موضوع بحث: رابطه بین مسلمانها
تاریخ پخش: 28/5/61
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم
«الحمد للّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا محمّد و علی اهل بیته و لعنه اللّه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین»
1- لزوم رابطه میان مسلمانان
یکی از دستورات مهم قرآن لزوم رابطه بین مسلمانان است. مسلمانان جهان باید رابطه‌ی تنگاتنگی با هم داشته باشند و بعد از جمهوری اسلامی فعالیت در این رابطه زیاد شده است و در برابر این فعالیت جمهوری اسلامی که تلاش می‌کند رابطه‌ی مسلمانان کشورهای دیگر قوی و گرم باشد، دشمنان هم خیلی تلاش می‌کنند که این رابطه را تضعیف کنند. انواع توطئه‌ها و حیله‌ها و شایعه پراکنی‌ها و فتنه انگیزی‌ها برای این است که این روابط نباشد. آیات زیادی درقران داریم که لزوم این رابطه را تأکید می‌کند. الآن ما از نظر نظامی کشورهای اسلامی همچون ایران و پاکستان و سوریه و بعضی از کشورهای دیگر داریم که خیلی خوب آموزش نظامی می‌دهند. بعد آموزش نظامی این‌ها قوی است و هیچ دلیلی نداریم که برای پرورش افسر یا چیزهای دیگر به کشورهای غیر اسلامی مراجعه کنیم. الآن الحمدلله در خود ایران خلبانان دوره می‌بیند و نیازی به رفتن به خارج نداریم. در یک سری مسائلی که پایه‌های اطلاعاتی است، کشورهای اسلامی می‌توانند اطلاعات قوی پیدا کنند و به هم گزارش بدهند. سابقاً این کار را اسرائیل برای ایران می‌کرد. اسرائیل در زمان شاه مأمور بود. اطلاعاتی را از اطراف و جوانب جمع می‌کرد و به ایران می‌داد و ایران مدیون اطلاعات اسرائیل بود.
در هر صورت ما اگر خودمان، کشورهای اسلامی، یک میلیارد مسلمان، با این امکاناتی که داریم، با این نماز جمعه‌هایی که داریم، با این حجی که داریم، با این نماز جماعت‌هایی که داریم، با این مکتب و رهبرمان و با این اهداف مقدسی که اسلام برای ما گذاشته است، همه کاری می‌توانیم بکنیم. رابطه‌های ما باید خیلی زیاد باشد.
2- آیات و روایات در زمینه روابط مسلمانان با یکدیگر
حالا در این بخش از صحبت‌ها ما حالا یک مقدار منابع این روابط را برایتان می‌خوانم.
1 – قَالَ رَسُولُ اللَّه(ص): «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا»(عیون أخبارالرضا، ج2، ص29) امت من همیشه در راه خیر هستند مادام که نسبت به هم محبت داشته باشند. اگر امت اسلامی به هم محبت داشته باشند، این امت همیشه در خیر است. وقتی امت اسلامی به هم علاقه داشته باشند، همیشه به خیر هستند. یعنی فتنه در ایشان اثر نمی‌کند. در ایشان عامل نفوذی پیدا نمی‌شود. توطئه‌ها را خنثی می‌کنند. توطئه‌ها را کشف می‌کنند. مشکلات همدیگر را برطرف می‌کنند. اگر محبت در جامعه اسلامی بود، این جامعه همیشه در خیر است.
2- قرآن می‌فرماید: «وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَه»(توبه/123) یعنی دشمنان اسلام باید در شما خشونت بیابند. دشمنان اسلام باید از شما بترسند و اگر خواسته باشیم دشمنان اسلام از مسلمانها بترسند، مسلمانان باید با هم در رابطه باشند. اگر مسلمانان پراکنده و پخش باشند کسی از آن‌ها نمی‌ترسد. چون قرآن می‌فرماید: «وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَه» یعنی باید کفار از شما خشونتی ببینند و رعبی داشته باشند. ما اگر خواسته باشیم ژستی و قدرتی داشته باشیم، باید با هم رابطه داشته باشیم.
