فرزند- 3

موضوع: فرزند- 3
تاریخ پخش: 73/07/28
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی 
السلام علیک یا فاطمه سیده النساء العالمین و رحمه الله و برکاته 
1- فرزند هدیه الهی است
در محضر مبارک دانشجویان و اساتید دانشگاه الزهرا هستیم. بحث ما بحث فرزند است، فرزند یک هدیه خدایی است قرآن راجع به فرزند(وهب) گفته هبه کردن، فرزند تصادف نیست غیر از تخم هندوانه است که هندوانه می‌شود ولذا قبل از آمدن آن کلمه بشارت می‌گویند «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى» (هود/69) به ابراهیم بشارت دادیم یعنی خداوند وقتی می‌خواهد به ابراهیم بچه بدهد می‌گوید که به تو تبریک می‌گویم «یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى» (مریم/7) «أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَى» (آل عمران/39) لقب‌هایی که راجع به بچه هست همه‌اش بشارت است پس بچه هدیه است و آمدنش بشارت است.
«ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً» (آل عمران/38) طیبه یعنی دلپسند، «بِغُلَامٍ عَلِیمٍ» (حجر/53) «بِغُلَامٍ حَلِیمٍ» (صافات/101) «لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا» (مریم/19)، گاهی وقتها می‌گویند شش تا نان خور داریم مثل اینکه می‌گویند هفت رأس گوسفند داریم کلماتی که راجع به بچه گفته می‌شود سنگین و پرمعنا است. ما اگر بچه دختر باشد می‌گوییم بدبخت هفت سر عائله دارد یعنی ما به بچه‌دار می‌گوییم بچه دار بدبخت است.
بچه تابع پدر است یا تابع مادر؟ تابع مکتب است اگر مادر مسلمان شد تابع مادر است و اگر پدر مسلمان شد تابع پدر است. قرآن می‌فرماید کنیزی که از نظر فکری ایمان داشت بهتر است از خانمی که از نظر فکری ایمان نداشت «وَلَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ» (بقره/221) اصل تفکر است. به همین خاطر می‌گویند زن مسلمان حق ندارد که شوهرش کافر باشد. اگر خانم مجرمی را خواستند بزنند اگر حامله بود به احترام بچه شلاق را تعطیل کنند و به تاخیر بیندازند. اگر زن شیرده احتمال بدهد که روزه برای او ضرر دارد باید روزه‌اش را بخورد.
خدا بچه را پاک آفریده است و ذاتاً خوب و بد را می‌فهمد إلا اینکه پدر و مادر او را منحرف می‌کنند «الوَلَدُ لِلفَراشِ» (کافی،ج5،ص491) بچه‌ای که در خانه‌ای متولد شد مال همان خانه است این برای این است که اگر مرد بگوید این بچه شکل ما را ندارد. پس مال ما نیست. اسلام می‌گوید نه مال شما است اگر تهمتی بر خانواده وارد شد نباید ضربه تهمت وارد بر بچه بشود حتی بچه‌ای که سر راه است حق ندارند بگویند این بچه برده است اصل آزادی است اصل حلال زادگی است.
مولود با برکت زهرا(علیها السلام) است که عمرش خیلی کم بود اما با برکت بود. مادر یازده عیسی شدن این خیلی مهم است. بچه می‌تواند امام باشد، می‌تواند پیغمبر باشد.
2- نقش محبت در زندگی
نقش مادر: خصلت‌های مادر در بچه اثر می‌کند ولذا در انتخاب همسر سفارش اکید کرده‌اند روی شکل خیلی دقت نکنید روی. . . مسئله شکل مهم نیست محبت مهم است بسیار آدمهایی که شکل‌شان متوسط است ولی همدیگر را دوست دارند زندگی‌شان موفق است اما بسیار آدمهایی هستند که نمره‌ی شکل آنها بالاست اما چون محبت ندارند زندگی‌شان موفق نیست آنکه مهم است محبت غیر از زیبایی است خیلی وقتها آدم می‌رود توی ساختمان می‌نشیند با اینکه ساختمان قدیمی و کهنه است اما به قدری این ساختمان رونق دارد آدم خسته نمی‌شود گاهی هم وارد ساختمانهایی می‌شود که نقشه‌اش از خارج آمده اما آدم خفه می‌شود اینطور نیست که هر چه زیباست محبت آور است محبت کلیدش دست خداست «مَحَبَّهً مِنِّی» (طه/39) ولذا داریم برای آدمهایی که می‌روند عقد بخوانند پشت سر عقد می‌گوید خدایا کاری کن که بین این زن و شوهر محبت قرار بده نظیر محبتی که خدا به مادر بچه می‌دهد مادر بچه‌اش را دوست دارد هیچ کلاس دانشگاه و تبلیغ و تلقین هم نیست.
