نماز، مبارزه با بدی‌ها و پلیدی‌ها

1- طرد افراد فاسق از جامعه
2- دوری از غضب شدگان و گمراهان
3- نماز، بهترین راه مبارزه با شیطان
4- نماز، عامل دوری از تکبر و استکبار
5- نماز، بازدارنده از گناه و زشتی
6- نماز، عامل تمرکز و آرامش
7- سوء استفاده منافق از مسجد و نماز

موضوع: نماز، مبارزه با بدی‌ها و پلیدی‌ها

تاریخ پخش:  26/01/89

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث ما در بهار سال 1389 است. یکی دو جلسه راجع به کوه و نهر و درخت صحبت کردیم، در این جلسه می‌خواهیم در خصوص مبارزه‌ی منفی علیه عیب‌ها و فسادها و طاغوت‌ها که نماز دارد صحبت کنیم… نماز فکر نکنید که فقط یک عبادت است. ضمن اینکه عبادت خدا هست، یک مبارزه‌ی منفی هم علیه بدی‌ها هست.

موضوع بحث ما این است: نماز و مبارزه‌ی منفی!

1- طرد افراد فاسق از جامعه

1- طرد فاسق! پیشنماز نباید فاسق باشد. چون حدیث داریم: «لَا تُصَلِّ إِلَّا خَلْفَ مَنْ تَثِقُ بِدِینِه‏» (الکافی/ج3/ص374) «صلّ خلفَ…» پشت سر کسی نماز بخوان که «تَثِقُ بِدِینِه» یعنی عادل باشد. خود اینکه در نماز یک سری افراد را … این یک مورد!‌ نماز عامل طرد و ردّ طاغوت!‌ چون شما وقتی گفتی: الله اکبر!‌ خدا بزرگ است، یعنی دیگر آمریکا بزرگ نیست. الله اکبر! کسی که خدا در نزد او بزرگ است، «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِم‏» کسی که خدا نزدش «عَظُمَ» عظیم است و بزرگ است،‌ «وَ صَغُرَ مَا دُونَه‏» (بحارالانوار/ج65/ص192) این سالن تا پایین هستی، چند صد متر است. اما اگر سوار هواپیما شوی و بروی بالا، این سالن اندازه یک جعبه‌ی پرتقال می‌شود. حتی اندازه‌‌ی یک صابون و قوطی کبریت و عدس! یعنی هر چقدر اوج بگیریم و بالاتر برویم، این سالن کوچک‌تر می‌شود. هر چه ایمان ما به خدا و باور ما هر چه بیش‌تر شود که الله اکبر! هر چه ایمان ما به خدا بیش‌تر باشد، طاغوت نزد ما کوچک‌تر است. تا پایین هستیم، آمریکا بزرگ است.

امام که فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند،‌ یعنی کسی که خدا نزد او بزرگ است،‌آمریکا نزدش کوچک است.

2- دوری از غضب شدگان و گمراهان

به ما گفتند که فراریان از جبهه، کسانی که از جبهه فرار کردند، ‌می‌گوید: «وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُم‏» (توبه/84) به جنازه‌شان نماز نخوان. یعنی نماز مبارزه‌ی منفی است.

