امتیازات مکتب اهل بیت (علیهم السّلام) -2
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
در محضر مبارک دانشجویان و اساتید تربیت مدرس هستیم بحث را بینندگان در آستانــه شهادت امام صادق(علیه السلام) میبینند مذهب ما به اسم امام صادق(علیه السلام) است بنام مذهب جعفری، چون بیشتر حدیثهای ما از امام صادق است قویترین حوزههای علمیه که چهار هزار شاگرد در آن زمان، شاگردهایش هم دانه درشتها بودند یعنی رهبر حنفیها ابوحنیفه که فرمود اگر آن سالهایی که من شاگرد امام صادق بودم مایه نمیگرفتم کذا و کذا، مالک رهبر فرقـه مالکی از اهل سنت شاگرد امام صادق بود چند تا چیز میگویم یادگاری.
1- مسابقه اهل بیت در جهاد و شهادت
اینرا زیادی گوش بدهید تمام رؤسای فرقهها معلوم است که کجا درس خواندهاند احدی در هیچ تاریخی نگفته اهل بیت کجا درس خواندهاند هنوز در هیچ تاریخی هیچکس یک استاد برای اهل بیت نشان نداده بحث ما امتیازات مکتب اهل بیت(علیهم السلام) شش تا را جلسـﺔ قبل گفتم، 7- هیچکس هیچ استادی برای هیچ یک از امامان معصوم معرفی نکرده است، خیلی امتیاز است، 8- تمام امامان اهل بیت شهید شدند، امتیاز مهمی است، 9- صد سال سابقـﺔ بیشتر از سایرین دارند، چهار تا از بزرگان بنام ابوحنیفه، امام احمد حنبل، امام مالکی، امام شافعی، چهارتاشان متولد قرن دوم هجری هستند ولی اهل بیتی که ما مکتب آنها را داریم قرن اول هجری بودند آنها قرن دوم متولد شدند ما اهل بیتمان قرن اول بود ما یک قرن جلوتر هستیم «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» الواقعه/10 «أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» الواقعه/11 همه شهید شدند «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ» النساء/95 همهشان هادی داشتند کسی اینها را هدایت میکرده و راهنمایی میکرده اهل بیت ما هیچکس اینها را هدایت نمیکرد «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَى» یونس/35 دیشب یک مقاله علمی از آقای دکتر بی آزار شیرازی به دستم رسید دیگر حالا تا یک و دو بعد از نصف شب نشستیم و خواندیم یک خبر خوش میخواهم به شما بدهم زیادی گوش بدهید قوانین کشورهای غربی در چندین موارد به بن بست رسیدهاند آمدهاند قانونی وضع کردهاند که قانون اسلام است یک خبر برای همه مسلمانها، یک خبر هم برای طرفداران اهل بیت بگویم بیست مورد ایشان شمرده توی مقالهاش همهاش هم از منابع است بیست مورد آقای دکتر بی آزار آورده با همه منابع که اهل سنت گیر کردهاند توی فقه خودشان رجوع کردهاند به فقه اهل بیت یعنی هم دنیا متوجه اسلام شده هم اهل سنت پناه به اهل بیت آوردهاند حالا هی نگاه میکنیم که فلان دختر فُکُلاش چی شد، فلان پسر نمازش چی شد، درست است ما ریزش داریم اما در مقابل این ریزش رویشها هم داریم قرآن به پیغمبر(صلی الله علیه و آله) میگوید خیلی هم غصه نخور چهار تا میروند چهارتا میآیند ریزش و رویش آیهاش این است به مردم بگو «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ» اگر کسی از دیناش مرتد شد و در رفت، با دینی بی دین شد غصه نخور «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ» المائده/54 در آینده قومی میآیند که از شما خیلی بهترند و آنها ایمانشان هم بهتر است، این آیه نازل شد که در آینده گروهی عاشقانه به اسلام خواهند پیوست تا این آیه نازل شد سلمان بغل پیغمبر(صل الله علیه و آله) نشسته بود پیغمبر دستش را زد به کتف سلمان گفت سلمان! این آیه که میگوید در آینده عاشقان اسلام پیدا خواهند شد همشهریهای تو هستند ایرانیها هستند ممکن است عدهای از عربها دست از دین بردارند در عوض ایرانیها. . .
