جایگاه ویژه نماز در عبادات

1- ذکر خاص نماز، پس از ذکر عام عبادت
2- آیه نماز، امیدوار کننده ترین آیه قرآن
3- آثار دنیوی و اخروی روزه
4- نقش نماز در زندگی دنیا
5- خشوع، شرط پذیرش نماز
6- نماز، هماهنگی انسان با هستی
7- بی‌نیازی خدا از نماز و عبادات ما
8- ترک نماز، زمینه رواج فساد

قابل توجه کاربران محترم:
برنامه درسهایی از قرآن، پس از ضبط پیاده می شود و به جهت حفظ امانت، متن کامل آن در سایت قرار می گیرد، اما همواره بخش هایی از برنامه به جهت محدودیت زمان و رعایت حال مخاطبان، از تلویزیون پخش نمی گردد، آنچه به عنوان برنامه ی درسهایی از قرآن قابل استناد است، آن چیزی است که از تلویزیون پخش می گردد و در فایل صوتی برنامه قابل دسترسی می باشد.


موضوع: جایگاه ویژه نماز در عبادات

تاریخ پخش:  22/04/91

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

این جلسه می‌خواهم راجع به نماز، البته چیزهایی که تا حالا یا نگفتم و به نظر خودم نو است. چیزهایی راجع به نماز بگویم، منتهی نگویید نماز را خیلی گفتید. حرف نو می‌خواهم بزنم.

در بین ماشین‌ها بعضی ماشین‌ها خط ویژه می‌روند. مثل آتش نشانی، آمبولانس، بعضی از مسؤولینی که در یک شرایطی هستند که نمی‌توانند مثل باقی‌ها بروند. در بین همه‌ی عبادات نماز خط ویژه دارد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»، موضوع بحث ما خط ویژه‌ی نماز، یعنی حساب نماز جداست. در قرآن داریم «إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏» (انعام/162) «نُسُک» یعنی عبادت، مناسک حج یعنی عبادت حج. نماز من و عبادت من. سؤال: مگر نماز جزء عبادت نیست؟ با آنکه نماز هم جزء عبادت است ولی این آیه اسم نماز را جدا برده است.

1- ذکر خاص نماز، پس از ذکر عام عبادت

2- خدا به پیغمبرش می‌گوید: «فَاعْبُدْنی‏» (طه/14) عبد من شو، بندگی کن مرا، بعد می‌گوید: «وَ أَقِمِ الصَّلاه». مگر نماز جزء بندگی نیست؟ نماز هم جز بندگی است، می‌گوید: موسی بنده‌ی من باش، بعد می‌گوید: نماز بخوان. نماز هم جز بندگی است، اما اسم نماز را جدا می‌برد.

3- «أَوْحَیْنا إِلَیْهِم‏» (انبیاء/73) وحی کردیم، به اولیای خود «أَوْحَیْنا إِلَیْهِم‏» چه چیزی وحی کردی؟ «فِعْلَ الْخَیْراتِ» یعنی گفتیم: کار خیر انجام بدهند. بعد می‌گوید: «وَ إِقامَ الصَّلاه» (انبیاء/73) مگر نماز کار خیر نیست؟ ما وحی کردیم کار خیر انجام بدهند، بعد می‌گوید: نماز. نماز جزء کارهای خیر است، اما اسمش را جدا می‌برد.

4- «وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاه» (مائده/91) شراب و قمار شما را از یاد خدا باز می‌دارد. بعد می‌گوید: از نماز هم باز می‌دارد. خوب نماز هم یاد خداست. شراب و قمار راه شما را مسدود می‌کند. «وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاه» با اینکه نماز هم «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) ذکر الله است. اما اسم نماز جداگانه برده شده است.

5- هیچ عبادتی این همه فریاد ندارد. به ما می‌گویند: نماز که می‌خواهی بخوانی برو پشت بام داد بزن.اذان بگو. برای هیچ عبادتی اینقدر عجله نیست. «حیَّ» بشتاب، «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه»، «حَیَّ عَلَى الْفَلَاح‏» بشتاب، بشتاب، بشتاب! هیچ عبادتی این همه تنوع ندارد. 350 رقم نماز داریم. نمازهای مستحب، با عبارت‌های مختلف! «حَیَّ عَلَى الصَّلَاه»، بعد می‌گوید: «حَیَّ عَلَى الْفَلَاح‏»، فلاح هم همان رستگاری و نماز است. «حَیَّ عَلَى خَیْرِ الْعَمَل‏»، خیرالعمل همان نماز است. یعنی یکبار می‌گوید: نماز، یکبار می‌گوید: رستگاری، یکبار می‌گوید: «خَیْرِ الْعَمَل‏» بهترین عمل است.

