر شده است. فرمود: ظهر شده؟ خدا شما را از نمازگزاران قرار دهد. يعني گاهي مواقع بايد به امام حسين(ع) هم گفت: «حَيَّ عَلَى الصَّلاة». حديث داريم: امامان ما، اولياء خدا گاهي به ياران‌شان مي‌گفتند: «عِظْنِي» يعني موعظه كن مرا.
من از آيت الله حاج شيخ علي پناه اشتهاردي يكي از علماي وارسته قم كه جاي آيت الله اراكي نماز مي‌خواند، پرسيدم: «عِظْنِي» يعني چه؟ آخر درست است كه امام صادق(ع) به يك فرد عادي بگويد: مرا موعظه كن؟ ايشان هم گفت: من اين سؤال را از يكي از علماي ديگر كرده‌ام. آن عالم بزرگوار گفت: هر عضوي عبادتي دارد. عبادت گوش اين است كه حرف حق بشنود. اگر آدم‌هاي حسابي همه‌اش بگويند و هيچ وقت نشنوند معلوم مي‌شود كه از عبادت گوش محرومند، همان طور كه حق گفتن عبادت است، حق شنيدن هم عبادت است.
حديث داريم هر كس بگويد: من اهل بهشتم، همان اهل جهنم است. قالَ رَسُولُ الله(ص): «مَنْ قالَ إِنِّي خَيْرُ النَّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النَّاسِ وَ مَنْ قَالَ إِنِّي فِي الْجَنَّةِ فَهُوَ فِي النَّارِ» (النوادر راوندي/ص‌10). حاج حسين فاطمي استاد اخلاق مي‌گفت: قَالَ رَسُولُ الله(ص): «مَنْ قَالَ أَنَا عَالِمٌ فَهُوَ جَاهِلٌ» (منيةالمريد/ ص‌137) هر كس بگويد من مي‌دانم او نمي‌داند. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «ثَمَرَةُ العِلْمِ الْعِبادَةُ» (غررالحكم/ص‌64) اگر علم به تو تواضع داد و تو را با مردم همسو كرد بدان اين علم تو مفيد است.
با يكي از علماي تهران رفته بوديم عقد دختري. من نماينده‌ي عروس بودم كه عقد بخوانم و او هم نماينده داماد. منتهي عقد دختر بايد با اجازه‌ي پدرش باشد. ما گفتيم: پدر دختر چه كسي است؟ گفتند: فلاني. گفتم: شما اجازه مي‌دهيد كه عقد دخترتان را براي آقاي فلان بخوانيم؟ گفت: بله. تا رفتم بخوانم آن روحاني ديگر گفت: نه صبر كن. گفتم: صبر كردن نمي‌خواهد عروس و پدرش بله را گفتند. گفت: نه عموي عروس كيه؟ شوهر خاله عروس كيه؟ و… ما ديديم از همه كس و كارهاي عروس ايشان اجازه مي‌گيرد. من گفتم: آقا در رساله نوشته‌اند عروس و پدر عروس بگويند بله، آن وقت تو از همه‌ي اين‌ها اجازه مي‌گيري. گفت: ببين فاميل‌ها آمده‌اند و نشسته‌اند، اگر ما فقط از پدر عروس اجازه بگيريم و بخوانيم، اين‌ها مي‌گويند: ما رفتيم آن جا يك باقلا خورديم و برگشتيم كسي هم به ما محلي نگذاشت. اما اگر از همه‌ي فاميل‌ها اجازه گرفتيم، اين‌ها مي‌گويند: با اجازه‌ي ما عقدش را بستند. اصلاً من گفتم عقدش را بخوان و گرنه آقا عقد نمي‌خواند! وقتي خودشان را دست اندركار مي‌دانند يكي پتو مي‌آورد يكي ظرف مي‌آورد يكي فرش مي‌آورد و بالاخره جهازيه جور مي‌شود. گفتم ببين اين‌ها ديگر توي رساله نيست.
من اگر صد سال ديگر در حوزه باشم اين فوت و فن‌هاي آخوندي را بلد نيستم. اين طور نيست. چون شما تاريخ كربلا را خوانده‌اي نيازي به روضه نداري؟
4- امر به معروف و نهي از منكر نشانه عشق انسان به جامعه است
امر به معروف نشانه عشق انسان به جامعه است چون جامعه‌اي كه ما در آن زندگي مي‌كنيم خوبي و بدي‌اش به همه سرايت مي‌كند. شما الآن مي‌روي اسفناج بخري مي‌بيني گران شده چرا؟ مي‌گويد چون كه بنزين گران شده است. مي‌گويم: آقا چه ربطي است بين اسفناج و بنزين؟ به هر حال يك چيزي كه گران مي‌شود روي همه چيز اثر مي‌گذارد.
شما به يك شهري مي‌روي يك نفر از آن شهر سرشما را كلاه مي‌گذارد. مي‌گويي مردم آن شهر كلاه بردارند. امر به معروف نشانه تولّي و تبرّي است. دين ما دين حبّ و بغض است. زنده باد حسين(ع) مرگ بر يزيد. عاشورا يعني حسين جان! تنها نيستي و يعني يزيد! اين طور نيست كه حسين(ع) را كشتي و رفت. ما تا آخر تاريخ بر تو لعنت خواهيم فرستاد. تو «سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ» را كشته‌اي.
در كعبه سنگي داريم به نام سنگ حجرالاسود كه سياه است و آن را مي‌بوسند. يك فرسخي مكه زميني است به نام منا، يك ستون يك متر در دوازده متر، از همه‌ي دنيا آن جا جمع مي‌شوند نه قيافه همديگر را مي‌شناسند و نه زبان همديگر را مي‌فهمند و به آن سنگ مي‌زنند. سنگ‌ها هم اندازه‌ي سنگ‌هايي است كه به نان سنگك چسبيده. هر كسي هم بايد هفت سنگ بزند و همه هم مي‌فهمند كه دارند يك كار مي‌كنند و آن هم اين است كه دارند به شيطان سنگ مي‌زنند.
در شب عيد قربان هم يك و نيم ميليون كفن پوش در بيابان خوابيده‌اند و همه اين را مي‌فهمند كه بايد بي رنگ شد و از پوست خودمان بيرون بياييم. يك زماني بايد به اين قيافه‌ها بمانيم و هارت و پورت‌ها را كنار بگذاريم؛ حج ساكت است سكوتي كه هزار پيام دارد.
در زمان شاه يكي از هيأت‌هاي عزاداري اهواز گفتند: براي مبارزه با شاه هيچي نگوئيم و راه برويم. يك پرچم سياه به دست گرفتند و راه رفتند. رئيس شهرباني آن زمان اين‌ها را خواسته بود و گفته بود كه آخر يك چيزي بگوييد. گفتند: نه چيزي نمي‌گوييم. اين نگفتن بيشتر اين‌ها را سوزانده بود. گاهي سكوت از صد تا فحش بدتر است. شما مي‌آييد پيش من و مي‌گوييد: فلاني چه طور آدمي است؟ فلاني بگذار دهانم رام باشد! بگذار دهانم رام باشد پدرش درآمد. گاهي سكوت معناي صد غيبت دارد. دين ما ديني است كه بايد بگوييم كي بد است و كي خوب است. تشويق حافظان قرآن باعث شد كه دو ميليون توي خط قرآن بيفتند.
5- امر به معروف و نهي از منكر نشانه فطرت بيدار است
امر به معروف و نهي از منكر نشانه فطرت بيدار است. سينه‌هايي كه هر چه سيگار مي‌كشد سرفه نمي‌كند، پيداست كه اين ريه دودكش شده است. عكس العمل نشان نمي‌دهد. آدمي كه گناه ديد و خم به ابرو نياورد پيداست اين آدم مريض شده.