2- نزول سوره عادیات درباره حضرت علی(علیه السلام)
یک روز بیست و یکم ماه رمضان مدینه بودم خیلی سوختم یعنی یک خاطره برایم پیش آمد کلافه شدم، یک خاطره برایتان بگویم یک مشت اشرار ریختند به مدینه حمله کنند پیغمبر فرمود بروید اینها را قلع و قمع کنید فرمانده هم فلانی، رفتند و نشد گفتند آقا اینها خیلی خطرناک هستند، گفت تو عرضه نداری، یکی دیگر، چند تا فرمانده را عوض کرد آخرش گفت آقا بروید کنار، علی! برو اشرار را قلع و قمع کن حضرت علی(علیه السلام) هم افراد را برداشت و رفت سحر اشرار را قلع و قمع کرد قبل از اذان صبح اشرار قلع و قمع شدند پیغمبر هم آمد مسجد نماز بخواند خبر از برخورد مؤمنین با اشرار نداشت سر نماز بود حمد را که خواند خواست سوره توحید بخواند جبرئیل آمد این سوره را آرود «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا» العادیات/1-2-3 مسلمانها هم تا حالا این آیه را نشنیده بودند خود پیغمبر هم چون این سوره بعد از حمد نازل شد برایش نو بود، هم برای پیغمبر نو بود هم برای مردم، تا نماز تمام شد ریختند روی سر پیغمبر که چی بود؟ گفت سحر امیرالمومنین(علیه السلام) پیروز شد این آیه درشان امیرالمومنین نازل شد «وَالْعَادِیَاتِ» جمع عادیه است، عادیه اسبی که میدود «ضَبْحًا» یعنی اُه اُه میکند، (واو) هم واو قسم است، یعنی قسم به اسبهایی که میدوند و اُه اُه میکنند قسم به اُه اُه اسبهایی که زیر پای علی است حالا اُه اُه مال سینه است برو زیر پای اسب «فَالْمُورِیَاتِ» موریه یعنی جرقه، سم اسب که به سنگ میخورد جرقه میزند قسم به جرقه سم اسب کسانی که رفتند اشرار را قلع و قمع کردند، میدانید چرا من منقلب شدم؟ گفتم امروز صبح بیست و یکم است روز شهادت امیرالمومنین است اینجا هم مدینه است توی این مسجد پیغمبر نماز خواند خداوند به اُه اُه اسبی که زیر پای علی است قسم خورد به جرقه سم اسبی که زیر پای علی است قسم خورد و امروز روز شهادت امام علی است کسی یک کلمه راجع به امیرالمومنین حرف نمیزند چقدر علی مظلوم است آنوقت میبینی بیست و یکم در ایران در و دیوار گریه میکند اگر یک عده قدردانی نمیکنند یک عده قدردانی میکنند.