6- «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37) دومرتبه می‌گوید: «وَ إِقامِ الصَّلاه» مردان خدا کسانی هستند که تجارت و داد و ستد اینها را از نماز اول وقت باز نمی‌دارد. بعد می‌گوید: و نماز.

شما یک وقت روضه دارید، سخنرانی و جشن و مراسمی دارید در خانه‌تان، می‌گویید: جمعیت می‌آید، بعد می‌گویید: فلانی هم می‌آید. یعنی یک شخصیتی را که دعوت کردی، می‌گویی: فلانی هم می‌آید. یعنی اسم فلانی را جدا می‌بری. پس در قرآن آیات زیادی داریم که برای نماز حساب ویژه‌ای باز کرده است.

نماز استثناء بردار نیست. زن و مرد و کوچک و بزرگ! زمان‌بردار نیست، هم صبح، هم ظهر، هم عصر، هم شب. مکان بردار نیست، در چه مکانی! بیشترین روایات در روایات ما برای نماز است. بین همه‌ی عبادات روایات نماز از همه بیشتر است.

2- آیه نماز، امیدوار کننده ترین آیه قرآن

7- یکوقت سؤال شد: امیدوار کننده ترین آیات قرآن کدام است؟ هرکسی یک چیزی گفت. یکی گفت: این آیه است که «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا» (زمر/53) خدا همه گناهان را می‌بخشد. آدم خیلی امیدوار می‌شود. همه‌ی گناهان ما را می‌بخشد؟ «الْحَمْدُ لِلَّه‏»! فرمود: نه این نیست.

یکی گفت: امیدوار کننده ترین آیات، این است، این است، این است… هرکسی یک چیزی گفت. آخرش حضرت فرمود: امیدوار کننده ترین آیات این آیه است که می‌گوید: نماز بخوان. پشت سر آن می‌گوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» (هود/114) نماز که خواندی گناهان قبل از نماز پاک می‌شود. البته اگر حق ‌الناس نباشد. چون حق‌الناس را خون شهید هم پاک نمی‌کند. اگر کسی مال مردم را بخورد، حتی در جبهه شهید شود، آن دین به گردنش است. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» خوب این یک مسأله. یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)

راجع به نماز، قرآن نمی‌گوید: نماز بخوانید. می‌گوید: «یُقیمُونَ الصَّلاه». «یُقیمُونَ» اقامه، اقامه یعنی چه؟ چرا می‌گوید: به پا دارید؟ چرا نمی‌گوید بخوانید؟ می‌گوید نماز را به پا دارید؟ چون نماز عمود دین است. عمود یعنی چه؟ ستون، ستون خواندنی نیست، ستون بلند کردنی است. ستون را باید بلند کرد. به پا داشت، چون نماز ستون است «اقاموا»، «اقیموا»، «یقیموا»، به پا داشتن. اصلاً دین ما همه‌اش حرکت است.

یکوقتی کج فکران کمونیست، یعنی کمونیست‌های کج فهم، می‌گفتند: دین عامل رکود است. دین آدم را خواب می‌کند. دین آدم را خواب می‌کند؟ اصلاً تمام کلمات دین یعنی بلند شو! خواب! ابدا… کلمات را نگاه کنید. از خدا بگویم. «قائِماً بِالْقِسْط» (آل‌عمران/18) «قائِم» برای خداست. «قُمْ فَأَنْذِرْ» (مدثر/2)، به پیغمبر می‌گوید: بلند شو! خدا می‌گوید: من قائم هستم. به پیغمبر می‌گوید: «قُمْ»! نماز را می‌گوید: «أَقیمُوا» قیام، قیام. حج را می‌گوید: «قِیاماً لِلنَّاس‏» (مائده/97)، «قِیاماً لِلنَّاس‏» قرآن را می‌گوید: «کُتُبٌ قَیِّمَهٌ» (بینه/3) به مردم می‌گوید: می‌خواهم شما قیام کنید، «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» (حدید/25) «یَقُومَ»، «قَیِّمَهٌ»… لقب امام زمان ما قائم(ع) است! (صلوات حضار)

روز رستاخیز اسمش چیست؟ قیامت است. ببینید در همه‌ی اینها «قائم»، «قُم»، «اقیموا»، «قیام»، «قَیِّمَهٌ»، «یَقوم»، «قائم»، «قیامت» در همه‌ی اینها قیام است. دین ما دین سکوت است؟ دین ما همه حرکت است.

