تفسیر سوره حجرات – 10
موضوع: تفسیر سوره حجرات (10)
تاریخ پخش: 07/04/80
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- تفسیره سوره حجرات آیه 5
آیه 5 و 6، سوره «حجرات» را بهش میگویند: سوره آداب، آداب گفتگو، آداب برخورد با پیغمبر، آداب برخورد با مؤمنین، آداب برخورد با آدمهای فاسق و منحرف، سوره مهمی است بسیاری از آقایانی که تفسیر نوشتهاند خیلیها تفسیر سوره حجرات را خصوصی نوشتهاند، بعضی از سورههای قرآن را خط ویژه برایش رفتهاند یعنی ممکن است همه قرآن را تفسیر نکرده اما سوره یوسف را تفسیر نوشته، همه قرآن را تفسیر نکرده اما تفسیر سوره حجرات را نوشته، چون در سوره حجرات مسائلی است که همیشه همه مردم به یک نحوی با آن سر و کار دارند، الآن آیه پنج را می خواهیم برایتان تفسیر کنیم. سوره حجرات جزء 26 آیه 5 مقداری دربارهاش صحبت کردیم میفرماید:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (حجرات/5) در قرآن «صبر و خیر» چند جا با هم آمده، یک چیزی هست توی شعر که میگوید:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند *** که بر اثر صبر نوبت ظفر آید
این را بچه مدرسهای که بودیم در کتابهای ما بود که: صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند که بر اثر صبر نوبت ظفراید. در قرآن «صبر و خیر» چند جا با هم آمده که من خدمتتان میگویم:
2- ازدواج را آسان بگیرید
پس ببینید این دو تا «صبر و خیر» باهم است مثلاً در مورد ازدواج میگوید: افرادی که پول دارند ازدواج کنند افرادی که فقیرند زنان کنیز و اسیر ازدواج کنند بعد میگوید که «وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ» یعنی اگر صبر کنید بهتر است، سعی کنطد یعنی باید با یک زن آزاده ازدواج کنید، حالا مگر زنهای کنیز شوهر نمیخواهند، بردهها آنها را بگیرند، چون ممکن است این را در جنگ گرفته باشند، حالا کنیز، بردهای است که رفتهاند جنگ کند این خانم هم در جبهه بوده است او را گرفتهاند ما نمیدانیم از چه خانوادهای است کجا تربیت شده چه جوری است، چه لقمهای را خورده چه شیری را خورده، چه جوری تربیت شده، حالا تو با هیجان با او ازدواج میکنی، نسل و بچهات آنطور که میخواهی نمیشود بنابراین اگر شهوت به تو فشار آورد و پول نداشتی با آزاد ازدواج کنی، طوری نسیت کنیز را عقد و ازدواج کن ولی باز میگوید: «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ» (نساء/25) این یک آیه که «تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ» مالِ ازدواج، میفرماید: اگر صبر کنی «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ» اینجا هم میگوید: «تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ»
3- از تجملات دوری کنید
باز یک جای دیگر، میگوید: اگر کسی را کشتند، بکشش، زد بزنش، دماغ برید دماغش را ببر، گوش برید، گوشش را ببر، یعنی عدالت میتوانی انتقام بگیری بعد میگوید:
«وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرینَ» (نحل/126) اگر صبر کنید، تحمل کنید، اگر ببخشیدش، «وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرینَ» پس ببینید «تَصْبِرُوا خَیْرٌ»، «صَبَرُوا خَیْراً » سه جای قرآن صبر و خیر همراه هم آمده و این اصل است.
از همه بانکها وام میگیری که خانهات را تمام کنی، یک اطاق را گچ و خاک کن برو بنشین بهتر از این است که وام بگیری، هی بهره برو بده، این مو، طناب شود و خفهات کند. چه دلیلی دارد که در پذیرایی چند رقم غذا درست میکنیم، غذا را ساده بگیرید «خَیْراً لَکُمْ» یکسری توقعات و یکسری بریز و بپاشها، بنایی ما خیلی وقتها به خاطر اینکه عجله میکنیم خودمان را به آب و آتش میزنیم، هر کس صبر کند «خَیْراً لَکُمْ» یکی از اصولی که قرآن به ما میدهد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
در قرآن کلمه «صبر و خیر» به هم چسبیده مثل دو تا گوشواره، اینها با هم است»
باز در سوره قصص داریم که: قارون وقتی داشت راه میرفت، خوب اسکورت و دنگ و فنگ و پس و پیش بروید، قارون پولداری بود که آنقدر گنج داشت که دسته کلیدش را چند نفر همراهش میبردند آیه قرآن میگوید: « مفتاح » مفتاح یعنی کلید، مفتاح کلیدهای گنجهای قارون را «لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَه أُولِی الْقُوَّهِ» (قصص/76) گروه قوی دسته کلید میکشید.
