آمار و ارقام در اسلام

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

 در این جلسه بحث‏مان بحث آمار و ارقام و عدد در اسلام و قرآن است. اصولاً ببنیم اسلام نسبت به آمار… چون خیلی برنامه‏ریزی‌ها روی آمار است گزارش‌ها روی آمار است. اصلاً اسلام نسبت به عدد نظرش چیه؟ نسبت به آمار نظرش چیه؟ انتخاب این بحث هم بخاطر این بود که برنامه‏ای هست که مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران یک دستوری گرفتند هم از طرف مقام معظم رهبری سفارش شده هم از طرف دولت محترم سفارش شده برای کشاورزی. یک آمار همه پرسی می‏خواهند داشته باشند، یک سرشماری عمومی کشاورزی می‏خواهند داشته باشند که بتوانند ببینند به هر حال چه جوری برنامه‏ریزی کنند، چون انسان تا اطلاعات نداشته باشد یعنی دکتر تا معاینه نکند نمی‏تواند نسخه بدهد و آمار مثل نسخه مریض است.
 از جاهایی که غیبت جایز است چون غیبت حرام است و از گناهان کبیره است اما گفتند پهلوی دکتر غیبت کن یعنی یک مریضی که می‏بری به او بگو که این پرخوری کرده نگو اگر بگویم پرخوری کرده این پهلوی م… دکتر آبرویش می‏ریزد. بگویم مثلاً چه… چه جوری شده که اینطور شده. حالا دکتر هم باید روشن گفت، شفاف گفت چون این می‏خواهد نسخه بپیچد باید نسخه بپیچد ما گاهی وقتها اصلاً مکتب هم باید بگذاریم کنار چون دیگر مسلمان هم نبود، نبود. ما این هواپیماهایی هست توپولف‏ها راننده‏هایش روسی‏اند. خوب این روسی‏ها جزء قلیل‏شان کمونیست هستند. گاهی وقتها بنده توی هواپیما می‏نشینم، برای خلبان کمونیست آیةالکرسی می‏خوانم. می‏گوید بابا این خدا را قبول ندارد می‏گویم ببین این پشت فرمان است بیفتد پائین همه‏مان می‏افتیم پائین بنابراین یک کسی که مسئولیت دارد در مقابل دکتر نباید گفت بابا این ناموس من است این مرد است درست است دکتر مرد است و این هم دختر تو است همسر تو است. ولی آنجا دیگر باید صاف و شفاف حرف زد. چون می‏خواهد نسخه بپیچد باید شفاف حرف زد. بنابراین یک مسئولیتی دارند آقایان که در خانه‏ها را می‏زنند که اینها باتقوا باشند
 بحثمان فهرست‏اش را بنویسم. بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع: آمار و اعداد… آمار و ارقام در اسلام: 1-اهمیت آمار 2-وظیفه مأموران آمار 3-وظیفه مردم 4-پشت دیوار طبیعت خبری هست یعنی غیر از اینها همین پوست کار است این کانال یک است ما یک کانال دو داریم. یک آمار غیبی هم داریم که آخرش یک اشاره خواهم کرد که خیلی هم به این آمار نمی‏توانیم تکیه کنیم باید آمار را دقیق بدانیم. اما بدانیم اگر خدا خواسته باشد همه چیزی را به هم، هم می‏ریزد. ما یک وظیفه داریم که برویم پهلوی دکتر، واجب است برویم پهلوی دکتر. یک واجب است هر چه گفت عمل کنیم از جاهایی که مراجع ما هم تقلید می‏کنند مربوط به دکتر است یعنی اگر پزشک به امام (رحمة الله علیه) می‏گفت این غذا را بخور. می‏گفت چشم یعنی امام (رحمة الله علیه) هم مراجع هم در مسائل پزشکی از دکترها تقلید می‏کنند. همینطور که می‏گوئیم دکتر هم باید از مرجع تقلید کند، مرجع هم باید از دکتر تقلید کند یعنی با کارشناس باید شفاف صحبت کرد هر چه گفت گوش بدهیم.
 هستی، حساب و کتاب دارد
 اما اهمیت آمار اول اینکه هستی همه چیزش حساب و کتاب دارد. قرآن می‏فرماید: «انا کل شی‏ء خلقناه بقدر»، «انا» به درستی که ما «کل شی‏ء» هر چیزی را «خلقنا بقدر» هر چیزی را به اندازه آفریدیم. یعنی فکر نکنید که حالا این کوه شد، این هم دره شد تمام چیزها حساب و کتاب دارد «انا کل شی‏ء خلقناه بقدر» و همه‏اش هم ثبت شد. «کل شی‏ء احصیناه»، «کل شی‏ء» هر چیزی را «احصیناه، احصا»، «احصا» یعنی آمار دقیق داریم «احصیناهم». قرآن می‏فرماید که: «جعل الشمس ضیاء و القمر نورا لتعلموا عدد السنین و الحساب» می‏گوید خورشید و ماه، خورشید و ماه در جریان هستند «لتعلموا» «لتعلموا» تا بدانید چی چی بدانید «عدد السنین»، «عدد السنین و الحساب» قرآن می‏فرماید برای اینکه علم پیدا کنید آمار سالها و حساب و کتاب داشته باشید یعنی گردش خورشید، ببخشید گردش ماه در منازل مختلف، حرکت ماه برای این است که شما با یک نگاه بتوانی، بدانی که چندم ماه است. خوب کی حساب را دقیق می‏داند؟ فقط خداوند می‏داند «احاط بکل شی‏ء علما» خداوند احاطه علمی دارد بر همه آمار یک آیه قرآن هست که در نماز غفیله می‏خوانیم، می‏خوانیم: «ولا تسقط من ورقة لا یعلمها» هر برگ درختی که می‏افتد خدا می‏داند یعنی اینطور نیست که پائیز آمد، باد آمد، برگها را ریخت. تک تک برگهایی که می‏ریزد، خدا می‏داند یعنی علم به جزئیات دارد «و لا حبة فی الظلمات» این عربی‏هایی که می‏خوانم آیه قرآن است. «و لا حبة فی الظلمات الارض» دانه‏هایی که در عمق زمین است «و لا رطب و لا یابس» هیچ تر و خشکی نیست «الا فی کتاب مبین» هر تر و خشکی را می‏داند، هر برگ زردی را می‏داند، حالا این فهم عرفی بود به زبان ما خواسته باشیم صحبت کنیم عدد سلولها را می‏داند. عدد اتم‏ها را می‏داند.
همه اعمال انسان، ثبت می‏شود
اعمال ما حساب و کتاب می‏شود. قرآن می‏فرماید روز قیامت پرونده‏ای برای انسان باز می‏شود «تری المجرمین مشفقین» یعنی افراد مجرم نگاه می‏کنند به لوحی که جلوشان باز شده می‏گویند اِه!! «مالهذا الکتاب» این چه پرونده‏ای است؟ «لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصاها» صغیره و کبیره‏ای نیست جز اینکه ثبت شد تمام اعمال ما ریز و درشت‏اش ثبت می‏شود پس مسأله اینکه… قطرات باران هستند. عدد قطرات باران را می‏دانند. خلاصه این هستی حساب و کتاب دارد. ما چشممان را به هم بستیم، همه چیز حساب و کتاب دارد اعمال ما هم حساب و کتاب دارد. نیت‏هایمان هم حساب و کتاب دارد و خدا هم طبق حساب و کتاب با ما برخورد می‏کند حالا صلواتی بفرسیتد «اللهم صل علی محمد و آل محمد».
اعداد قرآنی‏
در قرآن عدد هم زیاد آمده مثلاً 100 آمده «مأئة جلده» 20 آمده، 200 آمده، 30 آمده، 40 آمده، 200 آمده، 300 آمده، 400 آمده. اعداد آمده 100 هزار آمده، 50 عدد آمده شماره از یک تا 10 آمده شماره 1 «قل هو الله احد»، 2 «ثانی اثنتین»، 3 «یقولون ثلاثة»، 4 «اربع شهادات»، 5 «سیقولون خسمة»، 6 «ستة ایام»، 7 «السموات سبع»، 8 «ثمانیة ازواج»، 9 «تسع آیات»، 10 «تلک عشرة کامله»، 11 «احد عشرة کوکباً»، یعنی از یک تا 10 آمده، 1 تا 10 آمده، صد، دویست، سیصد آمده. خلاصه در… آن وقت این اعداد و ارقام در عبادات هم هست مثلاً نماز 17 رکعت جایی که سر به سجده می‏گذاریم 7 مورد کلمات اذان «الله اکبر» آن 4 تا است «حی علی الصلوة، حی علی الفلاح» جفت جفت است. اذکار و اوراد 34 بار بعد از نماز بگو «الله اکبر»، 33 بار «الحمد الله»، 33 بار «سبحان الله». فکر هم نکنید بیخودی است من می‏گویم 34 متری را بِکنی به گنج می‏رسی، یعنی 35 متری بکنی یا 36 متری بکنی به گنج نمی‏رسی. دکتر می‏گوید این قرص را 6 ساعت به 6 ساعت بخور بعد از غذا بخور یعنی اگر جابجا…مثل آمپول است. آمپول توی رگ بزنی یا یک خورده این طرفترش فرق می‏کند. سوئیچ ماشین دنده‏هایش کم و زیاد بشود، قفل یا باز می‏شود یا بسته. دست را اینجا بگذاری احترام است، پائین‏تر یا بالاتر بگذاری مسخره است همانطور که گفته‏اند حتی به ما می‏گویند دعاهایی که ما می‏گوئیم همانطوری که ما می‏گوئیم بخوانید یک کسی دعا می‏خواند می‏گفت: «یا مقلب القلوب و الابصار». امام مچش را گرفت و فرمود: «ابصارش» را ما نگفته‏ایم، آنکه ما گفته‏ایم: «یا مقلب القلوب» است شما چرا «ابصار» را اضافه کردی؟ دعا که شکمی نیست. یک کسی دیگر دعا می‏خواند می‏گفت: «یحی و یمیت» بعد گفت: «و یمیت و یحیی». امام مچش را گرفت و فرمود: «یحیی و یمیت»اش را ما گفته بودیم. گاهی وقتها چیزها را جابجا می‏کنیم. یک دعایی هست درباره رجب، دستشان را به ریششان می‏گیرند و همچین می‏کنند: «حرم شیبتی من النار» من رفتم دبیرستان دخترانه نماز بخوانم. دیدم می‏گویند: «حرم شَعری من النار» چون آخر دخترها که ریش ندارند، آن ریش را تبدیل کرده بودند به گیس. من خنده‏ام گرفته بود، هم خوشم آمد، هم گفتم اسلام این را نگفته است، اسلام این را نگفته.
ماههای حرام در قرآن‏
ما گاهی وقتها یک چیزی را خوشمان می‏آید زیادش می‏کنیم، کم‏اش می‏کنیم. کی به کیه. اسلام می‏گوید در سال 4 ماه جنگ تعطیل بشود. ماههای حرام که اگر کسی هم تصادف کند، ماه حرام جریمه‏اش دو برابر است یکی از آنها رجب است و سه تای دیگر پشت سر هم است ذیحجه، محرم، ذیقعده، ذیحجه، محرم سه تا پشت سر هم است. یکی هم سواست. ماه رجب در سال 4 ب… سال آتش‏بس است. گاهی وقتها که جنگ شلوغ می‏شد، می‏رسیدند به رجب اَه!! بابا حالا تنور جنگ تازه داغ شده. خیلی خوب، حالا رجب را دعوا کنیم، عوض‏اش مثلاً شعبان تعطیل می‏کنیم، آیه می‏فرماید که: «انما النسی»، «انما» یعنی فقط «النسی» نسیه ما می‏گوئیم نسیه یعنی چه نسیه، نسی یعنی حالا بنداز عقب، نسیه یعنی جنس می‏خرم، پولش باشد بعد، حالا بگذار بجنگیم تعطیلی باشد بعد قرآن می‏فرماید: «انما النسی زیادة فی الفکر» «زیادة فی الفکر» یعنی کسی خواسته باشد ماهها را جابجا کند این وارد دایره کفر شده، آنکه ما می‏گوئیم ماه رجب حالا شما شور برداشتید… همانطور که گفتیم شوخی‏بردار هم نیست، یعنی باید دقیق باشیم یک کسی نمازش غلط بود گفتند بابا نمازت این کلمه را غلط… معنایش عوض می‏شود. گفت برو بابا اینقدر تارک الصلوة هست که الان فرشته‏ها سر همین نماز شکسته من دعوایشان است. نباید گفت حالا مردم همه دروغ می‏گویند ما یکی راست بگوئیم بله تارک الصلوة داریم ولی شما هم باید… شما که می‏خوانید باید نمازت را درست بخوانی، مثل اینکه بگوئیم بابا اینقدر آدم هست، سربازی نرفته، فرار کرده. حالا من آمدم باید درست بایستم. بابا هم آنکه فرار کرده مجرم است و هم تو که آمدی باید درست بایستی خلاصه‏اش به شوخی نگیریم قصه را. آمار را باید دقیق بگوئیم تا بتوانند مسئولین ما برنامه‏ریزی کنند. به ما گفتند در نماز شب 300 مرتبه بگوئید: «العفو، العفو، العفو» عرض کردم اینها آمار یک رموزی دارد. ما بلد نیستیم بنده بلد نیستم چرا 7 بار طواف کنیم؟ عدد هفته 7 تا است نمی‏دانم چرا سوره حمد 7 تا است. نمی‏دانم چرا سعی و صفا و مروه 7 تا است. نمی‏دانم چرا سنگ به شیطان حاجی‏ها روز عید قربان می‏زنند 7 تاست. نمی‏دانم چرا من نمی‏دانم معنایش این نیست که راز و رمز ندارد مگر ما همه چیزی را می‏دانیم؟ ما چیزهایی که صبح تا شام نگاهش می‏کنیم نمی‏دانیم برگ انار چرا باریک است، برگ انگور چرا پهن است ولی حتماً بین این برگ و مزه یک رابطه‏ای هست. گرچه رابطه را علوم طبیعی هنوز کشف نکرده مگر ما همه چیزی را می‏دانیم، ما اصلاً سوادی نداریم. لیسانس‏های ما 200 تا کتاب خوانده‏اند. فوق لیسانس‏های ما 300 تا کتاب خوانده‏اند. دکترهای ما 400 تا کتاب خوانده‏اند. آیت الله‏های ما 500 تا خوانده‏اند. مگر آدم با 400، 500 تا ملا می‏شود. نمی‏دانیم آقا بوعلی سینا می‏گویم بسمه تعالی من نمی‏دانم، روشن بگوئید من نمی‏دانم روشن بگوئید نمی‏دانم. علامه طباطبائی سؤال کردند از او یک چیزی را بلد نبود،. ایشان گفت که اگر بگوئیم نمی‏دانم اشکالی ندارد بعدش گفت نمی‏دانم همچین گفت نمی‏دانم که جگرمان حال آمد. آقا بلد نیستی بگو بلد نیستم مِن و مِن چرا می‏کنی. بسم الله الرحمن الرحیم، بلد نیستم،
علم خداوند به تمام جزئیات است‏
 «کل شی‏ء خلقناه بقدر» هر چیزی اندازه‏گیری شده‏ «احصیناه» ریز مسائل را ما می‏دانیم. برگ درخت می‏افتد «ماتسقط من ورقةٍ» می‏دانیم «و لا حبة فی الظلمات الارض» دانه زیر زمین را عددش را می‏دانیم. خورشید و ماه برای این است که «لتعلموا عدد السنین و الحساب» نمی‏شود عددها را جابجا کرد که حالا تنور جنگ گرم شده بزنید جنگ کنید، عوض‏اش شعبان تعطیل می‏کنیم.
دقت قرآن در بیان ارقام‏
خوب حالا در قرآن آماری که می‏گوید دقیق می‏گوید راجع به دقت در آمار مثلاً می‏خواهد بگوید 309 سال اصحاب کهف خوابشان برد. خدا اراده کرد، گروهی که یک چند تا مؤمن جوانمرد بودند دیدند در منطقه فساد و شرک هضم خواهند شد. گفتند ما چند تا برویم توی غار زندگی کنیم که توی جامعه فاسد آب نشویم شد خدا بر اینها خواب را مسلط کرد 309 سال وقتی می‏خواهد بگوید 309 سال، همینطور نمی‏گوید 309. می‏گوید 300 سال، بعد می‏گوید: «وازدادو تسعاً» 300 تا بعد می‏گوید 9 تا هم روی آن بگذار. اینکه 300 می‏گوید بعد می‏گوید 9 تا روی آن بگذار یعنی عدد، عدد دقیقی است وگرنه می‏گفت 309 سال یا مثلاً عم… تبلیغ زمان، تبلیغ نوح (علیه السلام) را نمی‏گوید 950 سال می‏گوید: «خمسین ألف سنةً» هزار سال، بعد می‏گوید: «الا خمسین» 50 تا را کم کن. اینکه می‏گوید هزار تا، 50 تای آن را کم کن. هزار 50 تایش را کم کن یعنی آمار دقیق است 300، 9 تا روی آن بگذار یعنی آمار دقیق است. مثلاً نمی‏گوید موسی (علیه السلام) در کوه طور 40 شب بود می‏گوید: «و واعدنا موسی ثلاثین لیلة» به موسی (علیه السلام) گفتیم بیا 30 شب مناجات کن معتکف شو، می‏خواهیم به تو کتاب تورات بدهیم. بعد می‏گوید: «و اتممناها بعشر» 30 روز گفتیم بعد 30 روز را کردیم 40 روز. ببینید 30 تا 10 روی آن گذاشتیم. 300 سال 9 سال روی آن گذاشتیم. 1000 سال 50 تا از آن کم کن. اصلاً این رقم شیوه یعنی آمار ما آمار دقیقی. این آمار… البته بعضی آمار هم در قرآن هست که فقط برای کثرت است مثلاً داریم که بعضی از یهودیها دوست دارند هزار سال عمر کنند، اینجا که می‏گوید هزار سال معنایش این نیست که اینها نمی‏خواهند دو هزار سال عمر کنند اینها می‏خواهند پنج هزار سال عمر کنند، منتهی هزار سال که می‏گویند برای اینکه… یا مثلاً به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‏گوید که اگر 70 بار در حق منافقین دعا کنی، من اینها را نمی‏بخشم. حالا اگر 71 بار دعا کنی چی؟ وقتی می‏گوید 70 بار هم دعا کنی نمی‏بخشم یعنی هر چه دعا کنی نمی‏بخشم، نه یعنی اینکه اگر 71 بار دعا کنی نمی‏بخشم. پس ببینید بعضی آ… آ… آمار تقریبی است، بعضی آمار تحقیقی است ما هم در آمارگیری‏مان باید هم آمار دقیق را بگوئیم، هم آمار تقریبی را بگوئیم، اینها حسابشان را جدا کنیم، چون باز این برنامه‏ریزی دقیق است، حساب کنیم تقریبی بود یا تحقیقی در قرآن آمار تحقیقی داریم. هزار 50 تای آن را کم کن.300 سال 9 سال روی آن بگذار. این تعبیرات را توی قرآن داریم از آن طرف هم آمار مبالغه‏ای داریم بابا جونم در آمد. جونم در نیامد این برای مبالغه می‏گویم جانم آمد، آقا قدم به چشم، آخر قدم به چشم، یعنی خوش آمدی ما گاهی وقتها کلمه‏هایی می‏گوئیم، مبالغه‏ای است مثل قدم به چشم جانم در آمد.
توجه به آمار گیاهان و حیوانات‏
گاهی وقتها دقیق است هر دو را در قرآن داریم. خوب حالا آمار از چی؟ از همه چیز، آمار از درختها برای آمار درختها چه می‏گوید؟ اسلام می‏فرماید… غصه می‏خورم، واقعاً غصه می‏خورم اتریش بودم قانونی هست هر کس یک درخت برید باید 3 تا درخت بکارد. آن وقت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‏فرماید کسی حق ندارد درختی را اره کند، ببرد برای ساختمان جز اینکه در جایی دیگر جایش درختی بکارد یعنی محیط زیست، یعنی آمار جنگلها. حدیث مال ما است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) روزهای آخر عمرش فرمود مواظب باشید نکند دیگران به اسلام عمل کنند و شما عمل نکنید. الان قانون اسلام را اتریش عمل می‏کند دین مال ما است، اتریش عمل می‏کند. قطع درخت ممنوع جز اینکه در مقابل این درختی که قطع شد… یعنی فضای سبز باید کم نشود. از فضای سبز نکاهید. مواظب طبیعت باشید، جنگلها و درختها را حفظ کنید حتی اگر نیاز شد یک درخت ببرید، یک درخت جای… بعضی درختها… اسم 11 تا درخت توی قرآن است باید یک بررسی، حالا آقایانی که توی رشته‏های کشاورزی دارند رساله می‏نویسند یک بررسی کنند اسم 11 تا درخت چه خصوصیاتی دارد. 11 درخت توی قرآن است اسمش چیه؟ زیتون بررسی کنیم، زیتون هم زمستان برگش سبز است هم تابستان، نکند در اکسیژن سازی اثر دارد میوه‏اش چطور؟ چرا اسم انجیر برده شده، چرا اسم انگور و خرما برده شده. اسم 11 درخت توی قرآن است که اینها باید بررسی بشود یک رمزی توی آن هست، یک رمزی توی آن هست رمزش چیه؟ بسم الله الرحمن الرحیم. نمی‏دانم چقدر ما چیز بلد نیستیم. آمار درختها، آمار حیوانها چی؟ آمار حیوانها هم برده شده. آیه آمار… برای آمار درختها آیه توی ذهنم نیامد. حدیث توی ذهنم آمد که امام فرمود هر درختی را قطع کنید جای آن درخت بکارید. آمار حیوانها آیه داریم: «و تفقد الطیر مالی لا أری الهدهد» آیه قرآن است. حضرت سلیمان (علیه السلام) گفت: هدهد کجاست؟ یعنی یک پرنده نبود. «تفقد الطیر» تفقد کرد، احوالش را پرسید گفت آن پرنده کجاست حتی اگر کسی روی هوا و هوس گوزنی، آهویی را شکار کند گوشتش حرام است یعنی اگر می‏خواهید هم شکار کنید روی هدف شکار کنید حالا برویم به آن بزنیم ببینیم به او می‏خورد یا نمی‏خورد. برویم تفریح مگر می‏شود با طبیعت بازی کرد. (طرف آب خورد نصف لیوان آبش را دور ریخت امام فرمود اسراف کردی. گفت چه کنم، گفت خوب رودخانه بریز، توی رودخانه گفت چه فرقی می‏کند. گفت: اِه!! آب بریز روی آب ولی آب را ریختی روی خشکی بیخود… بیخود کردی اسراف کردی، خرما خورد، هسته‏اش را دور انداخت، امام فرمود اسراف کردی، هر هسته خرما دور انداخته‏ایم یکی‏اش خود بنده اینجانب هم، هم. یک کسی محرم بود می‏گفت من ماه محرم دیوانه می‏شوم، اسم خودش مَحرم بود. می‏گفت من هم اسمم محرم است، ماه محرم دیوانه می‏شوم، از عشق امام حسین (علیه السلام). شعرش این بود، دیوانه شود مَحرم در ماه محرم، رفیقش گفت در ماه صفر هم، 10 ماه دگر هم! تو همیشه دیوانه‏ای حالا همه هم، هم چقدر تا حالا آب دور ریختیم، چقدر تا حالا هسته دور ریختیم، چقدر تا حالا نهال… چقدر تا حالا، چقدر تا حالا، چقدر تا حالا. یعنی ما واقعاً باید گندم بخریم؟ جمهوری اسلامی نمی‏تواند خودکفا بشود آمار حیوانها.) آمار از تعداد دشمن در جبهه بود. یک نفر را پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از آن طرفی‏ها آوردند پهلوی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود جمعیت دشمن چقدر است؟ این هم خیلی اطلاعاتی برخورد کرد گفت نمی‏دانم گفت حالا نمی‏دانی نهار بخور، پهلوی ما غذا خورد و گفت غذا چیه؟ بعد گفت شما چقدر… شما غذاتان چیه؟ گفت ما روزی ده تا شتر می‏کشیم تا گفت 10 تا 10 تا را ضرب در 100 کرد بعد فرمود جمعیت اینها این قدر است، یعنی اول عدد را مستقیم نگفت بعد از یک… بعد از این گفتگوها عدد را کشف کرد که مثلاً چقدر است اطلاع از آمار دشمن منتهی… هدف‏گیری آمار باید یک هدفی داشته باشد الان ما در جمهوری اسلامی که بناست در این ایام آمارگیری بشود مرکز آمار یک آمارگیری بکند روی مسائل کشاورزی هدف چیه؟ خوب برنامه‏ریزی، هدف مقدسی است خوب می‏خواهیم بدانیم چه جوری است که برنامه‏ریزی کنیم اما… یک سری جاها آمار داریم اما باز هم ظلم می‏کنیم مثل پرده توی مسجدها که برای زنها می‏اندازند الان 62% جمعیت مردم ایران زن هستند. اما توی مسجدها همیشه اگر مسجد 100 متر است، 80 متر آن را به مردها می‏دهند، فکر می‏کنند که اینجا ارث است که باید تقسیم کنیم زن، دوب… مرد دو برابر… به چه دلیل سهم زنها کم است. بعضی جاها با اینکه آمار هم می‏دانیم غلط است روی این چیزهای رسوبات فکری که داریم زن باید عقب باشد. زن باید کمتر با… به چه دلیل حالا الحمد الله خوب شده. من یک جا رفتم توی یکی از مراکز استان سخنرانی کنم. مراکز امام جمعه آن بالا که ایستادم دیدم هر چه قالی هست زیر پای مردها است، زیر پای زنها موکت است. گفتم آقا قبل از سخنرانی همه بایستید تقاضا می‏کنم بایستید گفتم 10 تا از این قالی‏ها را بیندازید سمت زنها انداختند و گفتم والسلام علیکم و رحمة الله. این از لحاظ اجتماعی است لازم به سخنرانی نیست درست نیست که ما مثلاً توی اتاقهای اداره‏های ما الان می‏دانیم که آمار مراجعه به این اتاق روزی 30 نفر است. مراجعه به آن اتاق روزی 7 نفر است ولی چون آقا رئیس است 7 اتاقش 80 متر است این آقا چون کارمند است. اتاقش 15 متر است یعنی گاهی هم آمار می‏دانیم پز نمی‏گذارد به آمار عمل کند بابا اتاق توی اداره البته حرفی که می‏زنم حرف تلخی است ولی بگذار بزنیم بنده بنا نیست که همه حرفهایم شیرین باشد. بسم الله الرحمن الرحیم در اداره‏ها وقتی ما عادل هستیم که هر کس اتاق به او مراجعه می‏شود، آن اتاقی که بیشتر مراجعه می‏شود. اتاقش بزرگتر باشد نه هر که رئیس دارد عدل این را می‏گوید عدالت این را می‏گوید در مسجدها هر چه زن بیشتر است، هر که جمعیت‏اش بیشتر است، همان مقدار را بردارد زنها بیشتر می‏آیند سهم زنها بیشتر باشد. این هم یکی به هر حال روی آمار آنجایی هم که می‏دانیم، عمل نمی‏کنیم.
توجّه به آمار در برنامه‏ریزی آموزشی‏
الان یکی از مشکلات بیکاری این است که مثلاً بچه‏های دانشجو ما رشته می‏زنند حسابداری، مدیریت، چی، چی چی اصلاً نمی‏دانند ما بالاخره چند تا مدیر می‏خواهیم، چند تا حسابدار می‏خواهیم. یک وقت می‏بینی همینطور هق هق دو سه هزار تا لیسانس حقوق روی دستمان مانده. ببخشید در حوزه هم، هم آقا جون در حوزه هم چند تا آخوند می‏خواهیم که بتواند با اطفال حرف بزند، پزشک اطفال، آخوند اطفال چند تا می‏خواهیم. آخوندی که بتواند جواب مادی‏ها را بدهد. چند تا می‏خواهیم فقیه چند تا می‏خواهیم قصه گو چندتا می‏خواهیم مفسر چند تا می‏خواهیم حوزه هم همینطور است (هم دانشگاه ما کیلویی است، هم حوزه ما کیلویی است. البته هر دو از من بدشان می‏آید. من معذرت می‏خواهم ولی اجازه بدهید من حق را بگویم، هم مرید حوزه هستم، یعنی فرزند حوزه هستم و ف… مخلص دانشجوها هم هستم شاید کسی را سراغ نداشته باشم به اندازه خودم توی دانشگاه سخنرانی کرده باشد، الان توی ذهنم نیست آخوندی به اندازه من توی دانشگاههای ایران سخنرانی کند. هم مخلص دانشگاه هستم، هم فرزند حوزه هستم. اما در عین حال کیلویی درس می‏خوانند، یعنی حساب نمی‏کنند مملکت ما چند تا لیسانس می‏خواهد چند تا فوق لیسانس می‏خواهد. چند تا آخوند، این رقمی می‏خواهد این آمار خیلی کار درستی است که ما از اول بدانیم این آقا برای چی چی خوبه. معارف دانشگاه ما، معارف دانشگاه ما من الان دنبال به نهاد رهبری هم در دانشگاه گفتم، گفته‏ام یک دانشحو پیدا کنید که بگوید بسم الله الرحمن الرحیم، من ایمان نداشتم بخاطر اینکه این کتاب معارف دانشگاه را خواندم مؤمن شدم، همینطور آقای ملا و محقق یک چیزی که بلد بوده نوشته بابا این می‏خواهد ماما بشود، این می‏خواهد مهندس راه و ساختمان بشود. این می‏خواهد نمی‏دانم حقوق بخواند. این می‏خواهد سیاست بخواند. برای هر کدام یک اطلاعاتی باید داد ما یک کراوات ببریم برای یک آیت الله کیف می‏کند؟! یک عمامه ببریم برای سوپردولوکس کیف می‏کند؟ باید حساب کرد دید این آقا چه درسی می‏خواند و چه چیزی برای او سوغاتی ببریم همینطور معارف دانشگاه ملاهایی، دانشمندهایی یک چیزهایی که بلد بودند نوشتند کار نداریم بنده اعتقادم این است چند بار هم تا حالا گفته‏ام، ولی چون گوش نداده‏اند آن قدر می‏گویم تا گوش بدهند، چوب سفت را باید اینقدر تبر زد تا بشکند. از خانمها یاد گرفتم این قدر می‏زنند با این قندشکن تا قند بشکند، قدیم که قند می‏شکستند حالا که قند را خورد می‏خرند. آمار را باید داشته باشیم طبق آمار… قربان امام بروم الله اکبر. قربان امام بروم، امام بر هر که… امام وقتی می‏خواهد دعا کند، آدم را تکه تکه می‏کند، دعا می‏کند می‏گوید: «بطوننا» شکممان را از حرام، چشممان را از خیانت، زبانمان را از دروغ، دستمان را از سرقت.. یعنی امام برای هر عضوی یک دعا می‏کند، جامعه را تکه تکه می‏کند «و علی النساء بالحیاء و العفة و علی العلما و علی القضاء و علی التجار» هم آدم را عضو عضو می‏کند، هم جامعه را قشر قشر می‏کند.) آمار باید سرگرمی نباشد. آمار باید برای عجب و غرور نباشد اهداف آمارگیری باید حساب شده باشد و آمار کشاورزی…
 آمدند به یوسف (علیه السلام) گفتند 7 تا گاو لاغر، 7 تا گاو چاق را می‏خورد. فرمود خیلی خوب شما یک قحطی برایتان پیش خواهد آمد. 7 سال اول گندم‏هایتان خوب می‏شود، ذخیره کنید. گندم آن روزهایی که توی سیلو نبود.«… فی سنبله» گندم را همان توی خوشه‏اش بگذارید. خودش این یک رشته تحقیقی می‏خواهد که اگر گندم توی خوشه باشد کار سیلو را می‏کند. قدیم که سیلو نبود شما 7 سال خوب گندم‏کاری کنید، گندم را خورد نکنید توی خوشه‏اش باشد بعد 7 سال قحطی می‏شود. آن وقت آن 7 سال قحطی این 7 سال ذخیره را بخورید و با یک مدیریت و برنامه‏ریزی که یوسف (علیه السلام) کرد، جامعه را از قحطی نجات داد این هم توی قرآن آمد. آمار برای برنامه‏ریزی کشاورزی، قصه یوسف (علیه السلام). اصلاً برنامه‏ریزی کشاورزی قرآن… اتفاقاً امروز صبح رفتم قرآن بخوانم به این آیه رسیدم خیلی خوشم آمد. دیدم به سخنرانی امروزم می‏خورد. قرآن می‏گوید «قدره» مقدر کرد، اندازه‏گیری کرد «فهدی» بعد می‏گوید: «الذی اخرج المرعی»، «اخرج المرعی» یعنی نباتات بند به اندازه‏گیری است «الذی…، سبح اسم ربک الاعلی، الذی خلق فسوی و الذی قدره فهدی و الذی اخرج المرعی» «قدره» یعنی اندازه‏گیری کرد بعد می‏گوید: «اخرج المرعی» کلمه نباتات کنار اندازه‏گیری آمده چقدر لطیف است همین امروز صبح من تصادفاً رفتم قرآن بخوانم. اندازه‏گیری یا مثلاً می‏گوید: «ماءً بقدر» قطرات باران اندازه‏گیری شده بعد می‏گوید: «فانشرا به….». و این را هم به شما بگویم بنده از مسئول آمار پرسیدم که اگر یک کشاورز راستش را بگوید، فردا گیرش نمی‏دهید. گفت نه خیر اتفاقاً قوه قضائیه گاهی از ما آمار می‏خواهد به آنها نمی‏دهیم، یعنی آمار محرمانه است ما باید با صداقت بگوئیم آقا این قدر سیب زمینی داریم، اینقدر پیاز، اینقدر خرما، اینقدر گندم، اینقدر جو یعنی ما با صداقت رفتار کنیم، مرکز آمار هم امین است که این آمار را به احدی جز برای برنامه‏ریزی ندهد. البته یک سری آمار هم اینجا باید حالا اسم آمار را بردم بگویم این دیگر پرانتز است بعضی آمارها را مسئولین باید بدانند، عوام نباید بدانند توی سیلو چند کیلو گندم است نباید بفهمند چون اگر بدانند که گندم نیست قبل از آنکه قحطی بشود، قحطی می‏شود چون مردم چاقوکشی می‏کنند این را باید سریع یک گندم بخرند، سیلوها را پر کنند ولی آمارش را به مردم نگویند. یک سری آمار را قرآن می‏گوید که: «ان تبدلکم تسئوکم» اگر آمار را بگوئیم به وحشت می‏افتند هر راستی را نباید گفت، ولی ما چون مسئولین مان می‏خواهند برنامه‏ریزی کنند برای خرید، برای ساختن سیلو، برای ارزیابی برای آینده‏نگری ما به مسئولین آمار باید راست بگوئیم.
مسئولین آمار هم اینجا به بنده گفتند به مردم بگوئید بسم الله الرحمن الرحیم. ما مسئولین آمار شهادت شرعی می‏دهیم قول شرف و دین می‏دهیم که این آمار را به احدی جز مدیران برنامه‏ریز نگوئیم. گاهی وقتها مثلاً می‏گوید اگر بگویم مثلاً فرض کنید… راستش را بگو. بله یک جوان می‏پرسد دخترت چند سالش است، بگویی 25 سالش است، 30 سالش است. ممکن است بگویی نه بگویم سن‏اش… ولی اینکه خواستگار نیست که خوب بگو دخترت چند ساله… چقدر… چند تا دختر 18 ساله داری، چند تا دختر 19 ساله داری. یک وقت داماد می‏آید آدم سن دختره را کم می‏گوید که محبوب بشود اما اینکه داماد که نیست این مسئول آمار است بنابراین به مسئولین آمار خیلی شفاف صحبت کنید. مسئولین آمار هم خلاصه برخوردشان برخورد همچین حالا از موضع بالا آمدند نباشد. ما همه خادم هستیم. بنده که اینجا نشسته‏ام همین عمامه‏ام مال کشاورزها است. کفش‏ام هم از چرم است مال دامداری، پوست گاو است یعنی من حجة الاسلام از مخ تا کفش به این روستایی‏ها بدهکارم. یک وقت کیف سامسونت دست می‏گیرید فکر نکنید علی آباد شهری است، شما به مردم سلام کنید با احترام، آنها هم راستش را بگویند، ادب از ما صداقت از آنها.
«والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2811

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.