طرد غضب شدگان!‌ اینهایی که غضب شده هستند،‌ این‌ها را در نماز چون می‌گوییم «غَیْرِ الْمَغْضُوب‏» (فاتحه/7) خدایا ما نمی‌خواهیم جزء ‌مغضوبین باشیم. «مَغْضُوب‏» یعنی غضب شده! غضب شده‌ها در قرآن چه کسانی هستند؟ قاتل! «مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً» (نساء/93) قرآن می‌گوید: «غضب الله» منافق! خدا می‌گوید: «غضب الله» عالم بی عمل! قرآن می‌گوید: «کَبُرَ مَقْتاً» (غافر/35) «مَقْتاً» یعنی غضب. یعنی «کَبُرَ» یعنی کبیر، بزرگ است. قهر خدا بزرگ است به عالمی که حرف می‌زند، به حرفش عمل، عالم بی‌عمل مغضوب است. منافق، عالم بی‌عمل. رباخوار مغضوب است. قرآن راجع به یهودی‌ها می‌گوید: «باؤُ بِغَضَب‏» (بقره/61) چون یهودی‌ها، «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا» (نسا/161) ربا می‌گرفتند. ترسو مغضوب است. در نماز شما اینطور نیست که فقط عبادت خدا را می‌کنید. نماز یک شمشیری است، بر بسیاری از نا‌اهل‌ها. اینکه به نماز محراب می‌گویند، محراب یعنی محل حرب، حرب یعنی جنگ. محل جنگ است. من وقتی گفتم: رو به قبله بایستم یعنی چه؟ یعنی همه‌ی جهات را کنار می‌اندازم. وقتی می‌گویم: حضور قلب یعنی قلب من باید متوجه یک تقطه شود. قلب من نباید جای دیگر برود. تمرکز، طرد گمراهان، «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ» (فاتحه/7) «لا» یعنی نه! «وَ لاَ الضَّالِّینَ» یعنی ضالین نه! ضالیّن لا! «وَ لاَ الضَّالِّینَ» ضالیّن نه! گمراهان نه! غضب شده‌ها نه! فراری‌ها از جبهه نه! طاغوت نه!فاسق نه! این نه‌هایی که در دل نماز نهفته شده است، امروز بیرون بکشیم، ببینیم چقدر نه در آن است.

اگر کسی برای مسجد پول می‌دهد، ولی مشرک است. قرآن می‌فرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّه‏» (توبه/17) مشرک اگر پول داد، مشرک اگر پول برای مسجد داد، پولش را رد کنید. اگر شاه مسجد ساخت، آن مسجد ارزش ندارد. مثل قرآنی که شاه چاپ کند. مثل قرآنی که در جنگ جمل سر نیزه گرفتند! در جنگ صفین.

خوب تحقیر دشمن، تحقیر ناسزاگو، قرآن می‌گوید: « فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» (کوثر/2) بعد می‌گوید: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) نماز بخوان. در سایه‌ی نماز به دشمنت هم ابتر بگویی. ابتر یعنی بی‌عقبه! چون به پیغمبر گفتند: این ابتر است. یعنی عقبه ندارد. پسر که ندارد. چون پسر کوچکی داشت، از دنیا رفت. پدر عمروعاص گفت: پسر پیغمبر مرد. بچه‌ای جز دختر ندارد. دختر هم در زمان جاهلیت جز آدم حساب نمی‌کردند. و لذا پسرش که مرد، دختر هم که در تفکّرجاهلی جز آدم حساب نمی‌شد، پس ابتر است. ابتر است یعنی بی‌عقبه است. خدا فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» دشمن تو ابتر است. تو بی‌عقبه هستی. این با یک فاطمه تمام این‌هایی که پدر و مادرشان سیّد هستند. تمام آنهایی هم که مادرشان سیّد است، آنها هم سیّد هستند. حالا مسئله‌ی خمس حسابش جداست.

3- نماز، بهترین راه مبارزه با شیطان

مبارزه‌ی منفی علیه شیطان، مبارزه علیه شیطان! علیه همه‌ی اغفال‌گران. چون نماز ذکر خداست. به دلیل این آیه: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) نماز یاد خداست. یاد خدا که شد، همه‌ی غفلت‌ها کنار می‌رود. رفیق می‌خواهد گمراهت کند، نماز نجاتت می‌دهد. ببینید لباس سفید که پوشیدیم، همین که قبای من کِرم است. پیراهن من، همین که رنگش روشن است، این خودش مبارزه‌ی منفی علیه زمین کثیف است. من هیچ‌وقت حاضر نیستم با لباس سفید روی زمین سیاه بنشینم. این یک رقم مبارزه است. ضمن اینکه لباس من سفید است، دست به آلودگی‌ها نزنم. همین که شما تحصیل کرده هستید، هرگز حاضر نیستید با چهار تا دیوانه عکس بردارید. بابا من دانشجو هستم. بروم کنار دیوانه! مثلاً حالا یک مشت الاغ باشند، برویم وسط الاغ‌ها بگوییم: عکس بگیر. عکس بگیر! من انسان هستم. بروم کنار الاغ‌ها عکس بگیرم؟ کسی که الهی شد، با شیطانی‌ها نیست. این خودش یک مبارزه است.

بچه‌ای را می‌دزدند، که دستش در دست پدر و مادرش نباشد. تا ما دستمان در دست پدر و مادر باشد، دزد حریف ما نمی‌شود. دستمان که جدا شد، گرگ سراغ گوسفندهایی می‌رود که از گله جدا شوند. ما تا دستمان در دست ولی فقیه است، بیمه هستیم. یک بچه وقتی دستش در دست ولایت فقیه است، دستش در دست بابا است، هر لاتی هم نگاهش کنند، به لات می‌گوید: (خنده حضار) دستم در دست بابا است. ما تا دستمان در دست امام است، می‌توانیم به دشمن تشر بزنیم، امام هم همینطور است. امام هم تا مادامی که امت باشد، می‌تواند نفوذ کند. وگرنه امیرالمؤمنین امت را نداشت در خانه نشست و غصّه خورد. امام و امت مثل سوزن و نخ است. اگر سوزن و نخ به هم وصل شدند، این سوزن در پارچه شیرجه می‌رود. می‌دوزد. اما اگر سوزن از نخ جدا شد، هم نخ بی‌خاصیّت است، هم سوزن بیکار است. هزار تا سوزن و نخ در یک جعبه در مغازه هستند. هیچی نمی‌گویند. برای اینکه هزار تا سوزن هیچ کدام نخ ندارد. یکی از آن سوزن‌ها نخ داشته باشد، در هر پارچه‌های فرو می‌رود. اگر رهبر و امت با هم بودند، همه چیز دوخته می‌شود. اگر از هم جدا شدند، حتی اگر رهبر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب باشد، در خانه می‌نشیند و غصه می‌خورد.

نماز جماعت خیلی پُتک است. این جوان‌هایی که گاهی مزاحم افراد می‌شوند در یک جاهایی مزاحم افراد می‌شوند که در مسجد نباشد. یا در مسجدش هم یک مشت پیرمرد باشند. اگر بچه‌های انقلابی شجاع با سواد، در هر مسجدی جمعی از بچه‌های با سواد، شجاع باشند، اصلاً همین که بیرون مسجد بیایند «صلوات بفرستید» اصلاً هر لاتی باشد فرار می‌کند. گاهی یک دختر و پسری، زن و مردی می‌خواهند مثلاً حرف نامربوطی به هم بزنند و همینطور که دارند با هم صحبت می‌کنند، این می‌گوید: ببین، اینجا نمی‌شود. اینجا مسجد است. آن طرف‌تر بروید. یعنی همین کاشی‌کاری مسجد می‌گوید: اینجا نه. نه « إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى» کاشی کاری‌های مسجد ‏«تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/45) قبای سفید دیگر نمی‌گذارد من روی زمین سیاه بنشینم. من همینکه عمّامه سر گرفتم، این خودش مرا حفظ می‌کند. هرگز حاضر نیستم با عمّامه در خیابان بدوم. آخوند زشت است بدود. کار هم دارم، تند می‌روم، اما نمی‌دوم. می‌گویند: این آخوند می‌دود. إِنَّ العمامه تَنْهى از دویدن! (خنده حضار)

یک کسی که سفیر است و نمی‌دانم سردار است و امیر است، این حاضر نیست در خیابان تخمه بشکند. تو سردار هستی، امیر هستی، سرتیپ هستی. سرهنگ هستی. سرگرد هستی. یک کسی که کنار یک آدم حسابی نشسته است، مثلاً بوعلی سینا است، شما کنار بوعلی سینا نشسته‌ای، هرچه هم می‌خواهی شوخی کنی، می‌گویی: نمی‌شود، کنار بوعلی سینا است. پشت دوربین است. بلند شو آن طرف‌تر برویم. اصلاً کنار بوعلی‌سینا نشستن شما را از اینکه خیلی کارهای سبک را بکنید، باز می‌دارد. بغل فلانی هستم. اینها برکاتی است که…