3 – قرآن می‌فرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ»(انفال/60) این آیه آرمی است که روی سینه برادران پاسدار هست. یعنی برای دشمنان مهیا و مستعد کنید، آن چه استطاعت دارید، آن چه می‌توانید خودتان را برای دشمنان آماده کنید. «مِنْ قُوَّهٍ» هر نوع قدرتی که دارید «وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ» از اسب‌هایی که برای جبهه آمادگی دارند. بعد می‌فرماید «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» چون بوسیله آن دشمن خدا را بترسانید. ما اگر بخواهیم دشمنان خدا را روی کره‌ی زمین بترسانیم، تا با هم رابطه نداشته باشیم و دستمان در دست هم نباشد، دشمن خدا از ما نمی‌ترسد.
کاش سعودی و بعضی از کشورهای خلیج و گوش بعضی از کشورهای دیگر که به ظاهر می‌گویند ما کشور اسلامی هستیم، به یک هزارم قرآن عمل می‌کردند. دشمن خدا باید از شما بترسد. به ایران می‌شود کشور اسلامی گفت، چون ایران دشمن خدا را به زحمت انداخته است. اما کدام کشوراسلامی دیگر سراغ دارید که به این آیه عمل کرده باشد؟ «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ» دشمن باید از مسلمانها بترسد. دشمن از ایران می‌ترسد اما دشمن از کدام کشور اسلامی دیگر می‌ترسد؟ این حساب کار است، و این‌ها همه به خاطرمسئله‌ی رهبری است. برادران عزیزی که از کردستان تشریف آوردید، مسئله‌ی رهبری خیلی مهم است.
3- وجود رهبران گمراه کننده
حدیث نبوی برایتان بخوانم تا در یک خط حرکت کنیم. حدیث ازکنزالعمال است. شما اهل مهاباد کردستان هستید، از برادران سنی هستید، این حدیث هم از علمای اهل تسنن نقل شده است. این کتاب از کتب مهم حدیثی است که احادیثش را اهل تسنن نقل کرده‌اند. پیغمبر فرمود: «انی أخّوف ما أخاف علی امتی الائمه المضلّون» من از همه چیز بیشتر از رهبران گمراه کننده می‌ترسم. این ضرر عالم فاسد است. «اذا فسد العالِم، فَسَد العالَم» اگر عالم فاسد شود، عالم فاسد می‌شود. پیغمبر ما می‌گوید: به درستی که ترسناک ترین چیزهایی که من از آن‌ها می‌ترسم، کسانی هستند که امام و پیغمبر هستند، ولی گمراه می‌کنند. اگر این کشورهای اسلامی، رهبران گمراه کننده‌ای نداشتند و خودشان را اینچنین به شرق و غرب وابسته نمی‌کردند و مثل کشور ما رهبری داشتند، هیچ قدرتی حریف مسلمانان نمی‌شد.
چند سال پیش امام فرمود: اگر هر مسلمان یک سطل آب در اسرائیل بریزد، اسرائیل غرق می‌شود. چه وقت اسرائیل به خود جرأت می‌دهد که به لبنان حمله کند؟ وقتی از مصر که یک کشور مسلمان نشین است، خاطر جمع است. چرا؟ برای اینکه مصر «ائمه المضلون» امام گمراه کننده دارد. وقتی از مصر خاطر جمع است، وقتی از عربستان سعودی خاطر جمع است، وقتی از اردن خاطر جمع است، وقتی از عراق خاطر جمع است، وقتی از کشورهای خلیج خاطر جمع است، وقتی از پاکستان و ترکیه خاطر جمع است، وقتی از آمریکا واقمار آمریکا خاطر جمع است، آن وقت اسرائیل به خود اجازه می‌دهد به لبنان حمله کند. ما چند «ائمه المضلون» داریم؟ چند رهبر گمراه کننده در کشورهای اسلامی هستند؟ به خاطر این که این رهبران خریداری شده‌اند و ذلت شرق و غرب را قبول کرده‌اند.
الآن باید مسلمانها با این تعداد زیاد، این همه کمبود داشته باشند؟ چرا باید ما وقتی برنج می‌خواهیم و مثلاً یک کشور اسلامی مثل پاکستان برنج دارد، از آمریکا برنج بخریم؟ چرا زمان شاه می‌خریدند؟ گرچه ممکن است اگر چیزی را از کشور اسلامی بخریم، گران‌تر باشد، اما در عوض پولش به جیب چه کسی می‌رود؟ به جیب یک کشور اسلامی می‌رود. اگر از رشت برنج گران بخریم و لو ماهی یک مرتبه برنج بخوریم و در باقی روزها نان بخوریم، به این که از آمریکا برنج ارزان بخریم شرف دارد. برنج گران رشت که پولش به جیب رشتی و مازندرانی برود بر برنج ارزان که از آمریکا بیاید شرف دارد. به خاطر این که آن وابستگی به وجود می‌آورد و ارزش انسان به استقلال اوست. اگر از انسان اختیارش گرفته شود، درخت می‌شود. این درختی که شما الآن زیر آن هستی، از خود اختیار ندارد. کره‌ی زمین جمادی است که دور خود می‌چرخد و از خود اختیاری ندارد. اگر آزادی و اختیار و انتخاب از انسان گرفته شود، انسانیت از او گرفته شده است. شما آدمی، چون آزاد هستی و الا مانند همین درختی هستی که مجبور است سبز باشد. زمین مجبور است جاذبه داشته باشد.
«وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً»(انفال/35) ای مسلمانان! از فتنه‌های تلخ و شیرینی(که وقتی آن فتنه‌ها برخاست، فقط شامل یک عده نمی‌شود) که شامل همه می‌شود، بترسید و بپرهیزید. از آن‌ها که خشک وتر را با هم می‌سوزاند.
4- مسلمانان باید در نجات مسلمانان تلاش کنند
قرآن به مسلمانها می‌فرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ»(نساء/74) مسلمانها چرا مسلمانها را نجات نمی‌دهید؟ اگر مسلمان‌های کشورهای اسلامی بخواهند مستضعفین جهان را نجات دهند، می‌توانند. این قرآن است. قرآن می‌فرماید: مسلمانان جهان را نجات دهید و مسلمانها اگر بخواهند مستضعفان جهان را نجات دهند، باید با هم رابطه داشته باشند. بسیاری از آیات قرآن در زمان ما قابل عمل نیست، مگر این که مسلمانان کشورها همه با هم باشند. یهودیت و مسیحیت حج ندارند. خداوند به مسئولین عربستان جزا بدهد که این حج که می‌شود از ان استفاده کرد، استفاده نمی‌شود. عربستان سعودی کشوری به شدت وابسته است، حاجی‌ها می‌روند و می‌بینند که فقط ریگ‌های حجاز از آن خودش است. از آب تا نمک، تا زغال و. . . همگی خارجی و استعماری است. از پارچه و اتومبیل گرفته، و تا همه چیز آن از غرب گرفته شده است.
قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»(نساء/74) ما همه شنیدیم که اسرائیل حمله کرد و آواره‌های زیادی به جا گذاشت. کدام یکی از کشورهای اسلامی از فلسطینی‌ها دعوت کرد که حالا که شما تحت ستم اسرائیل قرارگرفتید، ما به شما کمک می‌کنیم؟ تمام کشورهای اسلامی جز معدودی دروغ می‌گویند. آن کشورهایی که مأوا می‌دهند و کمک می‌کنند، وقتی دیدند بعضی از مسلمانها تحت ستم قرار گرفتند، اعلام پشتیبانی می‌کنند. وقتی خانه‌هایی خراب شد، خانه می‌دهند. وقتی پول می‌خواهند، پول می‌دهند. وقتی اسلحه می‌خواهند، اسلحه می‌دهند. این‌ها که کمک می‌کنند و مأوا و نصرت می‌دهند «أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ» آن‌ها واقعاً کشور اسلامی هستند.
برادران مهابادی کرد، شما خوب می‌توانید موقعیت ایران را بشناسید. در خارج از ایران هر چه می‌خواهند سم پاشی می‌کنند، از قدیم این گونه بوده است. آن قدر گفتند که خسته شدند. اما الحمدلله حنای آن‌ها دیگر رنگی ندارد. این قرآن ماست. می‌گوید کشور اسلامی و مسلمانان کسانی هستند که در زمان مظلومیت به فریاد مظلوم برسند. شاید دیدید که مسلمانان فلسطین مظلوم بودند و دیدید که کشورهای اسلامی هیچ کاری نکردند. این به خاطر این حدیث پیغمبر است که می‌فرماید: «الائمه المضلون» رهبر فاسد و فاسق باعث می‌شود اینطور شود. پیغمبر می‌فرماید: «مؤمنون یدٌ علی ما سواهم» می‌فرماید: تمام مسلمانها یک دستند. دست ما که انگشت دارد، خوب انگشت هردست یک امتیاز دارد. این انگشت می‌گوید: زنده باد من! برای این که اگر من نباشم، تو نمی‌توانی دگمه‌ی یقه‌ات را ببندی. می‌بینی راست می‌گوید. اگر انگشت شصت نباشد، دگمه‌ی یقه را نمی‌توانیم ببندیم. آن دیگری هم می‌گوید: زنده باد من! می‌گوید اگر من نباشم، در هیچ اداره‌ای نمی‌توانی انگشت نگاری کنی. دیگری این را می‌گوید، می‌گویم تو چه؟ می‌گوید: قدرت و زور من از همه بیشتر است. دیگری چنین می‌گوید و می‌گوید: انگشتر فقط در من زیباست. اگر انگشترت را در این انگشت یا آن انگشت بکنی، زیبا نیست. زیبایی انگشتر با من است. هر کدام چیزی می‌گویند، اما وقتی یک دشمن مشترک آمد، دیگر این حرف‌ها را کنار می‌گذارند.
ما الآن یک حج داریم، پایگاه بزرگ، کنگره‌ی اسلامی، همه‌ی این‌ها که جمع می‌شوند، همه معتقد به اسلام، عاشق و علاقمند به اسلام، بعد حالا در این گروه‌ها، او جعفری است، می‌گوید: زنده باد من، شافعی می‌گوید: زنده باد من. حنبلی می‌گوید: زنده باد من. مالکی می‌گوید: زنده باد من. این مالکی و حنبلی و شافعی و این‌ها، گروه‌هایی و فرقه‌هایی از اسلام هستند اما باید در برابر دشمن مشترک متحد باشیم. ما در این صورت می‌توانیم بسیاری از کمبودهای خود را جبران کنیم. گاهی ممکن است مثلاً آدم فلان نوع اسلحه را از خارج بخرد ولی دیگر لازم نیست آدم کلاه خودش را هم از خارج بخرد، دیگر لازم نیست بلیز و اورکت و لباسش را از فلان کشور بخرد و در هر صورت بسیاری از دستورات اسلام وقتی عملی می‌شود که ما با هم رابطه داشته باشیم.
5- هجرت کردن در اسلام
من این چند جمله حدیث را بخوانم و چند دقیقه‌ای هم بحث اخلاقی بکنم. نگاهتان به تخته سیاه باشد. عنوان بحث این بود، رابطه بین مسلمانها، آقایانی که دیر تلویزیون را روشن کرده‌اید از این جا گوش بدهید. این مسئله‌ی هجرت که این همه در قرآن «آمَنُوا وَ هاجَرُوا»(انفال/74) گفته است، برای همین است. تمام علمای کشورها باید هجرت کنند و از تمام کشورهای اسلامی به ایران بیایند. شاید هجرت برایشان لازم و واجب باشد. هجرت کنند، بیایند و ببینند که ایران چگونه از شر آمریکا نجات پیدا کرد. تمام رهبران کشورها باید هجرت کنند و به ایران بیایند و به حسینیه‌ی جماران بروند و از مردم ایران و از رهبر اسلام درس بگیرند. این که می‌گویند هجرت واجب است، به همین خاطر است. قرآن می‌گوید: وقت مرگ، ملائکه و فرشتگان بالای سر آدمی که می‌خواهد جان بدهد، می‌آیند و می‌گویند: «فیمَ کُنْتُمْ»(نساء/97) در چه وضعی بودی؟ می‌گوید: بابا ما در طبقه‌ی پایین بودیم. ملائکه می‌گویند: این عذر شما قبول نیست. «أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَهً»(نساء/97) آیا زمین خدا بزرگ نبود؟ «فَتُهاجِرُوا فیها» اگر در آن منطقه ذلیل بودی، باید هجرت کنی، ببینی ایران چه کرد و از ایران درس بگیری.
چطور جوان هایتان را برای کسب تخصص در رشته‌های پزشکی و مهندسی و نظیر این‌ها به کشورهای دیگر فرستادید، چطور برای این رشته‌ها جوان‌ها و دانشجوهایتان را فرستادید و هجرت کردند، اما برای پیدا کردن انسانیت و آزادی، دانشجوهایتان را به دانشگاه جماران نفرستادید؟ دانشگاه جماران بزرگ ترین دانشگاه است. مدرسه‌ای است که وقتی ترسویی وارد آن می‌شود شجاع بیرون می‌آید. بخیل وارد می‌شود، سخی بیرون می‌آید. ناراضی وارد می‌شود، راضی بیرون می‌آید. غمگین وار می‌شود، شاد بیرون می‌آید. ضعیف الایمان وارد می‌شود، قوی الایمان بیرون می‌آید. چطور جوان‌های دانشجویتان را به کشورهای دیگر برای یک سری کارهای زودگذر مادی فرستادید، با این که چیزی را هم که یاد می‌دادند، خوب یاد ندادند، اما برای تحصیل انسانیت و آزادی نفرستادید؟ این کشورها که هواپیماسازی را به دانشجویان ما یاد نمی‌دهند. کشتی سازی را به ما یاد نمی‌دهند. ممکن است در سطوح خیلی ساده کاری کنند، اما ساخت کارخانه‌های مادر را به ما یاد نمی‌دهند. همینطور که کشورهای اسلامی برای رشته‌های دیگر دانشجو می‌فرستد، باید برای یادگرفتن انسانیت انسان، آزادی انسان، شخصیت انسان، دانشجو به ایران بفرستد و الآن بزرگ ترین دانشگاه‌ها مرز ایران است. در ایران چند دانشگاه است، که در هیچ کشوری نیست. مرز یک دانشگاه است، بهشت زهرا هم یک دانشگاه است، مدرسه فیضیه هم یک دانشگاه است. جماران هم یک دانشگاه است. دانشگاه‌های ما دارای فارغ التحصیلان آدم است و ما الآن در دنیا کمبودآدم داریم.
6- دوستی یکدیگر و خشونت در مقابل دشمنان
قَالَ رَسُولُ اللَّه(ص): «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا»(عیون أخبارالرضا، ج2، ص29) پیغمبر فرمود: امت من دائماً در خیر هستند، فقط یک شرط دارد، وقتی کشورهای اسلامی در خیر هستند «مَا تَحَابُّوا» که به هم محبت کنند «وَ لْیَجِدُوا فیکُمْ غِلْظَهً»(توبه/123) قرآن می‌گوید: ای جامعه‌ی اسلامی! شما باید چنان قوی باشید که دشمن در شما خشونت احساس کند. ببینید شما خیلی محکم هستید. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ»(انفال/60) آن چه در توان دارید برای مخالفین خود آماده کنید. لا اقل سالی یکی دو بار هجرت کنید. سران کشورها و امام جمعه‌ها، اگر سالی دوبار دور هم جمع شوند، چه می‌شود؟ برای دشمن قوت و امکاناتی آماده کنید. از اسب گرفته تا امکانات دیگر و آنچه که در توان دارید. «مِنْ قُوَّهٍ» که «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّه»(انفال/60) دشمن خدا را بترسانید. جامعه‌ی اسلامی جامعه‌ای است که دشمن خدا را بترساند. یک کلمه بگویم. کشورهایی که نمی‌توانند آمریکا را بترسانند، به دلیل آیه‌ی مذکور اسلامی نیستند. جامعه‌ی اسلامی باید دشمن خدا را به وحشت بیندازد. هر کسی دشمن خدا را ترساند، اسلامی است و هر کشوری نترساند در او حرف هست و پیغمبر فرمود: ریشه‌ی تمام این فسادها زیر سر رهبران کشورهاست. این شاه‌ها، رئیس جمهورهای کشورها، امام جمعه‌ها، اگر این‌ها وارد راه شوند و درست شوند، قصه حل است.
7- دشمن غفلت شما را می‌خواهد
دشمن برای ما چه آرزویی می‌کند؟ قرآن درباره‌ی آرزوهای دشمن آیات زیادی دارد. در یک آیه می‌فرماید: «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ»(نساء/102) دشمنان شما دوست دارند شما غافل شوید. این یکی از آرزوهای دشمن است، دلش می‌خواهد ما غافل باشیم «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»(آل عمران/118) در آیه‌ی دیگر می‌خوانیم، دشمن دوست دارد شما به سختی بیفتید. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ»(قلم/9) دوست دارند شما کوتاه بیایید. دوست دارند شما از موضع ضعف حرف بزنید و تسلیم شوید. دوست دارند به سختی بیفتید. دوست دارند غافل شوید. حالا که دشمن طبق آیات قران چنین چیزهایی برای ما دوست دارد، آن وقت ما در برابر این آرزوهایی که روز به روز برای عملی کردن آن‌ها نقشه می‌کشد، اگر شل بیاییم، روز قیامت، جواب شهدا را چه می‌خواهیم بدهیم؟ ما باید ان شاءالله اسلام را بشناسیم، با قرآن آشنا شویم. کدام یک از جوان‌ها هست که وقتی قرآن را باز می‌کند، بتواند به راحتی بخواند؟ یکی از سلاح‌های ما قرآن است. ما به الله اکبر مسلح هستیم.
این حقیقتی است «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ» دشمنان دوست داشتند شما از اسلحه خویش غافل شوید. اگر صبح به صبح در تمام کشورهای اسلامی، ارتش، قرآن را باز کند، در مراسم صبح گاهی بخواند که: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُم»(آل عمران/118)ای مسلمانان نباید بین شما غیر مسلمان مستشاری باشد. اگر این آیه را در پادگان‌ها می‌خواندند، سربازان و افسران و سرهنگ‌ها فوراً مستشاران خارجی را بیرون می‌کردند. این متن قرآن است. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً» یعنی‌ای مسلمانها! غیر خودتان دیگران را به عنوان بطانه و مستشار و هم راز قبول نکنید. اگر در ارتش ما این آیه خوانده می‌شد، مستشاران از تمام پادگان‌های کشور اسلامی خارج می‌شدند.
منتهی این برنامه تدریجی بود، مثل وقتی که می‌خواستند بی حجابی را رایج کنند، وقتی می‌خواستند مردم را با بی حجابی انس بدهند، یک سیاست، سیاست پهلوی بود که اجبار و فشار بود. یک سیاست هم سیاست پسرش بود. عکس زن لخت را در نعلبکی می‌کند، که من چای که می‌خورم این زن لخت روزی ده بار در حلقم برود و بیرون بیاید. او اول همینطور مرا ذره ذره با این عکس، خو می‌دهد بعد هر طاقه‌ی پارچه‌ای، هر پارچه فروش و بزازی، هر پارچه‌ای را باز می‌کند، چند زن لخت روی پارچه هستند. بعد در فروشگاه‌ها، بعد در نمایشگاه‌ها، همینطور ذره ذره، کار می‌کند که قصه برایمان عادی شود. مسئله‌ی تفرقه هم همینطور شده است. الآن اگر ما پنیر نداشته باشیم، همه می‌نشینند، سمینار و کمیسیون و کنفرانس و سخنرانی و مصاحبه و رادیو و تلویزیون و روزنامه که در ایران کمبود پنیر داریم. کمبود کشمش در پاکستان، کمبود پسته در ترکیه، اگر الآن پنیر و پسته نباشد، کمیسیون دارد، اما الآن در کشور اسلامی هماهنگی و وحدت نیست، کمیسیون ندارد. یعنی اصلاً توجه نداریم که این چه مصیبتی است و این مصیبت که نمی‌دانیم مصیبت است، بدترین مصیبت هاست. «أعدئ عدوٌ المرء جهله» پیغمبر فرمود: بزرگ ترین دشمنان انسان جهل اوست.
8- بی‌سوادی بی‌فرهنگی نیست
حالا من این جا هم به این مناسبت اشاره‌ای به مسئله‌ی بی سوادی کنم. بینندگان عزیز، شما که پای تلویزیون نشسته‌اید، اگر خواندن و نوشتن بلد نیستید، جاهل هستید، جهل مثل صدام حسین می‌ماند. چون پیغمبر فرمود: اگر شما می‌گویی یکی از دشمنان صدام حسین است، پیغمبرتان فرمود: «أعدی عدّوالمرء جهله» یعنی بزرگ ترین دشمنان انسان جهل اوست و همینطور که ایران با دشمن صدامی و آمریکایی مبارزه کرد، باید با دشمن جهل هم مبارزه کنیم و نباید در کشور ما این همه بی سواد باشد. باید سر کلاس‌ها هجوم بیاوریم و به هر نحوی که هست، ان شاءالله مسئله‌ی بی سوادی را ریشه کن کنیم. البته مردم ما بی سواد دارند اما بی فرهنگ ندارند. بین بی سوادی و بی فرهنگی فرق است. مردم کشور ما همه فرهنگ دارند اما بعضی سواد ندارند. برای بیان سواد و فرهنگ یک مثال می‌زنم. شخصی را که سواد خواندن و نوشتن ندارد، او را در جبهه اسیر می‌کنند. خواندن و نوشتن بلد نیست، ایشان اسیر می‌شود، اسیر عراقی‌ها می‌شود، اسیر صدام می‌شود. به کسی می‌گوید برایش نامه می‌نویسد، می‌گوید: از پدر پیرم در تهران چه خبر؟ منظور او رهبر انقلاب است، عمویم منتظری در قم سالم است؟ جنوب و غرب باغ ما که به هم خورده بود، آیا اصلاح شده است یا نه؟ سواد خواندن و نوشتن ندارد و اسیر حزب بعث است. سواد ندارد، اما فرهنگ دارد. فهمیده که اگر اسیر هم هست باید از رهبر و وطن خود دفاع کند. مردم ما فرهنگ دارند. یعنی مکتب را فهمیدند. بله، خواندن و نوشتن بلد نیستند ولی فرهنگ اسلامی و فکری بی سوادان ما از با سوادهای آن‌ها بیشتر است.
وقتی زنی در انقلاب ما یازده شهید می‌دهد و در مصاحبه می‌گوید: آدمی که مکتبش را می‌خواهد، آدمی که نماز جمعه‌ی دو، سه میلیونی می‌خواهد باید چهار جوانش را بدهد تا صد جوان به نماز جمعه بیایند، او فرهنگ دارد. بعد وقتی می‌پرسند: مادر خواندن بلدی؟ می‌گوید: نه! اما فرهنگ دارد که برای تحقق حکم خدا، برای اقامه‌ی نماز باید جوان داد. ولی آدم داریم که چهار دکتری دارد، اگر روزی بند کفش او پاره شود، ممکن است به تمام کائنات بد و بی راه بگوید. این را که من می‌گویم، نمی‌خواهم خدای نکرده توهین کنم، مردم ایران فرهنگ دارند، شهادت را خوب فهمیدند، ایثار را خوب فهمیدند. عزت را خوب فهمیدند و این فرهنگ ماست. فقط مسئله‌ی سواد مطرح است که این هم ان شاءالله حل می‌شود. انجمن‌های اسلامی کارخانه‌ها باید برای براندازی بی سوادی در کارخانه‌ها مسئول باشند، در ارتش هم برای سربازان به فکر باشند.
اگر انجمن اسلامی یک دبیرستان بگوید: من تمام بی سوادهای مثلاً فلان مزرعه را با سواد می‌کنم بعد می‌توان اعلام کرد، انجمن اسلامی فلان دبیرستان این کار را کرد. انجمن اسلامی یک دبیرستان دیگر هم یک منطقه‌ی دیگر را با سوادکند. اگر هر انجمن اسلامی یک منطقه را به عهده بگیرد، ما این همه دبیرستان و کارخانه و اداره داریم و این همه انجمن اسلامی داریم و این همه ده و مزرعه داریم، اگر هر انجمن اسلامی مسئول یک منطقه شود، ظرف مدت چند ماه، مسئله حل می‌شود. امیدوارم همه زیر سایه‌ی رهبری امام به هم کمک کنیم و همینطور که سطح کشت را بالا بردیم، همینطورکه نیروی ما پس از دوسال جنگیدن بیشتر شده است، و همینطور که مردم ما اینچنین روحیه‌ی انقلابی دارند، ان شاءالله این مسئله را هم حل کنیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
