دعای مکارم الاخلاق – 11، شهادت باطل
موضوع: دعای مکارم الاخلاق – 11، شهادت باطل
تاریخ پخش: 79/02/01
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
«وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِی مِنْ لَفْظَهِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَهِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ»
بحث ما درباره تفسیر دعای مکارم الاخلاق بود که امام سجاد(ع) چی را به جای چی از خداوندمی خواهد:
1- «لَفْظَهِ فُحْشٍ» بد زبانی، 2- «هُجْرٍ» طرد کردن، نسبت هزیان دادن، 3- «أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ» آبروریزی، 4- «أَوْ شَهَادَهِ بَاطِلٍ» گواهی به نا حق، 5- «أَوِ اغْتِیَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ» غیبت مؤمن، 6- «أَوِ اغْتِیَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ» حرفهای زننده به حاضرین، «وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ»(صحیفه،ص98) و آنچه شبیه به اینهاست.
به جای اینها: 1- «نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَکَ» (صحیفه،ص98) گفتار به حمد برای تو و ثنا مثل کلید از یک طرف باز و از یک طرف قفل میکند. استفاده بهینه مگر آب به صورت نمیریزی قصد وضو کن، بگویی مرسی بگو خداوند تو را حفظ کند. این کلمه دعاست، نوزاد دار شده٬ هدیه کتاب کودک فلسفی را ببر که دهها سال بماند، بخواند و شیوه تربیت بچه را هم یاد بگیرد.
1- علاقهها و کینهها دو عامل بیرون راندن انسان از عدالت
اما شهادت باطل و یا گواهی به حق
در این رابطه دو آیه داریم در قرآن مثل هم، البته حرفهای ما که مثل هم است نکته ندارد، چه پلو عدس و چه عدس پلو، باری ندارد. ولی در قرآن جابجایی کلمات نکته دارد.
در یک جا میفرماید:
»یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا« (انعام/8)
و در جای دیگر میفرماید:
»یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِکُم« (نساء/135) البته جابجایی این کلمات نکتهای دارد. گرچه کلمات تکراری است.
سؤال: فرق در این جابجایی چیست؟
جواب: انسان زمانی که میخواهد گواهی بدهد دو چیز انسان را از عدالت بیرون میبرد و از حق منحرف میشود
الف: علاقهها ب: کینه ها
یک آیه میفرماید علاقه تو را منحرف نکند و یک آیه میفرماید کینه تو را منحرف نسازد شهادت به عدل و عدالت بدهید و کینهها و خورده حسابها شما را از شهادت به حق باز ندارد.
این آیه اول که: بغضها عامل انحراف نشوند
آیه دوم: شهادت برای خدا بده «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِکُم» گر چه بر علیه و ضرر خودتان باشد، بگو من بودم.
زلیخا با همه فتنهها که کرد آخر یک حرف حق زد و گفت من عاشق شده و توطئه کردم و من راه گفتگو راباز و شروع کردم.
بعد میفرماید: «أَوِ الْوالِدَیْن» (نسا/135) و اگر چه بر علیه و ضرر پدر و مادرتان باشد.
معمار است چون از نزدیکان و آشنایان است منزل را خوب قیمت بگذارد یا صبر کن تا مشتری خوب پیدا کنیم. درقیمت گذاری حساب نکنید دشمن است یا خودی. حق را بگو.
2- عدالت شرط ایمان
چند نکته و درس از این آیه:
1- شرط ایمان عدالت است »یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ«(نسا/135) در تقسیم یک بزغاله عادل نیست کبابیها را برای خودش برمی دارد. و پای دیگ امام حسین(ع) ظرف رابیاورید برای فلانی.
از نواب صفوی است که میفرمود: ما دو رقم آبگوشت داریم یکی آب گوشت این همهاش آب است و بعضی آب گووووشت. این گوشتش زیاد است برای آدمها دوست و غیر دوست هم فرق میگذارد. اینطور نباشدامام حسین(ع) برای دین شهید شده
2- عدالت واجب است
کلمه «کُونُوا » باشید٬ امر و واجب است٬ و فرمان میباشد.
3- عدالت همیشگی باشد و شیوه دائمی در همه کارها.