6- امر به معروف و نهي از منكر تذكر به عالم و تعليم به جاهل و تقويت اراده است
امر به معروف حضور و غياب واجبات است. امر به معروف تذكر و آگاه كردن افراد جاهل است. امر به معروف تذكر به عالم و تعليم به جاهل است. اگر طرف مي‌داند، تذكر مي‌دهيم ممكن است يادش برود و اگر هم نمي‌داند به او ياد مي‌دهيم. امر به معروف تقويت اراده ماست. افراد ضعيف را با امر به معروف مي‌شود تقويت كرد. كما اين كه امر به منكر هم اراده را تقويت مي‌كند.
7- اثر حرف و سخن
حرف و كلمه اثر مي‌كند. ما به شاه سيلي نزديم، براي او تير رها نكرديم، فقط گفتيم: مرگ بر شاه! لب تكان خورد و شاه هم گذاشت و رفت.
جواني آمد پيش يك روحاني گفت: آقا چيه شما با «أَنْكَحْتُ، قَبِلْتُ» دختري كه يك ساعت پيش بر من حرام بوده وقتي كه شما عقدش را خواندي بر من حلال مي‌شود؟ اين دو كلمه چيه كه حرام را حلال مي‌كند؟ آقا گفت: شما به من علاقه داريد؟ گفت: بله. تا اين را گفت آقا حرف تندي به اين جوان زد. تا جوان حرف تند را شنيد خيلي عصباني شد. بعد روحاني گفت: علاقه به من داري؟ گفت: نه. روحاني گفت: تو در ده دقيقه پيش به من علاقه داشتي اما حالا نداري پس كلمه مي‌تواند علاقه را از بين ببرد. همان نقشي كه كلمه دارد اين كلمه هم مي‌تواند اين كار را بكند.
مقام معظم رهبري فرمودند: ما يك ميليارد مسلمان داريم. اگر هر روز يك دسته بگويد: آمريكا نكن، هر چه اسلحه ‌هاي مدرن هم داشته باشد، حرف خيلي اثر دارد. زور حرف از زور شمشير بيشتر است. امام حسين(ع) در روز عاشورا از نظر شمشيري شكست خورد اما زينب(س) به خاطر سخنراني هايش در كوفه و شام آبروي بني اميه را برد. نقش سخنراني او بود كه به نقش شمشير امام حسين(ع) هم قدرت داد.
يك جمله هزار و چهارصد سال پيش امام حسين(ع) فرمود، به تمام زبان‌هاي دنيا قابل ترجمه است: «هَيْهاتَ مِنّا الذِّلَّةُ» من زير بار ذلت نمي‌روم؛ و اين يك كلمه استاندارد بين المللي است. اين را مي‌شود روي تمام ديوارهاي دنيا نوشت. سر به ني مي‌دهم، تن به ذلت نمي‌دهم.
8- اثر بد قمه زني و بد كردن شيعه در جهان
به عشق امام حسين(ع) قمه مي‌زني. اين كار توي ايران مي‌دانند كه تو عاشق امام حسين(ع) هستي و به خاطر خدا قمه مي‌زني؛ اما اگر فيلم اين را در دنيا نشان دهند همانطور كه چند بار در اروپا نشان دادند و بعد هم يك دكتري آمد نشست و گفت: شيعه‌ها يك مرضي دارند به نام خودآزاري يعني به خودشان مي‌زنند و اين يك مرض رواني است. خوب او نمي‌فهمد كه شما عاشق هستيد.
الآن موج بسيار تندي به سمت شيعه گرايي راه افتاده كه همه دنيا مي‌گويند شيعه كيه؟ چون كسي بود كه امام خميني(ره) را تحويل داد. يعني تنها كسي كه زير بار اسرائيل نرفت لبنان بود. مي‌بينند شيعه‌هاي لبنانند و مخالفين انقلاب هم به فكر افتاده‌اند كه چهر ه‌ي انقلاب را زشت جلوه دهند.
بعد هم فيلم قمه زدن را نشان مي‌دهند بعضي از كارهايي كه ما به قصد عبادت مي‌كنيم آن‌ها چون توجه ندارند از آن فيلم تهيه مي‌كنند و روي آن تحليل مي‌كنند و به دنيا مي‌گويند: اگر مي‌خواهيد شيعه بشويد يعني همچين بشويد. ما بايد مواظب باشيم دنيا، دنيايي است كه همه از همديگر خبر دارند. عزاداري بايد طوري باشد كه اگر فيلمش را هر جايي نشان دادند بگويند: بله اين‌ها عزادارند. كجا امام صادق(ع) قمه زد؟
عزاداري نشانه عاطفه است. انسان وقتي ديد يك مظلوم قطعه قطعه شد، بايد داد بزند. وقتي ما جمع مي‌شويم و مي‌گوييم يا حسين(ع) يعني مظلومان تاريخ فراموش نشويد.
وقتي يك نفر در فلسطين شهيد مي‌شود و ما يك خيابان در تهران به اسمش مي‌زنيم يعني بچه‌هاي فلسطين در مقابل اسرائيل بايستيد اگر هم شهيد شديد ما نام‌تان را در تهران زنده نگه مي‌داريم.
دليل اين كه حاجي‌ها بين صفا و مروه مي‌دوند چون هاجر به خاطر يك ذره آب دويد يعني خاطرات هاجر را فراموش نكنيد. هر حاجي عيد قربان يك گوسفند بكشد. چرا؟ براي اين كه ابراهيم(ع) بچه‌اش را خواباند كه بكشد. خداوند فرمود: نكش نمي‌خواستم خونش ريخته شود. مي‌خواستم دل از بچه بكني. فلسفه حج روضه خواني است. ابراهيم(ع) كاري كرد و خداوند به همه دنيا گفت كارش را بايد تا آخر تاريخ زنده نگه داريد. امام حسين(ع) كاري كرد از ابراهيم(ع) بزرگتر.
مواظب باشيم عزاداري هايمان مخلوط با گناه نشود. با كمال تأسف خوبي‌هاي ما هم پر از گناه است. امام حسين(ع) يك مناجات دارد كه مي‌فرمايد: خدايا خوبي هايمان گناه دارد. گناهانمان كه ديگر هيچ: «مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ» (إقبال‌الأعمال/ص‌348) عزاداري خوب است.
9- آفات عزاداري
1- صداي بلندگو كه اگر مزاحم شود گناه بزرگ است، مردم آزاري گناه است.
2- تبعيض در روضه خواني. من در ايام عاشورا روي منبر بودم يك عده از مسؤولين مملكتي آن منطقه آمدند پاي منبر من. يك مرتبه يكي از مسؤولين هيأت آمد پاي منبر و بچه‌ها را بلند كرد و به آقايان گفت: بياييد و بنشينيد. من گفتم: اين جا بانك صادرات نيست كه هر كس پول بيشتر دارد چاي پررنگتر بخورد. ما اين جا روضه امام حسين(ع) است. من اين صحنه را ديدم. گفتم: ديگر سخنراني نمي‌كنم. آقايان مسؤول بلند شويد. بچه‌ها بيايند سر جايشان، هر كس هر كجا بود بنشيند حالا كه براي هيأت پول داده معنايش اين نيست كه…
در غذاهايي كه مي‌دهيد اول به بچه‌ها بدهيد. با كمال تأسف در بعضي از هيأت‌ها اول به بزرگ‌ها مي‌دهند بعد بچه‌ها. به آدم‌هايي كه به نظرتان لات و لوتند به آن‌ها هم بدهيد.
يك آقايي در تهران ايام عزاداري غذا مي‌داد. آخر شب هم يك مشت از لات‌ها و چاقوكش‌هاي تهران مي‌رفتند پلو بخورند. يك شب گفت: شما براي سخنراني نمي‌آييد اما براي پلو مي‌آييد! حيا هم خوب چيزيه! اين لات‌ها هم برگشتند و گفتند: نمي‌خوريم. شب امام حسين(ع) را خواب ديد و فرمود: ياران مرا چرا دور كردي؟ بگذار اين‌ها پلوي مرا بخورند بعد هم مي‌آيند. اين‌ها هم بالاخره حسين(ع) را دوست دارند. ايشان فردا شب رفت آن جايي كه لات و لوت‌ها هستند گفت: آقا من ديشب شما را برگرداندم شرمنده‌ام. گفتند: آقا چه طور شد شرمنده شدي. گفت: ديشب امام حسين(ع) را خواب ديدم. فرمود: اين‌ها هم كه من را دوست دارند ردشان نكن. حالا ممكن است مثلاً يك كار خلافي هم بكنند اما ردشان نكن. اين لات‌ها به هم نگاه كردند گريه كردند و آمدند و حسيني هم شدند. چه حسيني!
