ازدواج و فرزند آوری

برنامه سمت خدا 6 آذر 1400

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». بنویس که هر چه نامه دادم نرسید بنویس که یک نفر به دادم نرسید بنویس قرار من و او هفته بعد این جمعه که هر چه ایستادم نرسید «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج». سلام می‌کنم خدمت عزیزانم. خانم‌ها و آقایان، مخاطبان جان، مخاطبان خوب شبکه محترم افق، شنونده‌های خوب رادیو، ان‌شاءالله پاییزتان به خیر باشد و دل و جانتان گرم باشد و سبز باشد و بهاری. خیلی خیلی خوش آمدید به سمت خدای اولین روز هفته. حاج آقای قرائتی سلام علیکم و رحمه الله. شما هم خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام قرائتی: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم. ما هفته گذشته راجع به بحث فرزندآوری صحبت کردیم، راجع به ازدواج جوانان، راجع به ازدیاد نسل. نکته های خوبی را از منظر  قرآن و روایات شنیدیم. بحثمان ناتمام ماند و امروز با دل و جان  مشتاقیم  که ادامه فرمایشات شما را بشنویم.
حجت الاسلام قرائتی: من کتابی دستم رسید از آقای دکتر سیم فروش. از فوق تخصص های ممتاز است، یعنی نادر است. ایشان کتابی نوشته بود برای جمعیت، خواندم. فکر کردم این را من هم در تلویزیون بگویم. خودم هم پرونده ای  داشتم راجع به این بحث. چون من هر بحثی می کنم یک پرونده دارم. چند هزارتا پرونده دارم، هر مسئله خاصی باشد پرونده داریم. راجع به کنترل نفس دیدم و جمع کردم و گفتم این را بگویم.
شریعتی: هفته قبل که خیلی نکات خوبی را شنیدیم. خدا خیرتان بدهد ان شاءالله.
حجت الاسلام قرائتی: برای فرزند باید دعا کرد. قرآن مواردی داریم که راه های طبیعی را بروید. تغذیه و مراجعه به دکتر و آزمایش خون و آزمایش  قند، کارهایی که عقلا و دانشمندان  گفتند می رویم، ما مامور هستیم برویم. از اولیای خدا مریض شد دعا کرد. خدا گفت تا به دکتر نروی و دارو نخوری تو را خوب نمی کنم. «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن اَبوابِهِا» هر کاری را از راهش وارد شوید. یک آیه داریم در  قرآن که از در به خانه بروید، «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن اَبوابِهِا» یعنی از در به خانه بروید. من گفتم یعنی چه، مگر کسی از پشت بام به خانه می رود، همه مردم از در می روند، چه گفتنی دارد. بعد هم امام معنا می کند. امام صادق فرمود «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن اَبوابِهِا» نه این که یعنی از در، یعنی هر کاری را از راهش وارد بشوید. درِ خانه راه دارد، خواستگاری کردن راه دارد. هر کاری را از راهش وارد شوید. آن وقت راهش کجاست؟ با مشورت با عقلا، با مطالعه، با فکر. این یک راه است، یک راه هم دعا است. آدم دعا کند که از راه های بی گمان هم بشود. همه راه ها این نیست که طراحی ما است، گاهی وقت ها بیرون از فکر ما و طرح ما، یک راه دیگر هم وجود دارد. در اولاد، اولاد صالح مهم است. تعبیرها این است که همراه با اولاد که می گوییم بچه بیاورید جمعیت بیشتر  بشود، چه بچه ای بیاوریم. در روایات این طوری است. یکی می گوید: «ذُریَهً طَیِّبَ» دلنیشین. طیب، طیب خاطر، دلنشین. یعنی بچه را نگاه کنم این همان است که ما می خواستیم.
شریعتی: حالم خوب می شود  با نگاه کردن به او.
حجت الاسلام قرائتی: بله. «إنَّکَ سَمیعُ الدُعا». یک آیه داریم «قُرَهَ عَینی» بچه وقتی به او نگاه کردی باعث افتخارت بشود، در جامعه به تو عزت بدهد. یک آیه داریم: «حَبلی مِنَ الصالِحین» بچه باید صالح باشد. یک آیه داریم که ما به او اولاد دادیم منتها اولاد «وَ أَصلَحنَا لَهُ زَوجَهُ»، بعد می گوید: «کانُوا یُسَارِعُونَ فِی الخَیرَاتِ» این ها در کارهای خیر پیش قدم بودند. کارهای خیر انجام می دهند، سرعت در کار خیر هم  مهم است. هر کس می خواهد کار خیر بکند به او گفتند به شرطی خیر است که سه شرط را داشته باشد. یکی سریع؛ می خواهی عیدی بدهی زودتر بده. می خواهی یک کاری بکنی نگو حالا باشد برای بعد، دل طرف آب می شود.
شریعتی: می خواهی قرض بدهی زودتر بده.