4- نماز، عامل دوری از تکبر و استکبار

نماز علیه تکبّر! حضرت زهرا (س) فرمود: «تطهیراً للکبر» نماز واجب شد برای اینکه انسان از تکبر بیرون بیاید. بلندترین نقطه‌ی بدن ما کجاست؟ پیشانی، هفده رکعت نماز واجب داریم، هر نمازی دو سجده دارد. هفده تا دو تا 34 تا می‌شود. 34 بار بلندترین نقطه‌ی بدن ما روی خاک مالیده می‌شود. 34 بار بلندترین نقطه‌ی بدن ما روی خاک مالیده می‌شود. اگر به نماز توجه داشته باشیم، نماز خوان دیگر نباید متکبّر باشد. تو به من حرف می‌زنی؟ ببخشید! شما، جنابعالی چه کسی هستی؟ تو چه کاره هستی به من می‌گویی تو یا من!؟ ببین اگر حرف من حق است، بپذیر. پیغمبر ما به کفّار می‌گفت: «إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ» (سباء/24) یا ما یا شما، «لَعَلى‏ هُدىً أَوْ فی‏ ضَلالٍ» (سباء/24) یا ما، یا شما یا حق می‌گوییم یا باطل. بیایید گفتگو کنیم. عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُم‏» بگو: برهان، دلیل بیاورید. پیغمبر ما با کفّار نمی‌گفت: بنشین. حالیت کنم که نمی‌فهمی. نه بابا چه خبر است؟ می‌گوید: بنشینید با هم گفتگو کنیم، یا من یا تو یا صاف می‌رویم، یا کج می‌رویم. نماز تکبّر تکانی است. بلندترین نقطه‌ی بدن خاک‌مالی می‌شود.

نماز علیه انزوا، انزوا! افرادی گوشه‌گیر هستند. نماز آدم را از گوشه‌گیری بیرون می‌آورد.چون باید مسجد برود. باید جمعه برود. جماعت، عید، آدم نماز خوان نمی‌تواند یک آدم گوشه‌گیری باشد. منزوی باشد. «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعینَ» (بقره/43)، «وَ ارْکَعی‏ مَعَ الرَّاکِعینَ» (آل‌عمران/43) هم زن، هم مرد.

5- نماز، بازدارنده از گناه و زشتی

علیه فحشا و منکر! دیگر این آیه را حفظ هستید. «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/45) یک معنایی هم برای تنها شده که ، اشکال در ذهن جوان‌ها آورده است. قرآن می‌گوید: «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» نماز آدم را از فحشا و منکر باز می‌دارد. آنوقت یک عده می‌گویند: آقا پس چرا بعضی از نمازخوان‌ها اهل فحشا و منکر هم هستند؟ جوابش این است که نمی‌گوید: «ان الصلاه تمنع عن الفحشا و المنکر» نمی‌گوید: نماز مانع است. می‌گوید: «تنهی» یعنی مرتّب نهی می‌کند که نکن. نماز دست آدم را که نمی‌بندد. می‌گوید: نکن. اول که نماز آدم را باز می‌دارد. اگر هم یک نمازخوان یک دسته‌گلی آب داد، استغفرالله! رد شود. خلاف کردیم. استغفر الله ربی و اتوب الیه! یعنی همان رابطه‌ای که با خدا دارد، دائم به آن می‌زند که این کار را غلط کردی. مثل آدمی که دستکش دست کند، دستکش دست می‌کنی، یا دستت آلوده نمی‌شود، یا اگر یک مواد آبکی بود که بالاخره از لای دستکش داخل رفت، دستکشش پارچه‌ای بود، و این آب کثیف داخل دستکش رفت. بالاخره چون دستکش را می شوید. توبه می‌کنند.