مردم با امام حسين(ع) رفيق جان جاني هستند. چون او با خدا معامله كرد. او هستي‌اش را داد براي خدا و مردم هم هستي‌شان را براي امام حسين(ع) مي‌دهند. در سال روغن نباتي هم گيرش نمي‌آيد اما بهترين روغن را براي امام حسين(ع) مي‌گيرد. مردم قديم خانه هايشان را با خشت مي‌ساختند اما مساجد را با آجر مي‌ساختند.
مردم با خون حسين(ع) گره خورده‌اند. يك يا حسين(ع) مي‌گويي همه‌ي جوان‌ها جمع مي‌شوند. اما دنيا يك سمينار برگزار مي‌كند پلاكارد مي‌خواهد، كارت مي‌خواهد، ميز، نيمكت، صندلي، اين قدر دنگ و فنگ و خرج دارد. اما در هر مرحله يك سمينار براي حسين(ع) و با يك يا حسين(ع) كوچك و بزرگ همه جمع مي‌شوند.
10- ظهر عاشورا نماز جماعت در خيابان‌ها برگزار شود
منتهي زشت است ظهر عاشورا امام زمان(عج) سر نماز است، امام حسين(ع) هم سر نماز است. شما سينه بزنيد. ما بايد ظهر عاشورا يك نماز جماعت چهل ميليوني در خيابان‌ها داشته باشيم. منتهي بايد هر هيأتي برنامه ريزي كند.
1- ترافيك بوجود نياورد.
2- مقداري گوني يا موكت بگذارند روي فرغوني يا وانتي، مقداري قمقمه و آب بگذارند.
شما نمي‌دانيد نماز ظهر عاشورا وسط خيابان چه مزه‌اي دارد. يك مرتبه كه آدم مي‌گويد «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» (فاتحه/4)، احساس مي‌كند امام حسين(ع) هم مي‌فرمايد: «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» منتهي تا مي‌فرمود «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» يك تير مي‌خورد. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» (فاتحه/5)، يك تير ديگر.
نماز ظهر عاشورا سي و دو كلمه داشت. نماز امام حسين(ع) شكسته بود. دوم آمد و دهم شهيد شد. مسافرت هشت روزه. اما در اين سي و دو كلمه سي تير به امام حسين(ع) زدند.
آن وقت شما كه عزادارش هستي نمي‌خواهي دو ركعت نماز بخواني. اگر مداح و رئيس هيأتي به هواي اين كه به شعرش لطمه مي‌خورد، دسته‌اش به هم مي‌خورد و به خاطر اين‌ها از نماز غافل شود روز قيامت جواب براي امام حسين(ع) ندارند، اگر امام حسين(ع) از او سؤال كرد: خودم ظهر عاشورا سر نماز بودم تو چكاره بودي؟ مي‌گويد: آقا من مي‌خواستم دسته‌ام به هم نخورد. مي‌فرمايد: اصلاً من براي نماز شهيد شدم.
اذان با هم بگوييد. حديث داريم: هميشه وقتي صداي اذان را شنيديد شما هم يواش بگوييد. يك اذان و يك نماز هر كجاي ايران كه هستيد. منبرها را طول ندهيد. خطبه‌هاي عربي را كم كنيد و چه زيباست ديده‌ام بعضي از خطباي عالي را كه عوض سخنراني و خطبه سوره‌ي حمد را مي‌خواندند. مردم هم حمد و سوره‌ي نمازشان درست مي‌شود. سوره‌ي حمد را به جاي خطبه بخوانيم كه مردم بفهمند سوره‌ي حمد است.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2303

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.