راهپیمایی روز قدس

1- جایگاه مسجدالاقصی در فرهنگ اسلامی
2- راهپیمایی علیه دشمن، عمل صالح قرآنی
3- ایستادگی در برابر دشمنان دین، سیره اولیای الهی
4- سخن امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در حمایت از مظلوم
5- ایستادگی بهلول در برابر رضاشاه در مسجد گوهرشاد
6- برکات انفاق در همه امور زندگی
7- قبولی عمل در نزد خداوند، نه مردم

موضوع: راهپیمایی روز قدس

تاریخ پخش: 26/06/88

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

درباره‌ی رمضان 88 حرف‌هایی را در این ماه گفتیم. این برنامه را عزیزانی که پای تلویزیون هستند، شب قدس می‌بینند. شب جمعه‌ی آخر ماه رمضان. من یک مقداری راجع به قدس 5، 6 دقیقه صحبت کنم، بعد هم بحث خودم را شروع کنم. اول اینکه قدس همان مسجد الاقصی است. مسجد الاقصی مکان مهمی است. خادم آن پیغمبر بود حضرت زکریا. مریم در شکم مادرش بود. مادرش نذر کرد، که خدایا این بچه‌ای را که در شکم دارم، به دنیا بیاید، خادم مسجد الاقصی می‌کنم. مرکز انبیاء و محلی است که حضرت مهدی (ع) که ظهور کند، حضرت عیسی پشت سر امام زمان در مسجد الاقصی اقتدا می‌کند.

1- جایگاه مسجدالاقصی در فرهنگ اسلامی

 مسجد الاقصی همان قدس، جایی است که پیغمبر وقتی می‌خواست معراج برود، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی رفت، و  سکوی جهش او مسجد الاقصی بود. «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى‏ الَّذی بارَکْنا حَوْلَه‏‏» (اسرا/1) پس چه شد؟ محل انبیاء، خادمش پیغمبر زکریا، نذر شدن مریم برای خدمت در مسجد، محل اقتدای حضرت عیسی به امام زمان، محل عبور پیغمبر در معراج.

 امروز هم محور اسلام و کفر است. چون اسرائیل به پشتوانه‌ی آمریکا و کفر جهانی آنجا را قبضه کرده است، و مسلمان‌ها هم آنجا هستند. یعنی مرز بین اسلام و کفر است. 313 نفر یاری که امام زمان (ع) دارد، چند تایی از آنها، جمعی از آنها از فلسطین هستند. حالا در فلسطین چه آدم‌هایی پیدا می‌شوند، که بازوی حضرت مهدی می‌شوند، از آن 313 نفر می‌شوند خوب حالا ما نمی‌دانیم ولی به هر حال ما سید حسن نصرالله را دیدیم. سید حسن نصر الله را دیدیم. که چطور یک سید، سید جوان بچه‌اش را شهید می‌کنند و هیچ نمی‌شکند. شکسته نمی‌شود. عقب گرد ندارد. و یک تنه با جمعی در مقابل چه قدرت‌هایی مقاومت کرده است و برای اسلام عزت آفرید. برای عرب عزت آفرید. برای لبنان عزت آفرید. برای شیعه عزت آفرید. برای روحانیت عزت آفرید. چطور می‌شود یک نفر اینقدر وجودش مبارک باشد؟ به هر حال.

و اما این راهپیمایی. آیا راهپیمایی در قرآن هست یا نه؟ در قرآن سوره‌ی توبه آیه‌‌ی 120، یک عبارت هست من می‌نویسم، بالاخره پای تلویزیون روحانیون، علما هستند، و می‌دانند که این آیه برای چه چیز است؟ اولین دفعه که من این را استفاده کردم، خدا مرحوم فلسفی واعظ مشهور را رحمت کند. خیلی مرا مورد تفقّد قرار داد. که از این آیه چه استفاده‌ی قشنگی کردی. قرآن می‌فرماید که: کسانی که در جبهه هستند، «لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَب‏» (توبه/120) «لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَب وَ لا مَخْمَصَه» یعنی هیچ رنج و تشنگی و گرسنگی به اینها نمی‌رسد، مگر اینکه در مقابل گرسنگی و تشنگی و سختی‌هایی که در جبهه می‌کشند خدا برای آنها عمل صالح می‌نویسد.