قرآن یک آیه دارد، می‌گوید که: همین که نماز خواندی، عیب‌های قبل از نمازت بخشیده می‌شود. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» (هود/114) حدیث داریم بهترین آیات قرآن یعنی دلگرم کننده ترین آیات قرآن این آیه است. که «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» یعنی کارهای خوب کارهای بد را می‌بخشد. مثل آبی است که روی دست آلوده می‌ریزی. و خود حدیث هم نماز را معنا کرده، نماز را به نهر آب تشبیه کرده است. که حضرت فرمود: اگر نهر آبی کنار خانه‌ی شما باشد، روزی 5 بار دستتان را بشویید، دیگر این دست همیشه سالم است. اگر ما روزی 5 بار نماز بخوانیم، لابه لای نماز هم دسته گلی آب بدهیم، آن نماز این را می‌پوشاند. علیه فحشا و منکر!

نماز مبارزه علیه استرس و اضطراب! آدمی که استرس دارد، نماز! با نماز دل خودش را آرام کند. خیلی‌ها نزد روانشناس می‌روند. می‌گوید: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) این معنا مهم است. همینطور ساده نگیریم. کلمه را بازش کنم. «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» کلمه‌ی «اَلا» یعنی چه؟ یعنی آگاه باش،توجه توجه! یعنی خیلی ها از این معنا غافل هستند. یعنی قصّه جدی است. نگفته: «تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ بِذِکْرِ اللَّهِ» اگر می‌گفت: «تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ بِذِکْرِ اللَّهِ» یعنی دلها به ذکر خدا آرام می‌شود، ممکن است دل به ذکر خدا آرام شود، با فلان آمپول هم آرام شود. اما می‌گوید: «بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی فقط این. ببینید یکوقت می‌گویم: من، شما را دوست دارم. یکوقت می‌گویم: تو را دوست دارم. تو را دوست دارم، یعنی چه؟ یعنی کس دیگری را دوست ندارم. این «بِذِکْرِ اللَّهِ» جلو افتاده است.گفته: «اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» نمی‌گوید: «اَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ بِذِکْرِ اللَّهِ» یعنی فقط یاد خدا! فقط یاد خدا آرام بخش است. قرص و آمپول کاری نمی‌کند. ممکن است شما را خواب کند، فکر کنید آرامش پیدا کردید، قرص و آمپول ممکن است مواد مخدّری در آن باشد که تسکین بدهد. تسکین غیر از تطمئن است. فقط یاد خدا! جلوی استرس را می‌گیرد.

چند تا آدم را که شما اسم‌های آنها را شنیدید، ممکن است آنها را دیده باشید. لا اقل در تلویزیون که آنها را دیده‌ایم. مثلاً رییس جمهور آمریکا، امام، صدام، این قارون‌هایی که اطراف ما هستند و روی پول و نفت نشسته‌اند. کدام یک از اینها آرامش دارند؟ یعنی به اینها بگویید که، به قارون‌ها بگویید که: شما هفت روز دیگر از دنیا می‌روید. اصلاً همه چیزش به هم می‌ریزد. همه چیزش به هم می‌ریزد. به رییس جمهور آمریکا بگویی، به انواع صدام‌ها، به هرکس بگویی یعنی قلدری، دلار، ریال، زور، نیرو، آرامش نیست. امام هیچ چیز نداشت ولی آرام بود. «بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» بعد هم می‌گوید: «القلوب»، «القلوب» یعنی همه‌ی دلها! اینطور نباشد که نه، در دل ما اثر نکرد. «اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ما خدا که داریم. چنین می‌کنیم، چنین می‌کنیم، چنین می‌کنیم. ما خدا داریم دیگر. آنوقت هم که همه خواب باشیم، شن‌های طبس هست. هلی‌کوپترهای آمریکا را پایین می‌اندازد. آنوقتی که همه‌ی شهر علیه یک نفر بسیج شدند، تار عنکبوت کنار غار می‌آید پیغمبر را حفظ می کند. خداست! زلیخا درها را بست هیچ‌کس نفهمد. همه فهمیدند! خدا هم هست. یوسف را در چاه انداختند، محوش کنند. خدا هست. شاه گفت: عکس امام را احدی چاپ نکند، هیچ مرجع تقلیدی به اندازه‌ی امام عکسش چاپ نشد. اینطور نیست که شاه بخواهد، نمی‌شود. نخیر! شاه خواست و نشد! برادرهای یوسف خواستند زلیخا خواست، نشد. پهلوی بزرگ رضا شاه، گفت: احدی فاتحه برای شیخ عبدالکریم حائری نگیرد. حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه‌ی علمیه قم است. که امام و همه مراجع شاگرد او بودند. وقتی از دنیا رفت، رضاشاه گفت: هیچ‌کس فاتحه نگیرد. در مسجد امام قم، قمی‌ها جمع شده بودند، طلاّب و روحانیون و مردم قم، از این سماورهای بزرگ زغالی بود، فاتحه بگیرند. پلیس رضاشاه آمد در تنور آب ریخت. گفت: شاه دستور داده احدی فاتحه نگیرد. هیچ عمّامه به سری به اندازه‌ی حاج شیخ عبدالکریم حائری سر قبرش فاتحه نمی‌خوانند. هرکس حضرت معصومه می‌رود، سر قبر او هم یک فاتحه می‌خواند. قبرهای بلند… حالا دیگر چند تا از مراجع هم دورش هستند. او رییس مراجع بود.

