معلولین، گرامیداشت روز معلولین
الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی.
بینندگان عزیز بحث را در آستانــه روز جهانی معلولین میبینند بنده هم آمدهام در این. . . در خدمت خواهران و برادران، که جمعی از آنها معلول هستند. . . اول اقرار میکنم بنده محسن قرائتی نسبت به معلولین مقصر هستم این مال اقرار خودم گاهی خیلی نادر رفتهام ولی خوب شاید روز قیامت به من بگویند باید بیشتر میرفتی باید بیشتر صحبت میکردی بهترین چیز اقرار است من اقرار به تقصیر میکنم برای اینکه بدانیم وظیفهمان چی است بد هم نیست که یک دو نفر از خواهر و برادران یکی دو جملهای کمتر یا بیشتر بفرمایند که نگویند آقای قرائتی شما که میرفتی آنجا آنها چی میگفتند؟ حرف آنها چی بود؟ البته من میدانم که حرف آنها چی است دیشب یک گزارشی خواندهام امروز گزارشی خواندم در جریان هستم اما بد هم نیست که خود مردم ایران اول چند کلمه از این عزیزان بشنوند عرض کنم به حضور شما که ما گفتیم کی آماده است صحبت کند سه چهار نفر آماده بودند یکیاش این خواهر بود حالا شما بسم الله، مردم ایران پای حرف این عزیز بنشینند.
1- ارزش انسان، به انسانیت او است
بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام خدمت بینندگان عزیز و تبریک روز جهانی معلولین من پیامی که برای ملت عزیز ایران و برای تمامی انسانها دارم این هست کهای انسانها، انسانیت انسان تنها به جسم ظاهرِ سالم نیست تنها جسم فیزیکی ما نیست که نشان دهنده انسانیت و شخصیت ما است ما با هر شرایطی میتوانیم بهترینها باشیم من بدون پا و روی یک صندلی چرخ دار با خِردی بالا با عقلی سلیم با تفکری خوب میتوانم بهترینها باشم میتوانم هزاران راه نرفته را بدون پای ظاهری بروم پس انسانیت به جسم و فیزیک نیست بلکه به شعور و تفکر و عقل و کاری هست که انجام میدهد و خدمتی هست که به دیگران انجام میدهد خیلی ممنون.
تحصیلات شما چیه؟ دکترا هستم رئیس انجمن ضایعـ? نخاعی استان تهران، از چند سالگی اینطور بودهاید؟ از پانزده سالگی در اثر یک جراحی اشتباه دچار ضایعه نخاعی شدم، اشتباه بر روی کمرم، به عنوان دیسک کمر به اتاق عمل رفتم متاسفانه در طی عمل به نخاع من ضایع وارد شده. عجب! خیلی خوب متشکرم، یک پیام دیگر از یک خواهر دیگر،
بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام به بینندگان عزیز و تمام ملت ایران(بلندتر صحبت کنید) و تبریک روز جهانی معلولین، من از مسئولین میخواهم که از لطف خداوند است که مسئولیتی به آنها واگذار شده فقط اینرا میخواهم که دقت داشته باشند روزی که آدم قدرت دارد باید اینرا بداند که معلولیت در کمین همه هست فکر نکنند که حالا حادثه برای یک سری هست برای ماها نیست برای همه هست بخاطر همین باید توجه کنند به مشکلات معلولین. تشکر.
بعد از سلام به حضار روز جهانی معلولین را هم تبریک میگویم والله حقیقت را بخواهید هیچ چیزی نمیتوانم در رابطه با معلولها بگویم چون برای من معلولیت چیز خیلی عادی است این همه خانوادهای یتیم و بی سرپرست و زندانی مشکلاتی دارند اصلاً من به مشکلات خودم فکر نمیکنم شاید توی خلوت خودم بارها و بارها برای امیر کبیر گریه کردهام شاید به آقا علی خیلی فکر کردهام که در چاه گریه میکرد شاید به آیت الله قاضی و خیلی از بزرگها و علما مثل علامه طباطبایی اینها به درد مملکت میخورند اینها به درد انسانیت میخورند اینها شفا هستند اینها دوا هستند اینها همه چیزی هستند تقوا به درد انسان میخورد و پاکدامنی، اصلاً حرف من با معلولها نیست چیزی به عنوان معلولیت توی ذهن من نیست.
شما خودتان معلول از پا هستید؟ بله بله، دیگر پیغام خاصی ندارم فقط به کل آدمها به انسانهای کل دنیا، من نظرم این است که پاکدامنی و تقوا و مهر و محبت فقط به درد بشر میخورد، تشکر. (هر کس تلفن همراه دارد خاموش کند بی استثناء هر کس دارد خاموش کند تشکر، خوب بسم الله الرحمن الرحیم سه تا پیام عزیزان داشتند یک صلوات دیگر هم بفرستید، عرض کنم سه تا پیام داشتند پیام اول اینکه معلولین. . . اگر کسی پا ندارد. . . هر کس تلفن همراه دارد خاموش کند، عرض کنم که. . .)
2- افرادی بدون داشتن پا، قدمهای بزرگی بر میدارند
خوب، پیام اول از خواهرمان دکتر بود که ممکن است کسی پا نداشته باشد ولی راههای طولانی را با نداشتن پا طی کند و افرادی هم ممکن است پا داشته باشند و هیچ قدمی در تکامل بر ندارند حرف خیلی قشنگی بود این حرف باید پلاکارد بشود بی پای رونده و پا دار راکد آن پا دارد ایستاده این پا ندارد پرواز کرده.
حرف خواهر دوممان این بود که آقایانی که دو روز رئیس هستید و پشت میز نشستهاید فکر نکنید ما معلول هستیم ممکن است هر لحظه شما هم معلول بشوید اینرا قرآن هم میفرماید که «أَأَمِنتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ» الملک/16 شما فکر میکنید که واقعاً شما از تیررس خطرها دور هستید؟ خطر برای همه پیش بینی میشود هیچکس خودش را در امان نداند، به امام علی گفتند چقدر میگویی(اهدنا الصراط المستقیم)، تو که راهت مستقیم است تو که امیرالمومنین هستی، گفت من نمیدانم که یک ساعت دیگر چی میشود هم ممکن است خطر فکری برای همه پیش بیاید هم خطر جسمی و هم خطر آبرویی، ما به هیچ بند هستیم یک پشه بیاید روی بینی من را بگزد دماغم باد کند خودم دیگر پشت دوربین تلویزیون نمیروم یعنی سرنوشت درسهایی از قرآن با سابقه بیست و پنج سال بند به یک پشه است هیچکس هیچی نیست مگر به اراده خدا، این هم پیام خواهر بود.
آن برادر عزیزمان هم که فرمود من که از طرف پا معلول هستم اما فکر خودم را نمیکنم معلولیت برای من چیزی نیست این هم حرف حضرت زینب کبری است وقتی از او پرسیدند اوضاع چه جور است فکر کردند حالا که امام حسین(علیه السلام) را جلوی چشم هایش کشتهاند این خودش را باخته است و به بن بست رسیده است الان جیغ میزند و شیون میزند ننه غریبم راه میاندازد فرمود(ما رأیت الا جمیلا) من چیزی نمیبینم مگر زیبایی یعنی هر چی میبینم زیباست آخر یعنی چه؟ امام حسین را کشتهاند زیباست؟ یعنی وقتی آدم فکرش رفت بالا هر چیزی اوج گرفت از موجها رد میشود یعنی لاستیک دوچرخه توی اولین موج تاب برمی دارد لاستیک تراکتور از هزار موج میگذرد تاب بر نمیدارد بچهها فلفل و ترشی را دوست ندارند اما مادر بچه که رشد کرده وقتی نگاه به سفره میکند میبیند یک فنجان مربا یک فنجان ترشی، مادر بچه دو تا فنجان پهلوی او زیباست یعنی هم ترشی زیباست هم مربا اما بچه حلوا را دوست دارد از ترشی بدش میآید یعنی افرادی هستند یک چیزی برایشان تلخ است یک چیزی برایشان شیرین، افرادی هستند همه چیزی برایشان شیرین است.
(یکی از دانشمندان میگوید اگر لیموی ترشی دست تو رسید دور نینداز که این لیمو ترش است اگر آشپز خوبی باشی از همان لیموی ترش لیمونات درست میکنی یعنی انسان میتواند در هر شرایطی استفاده بکند خواهر دیگری داشتیم میفرمود من از مسئولین اشتغال میخواهم برای اسکان، حالا من اینها را توی حرفهایم انشاالله اشاره خواهم کرد خوب من برای اینکه بحثم را شروع کنم یک دعا میکنم، خدایا تو را به آبروی محمد و آل محمد اول)
3- کسب کمالات، بدون داشتن امکانات
اینرا هم به شما بگویم شما مسئولینتان خیلیها معلولند یعنی مقام معظم رهبری دست ایشان توی آن حادثه سوء قصد الان دست ایشان سالم نیست با دست چپ مینویسد دست راستشان مشکل دارد ولی خوب لیاقت جوری است که هم میتواند مرجع بشود هم رهبر بشود الان توی ایران حافظانی که نابینا هستند و حافظ قرآن هستند به تعداد جمعیتشان خیلی بیشتر از بیناها هستند که. . . در حوزه ما هم همینطور است، در حوزههای ما بچههای روستا که دانشمند شدند تعدادشان بیش از بچههای شهری است که دانشمند شدند روستاییهای دانشمند تعدادشان بیش از شهریهای دانشمند است چیزی، شرط خیلی چیزی نیست یک جزوهای ما داریم که یکی از دوستان دارد تکمیل میکند یتیمهایی که نابغه شدند یعنی یتیمهایی که به یک جاهایی رسیدند خود حضرت امام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران یتیم بود شهید رجایی. . . بسیاری از شخصیتهای درجه یک تاریخ که اینها بی سرپرست بودند و سرپرست خانواده را از دست دادهاند ولی به جایی رسیدهاند به هر حال اراده خدا مهم است که اگر اراده خدا باشد خیلی مشکلها حل میشود اگر اراده خدا نباشد. . . اما بحث ما نمیدانم خواهم توانست توی این بیست دقیقه همهی حرفم را بزنم یا نه، یادداشت خیلی دارم.
بسم الله الرّحمن الرّحیم بحث معلولیت، موضوع: معلولین
4- منشأ نقص در خلقت، خداوند نیست
اول اینکه خداوند مقصر نیست این از نظر اعتقادی، چون ممکن است عدهای پای تلویزیون شما را ببینند بگویند چرا خدا اینطورش کرد؟ راجع به خدا مسئله دار بشوند اینرا برای شماها نمیگویم برای آن کسی میگویم که نکند یکوقت معلولیت شما را ببیند نسبت به خدا اعتراض کند(ببینید جهان یک علل و عواملی دارد میگوید تخم هندوانه هندوانه تخم خربزه خربزه، اگر شما یک تنوری را راه انداختید خمیر شور دادی به نانوا، نان شور میدهد، خمیر شیرین نان شیرین، خمیر تلخ نان تلخ، بله شما ممکن است بگویی، ممکن است پدر و مادر در آمیزش جنسیای که داشتهاند مراعات یکسری مسائل را نکردهاند بچهشان فلج شده گناه بچه چیه؟ ما میگوئیم قبول است که بچه گناهی ندارد اما گناه خدا چیه؟ یعنی شما میگویی تخم هنداونه بکاریم خربزه برداریم اینجا سه تا آدم داریم یک خمیر داریم یک خمیرگیر یک نانوا خمیر تقصیری ندارد اما نانوا هم تقصیری ندارد خمیرگیر اگر شورش کرد مقصر آن است ممکن است بگویی خیلی خوب حالا گیرم پدر و مادر یک غلطی کردند باید زجرش را بچه بکشد؟ در همه ظلمها همینطور است بنده اگر الان یک سنگ بردارم پرت کنم توی پیشانی یک نفر بالاخره ظالم من هستم اما دردش را دیگری میکشد) ممکن است بگویی خدا نمیتواند اینرا حل کند؟ باسمه تعالی میتوانست ولی بنا نیست، چرا؟ برای اینکه من سنگ میزنم بر میدارم میزنم توی کله شما، خدا میتواند وقتی سنگ نزدیک شد به کله شما یک لحظه این سنگ پنبه بشود یا استخوان شما چدن بشود یعنی میتواند در یک لحظه استخوان را مثل چدن کند یا سنگ را مثل پنبه کند اما میدانید معنایش چیه؟ معنایش این است که هر کس هر راهی را که میخواهد برود برود، خود خدا آنرا پائین و بالا کند یعنی در تاریخ جغرافی بچه میآید میگوید که بسم الله الرّحمن الرّحیم کوه هیمالیا در نیشابور است دریاچه ارومیه در جهرم است بعد بیاید بگوید خدایا حالا ما توی امتحان غلط کردیم بیا درست کن کوه هیمالیا را بگذار نیشابور دریاچه ارومیه را هم بگذار جهرم بنا نیست که ما. . . حالا ما امسال پیاز کاشتهایم خدایا میدانی که امسال وضع پیاز خوب نیست خودت پیاز را کیوی کن، اگر خواسته باشیم ما هر راهی را میخواهیم برویم برویم خدا خودش درست کند این معنایش این است که تمام هستی نظامش از هم بپاشد اصلاً هیچی به هیچی بند نیست.
(ما خوابمان برد ولی همینطور که خوابیم خدا خودش علم بوعلی سینا را به ما بدهد خدایا تو که میتوانی من میخوابم خودت من را بوعلی سینا کن این معنایش این است که تمام زحمتها و تلاشها مدیریتها تحقیقها تخصصها همه برود روی هوا، اگر بنا باشد که مردم غلطی بکنند و خدا غلط مردم را. . . آقا من سطل زباله را سوراخ میکنم میروم یک کسی عقب من بیاید شیلنگ بگیرد خوب اینکه نشد که، پس ببینید حرف این است پدر و مادر غلطی میکنند یا دکتر اشتباهی میکند یا برادر غلطی میکند یا راننده غلطی میکند هر کسی از ما. . . ممکن است بنده روی منبر یک غلطی بکنم شما فکرت کج میشود غلط از کسی است ولی ضربه آن را کسی دیگر میخورد تمام ظلمها همینطور است ظالم کسی است سنگ را پراند پیشانی یک کسی دیگر خورد)
5- قدرت خداوند، تابع حکمت اوست
شما یک سوال میتوانی بکنی آیا خدا میتوانست جلوی این حادثه را بگیرد؟ پاسخ این است که خدا میتواند اما اگر خدا این کار را بکند هیچ نظامی روی پا بند نمیشود خدا گفته این جاده این نتیجهاش است این جاده این نتیجهاش است این دارو این نتیجهاش است این دارو این نتیجهاش است حالا ما که نمیدانستیم علل و عوامل کاری به علم شما ندارد شما اگر دست بگذاری به سیم برق بدانی یا ندانی برق شما را میگیرد، ای سیم برق. . . میگوید بابا من کار خودم را میکنم اگر. . . گالیله را بردند توبه کند چون ثابت کرد که زمین حرکت میکند گفتند باید توبه کنی این هم از ترس جانش او را بردند کلیسا و توبهاش دادند آخرش گفت زمین تو کار به توبه من نداشته باش حرکت خودت را بکن، یعنی مسائل طبیعی و مسائل مادی و مسائل علل و معلول اینها نمیشود که نظام آن به هم بریزد چون خدا چند تا کار دارد خدا قدرت دارد، خدا قدرت نداشت که جلویش را بگیرد میگوئیم بله اما خدا حکمت هم دارد خدا وقتی از قدرتش استفاده میکند که کارش حکیمانه باشد.
بگذارید یک مثل بزنم، شما الان قدرت ندارید هر چی پول توی جیبات هست بدهی به من؟ والله قدرت داری هر که هر چی پول دارد بدهد به من، قدرت دارید اما این کار حکیمانه نیست خرجی زن و بچهات را چرا بدهی به من؟ من الان قدرت دارم یقه خودم را پاره کنم؟ بله قدرت دارم اما این کار را نمیکنم چون یقه پاره کردن کار حکیمانهای نیست پس همینطور که شما میگویی قدرت دارم پول بدهم نمیدهم چون حکیمانه نیست من قدرت دارم خدا هم قدرت دارد که من که سنگ پرت کردم توی کلـﺔ شما سنگ را پنبه کند یا پیشانی را چدن کند اما اگر خدا خواسته باشد که جلوی همه حوادث را بگیرد نظام حکیمانه الهی به هم میخورد این مال اعتقادی.
6- وظیفه ما در برابر مصیبتها و مشکلات
یک صلوات بفرستید مسئلهای دیگر، مسئله دوم: وظیفه شما چیه وظیفه مردم چیه؟ شما چند تا وظیفه دارید که میتوانم خدمتتان عرض کنم یکی اینکه توجه به اجر الهی حالا که این حادثه رخ داد دکتر اشتباه کرد این خواهر رفته دیسک را عمل کند آمپول اشتباه، جراحی اشتباه، داروی اشتباه، پدر اشتباه کرد، راننده اشتباه کرد، بالاخره یک حادثهای رخ داد در مقابل حادثه وظیفه ما چیه؟ وظیفه معلولین، چیزهایی که من دیشب فکر کردم و خدا به ذهنم انداخت:
یکی اینکه توجه به پاداش، قرآن میفرماید «وَبَشِّرْ الصَّابِرِینَ» البقره/155 بالاخره این حادثه رخ داده باید صبر کنیم چون جیغ بزنیم یا صبر کنیم فرقی نمیکند یک کسی افتاد توی چاه گفتند افتادی توی چاه؟ گفت بله، گفتند صبر کن برویم طناب بیاوریم گفت صبر نکنم چه کنم؟ جیغ بزنم یا صبر کنم چه کنم؟ یعنی کاری نمیشود کرد ولی اگر صبر کنیم و راضی باشیم به رضای خدا. . . این توجه به پاداش الهی.
2- توجه به جبران در قیامت، توجه به جبران الهی، در نماز عید لابد شنیدهاید میگوئیم(واهل الجود و الجبروت) جود با جبروت فرق میکند جود یعنی ندارد به او میدهیم جبروت یعنی جبران میکنیم گاهی خدا یک چیزی را میگیرد در مقابل یک چیزی را میدهد مثلاً یک کسی را میبینیم که شکلش یک جوری نیست که خواستگار زود بیاید اما تیزهوش است هنرمند است بچه هایش نابغه در میآیند یک کسی ممکن است شکلش بسیار زیباست اما بچه دار نمیشود اعصابش خورد است طبع شعر ندارد ادبیات و فیزیک و شیمیاش. . . یک کسی ممکن است در یک رشته شکست بخورد اما در یک رشته دیگر. . . من این را بارها گفتهام داروین در دو رشته شکست خورد هم در رشته پزشکی چون باباش پزشک بود هم در رشته علوم آخوندی مسیحیت کشیش بشود توی علم کشیشی که روحانی مسیحیت بشود و توی علم پزشکی شکست خورد ولی در علوم طبیعی شد داروین یعنی خدا گاهی جبران میکند انسان گاهی از یک جا شکست میخورد از جای دیگر. . . مثل چاه آبی که از اینجا میبندی از جای دیگر میجوشد این هم شده که مثلاً افرادی داریم نابینا هستند اما یک حافظهای دارند که بیناها به حافظه او نیاز دارند.
3- توجه به گذرا بودن، بالاخره همین که میگذرد یکوقت میماند یکوقت میگذرد یعنی مثلاً میگوییم اینکه همیشه نیست و یک زندگی ابدی داریم یک زندگی سی سال و چهل سال و پنجاه سال این سی چهل سال قرآن میفرماید که «مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ» النساء/77 آیات زیادی داریم که روز قیامت از هم میپرسند که چقدر توی دنیا بودی؟ میگویند یک روز نصف روز، یعنی قیامت به هم که میرسند یعنی کل چهل پنجاه سال شصت هفتاد سال عمر را میگویند یک روز نصف روز مثل کسی که. . . مثل پولدارهایی که میلیاردر هستند به میلیون میگویند تومان ده تومان یعنی از بس پول زیاد دارد به یک میلیون میگوید تومان زندگی ابدی را اگر توجه کنیم در کنار زندگی ابدی این زندگی گذراست.
7- تکلیف به نسبت توان و امکان است
4- تغییرها تکالیف افراد را نسبت به همدیگر فرق میکند، تفاوت تکلیف، توجه به تفاوت در مسئولیتها، یک کسی پا دارد پنج دقیقه وضو میگیرد یک کسی پا ندارد وضو گرفتن او پانزده دقیقه طول میکشد آن کسی که پنج دقیقه طول میکشد یک اجر دارد آن کسی که یک ربع طول میکشد یک اجر دیگری دارد یک کسی پول ندارد ده تومان دارد یک تومان یک دانه خرما افطاری میدهد چون ندارد یک کسی هم وضعش خوب است این باید به هزار نفر افطاری بدهد تا به وظیفهاش. . . «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ» الکوثر/1 بعد میگوید «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ» الکوثر/2 ذبح نگفته نحر گفته، بخاطر اینکه کوثر غیر از کثیر است نگفته(انا اعطیناک الکثیر)(کوثر) یعنی خیلی زیاد کسی که خیلی زیاد دارد گوسفند و بز و میش کافی نیست آنکه بامش بیش برفش بیشتر، یک سری مسئولیتها هم از روی دوش افراد برداشته شده است.
ما یکبار رفتیم پیش کسانی که قدرت سخن گفتن ندارند دیدیم از یکسری چیزها محرومند اما روز قیامت اینها چقدر آزاد هستند به ما میگویند با همین زبانت فحش دادی دورغ گفتی، غیبت، شهادت ناحق، متلک، گواهی به ناحق، نمیدانم فرض کنید که. . . تهمت، من یکوقت حساب کردم از زبان سی رقم گناه صادر میشود یعنی ممکن است یک حرفی را که میخواهم بزنم نمیزنم و این رنج میبرم ولی در مقابل این رنج من از سی رقم گناه معاف هستم مثل اینهایی که خانهشان توی کوچه تنگ است ناراحت هستند که ماشین نمیرود توی کوچهشان چون کوچهاش دو متری است اما میگوید در عوض بچهها توپ بازی نمیکنند توی این کوچه یک خواب راحتی میکنیم اینهایی که توی کوچههای پهن هستند ماشین تا توی خانه هم میرود اما هر وقت بچهها میخواهند توپ بازی کنند میآیند سر کوچه بازی میکنند یعنی همیشه مشکلات. . . امام علی(علیه السلام) توی نهج البلاغه میفرماید(قرن بسعتها فاقتها) یعنی خداوند جوری کرده که تلخیها و شیرینیها با هم است طنزی است ولی حرف حکیمانهای است میگویند یک کسی به خدا تلگراف کرد که یک کامیون اسکناس بفرست خوش باشیم جواب آمد که یک کامیون اسکناس میفرستم با دو تا پسر هروئینی، گفت نمیخواهم، یک وانت اسکناس بفرست، گفت یک وانت اسکناس به تو میدهیم با یک دختر کچل، گفت یک ساک اسکناس بفرست ما خوش باشیم، گفت یک ساک اسکناس به تو میدهیم با تنگی سینه، گفت آقا اصلاً نمیخواهم همان خرجی خودمان را بده، خطاب آمد فضولی موقوف، یعنی گاهی وقتها یک کسی شرایطی دارد به همدیگر حسرت میخورند.
یک زمانی ترور و اینها بود ما را پشت بنز ضد گلوله نشاندند رسیدیم پشت یک چراغ قرمز لبو فروشی لبو میخورد من به لبو فروش. . . آخر بنز ضد گلوله ماشینهای سیاهی بود او ما را نمیدید ما او را میدیدیم دیدم لبو فروش همچین کرد. . . یک آهی کشید که آقای قرائتی چه ماشین بنزی دارد البته مال من نبود دادند و الحمدلله ترور نبود و گرفتند من هم گفتم خوشا به حالت که همچین راحت لبو میخوری نه ترسی نه لرزی یعنی من به او میگفتم خوشا به حالت او هم به من میگفت خوشا به حالت حالا بگذارید آخر خط میگویند جوجهها را باید آخر پائیز. . . آن کسی که زبان ندارد با آن کسی که با زبانش سی رقم خلاف کرده بگذارید قیامت بیایند ببینیم بالاخره خوشا به حال کی.
مسئله دیگر اینکه این معلولیتها اینها ذکر هستند شما چرا میگوئید اذان گو اینقدر ثواب دارد؟ چون اذان گو تا اذان میگوید مردم را یاد خدا میاندازد اینکه میگویند نگاه به عالم ربانی کن چون عالم ربانی انسان را به یاد خدا میاندازد اگر شما بخاطر این مشکلاتی که دارید مردم را به یاد خدا انداختید. . . ولذا حدیث داریم کسی که اذان میگوید تا آن جایی که صدایش میرود هر کس به نماز ایستاد ثوابش را موذن هم دارد مثل کسی که لوله کشی آب آشامیدنی میکند آب بهداشتی میآورد اگر با لوله آب بهداشتی را آورد توی دل مردم توی محل مردم هر کس از این مردم آب استفاده کند آن کسی که لوله کشی کرده ثواب میبرد چون او واسطه شد که این کار بشود بنابراین اگر شما. . . اگر کسی به شما نگاه کرد و گفت عجب! پس ما اینطوری هم میتوانستیم باشیم همین که شما غافل را به یاد خدا میاندازید این خودش یک کاری است.
