عاقبت نیکو

موضوع: عاقبت نیکو
تاریخ پخش: 78/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

«یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا امیرالمؤمنین یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ» (بحارالانوار/ج‌99/ص‌247) امسال بحث ما شرح دعای مکارم الاخلاق است و این جلسه را بینندگان شب نوزدهم ماه رمضان می‌بینند. سر سفره فرزند امیرالمؤمنین(ع) و امام سجاد(ع) هستیم. به امام سجاد(ع) گفتند: خیلی عبادت می‌کنید در حد خود کشی، جواب فرمود: عبادتهای من کجا و علی(ع) کجا.
1- بهترین عمل در ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِی بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَهِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیَّهِ رُشْدٍ لَا أَشُکُّ فِیهَا» (صحیفه سجادیه/دعاى20). خدایا مرا زنده بدار به هدایتی که آن را تبدیل نکنم مرا در یک خط صالحی قرار بده که او را عوض نکنم. خیلی خوشحال هستم بدون برنامه ریزی این جمله دعا به شب نوزدهم افتاد و شب نوزدهم شبی است که علی بن ابیطالب(ع) فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ» (خصائص‌الائمه/ص‌63) به پروردگار کعبه رستگار شدم. حدود سی سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین(ع) رسول خدا(ص) داشت تعریف ماه رمضان را می‌کرد که روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شب‌هاست، نَفَس در آن ثواب «سُبْحَانَ الله» را دارد. به پیرها احترام و به بچه‌ها رحم کنید اخلاق خوب داشته باشید. سخنرانی که تمام شد، علی(ع) پا شد عرضه داشت: یا رسول الله این ماه رمضان که شما می‌فرمایی بهترین کارچیست؟ فرمود: «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (عیون‌اخبارالرضا/ج‌1/ص‌297) دوری از گناه. علی(ع) نشست. حضرت رسول(ص) گریه کردند. حضرت علی(ع) عرض کردند: یا رسول الله من یک سؤال کردم و شما هم جواب دادید گریه برای چیست؟ حضرت فرمود: یاد این افتادم که در همین ماهی که این قدر فضیلت دارد تو شهید می‌شوی. علی(ع) از هیچ چیز دیگری سؤال نکرد فقط از حضرت سؤال کرد حال که من شهید می‌شوم: «أَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی» (شرح‌نهج‌البلاغه‌ابن‌ابى‌الحدید/ج‌4/ص‌107) دینم سالم می‌ماند، خوش عاقبت هستم؟ امام سجاد هم(ع) در این جمله هدایتی را از خداوند می‌خواهد که به چیز دیگر تبدیل نشود. هستند افرادی که به مرور زمان فکرشان، خطشان، دوستشان، قیافه‌شان، عوض می‌شود. به این مناسبت این جمله از دعا موضوع صحبت امروز ما: حسن عاقبت است. خیلی بحث خوبی است به شرطی که بینندگان خوب گوش داده و این دعا در رأس همه دعاهایشان باشد.
2- مراحل عاقبت به خیری یا فوز در قرآن
قرآن درباره خوش عاقبتی می‌فرماید: «وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/33) سلامتی بر من باد روزی که متولد شدم و روزی که می‌میرم و روزی که مبعوث می‌شوم. سعادت از آن کسی است که این سه پله را به سلامتی بالا رود. ما کلمه «فُزْتُ» را به رستگاری معنا می‌کنیم ولی با مراجعه به قرآن بینیم به چه مواردی «فوز» تعلق گرفته، و قرآن کجا فرموده: «وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ» (توبه/20). من نگاه کردم خداوند به 18 کمال در قرآن کلمه «فوز» را اطلاق کرده و زمانی که علی(ع) ضربت خورد می‌فرماید: «فُزْتُ» یعنی من به این 18 کمال رسیدم و رستگار شدم. «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» (توبه/112) بعد می‌فرماید: اینها به فوز رسیدند. «قالَ اللَّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» (مائده/119). «فُزْتُ» را سطحی معنا نکنیم آخر ما بعضی چیزها را سطحی معنی می‌کنیم، مثلا: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» را این طور معنا می‌کنیم: به نام خداوند بخشنده مهربان. مغز «بِسْمِ اللَّهِ» چیست؟ و «باء»، «بِسْمِ اللَّهِ» چه رمزی دارد؟ قرآن به 18 کمال می‌گوید: فوز و حضرت که می‌فرماید: «فُزتُ» یعنی کل این 18 تا پله کمال را من طی کردم. نگاهی به زندگانی افرادی که خوش عاقبت یا بد عاقبت بودند مؤثر است، و انسان مثل رادیوی هفت موج است که کمی زیاد و کم کنی موج عوض می‌کند و به زبان دیگری صحبت می‌کند حال انسان رادیو صد موج است. نگاهش به مقام و پول می‌خورد لحن و حال او عوض می‌شود.
