فرزند – 6

موضوع بحث: فرزند – 6
تاريخ پخش: 73/08/26

بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بحث ما دنباله‌ي بحث فرزند است و اين ششمين جلسه است كه اين بحث را دنبال مي‌كنيم. در اين مورد هرچه صحبت کنيم، کم صحبت کرده‌ايم. با اين بحث مي‌فهميم که اسلام چه دين جامعي است که راجع به همه چيز نظر دارد.
1- پاداش زمان بارداري و زايمان
در رابطه‌ي فرزند در ديدگاه اسلام، دعا براي فرزند و انتخاب همسر براي فرزند صحبت كرديم. اين جلسه مي‌خواهيم درباره‌ي مسأله‌ي حاملگي، زايمان، تغذيه، بهداشت، عقيقه، تصدّق، نامگذاري و محبت صحبت كنيم. روايات زيادي داريم که در مورد وقتي است كه زن فارغ مي‌شود. «قَالَ الْحَقُّ جَلَّ ذِكْرُهُ يَا أَيَّتُهَا المَرْأَةُ قَدْ غَفَرْتُ لَكِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الذُّنُوبِ»(مستدرك‌الوسائل، ج‌14، ص‌245) خداوند به او خطاب مي‌کند: ‌اي خانمي که فارغ شده‌اي، تمام لغزشهاي گذشته‌ات را بخشيدم. يعني زايمان يک عمل مقدس است. از برکات و امتيازات اسلام اين است که فقط خواندن نماز شب امتياز نيست. ورزش هم عبادت است. سياست، ديانت، تفريح و عبادت همه يک مجموعه است. مثل استخري است که مي‌توان هر جاي آن شنا کرد.
پيامبر اسلام(ص) فرمودند: «إِذَا حَمَلَتِ الْمَرْأَةُ كَانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْمُجَاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»(أمالي صدوق، ص‌411). زن حامله با اينکه غذا مي‌خورد اما انگار که روزه است. اجر بسياري دارد. انگار در حال نماز است و انگار با مال و جانش در راه خدا جهاد مي‌کند. اين ديد اسلام و قرآن نسبت به زن حامله است. روايت داريم كه اجر و پاداش زن حامله از وقتي که حامله مي‌شود تا وقتي که زايمان كند، مثل رزمنده در حال آماده باش است. در مدتي که زن حامله است، شوهر بايد خرجي زن را بدهد. امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا طَلَّقَ الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ حُبْلَى أَنْفَقَ عَلَيْهَا حَتَّى تَضَعَ حَمْلَهَا وَ إِذَا وَضَعَتْهُ أَعْطَاهَا أَجْرَهَا وَ لَا يُضَارَّهَا إِلَّا أَنْ يَجِدَ مَنْ هُوَ أَرْخَصُ أَجْراً مِنْهَا فَإِنْ هِيَ رَضِيَتْ بِذَلِكَ الْأَجْرِ فَهِيَ أَحَقُّ بِابْنِهَا حَتَّى تَفْطِمَهُ»(كافي، ج‌6، ص‌45) اگر مردي زن خود را طلاق بدهد، در صورتي كه زن حامله باشد، بايد خرجي زن را بدهد. يعني زن حامله بايد تأمين باشد. اين امنيت در بچه اثر مي‌کند. نبايد مادر دلهره داشته باشد. براي زن حامله يک سري چيزها مهم است. 1- عوامل مادي 2- عوامل معنوي.
2- چيزهاي مادي كه براي زن باردار مهم است
عوامل مادي كه همان تغذيه و خوراك است. خوردن بعضي از دارو‌ها كه مي‌تواند مفيد يا مضر باشد. امراض مادر مي‌تواند در بچه اثر بگذارد. روايت داريم به زني که حامله هست چند نوع غذا بدهيد. گلابي، خرما، شير، هندوانه، سيب، انار شيرين، کاسني. اين کلمات در روايات آمده است. روايات خرما از همه بيشتر است. ‌اي کاش در تمام زايشگاه‌هاي ايران به جاي گل فروشي، رطب فروشي باشد. هيچ چيزي براي زن زائو بهتر از رطب نيست. حضرت مريم در هنگام حاملگي رطب خورد. حضرت پسرزيبايي را در کوچه ديد. فرمود: مادر اين بچه يكي از اين سه ميوه‌ي به، گلابي يا سيب را خورده است. ميوه بسيار مهم است.