قارون با یک تشکیلاتی میرفت یک عدهای گفتند: های حظّ بزرگ مالِ او است. «إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ» (قصص/79) کیف میکند قارون با این پولها و دنگ و فنگش، ولی قرآن میگوید که:
افرادی که اهل علم بودند گفتند: بابا اینها دنیاست یک بار مصرف است بیست سال مصرف چهل سال مصرف است به فکر ابدی باش.
یه وقت یک مشت از این ورزشکارها میخواستند بروند خارج، قبل از اینکه بروند خارج با هم یک ملاقاتی داشتیم توی دفتر نهضت سواد آموزی، گفتم اگر شما قهرمان دنیا شوید چند سال گُل میکنید ده سال گفتم اگر شما قهرمان هم بشوید یک بار مصرف هستند منتهی میشود در کنار یک بار مصرف بودن آن کمالاتی که عمری میماند از دست ندهیم مثلاً برای اینکه به یک لذت پنج ساله برسد پنجاه سال حیثیت خود را از بین میبرد، آبرو عزت، علم و تقوا، استعداد، اخلاق، تمام کمالاتش را زیر پا میگذارد.
من گاهی میبینم توی ورزشها یا این گروه برنده میشود یا آن گروه با اینکه هر دو بچه ایرانند و هر دو مسلمان هستند در یک کشور در یک وطن، با یک فرهنگ، در یک نظام، خوب یک بار این برنده میشود او میبازد و یک دفعه او میبرد این میبازد، یک بار این بهایش او پایین بعد میآیند شیشه ماشین بشکنند. کلماتی به هم میگویند، این توجه ندارد که گل زدن لحظهای بود ولی این کلمهای که از دهن تو درمیآید عزّت جوانی و انسانی و کمالات تو را از بین میبرد و شما را از انسانیّت خارج و به صورت یک انسان عوضی درمیآورد. حیف تو.
آیه بعد میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ» (حجرات/6)
«یا أَیُّهَا الَّذینَ» چه آیهای است، تمام دنیا را دور خود میچرخاند خواهش میکنم این آیه را همه ایرانیها حفظ کنید، کوچولوست ولی سرنوشت ساز است. آیه ششم خیلی مهم است تقاضای من این است که این آیه را حفظ کنید. قرآن میفرماید ببخشید یا:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ»، «إِنْ» یعنی اگر «جاءَکُمْ» اگر به سراغ شما آمد «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ» اگر فاسقی به سراغ شما آمد «بِنَبَإٍ» یک خبری را آورد «فَتَبَیَّنُوا»، «تبین» تحقیق کنید اگر فاسق خبر آورد تحقیق کنید.
تمام خبرگزاریهای کره زمین رادیو فلان، رادیو فلان، همه رادیوها، همه اخبار در خودِ ایران روزنامهها، نویسندهها، خبرگزاریها، قرآن میگوید: یک خط کش دستت باشد این آقایی که خبر نقل میکند فاسق است یا عادل، اگر فاسق است خبرش را قبول نکن، ممکن است فاسق حرف راست بزند، تحقیق کن ف تحقیق، زودباوری نباشد، رو حساب خبرها و خبرهای دروغ چه چیزهایی هست که حالا من یک خوردهاش را برای شما میگویم، اول یک قصّه برایتان بگویم:
4- ماجرای ولید و شأن نزول آیه
پیغمبر اسلام(ص) ولیدبن عقبه را برای جمع آوری زکات فرستاد به قبیله بنی المصطلق گفت برو سراغ فلان قبیله و زکات بگیر و بیاور، مردم وقتی دیدند نماینده پیامبر میاید آمدند بیرون شهر استقبال، ایشون چون قبلاً با اینها درگیر بود فکر کرد آمدند او را گرفته و بکشند دَر رفت، و گفت یا رسول الله مردم راهپیمایی کردند که مرا بگیرند و اینها قصد کشتن مرا داشتند، مردم هم عصبانی و نزدیک بود یک حادثهای رُخ بدهد آیه نازل شد که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» فاسق خبر آورد تحقیق کنید.
یعنی ولید آدم فاسقی خبرش را تحقیق کنید. بعد پیامبر(ص) افرادی را فرستاد برای گزارشگری، رفتند گفتند مردم خیلی باوفا دارند، نماز میخوانند، اذان میگویند، آمدهاند استقبال این خودش کج فکر کرده بود. خودش، آخه یک وقتی ما یک چیزی را کج میبینیم و کج قضاوت میکنیم.
قضیه لیوان یادتان نرود، یک کسی آمد دکان لیوان فروشی، لیوان فروش لیوانها را دمر چیده بود. گفت آقای لیوان فروش این لیوان شما چرا دَرَش بسته است. بعد بلند کرد و گفت: اِ تِهِش هم سوراخ است، گفت آقا لیوان را از اینطرف بگیر، اشکال شما رفع میشود بسیاری از اشکالها که به خدا میگیریم همینطور است میگوییمای خدا، چرا زلزله شد، چرا عقرب آمد چرا سیل آمد، چرا خشکسالی شد چرا مریض شد، چرا فلانی سرنگون شد، چرا فلانی عزیز و فلانی ذلیل شد. نگو چرا چرا لیوان را از اینور بگیر هان، هان، این کار را کردی ذلیل شدی اینکار را کردی عزیژ شدی کسی که تکبّر کند خدا او را ذلیلش کند حدیث داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «إِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ» (کافی/ج2/ص122) کسی که تکبّر کند، باد کند، مردم را تحقیر کند خدا ذلیلش میکند. هر کسی به مردم تواضع کند خدا او را بزرگش میکند « هرگز نخورد آب زمینی که بلند است » زمینهای بلند آب نمیخورد، آدم بلند پرواز…
اگر فاسق خبری را آورد تحقیق کنید، خوب حالا سؤال:
اینکه فاسق است فسقش برای حدث زدن نبود، اینکه اینها آمدهاند استقبال آمدهاند مرا بگیرند بکشند، این فسق «ولید» به خاطر حدثش نبود، چون یک حدث چیز نیست این به خاطر مسائل دیگری بود. حالا نکات:
5- درسهایی که از آیه میآموزیم
اول درسهایی که از این آیه میگیریم:
1- اول از «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» درس میگیریم. پیام «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» از هر کسی خواستی کار بکش محترمانه صدایش بزن. خدا چون میخواهد مسؤولیتی بدهد، مسؤولیت تحقیق بروید تحقِق کنید مؤدب صدا میزند «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» به هر کسی دستور میدهید او را محترمانه صدا بزنید.
2- اگر ایمان دارید نباید زود باور باشید: بسیاری از بچههای ما روی سادگی گول خوردند. چه جوانهایی را ما اول انقلاب دادیم سنّ شما بودند به چه شعارهایی گول خوردند. حالا چون شماها بیست سال است ازش گذشته من این روضه را حدود هیجده سال پیش خواندهام که بعضی از شماها نبودید من این روضه را میخوانم.
داشتم راه میرفتم روزی نبود که گروهکها خیلی فعالیّت میکردند، هر کسی اول انقلاب اعلام موجودیّت میکرد یک اعلامیه هم چاپ میکرد ما هم داشتیم مشهد میرفتیم یک اعلامیه آن را هم دستِ ما دادند، سابقه تلویزیونی داشتم چون من از اول انقلاب رفتم توی تلویزیون. یک دو سالی از تلویزیون ما گذشته بود مشهور شده بودم گروهکها هم بودند یکیاش را به ما دادگفت دادم به قرائتی، دیدم چند جمله نوشته، نوشته که، ما خواهان حق بیمه و مرخصی برای کارگران هستیم، خیلی خوب گوش بدهید ما خواهان حق آزادی برای کارگران هستیم خیلی خوب ما خواهان حق شرکت در سود برای کارگران هستیم خیلی خوب ما خواهان عدالت اجتماعی برای کارگران هستیم خیلی شعار قشنگی است حالا این اعلامیه را دست من دادند و خوب من که معلّم قرآن هستم با قرآن متر میکنم بُردم توی قرآن دیدم کلمه رفاه در قرآن نیست اما در نهج البلاغه هست.
حضرت امیر(ع) میفرماید: ای کسی رفتی زکات بگیری، آخه زکات بر شتر و گاو و گوسفند هم زکات است، مثلاً هر چهل گوسفند یکی از آنها زکات است، شتر فلان نصاب دارد، حدّ دارد میگوید: مثلاً اگر از مشهد رفتی نیشابور یا از تبریز رفتی یا از شیراز رفتی جهرم زکات بیاوری در راه رفاه به آنها بده، خستهشان نکن جمله این است در نهج البلاغه:
«وَ لْیُرَفِّهْ عَلَى اللَّاغِبِ» (نهجالبلاغه/مه 25) یرفّه، یرفّه، یرفّه، رفاه، لاغب، لغوب: خسته، به حیوانهای خسته رفاه بده.
این آقا میگفت ما خواهان رفاه برای کارگران، بابا کارگران انسان هستند، آن رفاهی که تو برای انسان میخواهی حضرت علی(ع) برای حیوانها خواسته، یعنی چیزی را که تو فکر میکنی برای انسان است در نهج البلاغه برای حیوان هاست، انسان که ولی خداست، کارگر که عزیز است. امام خمینی(ره) فرمود: خدا هم کارگر است. کارگر که شریف و عزیز است، حیوان را اسلام گفته به او رفاه بده.
(حدیث) یک کسی سوار حیوان نشسته بود حرف میزد، حضرت فرمود: بیا پایین شما میخواهی بروی سوار شو و برو ولی اگر میخواهی اختلاط کنی بیا پایین، حق نداری بیش از وزنش بار بارَش کنی، حق نداری دُمَش را بکشی حق نداری نمیدونم اگر خواست به سمت آب و علفی برود افسارش را بکشی، حق نداری زنگوله سرش کرده او را اذیت کند گوشش را حق نداری به گوشش بزنی حق نداری سیلی به صورتش بزنی، حق نداری شیر بدوشی و ناخن داشته باشی و او را اذیّت کند، حق نداری شیر را تا آخر دوشیده چیزی از آن برای گوسالهاش نماند.
چی دارم میگویم: شعارها زیباست اما آدم، یک چیزی برایتان بگویم: کسانی که گول میخوردند فکر نکنند حرف مهم است طرف پوک است یعنی وقتی درخت خشک است طرف با یک کبریت یک جنگل آتش میگیرد فکر نکنید گوگرد مهمّ است. گوگرد چیزی نبود درخت خشک بود، افرادی که با یک فیلم منقلب میشوند با خواندن یک مقاله عوض میشوند، با یک شبهه زیر و رو میشوند، آدمهایی که با یک شبهه، یک فیلم با یک مقاله و یک شعار زیر و رو میشوند فکر نکنند این پوک است با یک ذرّه گوگرد، و به همین خاطر همه ما باید شماره تلفن داشته باشیم هر جوان مسلمانی واجب است برای حفظ خودش یک شماره تلفن یک دانشمند داشته باشد. لازم نیست برود خانهاش یک شماره تلفن داشته باشد که اگر فردا گفتند اَلو آقا فلانمی چنین کرده اَلوُ سلام من یک جوانی هستم یک کسی یک همچنین اشکالی کرده است جوابش را توی تلفن به من بده نمیخواهم بگویم من کی هستم خانهات هم نمیآیم اصلاً ممکن است بگویی من با شما خیلی هم آشنا نیستم ولی چون یک همچنین شبههای شده، من به عنوان یک کارشناس از شما سؤال میکنم جوابش را به من بده اگر این شماره تلفن را نداشته باشید، اطلاعات که نداریم، دشمن هم که سمپاشی میکند، شما هم که جواب را نمیتوانی بدهی، بعد تلفن اسلام شناس را هم نداری، گول خوردن، میکروب قوی و بدن ضعیف، پزشک هم نیست، میکروبِ قوی، بدنِ ضعیف، نبود آمپول و پزشک، قهراً مریضی هست.
اگر فاسق خبری را آورد تحقیق کنید و بدون بررسی اقدام نکنید، هر خبری نیاز به تأخیر ندارد. کلمه «نبأ» نیست من، میگوید «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ» من حالا اینجا حرف دارم که وقتم تمام شد یکی «جاءَکُمْ» یعنی آنها سراغ شما میآیند، اونها سراغ شما میآیند، فاسق کیست؟ راجع به فاسق ما صحبت داریم با هم، «نبأ» چیست، «تَبَیَّنُوا» هم راجع به هر کدام از این کلمات حرف داریم، اجمالاً در این جلسه هر خبری را از هر کسی گوش ندهید، اگر خبر مهم، چون «نبأ» به معنای خبر مهم است. بعضی از خبرها سرنوشت ساز و مهم است، خبرهای مهم و مفید را میگویند: «نبأ» نگفته «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِخبر» گفته «نبأ» در این خبرها باید تحقیق کرد، راجع به اینکه چگونه تحقیق کنیم و فاسق را چگونه بشناسیم، برخوردمان چگونه باشد انشاءالله. درجلسات بعد صحبت خواهیم کرد. منتها با این خبرهای فاسق چه حوادث تلخ اخلاقی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی راه ننداختند اگر جامعه ما به آیه عمل کند بسیاری از فتنهها جلوش گرفته میشود.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»