6- نماز، عامل تمرکز و آرامش

علیه تشتّت و تفرقه! این تشتّت و تفرقه، تمرکز، خود تمرکز الآن بعضی از پزشک‌ها بعضی از بیمارها را با تمرکز درمان می‌کنند. بهترین دوای تمرکز نماز است. حواست جمع باشد. رو بروی در باز نماز نخوان. حتی قاضی اگر کفشش تنگ است، قضاوت نکند. چون فشاری که به پایش می‌آید در قضاوتش ممکن است… حتی قاضی اگر ادرار دارد قضاوت نکند. چون ممکن است ادرار قاضی در مغز قاضی اثر بگذارد. اسلام این است. روبروی آتش، روبروی رودخانه، روبروی در باز، روبروی عکس نماز نخوانید. ممکن است نگاه به عکس کنی، حواست پرت شود.

نماز علیه هر نوع لهجه! ترک، فارس، عرب، عجم همه باید نماز را عربی بخوانیم. چون همه‌ی خلبان‌ها هرجای کره‌ی زمین حرف می‌زنند باید انگلیسی حرف بزنند. نمی‌شود یک خلبان از اهواز بلند شود عربی حرف بزند. لُرستان بیاید لُر شود. لُری حرف بزند. بعد اصفهان بیاید اصفهانی حرف بزند. تهران بیاید تهرانی حرف بزند. تبریز برود، ترکی حرف بزند. هرکجای کره‌ی زمین هر خلبانی خواست صحبت کند باید با زبان انگلیسی حرف بزند. خدا هست.

این ریگی را که گرفتند، با هواپیمای خارجی بود. یکی از مسئولین اطلاعاتی می‌گفت. یک خانمی بوده مسلمان هم نبوده، ایرانی هم نبوده، خیلی هم اصلاً نه بد حجاب بوده است. بی‌حجاب، بی‌حجاب، بی‌حجاب! یعنی حتی مثلاً با پیراهن رکابی. وقتی می‌بیند که در هواپیما نشسته می‌بیند که اینها آمدند دو نفر را گرفتند، فوری می‌گوید: من هم می‌خواهم به جمهوری اسلامی خدمت کنم. از اینها حرف‌هایی دارم. زبانش را نمی‌فهمند. فوری مترجم می‌آورند می‌گویند: چه می‌گویی؟ می‌گوید: اینها 5 نفر بودند، شما دو نفر را گرفتید. این یک مورد. دوم اینکه اینها با موبایل حرف می‌زدند. تا هواپیما نشست موبایلشان را در جوراب کردند. تا در هواپیما باز شد، مأمورین ایرانی بالا آمدند، اینها موبایلشان را زیر صندلی‌ها پرت کردند. از جوراب در آوردند پرت کردند. آن سه نفر را هم می‌گیرند، موبایل‌ها را هم از زیر صندلی‌ها پیدا می‌کنند. یک خانم غیر مسلمان بی‌حجاب به نفع جمهوری اسلامی کار می‌کند. عرض کردم شن طبس، شن طبس! خدا هست. امان از وقتی که خدا لطفش را برگرداند. که اگر همه‌ی طول عمر مطالعه کنی، لحظه‌ی عمر همه از ذهنت می پرد. حضرت امام فرمود: یک مرتبه خدا حافظه را از من گرفت. هرچه فکر کردم یادم رفت اسم من روح‌الله است. اِ… امام! بله. می‌گفت: خدا همه‌ی درون ذهن من را پاک کرد. اسم من چیست؟ یادم رفت اسم من روح‌الله است. خدا، خدا، خدا! و رابطه‌ی با خدا همین نماز است.