2- راهپیمایی علیه دشمن، عمل صالح قرآنی

خوب گرسنگی راهپیمایی نیست. تشنگی راهپیمایی نیست. بعد یک جمله دارد. می‌گوید: «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئا»، «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّار»، «یَغیظُ الْکُفَّار» تا می‌گوید: «وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ» تا می‌گوید که «الا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ»، «لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ» تشنگی، گرسنگی، سختی، در جبهه تشنگی‌ها، گرسنگی‌ها، سختی‌ها همه برایشان عمل صالح نوشته می‌شود. بعد از تشنگی و گرسنگی و سختی می‌گوید: «وَ لا یَطَؤُنَ»، «یَطَؤُنَ» یعنی راه رفتن، مانور، مانور، دسته جمعی حرکت کردن. حرکت دسته جمعی، حرکت دسته جمعی. حرکت دسته جمعی انجام نمی‌دهند که «یَغیظُ الْکُفَّار»، «یَغیظُ» یعنی به غیظ درمی‌آید. سبب غیظ می‌شود. سبب غیظ کفّار می‌شود. «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً» یعنی مانور و حرکت دسته جمعی انجام نمی‌دهند که سبب غیظ کفار شود، مگر اینکه «إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِح‏» چه می‌خواهم بگویم؟هر حرکت و مانوری، هر راهپیمایی که «یَغیظُ الْکُفَّار»، کفّار را عصبانی کند، عمل صالح است. خیلی در قرآن آیه داریم. حالا نمی‌توانم بگویم: چقدر، ده ها آیه داریم که قرآن می‌گوید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا» بعد هم می‌گوید: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏» دائم می‌گویند: عمل صالح چیست؟

بعضی فکر می‌کنند عمل صالح ذکر خداست. قبول است. غسل جمعه، نماز شب، مستحبی، قرآن، صدقه، کمک، اخلاق خوب، اینها همه عامل صالح است. اما قرآن می‌گوید:عمل صالح یکی هم این است. حرکت دسته جمعی که «یَغیظُ الْکُفَّار» یعنی کفّار، نمی‌گوید: «یَغضب الْکُفَّار»، فرق بین غیظ و غضب چیست؟ غضب عصبانی شدن است. غیظ جوش آوردن. و لذا «غضب الله» داریم. «غاظ الله» نداریم. خدا غضب می‌کند اما غیظ نمی‌کند. چون غیظ یعنی پر شد، وجود بی‌نهایت هیچ وقت پر نمی‌شود می‌گوید: «یغیظ» یعنی کفّار سرریز شوند.غضب ممکن است آدم عصبانی شود، اما سرریز نشود. «یغیظ» غیظ کند یعنی سرریز شود. یعنی طوری حرکت کنید که بترکند. اگر حرکتی کردید که دشمن پوکید، برای شما عمل صالح است. امتحان هوش! کدام سوره؟ توبه… کدام آیه؟ 120… خداوند می‌فرماید: ای مسلما‌نها کسانی که «لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَهٌ» به اینها تشنگی، گرسنگی، مخمصه و دردسر در راه خدا اصابت نمی‌کند. «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً» و حرکت دسته جمعی که «یَغیظُ الْکُفَّارَ» کفار را به غیظ دربیاورد، «وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً» هر مشکلی و هر چیزی که از طرف دشمن به اینها اصابت کند، نمی‌رسد «إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِح‏» یک عمری دائم می‌گفتیم: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا» ایمان می‌دانیم چیست.