3- کلید محبت دست خداست
«أَفْئِدَهً مِنْ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ» (ابراهیم/37) ابراهیم(ع) کعبه را ساخت گفت خدایا ما مکه را ساختیم و چند تا سنگ روی هم ساختیم اما تو کاری کن که دلها هُل بخورد به سمت اهل بیت که اینجا هست دلها را هُل بده گاهی آدم روان حرف می‌زند امام وقتی حسینیه جماران صحبت می‌کرد با فقه و فلسفه و عرفان صحبت نمی‌کرد امام فقیه بود فلیسوف بود مفسر بود اما همه بیان‌ها را کنار گذاشته بود حرف که می‌زد به دل می‌نشست. اینکه دلها جذب بشود دل بخاطر شکل امام بخاطر پول امام زور امام لباس امام اینها نیست. گاهی زندگی ساده است بقدری شیرین است. بنابراین اگر زندگی شیرین بشود محبت از طرف خداست. گرایش دل هم دست خداست.
4- الگو بودن ازدواج حضرت علی و زهرا
امام علی(ع) خجالت می‌کشید برود خواستگاری بهرحال پیغمبر راضی بود اما باید زن راضی باشد. پدر حق ندارد دختر را با زور و کراهت، رضایت دختر شرط است با حضرت زهرا(علیها السلام) مطرح کرد حضرت سرش را پایین انداخت سکوتی که علامت رضا بود خوب علی جان چی داری؟ فرمود من هیچی ندارم، خانه داری؟ اسب داری؟ هیچی ندارم، فرمود شمشیر و زره داری. شمشیر را می‌خواهی اما زره را ببر و بفروش. حضرت امیر زره را فروخت پول را داد به چند نفر از اصحاب فرمود بروید با پولی که از زره هست جهیزیه برای زهرا بخرید. بعد صورت جهازیه‌اش، ‌ای کاش دخترهای دانشجو بجای این کتاب معارفی که می‌خوانند نظام حقوق زن را می‌خواندند یک واحد بخوانند و امتحان می‌دادند. ‌ای کاش مسئله حجاب مرحوم مطهری را می‌خوانند و از آن امتحان می‌دادند بینی و بین الله از کتاب معارف بهتر است البته استدلال اصول عقائد لازم است اما هر خواهری این کتاب نظام حقوق زن را و این مسئله حجاب را. . .
 آئین تربیت و بانوی نمونه خواندنی هستند ما بلد نیستیم بچه تربیت کنیم گاهی بچه را می‌زنیم چه جوری، گاهی بچه را محبت می‌کنیم چه جوری، من یک بحثی دارم بحث لوس بار آوردند حدود هفتاد هشتاد تا آیه و حدیث داریم که نباید بچه هایمان را لوس کنیم.
وقتی بچه افتاد نباید داد و بیداد بکنیم باید به بچه بگوییم بچه جان دویدن افتادن هم دارد به او بفهمانیم که خوب می‌شود بچه‌های لوس بزرگ بشوند. حکومت پیدا کنند. استبداد است. اگر وکیل مجلس بشود به او رأی ندهند فرار می‌کند چون می‌خواست رأی بیاورد.