3- بلال و حجر نمونه عاقبت ‌به خیری
در تاریخ بلال را داریم که روی سنگها داغ مکه می‌خواباندند و سنگهای سنگین را هم روی بدنش می‌گذاشتند که تا کفر نگویی و کافر نشوی دست از تو بر نمی‌داریم. اما او هم مرتب به یاد خدا می‌گفت: «احد»، «احد»، خدای یگانه، خدای یگانه. فردای امشب که علی(ع) را با فرق شکافته به خانه و بستر می‌برند حجر بن عدی یکی از یاران آن حضرت با عده‌ای دیگر به عیادت حضرت می‌رود. حضرت با فرق شکافته به حجر می‌فرماید: بعد از من از تو خواهند خواست که از من برائت بجویی چه کار خواهی کرد؟ حجر در جواب حضرت گفت: «و الله یا امیرالمؤمنین لو قطعت بالسیف إربا إربا و أضرم لی النار و ألقیت فیها لأثرت ذلک على البراءه منک» (بحارالانوار/ج‌42/ص‌290) اگر مرا با شمشیر قطعه قطعه کرده و آتش بر من برافروزند، من را در آن بیندازند ولی هرگز دست از تو برنخواهم داشت.
4- چند نمونه از انسانهای عابد بد عاقبت
چه انسانهایی خوش عاقبت و یا بد عاقبت شدند با اینکه شایسته و اهل دعا و نماز و معنویت بودند. به نمونه‌هایی از آن در صدر اسلام اشاره می‌کنیم: ابی سعید خدری می‌گوید: رسول خدا(ص) مشغول تقسیم بیت المال بود که شخصی بنام ذوالخویصره گفت: «یَا رَسُولَ اللَّهِ اعْدِلْ» (اعلام‌الورى/ص‌121) به عدالت رفتار کن. حضرت فرمود: وای بر تو اصلاً کسی از من عادل‌تر هست؟ فردی اجازه خواست تا نسبت به این جسارتی که کرده گردنش را بزند، حضرت فرمود: خیر چنین کاری نکنید. این شخص چنان یارانی خواهد داشت و عبادت‌هایی خواهند کرد که شماها خواهید گفت‌ای کاش ما هم بجای آنها بودیم و عبادت ما ارزش نداریم. البته همین‌ها در مقابل علی(ع) قیام کرده و ایستادگی خواهند کرد و جزو خوارج و مارقین خواهند شد و: «یَمْرُقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ کَمَا یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیَّهِ» (اعلام‌الورى/ص‌121) مثل تیری که از کمان رها شده، اینها از دین رها می‌شوند. و با آن که حالاتی دارند که شبها تا به صبح به عبادت و گریه می‌گذرانند بی دین از دنیا خواهند رفت، در مقابل علی(ع) شمشیر می‌کشند. با دین مُردن آنقدر مهم است که وقتی علی بن ابیطالب(ع) از شهادت خود خبردار می‌شود، نمی‌گوید: چه زمانی و کجا و به دست چه کسی؟ بلکه می‌گوید: (یا رسول الله) با دین می‌میرم یا… ممکن است انسان برای یک حواله پیکان و سکه دینش از بین برود. علی بن ابیطالب(ع) با کمیل از مسجد به طرف خانه می‌رفتند، شنیدند ناله‌ای از خانه‌ای بلند است که: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ» (زمر/9) کسانی که در دل شب ناله زده و از قیامت می‌ترسند. کمیل می‌گوید این مناجات و ناله را که شنیدم در دلم گفتم: چه حالی و چه مناجاتی؟ علی(ع) متوجه فکر من شد و فرمود: کمیل همین آدمی که می‌گویی چه حالی و چه مناجاتی، در جنگ خوارج علیه من رهبر کفار می‌شود و به صورت من علی(ع) شمشیر می‌کشد. ماجرا گذشت در جنگ خوارج حضرت با نوک شمشیر سر کشته‌ها را این طرف و آن طرف می‌کرد، یک وقت فرمود: کمیل بیا، جنازه‌ای را نشان داد و گفت: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ». این همان کسی است که نماز شب خوانده و در مناجات این آیه را تلاوت می‌کرد. چه بسا کسانی عمری بگویند: «یا حجه بن الحسن عجل علی ظهورک»، اما وقتی امام زمان(ع) ظهور کرد، بعد همان‌ها در مقابل حضرت صف آرایی کنند. «وَ مَتِّعْنِی بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ»…
5- استغنای مالی عامل بدعاقبتی
شخصی بود بنام «ثعلبه» که از یاران پیامبر(ص) بوده و در جنگ‌ها هم شرکت داشت، و در نماز جماعت سه نوبت شرکت می‌کرد. آمد به حضرت گفت: یا رسول الله دعا کن مال من زیاد شود. حضرت فرمود: من نگران این هستم که اگر سرمایه دار شوی حقوق محرومین و خمس و مال فقرا را ندهی. گفت: نه من اینچنین نمی‌شوم. و با اصرار از حضرت دعا خواسته و حضرت در حق او دعا فرمودند. اموالش زیاد شده، کم کم داخل مدینه برایش تنگ شد، رفت بیرون مدینه به باغداری و دامداری پرداخت و کم کم او که قبلا دائم جایش در مسجد بود، با مسجد قطع رابطه کرده و فقط جمعه‌ها می‌آمد و بعد از مدتی حتی نماز جمعه هم نمی‌آمد. وقتی نماینده حضرت برای گرفتن زکات رفت، حتی حاضر به پرداخت حقوق واجب خود نشد. قرآن در این باره می‌فرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ» (توبه/76-75) و بعضی از مردم با خدا عهد می‌بندند که اگر خدا از فضلش به من بدهد صدقه داده و کار صالح انجام می‌دهم، همین که خداوند از فضلش به آنها بخشید، بخل می‌ورزند. اگر ماشین داشته باشم افراد را سوار می‌کنم و اگر خانه بزرگ داشته باشم مجلس می‌گیرم و اگر پول داشته باشم به همه وام می‌دهم. در قرآن آیه درباره بد عاقبتی زیاد است. قرآن می‌فرماید: «أَ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ» (آل‌عمران/106) آیا بعد از ایمان آوردن کافر شدید؟ یعنی این اتفاق ممکن است بیفتد. در جای دیگر می‌فرماید: «ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ» (بقره/64) با اینکه شما دین داشتید به دین پشت کردید. در جای دیگر می‌فرماید: «انْقَلَبْتُمْ عَلى‌ أَعْقابِکُمْ» (آل‌عمران/144) برگشتید به عقب (یعنی دست از دین برداشتید). در جای دیگر می‌فرماید: «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» (نساء/137) ایمان داشتند سپس کافر شدند. در جای دیگر می‌فرماید: «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ» (مائده/54) کسی از شما که از دین برگردد و مرتد می‌شود. اینها از قرآن دلیلی است بر آنکه ممکن است انسان در یک سری شرایط تفکرش عوض شود. لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید: «وَ مَتِّعْنِی بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ» خدایا مرا زنده بدار بر هدایتی که تبدیل نشود و من خوش عاقبت باشم.
6- شیطان و بلعم باعورا و سامری نمونه بد عاقبت
شیطان شش هزار سال عبادت کرد. که علی(ع) می‌فرماید: نمیدانیم که آیا سالهای دنیایی بوده یا آخرتی؟ چرا که سال آخرتی یک روزش به اندازه 50 هزار سال دنیایی است. قرآن می‌فرماید: «وَ إِنَّ یَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» (حج/47) یک روزش 50 هزار سال است. اما همین شیطان را خداوند فرمود که انسان را عبادت کن، با یک تکبر و عصیان، شش هزار سال عبادت از بین رفت. بد عاقبت دیگر: درباره «بلعم باعورا» خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ» (اعراف/175). «آتَیْناهُ آیاتِنا»: ما به بلعم باعورا آیات خود را دادیم و او به چیزهایی رسیده بود اما: «فَانْسَلَخَ مِنْها» به مقاماتی رسیده بود اما دست کشید، بعد می‌فرماید: «فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ»: از شیطان پیروی کرد و: «وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ» (اعراف/176) به زمین چسبید و دنبال هوی وهوسش رفت. سامری هم مقام مهمی داشت اما در یک لحظه گوساله‌ای ساخت و مردم را بجای خدا به طرف گوساله دعوت کرد. مردم کوفه، 12 هزار نامه به وفاداری نوشتند بعد پیمان شکستند و بد عاقبت شدند. «وَ طَرِیقَهِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا» و خدایا می‌خواهم راهی بروم که کج و منحرف نشوم. خوب بودن مهم نیست، خوب ماندن مهم است، انقلابی بودن مهم نیست انقلابی ماندن مهم است، آغاز مهم نیست، انجام و فرجام مهم است. در جنگ جمل: یکی شک کرد دید یک طرف علی(ع) و یک طرف طلحه و زبیر و عایشه، هر دو طرف مهم است. علی(ع) فرمود: قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ» (إرشادالقلوب/ج‌2/ص‌296) اول حق را بشناس بعد ببین اهلش کیست. نگو چون آدم خوبی است پس حرفهای او هم درست است، ممکن است حزب اللهی باشد ولی دروغ بگوید و غیبت ‌کند، پس اول راست و دروغ را بشناس بعد هر کسی با هر لباسی دروغ گفت و یا راست گفت، حق را می‌شناسی. نگو چون آقای قرائتی آخوند است پس دروغهای او هم حلال است. وقتی دروغ را شناختی و حرام شد آخوند و کت و شلواری، زن و مرد، شهری و روستایی، با سواد و بی سواد ندارد. «وَ نِیَّهِ رُشْدٍ لَا أَشُکُّ فِیهَا» و خدایا می‌خواهم راهی را بروم که شک و تردید در آن نباشد. نجاشی شاعری بود و برای علی(ع) شعر می‌گفت، در ماه رمضان شراب خورد، دستور داده شد برای نوشیدن شراب 80 ضربه و برای اینکه در ماه رمضان بوده 20 ضربه دیگر و جمعاً صد ضربه شلاق به او زدند، شلاق را خورد و با علی(ع) بد شد. اول شاعری که در غدیر برای علی(ع) شعر گفت، حسان بود او هم علی(ع) را رها کرد. و صهیب تاجری در مکه بود با سرمایه زیاد که مسلمان شد و خواست به مدینه هجرت و به پیامبر(ص) و یارانش بپیوندد، کفار گفتند: سرمایه را در مکه پیدا کرده‌ای ما اجازه نمی‌دهیم به مدینه ببری. تمام اموالش را به عشق اسلام و قرآن و پیامبر(ص) رها کرد و آمد که مردم در وصف او گفتند: «رَبِحَ الْبَیْعُ یَا صُهَیْبُ» (وقعه صفین/ص‌324) او سود کرد و در این معامله پیروز شد. ولی همین صهیب بعد از پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را رها کرد. چه شخصیت‌هایی بودند که به این شکل بد عاقبت شدند. البته اینها دلایلی داشتند که من یک نمونه را می‌گویم.
7- بد عاقبتی منذربن جاروت نماینده علی(ع)
شخصی بود بنام «منذر بن جاروت» او نماینده علی(ع) در منطقه فارس بود در زمان حکومت اسلامی 400 هزار درهم اختلاس کرد. حضرت علی(ع) او را به این جرم عزل و زندان کرد. از زندان فرار کرد آمد بصره. امام حسین(ع) زمانی که می‌رفت کربلا، نامه‌ای نوشت به سلیمان بن زرین در بصره که از مردم بصره دعوت به کمک کند. نامه رسان وقتی آمد به بصره فکر کرد «منذر بن جاروت» که قبلاً نماینده علی(ع) بوده الآن هم علاقه مند اهل بیت(ع) است لذا آمد منزل او، ولی او وقتی از حرکت امام حسین(ع) با خبر شد تصمیم گرفت انتقام حرکتی که علی(ع) در عزل او برای اختلاس کرده بود را از فرزندش امام حسین(ع) بگیرد لذا مردم را تحریک کرده و لشکری را به کربلا برای جنگ با امام حسین(ع) روانه کرد، و لذا به امام حسین(ع) گفتند: مقابله ما با تو «بغضاً لابیک» است، داریم از پدرت انتقام می‌گیریم. پس ممکن است این مسائل بر اثر مسائل سیاسی باشد که یکی رأی بیاورد یا نیاورد یا مسائل اقتصادی باشد که باعث بشود انسان بی دین شود. شب نوزدهم که شب قدر است، غسل دارد و دو رکعت نماز دارد، مثل نماز صبح فقط قل هو الله دارد و بعد از نماز مغرب و عشا خوانده می‌شودو بعد از آن 70 مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْه»، و قرآن سر گرفتن دارد. از شب قدر استفاده کنیم شبی است که اندازه گیری می‌شود امور همه ما، و شب ضربت خوردن علی(ع) است شبی که حضرت رستگار شد. و معلوم نیست که عاقبت ما چه می‌شود که خطر بد دین و بی دین مردن زیاد است. به همدیگر دعا کرده و دلها به همدیگر نزدیک و مهربان کنیم و تا ظرف دل را نشوییم خداوند در آن شیر نمی‌ریزد. با دل کینه‌ای و لیوان کثیف جای رحمت و شیر نیست. همه را ببخشیم و از او راضی شده و با دلی پاک به مسجد رفته و علی بن ابیطالب(ع) را درب خانه خدا شفیع قرار دهیم.
خدایا به آبروی امیرالمؤمنین(ع) دین و دنیا و عاقبت و نسل و کشور و رهبر، دولت و جوانان، آب وخاک و مرز و بوم، عقاید و افکار ما حفظ بفرما. خدایا به آبروی آن حضرت نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین شیعه و بهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده. خدایا به آبروی آن حضرت هرچه را در شب قدر برای اولیاء و به خاطر لیاقتشان مقدر می‌کنی ما را بخشیده و الطافی که برای خوبان مقدر برای ما هم مقدر بفرما. مشکلات فرد و جامعه ما را حل بفرما. منحرفین هدایت، مرضا شفا، مسافرین سفرشان بی خطر، فقرا غنی، توطئه‌ها خنثی و توطئه گران نابود، به بی مسکنها مسکن خوب و به بی همسرها همسر خوب، به بی فرزندها فرزند خوب به کدورتها صفا، مرحمت بفرما. ایمان کامل، بدن سالم، فکر بلند، روح پاک، علم مفید، نیت خالص، عمر با برکت، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت، زندگی با ایمان، مرگ با یقین، سالم زندگی کردن و سالم مردن و قیامت را روز سرافرازی ما قرار بده. تمام دعاهایی که در کره زمین می‌شود مستجاب بفرما، ما را در کارهای خیر عالم شریک و اگر کار ما خیر است همه مؤمنین و مؤمنات را در آن شریک بفرما. کسانی که به گردن ما حق دارند، انبیاء، اولیاء، اوصیاء، ائمه‌ی اطهار، شهدا، علماء، پدران و مادران و مربیان و هرکس در مسلمانی ما اثر داشته و الآن نیست، آنها را با امیرالمؤمنین(ع) محشور، و ما را پاسدار خون‌ها و خدمات آن‌ها قرار بده. روح امام خمینی(ره) و شهدا را از ما راضی و ما را نسبت به انقلاب، کشور و امت خائن قرار نده. به آبروی امیر المؤمنین(ع) همه ما را حسن عاقبت مرحمت بفرما. قلب آقا حضرت مهدی(ع) که میزبان شب قدر است را از ما راضی کن، می‌فرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ» (قدر/4). حدیث داریم فرشته‌ها که شب قدر به زمین می‌آیند خدمت حضرت مهدی(ع) می‌رسند، مهمان، فرشته‌ها و میزبان امشب حضرت مهدی(ع) است. خدایا قلب مطهرش را از همه ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از بهترین یاران و منتظرین و عاشقان و عارفان و زمینه سازان حکومتش قرار بده. طاغوتهای جهان را مثل طاغوت ایران در هم بشکن، آمریکا و اسراییل را روز به روز در دنیا خوارتر بفرما، و شر استکبار از سر مسلمین برطرف بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2565

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.