3- ایستادگی در برابر دشمنان دین، سیره اولیای الهی

عمل صالح چیست؟ عمل صالح ساخت آب انبار است؟ بله! کتابخانه است. پل است. درمانگاه است. خانه‌ی معلم است. خانه‌ی عالم است. خانه‌ی بهداشت است. همه‌ی اینها عمل صالح است.اما آن عمل صالحی که خدا دست روی آن گذاشته است، می‌گوید: عمل صالحی که یک کاری بکن، دشمن غیظ کند. بسیار هستند، حالا بسیار هم نیستند، یک مقداری، گوشه و کنار هستند آدم‌هایی که صبح تا شام ذکر و ورد و کارهای خیری می‌کند، اما در عمرش یک کاری که آمریکا جیغ بزند انجام نمی‌دهد. عمل صالح فتوای امام است برای سلمان رشدی، زندگی را بر سلمان رشدی تلخ کرد. این را عمل صالح می‌گویند. که آدم بتواند با فتوایش، عمل صالح همین حرکت 12 امام است. یازده تا از آنها که بودند شهید شدند. به خاطر اینکه این امامان ما استخوان در گلوی طاغوت بودند. منصور دوانقی می‌گفت: این امام جعفر صادق در گلوی من استخوان است. نمی‌دانم با او چه کار کنم؟ ولذا همه‌ی امام‌ها را شهید کردند. چرا؟ این مسلمان‌هایی که کاری با هیچ‌کس ندارند، قرآن می‌گوید: کار نداری یعنی چه؟ آیت الکرسی را ایرانی‌ها خیلی حفظ هستند. قرآن می‌گوید: اگر می‌خواهی دین داشته باشی، اول «یَکْفُرْبِالطَّاغُوتِ» نسبت به طاغوت باید کفر بورزی. بعد می‌گوید: «وَ یُؤْمِنْ بِاللَّه‏» بعد می‌گوید: به خدا ایمان بیاور. بعضی ایمان به خدا دارند، اما می‌گویند: ببین ما خدا را قبول داریم. اما خوب با آمریکا هم راه می‌آییم. با او هم می‌رویم. با این هم می‌رویم. با اسرائیل، با… یعنی «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» نیست ولی «وَ یُؤْمِنْ بِاللَّه» هست. اینها 50 درصد مسلمان هستند. اسلام صد در صد این است که 50 درصد کفر به طاغوت است، 50 درصد ایمان به خدا است. «یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّه‏» اول می‌گوید: بگو «لا اله» بگو: خدای دیگری نیست، بعد بگو: «الا الله» اول او را رد کن، بگو: این نیست. فقط خدا «الا الله» می‌گوییم: البته الله هست، هم او باشد، هم او باشد، هم او باشد، هم او باشد، نمی‌شود. چه فایده‌ای دارد، این راهپیمایی روز قدس خیلی برکت دارد.

اما ریشه‌ی قرآنی‌اش را بگویم. ما در قرآن چهار تا عذاب داریم. عذاب شدید، عذاب الیم، عذاب مُهین، عذاب عظیم. یکوقت عذاب شدید است. تَق در گوشش می‌زند. یک صدایی دارد یک بشکه‌ای پرت می کند، همه‌ی جلسه بالا می‌پرند. گاهی نه بشکه و تق و توق نیست، می‌آید کنارت می‌نشیند یک سنجاق فرو می‌کند. این سنجاق در بدنت می‌رود درد می‌آید، اما هیچ صدایی هم ندارد. گاهی نه سنجاق فرو می‌کند، نه بشکه از آسمان پرت می‌کند. یک خرده لجن می‌مالد، به لباست می‌ریزد. خوب لجن را برمی‌دارد به لباس می‌ریزد، درد هم نیامد، سر و صدا هم نداشت، اما مُهین، به من اهانت شد. یک تُف در صورت آدم می‌اندازد. آب دهان عذاب مهین است. یعنی در آن اهانت است. پس هم عذاب مهین داریم، یعنی اهانت. هم عذاب الیم مثل سنجاق درد می‌گیرد. هم عذاب شدید. آمریکا و اسرائیل نسبت به بچه‌های فلسطین و لبنان عذاب شدید است. یعنی بمباران است. چه غزه، چه فلسطین، چه لبنان، ما نمی‌توانیم اسرائیل را بمباران کنیم، اینجا مرگ بر اسرائیل می‌گوییم. یا پرچم اسرائیل را آتش زدن، این عذاب مُهین است در برابرعذاب شدید. یعنی حالا که او عذاب شدید دارد و ما نمی‌توانیم عذاب شدید انجام دهیم، با عذاب مُهین جبران عذاب شدید را می‌کنیم. نگویید: حالا آقای قرائتی حالا ما اینجا پرچم آتش زدیم چه فایده‌ای دارد؟ خیلی فایده دارد. اگر فایده نداشت اینقدر اینها دردشان نمی‌آمد. خیلی می‌سوزند.

