امر به معروف و نهی از منکر – 19
موضوع: امر به معروف و نهی از منکر – 19
تاریخ پخش: 75/02/27
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دلیل این که هفته اول ماه محرم را هفته امر به معروف و نهی از منکر نامیدهاند این است که امام حسین(ع) وقتی به کربلا رفت فرمود: هدف رفتن من به کربلا این است که میخواهم امر به معروف را زنده کنم، نهی از منکر را زنده کنم.
1- امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق به مکتب است
امر به معروف یعنی خوبیها را تشویق کنید به خوبی دستور بدهید «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/3). نهی از منکر یعنی جلوگیری از بدی. حداقل عبوس کنی. توی صورت گناه کار نخندیم. بعد با زبان بگوییم نکن. بعد اگر قدرت داشتیم با قدرت جلوی او را بگیریم.
سفارش به خوبی حتمًا نباید با زبان باشد گاهی انسان کاری را انجام میدهد که با عمل سفارش به خوبی میکند. وقتی، آن معلم ایثارگر کلیهاش را به شاگردش میدهد و آقای حبیبی معاون اول رئیس جمهور جلوی چشم آن همه معلم خم میشود و دست معلمی را که به شاگردش کلیه داده را میبوسد، با عمل میگوید: زنده باد این کار شما که در عزای امام حسین(ع) شرکت میکنید و اشکی میریزید. یعنی زنده باد مظلوم، مرگ بر ظالم. وقتی، امام صادق(ع) نشسته بود جوان شانزده سالهای وارد میشود و امام صادق(ع) به احترام این جوان بلند میشود. همه میگویند این جوان کیست که امام به احترام او بلند شد؟ میگویند هشام بود.
مگر این بچه شانزده ساله چه هنری از خودش نشان داده؟ میگویند ایشان به قدری قشنگ حرف میزند که با هر کسی حرف میزند ثابت میکند امام بر حق چه کسی است. از بس منطق او قوی است. بزرگان نیز نمیتوانند در مقابلش دوام بیاورند.
امام(ره) وقتی میفرماید کاش من یک پاسدار بودم این امر به معروف است. همهی کارهای خیر معروف است و همهی کارهای شرّ منکر است. امر به معروف نشانهی عشق انسان به مکتب است. کسی که چیزی را دوست دارد همیشه از آن تعریف میکند. وقتی میگوییم آقا تو این کار را بکن معلوم است دینم را دوست دارم و میخواهم که طرف داران دینم زیاد شوند. مادر که امر به معروف میکند چون بچهاش را دوست دارد. کسانی که کار خوب و بدی را میبینند، کاری ندارند و میگویند به ما چه! پیداست که عاشق نیست، بی درد است. و بی دردی بزرگترین درد است.
2- امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق به انسان است
قدیمیها یک فحش که میخواستند به کسی بدهند میگفتند: ای بی درد! بی درد یعنی بی خیال. امر به معروف نشانه عشق انسان به انسان است. ما مسیر آب را درست کنیم. بعد هر جا رفت که رفت. هر خرابی به بار آورد که آورد. ما سیگار بکشیم دودش به حلق هر کس رفت که رفت. امام حسین(ع) قبل از این که وارد کربلا شود به یارانش فرمود: هر چه میتوانید با اسب و قاطر آب جمع کنید. مقدار زیادی آب ذخیره کردند. حُرّ با هزار سرباز رسید. تشنه بود. امام حسین(ع) فرمود: به حُرّ آب بدهید. حُرّ با هزار نفر آمده امام حسین(ع) را بکشد؛ اما بالاخره انسان است و تشنه و باید به انسان تشنه آب داد.
امام صادق(ع) با جمعیتی میرفتند. شخصی از فرط تشنگی افتاده بود. امام(ع) فرمود: بروید و ببینید چرا افتاده. دویدند و رفتند. گفتند: آقا از تشنگی دارد میمیرد. فرمود: به او آب بدهید. گفتند: آقا یهودی است. فرمود: باشد، به او آب بدهید، مگر من گفتم چه دینی دارد؟ انسان باید انسان را دوست داشته باشد.
به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: لشکریان معاویه ریختهاند در یک شهری، یک خانمی بوده مسلمان نبوده، اما مقداری طلا در دستش بوده یا خلخال به پایش بوده، طلای آن خانم را دزدیدهاند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اگر انسان از غصه بمیرد و دق کند جا دارد. ولو مسلمان نیست اما کشور اسلامی باید امنیت داشته باشد.
3- همه نیازمند نصیحتند
همهی ما باید پلیس باشیم. یک ماشین خلاف میرود همه باید بوق بزنند. یک کسی دارد آب نمک پای خیابان میریزد همه داد بزنند. داریم که: «وَ النَّصِیحَهُ لِأَئِمَّهِ الْمُسْلِمِینَ» (کافی/ج1/ص403) رهبران و بزرگان را باید به آنها تذکر داد. ظهر عاشورا یک سرباز گمنام آمد پیش امام حسین(ع) و گفت: آقا ظهر شده است. فرمود: ظهر شده؟ خدا شما را از نمازگزاران قرار دهد. یعنی گاهی مواقع باید به امام حسین(ع) هم گفت: «حَیَّ عَلَى الصَّلاه». حدیث داریم: امامان ما، اولیاء خدا گاهی به یارانشان میگفتند: «عِظْنِی» یعنی موعظه کن مرا.
من از آیت الله حاج شیخ علی پناه اشتهاردی یکی از علمای وارسته قم که جای آیت الله اراکی نماز میخواند، پرسیدم: «عِظْنِی» یعنی چه؟ آخر درست است که امام صادق(ع) به یک فرد عادی بگوید: مرا موعظه کن؟ ایشان هم گفت: من این سؤال را از یکی از علمای دیگر کردهام. آن عالم بزرگوار گفت: هر عضوی عبادتی دارد. عبادت گوش این است که حرف حق بشنود. اگر آدمهای حسابی همهاش بگویند و هیچ وقت نشنوند معلوم میشود که از عبادت گوش محرومند، همان طور که حق گفتن عبادت است، حق شنیدن هم عبادت است.
حدیث داریم هر کس بگوید: من اهل بهشتم، همان اهل جهنم است. قالَ رَسُولُ الله(ص): «مَنْ قالَ إِنِّی خَیْرُ النَّاسِ فَهُوَ مِنْ شَرِّ النَّاسِ وَ مَنْ قَالَ إِنِّی فِی الْجَنَّهِ فَهُوَ فِی النَّارِ» (النوادر راوندی/ص10). حاج حسین فاطمی استاد اخلاق میگفت: قَالَ رَسُولُ الله(ص): «مَنْ قَالَ أَنَا عَالِمٌ فَهُوَ جَاهِلٌ» (منیهالمرید/ ص137) هر کس بگوید من میدانم او نمیداند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «ثَمَرَهُ العِلْمِ الْعِبادَهُ» (غررالحکم/ص64) اگر علم به تو تواضع داد و تو را با مردم همسو کرد بدان این علم تو مفید است.