3- آثار دنیوی و اخروی روزه

همین روزه، روزه برای سلامتی خیلی خوب است. روایت داریم «صُومُوا تَصِحُّوا» (بحارالانوار/ج59/ص267) روزه بگیرید، تا سالم شوید. یک غیر مسلمان یک کتابی نوشته: روزه درمان بیماری‌ها. این را زمان شاه نوشته بود. البته اسم روزه را نمی‌برد، می‌گوید: «امساک»! یعنی نخوردن، چندین نوع بیماری را از طریق روزه درمان کردم. «صُومُوا تَصِحُّوا» حدیث است. می‌خواهید سالم باشید روزه بگیرید.

در بدن ذرات چربی هست که این در بدن می‌ماند. وقتی آدم گرسنگی کشید، این ذرات چربی می‌سوزد، روغن‌ریزی می‌شود. چربی سوزی می‌شود و آن وقتی سوخت از راه تنفس درمی‌آید و لذا روی زبان روزه‌دار، روزه‌دار روی زبانش غلیظ می‌شود. حتی گاهی ممکن است دهانش هم بد بو شود. برای اینکه همان ذراتی که در اثر گرسنگی می‌سوزد و از راه تنفس دفع می‌شود، این روی زبانش و روی تنفس‌اش اثر می‌گذارد. نه فقط برای جسم، می‌گوید: روزه بگیرید تا بفهمید فقرا چه می‌کشند. گرسنگی را بچش تا بفهمی گرسنه‌ها چه می‌کشند. نه فقط گرسنه‌ها، «وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ عَطَشَه‏» (بحارالانوار/ج93/ص356) گرسنگی و تشنگی را چشیدی، یاد گرسنگی و تشنگی قیامت هم باش. ببینید چه دستور جامعی است. روزه‌ برای سلامتی خودت خوب است. «صُومُوا تَصِحُّوا»! برای اینکه وجدانت بیدار شود که به فقرا چه می‌گذرد. برای اینکه یاد قیامت هم باشی، یک چنین روزی هم خواهی داشت. همه‌ی دین همینطور است. دست به هرجایش می‌زنی جامعیت می‌بارد.

می‌روی نماز بخوانی، می‌گوید: مسواک یادت نرود! مسواک بزنی یک رکعت تو هفتاد برابر است. با آب سرد وضو بگیری، سی برابر اضافه می‌شود. شانه‌ هم بکن. سی تا هم برای شانه، عطر هم بزن، سی تا هم برای عطر. با رنگ سفید نماز بخوان. خیلی خوب است، با جماعت بخوان، اول وقت بخوان. حج هم می‌روی همینطور. یعنی دست به هرجای دین می‌زنی جامعیت دارد، یعنی توجه به همه ابعاد دارد.

قرآن راجع به کسانی که نماز نمی‌خوانند: می‌گوید: هم در دنیا گیر هستند و هم در آخرت.

4- نقش نماز در زندگی دنیا

نماز ذکر است به چه دلیل؟ به دلیل این آیه. «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) بگذارید من این آیه را بنویسم. یک صغری و کبرای منطقی است. قرآن می‌گوید که: «أَقِمِ الصَّلاهَ» نماز به پا دار. برای چه؟ «لِذِکْری» برای اینکه یاد من در تو زنده شود. اگر کسی نماز نخواند می‌گوید: «وَ مَنْ» و هرکس، «أَعْرَضَ» اعراض کند، «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً» (طه/124) «ضَنْکاً» یعنی تنگ. این دو تا آیه‌ی قرآن را به هم می‌چسبانیم، مثل باغبان‌ها که دو تا شاخه را پیوند می‌دهند یک میوه از آن درمی‌آید. من دو تا آیه‌ی قرآن را به هم گره می‌زنم، پیوند می‌دهم ببین از این چه درمی‌آید؟ نماز ذکر خداست. به دلیل این آیه: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری». جای دیگر قرآن می‌گوید: و هرکس از ذکر خدا اعراض کند، نماز نخواند زندگی‌اش نکبت است. نه اینکه یعنی خانه و ماشین و تلفن و پول ندارد، خانه دارد، ماشین دارد، پول هم دارد، نکبت است. یعنی بی‌برکت است. یعنی خیر نمی‌بیند. نه محبوبیت لازم را دارد، نه آسایش و راحت دارد. شما نگاه نکن فلانی ماشینش نمی‌دانم صد میلیون، دویست میلیون، کمتر و بیشتر است نگاه کن این آقا که پشت فرمان نشسته یا عقب نشسته راننده او را می‌برد، آیا این واقعاً آرامش بر او حاکم است. یا استرس؟ خیلی‌ها سوار یک الاغ می‌شوند، با یک آرامش. خیلی‌ها سوار ماشین‌های قیمتی می‌شوند، با استرس. قرآن گفته کسی که از یاد خدا…