نماز علیه لهجه‌ها، سلیقه‌های شخصی، هرکس به سمتی، نه همه به یک سمت قبله. صف بندی، مسئله‌ی نژاد. شما در نماز نمی‌گویی: السلام علینا و علی ترک‌ها، السلام علینا و علی لرها و علی اصفهانی‌ها و علی اندونزی، مالزی، چینی، شرقی، غربی!  همه را در اقیانوس اطلس بریز و بگو: «و علی عباد الله الصالِحین» سلام بر بندگان صالح خدا!یعنی همه‌ی لهجه‌ها حذف می‌شود. نماز شعاری است علیه همه‌ی نژادها! همه‌ی لهجه‌ها، هرکسی یک سمتی، هرکسی یک شعری، اینطور نیست که…

نماز مبارزه علیه ستایش‌های نابجاست. شما وقتی می‌گویی: «الحمدلله» حمد فقط برای خداست. یعنی من بله‌قربان‌گوی هرکس و ناکسی نیستم. الحمدلله می‌آید قیچی می‌کند. جلوی شما را می‌گیرد. ستایش احدی را نکن. اگر هم می‌خواهی از مردم ستایش کنی، از مردمی ستایش کن که کار خدایی کردند. اگر کار خدایی کردند، بله ببینید نماز یک عبادت هست اما علیه طاغوت، حتی یک جوانی اگر مسجد نمی‌آید، اسلام می‌گوید: به او دختر ندهید. چرا؟ برای اینکه آن جوانی که به جامعه‌ی اسلامی بی‌اعتنا است، شما هم در جامعه به او بی‌اعتنایی کنید. به او بی‌اعتنایی کنید. آن جوان پایش را در مسجد نمی‌گذارد. حالا نمی‌گوییم: مرتّب بیاید. هفته‌ای دو بار، سه بار، یکبار، این جوان پایش را در مسجد نمی‌گذارد. جوانی که بی‌خبر است، در مسجد که آدم آمد لا اقل یک اخباری را گوش می‌دهد. از جوان پرسیدند مفاتیح شیخ عباس قمی برای چه کسی است؟ یک خرده فکر کرد گفت: آشیخ عباس قمی یکی از اصحاب پیغمبر نیست؟ بابا شیخ عباس قمی برای 50 سال پیش است، مفاتیح را نوشته است. می‌گفت: از اصحاب پیغمبر است. پیداست این پایش را در مسجد نمی‌گذارد.

به حمّال گفتند: چطور دانشگاه آمدی؟ گفت: والله بار به من خورده است. (خنده حضار) بعضی جوان‌ها فقط اگر عمه‌شان بمیرد مسجد می‌آیند. پایشان را در مسجد نمی‌گذارند. نماز یک سنجشی است برای اینکه با چه کسی رفیق شویم؟ به چه کسی دختر بدهیم؟ به چه کسی وام بدهیم؟ البته نمی‌خواهم بگویم هرکسی هم نماز می‌خواند کارش درست است.