مسائل معنوي از لحاظ روحي و رواني: اضطراب‌ها، ناراحتي‌ها، شادي‌ها، ترس‌ها، هيجانات، منظره‌هاي حزن انگيز و ديدن صحنه‌هاي دل خراش براي زن حامله خوب نيست. من شنيدم که حضرت امام به صدا و سيما فرمود: صحنه‌هاي دلخراش را در تلويزيون نشان ندهيد. زن حامله بايد در محيط آرام و بي هيجان باشد.
مسأله ديگر مسأله زايمان است. راجع به زايمان سفارش شده است که اطراف زن حامله در هنگام زايمان خلوت باشد. روايت داريم که اگر زني در هنگام زايمان بر اثر فشار از دنيا برود، به عبارتي شهيد شده و خدا فرشته‌ها را مأمور مي‌کند که به تشييع جنازه او بروند و به او بگويند: که تو اهل بهشت هستي.
توجه به حالات زن زائو خيلي مهم است. فاطمه زهرا بچه دار شد. امام حسين را به دنيا آورد. امام حسين را به پيغمبر دادند. حضرت گريه کرد. گفتند: يا رسول الله! چرا گريه مي‌کني؟ فرمود: اين بچه را در کربلا مي‌کشند. اما اين مسأله را به مادرش نگوييد. چون تازه زايمان کرده است. پس شنيدني‌ها براي زن زائو بايد کنترل شود. حرف‌هاي غم انگيز به او نزنند. بچه که به دنيا مي‌آيد، او را در پارچه سفيد ببنديد. امام حسن مجتبي که به دنيا آمد، او را در يک پارچه زرد بستند و به پيغمبر دادند. پيغمبر تا او را ديد فرمود: «أَ لَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُفُّوهُ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ»(علل‌الشرائع، ج‌1، ص‌137) نگفتيم: بچه را در پارچه زرد بپيچيد. در گوش راست بچه اذان و در گوش چپ هم اقامه گفتند.
اواخر زمان شاه بود. يکي از اين برادران جوان ارتشي، انصافاً انقلابي برخورد کرد. يعني اولين حرکت ضد شاه در ارتش بود و بعد هم وقتي مي‌خواستند از پادگان فراري‌اش بدهند، در صندوق عقب ماشين رفت و بالاخره او را نجات دادند. از او پرسيدند: چطور شد که شما انقلابي شدي؟ گفت: من تحليلي ندارم ولي مي‌دانم وقتي من به دنيا آمدم پدرم من را به دست نواب صفوي داد تا در گوشم اذان بگويد و من اين را مکرر شنيده‌ام که نواب صفوي وقتي اذان مي‌گفت آنقدر هيجان داشت که مردم مي‌لرزيدند. اين کار خوبي است که بچه هايتان را به دست صاحب نفسي بدهيد تا در گوش او اذان بگويد. يک کسي که از اولياي خدا باشد و نفسش گيرا باشد.
رسول خدا مي‌فرمايد: اگر بچه‌اي به دنيا آمد و در گوش راست آن اذان و در گوش چپ آن اقامه گفتند. اين بچه «فَإِنَّهَا عِصْمَةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»(كافي، ج‌6، ص‌24) بيمه مي‌شود. از اينجا اهميت نماز معلوم مي‌شود. که وقتي بچه به دنيا مي‌آيد در گوش او اذان مي‌گويند. «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» وقتي هم او را در قبر مي‌گذارند، «الصَّلَاة» مي‌گويند.
مرحله بعد، کام برداشتن است. روايت داريم که کام را با مهر کربلا برداريد. اين بحث تربيتي دارد. يعني حسين جان من مي‌خواهم بچه‌ام در اين خط باشد. اين تبرکات براي ما اصل است. با آب گوارا يا آب فرات هم مي‌توان براي برداشتن كام استفاده كرد. با شيريني خرما هم مي‌شود كام را برداشت.
ابوموسي مي‌گويد: خداوند به من پسري داد. او را نزد پيغمبر آوردم. گفتم: براي او اسمي بگذاريد. حضرت فرمود: اسمش را ابراهيم بگذاريد.
وقتي من به دنيا آمدم. پدرم گفته است: اين بچه در زمستان به دنيا آمده است. اگر در گلوي هر بچه‌اي كه به دنيا مي‌آيد مقداري آب انار شيرين بريزند، خوش صدا مي‌شود. در آن موقع زمستان انار نبوده است. پدر من کل کاشان را زير و رو کرده تا يك انار شيرين پيدا کند. خلاصه آب انار را به حلق من ريختند اما حالا من اصلا صداي خوبي ندارم. پس تجربه شد که اين دروغ است به خاطر اينکه در حديث نداريم.
بچه‌ها را نزد پيغمبر مي‌آوردند و پيغمبر آنها را تبرک مي‌کرد. يک روز يک بچه‌اي را آوردند و گفتند: يا رسول الله! اين بچه را تبرک کن و اسمي روي آن بگذار. بچه همينطور که در بغل پيغمبر بود، ادرار کرد. مادر او جيغ کشيد. دامن رسول الله نجس شد. پيغمبر فرمود: چرا جيغ مي‌کشي؟ آن را آب مي‌کشم. جيغي که تو کشيدي در روان و روح بچه اثر مي‌گذارد.
يک شب يک شخص عرب مهمان پيغمبر شد. اين عرب آن شب مثل بعضي بچه‌ها رختخواب را نجس کرد و از خجالت فرار کرد. اين فرد عرب، عصايش را جا گذاشته بود. دوباره برگشت و از روزنه در نگاه کرد و ديد که پيغمبر دارد لحاف را مي‌شويد. آن شخص خيلي کلافه شد.
اسلام به هر بهانه مي‌گويد: به فقرا کمک کنيد. پيغمبر ما هم همينطور بود. فرمود: بچه که متولد مي‌شود، روز هفتم به وزن موهاي سر بچه، از طلا يا نقره به فقرا صدقه بدهيد. عقيقه هم خيلي مهم است به خصوص که گفته‌اند: ران عقيقه را به قابله بدهيد. مادر از گوشت عقيقه نخورد. اينها سنت‌هاي خوبي است. سور دادن در پنج جا سفارش شده است. عروسي، ختنه کردن، خانه خريدن، از مکه آمدن و تولد بچه!
حديث داريم كه بخيل‌ها مي‌بازند. اگر ده هزار تومان سور کرده است، آن سور به اضافه بخل است و اين ارزش ندارد. حديث داريم كه بدترين پذيرايي اين است که همه‌ي پولدارها در آن باشند.
آدم ديندار کسي است که اموال بيت المال را مثل اموال خودش بداند و از آن محافظت کند. در بيت المال صرفه جويي کنيد.
3- عقيقه و قرباني كردن
عقيقه باعث رفع بلا مي‌شود. حالا چه گوسفندي را عقيقه کنيم؟ مي‌گويند: آنهايي که پول دارند، گوسفند چاق بخرند. ما در مكه بعضي حاجي‌ها را ديده‌ايم كه يک گوسفند به اندازه‌ي يك گربه مي‌خرند. در عوض يک دکتري را ديدم كه يک گوسفند خريده بود كه به اندازه‌ي يک گاو بود. گفت: مي‌خواهم اين گوسفند را هديه محبوب کنم. من خدا را دوست دارم. اما اگر ما خدا را دوست داشته باشيم، وقتي به خودمان عطر مي‌زنيم که بخواهيم با خدا حرف بزنيم. چرا وقتي به عروسي مي‌رويم، عطر مي‌زنيم؟ معلوم است که فاميل‌هاي عروس را بيش از خدا دوست داريم. زنهاي ما براي شوهرهايشان آرايش نمي‌کنند. يک مرد به سمت خانه مي‌دويد. به او گفتند: چرا مي‌دوي؟ گفت: خانم من از عروسي مي‌آيد. مي‌دوم تا قبل از اينکه لباسش را در بياورد، يک بار هم من به او نگاه کنم.
4- نامگذاري فرزندان
در نامگذاري، روايات زيادي داريم. بعضي‌ها مي‌گويند: من اسم بچه‌ام را فاطمه نمي‌گذارم. مي‌گوييم: چرا؟ برادر و خواهر من هردو فاطمه دارند! چه اشکالي دارد که در هر خانه يک فاطمه داشته باشيم. حديث داريم كه در همه‌ي خانه‌ها يک محمد باشد. در قيامت افراد را با اسم صدا مي‌زنند. اولين حقي که فرزند به پدرش دارد، نام خوب است. يکي از کارهاي زيباي پيغمبر اين بود که اسم‌هاي بد را عوض مي‌کرد. بچه‌اي متولد شده بود. اسم او را وليد گذاشته بودند. پيغمبر فرمود: اسمش را وليد گذاشته‌ايد؟ شما اسم شاه‌ها را روي بچه هايتان گذاشته‌ايد؟ «تُسَمُّونَ بِأَسْمَاءِ فَرَاعِنَتِكُمْ غَيِّرُوا اسْمَهُ فَسَمُّوهُ عَبْدَ اللَّهِ»(إعلام‌الورى، ص‌35) شما اسم فرعون‌ها را روي بچه هايتان گذاشته‌ايد؟ اسم را عوض کنيد. اسمش را عبدالله گذاشتند. در روايات داريم که بهترين اسم‌ها، اسمهايي است که نشانه ربوبيت در آن‌ها است. مثل: عبدالله، عبدالرحمن.
