بهداشت و نماز
موضوع: بهداشت و نماز
تاریخ پخش: 70/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
1- مشخصات یک بسیجی نمونه
بمناسبت هفته بسیج در خدمت برادرانی هستیم که در پایگاههای مقاومت هستند، برادران بسیجی نمونه از سراسر ایران البته همه بسیجهای مخلص نمونه هستند. یک نمونه واقعی روز قیامت معلوم میشود، حالا فعلا با این خط کش که سپاه دارد شما نمونه هستید. حالا تازه شما الآن نمونه هستید آیا تا آخر عمر نمونه خواهید بود، انشاء الله تا آخر عمر نمونه باشید، انشاء الله قیامت هم نمونه باشید. ولی این نمونه بودنها هم موقت است و هم محدود است و هم سرش به خطر است امیدواریم که خداوند به ما توفیق دهد افکار و کردارمان جوری باشد که روز قیامت نمونه باشیم و به قول حدیث «دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً» (کافى/ج1/ص35) روایات داریم بعضیها توی دنیا گمنام هستند هیچ کس نامشان را هم نمیبرد اما توی آسمانها، فرشتهها میگویند فلانی نمونه است «دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً» یعنی در آسمانها با عظمت نامش را یاد میکنند، نامش با عظمت در آسمانها یاد میشود.
حالا برای یک رزمنده نمونه قرآن صفاتی گفته، که این صفات را من میگویم، بعد هم بحثی را تعقیب میکنم که برای همه خوب است، چه بسیجی، چه خواهر و برادر، زن و مرد، کوچک و بزرگ.
بحث عبادات و بهداشت. رابطه بین عبادت و بهداشت. بنابراین حالا به مناسبت هفته بسیج بحثمان این خواهد بود، رزمنده نمونه موضوع اول، موضوع دوم، رابطه بهداشت و نظافت با نماز. دو تا بحث خوبی است.
اما بحث اول، قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» (توبه/111) بحث اول را فعلا دنبال میکنیم، «إِنَّ اللَّهَ» به درستی که خدا «اشْتَرى» مشتری است، میخرد «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ» خداوند از مومنین میخرد، چه چیز را میخرد «أَنْفُسَهُمْ» جانشان را میخرد «وَ أَمْوالَهُمْ» مالشان را میخرد، «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» چند میخرد، به بهشت میخرد «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ» خداوند قطعا خدا «اشْتَرى» مشتری، میخرد از مومنین، خدا از مومنین تحویل میگیرد، جانشان را میگیرد، مالشان را میگیرد، جان و مال را خدا میخرد به بهشت، جان را میگیرد، بهشت میدهد، کسانی که در جبهه شهید شدند یا در راه خدا شهید شدند یا در راه خدا از دنیا رفتند و جان دادن و فدا شدند اینها با خدا معامله کردند، حالا آیا هر کس رفت جبهه؟ میگوید: نه نمونهاش این است: آیه قرآن است «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» (توبه/112) نه هر رزمندهای پهلوی خدا آبرو دارد و نه هر مجاهدی رزمنده و مجاهد را خدا طرف معاملهاش است «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى» هر جنسی در دنیا قابل فروش نیست، میگویند جنس استاندارد، رزمنده استاندارد این است، این تمبر پشت پاکتش بچسبد، اگر این مهر، این مهر استاندارد است، عمری که خدا تحویل میگیرد این است، و اگر نه خدا تحویل نمیگیرد، شما خود که میروی انار و گوجه بخری، اگر رسیده نباشد نمیخری، خدا که جنس آشغال نمیخرد، هر پولی را قبول نمیکند. بعضی آیههای قرآن میگوید که اگر هم که پول دادند قبول نکنید پول لیاقت ندارد «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» (توبه/17) اگر یک مشرک پول فرستاد که مسجد را سنگ مرمر کن، چِکش را برگردان، «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» هر پولی ارزش ندارد، هر نمازی ارزش ندارد «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ» (ماعون/4) قرآن میگوید: وای بر نماز خوانها با نمازشان، بابا نماز خوان است، وای به حالش. گفتند آقا خیلی نمازهای خوبی میخواند فرمود «کَیْفَ عَقْلُهُ» (کافى/ج1/ص24) فکرش چطور است چون ممکن است خیلی عبادت کند ولی خل باشد، بنابراین جنس، جنس استاندارد را خدا میخرد، نمونهاش اینست، «التَّائِبُونَ» توبه اگر لغزشی کرده، لغزش خودش را اینطور نباشد که حالا من رزمنده هستم پس همه کارهایم درست است، شما رزمنده هستی اما کار بیخودی هم کردهای، شما چه حقی داشتی پتوی من را روی خاک انداختی، چه حقی داشتی با ماشین اینطور رانندگی کردی، چه حقی داشتی از اینجا برداشتی دادی اونجا، از اونجا دادی به اینجا. حق و ناحق کردی رزمندهای که غیر از حضور در جبهه اگر هم خلافی کرده زود برگردد، یک دندگی نکند «التَّائِبُونَ» توبه کند، حتما شنیدهاید این حدیث را در جبهه تیر توی سینه یک نفر خورد، افتاد، همه گفتند، برادر عزیزم شهادتت مبارک، رسول اکرم فرمود: ایشان شهید نیست، ا، آقا از یاران شماست تیر خورد، فرمود لباسی که پوشیده حق نداشته بپوشد، این لباس از بیت المال است برداشته پوشیده است.