با یکی از علمای تهران رفته بودیم عقد دختری. من نمایندهی عروس بودم که عقد بخوانم و او هم نماینده داماد. منتهی عقد دختر باید با اجازهی پدرش باشد. ما گفتیم: پدر دختر چه کسی است؟ گفتند: فلانی. گفتم: شما اجازه میدهید که عقد دخترتان را برای آقای فلان بخوانیم؟ گفت: بله. تا رفتم بخوانم آن روحانی دیگر گفت: نه صبر کن. گفتم: صبر کردن نمیخواهد عروس و پدرش بله را گفتند. گفت: نه عموی عروس کیه؟ شوهر خاله عروس کیه؟ و… ما دیدیم از همه کس و کارهای عروس ایشان اجازه میگیرد. من گفتم: آقا در رساله نوشتهاند عروس و پدر عروس بگویند بله، آن وقت تو از همهی اینها اجازه میگیری. گفت: ببین فامیلها آمدهاند و نشستهاند، اگر ما فقط از پدر عروس اجازه بگیریم و بخوانیم، اینها میگویند: ما رفتیم آن جا یک باقلا خوردیم و برگشتیم کسی هم به ما محلی نگذاشت. اما اگر از همهی فامیلها اجازه گرفتیم، اینها میگویند: با اجازهی ما عقدش را بستند. اصلاً من گفتم عقدش را بخوان و گرنه آقا عقد نمیخواند! وقتی خودشان را دست اندرکار میدانند یکی پتو میآورد یکی ظرف میآورد یکی فرش میآورد و بالاخره جهازیه جور میشود. گفتم ببین اینها دیگر توی رساله نیست.
من اگر صد سال دیگر در حوزه باشم این فوت و فنهای آخوندی را بلد نیستم. این طور نیست. چون شما تاریخ کربلا را خواندهای نیازی به روضه نداری؟
4- امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق انسان به جامعه است
امر به معروف نشانه عشق انسان به جامعه است چون جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم خوبی و بدیاش به همه سرایت میکند. شما الآن میروی اسفناج بخری میبینی گران شده چرا؟ میگوید چون که بنزین گران شده است. میگویم: آقا چه ربطی است بین اسفناج و بنزین؟ به هر حال یک چیزی که گران میشود روی همه چیز اثر میگذارد.
شما به یک شهری میروی یک نفر از آن شهر سرشما را کلاه میگذارد. میگویی مردم آن شهر کلاه بردارند. امر به معروف نشانه تولّی و تبرّی است. دین ما دین حبّ و بغض است. زنده باد حسین(ع) مرگ بر یزید. عاشورا یعنی حسین جان! تنها نیستی و یعنی یزید! این طور نیست که حسین(ع) را کشتی و رفت. ما تا آخر تاریخ بر تو لعنت خواهیم فرستاد. تو «سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» را کشتهای.
در کعبه سنگی داریم به نام سنگ حجرالاسود که سیاه است و آن را میبوسند. یک فرسخی مکه زمینی است به نام منا، یک ستون یک متر در دوازده متر، از همهی دنیا آن جا جمع میشوند نه قیافه همدیگر را میشناسند و نه زبان همدیگر را میفهمند و به آن سنگ میزنند. سنگها هم اندازهی سنگهایی است که به نان سنگک چسبیده. هر کسی هم باید هفت سنگ بزند و همه هم میفهمند که دارند یک کار میکنند و آن هم این است که دارند به شیطان سنگ میزنند.
در شب عید قربان هم یک و نیم میلیون کفن پوش در بیابان خوابیدهاند و همه این را میفهمند که باید بی رنگ شد و از پوست خودمان بیرون بیاییم. یک زمانی باید به این قیافهها بمانیم و هارت و پورتها را کنار بگذاریم؛ حج ساکت است سکوتی که هزار پیام دارد.
در زمان شاه یکی از هیأتهای عزاداری اهواز گفتند: برای مبارزه با شاه هیچی نگوئیم و راه برویم. یک پرچم سیاه به دست گرفتند و راه رفتند. رئیس شهربانی آن زمان اینها را خواسته بود و گفته بود که آخر یک چیزی بگویید. گفتند: نه چیزی نمیگوییم. این نگفتن بیشتر اینها را سوزانده بود. گاهی سکوت از صد تا فحش بدتر است. شما میآیید پیش من و میگویید: فلانی چه طور آدمی است؟ فلانی بگذار دهانم رام باشد! بگذار دهانم رام باشد پدرش درآمد. گاهی سکوت معنای صد غیبت دارد. دین ما دینی است که باید بگوییم کی بد است و کی خوب است. تشویق حافظان قرآن باعث شد که دو میلیون توی خط قرآن بیفتند.
