ویژگیهای دین کامل

برنامه سمت خدا 29 مرداد 1392

سوال – یک دین کامل و جامع چه ویژگی هایی دارد؟

پاسخ – ما انسان بی دین نداریم. دین یعنی راه. وقتی می گوییم :چه دینی داری؟ یعنی راه شما چیست؟ خدا به بت پرستان می گوید که راه و دین شما بت پرستی است. هر کس فرهنگ ، آداب و رسوم و راهی را می پذیرد که به آن دین می گویند. حتی اگر باطل باشد.

همچنین ما انسان بدون رهبر و الگو نداریم: الگوی حق و باطل. ما معده ی بدون غذا یا ریه ی بدون هوا نداریم ممکن است که غذا یا هوا سالم باشد یا مسموم. ما انسان بی خدا نداریم بعضی ها خدای شان الله است و بعضی ها هوس شان خدای آنهاست. ما انسان بدون قبله نداریم بعضی ها قبله شان کعبه است و بعضی ها قبله شان همسرشان است.

بهترین دین دینی است که استدلال دارد و از نظر منطقی و عقلی قابل دفاع است. دین باید با طبع بشر بسازد. و هماهنگ با طبیعت انسان باشد. دین باید جامع باشد و همه ی ابعاد انسان را در بر بگیرد. لباس باید همه ی بدن انسان را در بربگیرد. دین باید قابل عمل باشد. اینها علامت دین کامل است.

در اداره ها برای رشد مالی و اقتصادی نمودار می کشند. ما می توانیم مقایسه ای بین اذان و ناقوس داشته باشیم که مثلا اذان شعار اسلام است و ناقوس شعار مسیحیت است. صدای ناقوس مثل صدای زنگ ساعت هاست ولی اذان با الله اکبر شروع می شود و با لااله الاالله تمام می شود یعنی بین دو الله است. در اذان می گوییم: خدا بزرگترین است، هیچ معبودی جز خدا نیست و ما بنده ی خدای دیگری نمی شویم، شهادت می دهم که محمد رسول خداست و راه ما از معصوم است و… باید اذان را بلند گفت. بعضی از افراد سرشناس خجالت می کشند که اذان بگویند. در قدیم در شهر اصفهان خیلی از سرشناس ها اذان می گفتند. در شهر مسلمانان مردم باید با اذان از خواب بیدار بشوند.

در قرآن حدوداً 350 کلمه متضاد وجود دارد. خیر و شر، مومن و فاسق و … وقتی ما می گوییم :دین منظورمان اسلام است نه مسلمانان.

سید جمال الدین اسد آبادی به اروپا رفت. هنگام غذا، دستش را شست و با دست غذا خورد. همه از او عکس گرفتند و فیلم برداری کردند و به او گفتند که تو از شرق آمده ای، وحشی هستی و او را تحقیر کردند. ایشان گفت: چون من طرفدار بهداشت هستم با دست غذا می خورم. زیرا من دستم را شسته ام ولی نمی دانم که شما قاشق ها را شسته اید یا خیر. در ضمن دست من تابحال در حلق کسی نرفته است ولی این قاشق ها هر زمانی در حلق کسی است و من نمی دانم که این قاشق در حلق چه کسی رفته است و دیگر اینکه وقتی با دست لقمه می گیرم اگر شن یا استخوانی در غذا باشد متوجه می شوم. او سریع خودش را نباخت. ولی ما بعضی مواقع با یک پاتک خودمان را می بازیم.

بعضی می گویند که دین اسلام به مسائل دنیوی و مادی توجه نکرده است و بیشتر به مسائل اخروی توجه کرده است. این افراد اسلام را نشناخته اند. در قرآن 115 آخرت و 115 کلمه ی دنیا وجود دارد. در دعا داریم :ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه .اگر کسی دنیا را رها کند و فقط به فکر آخرت باشد مسلمان نیست. حدود 2500 حدیث در مورد خوراکی ها آمده است: عدس،خرما ،شیر،انجیر،انگور،موز… حتی ما در مورد چطورخوردن و خوابیدن حدیث داریم.

البته در اسلام روح مقدم بر جسم است. زیرا ارزش ما به فهم و شعور و روح ماست. در خوردن همه ی حیوانات از انسان بالاتر هستند. در پرواز پرنده ها از ما بالاتر هستند. پوست بعضی از حیوانات گرانتر از لباس های ماست. اگر انسان تربیت نشود از حیوانات بدتر است. هر کس در کنار مار قرار بگیرد، مار او را می گزد ولی زبان ما از این طرف دنیا، فردی را در طرف دیگر دنیا می گزد.

کرامت انسان به تربیت انسان است. خداوند در مورد بعضی از انسان ها می فرماید که آنها گاو هستند و در جای دیگر می فرماید که از گاو هم بدتر هستند. ارزش انسان به علم ،عمل ،حسن انتخاب است. بخاطر همین است که اسلام خیلی به معنویت اهمیت داده است ولی این دلیل نمی شود که به دنیا اهمیت نداده است.

در قرآن داریم که برای نان نزد حضرت عیسی می آمدند، موسی به آنها آب می داد، موسی برای مردم خانه درست کرد، حضرت ابراهیم می فرماید: خدایا شهر را امن قرار بده. معیارهای ما عوض شده است. خانه ی خوب به داشتن امنیتش است. از پدرم پرسیدم که خانه ما بهتر است یا خانه ی فلانی، ایشان گفت: هر خانه ای که در آن عبادت خدا بیشتر باشد.

کتابحانه ی خوب کتابخانه ای نیست که فقط کتاب های زیادی داشته باشد بلکه کتابخانه ای خوب است که مراجعه کننده ی بیشتری داشته باشد. الان می گویند ملاک مدرسه ی خوب این است که شاگردانش به دانشگاه راه پیدا کنند، آیا این درست است؟ رفتن دانش آموزان به دانشگاه یک امتیاز است و یکی از خوبی های مدرسه است ولی اگر دانش آموزان این مدرسه تارک الصلاه باشند آیا این خوبی است؟ باید خوبی ها را با هم در نظر گرفت.

اسلام برای موهای شما حدیث دارد. داریم که موهایتان باید مرتب باشد و اِلا موهایتان را بتراشید یعنی موی های ژولیده در اسلام مردود است. حضرت فردی را دید که موهایش ژولیده است. به او فرمود : یا موهایت را شانه کن یا آنها را بتراش .امام صادق(ع) پنج مسواک داشت. پیامبر مسواک را پشت گوشش می گذاشتند. وقتی خواستند پیامبر را برای دفن ببرند دیدند که زیر چانه اش مسواک است.

پیامبر فرمود: اگر برای شما سخت نمی شد مسواک را واجب می کردم. اگر با دندان مسواک زده به سر نماز بروید یک رکعت نماز شما ثواب هفتاد رکعت نماز بدون مسواک را دارد. پس چطور می گویند که اسلام به مادیات اهمیت نداده است ؟ داریم که رنگ لباس باید شاد باشد، جنس لباس اول کتان، بعد پنبه و بعد پشم باشد. داریم: در هنگام غروب مطالعه نکنید، غذای داغ نخورید، به غذا فوت نکنید، قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید، با عجله غذا نخورید و زمانی که سفره نشسته اید جزو عمرتان حساب نمی شود یعنی سر صبر غذا بخورید.

امام خمینی فرمود: کسروی خودش نتوانست بالا برود بنابراین اسلام را پایین کشید.

در ماه رمضانی در امریکا بودم. در واشنگتن مرکز اسلامی بود ،در آنجا منبر رفتم. عده ای از پرفسورها هم در پای منبر من نشسته بودند. من به آنها گفتم که یک قانون پیشرفته ای که در امریکا وجود دارد را به من بگویید. آنها گفتند: درامریکا اگر فردی ورشکست بشود اموالش را می فروشند و به طلبکار می دهند ولی خانه اش را نمی فروشند .این بخاطر مسائل حقوق بشر است. من گفتم: در اسلام مستثنیات دین (بدهکار)داریم. اگر کسی بدهکار شد سه چیز را از او نگیرند: خانه، مرکب و نوکر. من گفتم که قانون شما بعد از هزار و چهارصد سال به یکی از این سه چیز رسیده است. آیا قانون شما مترقی است؟ آنها حرف مرا قبول کردند. یکی از آنها گفت که در امریکا بریدن درخت جرم است ولی در ایران این کار جرم نیست.

در اسلام داریم: بریدن درخت جرم است مگر اینکه جای آن یک درخت بکارید. روایت داریم :اگر درخت تشنه ای را آب بدهید مثل این است که مومنی را آب داده اید. ممکن است که کاری در اسلام حرام باشد ولی مسلمان ها آنرا انجام بدهند مثل دروغ گفتن. در مکتب اسلام دروغ و ربا حرام است. ما هنوز اسلام را نشناخته ایم. بعضی ها با خواندن چهار تا کتاب ادعای اسلام شناسی می کنند.

دیوانه در شهر شروع به خواندن آواز کرد و پرچمی در دست گرفت. دیوانه ای به او گفت: کجا می روی ؟ او گفت :کربلا. گفت: چند وقت است که  دیوانه شده ای ؟ او گفت :چند روز .دیوانه دومی گفت: من چند سال است که دیوانه شده ام ولی به امامزاده ی شهر خودم هم نرفته ام و تو می خواهی با چند روز دیوانه شدن به کربلا بروی. پول خرد صدا می کند ولی اسکناس صدا نمی کند. بعضی از سرو صداها بخاطر این است که کم داریم. اگر کسی گفت که من عالم هستم معلوم است که جاهل است. خداوند به همه ی دانشمندان کره ی زمین می فرماید که شما اندک سوادی دارید.

بعضی ها می خواهند که فلسفه ی تمام احکام دین را بدانند. ما نمی دانیم که فلسفه ی دو رکعتی بودن نماز صبح چیست. در خیلی از موارد ما فلسفه ها را نمی دانیم. ما فلسفه ی تمام داروها را نمی دانیم ولی به حرف پزشک گوش می کنیم و آنرا مصرف می کنیم.

دینی کامل است که هرچه علم پیش می رود حرف داشته باشد. ما نمی توانیم آیه ای در قرآن پیدا کنیم که تاریخ مصرف آن گذشته باشد یا ضد مسائل علمی روز باشد.

سوال – صفحه 425 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – در این صفحه کلمه ی حجاب آمده است. خدا می فرماید: هر چیزی که برای دل زنان پاک ترین است.

رابطه ی زن و مرد باید طوری باشد که دلها هوس همدیگر را نکنند. معیار لباس در اسلام این است که لباس پوشش باشد و دیگر اینکه دل را به سمت شما جذب نکند. انسان باید مواظب قلبش باشد.

قبرشیخ مفید(هزار سال قبل بوده است) بین قبر امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) است. می توان گفت که همه ی علما به شیخ مفید بدهکار هستند. ایشان خواب دید که حضرت زهرا(س) دو تا بچه ی کوچک نزد او آورد و فرمود که به این دو بچه فقه بیاموز ،او تعجب کرد. فردا صبح خانمی دو تا بچه سید آورد و گفت که به آنها فقه بیاموز. شیخ فهمید که این خانم و دو تا بچه عادی نیستند. شیخ خودش به آنها درس می داد در حالیکه افراد کم سن را به طلبه ها می سپارند ولی ایشان این کار را نکرد.

روزی فرد مقداری شانه آورد و گفت که آنها را بین طلبه ها پخش کن. شیخ شانه ها را قسمت کرد ولی به این دوتا بچه سید شانه نداد. مادر از استاد پرسید که آیا درس بچه های من خوب است؟ شیخ گفت: بله، مادر گفت :پس چرا به بچه ها شانه ندادی؟ شیخ گفت: این شانه برای کسانی است که ریش دارند ،مگر بچه های شما ریش دارند؟ مادر گفت: مگر خود شما به بچه ها درس نمی دهید؟( آنها در سن پنج سالگی نزد استاد آمده بودند و الان بزرگ شده بودند) شیخ گفت: این دو بچه خیلی زیبا هستند و وقتی من به آنها درس می دهم سرم را پایین می اندازم و به آنها نگاه نمی کنم. یعنی استاد متوجه ریش دار شدن آنها نشده بود. ممکن است که الان این داستان ها افسانه باشد ولی وجود داشته است.

در قرآن داریم: ملائکه با حضرت مریم صحبت می کردند. ما نمی توانیم بگوییم که پس چرا ملائک با ما صحبت نمی کنند. اگر ما از شن های طبس برای نوه های مان تعریف کنیم ممکن است که باورشان برای آنها سخت باشد. کسانی که در جبهه بوده اند امدادهای غیبی را لمس کرده اند. ولی ممکن است کسانی که در جبهه نبودند بگویند: اینها حرف می زنند.

رئیس هلال احمر می گفت که در یکی از استان ها جمعی از افراد به زیر برف رفتند. یکی از افراد هلال احمر از مجلس عروسی اش آمد تا به افراد زیر برف کمک کند. ممکن است که همه اینها را نپذیرند.

خدایا به حق محمد و آل محمد هر چه به عمر ما اضافه می کنی بر ایمان،عمل،عقل ،اخلاص و بصیرت ما اضافه کن،همه ی مشکلات مردم را برطرف بفرما و همه ی منحرفین را هدایت بفرما.

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=8963

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.