این راهپیمایی روز قدس حمایت از مظلوم است. جالب این است که ما دهان روزه هم راهپیمایی می‌کنیم. می‌دانید یعنی چه؟ یعنی دنیا بدانید در حمایت از مظلوم شب و روز نیست. در حمایت از مظلوم سیر و گرسنگی نیست. با زبان روزه در حال تشنگی از شما حمایت می‌کنیم. این خیلی مهم است. عامل وحدت امت اسلامی است. روز قدس شیعه و سنی ندارد. این نشان دهنده‌ی تقویت جبهه‌ی مقاومت است. این نشان دهنده‌ی این است که ما ایرانی‌ها در سایه ی اسلام فکرمان بالاتر از مرز است. بالاتر از لهجه است. بالاتر از قومیت کُرد و لُر و تُرک و عَرب و عَجم و اینها است. بالاتر از شیعه و سنی است. اصلاً ما کاری به شیعه و سنی نداریم. مظلوم است. بالاتر از دور و نزدیک است. حالا به ما چه آنها آن دور هستند. این می خواهد بگوید: فکرت بلند باشد. دفاع از مظلوم ولو دور، دفاع از مظلوم ولو تشنه، دفاع از مظلوم ولو سنّی، ولو عرب، ولو عجم، ولو یعنی اصلاً لهجه و مکتب و روزه بودن و همه‌ی اینها را حذف کن.

4- سخن امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در حمایت از مظلوم

یک درسی امیرالمؤمنین به ما داده است، در نهج البلاغه خطبه‌ی 27 است. می‌گوید که: «لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَهِ الْمُسْلِمَهِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَه» به من گزارش دادند، یک کسی وارد منطقه‌ای شده است، هم زن مسلمان و هم خانم کافر، معاهده یعنی یهودی و مسیحی. «فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا» خلال را از پای اینها کنده است. «وَ قَلَائِدَهَا» گردنبند خانم را هم برداشته است. «مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْم‏» هیچ کس به اینها حرفی نزده است. «وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَم‏» خونی ریخته نشده است. یعنی هیچ کس آخ نگفت. یعنی متجاوز آمد، در کشور اسلامی، گردنبند زن اسلامی را باز کرد، خلال پای زن یهودی را هم باز کرد و برد. همه هم نگاه کردند. در اتوبوس هستند آدم هایی که مثلاً می‌بینند این حق است همینطور مثل بشکه نگاه می کنند. حدیث داریم: آدم‌هایی که در مقابل حق و ناحق بی تفاوت هستند، به اینها زنده نگویید. اینها مرده هستند. منتهی دو رقم مرده داریم. مرده‌ی افقی که در قبرستان هستند. مرده‌ی عمودی! این سیخکی است. ولی مرده است. امیرالمؤمنین می فرماید: «وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَم‏» خون ریخته نشد، «و مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْم‏» هیچ کس نعره نکشید. «فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً» اگر یک مسلمان از غصه دق کند، سکته کند که چرا مملکت طوری است که حتی به زن یهودی جسارت می شود، اگر کسی از اَسف بمیرد، «مَا کَانَ بِهِ مَلُوما» نباید او را ملامت کرد. «بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا» بلکه به نظر من کار بسیار خوبی کرده است. یعنی چه؟ یعنی ما باید غیرت داشته باشیم. غیرت دینی داشته باشیم. فساد می‌بینی بگو: آقا وضع خراب است. ببینم وضع خراب است تو چطور راه می‌روی؟ وقتی وضع خراب است لا اقل عبوس کن. اینکه به ابالفضل حضرت عباس می‌گویند، عبّاس یعنی عبوس می‌کرد. یعنی نسبت به کفّار چهره در هم می‌کشید حساب کنید. بازاری لبخند می‌زند. خیابانی لبخند می‌زند. کارمند لبخند می‌زند. خوب به چه دلیل این وضعش را عوض کند؟ چون همه با او شاد و شنگول برخورد کردند. حداقل نهی از منکر این است که «وُجُوهِ مُکْفَهِرَّه» حداقل نهی از منکر این است که لا اقل چنین خوش و بش نکن. سرت را پایین بیانداز این بفهمد خوشت نیامد. مشتری من کم می‌شود. بسمه تعالی کم شود. امیرالمؤمنین می فرماید: نهی از منکر کن روزی تو قطع نمی‌شود. اینهایی که فکر می‌کنند اگر این مشتری را با این وضع از دست بدهند، دو فِلِس کم گیرشان می‌آید، اینها توحیدشان گیر دارد. این جمله برای حضرت علی است. فرمود: امر به معروف و نهی از منکر بکنید، مطمئن باشید نه مرگ شما نزدیک می‌شود، و نه روزی شما قطع می‌شود.

5- ایستادگی بهلول در برابر رضاشاه در مسجد گوهرشاد

یک خاطره‌ای یادم آمد بگویم. رضاشاه که چادرها را برداشت و عمامه‌ها را برداشت و مسجدها را تعطیل کرد و هرچه توانست جنایت کرد، خدا بر عذابش بیافزاید، در مشهد گیر کرده بود. مردم مشهد و زوارها در مسجد گوهرشاد رفتند رضاشاه هم به دستور ارباب هایش آنجا را به توپ بست. جمعیت انبوهی در مسجد گوهرشاد شهید شدند. اصلاً روی هم روی هم شهید شدند. چه وضع خطرناکی! آن کسی که آنجا منبر رفت علیه رضاشاه صحبت کرد، بهلول بود. بسیاری از مردم وقتی دیدند وضع اینطور است گفتند: ما دیگر خواسته باشیم دین را حفظ کنیم، ایران نمی‌توانیم. به نجف رفتند. جمعی از بزرگان ما نجف رفتند پناه به حضرت امیر بردند که در ایران نفس نکشند. همه‌ی آنهایی که در نجف رفتند، همه از دنیا رفتند. بهلول بود و بود و بود تا حدود صد سال. با اینکه بهلول را هم گرفتند، تقریباً سی سال زندان بود. ولی بالاخره تا نزدیک صد سالگی شاید هم بیش از صد سالگی زنده بود.

امیرالمؤمنین می فرماید: تو حرفت را بزن. عمرت کوتاه نمی‌شود. رزقت هم قطع نمی‌شود. ما فکر می کنیم که اگر این مشتری آمده از دست بدهیم، برویم نماز اول وقت بخوانیم بالاخره این مشتری است. بابا تو بگو: خدایا من این را با تو معامله کردم. خانم، آقا! الآن وقت نماز است جای دیگر بروید. برو نمازت را بخوان عصری خدا به ذهن کسی می‌اندازد که همه ی دکان‌ها را ول کند، بیاید از تو بخرد. برعکسش، تو این مشتری دهانت پر از آب می‌شود نمی‌خواهی از دست بدهی. صلواتی بفرستید (صلوات حضار)

برعکس یک مشتری برای تو می‌آید، دلت نمی‌آید مشتری را از دست بدهی. چقدر سود داشت؟ یک مبلغی برای شما سود داشت. ده‌ها مشتری می‌آیند به شما نگاه می‌کنند، نگاه به جنست هم می‌کنند، نگاه به مغازه می‌کنند، می‌گویند: یک خرده آن طرف‌تر برویم. یعنی دائم می‌گوید: خوب تو که من را از دست دادی، من هم مشتری را از دست تو می‌دهم. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» (اسرا/31)

رزق شما دست ما است. به زرنگی نیست. روایت داریم بعضی از آدم‌های زرنگ که هرچه می‌دوند به جایی نمی‌رسند بعضی آدم‌های غیر زرنگ کارشان، همه‌ی کارها صاف درست می‌شود. خدا مخصوصاً این کار را می‌کند، تا به زرنگ‌ها بگوید: به زرنگی نیست. اینطور نیست که به زرنگی باشد. رزق شما به زرنگی نیست. خیلی آدم های زرنگ هرچه می‌دوند به جایی نمی‌رسند. و خیلی آدم‌های خیلی عادی زندگی‌شان همینطور صاف صاف است. ازدواجشان آسان، راحت عروس می‌گیرند. راحت داماد می‌گیرند. اصلاً همه‌ی کارهایشان… قرآن بخوانم. چرا از خودم حرف می‌زنم؟ می‌گوید: «و أَمَّا مَنْ اتَّقَى» اگر تو تقوا داشته باشی، «فَسَنُیَسِّرُه»«فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى‏» (لیل/5) اگر کسی به مردم عطا کند و ببخشد، به فقرا کمک کند، تقوا داشته باشد، «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏» (لیل/7) تاب زندگی‌اش را باز می‌کنم. «وَ أَمَّا مَن بخَِلَ وَ اسْتَغْنىَ» ‏(لیل/8) اما اگر کسی مشتش بسته باشد، فکر می کند پول را نگه دارد وضعش خوب می‌شود،چون سرمایه‌اش بیشتر است، کار مهمتری می‌تواند بکند، «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى‏» (لیل/10) به زندگی‌اش تاب می‌دهم. تاب را باز می‌کنم، تابش می‌دهم. ریش دست خداست. خیلی زرنگی نکنید. ما بنده‌ی خدا باشیم، خدا کارها را حل می‌کند. می‌خواستم 5 دقیقه صحبت کنم بیشتر شد. به هر حال روز قدس در راهپیمایی شرکت کنید که مسلمان‌های فلسطین و لبنان دلشان به ما خوش است. حامی دیگری ندارند. حامی جدی دیگری… و این را هم بگویم: هرچه بزنند، بکویند، بمباران کنند، خدا چند بار در قرآن قول داده است. گفته: «وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى‏» (طه/132) «وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقین‏»، «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا» (غافر/51) ما مؤمنین را یاری می‌کنیم. عاقبت با شماست. این وعده‌های خدا‌، خدایا تو را به حق محمد و آل محمد مسلمین را در دنیا بر کفر پیروز کن. شرمنده باشند آنهایی که اسمشان عرب است. اسمشان هم سنّی است.اسمشان هم این است که دلار و نفتشان خوب است. اسمشان هم این است که لقب‌های گُنده برای خودشان می‌گذارند. اما در این ماجرای فلسطین آنطوری که باید کمک نمی‌کنند. زنده باد جمهوری اسلامی و رو سیاه باد آنهایی که نه غیرت عربی‌شان، نه غیرت قومی‌شان، هیچ غیرتی در مقابل فلسطین به خرج ندادند. تماشاگرهستند. به لطف خدا جوان‌ها خوب فهمیدند. سید حسن نصر الله، از محبو‌ب ترین افراد بین شیعه و سنّی است و این یعنی دلها دست خداست. دلها دست خداست.

«مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (بحارالانوار/ج71/ص337) حدیث داریم کسی که صبح کند و نسبت به امور مسلمین بگوید: حالا وضع ما که خوب است، دنیا هم هر خبری می‌خواهد باشد، به ما چه فلسطین آنطرف دنیا است! کسی که زندگی کند، ولی غم دیگران را… سراغ سعدی برویم.             

«تو کز محنت دیگران بی‌غمی ***  نشاید که نامت نهند آدمی»

این شعر معنای این حدیث است. «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ» کسی که صبح کند و نسبت به مسلمان‌ها بی‌تفاوت باشد، «فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» مسلمان نیست.

6- برکات انفاق در همه امور زندگی

خیلی خوب، اما موضوع بحث ما. می‌خواهم یک بحثی راجع به انفاق داشته باشم و پول خرج کردن. وقتی انفاق می‌گوییم بچه‌ها بلند نشوند پای تلویزیون بروند بگویند: انفاق برای پولدارها است. ما که پول نداریم. کارمندهای دولت نگویند: ما خودمان هشتمان گرو نه است. نه ما گرو هشت است. بلند شو برویم بحث قرائتی برای… مراد از انفاق پول دادن نیست. هرکسی هرچه دارد، زکات دارد. «زَکَاهُ الْعِلْمِ نَشْرُه‏» (کافی/ج1/ص41) کسی اگر سواد دارد از سوادش. کتاب دارد، خدا رحمت کند آیت الله مشکینی را. چند تا کتاب داشت، حدود چهل سال پیش، ما طلبه‌ی جوانی بودیم، گفت: من کتاب‌هایم را بیاورم، در مسجد در یک اتاق بگذارم هر طلبه‌ای می‌خواهد مطالعه کند، که کتاب ندارد، کتابخانه بسته است، بیاید از این کتاب‌ها مطالعه کند. یک کسی یک کتاب دارد. یک کسی، هرکسی هرچه می‌تواند. یک برگ زرد چیزی نیست. ولی همین برگ زرد ممکن است در حوض بیافتد کشتی 50 تا مورچه شود. یک برگ زرد است اما کشتی 50 تا مورچه می‌شود. یعنی گاهی وقت‌ها یک کسی با یک چیز جزئی… خدا می‌داند گاهی وقت ها ایام جنگ، مثلاً نصف شیشه آب لیمو، پشتش می‌نوشتند رزمنده‌ی عزیز من تو را نمی‌شناسم ولی گفتند: کمک به جبهه کن، من چیزی جز این نصف لیوان، نصف شیشه آب لیمو نداشتم. ولو کم است ولی بپذیر. خدا می‌داند این نصف شیشه آب لیمو یک اثری در جبهه می‌گذاشت، دست به دست می‌دادند. اصلاً این را به عنوان تبرّک می‌گفتند باشد. مهم نیست. مبلغ مهم نیست.