حجت الاسلام قرائتی: بده. عجله کنید در کار خیر. این که می گویند  عجله کار شیطان است حرف درستی نیست. عجله در کارهای بد کار شیطان است، در کارهای خوب خودِ خدا گفته است «حَیَّ عَلَی الصَلاه» یعنی عجله کن، «عَجِّلُوا» یعنی عجله کن، «سابِقُوا» عجله کن، «وَاستَبِقُوا»، «سارِعُوا».این همه آیه داریم که سرعت بگیرید. منتها اول مشورت کنید، بعد از تحقیق. یعنی شما در ازدواج تحقیق کنید، عروس و داماد. این که به ما می خورد به ما نمی خورد. این کلمه کفو یعنی چه؟ کفو یعنی همتا. این عروس و داماد همتا هم باشند، یعنی مثل جفت کفش. نه ماشینشان به هم می خورد که ما بنز داریم او موتور گازی، ما خانه مان 500 متر است او خانه اش 40 متر است.  کفو یعنی اخلاق. یعنی وقتی تحقیقتان کامل شد دیگر معطل نکنید. حالا صبر کنیم خواهرمان  زایمان دارد، صبر کنید عمویمان مرده است سالگردش بیاید تمام بشود، صبر کنیم کنکور او تمام بشود، صبر کنیم بنایی تمام شود. بعد  از  آن که تحقیق شد دیگر عروسی را هم فوراً انجام دهید. گاهی وقت ها مدتی بین عقد و عروسی طول می کشد، در این واسطه شیطان می آیند یک چیزی از این فامیل به آن می گویند و بالعکس. لذا بعد از آن که  نمره تحقیق شما 20 بود، عجله کنید. بعد هم نگویید زشت بود. حالا من عصری عقد کردم فردا عروسی کنیم. قرآن یک آیه دارد می گوید هیچ کس حق ندارد سر به سر کسی بگذارد. تو چهارشنبه عقد کردی، شب جمعه عروسی کردی. چه عجله ای داشتی، حیا نکردی. قرآن می گوید: «غَیرُ مَعلُومین». چند بار این کلمه را گفته است. یعنی سر به سرش نگذار. همسر را عقد کرده است، اختیار با خودش است.  اول تحقیق، بعد از تحقیق فاصله نیفتد که راهی برای نفوذ شیطان ها پیدا بشود. اولاد خوب چیست؟ اولاد خوب کسی است که نسبت به پدر و مادرش تواضع کند، نسبت به پدر و مادر گردن کلفتی نکند. قرآن می گوید: «وَاحفِض لَهُما جَنَاحَ الذُّلِّ» بال محبتت را نسبت به آدم ها باز کن. به او نگو من فوق لیسانس هستم ولی تو سواد نداری. او نان مفت به تو داد خوردی فوق لیسانس شدی. من بگویم حجت الاسلام هستم ولی پدر و مادرم سواد  ندارد. او نان مفت داد به من خوردم که طلبه شدم. گاهی وقت ها یک مدرکی می گیریم، یک پستی، یک تخصصی، فکر می کنیم دیگر…. . من  خودم، یک بار دیگر هم این را گفتم تکرار کنم، بنده حجت الاسلام مثلاً رهبر  گنده حجت الاسلام روی خودمان می گذاریم، سرِ من عمامه دارد، عمامه پنبه دارد، پنبه برای کشاورز است. شکم من غذا داخلش است، غذا برای گندم و برنج و  هر چه هست برای کشاورز است. کفش من چرم است، چرم هم پوست گاو است، دامداری هم برای کشاورز است. یعنی منِ طلبه از مخ و شکم و پا  به این ها بدهکار هستیم. او من را تامین کرده است، حالا من باید دِینم را ادا کنم، من باید یک کاری برای این ها بکنم. در شان من نیست و در شان  من هست و این حرف ها را کنار بگذاریم. «وَاحفِض لَهُما جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَهِ»، این «مِنَ الرَّحمَهِ» هم  یک نکته دارد. بعضی دختر و پسرها، پدر و مادر را تر و خشک می کنند ولی می خواهند بعداً این در ماشینشان بگذارند ببرند اداره ثبت، سند خانه را به اسم خودشان بکنند. لذا این تواضع ها ماست مالی است. می گوید: «جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَهِ»، اگر بر اساس رحمت تواضع کردی ارزش دارد نه از روی کلک. چون گاهی وقت ها نان می دهد که تخم مرغ بردارد، علف می دهد که شیر بدوشد، تواضع می کند که این ها را به محضر ببرد سند خانه را به اسمش بکند.
شریعتی: و بعضی وقت ها این کار را می کند، یک دفعه مثلاً با ناراحتی و اخم و با منت. باز هم از روی رحمت و لطف نیست.
حجت الاسلام قرائتی: بله، این هم هست. از رحمت یعنی بر اساس سعه صدر باشد.
شریعتی: با عشق آن کار را انجام  بدهید.
حجت الاسلام قرائتی: روایت داریم: «مِن سَعادَهِ الرَجُل الوَلَدِ الصالِح» سعادت من این است که اولادم صالح باشد. چه کنیم که بچه مان صالح باشد؟ حالا ما نمی گوییم هر شب و هر روز به مسجد  برو ولی هفته ای یک بار هم نمی خواهی به مسجد بروی، سال 12 ماه است ماهی یک بار با بچه ات به مسجد برو. قرآن می گوید مسجد می روید بچه هایتان را هم ببرید. کدام آیه؟ دو تا آیه را به هم می چسبانیم این آیه درمی آید. یک آیه می گوید: «المالُ وَ البَنُون زینَهُ الحَیاهِ  الدُنیا» مال و اولاد زینت است. جای دیگر قرآن می گوید مسجد می روی زینت ببر. یک جا می گوید مال و زینت با خودتان به مسجد ببرید، یک جا می گوید مال و اولاد زینت است. یعنی یک پولی در جیبت بگذار آن جا یک فقیر گرسنه هم سیر بشود. دست بچه ات را هم بگیر او هم با امت اسلامی آشنا بشود. مسجد می روی بچه مان را ببریم. اولاد صالح این گونه است. گاهی هم با بچه مان حرف بزنیم. متاسفانه این برنامه ها و اینترنت و فضای مجازی دیگر فرصتی به پدر مادر که با بچه شان حرف بزنند یا گرفته است یا کم کرده است. یک خاطره از شهید محراب آیت الله مدنی یادم آمد بگویم. می گفت من داشتم می رفتم، پسرهای آقای حکیم هم جلوی من بودند. یکی از یک کسی سوال کرد. او برادرش گفت راست می گویی؟! تا گفت راست می گویی برادرش گفت مگر پریروز یا پریشب آقایمان ما را دعوت نکرد گفت سعی کنید یک دروغ هم در اعمالتان نباشد. می گفت من از  این فهمیدم که این آقای حکیم بچه هایش  را جمع کرده است، مرجع 90 ساله، گفته سعی کنید یک دروغ هم نگویید. خانواده ای که حدود 60 شهید داد. تنها خانواده ای که 60 شهید داده است آیت الله حکیم است. بچه، برادر، پسر، خواهر، یعنی فامیلشان بیش از 60 شهید دادند. چون آیت الله العظمی حکیم نوشت:  «کُفرُ وَ الهاد» یعنی مکتب صدام کفر و الهاد است. با این فتوا ریشه صدام را کند. مثل این که امام فرمود شیر نفت را ببندید سربازها از سربازخانه فرار کنید، یا میرزای شیرازی تنباکو را حرام کرد. یک فتوای این طوری داد و لذا وقتی صدام قدرتش را گرفت این ها را خرد  کرد.
شریعتی: یعنی هزینه این حرفش را هم داد.
حجت الاسلام قرائتی: مرجعیت این است. آدم است که دو دلار کف دستش بگذاری هر جا را بگویی امضا می کند. مرجع تقلید 60 نفر از فامیل هایش را به شهادت تقدیم می کند، می گوید  این جا ایشان کفر و نفاق است. خیلی این ها مهم است.
شریعتی: و خانواده اش را دعوت می کند و می گوید  یک دروغ هم نگویید.
حجت الاسلام قرائتی: بله. از این بگذریم. اگر می خواهید اولادتان صالح باشد باید خودتان هم صالح باشید. نمی شود در خانه با هر لباسی بگردیم بعد به بچه مان بگوییم حیا را مراعات کن. ما باید حیا را بیاوریم. اگر می خواهیم کشتی بگیریم اشکال دارد کشتی ما با حفظ حیا باشد؟! گاهی وقت ها بعضی فیلم ها، بعضی عکس ها، که عزیزان نشان می دهند این به حیا ضربه می زند، بعضی لباس ها به حیا ضربه می زند، بعضی آرایش ها به حیا ضربه می زند. در خانه برای شوهرت آرایش کن ولی وقتی می خواهی از خانه بیرون بروی آرایش نکن، افرادی تحت تاثیر قرار می گیرند. اولاد صالح باید خودمان صالح بشویم تا بچه هایمان هم صالح بشوند. ماهی چون در دریا است دیگر شنا یاد نمی گیرد، دیگر خودش شنا یاد می گیرد. فضای آب، فضای استخر و دریا و اقیانوس و رودخانه، فضایش خودش شناپرور است. خانه خوب خودش انسان صالح تربیت می کند، لازم نیست کاری کنیم. راجع به سقط جنین دو آیه در قرآن داریم. یک جا می گوید: «خَشیَهِ الاِملاق»، یک جا می گوید: «مِن الاِملاق». املاق یعنی فقر، از ترس فقر بچه هایتان را سقط نکنید. یک جا می گوید نه، «خَشیَهِ الاِملاق» فقیر هم نمی ترسد. می گوید  فردا چه خواهم کرد. قرآن می گوید وقتی می خواهی صدقه بدهی شیطان می گوید نده، فردا خودت پیری داری، کوری داری، وقف نکن. بچه هایت را بده. اتفاقاً افرادی آمدند نزد من که آقای قرائتی من می خواهم تمام اموالم  را وقف  کنم. یک مقدار نگاهش کردم  گفتم با خانمت دعوا است، گفته است بله. گفتم تو برای این که چیزی به زن و بچه ات نرسد از بغض آن ها می خواهی وقف کنی. این وقف ثواب ندارد، اگر برای خدا بود ثواب دارد نه الان که بغض گرفتی و عصبانی هستی. بچه هایم باید تامین  بشوند، نگویند این چه دینی است. لذا ملک خودت هم هست یک سوم این را حق داری وصیت  کنی. مثلاً من 90 میلیون دارم، 30 میلیونش برای کار خیر است، 60 میلیون  باید به بچه ها ارث بخورد. اگر همه مال خود  را وقف کنی بچه ها می گویند  این چه دینی بود پدر ما رفت و هیچ چیزی برای ما نگذاشت. این  کینه اسلام در نسل نو ممکن است ایجاد شود. حتی گفتند  یک سوم هم کمتر باشد، مثلاً 90 میلیون داری گفته است 30 میلیون، شما احتیاطاً 25 میلیون بدهید. یعنی بیش از آن مقداری که حقش است یک مقدار خودت هم بگذار بیشتر بشود  که بچه هایم خیر ببینند. چون گاهی وقت ها افرادی که خوردند  دین دارند. یک کسی وصیت کرده بود در مشهد که تولد امام حسین همه رقم غذاهای لذیذترین، گران ترین، بهترین، غذاها را بخرد و بدهد به پولدارترین مردم مشهد. اول می خواستند  عمل نکنند، فتوا دادند که آقا نوشته است مثلاً ما 30 رقم میوه داریم نوشته 30 رقم را بخرید. در هر رقم هم گران ترینش را بخرید  و هر کسی هم که وضعش خوب است بیاید. چه تفکری است. از امام پرسیدند که این را رد کنیم، وصیت را عمل نکنیم، فرمود نه طبق وصیت عمل کنید. مردم باید اعتماد کنند، بگویند  هر چه گفتیم می ماند، عمل می کنند. اگر گفتند  شکر برای تاسوعا است شما حق ندارید عاشورا بپزید، ولو عاشورا مهم تر از تاسوعا است ولی آن بانی گفته است می خواهم روز اباالفضل، روز تاسوعا، بدهم. بگذار خیالش راحت باشد. این اعتماد مهم است. به حضرت گفتند ایشان تمام اعمالش را وقف کرد. گفت مگر اولاد نداشت؟ گفتند چرا، می خواست به اولادش چیزی نرسد. همه را وقف خیر کرد. فرمود اگر به من گفته بودید  نمی گذاشتم این را در قبرستان مسلمانان خاک کنید، بروید یک جای دیگر  خاک کنید.
شریعتی: «خَشیَهِ الاِملاق».
حجت الاسلام قرائتی: بعضی فقیر هستند، از فقر می ترسند، بعضی فقیر هم نیستند نگران فقر هستند. ماشینش سالم است ولی همواره دغدغه دارد که نکند پنچر بشود، نکند، نکند. هم «الاِملاق» داریم و هم «خَشیَهِ الاِملاق». «الاِملاق» اقتصادی است، «خَشیَهِ الاِملاق» روانی است. مسئله دیگر این که اولاد زیاد، در جلسه قبل گفتیم، «کُنتُم قَلِیلاً فَکَثُّرَکُم» کم بودید اما زیاد شدید. این مهم است. یک دعایی است می گوید که «اللّهُمَّ نَشکُوا إلَیکَ» ما به خدا شکایت می کنیم. «فَقدِ نَبِیِّنا» پیغمبر از دنیا رفته است، «وَ غَیبَهَ وَلیِّنا» امام زمان هم که غایب است، «وَ کَثرَهِ عَدُوَّنا» دشمن ما هم زیاد است، «وَ قِلَّهِ عَدَدِنا» اما تعداد ما کم است. یعنی مومنین کم  هستند، کفار زیاد هستند، پس این که می گوید  آمار مسلمان ها کم است آه می کشد. «وَ قِلَّهِ عَدَدِنا» یعنی عدد کم ناله دارد. خدا وقتی می خواهد به پیغمبر منت بگذارد می گوید عدد شما را بالا بردیم. «إنَّا اَعطَیناکَ الکُوثَر» نسل زیاد به تو دادیم، «فَصَلِّ» و شکرانه این نسل زیاد این است که نماز بخوانید. جمعیت زیاد مانع دشمن است. در طول تاریخ هم این طوری است. در قرآن هم داریم که: «نَحنُ اَکثَرُ اموالَاً وَ اوُلاداً» ما آمارمان بیشتر از شماست. حتی سر آمار، سر استخوان پوسیده ها گاهی دعوا می کردند. دو قبیله با هم دعوا داشتند، این گفت ما بیشتریم، آن گفت ما بیشتریم، بعد از جر و بحث گفتند  سرشماری کنیم. یک گروه باخت. طبق نقلی آن که باخت گفت زن های حامله را دو تا حساب  کنیم یکی خود مادر، یکی بچه که در شکمش است. یک بار دیگر سرشماری کردند  باز باخت. گفت برویم قبرستان مرده هایمان را هم بشماریم. ما خیلی هایمان مرده است، ما بیشتر هستیم. رفتند  مرده ها را بشمارند آیه نازل شد، «اَلهاکُمَ التَکَاثُر/ حَتَّی زُرتُم المَقَابِرَ» سرگرم سرشماری هستید، کارتان به جایی رسید که رفتید قبرهای پدرانتان را بشمارید. استخوان پوسیده ها که باعث عبرت است الان باعث افتخار شده است. شما کجا هستید. این الان به درد اداره های ما هم می خورد، آمارزدگی. گاهی وقت ها آمار مهم نیست. امام حسین یک برادر داشت با وفا بود، یوسف ده برادر داشت بی وفا بودند. آمار مهم نیست.
شریعتی: این جا  از آن جاهایی است که باید به کیفیت توجه کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: بله. موانع فرزندآوری چیست. چطور بعضی ها از بچه دار شدن جلوگیری می کنند. یکی مایوس هستند. یعنی دیدند  فلان ماشین یک مرتبه ده ها میلیون اضافه شده است می گوید من چه کاسبی  کنیم، مثل دوچرخه که عقب بنز می دود. هر چه پا می زنیم به زندگی نمی رسیم. این حق هم با جوان ها است. یکی تسهیلات ازدواج را آسان کنیم. می شود افراد خیری بیایند خوابگاه متاهلی بسازند، اتاق های 20 متری، 30 متری، دانشجو ضمن این که چهار سال می خواهد درس بخواند همسر هم داشته باشد، سوییتی داشته باشد. خیلی کار خوبی است. خیرین می توانند این  کار را بکنند. رئیس های هیئت آدم های با عرضه ای هستند. جمعیت را به خیابان می کشند همه را هم غذا می دهند. کسی که دو هزار نفر را به خیابان کشید و ناهار داد نمی تواند یک جوان  را داماد کند. بالاخره یک چهره های معروفی هستند.
شریعتی: یک اعتباری دارند.
حجت الاسلام قرائتی: بله، یک اعتبار اجتماعی دارند. هر نماز جمعه شهرهای بزرگ دو تا آدم را داماد کنند. یعنی این جمعه که 50 تا  خطبه می خواند هر دو هفته نمی تواند، ماهی یکی انجام دهد. مثلاً 12 ماه است، 12 جوان را می خواهیم داماد کنیم. هنوز امام جمعه های ما جلو نیامدند. تجار ما، خیرین ما، جلو نیامدند. یک قانونی اخیراً مجلس تصویب کرد برای فرزندآوری. من هم  که خواندم خوشم آمد. خوشبختانه شورای نگهبان هم امضا کرد. حالا فهید یک شهید رجایی می خواهیم عمل کند. مملکت ما یک چند تا آخوند کم دارد مثل نواب صفوی، آخوندهای فعال خیلی داریم اما باز هم کم هستند. چند تا هم کت شلواری می خواهد مثل شهید رجایی. نمونه هایی تلویزیون هر هفته یک ازدواج آسان نشان دهد. هر کس ازدواج آسان دار خود صدا و سیما نشان بدهد. فیلم های ازدواج آسان، وام ازدواج آسان، کمک فامیل. بالاخره در فامیل هر کسی دو تا پولدار است، دو تا هم فقیر است، باقی هم بخور و نمیر هستند. بالاخره آن دو پولدار بگویند ما ماشینمان سالم است ماشین قراضه ها را بکسل کنیم. ایجاد اشتغال؛ برای ایجاد اشتغال من یک خاطره دارم بگویم. شخصی آمد خدمت حضرت، گفت یک کمک پولی به من بکن. فرمود که برو کار  کن. گفتم  ابزار ندارم. گفت برو خانه یک چیزی بیاور و بفروش. گفت من فقیر هستم، در خانه ام چیزی نیست. گفت  برو هر چه هست بیاور بفروش. این یک مقدار ناراحت شد، رفت یک پلاسی، نمدی، موکتی، فرشی، آورد. پلاس یعنی فرض پاره، زوار در رفته. آمد  گفت یارسول الله، می گویم در خانه مان چیزی نیست شما هم می گویید برو بیار. این پلاس است. گفت بنشین. چه کسی این را می خرد. این قیمتی ندارد. یک درهم می خرند. گفت چه کسی بیشتر می خرد، مزایده. یک نفر گفت من دو درهم هم می خرم. گفت به تو فروختم. خود پیغمبر دلالی کرد فرش را فروخت و دو درهم گرفت. داد به این آقایی که می گفت فقیر هستم. گفت یک درهمش را برو نان و گوشت بخر وبه خانمت بده، خانمت یادت نرود. یک جاهایی می گوید خانم یادت نرود این تکه را نگه دار. یک جاهایی خدا خانم را گذاشته است که می گوید خدایا ما چه دینی داریم. کل هستی برای بشر است. به چه دلیل؟ به دلیل آیات «خَلَقَ لَکُم»، «سَخَّرَلَکُم». یعنی ابر و باد و مه و  خورشید برای تو است. پس هستی را خدا به خاطر ما آفریده است. ما برای چه؟ می گویند: «ما خَلَقُتُ جِنَّ وَ الاِنس إلّا لِیَعبُدونَ» تو را هم آوردم که بنده من باشی. بندگی خدا راهش چیست؟ بهترینش نماز است. بهترین جای نماز کجاست؟ می گوید سجده. بهترین سجده کدام سجده است؟ می گوید سجده آخر است. می گوید در سجده آخر وقتی دعا می کنی بگو «ورزُقَ العَیالی»خرج خانم را بده بیاید. ببینید خدا خانم را کجا گذاشته است. یک بار دیگر می گوید. نصفش را من می گویم، نصفش را شما بگو. همه هستی را خدا برای ما خلق کرده است. ما را خدا برای عبادت خلق کرده است. در عبادت ها قله عبادت ها نماز است. در نماز بهترین  جای نماز سجده است. در سجده بهترین سجده، سجده آخر است. سجده آخر می گوید دعا که می کنی بگو «وَرزُق لِعَیالی» خرج خانم را بده بیاید. پیغمبر این جا مزایده گذاشت، چه کسی دو درهم می خرد. یک درهم را برای خرجی زن و بچه گذاشت. یک درهمش  را هم برو به بازار و یک کله تبر بگیرد نه چوب تبر. رفت دو درهم را یک درهم نان و گوشت خرید و یک درهمش را هم یک کله خرید و آمد. پیغمبر گفت که ای اصحاب چه کسی دسته تبر دارد، در خانه ممکن است کسی دسته تبر داشته باشد. یک کسی گفت ما در خانه مان  یک دست تبر هست. گفت برو بیاور. خود پیغمبر هم نجار شد. این چوب را در این کله جاسازی کرد و محکم کرد. مگر نگفته ابزار تولید نداری، این هم ابزار تولید. برو هیزم بکن و بفروش و فقیری نکن. این باید فرهنگ بشود. کار الان فرهنگ ما نیست. داماد می آید کارگر است می گویند بدبخت کارگر است. بگو خوش به حالش که کارگر است. «مَلعُونٌ مَلُعُونٌ مَلعُونٌ» سه مرتبه حضرت فرمود خدا لعنت کند کسی که وقتی سفره پهن می شود می خورد وقت خواب فرار می کند. از کار درمی روند. اصلاً می گوید من لیسانس گرفتم که کار نکنم، یعنی کار نکردن افتخار است. این ها باید کار بشود. ما همین طوری می گوییم ازدواج آسان، باید مهارت باشد. یک حرکت هایی کردند بین سپاه و ارتش و آموزش و پرورش و این ها که جوان ها را یک مهارت بدهند. اصلاً می گویند به کسی دیپلم نمی دهیم بجز یک مهارت. 12 سال در آموزش و پرورش است یک مهارت یاد گرفته است. یک هنر به درد بخور، نه این که حالا این که بگویم من این کاغذ را از فلان کاغذ درمی آورم، گنجشک درمی آورم، گل درمی آورم. این بد نیست ولی یک کاری که نان در آن باشد.
شریعتی: یک گره ای از تو یا از بقیه باز کند.
حجت الاسلام قرائتی: بله. بعضی چیزها مثل تخم کدو است. تخم کدو آدم را مشغول می کند ولی آخرش می بینی گرسنه هستی. هم چانه ات جنبیده است و هم گرسنه هستی. این ها بشود. نمی گویم این ها حذف بشود چون بعضی ها بیش از این نمی توانند  کاری بکنند. این ها تزئینات است. یک وقتی آیت الله مومن در شورای نگهبان زمان شاه تبعید بود در کرمان. رفتیم دیدن ایشان، آن زمان هم جاده شهداد کرمان 10-12 ساعت در راه بودیم، حالا جاده ها را طوری کردند 2-3 ساعته شده است. یک چیزی به ایشان گفتم خیلی خندید. گفتم فعلاً تا دولت ما را نگرفته است، انقلابی های درجه یک را می گرفتند ما انقلاب را دوست می داشتیم ولی خودمان اهل شکنجه نبودیم. البته ریختند به خانه ما که ما را بگیرند و بزنند ولی در خانه نبودیم. گفتم تا دولت کاری به ما ندارد تبلیغ کنم، وقتی جلویمان  را گرفت آن وقت می نشینیم درس می خوانیم. اگر مثل شما آیت الله مجتهد ملا شدیم تبعیدمان می کنند، آن وقت می نشینیم کتاب می نویسیم. هر زمانی یک تکلیفی دارد. دوره گردها زمستان ها لبو و شلغم می فروشند، تابستان ها بستنی می فروشند. گاهی هم یکی قاطی کرده بود، گاهی شعارهایش را می گفت آی بستنی داغ است. به جای لبو داغ است می گفت بستنی داغ است، قاطی می کرد. مهارت باید جلو بیاید. هر لیسانسی یک مهارت داشته باشد، یک مهارت در دیپلم. خیلی چیزها هم که در آموزش و پرورش و دانشگاه است اگر ضرورت ندارد حذف کنیم. این را ندانیم چه می شود. این مهارت را ندارد داماد نمی شود. من این را یک بار گفتم، اجازه دهید یک بار دیگر اشاره کنم. این ندارها را به هم بچسبانید یک تابلوی قشنگی می شود. کسی که مهارت ندارد، شغل ندارد. شغل ندارد، پول ندارد. پول ندارد، ازدواج نمی کند. ازدواج نمی کند، بچه ندارد. زن و بچه ندارد، خانه ندارد. همه این ها بند به آن می شود. مسئله کلیدی است. فامیل ها می توانند حل کنند.  هر فامیلی در فامیل یک نفر را می توانید آستین بالا کند هول بدهد. این ها را عبادت بدانیم، تهیه مسکن را عبادت بدانیم. گاهی یک کارهایی که پیدا نیست جوابش بیش از کارهایی است که پیدا است. یکی از علمای قم به من می گفت. می گفت فلانی خیلی آدم خیری بود، مدرسه، مسجد، زایشگاه، درمانگاه. می گفت خیلی خیر بود، نفر اول منطقه بود. یک روز یک کسی رسید گفت شما خیلی آدم خیری هستید، مردی بیا من را هم داماد کن. این قصه برای 50 سال پیش است. من ده هزار تومان داشته باشم داماد می شوم. گفت از کجا بفهمم تو راست می گویی، ممکن است ده هزار تومان دادم رفتی کار دیگر کردی. با چه جمله ای او را متقاعد کرد. گفت باشد. می گفت کنار خیابان  کیفش را باز کرد ده هزار تومان به ما داد، ما هم رفتیم ازدواج کردیم. این آقای خیر از دنیا رفت. به خواب یکی از علما آمد. گفت کارهای خیرم نتیجه نداد، گفت چرا. گفت گفتند چون نوشتی که بانی این مسجد کیست، چون اسمت را می نوشتی خدا قیامت پاک کرد و  گفت این می خواست خودش را نشان بدهد. گفتم یعنی من تمام سرمایه ام را در کار خیر  دادم الان هیچ چیزی ندارم. گفت چرا، یک جوان می خواست داماد بشود کنار  خیابان ده هزار تومان به او دادی یادت رفت بنویسی، یادت رفت به کسی بگویی. نه گفتی و نه نوشتی. آن که پاک کردی خدا نوشت، آن که نوشتی خدا پاک کرد. نمونه اش را در قرآن هم داریم. بین مسلمانان و کفار مکه قرار جنگ بود. جنگ تبدیل به صلح شد. صلح نامه نوشتند که قرارداد بین محمد  رسول الله (ص) و مردم مکه. گفتند رسول الله بردار، بنویس این قرارداد بین محمد و مردم مکه. اگر بداند که محمد، رسول الله است که دیگر دعوا نداریم. ما اصلاً دعوایمان سر  همین است که رسول الله را قبول نداریم. پاک کنید. حضرت امیر هم ناراحت بود که رسول الله را پاک کنم. مسلمانان ناراحت بودند. پیغمبر گفت مصلحت این است که پاک کنیم. خود پیغمبر پاک کرد. تا پیغمبر پاک کرد آیه نازل شد: «مُحَمَدٌّ رَسُولُ الله». یعنی تو پاک کن، خدا می نویسد. نترس. تو رسول الله را پاک کن خدا می نویسد. آیه نازل شد: «مُحَمَدٌّ رَسُولُ الله». چند میلیون این چاپ شد. اگر آن را پاک نمی کرد فوقش در یک سالنامه بود که ممکن بود موریانه خورده باشد و از بین رفته باشد. ده ها میلیون، صدها میلیون، آدم قرآن را خواندند و گفتند «مُحَمَدٌّ رَسُولُ الله». نترسید که کسی نفهمید.
برکات ازدواج؛ امام رضا یک جمله قشنگی دارد. فرمود اگر در ازدواج مسئله دامادی و عروسی نبود، آیه قرآن هم نبود، حدیث هم نبود، باز هم ازدواج خوب بود. فرض کنیم آیه قرآن برای ازدواج نداریم، حدیث هم نداریم، باز هم ازدواج خوب است. «مِن بِرُّ القَریب» نزدیک ها در ازدواج خیر می بینند. بالاخره به یک شیرینی، به یک آمدی، رفتی. زن ها که می روند  برای دخترشان جهاز بگیرند  یک قابلمه هم برای خودشان برمی دارند. یعنی کم کم وسایل خانه خودشان هم تکمیل می شود. می رود  لحاف بخرد یک پتو هم برای خودش برمی دارد. لباس نو می پوشند، مهمانی می کنند، به دوستان یک خیری می رسد. «وَ تَقریبِ البَعید» آن هایی هم که بعید هستند، با ما دور هستند، این ها فامیل می شوند. دورها فامیل می شوند، نزدیک ها خیر می بینند. «وَ تَألیفِ القُلوب» دل ها به هم نزدیک می شود. «وَ تَشبِیکِ الحُقُوقِ» حق ها به هم بند می شود. «وَ تَوفِیرِ الوَلَدِ» اولادها زیاد می شوند. «لِنَوَائِبِ الدَّهرِ وَ حَوادِثِ الاُمُور».فامیل ها زیاد شدند برای روز مبادا که به داد هم برسند. اگر این برکات باشد عاقل دیگر نباید از ازدواج فرار کند. اصلاً ازدواج خوبی اش این است که من را ما می کند. یک آدمی که ازدواج نکرده است همواره می گوید من؛ کت من، کیف من، کفش من، حقوق من، مدرک من، خانه من، ماشین من. وقتی ازدواج کرد می گوید خودم و زنم و پدر زنم و بچه ام و نوه ام. بزرگ می شود. یعنی آدمی که ازدواج نکرده است تکی فکر می کند، همین که ازدواج کرد نگاهش نگاه جمعی می شود. وجود آدم ها توسعه پیدا می کند. و اسلام خواسته است که ما باز  شویم. بعضی ها قفل هستند.  اصلاً افرادی هستند که می داند  ارزان است برمی دارد می گوید  کاش ماشین داشتم دو کیلو هم برای  همسایه برمی داشتم. ولو برای خودش دو کیلو بردارد ولی همین جوری در دلش می خواهد این میوه و محصول را دیگران هم داشته باشند. در نماز کلمات  من را حذف کرده است. مثلاً حق نداری بگویی: «السَّلامُ عَلَّیَ»، می گویی: «السَّلامُ عَلَینا».
شریعتی: «اِهدِنا».
حجت الاسلام قرائتی: حق نداری سر نماز بگویی «سَمِعَ الله لِحَمدی»، می گویی: «سَمِعَ الله لِمَن حَمِدَه». «سَمِعَ الله لِحَمدی» یعنی خدا حمد و ستایش می شود. «سَمِعَ الله لِمَن حَمِدَه» یعنی هر کس حمد  خدا را کند جن و انس و فرشته.
شریعتی: یعنی قرآن می خواهد بزرگ شویم.
حجت الاسلام قرائتی: بله، می خواهد از تکی بیرون بیاییم. «اِهدِنا»، «السَّلامُ عَلَینا»، «سَمِعَ الله لِمَن حَمِدَه». می خواهد یکی نباشد، جمع باشد. دعا که می کنی  می گوید اگر می خواهی دعایت مستجاب بشود به چهل نفر مومن دعا کن، بعد دعایت مستجاب می شود. یعنی این قدر بزرگ شد که قبل از خودش آدم به دیگران دعا می کند، این روحی که آدم به دیگران دعا می کند این روح را باید به او داد. خدا رحمت کند آیت الله حائری، امام جمعه اسبق شیراز را. مثال قشنگی می زد. می گفت یک سینی  میوه می آورند جلوی شما. اگر برای خودت برداشتی این که سینی است به بغلی می دهد. اما اگر سینی میوه را این جا آوردند شما هم یک سیب به ایشان دادی. تا زمانی که به این و آن می دهی سینی  را در دستت نگه می دارند، تا مادامی که برای خودت نگه می داری رد می کنند. خیلی مثال قشنگی است. بنایی هم همین طور است. این  سقف ها که می زنند آجر می گیرد می سازد. اگر آجری که گرفتی به سقف دادی یک آجر دیگر می دهند، اما اگر آجر را پایین نگه داشتی او هم پایین نگه می دارد. اگر آجر را در دستت نگه داشتی او هم آجر را نگه می دارد، اما اگر گرفتی و رد کردی او هم جایش را پر می کند. پر می کند آیه قرآن است، می گوید: «وَ هُوَ یُخلِفُ».خلیفه یعنی  جانشین، یعنی  اگر  دادی جانشینش می آید، نترس. مادر اگر به بچه اش شیر بدهد بعد هم شیرش پر می شود. هر چه شیر بدهد می آید. اما اگر مادر شیرش را نگه دارد، تولید شیر نمی کند. نترسیم. یادم نمی رود، زمان قبل از انقلاب برای  جوان ها کلاس داشتم. حالا یک بزرگواری است که همه می شناسید، از دانه درشت ها است. به جلسه جوان ها آمده بود. گفت آقای قرائتی تو فکر آینده ات نیستی. گفتم چه  می شود؟ گفت تند تند آیه و حدیث می خوانی. چون در یک جلسه ده ها آیه و حدیث می خواندیم. یک حدیث بخوان  بازش کن، مثل بزن، شعر بخوان، بپروران. گفتم  من خطیب نیستم  که بتوانم بپرورانم. من آیه  را می گویم و وقتی هم  تمام شد می گویم تمام  شد دیگر. درخت توت را تکانش می دهند چهار تا توت می ریزد، بعد  دیگر ولش می کنند. می گویند یا گرد است یا برگ زرد است، ولش  کن. ما تا الانی که خدمت شما نشستم کم نیاوردم. یعنی خدا قبول کند و قبول نکند آن رسوایی  قیامت را حرفش را نزیم. ولی به حسب ظاهر بالای چهل سال است از طرف ما یک برنامه تعطیل نشده است. من نه خطیب هستم، نه فیلسوف هستم، نه عارف هستم. طلبه معمولی هستم.
شریعتی: یعنی رسیده و خرجش کردید.
حجت الاسلام قرائتی: بله. یک وقتی هم یک میوه فروش درِ خانه ما بود. اولین حدیثی که خواندم وقتی رفتم میوه بخرم گفتم تا هندوانه را می کشی من یک حدیث نو برایت بخوانم. لذا هر گاه می بیند می گوید حاج آقا حدیث نو گیرت نیامده است. یعنی برنامه داشته باشید یادداشت هایتان را به دیگران بدهید. هر استاد دانشگاهی خلاصه تجربه اش را در یک نوار کند و به همه بدهد. بگوید من 40 سال، 20 سال، استاد دانشگاه بودم ده تا تجربه دارم. این ها را منتقل کند. هر کسی هر گونه ضرر دید حل کنیم. مسئله مهارت جوان ها چیزی نیست که در آن بمانیم. ارتش و سپاه، این همه سیل می آید، زلزله می آید، خدمات و واکسن و کرونا. چطور هر جا تصمیم گرفتیم شد. مسئله ازدواج بند به مهارت و شغل است، همه باید کمک کنیم. نذر کنیم که خدا اگر مشکل من حل شد یک ایجاد اشتغال برای جوان می کنم، یک جهازیه دختر را می دهم. ما می توانیم ازدواج را آسان  کنیم، می توانیم و خدا هم کمک می کند.
شریعتی: ان شاءالله. خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج آقای قرائتی. نکته های خوبی را شنیدیم. خدا ان شاءالله به شما سلامتی بدهد، طول عمر پر برکت که الحمدالله همیشه منشا اثر بودید و این نکته هایی را هم که قبل  از  تلاوت قرآن ما می بینیم و قبل از تلاوت قرآن دوستان عزیز ما آن ها را درج می کنند از تفسیر نور حاج آقای قرائتی است که توصیه می کنم عزیزان هر چند مختصر مطالعه بکنند و ان شاءالله با دقت نظر ما آیات قرآن کریم را تلاوت  بکنیم. آیات ابتدای سوره مبارکه شعرا را به اتفاق خواهیم شنید. صفحه 367 قرآن  کریم  در سمت خدای امروز تلاوت می شود. ان شاءالله لحظات زندگی همه مان منور به نور قرآن کریم باشد. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. بفرمایید خواهش می کنم.صفحه367قرآن کریم

شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».ان شاءالله لحظات زندگی مان منور به نور قرآن کریم باشد. با احترام و با افتخار همراه شما هستیم. دیگر باید خداحافظی کنیم. حسن ختام و جمع بندی حاج آقای قرائتی عزیزمان را بشنویم.
حجت الاسلام قرائتی: در فرزندآوری صحبت  کردیم، یک جلسه دیگر هم هست. حالا من این جا می گویم، جلسه هفته آینده اگر توفیقی بود ادامه می دهیم.
برکات ازدواج؛ قرب به خدا. خدا ازدواج را دوست دارد. برای رضای خدا این خودش عبادت است. مانع فساد؛ آدمی که همسر دارد بسیاری از خلاف ها را مرتکب نمی شود چون زن و بچه دارد، تعهد دارد. مسئولیت  پذیری، آدمی که همسر دارد مسئولیت دارد. خانمش می گوید شب بیا، مثل مادر که شد به بچه اش می گوید کجا رفتی، چه کردی. احساس مسئولیت می کند که باید مدیریت کند، نظارت کند. نیمی از سعادت؛ داریم هر کسی ازدواج کند دو سوم دینش را حفظ کرده است اگر مورد قبول باشد، اگر آدم عادی باشد نصف دینش را. مثلاً اگر 90 درجه باشد آدم های عادی که عروس و داماد می شوند می شود  45 درجه دینش را حفظ کرده است. اگر دختر زود عروس بشود، پسر زود داماد بشود، دو سوم دین یعنی  60 تا. یعنی اگر این دین را 90 درجه فرض کنیم، آدم عادی 45، آدم هایی که زود داماد بشوند و زود عروس بشوند 60. این مسئله مهمی است. توحید در آدم زیاد می شود. پیغمبر فرمود  بچه دار بشوید زمین سنگین  بشود از گویندگان  «لا الهَ الَّا الله». حضرت فرمود بچه دار بشوید در قیامت افتخار می کنم که امت اسلامی زیاد هستند. «اُباهی» من افتخار می کنم.
شریعتی: به جمعیت و کثرت مسلمان ها.
حجت الاسلام قرائتی: بله. سلامتی جسم؛ ازدواج برای سلامتی جسم هم نقش دارد. آرامش بخش است، «لِتَسکُنُوا وَ جَعَلَ بَینَهُما مَوَدَه وَ رَحمَه».اقتدار جامعه؛ جامعه ای  که تعدادش زیاد است قدرت دارد. تداوم والدین؛ اولاد باقیات الصالحات است و بقای نسل. این که می گویند بچه درست کنید، بچه بیاورید، «الِّمُ اَولادُکُم» هم داریم، یعنی چیزی هم به بچه بده. کشور ما شمالش آب است  دریای خزر، جنوبش آب است خلیج فارس، آن وقت جوانش می افتد مثل آب پایین می رود. شنا یاد بگیرید. شنا که دیگر در ده ساعت، بیست ساعت، آدم یاد می گیرد. ما باید تعهد کنیم  یک هنری یاد بگیریم همراه با کار. حدیث داریم بچه عضد است. الان بچه با زور نیست، بچه شکم شده است. فلانی هشت تا بچه دارد می گوید  هشت تا بچه!  یعنی چه، به این ها چه می دهد بخورند چون بچه یعنی شکم. اما اگر گفتیم هشت تا بچه دارد  یعنی هر  بچه هم دو تا بازو دارد، شانزده بازوی تولید دارد. بچه را حدیث داریم عضد باشد، یعنی بازو باشد برای تولید بیشتر. الان  بچه بازو نیست، شکم است. ده تا بچه یعنی ده تا شکم، آدم چه به این ها بدهد بخورند. این مهم است. لذا حدیث هم داریم خوشا به حال پدری که بچه هایش همکارش بشوند. «وَلَدٌ یَستَعینَ بِه»خوب است اولاد  شغل پدری را دارد. هر کس پدرش کار می کند شغل پدرش را کار بگیرد. دانشگاه قرارداد ببندد که شما پدرت نجار است، در 12 سال 10 تا نمره، 5 تا نمره، ما بیشتر می دهیم باید شغل پدرت را یاد بگیری. بچه خیاط ها خیاطی را بلد باشند، بچه نانوا نان را بلد باشد، کامپیوتر است کامپیوتر را بلد  باشد، شوفر است رانندگی  را بلد باشد. این رانندگی  را الحمدالله خیلی ها بلدند  ولی  باقی شغل ها نه. هر کسی شغل پدرش را یاد بگیرد. هم یادگار باقیات الصالحات پدر است هم دیگر نیاز به کارگاه و بودجه و تامین اعتبار نیست. هر نجاری یک جایی دارد، حالا یا کوچک یا بزرگ، در همان نجاری کار انجام می دهد. دیگر حفاظت و حراست هم نمی خواهد. پدر می داند بچه اش کنار خودش است، جایی نمی رود که دلواپس باشد. حرف آخر این است که باید زهد و قناعت را هم  در زندگی بیاوریم. اگر زهد و قناعت را نیاوریم همه در ازدواج می مانیم. اول زندگی لازم نیست دنبال  بشقاب یک جور باشد، حالا اگر رنگ و وارنگ باشد، گل هایش یک جور باشد چقدر  قیمتش بالاست، اگر هر کدام  یک جور باشد قیمتش چقدر است. برای زندگی خودمان این بشقاب که هر کدام  یک جور است بخریم. بله، حالا مهمان اگر داشتیم. کدام مهمان سرسفره می آید فیلمبرداری کند که گل بشقاب ها با هم می خورد یا نمی خورد. ما گاهی هم در دنیای خیال هستیم.  من فکر می کنم باید یک جلسه دیگر  صحبت کنیم.
شریعتی: ان شاءالله. خدا به شما سلامتی بدهد ان شاءالله از محضر شما استفاده کنیم.
حجت الاسلام قرائتی: خدایا به حق تمام انبیا و اوصیا و کتب آسمانی ات، تو را به حق قرآن و پیغمبر و اهل بیتش، همه مشکلات ما را حل  کن، مشکل ازدواج را هم حل کن. والسلام علیکم و رحمه الله.

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=9287

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.