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «أَصْدَقُ الْأَسْمَاءِ مَا سُمِّيَ بِالْعُبُودِيَّةِ وَ أَفْضَلُهَا أَسْمَاءُ الْأَنْبِيَاءِ»(كافي، ج‌6، ص‌18). «أَصْدَقُ الْأَسْمَاءِ» اسمهايي خوب است که عبوديت در آن باشد.
دختري را نزد پيامبر آوردند. اسم او عاصيه بود. عاصيه به معني معصيت كار است. پيامبر فرمود: اين چه اسمي است؟ اسم او را جميله بگذاريد.
کلماتي که معنا و مفهوم خوب دارند را براي اسم گذاشتن انتخاب كنيد. اسم شاه‌ها را براي فرزندان خود نگذاريد. مي‌دانيد معاويه يعني چه؟ يعني سگي که پارس مي‌کند. آخر اين چه اسمي است. حتي اسم غلام را هم روي بچه‌هاي خود نگذاريد. غلام به معني نوکر است. اسم بزرگوارانه انتخاب كنيد.
مسأله بعد مسأله ختنه است. فقط بدانيد اگر کسي ختنه نکند، در حج گير مي‌کند. يک عده از اروپا آمده بودند و مسلمان شده بودند اما ختنه نكرده بودند. در همان مکه آنها را ختنه کردند.
5- اهميت شير مادر
تغذيه بچه را بگويم. بهترين غذا شير مادر است. شير مادر امتيازاتي دارد. 1- ضد عفوني شده و استريل شده است. 2- شير مادر در پستان خراب نمي‌شود. 3- حرارت شير مادر مناسب است. 4- هرچه که بدن بچه لازم دارد، در شير مادر هست. 5- ارزانترين شير است. 6- خوردنش براي طفل لذت دارد. چون هنگام خوردن بچه صداي قلب را هم مي‌شنود. 7- سهل الهضم است. 8- شير مادر غذا هم دارد. 9- شير مادر پيوند عاطفي هم هست. 10- شير مادر بدون زحمت است. 11- در شير مادر تقلب نيست و طبيعي است.
6- ثواب شير دادن كودك
به هر حال شير مادر بهترين غذا است. حديث داريم که هيچ شيري براي کودک بهتر از شير مادر نيست. هر زني که بچه‌اش را شير مي‌دهد به ازاي هر دفعه شير دادن، ثواب آزاد کردن يک اسير را به او مي‌دهند. همينکه بچه دو ساله مي‌شود، شير خوردنش تمام مي‌شود. فرشته‌اي به او مي‌گويد: مادر دو سال بچه‌ات را شير داده‌اي و خدا تمام گناهانت را بخشيد. شير دادن ثواب است. اما سر شيشه‌اي را به دهان بچه گذاشتن ثواب ندارد. با حلقوم اذان گفتن ثواب است. اذان را از پشت بلند گو پخش كردن، ثواب ندارد.
يکي از مشکلات مملکت ما خادم‌هاي مسجد است. بايد يک انقلابي براي خادم‌ها بشود. خادم‌هاي مسجد يا پير هستند، يا مريض هستند، يا بي‌سواد هستند، يا بد اخلاق هستند. بچه لباس شيک پوشيده تا به مسجد برود. خادم به او گفته است: اين كار‌ها چه معني مي‌دهد؟ مگر عروسي عمه‌ات است؟ به خاطر همين بچه مي‌گويد: من ديگر به مسجد نمي‌روم. اينها اثر مي‌گذارد.
دين ما دين خوبي است. دين ما براي مکيدن نوزاد، براي زن زائو، براي اتاق زايمان حديث دارد. دين ما براي هر ريز و درشتي حديث دارد. دين مشكل ندارد ما مشكل داريم. بياييد به حديث‌ها عمل کنيم تا جاذبه‌ي اسلام زياد شود.

«والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2186

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.