7- قبولی عمل در نزد خداوند، نه مردم

برای امام هفتم امام کاظم پولهای سنگینی آوردند. فرمود: کاری به آن پول‌ها ندارم. آن خانم شَطیته چه داده است؟ یک زنی از شیعیان بود، یک مبلغی با سه فِلِس پول برای امام کاظم فرستاده بود، حالا خمس، سهم امام، زکات، هرچه، امام فرمود: من آن پول خرده‌ها را می‌خواهم. سلام من را به شطیته خانم برسان! الآن هم شطیته در نیشابور گنبد و بارگاه دارد. زیارتگاه است. به شطیته بگو: شما هجده روز دیگر از دنیا می‌روی. این پارچه را هم بگیر، این پارچه کفن تو باشد. و من امام کاظم هرکجا باشم، در تشییع جنازه‌ی شما شرکت می‌کنم. یعنی یکوقت می‌بینی یک گونی پول را رد می‌کنند، آن دو فِلِس را می‌پذیرند. کسی نگوید: نه پولدارها به پولشان مغرور شوند، یک وقت ممکن است ماه رمضان افرادی چه سفره‌های افطاری می‌دهند. یک کسی هم پولی ندارد، یک غذایی آبگوشتی درست می‌کند، یک غذایی، فِرِنی، شله زردی، شیر برنجی درست می‌کند، به خواهرش، مادرش می‌گوید: خانه‌ی ما بیا. یکوقت می‌بینی این گرفت، و آن نگرفت. ما نمی‌دانیم چه قبول است. کسی به هیچ کاری مغرور نشود. آقای قرائتی سی سال است در تلویزیون هستی. ممکن است هیچ چیز برایت قبول نشود! پناه بر خدا! بگویند: او که هیچ حرفی نزد، قبول است. تو که حرف زدی قبول نیست. ما نمی‌دانیم چه خبر است؟ یکوقت ممکن است انسان قالی ابریشمی را در بازار می‌برد، کسی نمی‌خرد. و گاهی یک کسی یک گنجشک را می‌برد، بیست تا مشتری دارد. ما نمی‌دانیم خدا باید بخرد. یکوقت می‌بینی او را خرید، این را نخرید. ما نمی‌دانیم چه خبر است.

کسی از خواب بلند شد می‌خواست نماز بخواند، دید نیاز به غسل دارد. جُنُب شده است. آب نداشت، یک خرده فکر کرد تیمم کند دید خاک خشک پاک هم گیر او برای تیّمم نیامد. یک خرده ایستاد دید چه کند حالا آفتاب می‌زند، گفت: حالا هرچه بخوان، این نماز را به کمرت بزن. بالاخره با همان بدن نجس گفت: الله اکبر! «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِینَ(2) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(3) مَلِکِ یَوْمِ الدِّینِ(4)» (سوره‌ی فاتحه) آخر لباسش نجس بود خودش جُنب بود، دائم دلش از خودش هم می‌خورد. نمازش را اینطور خواند و بعد هم بر سرش زد و گفت: خاک بر سرت با این نمازت! بعد گفت: خدایا! اگر مردی این نماز را قبول کن. (خنده حضار) بعداً که مرد، خوابش را دیدند. گفتند: حالت چطور است؟ گفت: خدا همان را قبول کرد. گفتند: چرا؟ گفت: باقی ها را غرور داشتی، آن آخری را گفتی: خاک بر سرت! خدا می‌داند آدم‌هایی که مریض هستند، نمی‌توانستند روزه بگیرند، می‌گویند: خاک بر سرمان امسال روزه‌‌مان را خوردیم. یکوقت می‌بینی آن خاک بر سرم، به کل روزه‌های ما می‌ارزد.

آیت الله العظمی مکارم مهاباد تبعید بود. ما تفسیر نمونه می‌نوشتیم خدمت ایشان، زیر نظر ایشان و دو تا دو تا شیفتی آنجا می‌رفتیم. یادم هست نوبت من که شده بود با یکی از دوستان، وقتی داشتیم می‌نوشتیم، یکی از فامیل‌های آیت الله مکارم مهاباد دیدن ایشان آمده بود. وقتی می‌خواست برود، دید ما سر سفره‌ی تفسیر هستیم. آهی کشید و چنین کرد. آه… ما که عمرمان را باختیم. خوشا به حال شما که سر سفره‌ی قرآن و تفسیر هستید. خوشا به حالتان! آهی کشید و رفت. به آیت الله مکارم گفتم: آقا روز قیامت این 27 جلد تفسیر ثوابش بیشتر است یا آه او؟ یا آه او؟ یکوقت ممکن است 27 جلد تفسیر قبول نشود، آه او قبول شود. هیچ کس به هیچ چیز خودش مغرور نشود. روزه گرفتم. قرآن خواندم. افطاری دادم. نمی‌دانیم چه خبر است؟ به سلمان فارسی نقل شده، گفتند: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ می‌خواستند او را تحقیر کنند. فرمود: هرکدام از پل صراط گذشت. گاهی آدم یکجایی می‌رود زار زار گریه می‌کند. می‌آید می‌گوید: عجب امشب چه حالی… سیم وصل شد. چه حالی؟ همان که می‌گوید: سیم وصل شد، سیم قطع می‌شود. یک کسی هم هرچه می‌خواهد گریه کند، نمی‌داند می‌گوید: خدایا! معلوم میشود ما خیلی خبیث هستیم هان!؟ یکوقت ممکن است او که اشکش جاری نمی‌شود، قبول شود. او که اشکش به او غرور داده، قبول نشود. واقعاً باید به خدا پناه ببریم. خدا به پیغمبرش می‌گوید: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» (ناس/1) «قُلْ أَعُوذُ» به پیغمبر می‌گوید: تو پناه ببر. ما که دیگر هیچ!ما که دیگر هیچ! به خدا پناه ببریم از اینکه یکوقت خیال کنیم… وقتی بحث انفاق می‌شود بحث نشود که ما داریم… هرکسی هرچه دارد. گاهی یک کسی یک تلفن، گاهی یک کسی یک چوب خلال هم برای لای دندان خوب است. یک برگ زرد هم برای کشتی 50 مورچه خوب است.یک نصف شیشه آب غوره در جبهه اثر خودش را دارد. یک بحثی می‌خواهم راجع به برکات سخاوت و بدی اینهایی که مشتشان بسته است، داشته باشیم. ولی به من گفتند: وقت تمام شد. حالا دعا کنم.

خدایا! شب جمعه‌ی آخر ماه رمضان بیننده‌ها بحث را می‌بینند. اول چند تا جمله بگویم. هرکس پشت سر شما غیبت کرده است، او را ببخشید. چون در قرآن آیه داریم، می‌گوید: اگر می خواهی من تو را ببخشم تو هم مردم را ببخش. بگو: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا» (نور/22) همدیگر را ببخشند. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» (نور/22) مگر نمی‌خواهی من تو را ببخشم؟ خوب تو هم او را ببخش. نخیر من راضی نیستم. روز قیامت می‌خواهم یقه‌اش را بگیرم. بابا ولش کن. ولش کن. شب جمعه‌ی آخر ماه رمضان است، شاید هم آخر ماه رمضان عمر ما باشد. میلیون‌ها آدم روی کره‌ی زمین پارسال بودند، امسال نیستند. هرکس به شما ظلم کرده است، او را ببخشید. کینه‌ی احدی در قلب شما نباشد. این شب جمعه را قدر بدانید، در راهپیمایی هم شرکت کنیم. خدایا تو را به آبروی همه‌ی آبرومندان درگاهت هرچه در ماه رمضان برای خوب‌ها مقدّر می‌کنی، همه را برای همه‌ی ما مقدّر بفرما. خدایا ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، علم مفید، عمر با برکت، رزق حلال، ذریه‌ی طیبّه، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت، به ما، اساتید، شاگردان، مستمعین، دوستان، همسایگان، بستگان، اساتید، شاگردان، مرحمت بفرما. روح انبیاء و اوصیاء، شهدا از ما راضی بفرما. خدایا مسلمین را بر کفر پیروز، فلسطین و لبنان را بر اسرائیل پیروز بفرما. اسرائیل و حامیانش را روز به روز از درون بپوکان.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

 «سؤالات مسابقه»

1- پیامبر اسلام از کدام مسجد به معراج رفت؟
1) مسجدالحرام
2 ) مسجدالنبی
3) مسجد الاقصی
2- در آیه 120 سوره توبه، چه امری عمل صالح شمرده شده است؟
1) کشتن دشمنان دین در جبهه
2) هر قدمی که موجب خشم دشمنان شود
3) خروج از سرزمین کفّار
3- درآیه الکرسی چه امری بر ایمان به خدا مقدم شده است؟
1) کفر به طاغوت
2) توبه از گناهان
3) پیروی از پیامبر
4- براساس آیات اولیه سوره لیل، گشایش امور زندگی در گرو چیست؟
1) انفاق به محرومان
2) تقوا و پرهیزکاری
3) هر دو مورد
5- براساس قرآن، عفو دیگران و گذشت از خطای آنان، چه اثری به دنبال دارد؟
1) محبوبیت اجتماعی
2) عفو و گذشت الهی
3) افزایش رزق و روزی

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3248

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.