یک زمان جاوید شاه می‌گویند، اما ایامی که شاه فراری بود، نکبتی بر شاه حاکم شد که تمام لذت جاوید شاه از بین رفت. چند روزی که مبارک در قفس بود، نکبتی بر مبارک حاکم شد که تمام لذت‌هایش، خدا قول داده شوخی که نداریم. می‌گوید: اگر از نماز غافل شوید، زندگی‌تان نکبت می‌شود. مسأله‌ی نماز را بیایید با خدا، آنهایی که هستند خوشا به حالشان، بیایید هرکدام از ما، یکی از افرادی را که نسبت به نماز کاهل است کمکش کنیم. افرادی که در نماز کاهل هستند، اینها حرام زاده که نیستند، حلال زاده هستند. منتهی گاهی یک چیزهایی در ذهنشان است. بی‌همتی، تصمیم ندارند. مشکلشان ضعف شخصی‌شان است. همت ندارند وگرنه خیلی‌هایشان می‌گویند: آقا ما خدا را قبول داریم، می‌گوییم: خوب خدا را قبول داری دوستش هم داری؟ بله من هرچه دارم از خدا دارم. می‌گوییم: خوب با هر کس و ناکسی که حرف می‌زنی، خوب پنج دقیقه هم با خدا حرف بزن. نمی‌تواند تصمیم بگیرد. «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (بقره/45) نماز سنگین است مگر کسانی که خشوع دارند.

5- خشوع، شرط پذیرش نماز

حالا یک چیزی برای شما بگویم، شما دقت کنید. یک بحث قشنگی است. جایی هم ندیدم. خدا به ذهنم انداخته است. چرا بعضی‌ها نسبت به نماز سنگین هستند؟ قرآن می‌گوید که بیماری‌شان این است که خشوع ندارند. «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» نماز سنگین است مگر برای کسی که خشوع دارد. می‌گوییم: نماز بخوان، سنگین است. دو ساعت می‌نشیند که فلان کشور گل می‌زند به فلان کشور. بابا تو جوان هستی خودت بلند شو بازی کن. آخر او گل بزند چه چیزی گیر تو می‌آید؟ مثل اینکه او پول‌هایش را می‌شمارد و شما نگاهش می‌کنی. به تو که نمی‌دهد. دو ساعت می‌نشیند دنبال توپ…

وقتی می‌گوییم با خالقت حرف بزن، سنگین است. این مشکل را خدا می‌گوید. می‌گوید: تشخیص بیماری را به آزمایشگاه بدهیم، ببینیم این چیه؟ فشارش بالاست، قندش بالاست، چیه؟ می‌گوید: افراد سنگین نسبت به نماز، بیماری‌شان این است که خشوع ندارند. خشوع یعنی چه؟ یعنی نرمی. نرم نیستند. چه کنیم آدم‌های سفت را نرم کنیم؟ راه‌های نرم کردن، چون گاهی وقت‌ها می‌گویند: آقا ما چطور این را نمازخوان کنیم؟ قرآن چطور نمازخوان کرده؟ یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)

«وَ إِنَّها» یعنی نماز، «لَکَبیرَهٌ» نماز سنگین است. «إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» مگر کسانی که خشوع دارند. «إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» نماز سنگین است مگر افرادی که خشوع دارند. خشوع یعنی نرمی، چه کنیم مردم را نسبت به نماز نرم کنیم؟

راه‌های نرم کردن دلها، راه‌های خشوع:

1- توجه به نعمت‌ها؛ اگر به نعمت‌های توجه کنیم خاشع می‌شویم. یک فیلمی تلویزیون بارها نشان داد که پیرمردی با جوانی پارک رفتند، این پیرمرد از جوان پرسید این چیه؟ گفت: گنجشک است. شما دیده‌اید؟ بعد از چند لحظه دوباره، سه باره، پرسید، دفعه‌ی سوم گفت: اِ… گنجشک است دیگر. پسر داد زد. پدر رفت دفترچه‌ی خاطرات را آورد و گفت: عزیز من یک زمانی کوچولو بودی تو را اینجا آوردم. بیست سی بار از من پرسیدی این چیه؟ گفتم: عزیزم گنجشک است. قربانت بروم گنجشک است. تو بیست سی بار از من پرسیدی من با کلمه عزیزم جوابت را دادم. من سه بار پرسیدم، تو سر من داد زدی! این پسر نرم شد. چرا؟ برای اینکه توجه به نعمت‌ پیدا کرد. پدر یاد او انداخت که من به تو محبت‌ها کردم. تو سر من داد‌زدی؟

قرآن بخوانم. چرا نماز نمی‌خوانی؟ اگر کسی دوربینت بدهد قربانش می‌روی. خدا دو تا دوربین به تو داده. «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ» (بلد/8) یک جفت چشم به تو ندادیم. «وَ لِسَانًا وَ شَفَتَینْ‏» (بلد/9) با پی می‌بینی. با گوشت حرف می‌زنی. با استخوان می‌شنوی. آیا تو یک تک سلول منی نبودی؟ در تاریکی رحم مادر. بابا و ننه‌ات هم به فکر تو نبود. «یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ» (آل‌عمران/6) هرکسی طراحی می‌کند در روشنایی طراحی می‌کند. خدا می‌گوید: من در تاریکی‌های سه گانه طراحی کردم. هرکسی نقشه می‌کشد روی جماد سفت نقشه می‌کشد. من روی آب نقشه کشیدم. روی نطفه نقشه کشیدم. هرچه خواستی به تو دادم. «أَ لَمْ نجَْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا، وَ الجِْبَالَ أَوْتَادًا» (نباء/6 و7)، «أَ لَمْ یَکُ نُطْفَهً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنى‏» (قیامت/37) پسر یا دختر گردن کلفتی می‌کند، مادر می‌گوید: بنشین. فلان جا برای دانشگاه تو اینقدر دادم. فلان جا برای مدرسه تو اینقدر دادم. فلان‌جا، فلان‌جا، فلان‌جا، اگر پدر و مادر خدماتش را برای پسر و دختر بگوید، پسر و دختر می‌گویند: معذرت می‌خواهیم. چه کنیم بچه‌ها و مردم سنگین خاشع شوند. نعمت‌های خدا را بشمار! نعمت‌شماری.

6- نماز، هماهنگی انسان با هستی

راه دوم، چه کنیم مردم خشوع پیدا کنند؟ یکی توجه به نعمت‌ها، توجه به کل هستی. در قرآن آیاتی داریم کل هستی دارند عبادت می‌کنند. نصفش را من می‌گویم و نصفش را همه با هم بخوانند. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ» (حشر/1) این ماضی است. «سَبَّحَ» ماضی است. مضارع: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ» باز «ما فِی السَّماوات‏» (جمعه/1) هم در گذشته «سَبَّحَ» هم در آینده «یُسَبِّحُ لله» تمام ذرات هستی «سُبْحَانَ اللَّه‏» می‌گویند. تو نمی‌خواهی بگویی؟

یک شب کره‌ی شمالی خوابیده بودم. آن طرف چین! بیست میلیون کمونیست. خوابم نبرد! خدایا به بیست میلیون انسان روزی می‌دهی که یک رکعت نماز نمی‌خوانند برای تو! اینها چه آدم‌هایی هستند؟! گفتم: حالا تو قرائتی! تو که حالا امشب کره‌ی شمالی آمدی، بلند شو یک نماز شب بخوان. خدا اینجا غریب است، خدا را از غربت دربیاور. از رختخواب بلند شدم، وضو گرفتم و رفتم نماز شب بخوانم. گفتم: چه گفتی؟ خدا غریب است. تو می‌خواهی خدا را از غربت دربیاوری؟ تمام ذرات هستی دارند «سُبْحَانَ اللَّه‏» می‌گویند، برو گمشو! دوباره رفتم خوابیدم. (خنده حضار) این هم از نماز شب ما در کره‌ی شمالی…اصلاً خدا نیازی به ما ندارد. همه‌ی ما کافر شویم، هیچی نمی‌شود.

یک گنجشک روی درخت نشست، وقتی می‌خواست بلند شود، گفت: درخت مواظب باش، بلند می‌شوم! درخت گفت: اصلاً آمدنت را نفهمیدم. (خنده حضار) که حالا می‌خواهی بروی.

ما همه باشیم. همه نباشیم، هیچی! اصلاً ما مثل کلمه‌ی هیچی هستیم. این کلمه چیست؟ بخوانید… هیچی! خوب حالا این چیه؟ باز هم هیچی… کلمه‌ی هیچی باشد، هیچی است، نباشد هم هیچی است. اصلاً ما باشیم و نباشیم، هیچی هستیم! کسی نیستیم.

کیم ایل سونگ رهبر بود. سوار هواپیما نمی‌شد. می‌گفت: آدم عاقل زمین سفت را ول نمی‌کند روی هوای شل راه برود.

7- بی‌نیازی خدا از نماز و عبادات ما

ما از ترس پشه در پشه‌بند می‌رویم. ما چیزی نیستیم. خدا به ما نیازی ندارد. ما کسی نیستیم. خدا در قرآن می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» نه از شما «عَنِ الْعالَمینَ» (عنکبوت/6). خدا نیاز به ما ندارد. ما به خدا نیاز داریم. وقتی به شما می‌گویند: نماز بخوان. فکر می‌کنی خدا ناز تو را می‌کشد. اگر پدر بزرگی به بچه‌اش گفت: عزیزم دستت را به من بده. نمی‌خواهم دستم را بدهم. برو بیفت. به درک! دستت را از دست خدا برداری، در دست چه کسی می‌گذاری.   

یکی از خلفا بود، اگر اشتباه نکنم، می‌ترسم اشتباه کنم. در بنی امیه، یا بنی عباس. پایش را دراز کرده بود. یک نفر آمد گفت: با پای من بیعت کن. پایش را گرفت و چنین کرد. گفت: کسی که با دست امام صادق بیعت نکند باید با پای منصور دوانقی…

هرکه گریزد ز خراجات شام *** بار کش غول بیابان شود       

تو که با خدا حرف نزدی، سر کوچه با چه کسی حرف می‌زدی؟ این تلفن شما چقدر طول کشید. بیست دقیقه در تلفن حرف می‌زنی. خوب سه دقیقه هم با خالق حرف بزن. انصاف هم خوب چیزی است. اینکه اینقدر دوستش داری با او حرف می‌زنی، آنوقتی که در شکم مادرت بودی، یادت رفت؟ «أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُم‏» (نحل/78) یادت رفت آن روزی که به دنیا آمدی چیزی بلد نبودی. «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً» (نحل/78) این آیه‌ی قرآن است. خیلی آیه‌ی تندی است. می‌گوید: «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً» یعنی هیچی بلد نبودی. «لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً» هیچی بلد نبودی. یعنی به اندازه‌ی بچه حیوان هم چیز سرت نمی‌شد. سالی چند تا بچه از پشت بام پرت می‌شود؟ از بلندی پرت می‌شود؟ یکبار شنیدید بگویند: یک کره خر پرت شد؟ (خنده حضار) یعنی کره خر فاصله را می‌فهمد. ولی بچه انسان فاصله را نمی‌فهمد. حالا یک نماز می‌خواهد بخواند، می‌گوید: فلسفه‌ی نماز چیست؟ اصلاً حیا هم خوب چیزی است. شما کلّی درس می‌خوانی که یک مدرک بگیری و یک جا استخدام شوی. چند ساعت کار بکنی یک لقمه نان گیر بیاوری بخوری. این همه نعمت‌ها، می‌گوییم: زکات بده، می‌گوید: چرا؟ خودم کاشتم. تو کشت کردی، خوب بذر افشانی و آبیاری‌اش از تو بوده است. آب بارانش از کیست؟ خورشیدش از کیست؟ بادش، طبیعتش از کیست؟ حالا هر پانزده کیلو گندم، یک کیلو گندم زکات بدهیم. بعد هم زکات مساوی با برکت است. قرآن 32 کلمه‌ی برکت دارد و 32 کلمه‌ی زکات. یعنی چه؟ یعنی زکات بدهی برکت دارد.

بگذارید من این را بخوانم. «مَا تَلِفَ» یعنی تلف نشد، «مَالٌ فِی بَرٍّ» یعنی در خشکی، «وَ لَا بَحْرٍ» هیچ مالی در دریا و خشکی تلف نمی‌شود، یک حدیث‌هایی داریم «ما ضاعَ» یعنی ضایع نمی‌شود مالی… «ماهَلَکَ» حدیث داریم «هَلَکَ» همه یکی است. تلف نمی‌شود، ضایع نمی‌شود، نابود نمی‌شود مالی «إِلَّا بِمَنْعِ الزَّکَاهِ» (وسایل‌الشیعه/ج9/ص24) مگر اینکه زکات ندهند. ضمناً یک خبر خوشی دارم. حالا الآن یادم آمد. نیت من نبود، ولی الآن یادم آمد بگویم.