یکی از این زنهای پولدار چیزی را کش رفته بودم. خدا نیاورد که آدم دست به دلگی بزند. یک شخص مهمی رفته بود جایی. ساعت قشنگی توی تاقچه اتاق بود آن شخص هم فقیر نبود ولی دهانش پر آب شد. ساعت را برداشت و توی جیب‌اش گذاشت. صاحبخانه هم آمد دید ساعت نیست حالا خجالت هم می‌کشید که بگوید جنابعالی ساعت را دزدیده‌ای؟ این مهمان مهمی است. گفت ساعت را بچه‌ها نیامده‌اند ببرند؟ گفت چه ساعتی؟ این هم زد به حاشا بالاخره یک مدتی شد و این ساعت هم توی جیب ایشان زنگ زد امان از روزی که خدا بخواهد اراده کند کسی را رسوا کند به قدری بد شد که گفت کاش صد دفعه مرده بودم گاهی دلگی و لوسی. . .
5- حکایت
یک خانمی چیزی را جایی دیده بود و کش رفته بود آدم متشخصی بود حضرت فرمود باید چهار تا انگشتش را قطع کنید اصحاب گفتند یا رسول الله می‌دانید این خانم کی است؟ این خانم خیلی مهم است قبیله‌اش فامیل‌هایش، فرمود اگر زهرا هم این کار را می‌کرد دستش را قطع می‌کردم بچه را باید این رقمی تربیت کرد.
حضرت زهرا(علیها السلام) آمد پیش پیغمبر و فرمود بابا جان من دختر شما هستم، معلم خانم‌ها هستم، چهار تا بچه پشت سر هم دارم، کارهای خانه هم همیشه هست، شوهرم هم که همیشه جبهه است، بنابراین اگر مشکلی نیست شما کسی را بفرستید از این خانم‌ها که به من کمک کند. پیغمبر فرمود شما سی و چهار بار بگو الله اکبر سی و سه بار هم بگو الحمدلله سی و سه بار هم بگو سبحان الله خوب این سوال چه ربطی به جواب دارد؟ من اینطور فهمیدم که پیغمبر می‌خواهد بگوید زهرا جان اصلاً توی این فکرها نباش مثل اینکه شما می‌پرسی آقای قرائتی کتابخانه‌ات چند تا کتاب دارد؟ می‌گویم ظهر شده؟ یعنی شما کاری به کتاب‌های من نداشته باش جواب پیغمبر نشان دهنده این است که دختر من نباید لوس باشد.
 حضرت زهرا فهمید آنچه که باید بفهمد. یک نخ پشمی داشت این نخ را برداشت چهار تا گره به آن زد تقریباً هر یک سانت و یک سانت گره زد بعد با این گره‌ها ذکر می‌گفت تا جنگ احد پیش آمد در جنگ احد حضرت حمزه عموی پیغمبر شهید شد حضرت فاطمه هفته‌ای دو بار پیاده از مدینه دو فرسخ می‌آمد سر قبر این شهید بعد یک خورده خاک قبر را برداشت گل درست کرد و تسبیح گلی درست و یک تسبیح خاکی دست منتهی از خاک قبر حضرت حمزه قصه گذشت تا کربلا پیش آمد کربلا سیدالشهدا شهید شد امام حسین(ع) بعد از خاک کربلا تسبیح درست می‌کردند. این تسبیح را آدم می‌گرداند باید یاد حضرت زهرا بیفتد. کمک خواستی؟ سبحان الله یعنی کارت را باید خودت بکنی.
حضرت امام صادق(ع) با عده‌ای از اصحاب می‌رفتند بند کفشش پاره شد گفتند آقا بفرما، فرمود بند کفش من پاره شده چرا شما زجر آن را بکشی؟ کفش من پاره شده خودم هم پیاده می‌روم. حدیث داریم. خدا لعنت کند. خدا لعنت کند خدا لعنت کند کسی که سفره می‌افتد می‌نشیند و غذا را که خورد در می‌رود و در یک ماجرایی که گفتند رسول الله کار نکند. فرمود کار نکنم غذا هم نمی‌خورم.
نه تنها کار بلکه خرج هم دُنگی است. هفت تا حدیث داریم. اگر خواستید مسافرت بروید با کسی نروید که خرج شما را بدهد اگر خرج من را شما دادی من همه‌اش باید بله قربان گوی شما باشم. با زجر باید بچه را بزرگ کرد فکر غلطی است که می‌گوییم تا بچه گریه کرد. . . گاهی باید به بچه بگوییم اگر دو لیتر هم گریه کنی همین است که هست اگر بچه بفهمد که با گریه کاری می‌کند فردا هم تشر می‌زند اگر وکیل یا وزیر شد تقاضای بی جایی دارد.