5- امر به معروف و نهی از منکر نشانه فطرت بیدار است
امر به معروف و نهی از منکر نشانه فطرت بیدار است. سینههایی که هر چه سیگار میکشد سرفه نمیکند، پیداست که این ریه دودکش شده است. عکس العمل نشان نمیدهد. آدمی که گناه دید و خم به ابرو نیاورد پیداست این آدم مریض شده.
6- امر به معروف و نهی از منکر تذکر به عالم و تعلیم به جاهل و تقویت اراده است
امر به معروف حضور و غیاب واجبات است. امر به معروف تذکر و آگاه کردن افراد جاهل است. امر به معروف تذکر به عالم و تعلیم به جاهل است. اگر طرف میداند، تذکر میدهیم ممکن است یادش برود و اگر هم نمیداند به او یاد میدهیم. امر به معروف تقویت اراده ماست. افراد ضعیف را با امر به معروف میشود تقویت کرد. کما این که امر به منکر هم اراده را تقویت میکند.
7- اثر حرف و سخن
حرف و کلمه اثر میکند. ما به شاه سیلی نزدیم، برای او تیر رها نکردیم، فقط گفتیم: مرگ بر شاه! لب تکان خورد و شاه هم گذاشت و رفت.
جوانی آمد پیش یک روحانی گفت: آقا چیه شما با «أَنْکَحْتُ، قَبِلْتُ» دختری که یک ساعت پیش بر من حرام بوده وقتی که شما عقدش را خواندی بر من حلال میشود؟ این دو کلمه چیه که حرام را حلال میکند؟ آقا گفت: شما به من علاقه دارید؟ گفت: بله. تا این را گفت آقا حرف تندی به این جوان زد. تا جوان حرف تند را شنید خیلی عصبانی شد. بعد روحانی گفت: علاقه به من داری؟ گفت: نه. روحانی گفت: تو در ده دقیقه پیش به من علاقه داشتی اما حالا نداری پس کلمه میتواند علاقه را از بین ببرد. همان نقشی که کلمه دارد این کلمه هم میتواند این کار را بکند.
مقام معظم رهبری فرمودند: ما یک میلیارد مسلمان داریم. اگر هر روز یک دسته بگوید: آمریکا نکن، هر چه اسلحه های مدرن هم داشته باشد، حرف خیلی اثر دارد. زور حرف از زور شمشیر بیشتر است. امام حسین(ع) در روز عاشورا از نظر شمشیری شکست خورد اما زینب(س) به خاطر سخنرانی هایش در کوفه و شام آبروی بنی امیه را برد. نقش سخنرانی او بود که به نقش شمشیر امام حسین(ع) هم قدرت داد.
یک جمله هزار و چهارصد سال پیش امام حسین(ع) فرمود، به تمام زبانهای دنیا قابل ترجمه است: «هَیْهاتَ مِنّا الذِّلَّهُ» من زیر بار ذلت نمیروم؛ و این یک کلمه استاندارد بین المللی است. این را میشود روی تمام دیوارهای دنیا نوشت. سر به نی میدهم، تن به ذلت نمیدهم.
8- اثر بد قمه زنی و بد کردن شیعه در جهان
به عشق امام حسین(ع) قمه میزنی. این کار توی ایران میدانند که تو عاشق امام حسین(ع) هستی و به خاطر خدا قمه میزنی؛ اما اگر فیلم این را در دنیا نشان دهند همانطور که چند بار در اروپا نشان دادند و بعد هم یک دکتری آمد نشست و گفت: شیعهها یک مرضی دارند به نام خودآزاری یعنی به خودشان میزنند و این یک مرض روانی است. خوب او نمیفهمد که شما عاشق هستید.
الآن موج بسیار تندی به سمت شیعه گرایی راه افتاده که همه دنیا میگویند شیعه کیه؟ چون کسی بود که امام خمینی(ره) را تحویل داد. یعنی تنها کسی که زیر بار اسرائیل نرفت لبنان بود. میبینند شیعههای لبنانند و مخالفین انقلاب هم به فکر افتادهاند که چهر هی انقلاب را زشت جلوه دهند.