به لطف خدا زکات راه افتاده، «بحَمْدُ لِلَّه‏»، کمیته‌ی امداد فعالیت کرده «الْحَمْدُ لِلَّه‏». امسال گفتند: به صد میلیارد تومان می‌رسد. «الْحَمْدُ لِلَّه‏»! من به دلیل کثرت کار و فشار کار، دیدم دارم نابود می‌شوم. از مقام معظم رهبری تقاضا کردم، مسؤولیت زکات را دادند به جناب عالم فرزانه، آقای دکتر عالمی. آقای عالمی یک روحانی است از خبرگان استان خراسان رضوی، که نماینده‌ی امام در جهاد کشاورزی هستند. مسؤول زکات ایشان شدند. سرپرست یک هیأتی هستند که در اعضای هیأت هم کمیته‌ی امداد هست. سازمان تبلیغات هست. دبیرخانه امام حمعه هستند. مردم زکات بدهید. زکات را هم در روستای خودتان خرج کنید. تا در این روستا فقیر هست حق ندارید زکات را جای دیگر بدهید. مصرف زکات هم اول فقرا و نیازمندان است. بعد نمی‌دانم چیزهای دیگر. کتابخانه و اینها، کتابخانه و اینها را ارشاد پول دارد. جاده را می‌خواهید گشاد کنید، دولت پول نفت دارد، می‌فروشد جاده را گشاد می‌کند. شما زکاتی که می‌گیرید، به فقرای خودتان بدهید. خیلی جوان در روستاها است و خیلی در شهر هستند که فقیر هستند. به هر حال من دیگر مسؤول زکات نیستم ولی قول دادم که نوکر زکات باشم. یعنی حدیثش را بخوانم. اما هیچ مسؤولیتی ندارم. در این ایامی هم که مسؤول زکات بودم یک ریال نه گرفتم و نه دادم. مجری کمیته‌ی امداد بوده. این چراغ را خداوند روشن کرد، ما هم کمکی کردیم، الآن هم آقای عالمی هستند.

این کشاورز که زکات نمی‌دهد، دائم می‌گوید: خودم! خودم، خودم! نگو: خودم! دیگران سهم ندارند؟ من که اینجا حرف می‌زنم، شیخ مفید و طوسی و امام و شهدا سهم ندارند. پدران و مادران و مربیان و نیاکان ما سهم ندارند؟ هی نگوییم آقا من مطالعه کردم، من گفتم. چقدر کتاب نوشتند، چقدر کتک‌هایش را ابوذر خورد و تو به پلوهایش رسیدی.

چه کنیم خشوع را زیاد کنیم؟ 1- نعمت‌ها را بشمار، 2- کل هستی تسبیح می‌گویند.

3- میلیاردها میلیارد فرشته دارد. همه در حال عبادت هستند. توجه دادن به کل هستی. «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» (بقره/116) کل هستی در حال قنوت است. کل هستی در حال سجده است. کل هستی در حال تسبییح خدا هستند. فرشته‌ها در راه خدا هستند. بعد می‌گوید: اگر نماز نخوانی جهنمی می‌شوی. بهشتی‌ها از جهنمی‌ها می‌پرسند: «ما سَلَکَکُمْ فی‏ سَقَرَ» (مدثر/42) چرا جهنم رفتید؟ می‌گویند: به چهار دلیل. یکی «لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدثر/43) پابند نماز نبودیم.

8- ترک نماز، زمینه رواج فساد

اگر نماز نخوانید، دنبال شهوات می‌روید. کسی که دستش از خدا، مثل بچه‌ای که دستش را از دست پدر و مادر جدا می‌کند، ممکن است هر هرزه‌ای او را ببرد. «أَضاعُوا الصَّلاهَ» نماز را ضایع کردند، «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» (مریم/59) یک کسی می‌گفت: هواپیما به این بزرگی را چطور می‌دزدند؟ گفت: ببین این هواپیما تا پایین است بزرگ است، نمی‌شود دزدید، می‌گذارند در آسمان برود، کوچک که شد آنجا می‌دزدند.

