نعمتهای الهی در سوره الرحمن -13

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

در سوره‌ی الرحمن به این آیه رسیدیم «الشمس و القمر بحسبان» خورشید و ماه روی حساب است در جای دیگر هم در سوره‌ی انعام داریم كه «وجعل اللیل سكنا والشمس والقمر حسبانا» خورشید و ماه حساب دارند معیار حساب هستند اینها حساب شده است ، حساب شده است كه در فلان دقیقه خورشید یا ماه می‌گیرد اگر وقت تعیین كنند كه چه وقت ماه می‌گیرد چه وقت خورشید می‌گیرد . یك مقدار راجع به این صحبت كردیم .
تسبیح ستارگـــان و درختان
 حالا در این جلسه آیه‌ی بعد هستیم «النجم و الشجر یسجدان» نجم یعنی گیاه بی ساقه یك معنایش هم یعنی ستاره چون نجم اینجا بغل شجر است شاید مراد این باشد كه گیاهان بی ساقه و باساقه . البته گاهی هم اینها جابجا مطرح می‌شود به بی ساقه هم شجر می‌گویند . قرآن می‌فرماید : «شجره من یقطین» بوته‌ی كدو را گفته شجره حالا اگر هم معنای ستاره بگیریم طوری نیست .
 ستاره و گیاه توی قرآن زیاد روی آن تكیه شده است كه همه هستی سجده می‌كنند چند تا آیه برایتان بخوانم همه‌تان حفظ هستید مثلاً قرآن می‌فرماید «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض» یك جا داریم «سبح لله» یعنی گذشته تا حالا تسبیح می‌كرده «یسبح» یعنی از این به بعد هم تسبیح خواهد كرد یك جا داریم «كل له قانتون» یعنی همه‌ی هستی در حال قنوت و تواضع هستند یك جا داریم «یسجد» یك جا داریم «یسجدان» یك جا داریم پرنده‌ها هم نماز می‌خوانند منتهی نماز پرنده‌ها از نماز بنده بهتر است چون من سر نماز حواسم پرت است اما پرنده می‌فهمد چه می‌گوید «كل» پرنده «قد علم» علم دارد به چی علم دارد ؟ «صلاته» نماز «وتسبیحه» یعنی . . .
عجز انسان از درك تسبیح موجودات
 این چه می‌خواهد بگوید خلاصه در جهان بینی ما جهان بینی یعنی دید ، دید ما این است عقیده‌ی ما این است كه نه فقط ما اهل عبادت هستیم كل هستی عبادت می‌كند یك آیه و دو آیه و سه آیه هم نداریم هستی عبادت می‌كند شما‌ها تسبیح هستی را نمی‌فهمید «لا تفقهون تسبیحهم» فقیه یعنی آگاه ، یعنی شما تسبیح اینها را نمی‌فهمید اگر داریم سنگ ریزه در دست پیغمبر اشهد ان لا اله الا الله می‌گوید این معجزه پیغمبر نیست همه‌ی سنگ ریزه‌ها سبحان الله می‌گویند منتهی پیغمبر شنید ما نمی‌شنویم حالا این چی است چه جوری بگوئیم دو تا معنا برای این شده است یكی اینكه می‌گویند تسبیح هستی یعنی آفرینش مثلاً اینجا الان درخت سرو است توی باغ فین كاشان می‌گوئیم سرو سواره می‌رود نگاه به گل می‌كنیم می‌گوئیم گل پیاده می‌رود چمن پیاده می‌رود یعنی تسبیح یعنی خود ساختمان . . . مثل دندان الاغ كه خود دندان علامت این است كه الاغ چند سال دارد یا دایره‌ی تنه‌ی درخت علامت این است كه سن درخت چقدر است می‌گویند رنگ سرخ تو پیداست غیض كرده‌ای رنگ زردت پیداست ترسیدی چطور رنگ قرمز علامت عصبانیت و رنگ زرد علامت ترس گردی تنه‌ی درخت دندان حیوان یك معنا این است كه وقتی خداوند می‌گوید هستی تسبیح می‌كند یعنی وجود اینها . . . مثل اینكه می‌گوئیم این ساختمان علامت این است كه مثلاً هنرمندش طراحش نقاشش چنین بوده شما اگر یك مقدار خاك توی جاده ببینی حتماً می‌گویی كه این خاك را كسی ریخته یك ماشین خاك اینجا خالی كرده اگر این خاك دیدید نه این خاك نیست این آجر است پیداست روی این خاك كار هم كرده‌اند اگر دیدید روی این آجر كاشی كاری شده می‌گوئید او ! كی دیگر روی كاشی كاری كرده یعنی هر چه می‌بینی پیداست آن كسی كه روی این كار كرده هنرش بیشتر است اگر خاك بوده مهم نیست یك وانت آمده خاك خالی كرده اما اگر خاك آجر شده پیداست كه یك گروهی روی آن كار كرده‌اند اگر این آجر تبدیل به سرامیك شده پیداست كه یك عده دیگر روی آجر هم كار كرده‌اند اگر روی این آجر گل و بوته بود پیداست یك گروه دیگر هم . . . یعنی خود خط این ضربدر پیداست كه یك كسی بوده اگر این ضربدر تبدیل شد به یك . . . پیداست كه غیر از این یك خورده باسواد هم بوده اگر تبدیل شد به این كه یك شعر شد سعدیا مرد نكونام نمیرد هرگز این پیداست كه نه غیر از اینكه خط هست سطر هم هست ریتم هم دارد قافیه هم دارد هدف هم دارد چون شعرش معنا دار است آخر ممكن است كه یك كسی شعر چرت و پرت هم بگوید یعنی هر چه این كلمات موزون‌تر زیبا‌تر پر محتوا‌تر باشد علامت این است كه نویسنده خط كی است لطیفه‌هایی كه در طبیعت می‌بینیم هر لطیفه ایی هر برگ درختی علامت بر این است كه . . . گفت برگ درختان . . . تا آخر ، این یك معنی تسبیح است كه هستی سبحان الله می‌گوید یعنی آفرینش هر موجودی دلیل بر این است كه خالق مدبری در كار بوده این یك معنا است یك چند نفری هم عقیده‌ی این را دارند اما یك معنایی كه . . .
عجز انسان از درك تسبیح موجودات
 البته من كسی نیستم ولی بعنوان یك طلبه خودم هم دومی را قبول دارم كه می‌خواهم بگویم این است كه واقعاً هستی سبحان الله می‌گوید و هیچ مانعی ندارد كه سبحان الله هستی را ما نشنویم واقعاً این امواج صدا است منتهی من نمی‌فهمم ممكن است یك رادیو كوچك پر موج ده موج با یك تغییراتی هر زبانی را برایت بخواند اردو انگلیسی عربی و یك رادیو هم قد بشكه باشد موج تهران هم نخواند اگر یك رادیو نخواند یك رادیو خواند معنایش این نیست كه توی این فضا صدا نیست صدا است وسیله می‌خواهد این صدا را بگیرد .
 هستی سبحان الله می‌گوید چانه هم نزنید چه اشكالی دارد یعنی یك نوع شعور دارند یك نوع آگاهی دارن . . . می‌گویند چند سال پیش یك مقاله‌ی علمی نوشته بودند یك گیاهی پیدا كردند گیاهی كه جیغ می‌زند یعنی اگر آب داغ پای آن بریزی جیغ می‌زند ما نمی‌دانیم خلاص باسمه تعالی بلد نیستم اما خدایی كه این هستی را آفریده می‌گوید این هستی سجده می‌كند و سجده‌اش هم براساس علم و اگاهی است یكی می‌گوید «لا تفقهون» یعنی شما تسبیح اینها را نمی‌فهمید خوب اگر تسبیح هستی مراد آفرینش باشد آفرینش را ما می‌فهمیم چطور گردی درخت را می‌فهمیم چند سالش است خدا می‌گوید نمی‌فهمید پیداست واقعاً كه یك تسبیحی است كه ما نمی‌فهمیم یكی هم می‌گوید خودشان می‌فهمند «كل قد علم» یكی می‌گوید خودشان می‌فهمند یكی می‌گوید شما نمی‌فهمید از این دو تا تعبیر پیداست كه كل هستی . . .
انسان بی نماز ، وصله ناهمرنگ هستی
 حالا سوال آقای قرائتی گوشت كیلویی چند هزار تومان بخوریم بیائیم اینجا بگوئیم هستی دارد سبحان الله می‌گوید هدفت از این حرفها چی است ؟ چی برای ما می‌خواهی بگویی می‌خواهم بگویم بشری كه اهل عبادت و تسبیح نباشد این بشر وصله‌ی همرنگ هستی نیست یعنی از درختها و حیوانات هم عقب‌تر است زشت است خدا بگوید گنجشك سبحان الله می‌گوید تو با این زبانت سبحان الله . . . دوم هم می‌خواهد بگوید به اینهایی كه عبادت می‌كنند باد شما را نگیرد تازه اگر سبحان الله گفتی مثل یك دانه شن می‌مانی شن‌ها و برگ درختها هم سبحان الله می‌گویند یكوقت غرور تو را نگیرد . سوم می‌خواهد بگوید به آقایانی كه اهل نماز و عبادت نیستند باسمه تعالی نخواندی ؟ نخوان ، مهم نیست «إن تكفروا أنتم ومن فی الأرض جمیعا» اگر تو نخوانی خداوند میلیونها فرشته دارد كه دائماً در حال سجده و ركوع هستند تو آدم نماز بخوانی یا نخوانی . . . مثل اینكه آدم به خورشید بگوید خورشید من چراغ قوه‌ام را روشن نخواهم كرد بسوی تو خورشید می‌گوید باسمه تعالی روشن بكنی یا روشن نكنی در نور من اثر ندارد آیاتی كه توی قرآن هست گاهی گله می‌كند می‌گوید هستی سبحان الله می‌گوید جز این مثل معلمی كه می‌گوید همه‌ی بچه‌ها گوش به حرفم می‌دهند جز زن و بچه‌ی خودم . یك كسی مثلاً توی تلویزیون صحبت می‌كند مثلاً می‌آید توی خانه كسی می‌بیند زن و بچه‌اش دارد یك كانال دیگر نگاه می‌كند می‌زند توی كله‌اش می‌گوید اه ! بابا همه دارند گوش به حرف من می‌دهند تو چرا گوش به حرف من نمی‌دهی البته خانواده‌ی ما نیست ها ! مثل عرض كردم ولی . . . آدم به یك مشهدی بگوید مردم بعد از خاك كربلا به خاك مشهد سجده می‌كنند آنوقت تو توی مشهد هستی توی مشهد مثلاً چند ماه است نماز جمعه نرفته‌ای مردم به خاك زیر پای تو سجده می‌كنند آنوقت تو ماه می‌آید و می‌رود یك سجده نمی‌كنی از راه دور می‌آید مسجد ، تو همسایه‌ی مسجد هستی مسجد نمی‌روی مردم با كتاب قرضی دانشمند نمره‌ی خوب آورده‌اند این همه كتاب توی خانه داری شانزده تا تجدیدی آورده‌ای از راه دور آمد قبول شد تو از راه نزدیك آمدی قبول نشدی با برگ درخت نماز می‌خوانند تو با مهر كربلا نماز نمی‌خوانی افرادی كه سایه‌ی بابا و ننه بالای سرشان نبود موفق شدند تو با داشتن بابا و ننه . . . با دوچرخه قراضه رفتند كار خیر كردند تو ماشین زیر پایت بود یك صله‌ی رحم نكردی حقوقش خیلی كم است به یك فقیر می‌رسد تو با این سرمایه‌ی سنگین دو تا فقیر را سیر نكردی اینها همه راههای توبیخ است خدا می‌خواهد بگوید هستی سبحان الله می‌گوید تو نمی‌خواهی سبحان الله بگویی .
سجده فرشتگان بر انسان
«النجم و الشجر یسجدان» من یك مقداری راجع به سجده صحبت كنم رمز اینكه شیطان شیطان شد سجده نكرد . خدا به همه دستور سجده داد همه «فسجد الملائكه» همه سجده كردند «الا ابلیس» ابلیس سجده نكرد . قرآن وقتی تعریف می‌كند می‌گوید «سیماهم فی وجوههم من اثر السجود» آثار سجده در پیشانی‌اش هست یك آیه داریم من آیه را نمی‌توانم بخوانم چون اگر بخوانم واجب است سجده كنیم پس من نمی‌خوانم كه سجده واجب نشود اما فارسی‌اش این است خدا به پیغمبر می‌گوید اگر می‌خواهی به خدا نزدیك شوی باید سجده كنی .
انواع نماز در قرآن
 چهار رقم نماز داریم انواع نمازها انواع عبادات یك : شكر ، دو : عبادت رشد ، سه : عبادت انس ، چهار : عبادت قرب ، البته اینها كلاسهایش فرق می‌كند گاهی می‌گوئیم عبادت خدا كن می‌گوئیم چرا می‌گوئیم تشكر آیه‌اش هم این است می‌گوید «فلیعبدوا» عبادت كنید پروردگار را «اطعمهم من جوع امنهم من خوف» بابا گرسنه بودید نان به تو داد آب به تو داد گاهی آدم از بچه‌ی كوچولو می‌پرسد بابا خوب است این بچه نگاه می‌كند می‌گوید بابا كفش خرید بابا برایت بستنی خرید بابا برایت آدامس خرید هی می‌گوئیم بابا خرید خرید تا عشق بابا را در دل این بچه بكاریم البته این بچه كوچولو‌ها هستند كه باید این رقمی با آنها حرف زد آدامس و كفش و كلاه مال بچه كوچولو‌ها است خدا به آدمهایی كه فكرشان پائین است گفته «فلیعبدوا اطعمهم من جوع» آدامس خرید «امنهم من جوع» شكلات خرید این بچه كوچولوها یعنی آدمهایی كه فرهنگشان پائین است می‌گوئیم خدا خوب است بخاطر كفش و كلاه ابوالفضل خوب است‌ای قربانش بروم مشكل من را حل كرد كار ندارد كه كربلا چه كرد مشكل این را حل كرد برو جمكران ، چیه ؟ دختر برایت پیدا می‌شود اصلاً كار به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نداریم داماد می‌خواهیم چك ما برگشت خورده گاهی جمكران را می‌خواهیم برای خودمان گاهی جمكران را می‌خواهیم برای خودش كلاس اولی‌ها جمكران را می‌خواهند برای خودشان .
انواع نماز در قرآن
 آیه‌ی دیگر «اعبدوا ربكم الذی خلقكم والذین من قبلكم» عبادت كنید بابا شما را آفرید «اطعمهم من جوع» این كلاس اول است بابا خوب است نان داد آب داد این عبادت سطح پائین یك كلاس كه می‌آید بالا دختر می‌شود هیجده ساله پسر می‌شود هیجده ساله دیگر آدم به دختر و پسر هیجده ساله نمی‌گوید بنشین برایت كفش خریدم برایت جوراب خریدم یك پدر زشت است برای دختر و پسر هیجده ساله بگوید كفش و جوراب می‌گوید دختر ببین اگر سایه‌ی بابا و ننه بالای سرت نباشد هزار تا نگاه بد به تو می‌كنند پسر اگر سایه‌ی بابا و ننه بالای سرت نباشد هزار تا نقشه‌ی بد برایت می‌كشند همین كه تو بابا و ننه داری سایه‌اش بالای سرت باشد تو را حفظ می‌كند این آیه این است می‌گوید «ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنكر» همین كه نماز می‌خوانی خود نماز تو را حفظ می‌كند .
)من بچگی شر بودم خدا رحمت كند اموات را پدرم اصرار داشت كه زود عمامه سرم بگذارد گفتم چرا اصرار داری ؟ گفت می‌خواهم عمامه سرت بگذاری فكر كنی آقا شده‌ای آدم شوی یعنی دیگر وقتی . . . یعنی وقتی عمامه سر گرفتی دیگر توی خیابان ملق نمی‌زنی دیگر از دیوار صاف بالا نمی‌روی اگر آخوند حسابی باشی این كار را نمی‌كنی یا مثلاً لباس سفید كه آدم می‌پوشد خودش با لباس سفید روی زمین زغالی نمی‌نشیند گاهی دو تا دختر و پسر می‌خواهند با هم شوخی كنند كنار خیابان یكمرتبه می‌گویند اه ! اینجا مسجد است برویم آنطرفتر یعنی اصلاً كاشی كاریهای مسجد باعث می‌شود كه بگویند آنجا جایش نیست برویم آنطرف‌تر یعنی نه نماز «تنهی عن الفحشاء و المنكر» كاشی كاری سر در هم «تنهی عن الفحشاء والمنكر» پس گاهی می‌گوئیم نماز بخوان برای اینكه به تو رشد بدهد تو را از مفاسد نجات بدهد .
 گاهی نماز انس است خدا به موسی(علیه السلام) می‌گوید «اقم الصلاه لذكری» موسی نماز بپا دار چرا ؟ نماز بپا دار برای اینكه یاد من باشی خدا به موسی نمی‌گوید موسی «اقم الصلاه اطعمك من جوع و امنك من خوف» زشت است خدا به موسی بگوید به تو نان دادم به تو آب دادم نماز بخوان خدا به موسی . . . شما حاضر هستی به میهمانت بگویی پلو به تو دادم یك سلام به من بكن خورشت به تو دادم به من سلام كن زشت است ما هم این حرف را نمی‌زنیم خدا به موسی بگوید «اقم الصلاه» به تو نان دادم «اقم الصلاه» به تو آب دادم زشت است این كه زشت است یعنی برای موسی زشت است «تنهی عن الفحشاء و المنكر» هم به موسی زشت است موسی می‌گوید بارك الله مگر ما اهل فحشاء و منكر بودیم خدا به موسی می‌گوید نه تو یك كلاس دیگر داری «اقم الصلاه لذكری» آخرین نماز كه بالاترین نماز است «النجم والشجر یسجدان» این را من می‌نویسم ولی خواهش می‌كنم نخوانید چون اگر بخوانید باید سجده كنید اینهایی هم كه پای تلویزیون هستند نخوانند فارسی‌اش این است سجده كن تا به خدا قرب پیدا كنی كه این را می‌گوئیم نماز قرب پس ما چهار تا نماز داریم نماز كلاس اول كه به اولی‌ها می‌گوئیم نماز بخوان خدا به تو چشم داد «ألم نجعل له عینین ولسانا وشفتین» خدا به تو سلامتی داده نان داده آب داده خورشید داده چشمه‌ی آب چی چی نماز بخوان برای تشكر از خدا مال كلاس اول نماز بخوان برای اینكه تو را كارخانه‌ی آدم سازی است نماز تو را از خیلی مفاسد باز می‌دارد نماز بخوان گفتگو با خدا نماز بخوان قرب با خدا نماز شكر نماز رشد نماز انس نماز قرب ما چهار رقم داریم بهترین حالی كه انسان با خدا تماس می‌گیرد سجده هست حتی حدیث داریم گاهی انسان كه توی سجده خوابش می‌گیرد خدا به فرشته‌ها می‌گوید ببینید این در حال سجده خوابش گرفته هر چه می‌خواهد به او بدهید .
سجده‌های طولانیِ اولیای خدا
 چهار تا سوره‌های قرآن سجده‌ی واجب دارد داریم كه امیر المومنین(علیه السلام) فرمود(ما من عمل اشد لابلیس) هیچ كاری سخت‌تر از این برای ابلیس نیست كه انسان سجده كند چون می‌گوید به من دستور سجده كردند من معصیت كردم ولی به این دستور سجده می‌دهند این اطاعت می‌كند ناراحت می‌شود هر چه سجده طولانی‌تر باشد بهتر است اخیراً تحقیقاتی در غرب شده است بهترین وقتی كه خون به مغز انسان می‌رسد وقتی است كه انسان در حال سجده است اصلاً امام سجاد(علیه السلام) را می‌گویند سجاد بخاطر سجده هایش بود حدیث داریم كه خدا می‌گوید‌ای ابراهیم می‌دانی چرا به تو گفتم ابراهیم خلیل الله چون خلیل یعنی دوست بخاطر سجده هایت بود حدیث داریم هر چه می‌توانید سجده را طول بدهید تا مادامی كه در سجده هستید گناهان می‌ریزد همانطور كه باد می‌آید برگ درختان می‌ریزد ولذا داریم حیوانات را سیلی توی صورتشان نزنید تسبیح خدا می‌گویند توی این عالم خبرهایی هست ممكن است ما نفهمیم ما نمی‌فهمیم معنایش این نیست كه هستی نیست .
خاطره‌ای شگفت از یك شهید و یك كبوتر
 یك خاطره بوده چند بار گفته‌ام ولی چون چند سال از آن گذشته افرادی هستند پای تلویزیون هستند بچه‌ها بزرگ می‌شوند نوجوانها جوان می‌شوند جوانها بزرگ سال می‌شوند بد نیست بعضی چیزها هر چند سال یكبار تكرار بشود ایام جنگ بود ما داشتیم توی یكی از این خیابانهای تهران داشتیم می‌رفتیم فهمیدیم شهیدی از جبهه آمده پیاده شویم تسلیت بگوئیم بی دعوت پیاده شدیم رفتیم توی خانه صاحبخانه آمد هی نگاه كرد گفت شما قرائتی تلویزیون هستی گفتم بله گفت شما از طرف امام خمینی آمده‌اید گفتم نه ، من همینطور داشتم می‌رفتم همین طوری آمدم نماینده‌ی كسی نیستم و همین طوری خودم آمده‌ام گفت خوب خدا تو رسانده یك چیزی برایتان بگویم گفتم بفرمائید گفت پسر من كبوتر باز بود كبوتر دوست داشت كبوتر توی قفس داشت به آن عشق می‌ورزید یك روز دم قفس گفت خدا به تو بال داده كه بپری چرا من حق طبیعی تو را گرفته‌ام و توی قفس‌ات كرده‌ام چرا من به توی حیوان ظلم كنم در را باز كرد و آزادش كرد مثل ما كه سال تحویل ماهی قرمز را می‌كنیم توی تنگ بابا ماهی می‌خواهد شنا كند به چه دلیل تو سر سفره‌ی هفت سین حق شنا را از یك ماهی قرمز . . . بعد گفت من خودم هم گیر هستم خودم را هم آزاد كنم رفت پایگاه مسجد خودش را ثبت نام كرد اسم نوشت و دوره‌ی نظامی یاد گرفت و رفت جبهه و دیگر خبر نداریم مدتها گذشت دیدیم كبوتر آمد نگاه كردیم دیدیم كبوتر بچه‌مان است گفتیم حالا امتحانش كنیم كش كردیم دیدیم نرفت هر چه خواستیم از خانه برود بیرون از خانه نرفت گفتیم ولش كنیم دیدیم چند دور خانه طواف كرد بعد آمد توی اتاق آمدیم توی اتاق كش كردیم دیدیم نرفت گفتیم هیچ كاری با او نكنیم بعد دیدیم دو سه بار دور خانه طواف كرد آمد توی اتاق چند دور اتاق طواف كرد بعد رفت توی تاقچه پهلوی عكس بچه‌مان نشست این طرف صورتش را گذاشت روی عكس آنطرف صورتش را گذاشت تا دیدیم دارد با بچه‌مان معانقه می‌كند جیغ كشیدیم گفتیم بچه‌مان شهید شده است . اگر هم تعجب می‌كنید قرآن در دو ماجرا می‌گوید هستی شعور دارد هدهد آمد پهلوی سلیمان(علیه السلام) و گفت منطقه‌ای مردم خورشید پرست هستند منحرف هستند یك خانمی هم بر اینها حكومت می‌كند یك تخت بزرگی دارد یعنی هدهد توی هوا می‌فهمد كی زن است كی مرد كی شاه است كی غیر شاه است چی تخت است چی غیر تخت است باید مردم خدا پرست باشند منحرف شده‌اند و این انحراف را باید به حضرت سلیمان(علیه السلام) توضیح بدهد بله اگر گفتیم هستی شعور دارد قرآن می‌گوید هستی شعور دارد و كفر و شرك را هم فهمید و به سلیمان(علیه السلام) گزارش داد مورچه هم شعور دارد به مورچه‌ها گفت بروید توی لانه هایتان سلیمان(علیه السلام) پایمالتان می‌كند یعنی می‌فهد این لشكر است این سلیمان(علیه السلام) است پایمال می‌شوید نهی از منكر می‌كند «ادخلوا مساكنكم» بروید توی لانه هایتان هستی شعور دارد حیف است در یك نظام با شعور و مطیع چهار نفر را مطیع نباشیم .
خدایا ما قبلا می‌خواستیم رهبر باشیم برای مسلمین ، حالا دیگر می‌خواهیم از این دار و درخت و بوته‌ها كمتر نباشیم . خدایا به ما توفیق بده از كاروان هستی كه در مسیری كه تو برایشان قرار داده‌ای حركت می‌كنند ما از كاروان هستی عقب نمانیم(الهی آمین) .
فكر و عبادت و معرفت و شناخت و عشق عبادت را در نسل ما روز به روز بیشتر بفرما(الهی آمین) .
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2876

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.