یکی از مراجع میخواست طلبهها را نصیحت کند آیت الله مکارم بود میخواست طلبهها را نصیحت کند پرسید که اگر خواسته باشم طلبهها را نصیحت کنم چی بگویم گفت آیت الله مکارم شما فقیری هم چشیدهای؟ گفت بله، گفتم مثلاً؟ گفت یکبار میخواستیم برویم حمام غسل کنیم و پول نداشتم هر چه رفتم و آمدم دیدم پول ندارم ساعتم را پهلوی حمامی گرو گذاشتم گفتم همین را به طلبهها بگو تا ما بفهمیم که شما مزه بی پولی را چشیدهای یا آیت الله اشرفی میگفت بیست سال خانمم اصفهان بود خودم قم دو ماه به دو ماه سه ماه به سه ماه کمتر بیشتر میرفتم اصفهان دو سه روز میماندم برمی گشتم میگفت بیست سال نتوانستم یک خانه اجاره کنم یا آیت الله شهید محراب همینطور حاج احمد آقا میگفت امام کتابهایش هیچوقت از دویست تا بیشتر نشد الان به یک طلبه که میگویی درس بخوان میگوید والله من کتاب ندارم کامپیوتر ندارم میگوئیم بابا امام خمینی هم مرجع شد هم رهبر شد نه کامپیوتر داشت نه اینقدر کتابخانه، مهر دراز که آدم را نماز خوان نمیکند آدم هست که مهر دارد قد بقچــﺔ حمام نماز نمیخواهد یعنی جا نماز آن قد یک بقچــﺔ حمام دو سه کیلو است اما نماز نمیخواند آدم هم هست با برگ درخت نماز میخواند یعنی راه رشد بسته نیست توجه به اینکه. . . بعضی از این حادثهها رشد علمی توی آن هست یعنی پزشکها مسائل طبی، آموزشی، رفاهی، یعنی همین تلاشهای. . . چون اگر تاریکی نباشد ادیسون و اختراع برق هم نیست یعنی سختیها رشد علمی را در جامعه اضافه میکند پس ببینید 1-توجه به یاد خدا در جامعه، 2- توجه به یاد خدا در جامعه، یعنی بخاطر یک حادثه تلخ بسیاری از اندیشمندان مینشینند به فکر چاره جویی میافتند و این علم رشد میکند یعنی اگر مرض نبود علم داروسازی هم نبود سرما نبود وسیله گرمایی و گرما نبود وسیله سرمایی. . . یعنی هر حادثهای که انسان را در فشار قرار میدهد انسان مینشیند برای دفاع از خودش این رشد علمی پیدا میکند. توجه به اینکه افراد دیگر هم مشکلات دیگری را دارند باز آیت الله بهجت پهلویش نشسته بودم گاهی همچین میکرد. . . باز چند دقیقه دیگر همچین میکرد. . . گفتم آقا چیه؟ گفت دلم درد میکند، گفتم بروم دکتر بیاورم خوب یکی از مراجع است، گفت نه، گفتم الان درد گرفت؟ گفت نه چهل سال است! گفتم چهل سال است؟ ! گفت بله، دکتر هم رفتهام فایدهای نداشته، گفتم شما دعا کن بالاخره. . . گفت من میترسم. . . آدم بی غصه نمیشود من میترسم خدایا این غصه را از من بگیرد یک غصه نو به من بدهد من چهل سال است با این رفیق شدهام یعنی انسان توجه به این داشته باشد که. . . به هر حال ممکن است این غصه را بگیرد یک سختی دیگری بدهد آدم نمیداند که چی میشود. گاهی وقتها ممکن است یک غصهاش هم حل بشود) بعضیها میگویند که بچه وقتی کوچک است غصهاش هم کوچک است آدم که بزرگ شد آنوقت بچهات هم بزرگ میشود غصهاش هم بزرگ میشود قبلاً با یک بستنی و با یک کیم و دوچرخه و اینها حل میشد الان خانه میخواهد شغل میخواهد یعنی هی دعا میکردم که بچهام بزرگ شود نمیدانستم که بزرگ شود غصهاش هم بزرگ میشود یعنی گاهی وقتها یک حادثه که میرود یک حادثه تلختری میآید.
8- لزوم برخورد مناسب مردم با معلولان
اما مردم هم باید اینرا توجه داشته باشند که تلخیها را با محبت شیرین کنند اینها که توی خیابان راه میروند فکر نکنند که اینها فقیر هستند فکر نکنند که اینها عقب مانده هستند کرامتشان. . . یک آیه توی قرآن داریم بنام «عَبَسَ وَتَوَلَّى» عبس/1 «أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى» عبس/2 یک نابینا وارد یک جلسه شد یک نفر توی جلسه عبوس کرد خداوند توی قرآن ده تا آیه این طرفی را که عبوس کرده بود به رگبار میبندد تو چه حقی داشتی برای نابینا عبوس کنی با اینکه نابینا نمیبیند چه عبوس کنی چه بخندی او نمیبیند عبوس کنی یا بخندی برای نابینا فرقی نمیکند اما میگوید تو چرا. . . بحث این نیست که او فهمید یا نفهمید ممکن است او نفهمد اما چرا باید حالتی داشته باشی که عبوس کنی؟ در دعوتها و پذیرائیها تبعیض قائل نشویم برای کمکهای کلیدی مثل مسکن که خیلی مهم است ما بالای دو و نیم میلیون معلول توی ایران داریم بهزیستی شاید دویست و پنجاه هزار تا را میتواند تحت پوشش ببرد مردم ما خودشان بسیج شوند اصلاً مردم ما تمام کارهایشان بسیجی است مگر بدون بسیج شاه میرفت مگر بدون بسیج میشد جلوی صدام را گرفت، چه کاری تا حالا توی مملکت یک اداره و یک وزارتخانه کرده است؟ بیایند افراد خیری که ملک دارند این ملکها یک متر بیشتر مال خودتان نیست یک متر در دو متر ما یک قبر بیشتر سهم نداریم از دنیا یک کفن کسانی که قطعات زمین دارند این قطعاتشان را واگذار کنند این مشکل مسکن را حل کنند یک صندوقی بگذارند روزی ده تومان بیست تومان کمتر بیشتر بیندازند توی صندوق به هر حال هم مشکل مسکن اینها را حل کنیم و آموزشهای لازم را برای زندگی در شرایط بحرانی داده بشود. حمایتهای قانونی مجلس شنیدم مجلس یک قوانینی را وضع کرده برای استخدام و اینها، حالا عمل شده یا نشده. . . آخر قانون وضع کردن با اجرای قانون خیلی فرق دارد(گاهی قانون هست اجرا نیست یک آقایی داشت بالای منبر سخنرانی میکرد دید دو نفر دارند زیر منبرش تق و توق میکنند بعد دید رفتهاند آنجا دارند نیشگون میگیرند و شوخی میکنند این نمیخواست منبرش به هم بخورد میگفت مگر غیرت ندارید مگر شرف ندارید هی مشت میزد که چرا زیر منبر من شوخی میکنید آخرش گفت آقا همه چیزی داریم جا نداریم و اینجا رفتهایم از منبر تو استفاده میکنیم! حالا گاهی وقتها قانون هست مجری نیست گیر این است که. . . ولی خوب مجلس باید یک خط ویژهای برای اینها داده بشود حالا وقت تمام شد امیدوارم که خداوند وظیفــﺔ دولت و مردم و همینطور هم که اول گفتم بنده هم بعنوان محسن قرائتی شاید کوتاهی دارم حالا) آقایی که پای تلویزیون هستید یک سوالی دارم من میگویم مقصر هستم شما مقصر نیستید؟ سر زدهایم؟ کاری برای اینها کردهایم؟ اگر تا حالا سر نزدهایم غافل بودهایم کاری نکردهایم یک حرکتی انجام بدهیم و بیشترین مشکل اینها الان مشکل مسکن است نه مسکن اینها، اصلاً مردم چهل درصد مشکلاتشان بحث مسکن است مشکل مسکن که حل بشود تقریباً چهل درصد کارهایشان حل میشود.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به همه عزیزان ما صبر و اجر مرحمت بفرما.
با لطف خودت در دنیا و در آخرت و با غیرتِ غیرتمندان، بسیج غیرتمندان، امت حزب الله، توفیق بده هر چه وظیفهمان است عمل کنیم تا روز قیامت شرمنده اینها نباشیم.
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته