شب قدر و تقدیر

موضوع: شب قدر و تقدير
تاريخ پخش: 17/09/80

بسم الله الرحمن الرحيم

1- شب قدر در قرآن و روايات
بحث را در شب 23 رمضان مي‌بينيد. گرچه شب 19، 21، 23 اين سه شب را شب قدر مي‌گويند اما به لحاظ توجهي كه اولياي خدا داشتند شب بيست و سوم احتمال زياد دارد كه شب قدر باشد. به همين خاطر عبادت ويژه‌اي در شب بيست و سوم است، اگر شب نوزدهم و بيست و يكم يك غسل مستحبي دارد، شب بيست و سوم دو تا غسل مستحبي دارد، يكي سر شب و يكي آخر شب، اگر قرآن سر گرفتن، دعاي جوشن و الغوث، الغوث شب‌هاي ديگر هم بود اما شب بيست و سوم گفته‌اند سوره دخان و روم و عنكبوت را هم بخوانيد. قرآن را بيشتر بخوانيد. شب قدر شب دعاست، حتي اولياي خدا نمي‌گذاشتند بچه هاشان شب بيست و سوم بخوابند.
2- اهميت شب قدر و نزول قرآن
حتي گاهي خوابشان مي‌گرفت آب به صورت اينها مي‌پاشيدند و مي‌گفتند امشب شب بيست و سوم است. امشب نخوابيد. من يك خورده راجع به شب قدر و نزول قرآن صحبت كنم. سوره دخان را بخوانيد كه مربوط مي‌شود به شب قدر، «حم وَ الْكِتابِ الْمُبينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرينَ» (دخان/3-1). «حم» 114 سوره داريم، 29 تاي آنها اولش اين حروف است: «الف، لام، ميم، يس، ق، ص، حم، كاف، حا» يعني حروف مقطعه، معني زيادي هم شده خدا آيت الله حاج سيد مهدي روحاني را رحمت كند. او اصرار داشت و دليل خوبي هم مي‌آورد مي‌گفت، بهترين معني در اينها همين است كه مي‌خواهد بگويد قرآن از همين حروف درست شده است.
دليلش سوره شوري، سوره‌ي شوري مي‌گويد: «حم عسق كَذلِكَ يُوحي‏ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» (شورى/3-1). بعد پشت سرش مي‌گويد كه «كَذلِكَ يُوحي‏ إِلَيْكَ»، يعني وحيي كه ما فرستاديم به اين شكل مي‌فرستيم. يعني وحي ما با قرآن ما «كَذلِكَ» همين طور است. چون پشت سر اين حروف مي‌گويد «كَذلِكَ يُوحي‏ إِلَيْكَ»، وحي ما اين شكلي است. ايشان مي‌گفت آيت الله روحاني خدا رحمتش كند مي‌گفت از اين «كَذلِكَ يُوحي» استفاده مي‌شود كه مي‌خواهد بگويد قرآن از همين حروف است، شما از خاك چه درست مي‌كنيد؟ خشت و سفال و سراميك. خدا از اين خاك گل و بلبل و ميوه، خاك همين خاك است. من و شما از خاك خشت و آجر درست مي‌كنيم. خدا از اين خاك سه رقم ميوه درست مي‌كند.
«حم» از اين 114 تا سوره چندتاش به اين شكل است. گفتم، اينها 29 تاست كه از توي 29 تا 7 تا سوره با اين كلمه شروع مي‌شود. حم بعد مي‌گويد، «وَ الْكِتابِ الْمُبينِ» (دخان/2)، قسم به اين كتاب روشنگر، قرآن كتابي است كه خدا را به آن قسم خورده به غير خدا هم مي‌شود قسم خورد. مبين روشنگر، قرآن نور، قرآن روشن، قرآن مفهوم. البته در قرآن آيات متشابه هست كه چند تا معنا دارد.
آيات متشابه هم با توجه به آيات روشن آنها روشن مي‌شود. قرآن نور است. به كتاب روشنگر قسم، چون در شب قدر ما بيشتر با «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/1) آشنا هستيم.
مي‌خواهم امشب با يك آيه ديگر هم آشنا شويد. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةِ الْقَدْرِ»، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (دخان/3)، شب قدر شب مباركي است، ما يك «اَنْزَلَ» داريم يك «نَزَّلَ». «نَزَّلَ» يعني به تدريج. «اَنْزَلَ» يعني يكدفعه.
در قرآن هم داريم، «نَزَّلَ» هم داريم. «اَنْزَلَ» يعني قرآن هم يكدفعه نازل شد هم بتدريج نازل شد. بتدريج چه جوري نازل شد؟ روز مبعث.
«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ» (علق/1). از روز مبعث شروع شد تا بيست و سه سالي كه پيغمبر، پيغمبر بود. از 40 سالگي تا 63 سالگي. يعني يك مرتبه قرآن قطعه قطعه نازل مي‌شد كه نزل، يك مرتبه شب قدر همه قرآن يكجا از آسمان هفتم به بيت اامامور آسمان چهارم و يا به قلب پيغمبر نازل شد. انزل مثل چي؟ مثل اين كه من يك كارتون را يك مرتبه به شما مي‌دهم مي‌گويم كارتون خدمت شما اين پاكت پول خدمت شما.
يك مرتبه هم كارتون را باز مي‌كنم قطعه قطعه جنسايش را مي‌دهم. يك مرتبه همه قرآن بر قلب پيغمبر يك جا نازل شد، يك مرتبه هم به مرور، به هر مناسبتي نازل شد.
به همين دليل وقتي قطعه قطعه نازل مي‌شد پيغمبر تند تند و پيش پيش مي‌خواند كه آيه نازل شد: «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ» (قيامت/16). چرا تند و تند و پيش پيش مي‌خواني مي‌گفت «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13). پيغمبر مي‌گفت «اَتقاكُم». گفتند صبر كن. اين كه پيغمبر پيش پيش مي‌خواند پيداست قبلاً آنها را بلد بود. مثل اين كه ما يك شعري را بلديم شما تا مي‌گويي سعديا مرد نكونام، من مي‌گويم نميرد هرگز، اين پيداست كه من قبلاً شعر را بلد بودم. يك بار، همه قرآن بر قلب پيغمبر نازل شد، يك بار هم در 23 سال تدريجاً نازل شد.
گاهي خدا مي‌گويد «انا» يعني بدرستي كه ما، گاهي مي‌گويد «اني» يعني بدرستي كه من، چرا بعضي وقت‌ها مي‌گويد من، بعضي وقت‌ها مي‌گويد ما؟ آنجايي كه خدا كارهايش را خودش مشخصاً انجام بدهد مي‌گويد من كردم. مثل اين كه مي‌گويد «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ» (حجر/49). من مي‌بخشم، بخشش فقط كار من است، كار هيچ كس نيست. اما يك جايي كه خدا كارهايش را با واسطه انجام مي‌دهد، مي‌گويد ما كرديم. مثل اين كه خدا باران مي‌دهد. منتها باران خدا با واسطه است. خورشيد مي‌تابد، اقيانوس بخار مي‌شود ابر مي‌شود اين‌ها همه كمك مي‌كند.
3- شب در قرآن
هر جا خدا مستقيم يك كارهايي را مي‌كند مي‌گويد «اني»، هر جا با واسطه مي‌كند مي‌گويد «انا». يك بار بخوانيد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». چرا شب، شب براي مناجات بهتر است. بلكه خدا با موسي شبانه روز قول داده بود. حضرت موسي كه رفت كوه طور چهل شبانه روز بود ولي قرآن مي‌گويد «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً» (اعراف/142). مي‌گويد «ثَلاثينَ لَيْلَةً». با اين كه روزها هم بود اما خدا در قرآن نمي‌گويد روز هم بود. مي‌گويد شب بود. براي اين كه براي مناجات شب بهتر است. بخصوص شب‌هاي زمستاني. ليله. چرا مي‌گويند مباركه. مسأله بركت است، اصلاً قرآن خودش بركت است. اما نازل كننده، فارسي بگويم، فرستنده مبارك، فرستنده كيست؟ خداست. فرستنده مبارك است. به چه دليل؟ به اين دليل كه قرآن مي‌گويد «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً» (فرقان/1) او كسي كه «نَزَّلَ» «تَبارَكَ»، «تَبارَكَ» يعني مبارك. «بِبَكَّةَ مُبارَكاً» (آل‌عمران/96)، چون قرآن كجا نازل شد؟ مكه. قرآن راجع به مكه مي‌گويد «بِبَكَّةَ مُبارَكاً». مكان مبارك. زمان مبارك. شما بگوييد زمان را «في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (دخان/3). «في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». مگر شب هم بركت دارد؟ بله، زمان دو جوراست، هم زمان نحس داريم، هم زمان مباركه داريم. زمان نحس، قرآن مي‌گويد «في‏ يَوْمِ نَحْسٍ» (قمر/19). بعضي روزها نحس است. «في‏ أَيَّامٍ نَحِساتٍ» (فصلت/16). زمان مبارك است. مي‌گويند «لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». در زمان، خير و شر است. خود زمان خير و شر ندارد. حوادث خير زمان را هم خير مي‌كند، حوادث شر هم زمان را شر مي‌كند مثل شراب كه ليوان را نجس مي‌كند ولي شربت ليوان را هم شيرين مي‌كند. بخوانيد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». خداوند قرآن را در شب مبارك قرار داد. خود قرآن هم مبارك است چون مي‌گويد «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ» (انعام/92). بعد مي‌گويد «إِنَّا كُنَّا مُنْذِرينَ» (دخان/3). شب مبارك بايد چه كنيم؟ كساني كه شب نوزدهم و بيست و يكم را از دست داديد شب بيست و سوم عنايت داشته باشيد قرآن مي‌گويد «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر/60)، دعا بكنيد. «أَسْتَجِبْ»، نگفته «ادْعُوني‏ فأَسْتَجِبْ»، اگر مي‌گفت «فأَسْتَجِبْ» يعني فعلاً دعا كنيد يك چند ساعت بعد مستجاب كنم. اگر مي‌گفت «ادْعُوني‏ ثم أَسْتَجِبْ»، يعني فعلاً دعا كنيد چند سال ديگر مستجاب مي‌كنم. نگفته «فأَسْتَجِبْ». نگفته «ثم أَسْتَجِبْ». گفته «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ». يعني دعا كنيد سريع مستجاب مي‌شود.
اگر دعا كرديد مستجاب نشد، يا دعايش دعا نيست يعني واقعاً خير نخواسته‌ايم. يا واقعاً «ادْعُوني» نيست. يعني از من بخواه. ما از خدا اگر خالص خواستيم مستجاب مي‌شود، گاهي وقت‌ها از خدا مي‌خواهيم ولي شوخي مي‌كنيم جدي نمي‌خواهيم. اگر خالصانه و جدي خواستيم مستجاب مي‌شود.
دعا آدابي دارد. مثل شماره تلفن اگر اين شماره را بگيريم گوشي را برمي‌دارند. آداب دعا: 1- بسم الله گفتن 2- دست بلند كردن، يكچيزي، كسي از من پرسيد شما وقتي دعا مي‌كنيد دست بلند مي‌كنيد مي‌گوييد مگر خدا بالاي آسمان است؟ گفتم نه اين علامت اين است كه من سائلم، آدم سائل آدمي است كه سؤال مي‌كند. دستش را بلند مي‌كند. اين علامت گدايي من است. نه علامت مكان خدا.
همچنين اگر ده مرتبه يا الله بگوييد، ببينيد كه خدا مي‌گويد لبيك يعني چه مي‌خواهيد؟ بهت مي‌دهم. حديث است در اصول كافي: اگر ده مرتبه گفتيم يا رب، خدا مي‌گويد لبيك، چه بدهم.
4- آداب دعا
در دعا چند عمل به عنوان آداب دعا آمده:
1- بسم الله گفتن
2- تجليل از خدا، مثل همين دعايي كه مي‌گوييم يا علي يا عظيم، يا غفور، يا رحيم. خدايا تو رحيمي، بخشنده‌اي، آمرزنده‌اي، تجليل كنيم از خدا، غفوري، رحيمي، جليل، جوادي، كريمي. فارسي، عربي، هرچه بلديم، از خدا تجليل كنيم.
3- بيان نعمت‌ها؛ يك خرده نعمت‌ها را بيان كنيم. خدايا مثل يك تك سلول بودم، يك اسپرم بودم، انسانيت به من دادي، مي‌شد من انسان نباشم. مي‌شد آدم نباشم. مي‌شد ديوانه باشم، مي‌شد در اين شب قدر خوابم ببرد، مي‌شد ايمان نداشته باشم. مي‌شد بودايي بودم، مي‌شد، مي‌شد، مي‌شد، همين كه در اين جا نفس مي‌كشم، در اين زمان، مكان، حلال زاده هستم، عقل دارم، فطرت دارم، اميرالمؤمنين را دوست دارم، زهرا را دوست دارم، قرآن را دوست دارم، تجليل از نعمت‌ها و بيانش.
4- شكر؛ شكر هم كه مي‌كنيد نگوييد خدا را شكر مي‌كنيم، اين طوري شكر كنيد: خدايا براي هر نعمتي كه به ما دادي، براي هر يكيش در هر آني به عدد آنچه براي آن علم داري شكر، نگو صد هزار مرتبه شكر. صد هزار تا كه چيزي نيست. نگو به عدد شن‌ها، به عدد برگ‌ها، به عدد باران‌ها، شكر، بگو به عدد آنچه برآن علم داري شكر. اين شكلي فكر كنيد.
5- بيان لغزش‌ها، منتها يواش بگو كسي نفهمد، خدا راضي نيست كه آدم گناه‌هايش را به زبان بياورد كس ديگري بفهمد گناه كردي. خودت بگو خدايا اينجا نگاه بد، كلام بد، بد امضاء كردم، بد فكر كردم، بد رفتم، بد عمل كردم. به زبان بياور. بعد كه به زبان آوردي بين خودت و خدا،
6- عذر خواهي كن. استغفرالله ربي و اتوب اليه. خدا من را ببخش. بعد از اين‌ها يك صلوات ديگر بفرست، بعد اينجا دعا كن. بعد از دعا هم يك صلوات ديگر بفرست. اين آداب دعاست. در روايت است چون شب بيست و سوم شب دعاست، حيف بود كه نگويم اهميت شب بيست و سوم از شب بيست و يكم بيشتر است. انا انزلناه، بخوانيد بقيه را: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». آيه ديگر مي‌گويد «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةِ الْقَدْرِ». قرآن را در شب قدر نازل كرديم. شب قدر چون هر چيزي اندازه دارد.
قرآن مي‌فرمايد «وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» (رعد/8). همه چيزها اندازه گيري شده. «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً» (طلاق/3). «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3). شب قدر از هزار ماه بهتر است. هزار ماه تقسيم بر 12 مي‌شود 80 و چند سال، شبي كه به اندازه هشتاد و چند سال مي‌ارزد. احياء در شب بيست و سوم مثل احياي هزار ماه است. هزار تومان به فقير در شب بيست و سوم بدهي مثل اين است كه هزار تا هزار تومان دادي. ثواب يك ميليون را دارد. هر كاري در شب قدر ضرب در هزار مي‌شود. من سراغ دارم آدم‌هايي را كه هر چه مي‌خواهند در طول سال به فقرا كمك كنند شب بيست و سوم يكجا كنار مي‌گذارند و بعد به تدريج فقرا را ديدند مي‌دهند. چون مي‌بينند شب بيست و سوم كارها ضربدر چند مي‌شود. يكي از كارهايي كه مي‌خواهيد دعايتان مستجاب شود اين است كه ظرف را بشوييد. ظرف نشسته را شير نمي‌كنند. قلب سليم، در قرآن سه تا قلب داريم.، قلب سليم در قرآن است«إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَليمٍ» (صافات/84)، قلب منيب در قرآن است«وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ» (ق/33)، قلب مريض توي قرآن است، «في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (بقره/10). شما اگر ظرف را شستيد خداوند شيرش مي‌كند. قلب سليم يعني كينه كسي در دلتان نباشد. حالا كسي فحش داده، غيبت كرده، ببخشيدش، قرآن يك آيه دارد مي‌گويد اگر مي‌خواهي ببخشمت تو هم مردم را ببخش. آيه‌اش اين است: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ» (نور/22) «وَ لْيَعْفُوا» (عفو كنند همديگر را) «وَ لْيَصْفَحُوا» (باز يعني همديگر را نبينند) بعد مي‌فرمايد «أَ لا تُحِبُّونَ» (آيا دوست نداريد) «أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» (دوست نداريد خدا شما را ببخشد؟ ) اگر دوست داريد خدا شما را ببخشد شما هم مردم را ببخش.
شب قدر مبارك است، هركسي را كه يادتان آمد دعا كنيد. از چيزهايي كه دعا مستجاب مي‌شود اين است كه انسان به چهل نفر دعا كند. قبل از اين كه به خودش دعا كند بگويد خدايا فلان مشكل را از فلاني حل كن، فلاني را شفا بده، فلاني را ببخش. اگر هم به چهل نفر دعا كردي، خدا هم دعاي تو را مستجاب مي‌كند.
حالا شب قدر، نمي‌گويد شب قدر چه شبي است، مي‌گويد شب قدر «إِنَّا أَنْزَلْناهُ»، دو تا «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» داريم يكي سوره قدر يكي سوره دخان. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ». قرآن چه كتابي است قرآن خيلي براي خودش كمال گفته است.
قرآن نور، برهان، عبرت، بينه است. جلسات قرآن الحمدالله در جمهوري اسلامي راه افتاده، حفظ قرآن الحمدالله راه افتاده، صدها نوجوان داريم كه قرآن را حفظ مي‌كنند، صدها هزار نفر را داريم كه يك جزء، دو جزء، ده جزء كمتر، بيشتر حفظ مي‌كنند، تفسير قرآن تكان خورده، البته هنوز راه نيافتاده. ماه رمضان دارد تمام مي‌شود. من نمي‌دانم چه كسي پاي سخنراني‌ام نشسته، خطابم به همه هست. بياييم در هر شهري چند تا جلسه تفسير راه بياندازيم. يك آيه چي مي‌خواهد بگويد؟ در هر شهري يك جلسه تفسير باشد.
يك كاري بكنيم كه حوزه و دانشگاه ما، زن‌هاي خانه دارِ ما با يك مقداري تفسير بياد جلو. نهضت قرآن آموزي، كه همه افراد قرآن‌ رو بخوانند. بعد از قرآن آموزي حفظ قرآن. مرحله سوم بعد از حفظ، تفسير قرآن است. و حالا قسمت مهمش مانده، و آن عمل به قرآن است.
بيننده‌هايي كه شب قدر گوش مي‌دهيد من چند تا دعا مي‌كنم با جان آمين بگوييد. آمين يعني خدايا، كلمه آمين عربيه. فارسي‌اش يعني دعا را قبول كن. بپذير.
خدايا به ابروي قرآن به آبروي كسي كه قرآن را بر او نازل كردي، پيغمبرت، و اهل بيتش و به آبروي آنهايي كه قرآن را تلاوت كردند و اسرارش را فهميدند و عمل كردند و در راه و تبليغ قرآن عمرشان را صرف كردند، خدايا كشور ما را قرآني بفرما.
قرآن را نور فكر ما، نور چشم ما، نور عقل ما، نور زندگي ما، نور مرگ ما، نور قيامت ما، نور تربيت ما، نور اقتصاد ما، نور سياست ما، نور اجتماع ما، نور همسرداري ما، نور تربيت بچه‌هاي ما، قرآن را نور همه چيز ما قرار بده.
خدايا به آبروي قرآن ما را از آنهايي قرار بده كه در قرآن از آنها تعريف كردي.
خدايا روز قيامت پيغمبرت مي‌گويد من از مردم راضي نيستم، قرآن را كنار گذاشتند، قرآن متروك بود، مهجور بود، گاهي وقت‌ها به اسم محرم و صفر كه ايام عزاداري است قرائت‌ها تعطيل بود. آخر مي‌گويد امام حسين نگفته كه قرآن تعطيل، چرا قرائت‌ها تعطيل، در ماه محرم و صفر خدايا ما را از آنهايي قرار نده كه پيغمبر گله مي‌كند، مي‌گويد اينها قرآن را كنار گذاشتند. ما را از آنهايي كه مورد شكايت پيغمبرند قرار نده. خدايا كساني كه ما را با قرآن آشنا كردند با امام صادق و محمد و آل محمد محشور بگردان.
كشور ما، امت ما، رهبر ما، دولت ما، نسل و ناموس ما، مرز و بوم ما، عقايد و افكار ما را در پناه قرآن، اهل بيت پيغمبر حفظ بفرما. آني بين ما و قرآن و اهل بيت پيامبر جدايي نينداز. مزه قرآن را به ما بچشان.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2702

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.