7- سوء استفاده منافق از مسجد و نماز

بعضی از آدم‌ها هم هستند منافق هستند. یعنی ظاهرشان را نمازخوان و مسجدی درست می‌کنند، ولی از آن کلک‌بازان هستند. قرآن برای منافق هم گفته: بصیرت داشته باش. اگر کسی گریه کرد، گول نخور. چون برادرهای یوسف هم که یوسف را در چاه انداختند، گریه کردند. «جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً یَبْکُونَ» (یوسف/16) اگر کسی قسم خورد گول قسمش را نخور. بصیرت داشته باش. «اتَّخَذُوا أَیْمانَهُمْ جُنَّهً» (منافقون/2) قسم سپر غلط‌هایش است. اگر کسی خوب سخنرانی می‌کند گولش را نخور. «مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُه‏» (بقره/204) حرف که می‌زند تو هم تعجّب می‌کنی ولی «وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» (بقره/204) از آن پدرسوخته‌ها است. می‌گوید: بصیرت داشته باش. گول هر ظاهری را نخور. اما نماز درست و حسابی بسیاری از فاسق‌ها را طرد می‌کند. تا فراری از جبهه، در مسجد ضرار می‌گویند: نماز نخوان. ممکن است مسجد بسازند اما مسجدشان برای خدا نیست. در مسجدی برو که «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏» (توبه/108) مسجدی که براساس تقوا است. مسجد ضرار، منافقین مسجد ساختند، اسمش را مسجد گذاشتند، اما خانه‌ی تیمی بود. توطئه خانه بود. نماز عبادت خداست. اما در آن طرد فاسق، طرد طاغوت، طرد فراریان، طرد غضب شدگان، طرد گمراهان، طرد تحقیر افراد ناسزا گو، طرد شیطان، اغفال گران، طرد تکبّر، طرد انزوا، یعنی نماز را یک مبارزه‌ی منفی است در قالب نماز.

خدایا به ما توفیق بده از آن نمازهایی که دوست داری نصیب ما بفرما. و مزه‌ی نماز را به ما بچشان. گفتگوی با خدا مزه دارد. مزه دارد. امام سجاد لباس شیکی پوشیده بود. مسجد رفت. یک کسی خواست چیزی بگوید. گفت: آقا خانه‌ی عروس می‌روی؟ گفت: چطور؟ گفت: خیلی لباست شیک است. معلوم می‌شود خانه‌ی عروس می‌روی. گفت: برو بابا! من می‌روم با کسی حرف بزنم که همه‌ی عروس‌ها را خلق کرد. تو برای یک عروس لباس شیک می‌پوشی، من می‌خواهم با کسی حرف بزنم که خالق همه‌ی عروس‌ها است. ما اگر بچشیم بی‌نهایت کوچک دارد با بی‌نهایت بزرگ صحبت می‌کند. با یک رییس جمهور و یک مدیر کل نمی‌شود حرف زد. خدا گفته: هر آنی حرف بزنی من با تو هستم. «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏» (بقره/152) تو تلفن کن خودم گوشی را برمی‌دارم.

خدایا مزه‌ی عبادت را به ما بچشان. سالمان را با عبادت خدا و تحصیل و مطالعه و بصیرت آغاز کنیم. برای همه شما مبارک باشد.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

 «سؤالات مسابقه»

1- آیه 84 سوره‌ی توبه از نماز گزاردن بر چه کسانی نهی می‌کند؟
1) فراریان از مسجد
2 ) فراریان از جبهه
3)  فراریان از خانه
2- آیه 14 سوره‌ی طه کدام ویژگی نماز را بیان می‌دارد؟
1) یاد خدا و ذکر او
2) مایه‌ی آرامش و اطمینان
3) عامل آمرزش گناهان
3- حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، نماز را عامل دوری از چه امری می‌داند؟
1) غرور و تکبر
2) گناه و فساد
3) کفر و نفاق
4- آیه 114 سوره هود به کدام رابطه گناه و نماز اشاره دارد؟
1) گناه، عامل دوری از نماز
2) نماز، عامل آمرزش گناه
3) نماز، عامل دوری از گناه
5- مسجد ضرار توسط چه کسانی در مدینه ساخته شد؟
1) یهودیان
2) منافقان
3) مشرکان

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3278

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.