3- خلیفه باید معصوم و مبعوث باشد
خوب داشتیم امتیازات را میگفتیم، یکی از امیتازات این است که ما خلیفه را معصوم و مبعوث الهی میدانیم یعنی مثل پیغمبر بعثت و معصومیت برای آنها قائل هستیم آنها میگویند مردم جمع شدند گفتند(الف) خوب(الف) مردم جمع شدند گفتند(ب) خوب(ب)، مثل رئیس جمهور ما میگوئیم نه، دلیل ما هم که میگوئیم امام باید تعیین بشود کلمه(إنی) است راجع به امامت قرآن میگوید «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» البقره/124(إنی) یعنی من، من باید برای مردم امام تعیین کنم ممکن است بگویند کار شورایی است «أَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» الشورى/38 کار شورا را قبول داریم منتهی شورا مال «أَمْرُهُمْ شُورَى» یعنی اگر کار مربوط به امر مردم بود مشورت کنند اما امامت(أمرهم) نیست(عهدالله) است «لَا یَنَالُ عَهْدِی» البقره/124 وقتی ابراهیم(علیه السلام) به خدا گفت بچه هایم هم امام بشوند فرمود امامت عهد الهی است و من عهدم را به آدم ظالم نمیدهم پس امامت عهدالله است آنکه میگوید مشورت کن(أمرهم) است و این غیر(عهدی) است مثلاً حدیث داریم(الصلا? عهدالله) نماز عهد خداست، نماز پیمان خداست، اگر نماز عهد خداست ما نمیتوانیم مشورت کنیم که آقا به نظر شما نماز دو رکعت باشد یا سه رکعت انتخابات، چیزی که مربوط به خداست. . . مثلاً پولی که مال شماست نمیتوانی مشورت کنی آقا پولهای ایشان را بستنی بخوریم یا فالوده؟ به تو چه؟ ! پول مردم را نمیشود مشورت کرد، بله، پول نفت را میشود مشورت کرد چون پول نفت مال امت است نمایندگان مجلس ما بگویند آیا بیمارستان را توسعه بدهیم یا دانشگاه را یا تلفن و آب و برق و جاده را، اگر مال، مالِ مردم بود مردم هم حق دارند رأی بدهند اما اگر مال، مالِ شخص خاصی بود یا مال خداوند در مال الهی و مال مردم مشورت ممنوع است شما در بزنی کیه؟ آقا ما رأی گرفتیم شام بیائیم خانــﺔ شما، غلط کردی رأی گرفتی خانه مال من است شام مال من است شما رأی گرفتی بیائی خانه من شام بخوری؟ ببینید چیزی که مربوط به مردم است مشورت کنند «أَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» یک آیه دیگر میگوید «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» آل عمران/159 آنجا هم امر دارد، یعنی عموم مردم، امور ملت باید واگذار بشود به ملت، امر ملت مربوط به ملت است امر خدا مربوط به خداست ما باید بگوئیم خلیفه خدا را باید خدا تعیین کند مبعوث الهی هستند معصوم هستند مثل پیغمبر.
(ما میگوئیم هر چی نص قرآن است در مقابل نص نباید اجتهاد کرد، ولی ما میبینیم که نه، من دو سه نمونه را بگویم کتابی است مال المراجعات موارد زیادی که قرآن گفته(الف) اما آقایان گفتهاند بله قرآن گفته(الف) ولی هیچی نگوئید(ب) اِه! یعنی در مقابل نص قرآن میآیند اجتهاد میکنند مثلاً ازدواج موقت نص قرآن است ولی گفتند نه اینرا حذف کنید، «وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ» التوبه/60 بخشی از زکات را بدهید به کفار برای اینکه دلها را جذب کنید گفت بله این را نمیخواهید بدهید این یکی را نمیخواهد بدهید، اگر کسی گفت(الطلاق ثلاثه) مردی به خانمش گفت تو سه طلاقه هستی، با کلمــﺔ سه، سه تا طلاق نمیشود یعنی کسی باید طلاق بدهد دو سه ماه مدت نگه دارند باز اگر طلاق داد باز اگر طلاق داد چند مرحله، ولی آنها میگویند اگر کسی کلمه سه گفت. . . عرض کنم به حضور شما که سه طلاقه میشود. موارد زیادی هست که آنها. . . ما در فقه اهل بیت یک کلمه خلاف نص قرآن نداریم این هم یکی خوب. اعترافاتی که آنها دارند، آنها برای ما اعتراف دارند اینقدر روایت داریم از شیعه و سنی که حضرت فرمود(إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و اهل بیتی) قرآن و اهل بیت، حالا گرچه مراجعه به اهل بیت نکردند به دیگران مراجعه کردند اکثرشان، ولی بالاخره اعتراف دارند که قرآن و اهل بیت(لم یفترقا) با هم هستند.)
4- دین، از سیاست جدا نیست
یکی دیگر از امتیازات این است که دین از سیاست جدا نیست آنها دین را از سیاست جدا کردند یک چیزی را بگویم راحت، در قرآن صدها آیه راجع به مسائل سیاسی هست کسی که میگوید دین از سیاست جداست یعنی قرآن را قبول دارم این دویست سیصد تا آیه را قبول ندارم جوابش این است.
حضور ائمه اطهار و علما در صحنههای سیاسی، 12- در مکتب اهل بیت علمای شیعه در صحنههای سیاسی حضور دارند، نمونههای زیادی که با یک فتوا جامعه را حرکت دادند(ولی آنها علماشان اجیر هستند، حقوق بگیر هستند، آخوندهایشان دولتی هستند، از امتیازات شیعه این است که. . . مقام معظم رهبری هم که رفته بود قم، هم مراجع قم گفتند هم خود ایشان، فرمود ما معتقدیم که حوزه نباید حقوق بگیر دولت باشد فردا اگر یک روحانی خواست در مقابل دولت نعره بکشد حقوق بگیر نباشد، طلبه باید آزاد باشد.)
13- ما شعارهایی داریمتر و تازه، این شعارها خیلی زور دارد(هیهات من الذلـ?) ما حسین داریم ما کربلا داریم هر سال خونش میریزد آنها ندارند از امتیازات مکتب اهل بیت است، کربلا را ساده نگیرید. من عاشورا هندوستان بودم، خودم صحنه را ندیدیم یک روز قبل بود یا یک روز بعد، ولی فیلمش را آوردند گفتند از عزاداری گرفتهایم ببین، رهبر هندوها با چند تا بنز با چه اسکورتی دو سه برابر شخصیتهای درجه یک مملکت ما، آمد توی عزاداری پا برهنه شد پرچم امام حسین(علیه السلام) را گرفت شروع کرد سینه زدن، با او مصاحبه کردند که شما هندو هستید هندوها نه خدای ما را قبول دارند نه پیغمبر ما را نه امامان ما را، گفت من هیچی را قبول ندارم اما امام حسین را قبول دارم، گفتند چرا؟ جدش را قبول نداری، خدایش را قبول نداری، خودش را قبول داری؟ گفت آخر امام حسین زیر سم اسب رفت زیر بار زور نرفت سر به نی داد اما این سرش را پهلوی ناکس خم نکرد این خیلی مهم است این خودش یک مکتب است.
14- مسئله ولایت فقیه، مسئله مهمی است، مسئله رسیدگی علما به مشکلات مردم، نه حالا اینکه علما مسئول مملکتی شدهاند از قدیم توی روستاها از زمانی که دفتر عقد و ازدواج نبود در زمانی که دفتر اسناد و مالکیت نبود خانـﺔ آخوند میرفتند میگفتند این زمین واگذار شد امضای آخوند. . . در طول تاریخ این نقش را داشتهاند، و این. . . یکی از علما میگفت توی اتوبوس نشستم زمان شاه یک خانم خیلی بد حجابی متلکی به ما پرتاب کرد گفت ما نفهمیدم حرف حساب این آخوندها چیه؟ میگفت ما نگاه کردیم دیدیم خیلی وضع حجابش بد است اصلاً من با این چی حرف بزنم همه اتوبوس هم نگاه میکنند ولی هی میگفت ما نفهمیدم این آخوندها حرف حسابشان چیه، هیچی نگفتیم یک جایی بود قهوخانهای بود رستورانی بود پیاده شدیم این خانم زنبیلی دستش بود پاکت پرتقال بود افتاد، ریخت یا پاره شد نمیدانم ولی همین قدر میدانم که پرتقالهایش پخش شد بچهها دولا شدند پرتقالها را بخورند ایشان گفت آقا حرام است، مال مردم مال مردم است برگردانید به صاحبش، میگفت یکی یکی میخواستند بخورند نخوردند دادند به این خانم دومرتبه پرتقالها را جمع کرد گفتم نقش آخوند این بود!
اطاعت از حُکام ظالم نکردن، در مسائل مختلف مناجاتهایی که اهل بیت دارند، مذهب جعفری مناجاتهایی که دارند مناجاتهای عجیبی است یکی از راههای صدور مکتب اهل بیت حفظ این مناجاتها است دعای کمیل ما، دعای عرفه ما، آنها این دعاها و مناجاتهای ما را ندارند اشکها و مناجاتها.
5- سخن مخالفان درباره امام صادق(علیه السلام)
بینندهها در آستانه شب شهادت بحث را گوش میدهید دو سه جمله هم از امام صادق(علیه السلام) بگویم منصور دوانقی که دشمن شماره یک امام صادق بود فرمود این امام صادق مصداق این آیه است «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا» فاطر/32 یعنی کتاب آسمانی را دادیم به بندگانی که انتخابشان کردهایم و این امام صادق انتخاب شده خداست مالک که رئیس مذهب مالکیها است میگوید(ما رأت عین و لا سمعت اُذن) نه چشمی تا بحال مثل امام صادق را دیده نه گوشی تا بحال مثل حرفهای امام صادق را شنیده(و لا خطر علی قلب بشر أفضل من جعفر الصادق) به دلی مثل امام صادق خطور نکرده الله اکبر ابوحنیفه میگوید(ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد الصادق لولا سنتان لهلک نعمان) اگر آن دو سال شاگردی من نبود نابود شده بودم باسوادتر از امام صادق ندیدم ابن ابی العوجا از مخالفین است میگوید(ما هذا ببشر) این بشر نیست این فرشته است ابوحاتم میگوید(جعفر بن محمد لا یسئل عن مثله) مثل امام صادق را اصلاً سراغش نروید که دنیا مثلش را نزائیده.
اسد حیدر کلمات زیادی از افراد زیادی را در جلد اول نقل کرده که از کتابهای خوبی که. . . من کتابها را سه دسته کردهام مکیدنی جویدنی بلعیدنی از کتابهای بلعیدنی شش جلد کتاب اسد حیدر نوشته بسیار محقق خوبی است کتاب اسد حیدر مثل کتاب الغدیر میماند تمامش هم از منابع اهل سنت.
این شش جلد را ما یک زمانی آخرهای زمان شاه بود توفیق اجباری پیدا کردیم و به هر حال توفیقی پیدا کردیم که ریختند خانه ما را بگیرند فکر کردند ما هم به درد میخوریم و انقلابی هستیم نصف شب ما نبودیم ریختند توی خانه قم ما هم دیدیم مثل اینکه میخواهند جدی ما را بگیرند ما هم که کاشی هستیم کاشیها هم که شجاعند خلاصه قایم شدیم یک چند ماهی رفتیم توی یک روستایی قایم شدیم توی آن روستا توفیقی بود که ما شش جلد اسد حیدر را مطالعه کنیم انصافاً از کتابهای خوب است من سفارش میکنم دوستان طلبه این کتاب را بخوانند بسیار خوب.
با این همه رقیب تراشی که برای امام صادق میکردند احدی در تاریخ عیبی از امام صادق نقل نکرده مادرش خانمی بود دارای مقام علمی روایات زیادی را از امام باقر(علیه السلام) شوهرش، به ارث برده بود و امام صادق هم مثل امام علی فرمود(سلونی قبل أن تفقدونی) تا من را از دست ندادهاید هر چه میخواهید بپرسید، بپرسید. (یک روز منصور دوانقی به ابوحنیفه گفت تو عرضهاش را نداری چهل تا سوال گیج درست کنی امام صادق را دعوت کنیم لااقل یکی از این سوالها را تپق بزند آخر تو چه هنری داری؟ چهل تا سوال بسیار سخت پیدا کن یکی از این چهل تا یک خورده امام صادق توی آن بماند یک خورده فکر کند، ایشان هم زحمت کشید چهل تا سوال بسیار پیچیده هر چی عقلش کار میکرد درست کرد و امام صادق همه را هوا کرد، جواب داد. چهار هزار تا شاگرد دارد که این چهار هزار تا شعار نیست یعنی اسامی این چهار هزار تا دانه به دانه ثبت شده یکی از این چهار هزار تا که پدر شیمی قدیم و جدید است جابر بن حیان اینرا آمریکایی گفتند آخر اینکه نشد ما بیائیم بگوئیم پدر شیمی جدید و قدیم جابر است این هم شاگرد امام صادق است آمدند چند شبهه گفتند: معلوم نیست این جابر آن جابر باشد، معلوم نیست این امام صادق آن امام صادق باشد معلوم نیست که. . . عرض کنم به حضور جنابعالی که. . . چند جایش را خواستند. . . آخرش گفتند بابا خودش نوشته آنچه من نوشتهام یاد گرفتهام از جعفر بن محمد صادق ابن محمد باقر آخر خودش میگوید من این هستم، پانصد رساله علمی و فنی دارد شاگردهای عجیبی داشت)
6- پرورش شاگران متخصّص در مکتب امام صادق(علیه السلام)
یکی از شاگردهای امام صادق چنان بحث میکرد که منصور دوانقی گفت زبان ایشان از صدها شمشیر برای نظام ما بدتر است دورههای تخصصی که الان میگویند تخصص و فوق تخصص این کار امام صادق بود که فرمود تو تخصص این تو تخصص این هر شاگردی را طبق ذوقی که داشت در رشتـﺔ خاصی تربیت میکرد مخالفین سر درس بودند اینقدر آزادی بود ما الان مسجدهایمان میبینیم کی آمده. . . ابن ملجم آمد توی مسجد کوفه امیرالمومنین او را بیرون نکرد حالا یک کسی طبق سلیقه شما نیست خوب نباشد ابن ابی العوجا با یک نفر بحث شد عصبانی شد گفت مگر تو شیعه نیستی، رئیس تو امام صادق است من سر درسش حاضر میشدم یکمرتبه با من بد اخلاقی نکرد، مخالفین شماره یک میآمدند و امام صادق هیچ به روی خودش نمیآورد ما با مردم باید خوب حرف بزنیم قرآن میفرماید «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» البقره/83 نمیگوید(قولوا للمومنین حسنا) با یهودی، مسیحی، بچه، بزرگ، با همه باید خوب حرف زد.
امام صادق(علیه السلام) باغی داشت میوه هایش که میرسید باغ یک خورده بالا بود میگفت یک نربان بگذار مردم بیایند و بخورند وسط باغ هم یک تختهایی بود برای اینکه بنشینند یک سکوهایی درست کرده بود میگفت بیایند استراحت کنند آنوقت شیعهی ما، میگویی حاج آقا پول خُرد داری؟ میگوید نه، میگوئیم خوش انصاف داری بده، میگوید اگر به او بدهم یکوقت میبینی دو ساعت دیگر خودم میخواهم، یعنی کار یک مسلمان را راه نمیاندازد برای دو ساعت دیگر آنوقت امام صادق در باغ را باز میگذاشت سکو هم درست میکرد حدیث داریم کسانی که با برخورد مسلمان شدند آمارشان بیش از کسانی است که با استدلال مسلمان شدند چهار هزار تا شاگرد از. . .
مالک رهبر مالکیها امام مالک میگوید هر وقت امام صادق میخواست حدیثهای پیغمبر را بگوید با وضو میگفت(ما رأیت یحدث عن رسول الله الا علی الطهار?) براساس پاکی و طهارت. . . اینقدر احترام قائل بود. آقای بروجردی جایی که کتاب بود پایش را دراز نمیکرد ما بچه مدرسهای هایمان اول میخواند بعد که هوا گرم شد بادبزن میکند بعد هم وقتی هوا خوب است روی آن مینشیند موکتش میشود وقتی هم که میخواهد کتک کاری کند چماق میکند میزند توی کلـﺔ او، یعنی هم کتاب است هم چماق است هم موکت است هم بادزن است استاد پهلوی ما ارزش ندارد دست استاد را باید بوسید در کلاس را باید بوسید.
یکی از شیعیان از یک کسی طلب داشت گفت بده گفت فردا خلاصه چند بار رفت و آمد هی عصبانی شد گفت توی قیامت یقهات را میگیرم خیلی سخت گیری کرد این بدهکار آمد پهلوی امام صادق گفت آقا این چه شیعهای است که تو تربیت کردهای؟ از ما طلب دارد مته به خشخاش میگذارد پیر ما را در میآورد همینطور که این بدهکار داشت شکایت طلبکار را میکرد طلبکار آمد تو و گفت سلام علیکم امام صادق فرمود با این چه کردهای که اینقدر ناراحت است، گفت آقا طلب دارم میخواهم حقم را بگیرم فرمود قرآن خواندهای؟ گفت این آیه چیه؟ «یَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» الرعد/21 مومنین از بدحسابی خدا میترسند گفت مگر خدا بد حساب است؟ گفت نه، فرمود بله کسانی که مثل تو سخت میگیرند خدا هم روز قیامت به اینها سخت میگیرد یک خورده او را آرام بگذار یک خورده سختگیری نکن.
7- سفارش امام صادق(علیه السلام) به شیعیان درباره نماز
امام صادق(علیه السلام) در لحظات شهادت چی گفت؟ چشمهایش را باز کرد فرمود همه فامیل بیایند سریع همه فامیل آمدند فرمود کسی که نماز را سبک بشمارد از ما نیست، چند تا سوال قدیم کردهام حالا تکرار میکنم آیا در وزارتخانهها اتاق وزیر بهتر است یا نمازخانه؟ مذاکره با وزیر توی چه جایی است مذاکره با خدا توی چه محلی؟ در دانشگاها نمازخانه بهتر است یا اتاق رئیس دانشگاه؟ توی ادارهها چطور؟ توی سازمانها چطور؟ توی مدارس چطور؟ چطور هر کس میخواهد با من مذاکره کند باید جایش تمیز باشد هر که میخواهد با خدا مذاکره کند باید برود توی انباری آنجایی که سیب زمینی است چطور ما شهرکهایمان همه چیزی دارد مسجد ندارد؟ اینقدر شهرک داریم که. . . میگوید جمهوری اسلامی بیاید برای ما بسازد مگر تو خانهات هفتاد متر نیست؟ یک متر هم برای مسجد بساز اگر نداری این هفتاد متر از کجا آمد؟ اگر داری کسی که هفتاد متر برای زندگیاش هست یک متر هم برای مسائل معنوی. . . امام فرمود اگر کسی نماز را سبک بشمارد شفاعت ما شامل حال او نمیشود و ما استغفار میکنیم هر جا که نماز را سبک شمردیم هر جا که(اضاع) ضایع کردیم(استخف) خفیف شمردیم(اهان بالصلا?) به نماز اهانت کردیم.
شهادت آقا رئیس مذهب جعفری این امام معصوم را تسلیت میگویم، خدایا تو را به حق آبروی این امام، اینجا باید یادی کنیم از آیت الله کاشانی حتی زمان شاه شهادت امام صادق(علیه السلام) تعطیل رسمی نبود آیت الله کاشانی اصرار به حکومت آورد که چون مذهب ایران مذهب جعفری است باید شهادت امام صادق تعطیل رسمی باشد تعطیلی امام صادق حتی زمان شاه بود با اصرار آیت الله کاشانی، که باید یادش را گرامی بداریم و باید گرامی بداریم روز شهادت امام صادق که آغاز انقلاب قم بود آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضه برای امام صادق جلسه گرفت و من هم توی آن جلسه بودم مدرسه فیضه پُر بود چماق بدستهای شاه آمدند تا طلبهها میخوردند زدند چه افرادی را از طبقه بالا پرت کردند چه افرادی را خونی کردند چه حادثه دلخرشی و چه شام غریبانی ما آن سال داشتیم چه وصیت نامههایی چه نعرههایی چه خونهایی ریخته شد آغاز انقلاب هم روز شهادت امام صادق بود که در مدرسه فیضه آیت الله العظمی گلپایگانی(رحمه الله علیه) جلسهای گرفته بود خاطره شهادت امام صادق همراه با خاطره هاست. خدایا به آبروی امام صادق(علیه السلام) قسم میدهم حوزههای علمیه ما، شاگردان ما، تمام طلاب را از علمای ربانی قرار بده. خدایا شاگردان امام صادق(علیه السلام) چه در رشتههای تخصصی دانشگاه و چه در حوزه، خدایا همه ما را از شاگردان امام صادق قرار بده. روز به روز بر معرفت ما و عشق ما و اطاعت ما نسبت به این خاندان معصوم بیفزا.
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته