وظیفه زنان در قرآن(آیه 32 احزاب)
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الهی انطقنی بالهدی الهمنی التقوی»
«الهی انطقنی بالهدی الهمنی التقوی»
در آستانه شهادت بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستیم من یک آیهای را در این جلسه تفسیر می کنم و انشاالله اگر ثوابی داشت هدیه روح بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد. من تقاضا می کنم که توی این جلسه همه خانمها این بحث را گوش بدهند. آیه قرآن سوره احزاب آیه 32 یک دستوری به زنهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می دهد با یک نکاتی. بسم الله الرحمن الرحیم موضوع بحث وظیفه زنان در قرآن «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا» (سوره احزاب، آیه 32) اینکه ترجمه کنم «ینساء النبی» ای خانمهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ای همسران رسول الله (صلی الله علیه و آله) «لستن کاحد من النساء» شما با باقیها فرق می کنید شما زن پیغمبرید (صلی الله علیه و آله) «ان اتقیتن» اگر شما تقوا دارید «فلاتخضعن بالقول»
(قول) یعنی کلام، کلامتان را با تخضع، خضوع، یعنی نازک، نازک با کرشمه، حرف نزنید ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید چرا؟ برای اینکه «فیطمع الذی، فیطمع الذی فی قلبه مرض» آن کسی که در قلبش مرض است در باره شما طمع می کند به فکر شما می افتد سوء قصد پیدا می کند «و قلن قولا معروفا» معروف و طبیعی حرف بزنید خوب عرض کنم که نکاتی که از این استفاده می شود نکته اول: من در اینجا 18 تا نکته نوشتم یعنی از این آیه 18 نکته در می آید اینکه می گویند در قرآن تدبر کنید تفسیر قرآن این بخاطر اینکه کسی دیگر نمی تواند این حرف را بزند. یعنی من جلساتی داشتم که صدها استاد دانشگاه بودند توی آن و هر استاد دانشگاهی در یک رشته متخصص بود. گفتم شما نمی گویید دکترای فیزیکم یا دکترای شیمی یا دکترای ریاضی شما در رشتهای که تخصص ات بالاست یک سطر بنویس مثلا 7 تا کلمه 8 تا کلمه که توی این 7 و 8 کلمه 18 نکته توی آن بتوانی جاسازی کنی هیچکس در هیچ رشته تخصصی نمی تواند مثلا فرض کنید یک شعر مثل مثلا مثنوی سعدی مثل حافظ هیچ مغزی هیچ عارف فیلسوفی نمی تواند یک کلمه بنویسد یک جملهای بنویسد که از جملهاش این همه نکته در بیاید. پس خیلی از خانمها یعنی اکثرا که تحصیلکرده هستند یکبار دیگر ترجمه کنم. ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نیستید شما مثل باقی زنها شما حسابتان جداست اگر تقوی دارید خضوع در حرف زدن نداشته باشید یعنی نازک صحبت نکنید چرا؟ برای اینکه «فیطمع الذی فی قلبه مرض» کسی که در قلبش مرض است طمع می کند در باره شما چه جوری حرف بزنید؟ «قلن قولا معروفا» به طور معروف، عرفی حرف بزنید.
نقش موقعیت اجتماعی در رفتار و گفتار
موقعیت اجتماعی محدودآور است این نکته اول نکات 1: جایگاه، جایگاه جایگاهها تفاوت دارد محدودیت آور است، محدودیت آور است، ممکنه یک زن دیگر بتواند یک جور دیگر باشد ولی زن عالم، زن استاد دانشگاه، اصلا وقتی آدم لباس ارتشی پوشید امیر شد و تیمسار شد و سرهنگ و سرگرد شد یک کسی که ریشی گذاشت قیافهاش حزب الهی است. یک کسی که دانشجو، یک کسی که استاد دانشگاست اصلا یک کسی که دیگر مرد شد، خانم شد، تحصیلکرده شد، این نباید دیگر، مثلا کارهای هرزه بکند تو تحصیلکرده هستی. اصلا یک استاد دانشگاه توی خیابان تخمه بشکند خد… زشته آقا آزادیه!؟ بابا چون تو مقام و موقعیت داری کسی که موقعیت دارد موقعیت برایش محدودیت می آورد یک آخوند یک روحانی طلبه توی خیابان که نمی تواند بدود موقعیتها محدودیت می آورد. یعنی شما که این خانم، خانم ارتشیه، این خانم، خانم روحانیه، این خانم دانشجوه. خلاصه این یک نکته ست که نباید بگوییم آقا این چهگیری کردیم؟ نخیر گیر نکردید یک کسی که جایگاه خاصی دارد احکام خاصی هم دارد هرکه بامش… کسی که ماشینش بزرگه باید در خانه بنایی که می کند در گاراژش را هم به اندازه ماشینش بگذارد نمی شود گفت نخیر من ماشینم بزرگه ولی می خواهم پول آهن ندارم حوصلهام نمی رسد همین در کوچیک بس است. بابا حالا که سوار این ماشین شدی باید در گاراژی هم متناسب با ماشین باشد. چون گاهی وقتها مثلا می گویند که چهگیری کردیم؟ حالا ما مثلا خانم ارتشیها چرا نباید همچین باشیم، چرای توی شهرکها یک محدودیتهایی است. یک زن طلبه ممکن است بگوید حالا من چرا مثلا… باباجان هر کسی که در یک جایگاهی قرار گرفت باید لوازم آنجا را هم بپذیرد کسی که می رود در هوای یخبندان باید لباس زمستانی هم… این یکی.
دوم می گوید که هر گونه سخن، لباس، عمل که تحریک کننده باشد ممنوع چرا؟ برای اینکه وقتی می گوید نازک حرف نزن این فقط قول است یعنی فقط حرف زدنه؟ نه می گوید آن کسی که در قلبش مرض است در باره شما طمع می کند خوب پس ملاک طمع…
سفارش قرآن به دوری از زنان از نرمش در سخن
ببینید یکوقت دکتر می گوید انار نخور خوب ما می رویم پرتقال می خوریم لیمو می خوریم یکوقت می گوید انار نخور چون ترشه اگر گفت چون ترشه پس هیچ رقم (بگویید) ترشی را نباید بخوریم چون گفت، چون ترشه یکوقت می گوید انار نخور می گوییم خوب این انار را گفت پرتقال که نگفت که اما می گوید انار نخور چون ترش است وقتی می گوید چون ترشه پس این چون ترشه ملاک پس می دهد پس همه ترشیها را نباید بخوری اینجا نمی گوید نازک حرف نزن می گوییم خوب گفت حرف نزن لباس را که نگفت می گوید نازک که حرف زدی آن کسی که در قلبش مرضه به فکر تو می افتد پس هر گونه، هر نوع سخن لباس، ژست، هر نوع چیزی که، عمل، حرکت، هر نوع حرکاتی که تحریک کننده باشد ممنوع ممکن است یک خانم چادری هم باشد اما آن، همان چادرش تحریک کننده است ملاک تحریک خوب.
سوم می گوید نه گناه کنید نه سبب گناه دیگران بشوید افرادی هستند خودشان گناه نمی کنند، یک لباسی پوشید. دوست دارد اما با این گناه لباسش دیگران را وادار به غیبت می کند وارد به تحریک می کند. حتی آدمی هست آدمهایی داریم که ذکر خدا می گویند اما با ذکر خدا مردم را وادار به گناه می کنند مثلا شما می آیی پهلوی من می گویی آقا فلانی همچین کرده، همچین کرده، همچین کرده، همچین کرده من می گویم عجب! سبحان الله، سبحان الله یک سبحان الله می گویم یعنی بقیهاش را هم بگو ببینیم یعنی با سبحان الله شما را شارژ می کنم که یک خورده دیگر…الله اکبر سبحان الله، عجب! لا اله الا الله افرادی هستند که همهاش سبحان الله، لا اله الا الله می گویند اما با سبحان الله شان تشویق می کنند که باقی، باقی اش هم بگوید بیاید حالا شما که 5 تا غیبت کردید 5 تای دیگر هم بگو بیاید. نه گناه، نه سبب گناه دیگران این درس سوم، نه گناه کنیم نه وسیله گناه دیگران را فراهم کنیم چون بعضیها می گویند به ما چه او نگاه نکند من می خواهم لباسم اینطوری باشد او نگاه نکند بابا جان، خوب این مهمه. خوب «الذی» یعنی چه؟ کسی که «الذین» یعنی چه؟ نگفته «فیطمع الذین فی قلوبهم مرض» اگر می گفت فیطمع الذین فی قلوبهم مرض» یعنی اگر یک جمعی به فساد می افتند این کار را نکند می گوید «فیطمع الذی» «الذی» یعنی یک نفر یعنی اگر حتی یک نفر به گناه می افتد شما باید دست از آن کار بردارید. حتی سبب فتنه یک نفر نشوید گفته «الذی فی قلبه مرض» چهارم سبب فتنه حتی یک نفر نشوید.
نرمش در سخن و رفتار، عامل فتنه و فساد در جامعه
درس پنجم چون گفته الذی نگفته الذین. نگفته که کرشمه حرف بزنی قطعا گناه می کند. طرف می گوید «فیطمع» طمع، طمع دارد طم…خیلیها که طمع دارند به آرزوشان نمی رسند. می گوید ولو ممکن است دست درازی نکند به شما نه چشمکی بزند نه اشارهای کند نه تلفنی بزند نه تلفنی بگیرد نه هیچ کاری نکند همین توی دلش یعنی طمع هم کافیه گرچه به گناه کشیده نشود.
پنجم: فکر، فکر و طمع گناه نیز جلوه، جلو فکر و طمع گناه را نیز بگیرد لازم نیست قصد جدی داشته باشد. ممکنه بگوید خیلی خوب حالا یک چیزی گفت جدی که نگفت شوخی کرد قصدی نداشت. خیلی خوب می گوید «فیطمع» «فیطمع الذی» نمی گوید: «فاراده الذی فی قلبه مرض» (اراده) یعنی اراده کرد یعنی تصمیم جدی گرفت نمی گوید «فنوی» نیت کرد نمی گوید: «فقصد الذی فی قلبه مرض» آن کسی که در مر… قلبش مرض است قصد کرده. (قصد) نداریم (نوی) نداریم (اراده نداریم می گوید (طمع) (طمع) یعنی همین که به فکرش بود یک کاری نکنید که مردم حتی به فکر گناه بیفتند این هم یکی. مساله دیگر خطاب کرد «یا نساء النبی» یعنی چه؟ یعنی ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) معلوم می شود در جامعه نبوی هم افرا…همه سالم نیستند این آیه مال زن پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است معلوم می شود که در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مریض بودندو نگاهاشان نگاهای سالم… نگو بابا خواهر و برادریم بله خواهر و برادرید اینها همه جمهوری اسلامی است این نوارها را ارشاد اجازه داده صرف اینکه خواهر و برادریم، همه همکاریم، همه به جمهوری اسلامی رای دادیم، وزارت ارشاد این نوارها را اجازه داده اینها کافی نیست.
اگر این نوار سبب تحریک یک نفر می شود اینها حرامه ولو اینکه خود وزیر امضا کرده باشد. امضای وزیر ارشاد حالا کارمندهای جزء که سادهتر است حتی اگر وزیر ارشاد هم امضا کند که این حلاله برای شما حلال نیست شما اگر می بینید این آهنگ برای شما تحریک کننده است برای شما حرام است حالا اِ…اِ…ارشاد اجازه بده. شما در غذا چه می کنی غذا وقتی خ…بهت، نزدیک لبات آوردی دیدی این حالت را به هم می زند این غذا برای شما حرامه ولو از نظر چیز…مهر چه مهری می زنند؟ مهر بهداشت هم خورده شما بگ…بگویی آقا مهر خورده بابا خورده باشد اصلا من نزدیکم می آید حالم به هم می خورد. خانمها در یک شرایطی از گوشت هم بدشان می آید این هم یکی درجامعه نبوی هم همه افراد سالم نیستند.
ششم: در جامعه نبوی یعنی زمان نبوت همه سالم چی؟ نیستند یک خاطره برایتان بگویم من رفتن خانه یکی از بزرگان کشور خیلی مهم استها! دیدم ایشان هم یک حرفهایی می زند یک خورده مثل حرفهای ضد انقلاب هاست خیلی مهمه گفتم شماها چرا این حرف را می زنید گفت فهمیدی چی شده؟ گفتم چی شده؟ یک آماری را یک چیزهایی را گفت که همچین شده، همچین شده، همچین شده یک مفاسدی را گفت که در حکومت جمهوری اسلامی نباید همچین بشود خوب، عرض کنم به حضور شما که چون ایشان خیلی مهم بود و با…از این اسلام شناسها و آدمهای مهم بود گفتم اجازه بده من یک آیه قرآن بخوانم آیه 100 سوره بقره آیه 102 این آیه 102 آیهای است که علامه طباطبایی می فرماید که یک میلیون و دویست هزار رقم معنا دارد یک میلیون و دویست هزار رقم معنا دارد این آیه البته نه سطر اولشها! آن یک…از سطر سوم به بعد اولین آیهاش این است می گوید «اتبعوا» «اتبعوا» یعنی تبعیت کردند، پیروی کردند «ما تتلوا الشیاطین» آنچه شیاطین، شیطانها تت…تتلوا، تلاوت می کردند یعنی گروهی دنبال تلاوتها و قرائتهای شیطانی بودند «علی ملک سلیمان» «و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان» یعنی حتی زمان حکومت حضرت سلیمان (علیه السلام).
حضور افراد فاسد حتی در جامعه نبوی
یک عده بودند دنبال قرائتهای، تلاوتهای شیطانی بودند گفتم شما این آیه را چه جوری معنا می کنید یعنی حتی نه از مجتهد عادل این حرفها برو بالاتر برو سراغ پیغمبر معصوم حتی اگر رئیس حکومت پیغمبر معصوم باشد و حضرت سلیمان (علیه السلام) باشد حتی زمان حضرت سلیمان (علیه السلام) هم همه مردم عادل نبودند. شما فکر نکن اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاید دیگر کسی نمی تواند غیبت کند امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)که می آید زبانها را که نمی برد یک آمپول هم نمی زند که همه مردم غیظ نکنند زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم مردم غیظ می کنند و آدمی که غیظ کرد و زبان توی دهانش است فحش هم ممکن است بدهد. پس غیظ هست، غضب هست، شهوت هست غریزه غضت، غریزه شهوت هست زبان هم هست زبان هم حرکت می کند پس حتی در زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) غیبت خواهد بود ما فکر می کنیم امام زمان (علیه السلام) که بیاید اسکلت نظام اسلامی می شود اینطور نیست که تمام مردم از دَم تا دُم همه عادل بشوند ما فکر می کنیم وقتی آمریکا رفت و حضرت امام (رحمه الله علیه) آمد و جمهوری اسلامی درست شد دیگر هیچکس تا برود رشوه بگیرد دستهایش خشک می شود نخیر پول دزدی را، پول رشوه را، پول ربا را می گیرند دست کسی هم خشک نمی شود.
«و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان» یعنی حتی در زمان حکومت حضرت سلیمان (علیه السلام) یک عده دنبال قرائتها و تلاوتهای شیطانی هستند یعنی مثلا گوششان به اینترنته که مثلا آمریکا چی گفته؟ صد رقم، ده رقم کانال هم اگر برایش درست کنی کانال یک دو،سه، پنج، شش، هفت، هجده، بیست ودو، بیست و پنج، نودوشش باز این دلش به یک کانال دیگر است خیلی خوب این هم یک نکته. چشم چرانی هم یک مرض قلبی است این «فی قلوبهم مرض» جای دیگر قرآن هم آمده می گوید اگر «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض» اگر آدمهای مریض دست از کارشان برندارند منافقون «الذین فی قلوبهم مرض» آنهایی که در قلبشان «و المرجفون» مرجفون یعنی کسانی که با شایعه جامعه را به دلهره می اندازند توی جامعه می دانی سیلوها گندم ندارد 22 روز دیگر قحطی می شود می دانی آب را مسموم کردند سبزی فلان جا چیز شده هرکس بخورد فلان مرض را می گیرد نمی دانم نرخ همچین شده کشتی آمریکا همچین شده بناست همچین بشود یعنی دائما…به اینها می گویند مرجفون یعنی کسانی که ایجاد وحشت می کنند قرآن می گوید «لئن لم ینته المنافقون» منافقون را می شناسید کسانی که قولشان با عملشان یکی نیست این منافقند یکی قول و عملشان یکی…«فی قلوبه مرض» از اینکه می گوید «فیطمع الذی فی قلبه…» آدمهای مریض یعنی آدمهای هرزه آدمهای چشم چران، لات، اوباش، اراذل و اوباش. مرجفون آدمهای سیاستمدار که با یک طراحی در بدنه حکومت شایعه به جود می آورند قرآن سه تا را پهلوی هم گذاشته «لئن لم ینته» اگر دست برندارند «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی الدینه لنغرینک» (احزاب-60) تو را بر آنها می شورانیم یعنی اینها را قلع و قمع می کنیم سرکوب می کنیم اینها را آخر آیه هم می گوید دستور کشت و پشت می دهیم اینها را باید کشت. به نحو بدی هم باید کشت یک صلواتی بفرستید تا ببینم می توانم آیهاش را پیدا کنم. بله من فکر کردم آخر سوره احزاب است آیه آخر یکی از این سوره هاست حالا از ذهنم پرید آدمهای دو رو، آدمهای هرزه هرزهها غیر از دو رو است ممکن است آدم هرزهای باشد ولی حرفهایش صادقانه باشد بهش بگوئیم چرا اینجا وایستادی می گوید می خواهم دخترها را ببینم دروغ نمی گوید راستش را می گوید ولی چشمش هرزه است 2-منافق دو رو است.
برخورد قاطع با منافقان و اخلال گران در امنیت
مرجفعون کسانی هستند که می گویند امنیت را از جامعه سلب می کنیم حالا یا امنیت اقتصادی یا امنیت ف…چشم چرانی یک مرض قلبی است این هم یک نکته که قرآن می گوید زنهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید چون آن کسی که در قلبش مریض است به فکر شما می افتد پس معلوم می شود که چشم چران آدم مریضی است. نکته هفتم چشم چرانی یک بیماری روحی است نکته دیگری که از این آیه برمی آید اینست که می گوید زنهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید آن کسی که مریضه نسبت به شما سوءقصد دارد معلوم می شود افراد آلوده دست از زن پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم بر نمی دارند. خدا رحمت کند آیت الله موسوی زنجانی امام جمعه زنجان یک کسی رفت پهلوش و گفت شما می خواهید مصلی زنجان را بسازید گفت آره گفت چقدر پول داری؟ گفت مثلا مردم اینقدر جمع کردند گفت اگر اینرا به من بدهی من اینرا همچین می کنم، همچین می کنم همچین می کنم بنده خدا پول مردم زنجان را که پهلوی امام جمعه زنجان بود گرفت و الی آخر روز عید قربان همه حاجیها مکه هستند در لباس احرام در لباس احرام هم دو تا حوله است یک حوله به کمر یک حوله روی دوش همه مردم در حال لباس احرامند یک کسی آمد آن وقت روز عید قربان باید حاجیها گوسفند بکشند یک کسی گفت من قصابی بلدم گوسفند سالم را هم می شناسم پولهایتان را به من بدهید من وکیل بروم برایتان گوسفند بکشم پولهای حاجیها را گرفت و برد که برد که برد.
یعنی در لباس احرام در مکه روز عید قربان از حاجیهای سرتراشیده دزدی می کند اصلا توی حرم امام رضا (علیه السلام) جیب می زند 15 خرداد در حرم امام (رحمهالله علیه) بنیانگذار جمهوری اسلامی جیب می زند سال تحویل، در همان سال در سالش را که می خواهد تحویل کند در لحظه سال تحویل ماهی سرخ را می کند توی تنگ می گذارد سر سفره هفت سین آخر فکر نمی کند خدا که به این ماهی بال داده برای اینکه شنا کند من چرا سال تحویل حق شنا را از یک حیوان بی زبان می گیرم آخر ظلمه یعنی در آستانه سال تحویل به حیوان هم ظلم می کند به انسان هم ظلم می کند.
خوب، با کرشمه حرف زدن خلاف تقواست چرا؟ چون قرآن می گوید «ان اتقیتن فلاتخضعن» اگر تقوا دارید با کرشمه حرف نزنید ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) «ان اتقیتن» اگر تقوا دارید «فلاتخضعن» با کرشمه حرف نزنید معلوم می شود نازک حرف زدن خلاف تقواست نکته یازدهم (چون اشاره می کند وقت کم است من هم تند تند بگویم) در نهی از منکر از سرچشمهها شروع کنیم سرچشمه سوءقصد کرشمه می گوید از اول کرشمه حرف نزن تا او به فکر گناه…آخر بعضی از گناها را باید ریشهاش را گرفت.
اختلاط زن و مرد، زمینه آلودگی به گناه
با زنی که محرم شما نیست با دختری که محرم شما نیست با هم توی یک خانه نباشید چون شیطان گفت هر زن و مرد، دختر و پسر نامحرمی توی یک جا بودند که در بسته بود کسی نتوانست بیاید سومی اش خودم هستم از اول نگذاریم دخترمان برود خانه همسایه تلفن کند چون وقتی رفت تلفن کند دیگر بخشی از انتخاب از دست ما رفت منشی که می گیرید از این خانمهای سوپر دولوکس منشی نگیرید برای اینکه روزی 30 بار وقتی نگاهش کردی «فیطمع الذی فی قلبه مرض» من رفتم در اتاق یک مسئولی تا در را باز کردم دیدیم یک خانم خیلی قشنگ بعد من رفتم توی اتاق رئیس گفتم آقا این خانم محرم شماست گفت نه گفتم آخر شما روزی 50 بار کم و زیاد نگاهت به این خانم بخورد گفت نه ما حزب الهی هستیم گفتم حزب الهی یعنی هیچی ش نمی شود گفتم معلوم می شود دین ات از امیرالمومنین (علیه السلام) بیشتره چون به حضرت علی (علیه السلام) گفتند چرا به زنها سلام نمی کنی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سلام می کند شما چرا به زنها سلام نمی کنید؟ فرمود پیغمبر (صلی الله علیه و آله) 30 سال سنش از من بیشتر بود آن چون ریشش سفید بود سلام بکند طوری نمی شود من علی (علیه السلام) جوانم 30 سال جوانتر از پیغمبرم (صلی الله علیه و آله) نگرانم یک سلامی بکنم آن خانمه یک جوری جواب بدهد دلم تکان بخورد معلوم می شود دل علی (علیه السلام) تکان می خورد دل تو تکان نم…خیلی معلوم می شود ایمانت بالاتره چرا جانماز آب می کشی؟ خوب این خانم را بفرست یک اتاق دیگر پهلوی خانمهای یک کاری بکنند که آنها هم توی اتاقشان آزاد باشند چادرشان را بردارند با همان روسری و مقنعه کارشان را بکنند توی یک اتاق خودت گذاشتی صبح تا شب هم مرد می آید و می رود این خانم خواسته باشد حفظ تقوا کند اذیت می شود شما هم خواسته باشید حفظ تقوا کنید اذیت می شوید توی اداره این خانم را بفرست توی اتاق دیگر خانمها برای خودشان مثلا یک کاری مربوط به خود خانمها باشد این واحد مال خانمها کار بکنند چرا اختلاط؟ نمی شود هم کار بکند هم اختلاط نباشد؟ وقتی می گویند زن امل نمی گوئیم قرآن می گوید نه امل هرگز نگفتم می گوید «و قرن فی بیوتکن» خانمها توی خانه هایتان قرار بگیرید بعد می گوید «و اذکرن ما یتلی علیکن من آیات الله و الحکمه» من گفتم توی خانه بنشینید اما معنایش این نیست که شما آیات الهی و حکمت را سرش ن…شما هم باید دانشمند باشید هم باید حکیم باشید حکمت و قرآن را یاد بگیرید یعنی باسواد باشید در حد اعلاء. گناهان کوچک را ساده نگیریم آرزوی گناه را جلویش را بگیرید تا چه برسد به گناه «فیطمع الذی فی قلبه مرض…» بعضی نرمش سیاسی نشان می دهند بعضیها نرمش سیاسی نشان می دهند یک نامهای می نویسند یک تحصنی، متنی، تیتر مقالهای، روزنامهای گاهی وقتها نرمش زبانی نیست نرمش سیاسی نشان می دهند «فیطمع الذی فی قلبه مرض» آمریکا که در قلبش مرض است طمع می کند می گوید بد نیست یک جای پایی توی ایران چی؟ داریم چون فلانی یک نرمشی از خود نشان داد وقتی می گوید خانم نرمش نشان نده آنکه بیمار است «فیطمع الذی…» نرمش سیاسی، نرمش فرهنگی، نرمش اقتصادی این وقتی می گوید با لب نرمش نشان نده پس با هیچ مسالهای نباید نرمش نشان داد خوب.
«والسلام علیکم و رحمه الله»
(قول) یعنی کلام، کلامتان را با تخضع، خضوع، یعنی نازک، نازک با کرشمه، حرف نزنید ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید چرا؟ برای اینکه «فیطمع الذی، فیطمع الذی فی قلبه مرض» آن کسی که در قلبش مرض است در باره شما طمع می کند به فکر شما می افتد سوء قصد پیدا می کند «و قلن قولا معروفا» معروف و طبیعی حرف بزنید خوب عرض کنم که نکاتی که از این استفاده می شود نکته اول: من در اینجا 18 تا نکته نوشتم یعنی از این آیه 18 نکته در می آید اینکه می گویند در قرآن تدبر کنید تفسیر قرآن این بخاطر اینکه کسی دیگر نمی تواند این حرف را بزند. یعنی من جلساتی داشتم که صدها استاد دانشگاه بودند توی آن و هر استاد دانشگاهی در یک رشته متخصص بود. گفتم شما نمی گویید دکترای فیزیکم یا دکترای شیمی یا دکترای ریاضی شما در رشتهای که تخصص ات بالاست یک سطر بنویس مثلا 7 تا کلمه 8 تا کلمه که توی این 7 و 8 کلمه 18 نکته توی آن بتوانی جاسازی کنی هیچکس در هیچ رشته تخصصی نمی تواند مثلا فرض کنید یک شعر مثل مثلا مثنوی سعدی مثل حافظ هیچ مغزی هیچ عارف فیلسوفی نمی تواند یک کلمه بنویسد یک جملهای بنویسد که از جملهاش این همه نکته در بیاید. پس خیلی از خانمها یعنی اکثرا که تحصیلکرده هستند یکبار دیگر ترجمه کنم. ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نیستید شما مثل باقی زنها شما حسابتان جداست اگر تقوی دارید خضوع در حرف زدن نداشته باشید یعنی نازک صحبت نکنید چرا؟ برای اینکه «فیطمع الذی فی قلبه مرض» کسی که در قلبش مرض است طمع می کند در باره شما چه جوری حرف بزنید؟ «قلن قولا معروفا» به طور معروف، عرفی حرف بزنید.
نقش موقعیت اجتماعی در رفتار و گفتار
موقعیت اجتماعی محدودآور است این نکته اول نکات 1: جایگاه، جایگاه جایگاهها تفاوت دارد محدودیت آور است، محدودیت آور است، ممکنه یک زن دیگر بتواند یک جور دیگر باشد ولی زن عالم، زن استاد دانشگاه، اصلا وقتی آدم لباس ارتشی پوشید امیر شد و تیمسار شد و سرهنگ و سرگرد شد یک کسی که ریشی گذاشت قیافهاش حزب الهی است. یک کسی که دانشجو، یک کسی که استاد دانشگاست اصلا یک کسی که دیگر مرد شد، خانم شد، تحصیلکرده شد، این نباید دیگر، مثلا کارهای هرزه بکند تو تحصیلکرده هستی. اصلا یک استاد دانشگاه توی خیابان تخمه بشکند خد… زشته آقا آزادیه!؟ بابا چون تو مقام و موقعیت داری کسی که موقعیت دارد موقعیت برایش محدودیت می آورد یک آخوند یک روحانی طلبه توی خیابان که نمی تواند بدود موقعیتها محدودیت می آورد. یعنی شما که این خانم، خانم ارتشیه، این خانم، خانم روحانیه، این خانم دانشجوه. خلاصه این یک نکته ست که نباید بگوییم آقا این چهگیری کردیم؟ نخیر گیر نکردید یک کسی که جایگاه خاصی دارد احکام خاصی هم دارد هرکه بامش… کسی که ماشینش بزرگه باید در خانه بنایی که می کند در گاراژش را هم به اندازه ماشینش بگذارد نمی شود گفت نخیر من ماشینم بزرگه ولی می خواهم پول آهن ندارم حوصلهام نمی رسد همین در کوچیک بس است. بابا حالا که سوار این ماشین شدی باید در گاراژی هم متناسب با ماشین باشد. چون گاهی وقتها مثلا می گویند که چهگیری کردیم؟ حالا ما مثلا خانم ارتشیها چرا نباید همچین باشیم، چرای توی شهرکها یک محدودیتهایی است. یک زن طلبه ممکن است بگوید حالا من چرا مثلا… باباجان هر کسی که در یک جایگاهی قرار گرفت باید لوازم آنجا را هم بپذیرد کسی که می رود در هوای یخبندان باید لباس زمستانی هم… این یکی.
دوم می گوید که هر گونه سخن، لباس، عمل که تحریک کننده باشد ممنوع چرا؟ برای اینکه وقتی می گوید نازک حرف نزن این فقط قول است یعنی فقط حرف زدنه؟ نه می گوید آن کسی که در قلبش مرض است در باره شما طمع می کند خوب پس ملاک طمع…
سفارش قرآن به دوری از زنان از نرمش در سخن
ببینید یکوقت دکتر می گوید انار نخور خوب ما می رویم پرتقال می خوریم لیمو می خوریم یکوقت می گوید انار نخور چون ترشه اگر گفت چون ترشه پس هیچ رقم (بگویید) ترشی را نباید بخوریم چون گفت، چون ترشه یکوقت می گوید انار نخور می گوییم خوب این انار را گفت پرتقال که نگفت که اما می گوید انار نخور چون ترش است وقتی می گوید چون ترشه پس این چون ترشه ملاک پس می دهد پس همه ترشیها را نباید بخوری اینجا نمی گوید نازک حرف نزن می گوییم خوب گفت حرف نزن لباس را که نگفت می گوید نازک که حرف زدی آن کسی که در قلبش مرضه به فکر تو می افتد پس هر گونه، هر نوع سخن لباس، ژست، هر نوع چیزی که، عمل، حرکت، هر نوع حرکاتی که تحریک کننده باشد ممنوع ممکن است یک خانم چادری هم باشد اما آن، همان چادرش تحریک کننده است ملاک تحریک خوب.
سوم می گوید نه گناه کنید نه سبب گناه دیگران بشوید افرادی هستند خودشان گناه نمی کنند، یک لباسی پوشید. دوست دارد اما با این گناه لباسش دیگران را وادار به غیبت می کند وارد به تحریک می کند. حتی آدمی هست آدمهایی داریم که ذکر خدا می گویند اما با ذکر خدا مردم را وادار به گناه می کنند مثلا شما می آیی پهلوی من می گویی آقا فلانی همچین کرده، همچین کرده، همچین کرده، همچین کرده من می گویم عجب! سبحان الله، سبحان الله یک سبحان الله می گویم یعنی بقیهاش را هم بگو ببینیم یعنی با سبحان الله شما را شارژ می کنم که یک خورده دیگر…الله اکبر سبحان الله، عجب! لا اله الا الله افرادی هستند که همهاش سبحان الله، لا اله الا الله می گویند اما با سبحان الله شان تشویق می کنند که باقی، باقی اش هم بگوید بیاید حالا شما که 5 تا غیبت کردید 5 تای دیگر هم بگو بیاید. نه گناه، نه سبب گناه دیگران این درس سوم، نه گناه کنیم نه وسیله گناه دیگران را فراهم کنیم چون بعضیها می گویند به ما چه او نگاه نکند من می خواهم لباسم اینطوری باشد او نگاه نکند بابا جان، خوب این مهمه. خوب «الذی» یعنی چه؟ کسی که «الذین» یعنی چه؟ نگفته «فیطمع الذین فی قلوبهم مرض» اگر می گفت فیطمع الذین فی قلوبهم مرض» یعنی اگر یک جمعی به فساد می افتند این کار را نکند می گوید «فیطمع الذی» «الذی» یعنی یک نفر یعنی اگر حتی یک نفر به گناه می افتد شما باید دست از آن کار بردارید. حتی سبب فتنه یک نفر نشوید گفته «الذی فی قلبه مرض» چهارم سبب فتنه حتی یک نفر نشوید.
نرمش در سخن و رفتار، عامل فتنه و فساد در جامعه
درس پنجم چون گفته الذی نگفته الذین. نگفته که کرشمه حرف بزنی قطعا گناه می کند. طرف می گوید «فیطمع» طمع، طمع دارد طم…خیلیها که طمع دارند به آرزوشان نمی رسند. می گوید ولو ممکن است دست درازی نکند به شما نه چشمکی بزند نه اشارهای کند نه تلفنی بزند نه تلفنی بگیرد نه هیچ کاری نکند همین توی دلش یعنی طمع هم کافیه گرچه به گناه کشیده نشود.
پنجم: فکر، فکر و طمع گناه نیز جلوه، جلو فکر و طمع گناه را نیز بگیرد لازم نیست قصد جدی داشته باشد. ممکنه بگوید خیلی خوب حالا یک چیزی گفت جدی که نگفت شوخی کرد قصدی نداشت. خیلی خوب می گوید «فیطمع» «فیطمع الذی» نمی گوید: «فاراده الذی فی قلبه مرض» (اراده) یعنی اراده کرد یعنی تصمیم جدی گرفت نمی گوید «فنوی» نیت کرد نمی گوید: «فقصد الذی فی قلبه مرض» آن کسی که در مر… قلبش مرض است قصد کرده. (قصد) نداریم (نوی) نداریم (اراده نداریم می گوید (طمع) (طمع) یعنی همین که به فکرش بود یک کاری نکنید که مردم حتی به فکر گناه بیفتند این هم یکی. مساله دیگر خطاب کرد «یا نساء النبی» یعنی چه؟ یعنی ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) معلوم می شود در جامعه نبوی هم افرا…همه سالم نیستند این آیه مال زن پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است معلوم می شود که در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مریض بودندو نگاهاشان نگاهای سالم… نگو بابا خواهر و برادریم بله خواهر و برادرید اینها همه جمهوری اسلامی است این نوارها را ارشاد اجازه داده صرف اینکه خواهر و برادریم، همه همکاریم، همه به جمهوری اسلامی رای دادیم، وزارت ارشاد این نوارها را اجازه داده اینها کافی نیست.
اگر این نوار سبب تحریک یک نفر می شود اینها حرامه ولو اینکه خود وزیر امضا کرده باشد. امضای وزیر ارشاد حالا کارمندهای جزء که سادهتر است حتی اگر وزیر ارشاد هم امضا کند که این حلاله برای شما حلال نیست شما اگر می بینید این آهنگ برای شما تحریک کننده است برای شما حرام است حالا اِ…اِ…ارشاد اجازه بده. شما در غذا چه می کنی غذا وقتی خ…بهت، نزدیک لبات آوردی دیدی این حالت را به هم می زند این غذا برای شما حرامه ولو از نظر چیز…مهر چه مهری می زنند؟ مهر بهداشت هم خورده شما بگ…بگویی آقا مهر خورده بابا خورده باشد اصلا من نزدیکم می آید حالم به هم می خورد. خانمها در یک شرایطی از گوشت هم بدشان می آید این هم یکی درجامعه نبوی هم همه افراد سالم نیستند.
ششم: در جامعه نبوی یعنی زمان نبوت همه سالم چی؟ نیستند یک خاطره برایتان بگویم من رفتن خانه یکی از بزرگان کشور خیلی مهم استها! دیدم ایشان هم یک حرفهایی می زند یک خورده مثل حرفهای ضد انقلاب هاست خیلی مهمه گفتم شماها چرا این حرف را می زنید گفت فهمیدی چی شده؟ گفتم چی شده؟ یک آماری را یک چیزهایی را گفت که همچین شده، همچین شده، همچین شده یک مفاسدی را گفت که در حکومت جمهوری اسلامی نباید همچین بشود خوب، عرض کنم به حضور شما که چون ایشان خیلی مهم بود و با…از این اسلام شناسها و آدمهای مهم بود گفتم اجازه بده من یک آیه قرآن بخوانم آیه 100 سوره بقره آیه 102 این آیه 102 آیهای است که علامه طباطبایی می فرماید که یک میلیون و دویست هزار رقم معنا دارد یک میلیون و دویست هزار رقم معنا دارد این آیه البته نه سطر اولشها! آن یک…از سطر سوم به بعد اولین آیهاش این است می گوید «اتبعوا» «اتبعوا» یعنی تبعیت کردند، پیروی کردند «ما تتلوا الشیاطین» آنچه شیاطین، شیطانها تت…تتلوا، تلاوت می کردند یعنی گروهی دنبال تلاوتها و قرائتهای شیطانی بودند «علی ملک سلیمان» «و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان» یعنی حتی زمان حکومت حضرت سلیمان (علیه السلام).
حضور افراد فاسد حتی در جامعه نبوی
یک عده بودند دنبال قرائتهای، تلاوتهای شیطانی بودند گفتم شما این آیه را چه جوری معنا می کنید یعنی حتی نه از مجتهد عادل این حرفها برو بالاتر برو سراغ پیغمبر معصوم حتی اگر رئیس حکومت پیغمبر معصوم باشد و حضرت سلیمان (علیه السلام) باشد حتی زمان حضرت سلیمان (علیه السلام) هم همه مردم عادل نبودند. شما فکر نکن اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاید دیگر کسی نمی تواند غیبت کند امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)که می آید زبانها را که نمی برد یک آمپول هم نمی زند که همه مردم غیظ نکنند زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم مردم غیظ می کنند و آدمی که غیظ کرد و زبان توی دهانش است فحش هم ممکن است بدهد. پس غیظ هست، غضب هست، شهوت هست غریزه غضت، غریزه شهوت هست زبان هم هست زبان هم حرکت می کند پس حتی در زمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) غیبت خواهد بود ما فکر می کنیم امام زمان (علیه السلام) که بیاید اسکلت نظام اسلامی می شود اینطور نیست که تمام مردم از دَم تا دُم همه عادل بشوند ما فکر می کنیم وقتی آمریکا رفت و حضرت امام (رحمه الله علیه) آمد و جمهوری اسلامی درست شد دیگر هیچکس تا برود رشوه بگیرد دستهایش خشک می شود نخیر پول دزدی را، پول رشوه را، پول ربا را می گیرند دست کسی هم خشک نمی شود.
«و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان» یعنی حتی در زمان حکومت حضرت سلیمان (علیه السلام) یک عده دنبال قرائتها و تلاوتهای شیطانی هستند یعنی مثلا گوششان به اینترنته که مثلا آمریکا چی گفته؟ صد رقم، ده رقم کانال هم اگر برایش درست کنی کانال یک دو،سه، پنج، شش، هفت، هجده، بیست ودو، بیست و پنج، نودوشش باز این دلش به یک کانال دیگر است خیلی خوب این هم یک نکته. چشم چرانی هم یک مرض قلبی است این «فی قلوبهم مرض» جای دیگر قرآن هم آمده می گوید اگر «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض» اگر آدمهای مریض دست از کارشان برندارند منافقون «الذین فی قلوبهم مرض» آنهایی که در قلبشان «و المرجفون» مرجفون یعنی کسانی که با شایعه جامعه را به دلهره می اندازند توی جامعه می دانی سیلوها گندم ندارد 22 روز دیگر قحطی می شود می دانی آب را مسموم کردند سبزی فلان جا چیز شده هرکس بخورد فلان مرض را می گیرد نمی دانم نرخ همچین شده کشتی آمریکا همچین شده بناست همچین بشود یعنی دائما…به اینها می گویند مرجفون یعنی کسانی که ایجاد وحشت می کنند قرآن می گوید «لئن لم ینته المنافقون» منافقون را می شناسید کسانی که قولشان با عملشان یکی نیست این منافقند یکی قول و عملشان یکی…«فی قلوبه مرض» از اینکه می گوید «فیطمع الذی فی قلبه…» آدمهای مریض یعنی آدمهای هرزه آدمهای چشم چران، لات، اوباش، اراذل و اوباش. مرجفون آدمهای سیاستمدار که با یک طراحی در بدنه حکومت شایعه به جود می آورند قرآن سه تا را پهلوی هم گذاشته «لئن لم ینته» اگر دست برندارند «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی الدینه لنغرینک» (احزاب-60) تو را بر آنها می شورانیم یعنی اینها را قلع و قمع می کنیم سرکوب می کنیم اینها را آخر آیه هم می گوید دستور کشت و پشت می دهیم اینها را باید کشت. به نحو بدی هم باید کشت یک صلواتی بفرستید تا ببینم می توانم آیهاش را پیدا کنم. بله من فکر کردم آخر سوره احزاب است آیه آخر یکی از این سوره هاست حالا از ذهنم پرید آدمهای دو رو، آدمهای هرزه هرزهها غیر از دو رو است ممکن است آدم هرزهای باشد ولی حرفهایش صادقانه باشد بهش بگوئیم چرا اینجا وایستادی می گوید می خواهم دخترها را ببینم دروغ نمی گوید راستش را می گوید ولی چشمش هرزه است 2-منافق دو رو است.
برخورد قاطع با منافقان و اخلال گران در امنیت
مرجفعون کسانی هستند که می گویند امنیت را از جامعه سلب می کنیم حالا یا امنیت اقتصادی یا امنیت ف…چشم چرانی یک مرض قلبی است این هم یک نکته که قرآن می گوید زنهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید چون آن کسی که در قلبش مریض است به فکر شما می افتد پس معلوم می شود که چشم چران آدم مریضی است. نکته هفتم چشم چرانی یک بیماری روحی است نکته دیگری که از این آیه برمی آید اینست که می گوید زنهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با کرشمه حرف نزنید آن کسی که مریضه نسبت به شما سوءقصد دارد معلوم می شود افراد آلوده دست از زن پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم بر نمی دارند. خدا رحمت کند آیت الله موسوی زنجانی امام جمعه زنجان یک کسی رفت پهلوش و گفت شما می خواهید مصلی زنجان را بسازید گفت آره گفت چقدر پول داری؟ گفت مثلا مردم اینقدر جمع کردند گفت اگر اینرا به من بدهی من اینرا همچین می کنم، همچین می کنم همچین می کنم بنده خدا پول مردم زنجان را که پهلوی امام جمعه زنجان بود گرفت و الی آخر روز عید قربان همه حاجیها مکه هستند در لباس احرام در لباس احرام هم دو تا حوله است یک حوله به کمر یک حوله روی دوش همه مردم در حال لباس احرامند یک کسی آمد آن وقت روز عید قربان باید حاجیها گوسفند بکشند یک کسی گفت من قصابی بلدم گوسفند سالم را هم می شناسم پولهایتان را به من بدهید من وکیل بروم برایتان گوسفند بکشم پولهای حاجیها را گرفت و برد که برد که برد.
یعنی در لباس احرام در مکه روز عید قربان از حاجیهای سرتراشیده دزدی می کند اصلا توی حرم امام رضا (علیه السلام) جیب می زند 15 خرداد در حرم امام (رحمهالله علیه) بنیانگذار جمهوری اسلامی جیب می زند سال تحویل، در همان سال در سالش را که می خواهد تحویل کند در لحظه سال تحویل ماهی سرخ را می کند توی تنگ می گذارد سر سفره هفت سین آخر فکر نمی کند خدا که به این ماهی بال داده برای اینکه شنا کند من چرا سال تحویل حق شنا را از یک حیوان بی زبان می گیرم آخر ظلمه یعنی در آستانه سال تحویل به حیوان هم ظلم می کند به انسان هم ظلم می کند.
خوب، با کرشمه حرف زدن خلاف تقواست چرا؟ چون قرآن می گوید «ان اتقیتن فلاتخضعن» اگر تقوا دارید با کرشمه حرف نزنید ای زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) «ان اتقیتن» اگر تقوا دارید «فلاتخضعن» با کرشمه حرف نزنید معلوم می شود نازک حرف زدن خلاف تقواست نکته یازدهم (چون اشاره می کند وقت کم است من هم تند تند بگویم) در نهی از منکر از سرچشمهها شروع کنیم سرچشمه سوءقصد کرشمه می گوید از اول کرشمه حرف نزن تا او به فکر گناه…آخر بعضی از گناها را باید ریشهاش را گرفت.
اختلاط زن و مرد، زمینه آلودگی به گناه
با زنی که محرم شما نیست با دختری که محرم شما نیست با هم توی یک خانه نباشید چون شیطان گفت هر زن و مرد، دختر و پسر نامحرمی توی یک جا بودند که در بسته بود کسی نتوانست بیاید سومی اش خودم هستم از اول نگذاریم دخترمان برود خانه همسایه تلفن کند چون وقتی رفت تلفن کند دیگر بخشی از انتخاب از دست ما رفت منشی که می گیرید از این خانمهای سوپر دولوکس منشی نگیرید برای اینکه روزی 30 بار وقتی نگاهش کردی «فیطمع الذی فی قلبه مرض» من رفتم در اتاق یک مسئولی تا در را باز کردم دیدیم یک خانم خیلی قشنگ بعد من رفتم توی اتاق رئیس گفتم آقا این خانم محرم شماست گفت نه گفتم آخر شما روزی 50 بار کم و زیاد نگاهت به این خانم بخورد گفت نه ما حزب الهی هستیم گفتم حزب الهی یعنی هیچی ش نمی شود گفتم معلوم می شود دین ات از امیرالمومنین (علیه السلام) بیشتره چون به حضرت علی (علیه السلام) گفتند چرا به زنها سلام نمی کنی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سلام می کند شما چرا به زنها سلام نمی کنید؟ فرمود پیغمبر (صلی الله علیه و آله) 30 سال سنش از من بیشتر بود آن چون ریشش سفید بود سلام بکند طوری نمی شود من علی (علیه السلام) جوانم 30 سال جوانتر از پیغمبرم (صلی الله علیه و آله) نگرانم یک سلامی بکنم آن خانمه یک جوری جواب بدهد دلم تکان بخورد معلوم می شود دل علی (علیه السلام) تکان می خورد دل تو تکان نم…خیلی معلوم می شود ایمانت بالاتره چرا جانماز آب می کشی؟ خوب این خانم را بفرست یک اتاق دیگر پهلوی خانمهای یک کاری بکنند که آنها هم توی اتاقشان آزاد باشند چادرشان را بردارند با همان روسری و مقنعه کارشان را بکنند توی یک اتاق خودت گذاشتی صبح تا شب هم مرد می آید و می رود این خانم خواسته باشد حفظ تقوا کند اذیت می شود شما هم خواسته باشید حفظ تقوا کنید اذیت می شوید توی اداره این خانم را بفرست توی اتاق دیگر خانمها برای خودشان مثلا یک کاری مربوط به خود خانمها باشد این واحد مال خانمها کار بکنند چرا اختلاط؟ نمی شود هم کار بکند هم اختلاط نباشد؟ وقتی می گویند زن امل نمی گوئیم قرآن می گوید نه امل هرگز نگفتم می گوید «و قرن فی بیوتکن» خانمها توی خانه هایتان قرار بگیرید بعد می گوید «و اذکرن ما یتلی علیکن من آیات الله و الحکمه» من گفتم توی خانه بنشینید اما معنایش این نیست که شما آیات الهی و حکمت را سرش ن…شما هم باید دانشمند باشید هم باید حکیم باشید حکمت و قرآن را یاد بگیرید یعنی باسواد باشید در حد اعلاء. گناهان کوچک را ساده نگیریم آرزوی گناه را جلویش را بگیرید تا چه برسد به گناه «فیطمع الذی فی قلبه مرض…» بعضی نرمش سیاسی نشان می دهند بعضیها نرمش سیاسی نشان می دهند یک نامهای می نویسند یک تحصنی، متنی، تیتر مقالهای، روزنامهای گاهی وقتها نرمش زبانی نیست نرمش سیاسی نشان می دهند «فیطمع الذی فی قلبه مرض» آمریکا که در قلبش مرض است طمع می کند می گوید بد نیست یک جای پایی توی ایران چی؟ داریم چون فلانی یک نرمشی از خود نشان داد وقتی می گوید خانم نرمش نشان نده آنکه بیمار است «فیطمع الذی…» نرمش سیاسی، نرمش فرهنگی، نرمش اقتصادی این وقتی می گوید با لب نرمش نشان نده پس با هیچ مسالهای نباید نرمش نشان داد خوب.
«والسلام علیکم و رحمه الله»