بعد هم فیلم قمه زدن را نشان میدهند بعضی از کارهایی که ما به قصد عبادت میکنیم آنها چون توجه ندارند از آن فیلم تهیه میکنند و روی آن تحلیل میکنند و به دنیا میگویند: اگر میخواهید شیعه بشوید یعنی همچین بشوید. ما باید مواظب باشیم دنیا، دنیایی است که همه از همدیگر خبر دارند. عزاداری باید طوری باشد که اگر فیلمش را هر جایی نشان دادند بگویند: بله اینها عزادارند. کجا امام صادق(ع) قمه زد؟
عزاداری نشانه عاطفه است. انسان وقتی دید یک مظلوم قطعه قطعه شد، باید داد بزند. وقتی ما جمع میشویم و میگوییم یا حسین(ع) یعنی مظلومان تاریخ فراموش نشوید.
وقتی یک نفر در فلسطین شهید میشود و ما یک خیابان در تهران به اسمش میزنیم یعنی بچههای فلسطین در مقابل اسرائیل بایستید اگر هم شهید شدید ما نامتان را در تهران زنده نگه میداریم.
دلیل این که حاجیها بین صفا و مروه میدوند چون هاجر به خاطر یک ذره آب دوید یعنی خاطرات هاجر را فراموش نکنید. هر حاجی عید قربان یک گوسفند بکشد. چرا؟ برای این که ابراهیم(ع) بچهاش را خواباند که بکشد. خداوند فرمود: نکش نمیخواستم خونش ریخته شود. میخواستم دل از بچه بکنی. فلسفه حج روضه خوانی است. ابراهیم(ع) کاری کرد و خداوند به همه دنیا گفت کارش را باید تا آخر تاریخ زنده نگه دارید. امام حسین(ع) کاری کرد از ابراهیم(ع) بزرگتر.
مواظب باشیم عزاداری هایمان مخلوط با گناه نشود. با کمال تأسف خوبیهای ما هم پر از گناه است. امام حسین(ع) یک مناجات دارد که میفرماید: خدایا خوبی هایمان گناه دارد. گناهانمان که دیگر هیچ: «مَنْ کَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِیَ» (إقبالالأعمال/ص348) عزاداری خوب است.
9- آفات عزاداری
1- صدای بلندگو که اگر مزاحم شود گناه بزرگ است، مردم آزاری گناه است.
2- تبعیض در روضه خوانی. من در ایام عاشورا روی منبر بودم یک عده از مسؤولین مملکتی آن منطقه آمدند پای منبر من. یک مرتبه یکی از مسؤولین هیأت آمد پای منبر و بچهها را بلند کرد و به آقایان گفت: بیایید و بنشینید. من گفتم: این جا بانک صادرات نیست که هر کس پول بیشتر دارد چای پررنگتر بخورد. ما این جا روضه امام حسین(ع) است. من این صحنه را دیدم. گفتم: دیگر سخنرانی نمیکنم. آقایان مسؤول بلند شوید. بچهها بیایند سر جایشان، هر کس هر کجا بود بنشیند حالا که برای هیأت پول داده معنایش این نیست که…
در غذاهایی که میدهید اول به بچهها بدهید. با کمال تأسف در بعضی از هیأتها اول به بزرگها میدهند بعد بچهها. به آدمهایی که به نظرتان لات و لوتند به آنها هم بدهید.
یک آقایی در تهران ایام عزاداری غذا میداد. آخر شب هم یک مشت از لاتها و چاقوکشهای تهران میرفتند پلو بخورند. یک شب گفت: شما برای سخنرانی نمیآیید اما برای پلو میآیید! حیا هم خوب چیزیه! این لاتها هم برگشتند و گفتند: نمیخوریم. شب امام حسین(ع) را خواب دید و فرمود: یاران مرا چرا دور کردی؟ بگذار اینها پلوی مرا بخورند بعد هم میآیند. اینها هم بالاخره حسین(ع) را دوست دارند. ایشان فردا شب رفت آن جایی که لات و لوتها هستند گفت: آقا من دیشب شما را برگرداندم شرمندهام. گفتند: آقا چه طور شد شرمنده شدی. گفت: دیشب امام حسین(ع) را خواب دیدم. فرمود: اینها هم که من را دوست دارند ردشان نکن. حالا ممکن است مثلاً یک کار خلافی هم بکنند اما ردشان نکن. این لاتها به هم نگاه کردند گریه کردند و آمدند و حسینی هم شدند. چه حسینی!
مردم با امام حسین(ع) رفیق جان جانی هستند. چون او با خدا معامله کرد. او هستیاش را داد برای خدا و مردم هم هستیشان را برای امام حسین(ع) میدهند. در سال روغن نباتی هم گیرش نمیآید اما بهترین روغن را برای امام حسین(ع) میگیرد. مردم قدیم خانه هایشان را با خشت میساختند اما مساجد را با آجر میساختند.
مردم با خون حسین(ع) گره خوردهاند. یک یا حسین(ع) میگویی همهی جوانها جمع میشوند. اما دنیا یک سمینار برگزار میکند پلاکارد میخواهد، کارت میخواهد، میز، نیمکت، صندلی، این قدر دنگ و فنگ و خرج دارد. اما در هر مرحله یک سمینار برای حسین(ع) و با یک یا حسین(ع) کوچک و بزرگ همه جمع میشوند.
10- ظهر عاشورا نماز جماعت در خیابانها برگزار شود
منتهی زشت است ظهر عاشورا امام زمان(عج) سر نماز است، امام حسین(ع) هم سر نماز است. شما سینه بزنید. ما باید ظهر عاشورا یک نماز جماعت چهل میلیونی در خیابانها داشته باشیم. منتهی باید هر هیأتی برنامه ریزی کند.
1- ترافیک بوجود نیاورد.
2- مقداری گونی یا موکت بگذارند روی فرغونی یا وانتی، مقداری قمقمه و آب بگذارند.
شما نمیدانید نماز ظهر عاشورا وسط خیابان چه مزهای دارد. یک مرتبه که آدم میگوید «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4)، احساس میکند امام حسین(ع) هم میفرماید: «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» منتهی تا میفرمود «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» یک تیر میخورد. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (فاتحه/5)، یک تیر دیگر.
نماز ظهر عاشورا سی و دو کلمه داشت. نماز امام حسین(ع) شکسته بود. دوم آمد و دهم شهید شد. مسافرت هشت روزه. اما در این سی و دو کلمه سی تیر به امام حسین(ع) زدند.
آن وقت شما که عزادارش هستی نمیخواهی دو رکعت نماز بخوانی. اگر مداح و رئیس هیأتی به هوای این که به شعرش لطمه میخورد، دستهاش به هم میخورد و به خاطر اینها از نماز غافل شود روز قیامت جواب برای امام حسین(ع) ندارند، اگر امام حسین(ع) از او سؤال کرد: خودم ظهر عاشورا سر نماز بودم تو چکاره بودی؟ میگوید: آقا من میخواستم دستهام به هم نخورد. میفرماید: اصلاً من برای نماز شهید شدم.
اذان با هم بگویید. حدیث داریم: همیشه وقتی صدای اذان را شنیدید شما هم یواش بگویید. یک اذان و یک نماز هر کجای ایران که هستید. منبرها را طول ندهید. خطبههای عربی را کم کنید و چه زیباست دیدهام بعضی از خطبای عالی را که عوض سخنرانی و خطبه سورهی حمد را میخواندند. مردم هم حمد و سورهی نمازشان درست میشود. سورهی حمد را به جای خطبه بخوانیم که مردم بفهمند سورهی حمد است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»