نعمت رهبری معصوم

موضوع بحث: نعمت رهبری معصوم
تاریخ پخش: 11/6/61

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

«الحمد للّه رب العالمین و صل اللّه علی سیدنا و نبیّنا محمّد و علی اهل بیته و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین»

از کنار عید قربان و عید غدیر عبور کرده‌ایم و این بحث را یکی دو شب بعد از عید غدیر گوش می‌دهید. من مقداری راجع به یکی از آیه‌هایی که مربوط به مسئله‌ی غدیر است، بحث می‌کنم. قرآن 114 سوره دارد. این چیزی است که هر مسلمانی باید آن را بداند. اگر شما بخواهی استخدام شوی، از شما می‌پرسند که تعداد سوره‌های قرآن چقدراست؟
1- اهمیت توجه به تغذیه در آیات و روایات
آخرین سوره‌ای که نازل شد سوره‌ی مائده است. این سوره تقریباً 2 ماه به فوت پیامبر نازل شد. ولی پیامبر این را سوره‌ی پنجم قرار داد. حال دلیلش را می‌گویم. در آخرین سوره چه نازل شد؟ آیه‌ی سوم یک مسئله‌ای دارد. می‌فرماید: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطیحَهُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ»(مائده/3) «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ» برشما حرام شده است. چه چیز حرام شده است؟ «دم» به معنی خون است. «الدم لحم الخنزیر» یعنی گوشت و خون خوک حرام است. «خنزیر» به معنی خوک است. «لحم» به معنی گوشت است. گوشت خوک حرام است. چون اسلام می‌گوید: دین ما جامع است و باید در همه مسائل نظر داشته باشد. یکی از مسائل مسئله خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها است و دیگری مسئله‌ی نظافت و بهداشت است. اسلام در تمام غذاها نظر دارد. در خوردن چیزهایی مثل: خرما، انگور، کشمش، انار، کاهو بسیار سفارش می‌کند. می‌گوید: کاهو خون را صاف می‌کند. می‌گوید: انار را با هسته‌اش بخور. کتابی به نام «اطعمه و اشربه» داریم که حدود 700 یا 800 روایت و حدیث در مورد خوردن و آشامیدن دارد.
درباره‌ی خوردنی‌ها روایات بسیاری داریم. حالا نگویید: چرا اسلام این همه برای شکم ارزش قائل است. چون مسئله تغذیه خیلی اثر می‌گذارد. می‌گوید: دعایم مستجاب نمی‌شود. می‌گوییم: وضع غذای شما خراب است. می‌گوید: در مناجات‌ها اشکم جاری نمی‌شود، می‌گویم: وضع غذای شما خراب است. می‌گوید: چه کنم بی رحم شده‌ام؟ می‌گویم: وضع غذای شما خراب است. می‌گوید: در آمیزش جنسی بچه‌ام مشکل پیدا کرد و فلج شد. می‌گویم: شبی که می‌خواستی آمیزش کنی وضع غذای شما خراب بوده است. غذا اثر دارد و اسلام روی این مسئولیت اهمیت قائل است. حرام است که گوشت مرده را بخوریم.
2- ذبح اسلامی در حلال بودن شرط است
چگونه بفهمیم که این گوشت است؟ اگر ذبح اسلامی نباشد مرده است. ذبح اسلامی چگونه است؟ باید چهار رگ گوسفند بریده شود. این که می‌گویم: چهار رگ، دو رگ است. یک رگ این طرف است و رگ دیگر آن طرف است. این را چهار رگ می‌گوییم. چرا؟ چون علاوه بر دو رگ، مری و نای نیز دارد. نام این دو را نیز رگ گذاشته‌اند. این چهار مورد باید بریده شود. البته باید با آهن بریده شود. دستورهای بریدن و سربریدن خیلی دقیق است. خود قصاب‌ها هم باید مراعات کنند. حتما باید با آهن باشد تا حیوان زجرکش نشود. حیوان را روبروی حیوان دیگر ذبح نکنند. قبلاً حیوان را آب بدهند. با نام خدا و بسم الله باشد. حیوانی که خفه شود و مرده باشد، خوردنش حرام است. «الْمُنْخَنِقَهُ» یعنی حیوانی که خفه شده است. «الْمَوْقُوذَه» حیوانی که بر اثر کتک بمیرد. گوشت او نیز حرام است. «الْمُتَرَدِّیَه» حیوانی که پرت شود و بمیرد. حیوانی که در چاه بیفتد و یا از کوه پرت شود نیز گوشتش حرام است. «النَّطیحَهُ» حیوانی که شاخ بخورد و بمیرد نیز حرام است. «وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ» حیوانی که گرگ آن را بدرد، حرام است. این‌ها همه حرام هستند.
قرآن در چهار سوره فرموده است که خوردن گوشت با شرایطی که گفتیم حرام است:
1- سوره بقره 2- سوره انعام 3- سوره نحل 4- سوره مائده
شما در چهار جای قرآن این آیه را می‌خوانید. «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ» خداوند دو بار در سوره‌های مکی بقره و انعام فرموده است که گوشت مرده را نخورید. دو بار هم در سوره‌های مدنی نحل و مائده فرموده که نخورید. در ادامه می‌فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»(مائده/3) یعنی امروز دین کامل است. امروز نعمت هاتمام است. امروز خدا از دین شما راضی است. «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ»(مائده/3) امروز کفار مأیوس هستند. افرادی که دیر تلویزیون را روشن کرده‌اند، از این جا گوش کنند. قرآن چهار بار گفته است که گوشت و خون خوک مرده را نخورید. بعد گفته است که آدم‌های مضطر، آدم‌هایی که از گرسنگی در حال مرگ هستند، آن‌ها این گوشت را بخورند. خوردن این گوشت برای آدم مضطر حلال است. خداوند در سوره مائده گفته است که گوشت مرده را نخورید. بعد گفته است که مردم مضطر بخورند.
3- چرا آیه اکمال دین به دنبال حرام بودن گوشت مردار و خوک آمده است؟
سؤال من این است که چرا خداوند در چهار جا فرموده است که گوشت و خون خوک مرده را نخورید اما مضطر بخورد؟ بین نخورید و بخورید یک مسئله‌ای هست که می‌گوید: امروز دین شما کامل شد. امروز خدا راضی شد. امروز نعمت‌ها تمام شد. امروز کفار از شما مأیوس شدند. دیگر نمی‌توانند به شما ضرر بزنند. این قسمت چیست؟ این مطلب در این آیه مناسب نیست. اگر می‌خواهد مسئله بگوید فرم مسئله این است. گاهی اوقات یک قسمت وصله ناهمرنگی است. اگر کت و شلوار کسی سیاه باشد به او اشکال وارد نمی‌کنید. اگر روی سر کسی مو باشد به او اشکال نمی‌گیرید. چون سر جای روییدن مو است اما اگر کسی روی پیشانیش مو در بیاید، هرکس به او برسد می‌گوید: تکان نخور! چون جای این مو این جا نیست و همه می‌خواهند آن را بردارند.
این قسمت آیه نیز مثل موی روی پیشانی است که جایش این جا نیست. گوشت خوک نخورید. فقط کسانی که مضطر هستند از آن بخورند. این معلوم است. امروز تمام کفار از شما مأیوس شدند. این چه ارتباطی با گوشت خوک دارد؟ امروز خدا از شما راضی است. گفتم: خون و گوشت خوک را نخور. امروز دین خدا کامل شد. مگر کامل شدن دین ما به گوشت خوک مربوط بود. امروزی‌ها نعمت تمام شد. مگر نعمت‌های خدا به این مطلب بستگی داشت؟ اگر کسی یک تابلوی 2 متر در 2 متر نئونی را با قیمت 40 هزار تومان به جایی بزند، هرکس این را ببیند می‌پرسد این برای چیست؟ می‌گوید: برای دکان ذغال فروشی نیست. ذغال فروش تابلوی نئون نمی‌زند. باید حساب کنیم که یک سنخیتی داشته باشد. خدا استعمار آمریکا را لعنت کند. برای آفریقا عروسک‌هایی با پوست سیاه درست می‌کند. برای کشورهای سفید پوست، عروسک‌هایی با پوست سفید درست می‌کند. یعنی آدم باید برای درست کردن عروسک نیز ببینید که نژاد چه نژادی است. عروسک را بر اساس آن نژاد درست کند. این بخش به این آیه نمی‌خورد.
خداوند گفته است که گوشت و خون مرده را نخورید ولی آدم بیچاره بخورد. بین آن نخورید و بخورید یک قسمت را جاسازی کرده است. مثل زن‌هایی که وقتی می‌خواهند به بیرون از خانه بروند، دو سه مثقال طلای خود را در زیر متکا می‌گذارند. متکا جای طلا نیست اما برای این که دزد طلا را نبرد، این طلاها را لای پنبه می‌گذارد. این قسمت از آیه مثل همان طلا است و خدا برای این که طلا را دزد نبرد، آن را لای پنبه گذاشته است. گوشت خوک نخورید ولی آدم مضطر بخورد. امروز دین کامل شد. امروز کفار خسته شدند. امروز خدا راضی شد. امروز نعمت‌ها تمام شد. این شعار با این آیه جور در نمی‌آید. حال که فهمیدیم اینها با هم جور در نمی‌آید باید برویم سری پیدا کنیم که این کلاه اندازه آن سر باشد.
پیامبر در چه سنی به پیامبری رسید؟ همه می‌دانند که پیامبر در سن 40 سالگی به پیامبری رسید. خدا در قرآن می‌گوید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ»(مائده/3) امروز کفار مأیوس شدند. امروز خدا راضی شد. امروز دین کامل شد. امروز نعمت‌ها بر شما تمام شد. امروز چه روزی است؟ ما در طول عمر پیامبر، یک روزی را می‌خواهیم که این کلاه اندازه‌ی سر آن روز باشد. ببینیم آن روز چه روزی است؟
4- روز اکمال دین عید غدیر خم است
1- بگوییم ممکن است که روز بعثت باشد. آن روزی که پیامبر به پیغمبری رسید. این روز، روزمهمی است. روز اول پیامبری دین کامل است. خبری نشده است که دین کامل شود. صبح اول روز رسالت خود، هنوز چیزی نگفته است. روزهای مهم پیامبر را بررسی کنیم. روزی که پیامبر دعوتش را آشکار کرد. پیامبر سه سال پنهانی دعوت می‌کرد. روزی که آیه آمد «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ»(حجر/94) دیگر مخفیانه دعوت نکن و بلند داد بزن. روزی بود که باید داد می‌زد. هنوز دین کامل نشده است. روزهای اول هنوز دین کامل نیست. این روزها هر خبری، مثل هجرت بوده است. روز هجرت که پیامبر به امر خدا از مکه بیرون رفت. روزی که پیامبر از مکه بیرون می‌رود دین کامل است. نتوانسته است در مکه کار کند، به مدینه می‌رود بلکه بتواند در آن جا کار کند. روزی که خداوند به حضرت رسول(ص) حضرت زهرا(س) را داد. روز تولد حضرت زهرا(س) دین کامل است؟ نخیر! بعد از تولد حضرت زهرا صدها آیه و حدیث آمد. اگر با تولد حضرت زهرا(س) دین کامل شد، پس آیه‌ها وحدیث‌های بعد بی خود است. روز پیروزی‌ها روزی است که نشان می‌دهد دین کامل است. مثلاً روز فتح مکه دین کامل است. خیر! چون بعد از فتح مکه که در سال هشتم هجری بود، پیامبر 2 سال بعد از این فتح زنده بود و در این دو سال باز آیه‌ها ودستورات نازل شد. خلاصه هر روزی را که می‌خواهید بگویید، یکی از این روزها روز عید غدیر است. چون آن روزها، روزهای آخر عمر پیامبر است. پیامبر در روز عید غدیر خم، حضرت علی(ع) را نصب کرد و بعد از 2 ماه از دنیا رفت. روزهای مهم را بررسی می‌کنیم. یک عده تازه پای بحث نشسته‌اند. در قرآن تیتری داریم که می‌خواهیم آن را به یک جای مناسب بچسبانیم. یک کلاهی داریم که می‌خواهیم آن را روی سری که به آن مناسب باشد، بگذاریم.
امروز دین کامل شد «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ» امروز خدا راضی شد. امروز کفار خسته و مأیوس شدند. امروز نعمت‌ها تمام شد. این چه روزی است؟ پیامبر از سن 40 سالگی تا 63 سالگی امر رسالت را به عهده داشتند. می‌خواهیم ببینیم که روز تمام شدن نعمت‌ها که خدا گفته است، چه روزی است؟ هیچ روزی جز روز غدیر خم، لیاقت ندارد که این کلاه سرش برود. چرا؟ چون هرچه توانستند به پیامبر اسلام ضربه زدند. هر چه توانستند جوسازی کردند. شایعه سازی کردند. به او تهمت زدند. به پیامبر همه چیز گفتند. مثلاً به ایشان می‌گفتند: که تو شاعر هستی. هر وقت آیه‌هایی که مقداری به هم شبیه هستند را می‌خواند، می‌گفتند: پیغمبر طبع شعر دارد. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ»(تکویر/4-1) وقتی خبر از آینده می‌داد می‌گفتند: که پیامبر کاهن است. کاهن به معنی کسی است که از آینده خبر بدهد. هر وقت حرف‌هایی می‌زد که مردم نمی‌فهمیدند، مثلا وقتی از ملکوت حرف می‌زد، می‌گفتند: او مجنون و دیوانه است. هر وقت می‌دیدند که مردم تحت تأثیر قرار می‌گیرند، می‌گفتند: ساحر است و مردم را سحر می‌کند. این لقب‌هایی بود که به پیامبر اسلام دادند. بعد از این تهمت‌ها و آزارها، پیامبر را در محاصره‌ی اقتصادی قرار دادند. گفتند: هیچ کس با پیامبر و مسلمان‌ها داد و ستد نکند. با این‌ها ازدواج نکند. به پیامبر سنگ زدند. ایشان انواع شکنجه‌ها را دید. انواع تهمت‌ها را شنید اما هیچ جوابی نداد. انواع آزارها را دید اما هیچ نگفت. جنگ‌ها به راه انداختند.
مثل جمهوری اسلامی که اول تهمت‌ها زدند و می‌گفتند: (استبداد نعلین، حکومت آخوندی، در کاخ علم نشسته، یک شیر نفت در جیب آخوندها است. تلویزیون پشم و شیشه شده است) یک سری این‌ها را گفتند، اما نشد. شروع به آزار دادن کردند. مطهری، آیت الله صدر، مفتح، قدوسی و. . . را شهید کردند اما باز هم نشد. سراغ جنگ‌ها آمدند. جنگ هم نتوانست کاری کند. فقط یک روزنه‌ی امید داشتند.
می‌گفتند: پیغمبر پیر است. پسری هم ندارد. به زودی کلکش کنده می‌شود. این روزنه‌ی امید آنها بود. روزنه‌ی امید آن‌ها مرگ پیغمبر بود. یک مرتبه دیدند که در غدیر خم دست علی بن ابیطالب را بالا گرفت وگفت: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه»(کافى، ج‏1، ص‏420) بعد از من علی بن ابیطالب مولا و ولی شما است. تعجب کردند و گفتند: ما دلمان خوش بود که پیامبر پسر ندارد. آنها مأیوس شدند. «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا»(مائده/3) امروز کسانی که کافر هستند، مأیوس شدند. آن روز، روز یأس کفار بود. چون کفار همه کاری کردند و منتظر مرگ بودند. دیدند که اگر پیامبر هم از دنیا برود، کسی هست که کار پیامبر را انجام می‌دهد. پس واقعاً کفار مأیوس شدند. پس یک پر این کلاه سر غدیر خم قرار گرفت. یکی از آستین‌ها داخل رفت. حال باید دکمه هایش را بیندازیم. این که کفار مأیوس شدند یک آستین بود. دین کامل است و نعمت تمام است. سؤال: اگر شما ماشینی داشته باشی، هرچه هم ماشین سوپر دو لوکس باشد، اگر راننده‌اش خوب نباشد، بهره برداری خوب از آن ماشین نمی‌شود. دیدند که ماشین دین است و راننده‌ی آن علی بن ابیطالب است. وقتی راننده‌ی خوب پشت ماشین خوب نشست، می‌گویند: دین کامل شد. اگر خانه باشد و صاحب خانه نباشد، یا صاحب خانه باشد و خانه نباشد، فایده ندارد. اگر نان باشد و دندان نباشد یا دندان باشد و نان نباشد، فایده ندارد. پس با رهبری علی بن ابیطالب یقه هم درست شد. یک آستین دیگر به همراه دکمه‌ها مانده است.
5- نعمت تمام به حافظ نیاز دارد
چه وقت نعمت تمام است؟ وقتی که برای نعمت‌ها حافظ باشد. اگر شما تمام خانه را قالی بیندازی. لوستر هم بزنی. یخچال و چراغ گاز هم بگذاری اما اگر این خانه قفل نداشته باشد، این خانه تمام نیست. ماشین نعمت است. قالی نعمت است. مزرعه نعمت است. مسجد نعمت است، اما به شرطی که این نعمت‌ها یک محافظ و نگهبان هم داشته باشد. برق نعمت است به شرطی که یک برق کش هم در مملکت باشد. بیمارستان نعمت است به شرط آن که پزشکی نیز باشد. این که می‌گویند: نعمت تمام است، برای این است که اگر تمام نعمت‌ها باشد اما رهبری نباشد، نعمت‌ها تمام نیست.
الآن خدا نعمت را به کشورهای اسلامی تمام کرده است. در کشورهای اسلامی مس، الماس، آهن، جنگل، نفت که از همه مهم‌تر است می‌باشد. در کشورهای اسلامی آب و خاک است، اما آدم نیست. یعنی رهبر حق نیست. همه جمع می‌شوند و به قول امام به اسرائیل امنیت می‌دهند. نفت نعمت است ولی نعمت تمام نیست، چون رهبر نیست.
وقتی علی بن ابیطالب نصب شد، نعمت هم تمام شد و کفار از این جامعه خسته شدند. ماشین راننده‌ای چون علی داشت. نعمت هایش حافظ داشت. خداوند هم از این جامعه راضی است. یک آیه در قرآن است. این آیه می‌گوید: امروز دینتان کامل است. امروز دشمنانتان خسته می‌شوند. امروز خدا از شما راضی است. امروز نعمت‌ها بر شما تمام است. می‌خواهیم ببینیم امروزی که خداوند در این آیه می‌گوید، چه روزی است؟ این روز جز با غدیرخم سازگار نیست. این نظرماست. نظرهای دیگر را نیز می‌گویم.
6- اشکال سخن کسانی که می‌گویند عرفه روز اکمال دین است
بعضی می‌گویند: این روز غدیر خم نیست، بلکه روز عرفه است. روز عرفه، روز‌ی است که حاجی‌ها در مکه بودند و پیامبر دید که جمعیتی از حاجی‌ها مناسک حج را انجام می‌دهند. نگاهش به جمعیت که خورد این آیه نازل شد که امروز دین کامل است. دین تنها به حج کامل نمی‌شود. زمان پیامبر صد هزار حاجی به مکه رفتند. چون از 70 هزار تا 124 هزار گفته‌اند اما ما حد وسط را می‌گیریم. در زمان پیامبر100 هزار حاجی به مکه رفتند و عمل حج را انجام دادند. روز عرفه دین کامل نیست. دلیلش این است که امسال حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر به مکه رفتند و همه هم اعمال حج را انجام دادند. اما هیچ کدام ارزشی نداشت. یعنی آن‌هایی که در خط اسلام نیستند، حجشان ارزش ندارد. با حج خدا دین کامل نمی‌شود. الآن به مراتب کمال دین ما از زمان پیامبر بیش‌تر است. زیرا چند صد هزار نفر به مکه می‌روند. با حج دین کامل نیست. حجی که آدم نتواند در آن یک مرگ براسرائیل بگوید، حج نیست.
7- اشکال سخن کسانی که روز فتح مکه را اکمال دین می‌گویند
بعضی می‌گویند: این روزی که می‌گویند دین کامل شد، روز فتح مکه است. روز فتح مکه مسلمان‌ها پیروز شدند و مکه را گرفتند و بت‌ها را کوبیدند. روز فتح مکه مشرکین مکه شکست خوردند. مشرکین مکه مأیوس شدند ولی خدا نمی‌گوید: امروز مشرکین مکه مأیوس شدند. می‌گوید: امروز تمام کفار مأیوس شدند. بعضی می‌گویند: فتح در جنگ بدر روزی است که دین کامل شد. در جنگ‌های دیگر که مسلمان‌ها پیروز شدند، فقط طرفی که درگیر است شکست می‌خورد و مأیوس می‌شود، اما خدا نمی‌گوید: امروز رقیب شما شکست خورد و مأیوس شد. می‌گوید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا» امروز تمام کفار مأیوس شدند. اگر من با شما کشتی بگیرم و شما را زمین بزنم، شما مأیوس می‌شوی. اما اگر دیگری تازه نفس است و می‌گوید: او را زمین زده است، معلوم نیست بتواند مرا زمین بزند. ممکن است بتوانم این را هم زمین بزنم و هر دو مأیوس شوند ولی نفر سوم هنوز تازه نفس است. در جنگ‌ها انسان با هر گروهی درگیری پیدا می‌کند. وقتی پیروز می‌شود طرف مأیوس می‌شود اما خدا نمی‌گوید: طرفی که در جبهه بود، مأیوس شد. می‌گوید: امروز مأیوس و خسته شدند. «الَّذینَ کَفَرُوا» همه‌ی کفار مأیوس شدند. با نصب رهبر است که همه‌ی آن‌هایی که منتظر مرگ پیامبر بودند، مأیوس شدند. زیرا دیدند که علی(ع) تازه نفس جلو آمد. با دیدن علی بن ابیطالب همه مأیوس می‌شوند، اما با پیروزی در یکی دو جبهه همه مأیوس نمی‌شوند.
پس نقاط درشت را برای روزهای حساس گذاشتیم و بعد دیدیم این کلاه سر هیچ روزی، جز روز غدیر خم نمی‌رود. قصه‌ی غدیر مفصل است. فکر می‌کنم در ایران کسی نباشد که قصه غدیر را نشنیده باشد. ولی مهم‌تر از غدیر نقش رهبری است. با رهبری نعمت تمام شده است.
8- پاسخ کسانی که می‌گویند چرا نام ائمه مستقیم در قرآن نیامده
چرا اسم علی(ع) مستقیم در قرآن نیامده است؟ اگر اسم علی(ع) نیست، اسم بقیه نیز نیست. اگر اسم علی(ع) نباشد، نیازی نیست که اسم دیگران هم باشد. یکی می‌گفت: انگشترت را به من بده. می‌خواهم هر وقت به آن نگاه می‌کنم به یاد تو بیفتم. گفت: اگر می‌خواهی به یاد من بیفتی، به تو نمی‌دهم تا هر وقت دیدی نیست به یاد من بیفتی.
چرا خداوند نام امام‌ها را به طور مستقیم در قرآن نگفته است؟ خوب بود که یک سوره و یک آیه نازل می‌شد و نام امام‌ها را به ترتیب می‌برد. جواب‌های زیادی دارد ولی یک جوابش این است. اگر همیشه خود شخص به دنبال چیزی برود و آن را پیدا کند، ارزش بیش‌تری دارد. اگر کسی خودش خانه‌ای را بسازد، ارزش بیش‌تری دارد. امام صادق(ع) می‌توانستند، توضیح المسائل بنویسند، که مراجع برای یک مسئله‌اش این همه زحمت نکشند ولی امام صادق(ع) کلیات را گفت و بعد به فقها گفت: زحمت بکشید و نیازهایتان را از این کل برطرف کنید. مگر خدا نمی‌توانست کاری کند که نفت همینطور فواره بماند ولی نفت را زیر خاک می‌گذارد و می‌گوید: جان بکن تا به آن برسی. اصلاً ارزش ما به تلاش است. ما باید تلاش کنیم. اگر چیزی را از پشت بام هل بدهیم، برای ما دست نمی‌زنند. ارزش این است که شما آن چیز را از پایین هل بدهید. اگر از پایین به بالا پرت کردی ارزش است. چون زحمت کشیده‌ای. ارزش کار این است که انسان بعد از زجر و تحمل زحمت به آن برسد. اگر من شب بخوابم و بلند شوم و ببینم بوعلی سینا هستم، مهم نیست. خدا گفته است: رهبر شما آن کسی است که در رکوع به فقیر انگشتر داد. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ»(مائده/55) ولی شما کسی است که در رکوع، به فقیر انگشتر داد.
برو‌ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را آیه نازل شد که رهبر شما کسی است که در رکوع به فقیر انگشتر داد. او کیست؟ خودت برو او را پیدا کن. انسان می‌رود و جستجو می‌کند و می‌بیند که هیچ کس جز علی بن ابیطالب نیست. این بهتر است تا اینکه مستقیم بگوید: رهبر شما علی بن ابیطالب است.
یک وقت می‌گویم: من فلانی را دوست دارم و معلوم نمی‌شود که چرا من او را دوست دارم؟ من آن کسی را دوست دارم که در مدتی که با او بودم غیبت نکرده است. در مدتی که با او بوده‌ام نمازش را اول وقت خوانده است. حال او کیست؟ خودتان بروید و ببینید که او چه کسی است؟ اینکه خداوند وصف کسی را بگوید و مردم دنبال آن وصف بروند، تا شخص راپیدا کنند ارزش بیش‌تری دارد. بزرگ ترین نعمت‌ها، نعمت رهبری است. روزعید غدیر یک دعای خوبی دارد که وقتی همدیگر را می‌بوسند این را می‌خوانند. «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه أمیر المؤمنین و الأئمه(ع)»(إقبال‏ الأعمال، ص‏464)
9- نعمت رهبری از دین مهمتر است
می‌خواستم راجع به نعمت سخن بگویم. «وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏»(مائده/3) در قرآن قصه‌ای است که من این قصه را می‌گویم. این قصه درباره‌ی نعمت‌ها در قرآن است. نعمت رهبری از دین مهم‌تر است. رهبر است که دین را حفظ می‌کند. نماز مهم‌تر است یا رهبر؟ رهبر مهم‌تر از نماز است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»(مائده/67) خدا به پیامبر می‌گوید: اگر رهبر را معین نکنی، زحمت‌هایی که کشیده‌ای هیچ ارزشی ندارد. نمازهایی که خوانده‌ای هیچ ارزشی ندارد. نماز بی رهبر ارزش ندارد. الآن در مکه نماز می‌خوانند و به خاطر این که خط رهبری در مکه درست نیست، نمازشان ارزش ندارد. گاهی وقت‌ها 200 پاسدار و بسیجی و سرباز در جبهه نماز می‌خوانند. نماز این200 نفر از نماز آن دو میلیون نفر که در مسجد الحرام هستند، بیشتر ارزش دارد.
می‌گویند: کسی استخری ساخته بود. یکی از افراد را آورد و پرسید: در این استخر چند ظرف آب جای می‌گیرد؟ گفت: تا ظرفش چه اندازه‌ای داشته باشد؟ اگر ظرف اندازه‌ی استخر باشد، یک ظرف بس است. اگر ظرف نصف استخر باشد، 2 ظرف کافی است. اگر ما بخواهیم ببینیم که نماز چه فایده‌ای دارد، قرآن می‌گوید: «إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»(عنکبوت/45) نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد. به جرأت می‌شود گفت که نماز سعودی به دلیل این آیه‌ی قرآن ارزش ندارد. آیا منکری از قتل مسلمان‌ها بدتر است؟ اگر نماز می‌خوانند اما این نمازشان جلوی قتل مسلمان‌ها را نمی‌گیرد، این نمازشان نماز نیست. مسئله فحشا و عیاشی‌های جنسی که در شاهزاده‌های کشورهای اسلامی نمایان است، خیلی بد است. اگر نماز انسان را ازفحشا باز ندارد، نماز نیست. لذا اگر می‌خواهید ببینید که نماز چقدر در جامعه شما اثر دارد، ببینید که چقدر شما را از گناه باز می‌دارد. کسی که نماز می‌خواند، گناه هم می‌کند. به همان اندازه که گناه می‌کند معلوم می‌شود که نماز ارزش وجودی ندارد.
رهبر از نماز مهم‌تر است. اگر رهبر در ایران باشد، نماز جمعه ایران شور می‌گیرد. اصلاً نماز جمعه به وجود می‌آید ولی اگر رهبر نباشد، نماز ارزش ندارد. امامت از نبوت هم مهم‌تر است. چرا؟ چون اگر امام باشد، احکام پیغمبر هم می‌ماند ولی اگر نباشد از بین می‌رود. مثل این که بگوییم: مسجد مهم‌تر است یا خادم؟ معلوم است. خادم مسجد مهم‌تر است. چون اگر خادم باشد مسجد به جای می‌ماند. اگر خادم نباشد، مسجد هم نمی‌ماند. همیشه حفظ شی از ایجاد شی مهم‌تر است. تربیت بچه از زایمان بچه مهم‌تر و مشکل‌تر است. در اسلام روی مسئله‌ی رهبری بسیار تکیه کرده‌اند. «وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ»(شعراء/151) اگر کسی اسراف کار است از او پیروی نکنید و به حرف او گوش ندهید. در قرآن آیه‌های زیادی داریم. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ»(اعراف/142) اگر کسی مفسد است و فساد می‌کند از او پیروی نکنید، او را رهبر نکنید.
10- کسی که قبلاً منحرف بوده نمی‌تواند رهبر شود
«ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ» حتی از کسانی که یک زمانی گمراه بودند، اطاعت نکنید. «وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ»(مائده/77) می‌گوید: «وَ لا تَتَّبِعُوا» خط کسانی را که قبلاً گمراه بودند، پیروی نکنید. حتی اگر توبه کرده باشند، از آنها پیروی نکنید. در جمهوری اسلامی این افراد نور چشم ما هستند. اما نباید رهبر و مقام مسئول بشوند. اگر کسی انحرافی داشته است ولی اکنون توبه کرده و در حزب الله آمده است و حزب اللهی نیز شده است، توبه او را می‌پذیرم اما مقام مسئول به او نمی‌دهیم. روی مسئله‌ی رهبری خیلی تکیه شده است و لذا حدیث داریم اگر کسی تمام عمرش را نماز بخواند اما خط رهبریش کج باشد، نماز او را نمی‌پذیریم و ارزش ندارد. حدیث داریم: «لَا صِیَامَ لِمَنْ عَصَى الْإِمَام»(دعائم‏الإسلام، ج‏1، ص‏268) حتی اگر کسی در خط رهبر حق نباشد، روزه‌ی او نیز ارزش ندارد. رهبر موتور ماشین است. موتور که بود، لاستیک و. . . قابل تعویض است، اما اگر موتور خراب است ارزشی ندارد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» که روی کره‌ی زمین تنها افتخار ایران این است که خط رهبریش خط درستی است. باقی کشورهای آفریقایی و اروپایی و آمریکایی هیچ کدام خط رهبریشان درست نیست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» ما باید خدا را شکر کنیم و قدر دان این نعمت‌ها باشیم. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»(ابراهیم/7) ان شاءالله در جلسه بعد می‌خواهم درباره‌ی نعمت‌ها صحبت کنم که خدا چه نعمت‌هایی به ما داده است. نعمت در قرآن چیست؟ معمولاً وقتی ما می‌گوییم: فلانی وضعش خوب است و خدا به او خیلی نعمت داده است، همین که وضع مادی زندگیمان خوب شد، می‌گوییم: صد در صد نعمت کامل است. نعمت چیست؟ این چیزهایی که شما فکر می‌کنید نعمت نیست. اینها عذاب است که شما اسم آن را نعمت گذاشته‌ای. در جلسه‌ی بعد به طور کامل راجع به نعمت صحبت می‌کنم.
خدایا به مقام محمد و آل محمد این خط رهبری حق را از ما نگیر. ان شاءالله خداوند این خط تشیع و رهبری معصوم و خط ولایت امیرالمؤمنین و خط حضرت مهدی(عج) و خط رهبری نایب بر حقش را و خطی کسانی باید مسئول باشند که از حد عدالت و عصمت برخوردار باشند، حفظ کند.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=1532

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.