چطور انسان دنبال هوس‌ها می‌رود؟ کسی که از مسجد جدا شد، مبتلا به مواد مخدر می‌شود. شما نگاه کن آن جوان‌هایی که مبتلا هستند، بچه‌های مسجد بودند که مبتلا شدند؟ نه! بالای 95 درصد از جوان‌های جبهه بچه‌های مسجد بودند. بالای 95 درصد از جوان‌های مبتلا، جوان‌هایی هستند که مسجد نمی‌روند. اگر برای دنیای بچه‌هایتان هم هست باید بچه‌هایتان را مسجدی کنید. البته نمی‌گویم تمام مسجدها کارش درست است. من نسبت به مسجدها هم حرف دارم. بعضی از مسجدها واقعاً برنامه‌اش اذیت کننده است. شکننده است. یا طولانی است، یا بلندگویش اذیت می‌کند، یا خادمش، یا نمی‌دانم هیأت امنایش، یک گیر و گوری دارد. مسجدها را باید یک طوری کنیم که بی‌عیب باشد، یا کم عیب باشد، جوان‌ها هم باید حرکت کنند بروند، اگر عیبی هم هست، اصلاحش کنند. نه اینکه بگویند: ما بدمان آمد نمی‌رویم. این بحث‌ها در آستانه‌ی ماه رمضان است. هم با مسجد رفیق شویم، هم این رفاقت را جدا نکنیم.

خدایا به ما خشوع مرحمت بفرما. خدایا خیلی کارها برای ما سبک است. برای کفشمان راحت چند هزار تومان پول می‌دهیم. اما یک کتاب که می‌خواهیم بخریم گران است، سوت می‌کشیم. یعنی برای مخمان سوت می‌کشیم، برای پایمان راحت خرج می‌کنیم. قصه اینطوری است. آقایانی که در محله‌شان مسجد ندارند، از جوان‌های طلبه دعوت کنید. هرجا حسینیه دارند با یک داربست یک حسینیه درست کنند، در هر زمین حلالی یک داربست بزنید در همان جا نماز را شروع کنید، «إِنْ شاءَ اللَّه‏» بانی‌اش پیدا می‌شود. یک همت و عزم ملی می‌خواهد، که «إِنْ شاءَ اللَّه‏» دیگر بعد از 32 سال نگوییم جمعیت چند هزار نفری هست و مسجد وجود ندارد. حالا شما که یک خانه ساختی، پول یک متر هم برای مسجد بده. آپارتمان 50 متری هم خوب فرض کن آپارتمانت 49 متر بود. اگر 49 متر بود چه می‌کردی؟ هرکسی یک متر پول خانه‌اش را برای مسجد بدهد. مشکل مسجد حل می‌شود. نمی‌خواهیم…! چوب می‌خوریم و نمی‌دانیم از کجا می‌خوریم. هی می‌گوییم: آقا می‌دانی گوجه چند است؟ بادمجان چند است؟ گوشت چند است؟ بابا چوب می‌خوری. این چوب‌ها چوب خدا صدا ندارد. شما سیصد میلیون تومان، هشتصد میلیون تومان، صد میلیون تومان، 50 میلیون تومان، دو میلیارد تومان، خرج خانه‌ات می‌کنی، پنج هزار تومان برای مسجد نمی‌دهی. خوب چوب می‌خوریم. چوب می‌خوریم! مسأله‌ی نماز و مسجد را جدی بگیریم.

خدایا هرچه کوتاهی کردیم ببخش، و توفیق جبران مرحمت بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

«سؤالات مسابقه»

1- در قرآن کریم، موضوع نماز به چه شکل آمده است؟
1) تحت عنوان عبادت و مناسک
2) تحت عنوان خیرات و نیکی‌ها
3) به صورت خاص و جداگانه
2- آیه 114 سوره هود، به کدام ویژگی نماز اشاره دارد؟
1) برکت در اموال
2) پاک کردن گناهان
3) شفاعت در قیامت
3- تعبیر قرآن درباره انجام دادن نماز چیست؟
1) خواندن نماز
2) برپا داشتن نماز
3) حضور در نماز
4- براساس قرآن اِعراض از نماز، کدام اثر دنیوی را به دنبال دارد؟
1) کم شدن مال و ثروت
2) کوتاه شدن عمر و فرصت
3) بی‌برکت شدن عمر و ثروت
5- آیه اول سوره حشر به چه امری اشاره دارد؟
1) برتری انسان بر دیگر موجودات
2) تسبیح همه موجودات
3) آفرینش ویژه موجودات

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3432

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.