حضرت موسی گفت خدایا حال برادرم چه جور است، گفتند، خطاب آمد که توی جهنم است، ایشان در جبهه شهید شد، فرمود: پدر و مادرش از آن راضی نبودهاند، عمری نماز خوانده، خط فکریش و سیاسی آن درست نبوده، ولایت نداشته، «التَّائِبُونَ» غیر از رزمندگی، انحرافاتش را درست کند، توبه کند «الْعابِدُونَ» عبد، عابد در پرتو نماز، خودسازی کند، اهل عبادت باشد، «الْحامِدُونَ» خدا را بر دادهها شکر کند، بگوید: خدا را شکر که جوانیم در راهی میشود که تو مصرف میکنی، اصلا عمر، معنای عمر، به کجا میگویند عمارت، عمارت به جایی میگویند که ساخته شده باشد، به خرابه که نمیگویند عمارت، عمر و عمارت و تعمیر میگویند، کفش را تعمیر کن، ساختمان را تعمیر کن، ماشین را تعمیر کن، ببین اینها همه یکی است، عمر، تعمیر، عمارت، استعمار، استعمار، یعنی آباد کردن، منتها از بس که ما میگوییم استعمار، به اسم آباد کردن آمدند خراب کردند، این کلمه استعمار هم پهلوی ما بد شد وگرنه کلمه استعمار، لغتش، لغت خوبی است.
مثل روز سه شنبه، از بس آدم روز سه شنبه پول گم میکند، این کلمه سه شنبه هم پهلویش بد میشود، استعمار کلمهاش خوب است، مثل میگویم، نه اینکه سه شنبه پول گم میکنید، میگویند قرائتی هم گفت سه شنبهها پول گم میکنید، نه اینطور نیست مثل گفتم، استعمار یعنی آباد کردن، این معنایش آبادی است، عمارت به چه میگویند، به جایی میگویند که آباد باشد، تعمیر، یعنی آبادش کن، پس عمر هم باید یک چیزی درونش باشد، آبادی، اگر کسی عمر بکند و خودش و قیامتش را آباد نکند، در واقع عمر نکرده است «الْحامِدُونَ» خدا را شکر که با عمرم خودم را آباد کردم، چه جوری آباد کردی، یک آدم ترسو بودم، در سایه رهبریهای حضرت امام(ره) شجاع شدم.
آدمهای بیسوادی که سر کلاس نشستهاند اینها در واقع دارند خودشان را بازسازی میکنند، اگر بناست بازسازی مناطق جنگی ارزش است و واقعا هم ارزش است، بازسازی انسانها هم یک ارزش است، چون چه فرقی میکند، خانه خراب را بسازیم یا آدم بیسواد را با سواد کنیم، آن هم یک رقم بازسازی است، ببینید، عمر، تعمیر، عمارت، استعمار، این ریشه هایش یک واوی است، خدا را شکر کند، «الْحامِدُونَ»، «السَّائِحُونَ»، پیوسته در حال رفت و آمد در پایگاههای عبادت باشند، سائِحُون، تعبیر شده به اینهایی که مسجد میروند و میآیند، به امید روزی که اول اذان که شد این پایگاههای مقاومت برنامه بریزند، مسجدها را احیا کنند. ستارهها توی آسمان باشد مردم بدوند بسوی مسجد، کشورهای دیگه ورزش صبحگاهی میدوند، زن و شوهری، خیلی از کشورها را دیدم، زن و شوهر توی تاریک و روشن پا میشوند میدوند توی خیابان، منتها میدوند از پارک به پارک، از این طرف خیابان و آن طرف خیابان «السَّائِحُونَ» یعنی پا شود، بدود، از این مرکز حق به آن مرکز حق، از مدرسه به کتابخانه، از کتابخانه به جبهه، از جبهه به مسجد، از مسجد به جبهه، از خانه این عمو به خانه آن عمه، از خانه آن خاله به خانه آن دایی، رفت و آمدهایی که دویدنش جهت داشته باشد، الکی قدم زدن، پست رو و پیش رو نباشد، اگر هم پا میشود پا میشود، به نام حضرت مهدی (عج) پا میشود، مینشیند، برای خدا مینشیند، برای خدا پا میشود، برای خدا نفس میکشد، «السَّائِحُونَ»، سیاحت، حضرت فرمود: سیاحت امت من در رفت و آمد به مسجدها است «الرَّاکِعُونَ» رکوع میکنند، «السَّاجِدُونَ» سجده میکنند، «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ» امر به معروف میکنند، نهی از منکر میکنند، «وَ الْحافِظُونَ»، الحمدلله حدود الهی را حفظ میکنند، نمیگذارند حدود الهی شکسته شود، اگر دیدند در یک منطقه بی حجابی رشد میکند، بسیج وار و با یک برنامه ریزی، با مشورت مسئولین و با پختگی، بدون اینکه سوء استفاده بکند، حالا یا رادیو بی بی سی، یا رادیو اسراییل، یا رادیو آمریکا و یا منافقین داخلی، بدون اینکه، یک برنامه ریزی میکند که حدود الهی حفظ شود، اینها، یعنی یک همچین رزمندهای، رزمنده است.
الآن وقتی میگویند، مدیر عامل نمونه است، دیروز هم یک جایی بودیم، مدیر عاملهای نمونه را، مدیر عاملهای کارخانههای نمونه را تشویق میکردند و لوح میدادند و اینها الآن به مدیر عامل میگویند مدیر عامل نمونه که، کارخانهای که تا پارسال ضرر میزد، امسال سود بدهد این را میگویند شهردار نمونه یعنی خرابهها را گلکاری کند. کوچههای تنگ را توسعه دهد، شهردار نمونه یعنی شهر را زیبا میکند، مدیر عامل نمونه یعنی کارخانه را سودش را بالا میبرد، شما را هم که به عنوان نمونه جمع کردند حالا نمیدانم، معیار نمونه چی است اما قرآن نمونه را این میگوید، میگه اینها نمونه هستند، رزمنده و بسیجی نمونه، پاسدار نمونه، ارتشی نمونه، نیروهای انتظامی نمونه، اصولا قوای مسلحه نمونه اینست که بگوید من پنج سال جبهه بودهام اما ده نفر را بیخود ترساندم، دو تا سیلی بیخود زدم، من بروم افرادی که ترساندم ازشان معذرت بخواهم و آنهایی را که الکی سیلی زدم از آنها معذرت بخواهم، این نمونه است که ضمن اینکه فرمانده قوی است، تا حالا هم توی جبهه بوده در عین حال اجازه نداده که یک سیلی بیخود به یک کس بزند، این نمونه است.
2- رابطه نظافت با نماز
حالا بحث ما که رابطه با نظافت و نماز است، اصولا طهارت از نعمتهای الهی است از اینجا دیگه بحث یک خورده عمومیتر میشود چون اینهایی که پای تلویزیون هستند همه بسیجی نیستند که، ما یک بحثی باید بکنیم که عمومیتر باشد. این چند دقیقه به مناسبت هفته بسیج لازم بود صحبت کنم و شاید هم که کم باشد این مقدار، اما این بحثی که میکنم بحث مفیدی است. هر چی از خدا و پیغمبر است مفید است، اگر دیدید یک جایی فایده ندارد آنها حرفهای من است، طهارت از نعمتهای الهی است چون قرآن میگوید «وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ» (مائده/6) قرآن میفرماید «لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ» کلمه نعمت در کنار کلمه «لِیُطَهِّرَکُمْ» طهارت از نعمت الهی است.
باید بگویم خدا را شکر که برای ما مطهرات قرار داد، ما گاهی یک چیزهایی را ساده میگیریم مثلا میگوییم زمین از مطهرات است. به این آسانی، اصلا زمین یک هنری دارد. زمین خیلی هنر دارد، یک انسان، حالا کشور ما، تهران را حساب کن، حالا مثلا چند میلیون آدم، حالا هفت هشت میلیون آدم، هفت هشت میلیون لیتر آب میریزد در روز حالا آب ظرف شویی، آب صابون، آب دستشویی، آّب مستراح، آبهای ماشین شویی، حیاط شویی، اصولا آبهای کثیفی که در خانهها آب لباس شویی، ظرف شویی، وضو و… هر انسانی چند لیتر… آنوقت اینهمه آب را این خاک تهران حوش میکشد و این خاک مثل اسیدی که چشم را میسوزاند، این خاک میکروبها را میسوزاند، اگر خاک یک همچین هنری نداشت، زندگی برای ما فلج بود، شما چهار تا مرده را بیندازید در هر استخری، آب استخر بدبو میشود، آب استخر بد بو شود، منطقه بد بو میشود، اما میلیونها مرده را این زمین عزیز، در خود جای میدهد و هیچ بو و تعفنی هم، یعنی این خاک یک همچین هنری دارد، خیلی خاک هنر دارد، خداوند اینچنین قرار داده صاف نگوییم که بله خاک از مطهرات است، و معنای آن و مفهوم آن، آن است که اگر شما با کفش نجس راه رفتی روی خاک بعد از مدتی کفشت پاک میشود همین، به این سادگی نیست، ما بحث طهارت که میخواهیم بکنیم، پاکی دو قسم است، موضوع: پاکی، اول: پاکی فکر، فکر پاک، مال پاک، قلب پاک، رحم پاک، نسل پاک، محیط پاک، زبان پاک، چشم پاک، دست پاک، پای پاک مسأله پاکی و طهارت یک مسأله عمومی است، فکر پاک، امیرالمؤمنین در مورد فکر پاک میفرماید که «فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ» (منلایحضرهالفقیه/ج3/ص567) خداوند ایمان را قرار داد برای اینکه «تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ» ایمان خودش از مطهرات است، انسانی که ایمان ندارد. بت پرست است مشرک است، خدا پرست، ماده پرست است. اصولا شرک یک نوع آلودگی است. اعتقادات انحرافی و هر چه ایمان صحیح باشد، ایمان صحیح، داریم، در نهج البلاغه داریم، ایمان باعث میشود که انسان فکرش از آلودگیها پاک شود، قلب پاک، میفرماید «أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ» (احزاب/53) قلوب پاک، در فکرش سوء ظن نداشته باشد، کینه نداشته باشد، عقده نداشته باشد. آدمهای عقدهای آدمهای کینهای، من باهاش قهر نمیکنم، من گفتم یک تا آخر باید بگم یک، من نباید بروم آن باید بیاید، من نباید بگویم او باید بگوید، آدمهای عقدهای، کینهای اینها معلوم میشود قلبشان «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (بقره/10) اینها پاک نیستند مال پاک «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ» (توبه/103) یا رسول الله از مردم زکات بگیر تا مردم را پاک کنی، چه جوری پاک میشوند، آدمی که زکات ندهد، روحش نجس است، یعنی بخیل است، وقتی آمد با دست خودش زکات داد روحش را از بخل پاک میکند، مالش هم پاک میشود، کسانی که خمس ندادند، زکات ندادند، مالشان پاک نیست، مخلوط است، رحم پاک، «ارحام مطهره» اولیا خدا در رحمهای پاک، مطهره لقب ارحام است.
نسل پاک، در قرآن داریم «ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً» (آلعمران/38) نسل پاک، لقمه حرام به بچهمان ندهیم. پیرمردی به امام حسن مجتبی گفت یک خاطره از رسول الله سراغ داری، گفت بله، گفت: بگو، گفت: کوچک بودم زکات آورده بودند من یکی از این خرماهایی که مال زکات بود یا چیز دیگه برداشتم دهانم گذاشتم فرار کردم، پیغمبر دوید از من بگیرد من دویدم و او دوید خیلی دویدم و بالاخره حضرت من را گرفت، فشار داد لب من را، دو سمت لب من را فشار داد، خرما را آورد بیرون و فرمود زکات بر سید حرام است، و نباید لقمه شبه ناک برود در دهان تو، نسل پاک، محیط پاک، آیههایی داریم که اگر در محیطی میبینید آیات خدا «یُسْتَهْزَأُ بِها» (نساء/140) اگر یک جایی نشستید دیدید یک حرفهای غلطی زده میشود باید جلسه را عوض کنید، اگر زورت نمیرسد جلسه را عوض کنی، خودت از آنجا بلند شو برو، اینکه میگویند هجرت از واجبات است، بخاطر اینست که آدم اگر هجرت نکند در محیط ناپاک زندگی میکند گاهی آدم میداند که اگر در این محله و در این اداره و توی این مدرسه و توی این کارخانه باشد بخاطر این جو حاکم و این رفیق و این علاقه و این و این آلوده میشود باید جایش را عوض کند. من اگر توی این خانه مستاجر باشم بخاطر اینکه مهر دختر صاحبخانه در دل من آمده یا مهر پسر صاحبخانه در دل دخترم رفته، من که دختر بزرگ دارم توی این خانه که پسر بزرگ دارد، یا من که پسر بزرگ دارم توی این خانه که دختر بزرگ دارد و این آلودگیها و چشمها، نگران هستم که دیگر محیط خانه، محیط سالمی نیست، ممکن است اینها مسأله دار شوند، قبل از این که «وَ إِنْ خِفْتُمْ» (نساء/3) اگر میترسید که مسأله دار شوند از این محیط برو بیرون، گاهی آدم لازم است خانهاش را عوض کند، گاهی لازم است مدرسهاش را عوض کند، گاهی لازم است شغلش را عوض کند، من توی این شغل نمیتوانم خودم را حفظ کنم، شغلت را عوض کن.
محیط پاک، این که میگویند هجرت کن، بخاطر محیط پاک است اینکه قرآن میگوید «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» (نساء/140) حق نداری با اینها بنشینی، محیط را عوض کن، زبان پاک غیبت کردن مثل خوردن گوشت مرده میماند، چرا گوشت مرده گوشت زنده را بکنی، جاش پر میشود. و چون غیبت آبروی مردم را میریزی، آبرویی که رفت دیگر جاش پر نمیشود، گوشت زنده را بکنی میزند توی دهنت از خودش دفاع میکند. مرده نمیتواند از خودش دفاع کند. اون کسی هم که نیست، پشت سرش حرف میزنی، نیست که از خودش دفاع کند، غیبت کردن تشبیه شده در قرآن، در قرآن مجید خداوند متعال میفرماید: غیبت کردن مثل گوشت مرده خوردن میماند گوشت مرده دو اثر دارد، 1- مرده از خودش دفاع نمیکند او کسی هم که غیبتش را میکنی از خودش دفاع نمیکند چونکه نیست، مرده گوشتن را بکنی جایش پر نمیشود غیبت کردن هم آبروی طرف را میریزد، جایش پر نمیشود، زبان پاک، گناهان زبان، چند جلسه سالهای قبل بحث کردم، حدود هفتاد گناه از این زبان سر میزند، چشم پاک «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (نور/30) به مردها بگو به خانمها، خیره نشوند، نگاه کردی سرت را پایین بینداز، مرد نگاه میکند، خیز نگیرد، زن نگاه میکند خیز نگیرد، چشمش خیز نگیرد یعنی عمیق نگاه نکند، چون بالاخره یک کسی ممکن است بگوید ما خواهر و برادریم، محرم و نامحرمی نداریم، فرقی نمیکند اما خواهر و برادری است، شوخی است، نه خیر بسم الله الرحمن الرحیم، ما خواهر و برادر نیستیم، هی میگوید ما خواهر و برادریم که هر کاری میخواهد بکند، ما خواهر و برادر نیستیم، ما خواهر و برادر ایمانی هستیم اما خواهر و برادریم این یعنی چه؟ این کلمه که خواهر و برادریم میخواهی راه را صاف کنی بری چه کنی؟ ما خواهر و برادریم این کلمات را میگوییم برای اینکه راه را صاف کنیم، قرآن میگوید: «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ» (قیامت/5) انسان میخواهد راه صاف کند، حالا «یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیامَهِ» (قیامت/6) حالا تا قیامت، حالا کی رفته خبر بیاورد، این زیرش میزند تا هر کاری میخواهد بکند مال مردم، ای بابا، از کجاش آورده، مال خودش نیست، چون اگر بگوید مال خودش است باید کلاه شود، میگوید مال خودش نیست تا بلکه بتواند بنشیند، دست پاک امروز روایتی را من دیدم که سؤال کردند چرا وضو واجب شد حضرت فرمود به خاطر اینکه حضرت آدم، در بهشت که رفت خداوند فرمود که چی میخورد، میگویند گندم میخورد مثلا حالا قرآن کلمه گندم را نگفته شما میگویید گندم، حالا گندم شما تعاونی حساب کنید، «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» (بقره/35) البته در تفسیرها گفتهاند که گندم است، حالا گفتهاند گندم نخور.
بالاخره شیطان هم آمد گفت که خدا که گفته نخور برای اینکه اگر نخوری همیشه میمانی و خلاصه این گندم یک کارت سبزی است برای اینکه همیشه اینجا باشی، خدا چون میخواهد بیرونت کند گفته نخور، حالا یک وسوسههایی کرد و آدم هم یک نگاهی به گندم کرد و دستش را دراز کرد و گندم را هم خورد، حضرت فرمود وضو میدانی چرا واجب شد چون چشم افتاد چون صورت افتاد به گندم به نسلش گفت باید صورت هاتان را بشویید، چون با پا رفت سراغ گندم، باید با پا خم شوید، مسح پا بکشید و چون دست دراز کردید باید دستهایتان را هم در وضو بشویید، این یک جریمه ابدی برای نسل بشر یک روایت است،
البته حالا فایده وضو را میگویم، این یک روایت است وضو ابعاد مختلفی دارد وضو مربوط به اسلام نیست ادیان قبل هم وضو داشتهاند، روایتی داریم که حضرت موسی فرمود وضو فلسفهاش چیست؟ حالا پس پاکی یک معنای عمومی است، یکی از دعاهای سحر ماه رمضان، دعا این است، من دیدم بعضیها در قنوتشان هم این دعا را میخوانند «اللّهُمَّ طَهِّر قَلّبِی مِنَ الشِّرْکِ» خدایا قلبم را از شرک پاک کن، و چشمم را از نگاه بد حفظ کن، طهر تطهیر کن، حالا پاکی فکر، قلب، مال، رحم، نسل، محیط، زبان، چشم، پاکی یک چیزی است که گسترده است.
3- اقسام پاکی
پاکی دو رقم داریم، پاکی ظاهری، پاکی معنوی. درباره پاکی ظاهری آیاتی داریم در قرآن مثلا میفرماید که «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ» (بقره/222) ماهی چند روز آمیزش جنسی بین زن و شوهر ممنوع «حَتَّى یَطْهُرْنَ» تا اینکه خانم پاک شود، این پاکی ظاهری است «یَطْهُرْنَ»، «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ» یک پاکی ظاهری داریم «وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ» (انفال/11) باران فرستادیم «لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ» باران فرستادیم تا شما را پاک کند این پاکی ظاهری است «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ» (مدثر/4) لباست را «فَطَهِّرْ» لباست را تمیز کن که در تفسیر امده لباس بلند بود کوتاه بکن لباس بلند هم آن زمان افتخار بوده است، یعنی سرمایه دارها و آنهایی که میخواستند پز بدهند، لباس بلندی میپوشیدند نه بلندی که حالا بلندی که چند مترش روی زمین کشیده میشد، آنوقت پول میدادند به یک کسی آن دم لباسش را در سبد میگذاشت و دنبالش میدوید. این مثلا نشان دهنده… بله خوب «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ»، «وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا» (مائده/6) جنب شدید تطهیر کنید غسل کنید پاکی ظاهری وارد مسجد که میشدند گفتند امام کجا نماز میخواند گفتند بروید آن منطقهای که بوی خوشش بیشتر است امام آنجا دارد نماز میخواند، امروز حدیثش را دیدم، در کافی جلد ششم داریم که از بوی عطر مکانی، آنجا که بوی عطر میداد از آنجا میفهمیدند که آنجا جایگاه نماز امام است باز یک حدیثی را امروز دیدم، رسول اکرم(ص) وارد شدند در مسجد دیدند یک کسی آب دهان انداخته است در مسجد، پیغمبر دید توی مسجد آب دهان انداخته، فوری ایستاد لیف خرما آوردند خود حضرت با دست خودشان مسجد را تمیز کردند، حتی داریم اگر وارد مسجد شدی نجس کردن مسجد حرام است و اگر دیدی مسجد نجس است حق نداری بروی سر نماز، اول پاکی و بعد عبادت، اول نظافت و بعد عبادت.
4- مقام نظافتچی مسجد
یک روز حضرت وارد شد، پرسید یک پیرزنی بود که یک خانمی بود که مسجد را تمیز میکرد چند روز است که نیستش گفتند: آقا مرحوم شد گفت: چرا به من نگفتید، گفتند: شخصیتی نبود که بوق بوق کنیم و نمیدانم تشییع جنازه و پست رو، پیش رو هی یک آدم بدبختی بود. پیغمبر فرمود: بدبخت بود، این مسئول نظافت مسجد بود، بد بخت بود همه شما جمع شوید بروید، تمام جمعیت را پیغمبر برداشت رفت سر خاکش. ایشان درست است پیرزن گمنامی بود اما نظافت چی بود، نظافت چی خیلی محترم است، اگر رسول اکرم در خیابانها راه برود به سوپورها پیش از هر کس دیگری سلام کند، چون اگر اینها نبودند، میکروب من و شما را خورده بود، اصلا اینها حق حیات به گردن ما دارند ما فرهنگمان چپکی است، ما اصلا نمیدونم، ما نه شرقی هستیم نه غربی نه اسلامی یه چیز دیگر هستیم، اخلاق ما هنوز اخلاق اسلامی نیست، اخلاق اسلامی اخلاقی است که «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» (حجرات/13) الآن داریم رو به اسلام میرویم این هست، یعنی الآن افراد مستقیم تو جامعه ما خیلی هاشون محترم هستند، اما باز یک چیزی هست، به علاوه شهرت، اگر متقی باشد و گمنام باشد کسی به حسابش نمیآورد، یک کسی جوکی میگفت، میگفت ما زمان قدیم هی میگفتند فلانی اسم اعظم بلد است میگویند خداوند دارای اسم اعظم است هی میگفتیم اسم اعظم چی چی است؟ میگفتند اسم اعظم چیزی است که به هر کسی میگویی مشکل حل میشود ما نمیفهمیدیم یعنی چه، حالا میفهمیم یعنی چه، اسم اعظم شهرت است، تا بگویند آقای فلانی پشت خط است سلام… بله بله تا فلانی باشد گمنام باشد اصلا کسی گوشی را بر نمیدارد آقا توی جلسه است، البته خودم هم همینطور هستم با کم و زیادش یک خورده، همه ما به یک نحوی گرفتار شدیم، تا نگویند فلانی پشت خط است، گوشی را بر نمیداریم، در را وا نمیکنیم، محلش نمیگذاریم، نانوا به همه نون سوخته میدهد یک کسی که میآید سر شناس است نون خوب میدهد تاکسی نگه نمیدارد این را که میشناسد، تاکسیها حالا اسم اعظمشان اسکناس است، بعضی هاشون اسم اعظم هزاری، صدی، پنجاهی، اسم اعظم هر کسی چی چی که البته جوک میگفت، اسم اعظم، یک اسم مبارکی است منتها ما چون شکمی فکر میکنیم اسم اعظممان اینها میشود، چرا گفتند نماز در سلاخ خانه نخوانید نماز با بهداشت رفیق است. سلاخ خانه جای بهداشتی نیست نماز کنار طویله نخوانید یک کسی رفته مثلا گاوش را بدوشد همان بغل طویله بغل مگسها و کودها روی خاک یا گونی نماز میخواند، نماز کنار طویله نماز در حمام، جایی که چرک و صابون و کوچه، خیابان، مطبخ، مزبله جایی که زباله است، در تمام مراکزی که آلودگی هست نماز مکروه است این به خاطر اینکه نماز رابطه دارد با نظافت، نظافت نماز به همین خاطر گفتند اگر با بوی خوش و عطر زدی رفتی نماز خواندی این یک رکعت هفتاد رکعت است «لَا صَلَاهَ إِلَّا بِطَهُورٍ» (منلایحضرهالفقیه/ج1/ص33) آدم از خواب که بلند میشود اولین کار واجب، چه کاریش بهش واجب است، پس نظافت اولین واجب بر انسان است اولین واجب بر انسان صبح که از خواب پا میشود وضو است، زنده باد دینی که اولین واجبش را نظافت قرار داده، تازه نظافت باطنی و ظاهری شما دستت را میشویی، اروپایی و آمریکایی هم دستش را میشوید شما دستت را میشویی با یاد خدا، قربه علی الله بنابراین هم دستت را از آلودگی پاک میکنی و هم توجهات را به خدا میکنی، یعنی این دو رقم پاکی است دلی که مادی شود، دلی به سمت خدا… ممکن است یک آدم خارجی هم بگوییم، آقاجون آنهایی هم که مسلمان نیستند، وقتی جنب میشوند میروند دوش میگیرند، بله آن هم دوش میگیرد مسلمانها هم دوش میگیرند، اما فرق میکند دوش گرفتن، مسلمان وقتی زیر دوش است ضمن اینکه بدن بی حال خودش را با آب نشاط میدهد چون زیر دوش قصد قربت میکند، غسل میکنم قربت علی الله، توجهاش هم به سمت خداست ولی یک چنین لحظهای که توجهاش به شهوت بود حالا توجهاش به خداست یعنی توجه به شهوت میشود توجه به خدا، بدن بی حال میشود بدن با حال. شهوت هم به قربه علی الله میشود این دو بعدی است یعنی ما دو بال داریم آنها یک بال دارند، ما پیروز هستیم یعنی ما علاوه بر آن اثری که صابون و دوش دارد، داریم ما یک چیزی هم داریم که آنها ندارند «وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ» (نساء/104) در جبهه میگوید آقا ترکش خوردی اون هم ترکش خورده، شهید دادی آن هم کشته داد، جنگ جنگ است اما منتها «وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ» شما یک امیدی به قیامت دارید که آنها ندارند.
اصولا اسلام مادیات و معنویاتش با هم است ادرار کردن یک کار بهداشتی است، در عین حال میگوید مینشینی ادرار میکنی، رو به قبله نباشد، یعنی توجه به قداستها هم داشته باشید، نه یعنی فعلا خودت راحت شوی، راحت شدن تو یک مسأله مادی و رفاهی است اما احترام به مقدسات هم، رو به قبله حرام است. اسلام مادیاتش با توجه هاتش با هم است، غسل میکنی توجه به خدا، ادرار هست رو به قبله نباشد.
اسلام از امتیازاتش این است که همیشه ابعاد مختلفی را در نظر دارد، خوب بهداشت به قدری مهم است که اگر میگویی «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» (فاتحه/5) یادت آمد وضو نداری، نمازت را قطع کن، اگر ادم وقتی ملاقات کسی میرود هر چه شخصیت مهمتر است خودش را بهتر… شما پهلوی من که آمدهاید فقط کت و شلوار پوشیدهاید، اما گر پهلوی یک آدم حسابیتر میخواستید بروید، زلفتان را هم شانه میکردید حسابیتر بود کفشتان را هم واکس میزدید، یعنی هر چه شخصیت مهمتر باشد شما پزتان را بهتر… و ما وقتی نماز میخواهیم بخوانیم باید با بهترین وجه برویم در مسجد، با آب سرد چرا وضو بگیریم، ثوابش سی برابر است، زمستان باشد، لوله آب داغ توش است باشد زمستان است لوله هم آب داغ توش است اما شما با آب سرد وضو بگیر، ثوابش سی برابر است چرا نمیدونم چرا، اما این است که آب سرد اکسیژنش بیشتر است، خیلی اسلام روی بهداشت و نظافت عنایت دارد. میگوید اگر نماز خواندی اگر آب، وضو ضرر دارد خوب تیمم کن و اگر وضو گرفتی و نماز خواندی بعد از نماز متوجه شدی که آب برایت ضرر داشته باز هم باید تیمم کنی و نمازت را از سر بخوانی ضرر زدن اینها دقتهایی است که در اسلام است.
تمام شد وقت، خوب حرفهام مانده، خیلی از آنها مانده خوب آقا شما که میگویید اسلام دین تمیزی است پس این تیمم چی است تیمم هم بهداشتی است میگه اگر آب ضرر دارد تیمم کن، اگر تیمم ضرر داشته باشد که نمیگوید، نمیگوید که آقا از چاه بیفتد توی یک چاه دیگر، اینکه میگوید که اگر آب ضرر دارد تیمم کن از همین فتوا از همین حدیث میفهمیم که خاک، منتها چه خاکی، «صَعیداً طَیِّباً» قرآن میفرماید «فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً» (نساء/43) خاک دلپسند خاک دلپسند، خاک کوچه و بازار نباید باشد.
امیرالمومنین(ع) دیدن یک کسی با خاک کوچه تیمم میکند فرمودند: چرا اینکار را میکنی؟ گفت: خوب آقا میخواهم تیمم کنم، گفت آخه با خاک کوچه، خاک باغچه، اصلا تیمم یعنی قصد کنید. لغت تیمم یعنی قصد کن، برو به سراغ خاک طیب، پیداست که خاک طیب این خاکها نیست که زیر پایمان است. یک تپه بلندی و بسیاری از خانهها یک مقداری خاک خوب میآورند، توی شیشه، آرد میکنند توی شیشه هر وقت میخواهند تیمم کنند با آن خاک تمیز تیمم میکنند، با خاک کوچه و بازار نه، حالا بگذریم که بعضیها خاکهای فرش هاشون را میتکانند آنها را دیگه نمیدونم چه بگویم؟ بله دو رقم است یک وقتی یک کسی زندگیش مثل عشایر است، زندگیش آسفالتی، کنار جادهای، کار یک بیابان است، اصلا خاکی که روی فرش است خاکی است که باد از خیابان میآورد این یک خاک است. یک خاک هم هست که توی خانههای شهری است، که هر ذره خاکش میلیونها میکروب دارد بنابراین فرق میکند. گاهی آدم توی بیابان خاک به لباسش مینشیند و توی چشم و حلقش میرود اما مریض نمیشود چون خاک سالمی است خاک سالم با خاکی که با آشغال قاطی است. حسابش جداست، اروپاییها خیلی کثیف هستند، نگاهشان میکنی سوپر دولوکس خیلی قشنگ پنجاه میلیون جمعیت است. چهل میلیون سگ در خانههایشان است، آنوقت این چهل میلیون سگ چقدر این سگها ادرار دارند و زندگیشان با یک نکبتی است نگاه به کراواتشان نکن، قیافه سوپر دو لوکس کثیف خودشان و سگشان با هم سر یک سفره، کثیف ترین مردم همین سوپردولوکسها هستند، و تمیزترین ما همین مسلمانها هستند اگر به حدیثها عمل کنیم، آخه این هم مهم است جماعت خیلی ثوابش زیاد است، ثواب جماعت اگر از ده تا بیشتر شد، فرشتهها هم نمیتوانند حسابش را بکنند، اینقدر ثواب جماعت زیادتر است در عین حال برای حفظ بهداشت میگوید اگر وارد شدی ادرار داری، برو ادرار کن، وضو بگیر نمازت را فرادی بخوان. بگو آقا من بروم ادرار کنم و تجدید وضو کنم جماعت از دستم میرود این ثواب را از دست بده اما کار خلاف بهداشت نکن.
حالا بعضی از مقدسین ما برای اینکه همیشه با وضو باشند سه ساعت ادرارش را نگه میدارد این خیال میکند… شنیدهاید میگویند خر مقدس، این را شنیده که با وضو بودن خوب است اما دیگر نمیداند که نگه داشتن ادرار ضررش بیشتر است، شنیده که میگویند اسراف حرام است، میگه میدونی پنج تا لقمه دیگه هست، نخوریم اسراف میشود پس بخوریم، بابا آخه این معده، این اسراف نیست به آن فشار میآید پرخوری اسرافش از دور ریختن غذا ضررش بیشتر است این فکر میکند، پنج تا لقمه غذا را دور بریزد، گناه است اما پنچ تا لقمه اضافه بخورد گناه نیست، خدا نکند که آدم بخواهد مذهبی باشد اما سواد نداشته باشد. این قاطی، پاتی میکند.
دیدید بعضیها دو شاخه برق را میزنند توی تلفن، دو شاخه تلفن را میزنند توی برق، قاطی پاتی میکند، اینهایی که میخواهند مذهبی باشند، مایه نداشته باشند، قاطی پاتی میکنند بنابراین حدیث داریم که به بازاریها فرمود: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ» (کافى/ج5/ص150) اول مسأله یاد بگیرید و بعدا بروید در بازار یعنی قاطی پاتی میکنید خوب ببخشید دیگه اسلام خیلی روی بهداشت عنایت دارد چقدر غسل مستحبی دارد مبعث غدیر، شبهای قدر، جمعه، عید قربان، عید هر عیدی اسلام رابطهاش با نظافت خیلی مهم است، ناخنت بلند شود حتما باید زیرش مثل آینه باشد، ناخنت بلند باشد زیرش سیاه باشد، وضو باطل است، با آبی که دیگران وضو گرفتهاند حق نداری وضو بگیری، آب یکبار مصرف باید باشد توی خزینه حق نداری غسل کنی، برای اینکه چند بار مصرف میشود، اسلام میگوید در غسل سه کیلو آب مصرف کن حداقل آدم توی خزینه که نیم کیلو آب هم مصرف نمیکند چون میرود بدن آن خیس میشود مگر چقدر آب به بدن میچسبد، یک لیتر آب هم مصرف نمیشود، اینکه میگوید حداقل سه کیلو آب بریزید این پیداست که میگوید آب باید یکبار مصرف باشد اگر توی حوض وضو بگیریم خوب توی حوض هی آب میریزیم، خوب چند مثقال آب بیشتر به صورت من گرفتار نمیشود این هم چون ریش دارم، اینکه اسلام میگوید ده سیر آب برای وضوت بریز، پیداست آب باید یکبار مصرف باشد دم حوض وضو گرفتن این یکبار مصرف نیست، باید مراعات کنیم خیلی اسلام دقیق است.
خوب حرفهام را جمع کنم، آیهای بود به مناسبت هفته بسیج گفتیم برادران نمونه جمع شدند از همه ایران، بعد گفتیم نمونه دنیا یک پارامتر دارد نمونه آخرت «دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً» (کافى/ج1/ص35) انشاء الله برادران و خواهرانی که در اینجا نمونه شدهاند، انشاء الله همیشه نمونه باشند و در قیامت نمونه باشند، گفتیم قرآن آیه دارد برای رزمندههای نمونه، آیهاش اینست یک توضیحی برای آیه دادیم، بعد ادامه بحث در رابطه با نظافت و نماز نکاتی را گفتیم خدایا به ما توفیق بده آن اسلام نابی را که حضرت اما دم از آن میزد، آن اسلام ناب را بشناسیم درست عمل کنیم خالص به دیگران منتقل کنیم قربه علی الله، خدایا به ما توفیق بده که روز قیامت در محضر شهدا عزیزانی که با هم رفتیم جبهه آنها رفتند و ما برگشتیم، خدایا ما را پهلوی خون آنها شرمنده قرار نده، دستهایی که به خون شهدا، خیانت میکند اگر نا آگاهند، آگاه و اگر میفهمند و خیانت میکنند، دستشان را قطع کن، دستشان را قطع کن، رهبر ما، کشور ما، عقاید ما، نسل ما، ناموس ما، مرز ما، امت ما، حفظ بفرما همینطور که بسیج عزیز ایران، نیروهای مسلح ایران توانستند با هشت سال جنگ عزت ایران را حفظ کنند، خدایا بر عزت نظام ما روز به روز بیفزا، همینطور که آمریکا را در ایران خوار کردی در جهان خوار کن، راه کربلا، راه مکه را برای علاقمندها برای همه باز بفرما، اموات ما را بیامرز.
خوب برادرها، پایگاههای مقاومت مساجد دو تا تقاضا دارم، یک توی جماعت مسجد شرکت کنید، غلط است بسیج توی مسجد باشد آقا هم سر نماز باشد بسیج توی اتاق خودش باشد، بسیج، بسیج نیست چون بسیج گفته است «الْعابِدُونَ» یعنی عبادت کند، «الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ» اگر پایگاههای مقاومت وقت نماز، اقتدا نکند، نصف این آیه را عمل کردهاند، یعنی رزمنده ناقص هستند تا گفتند: «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ»، تعطیل هر که هر کجا است شرکت در نمازها یک در نماز جمعه با شکوه شرکت کنید، امام صادق فرمود: ظهر که میشود و مغرب که میشود چنان بدوید در مسجد که مردم بگویند؛ اوه، اینها شیعه هستند، چه جوری میدوند مسجد اینها شیعه هستند، و متاسفانه الآن بازار ما، خیابان ما اذان مغرب میشود هیچ بویی از خواست امام صادق نیست اگر قرار باشد تحولی شود، شماها پیش قدم هستید، شما در جنگ پیش قدم بودید در همه کارها باید پیش قدم باشید،
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»