پیغمبر فرمود مواظب باش در انتخاب همسر با کی ازدواج می‌کنی که صفات مادر منتقل می‌شود. مواظب باش با زن احمق ازدواج نکنی حرف زدن مصیبت است. بچه‌اش نسل خراب باز می‌گوید مواظب باشید شیر که می‌دهید شیر چه خانمی بدهید شیر در بچه اثر می‌کند.
اگر کسی به مادری که بچه توی شکمش است ضربه بزند ضامن است حتی سقط بچه بیست بیست بالا می‌رود اگر کسی نطفه را پایین کشید بیست مثقال طلا باید بدهد اگر سقط کرد ولی این خون بچه بود چهل مثقال طلا، اگر گوشت نرم شده بود و سقط کرد این شصت مثقال اگر توی گوشت نرم استخوان بود هشتاد مثقال و اگر روی استخوان پوست بود صد تا و اگر نفس داشت هزار مثقال دارد یعنی بچه ارزش است ولو سقط آن بچه ارزش ولو کسی به مادر سیلی بزند اگر در بچه اثر کند.
6- شیر مادر بهترین غذا برای کودک
زیبایی بچه، داریم که بهترین غذا برای بچه شیر مادر است خیلی از شیر بهتر است از تولید به مصرف است قیف نمی‌خواهد سر شیشه نمی‌خواهد ظرف و ظروف نمی‌خواهد شیر مادر بهترین شیرهاست چون هیچ واسطه‌ای در کار نیست شیر خشک چند تا واسطه می‌خورد و توی هر واسطه‌ای ممکن است غیر بهداشتی بشود به ما گفته‌اند دستهایت را که شستی با همان دست خیس بیا غذا بخور چون اگر با حوله خشک کنی ممکن است خود حوله غیر بهداشتی باشد.
به ما گفته‌اند از سر حوض وضو نگیرید چون ممکن است غیر بهداشتی باشد سالم‌ترین غذا شیر مادر است و یکی از اشتباهاتی که ما داشتیم این بود که در بیمارستانها گفتند شیر مادر. . . اتفاقاً گفته‌اند که اولین شیر را هم بخورد و هیچ غذایی مثل شیر مادر نیست چون شیر روی قلب است و آهنگ قلب همان آهنگی است که نوزاد در قلب به آن انس داشته صدای مانوسی است چسپاندن بچه به سینه محبت را زیاد می‌کند.
هر چه بدن می‌خواهد در شیر مادر قرار داده شده است. نامگذاری خیلی مهم است عقیده‌ی خرابی که هست می‌گویند ما توی خانه فاطمه داریم چه اشکالی دارد همه خانه‌ها فاطمه داشته باشد؟ به علامه طباطبایی گفتند ما چه کنیم که امام رضا(ع) نزد خدا واسطه شود گفت بروید داخل حرم امام بگویید بفاطمه بفاطمه بفاطمه سه بار آقا را به فاطمه قسم بدهید امام دعایت را مستجاب می‌کند(فداها ابوها) پدرت قربانت برود.
تغذیه به قدری مهم است که وقتی خدا می‌خواهد فاطمه را به پیغمبر بدهد می‌گوید تا چهل روز غذاهای زمینی را نخور چون می‌خواهم کسی را به تو بدهم که آن مادر یازده تا عیسی می‌شود. بنابراین از این غذاهای معمولی نخور و تا چهل روز از خدیجه فاصله بگیر می‌خواهم غذاهای استثنائی برای تو بیاورم. فاطمه خیلی نزد خدا آبرو دارد و ما افتخار می‌کنیم که نسل‌مان نسل زهرا است. سخنرانی‌اش حکومت وقت را متزلزل کرد. هر کاری کردند که راضی شود فرمود خدا شاهد باشد که من از شما راضی نیستم خدا را گواه می‌گیرم که راضی نیستم و شما می‌دانید که پدرم فرمود هر کس زهرا را اذیت کند من را اذیت کرده و هر کس من را اذیت کند خدا را اذیت کرده است.
 «والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2182

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.