«قوام » نه اینکه گاهی بلکه همیشه مثل «بقال » کسی که کارش سبزی فروشی است. معلم نمره به حق و معمار قیمت گذاری به حق، و در حرف و ورزش و مطالعه و کمک به فقرا و عزاداری و نماز و تقسیم و زن داری و بچه داری همه عادلانه باشد.
4- انگیزه فقط الهی باشد(لله)
یک نفر بود هر کجا غذا میخورد با توجه به نوع غذا و پذیرایی دعا میکرد. اگر معمولی یا متوسط یا خوب٬ در دعاکردن فرق میگذاشت. اگر چند رقم غذا و خورشت بود می گفت یا حمید بحق محمد! . . . دعا بر اساس شکم!
خداوند به سلامت بدارد آیه الله مشکینی را که میفرمود: ما با چند نفر طلبه درس میخواندیم زمان خرج کردن نمیپرسیدیم پول از کیست؟ پولها را یک جا گذاشته بودیم و هر کس هر چه نیاز داشت برمی داشت.
5- شهادت بر اساس عدالت باشد٬ نه خورده حساب و مسایل دیگر.
یکی از مسلمانها در مکه به دست یکی از کفار خیلی اذیت و شکنجه شد، زمانی که مسلمانها به مدینه مهاجرت کردند این مسلمان بود و آن کافر هم مسلمان شده و همراه آمد به مدینه در مدینه آن مسلمان که به دست کافرتازه مسلمان شده اذیت شده بود زد و او را به تلافی کشت٬ آیه نازل شد که زمانی که یکی از مسلمان شد گذشتهها نبایدمورد توجه باشد.
حدیث داریم: «الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ» (بحارالانوار،ج21،ص115) اسلام آوردن گذشتهها را میپوشاند و میبخشد. یعنی بر گذشتهها صلوات. چراغ سبزی است که فکر نکند حال با مسلمان شدن همه چیز را از او تدارک شده میخواهند.
3- هوی و هوس شما را از عدالت منحرف نکند
البته این مسأله درباره کسی که مال مردم را خورده مثل یک ربا خوار که میلیونها از مال مردم، بعد هم توبه کند بگویدقبلیها بخشوده. در ربا توبهای نیست باید مال مردم پرداخت شود بعد در آیه میفرماید: «إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقیراً»(نسا/135) نباید فرقی گذاشته شود. میگوییم فقیر است خانهاش را بیشتر قیمت کن: یا فلانی دختر دارد و 2 پسر بی کار و شوهر از کارافتاده. شما درست قیمت کن. و فقر و غنی نباید در عدالت او تأثیر بگذارد.
حالات انسان در این رابطه:
الف: به سود یا به ضرر فقیر
ب: به سود ثروتمند و ضرر او
به سود فقیر ممنوع است٬ چون به عدالت ضربه میزند اگر میخواهی او را کمک کنی از راه دیگر. به ضرر او هم ممنوع چون استثمار او میشود که چون احتیاج دارد ما به ضرر او راضی شویم و سوءاستفاده کنیم و چون مجبور است طلا وگوشوارهای که هزار تومان میارزد بگوید 10 هزار تومان.
به سود ثروتمند هم ممنوع.
مثل شاگردی که کلاه سر همه گذاشته و گرانفروشی میکند تا استادش پولدار شود.
به ضرر ثروتمند هم ممنوع.
گر چه این خصلت خوب است ولی باز اسلام اجازه نداده و باید طبق عدل رفتار کرد.
روزهای اول انقلاب که بچهها با چوب و چماق سر چهار راهها را کنترل میکردند اگر یک ژیان قراضه بود میگفتند برو بدبخت است. اگر بنز بود می گفتند فلان فلان شده او را بگیرید پدر فلان طاغوتی است برای چراغ قرمز همه باید بایستند حال یا ژیان یا بنز به ما ربطی ندارد
»إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقیراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما«(نسا/135) یعنی حوادث در تو اثر نگذارد و رفته خواستگاری اگر او را تحویل گرفته تعریف و الا میگوید ادب ندارد. گرچه دخترخوب است ولی میخواهد کودتا کند.
اگر عیدی دایی 1000 تومان است خوب و اگر 500 تومان نه
می فرماید: »إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقیراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا« (نسا/135) فقر و غنی در قضاوت شما تأثیر نکند و شما را هوی و هوس از عدالت منحرف نکند.
4- گواهی دهندهی به ناحق همانند کافران قبض روح میشود
باز قرآن درباره شهادت باطل میفرماید: خداوند درباره عباد الرحمن در سوره فرقان شرایطی فرموده یکی:
«وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ« (فرقان/72) (بنده خوب خدا): گواهی به ناحق نمیدهد
«الزور» دروغی است که انسان فکر میکند راست میگوید. و حال اینکه بعضی از دروغها معلوم است. «الزور» و «تزویر» ریشهاش یکی است یعنی: طوری صحنه سازی میکند که انسان فکر میکند راست میگوید و باورش میآید.
درباره شهادت به ناحق داریم که در قیامت «تجب له النار»: آتش بر او واجب میشود
حدیث: رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود:
الف: حاکم جائر و ستمگر
ب: و کسی که مال یتیم را به زور میخورد
ج: و گواهی دهنده به ناحق
هر سه گروه مثل کافران قبض روح میشوند. و جان کندن کافر خیلی سخت است.
از قرائن هم نمیشود گواهی داد که چون دیدم دستش خونی است گفتم لابد فلان است. البته یک وقت قرائن آنقدرزیاد است که انسان به یقین میرسد. ولی با یک قرینه نمیشود. دودی دیده میگوید کباب میخورند، شاید دود هست و کبابی هم نیست. کیسهاش برآمده پول است شاید هم نباشد. زود قضاوت نکنیم.
در روزنامه نوشته که افرادی که بیرون شهر زندگی میکنند گاهی برای مقابله با دزد سگی در خانه نگهداری میکنند، گفت صاحبخانه برای خرید رفت و برگشت درب را باز کرد و دید سگ پوزهاش خونی است فکر کرد بچهاش را که در خانه بوده دریده فوری کلتش را بیرون آورده و او را کشت آمد داخل منزل دید خیر داستان از این قرار بوده که گرگی وارد منزل شده و این سگ برای دفاع از کودک با او درگیر شده و الان آمده جلو صاحبخانه که دو استخوان به من دادهای در عوض از کودک تو دفاع کردم با ناراحتی آمد بالای سر سگ نشست و دید چشم سگ باز است. بعد در این رابطه مقالهای نوشت که سگ با چشمان بازش به من فهماند که تو چرا زود قضاوت کردی؟
حدیث فرموده: بدترین مجلس، مجلسی و بدترین کس، کسی است که گواهی نا حق داده شود. زمین فلان منطقه میگویند تقصیر فلانی، چرا درس نخوانی فلانی. . . چرا نمرهات ضعیف است معلم ناتوان است نمیگوید من درس نخوانده ام. حدیثهای تندی در این رابطه داریم.
امام سجاد(ع) میخواهد که به عدالت رفتار کند٬ که البته عدالت مربوط به مسلمانی هم نیست.
داستان: دو نفر در جهت آبیاری از پیامبر (ص) قضاوت خواستند، حضرت به نفع یکی حکم کرد. دیگری گفت بله چون از خویشاوندانش بود
آیه آمد: چرا قداستها را میشکنید:
»فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ« (نساء/65) به خدا قسم ایمان ندارند کسانی که میگویند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پارتی بازی میکند.
شخصی دزدی کرده بود. گفتند دستش را قطع نکنید از شخصیتهای مهم است
حضرت (ص) فرمود: والله دخترم زهرا هم دزدی کند دستش را قطع میکنم.
اگر قیمت حقیقی جنس را بگویم مشتری نخواهد خرید، بی دروغ که نمیشود. همه مردم روزیشان با دروغ میرسد؟ رزق هر کسی حلال اندازه گیری شده و کسانی که با دروغ میخواهند برسند، خداوند از حلال کم میگذارد برای آنها. و قیامت هم عقوبت دارد.
خدایا٬ ما را کمک کن که نه آنی و کمتر از آنی نه ظلم کرده و نه کمک ظلم و نه راضی به ظلم دیگران و هر چه از ما ظلم سر زده توفیق جبران رحمت بفرما
خدایا٬ ما را شاهد زور و گواهی به ناحق، و از همه آلودگیها حفظ بفرما
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»