Deprecated: Implicit conversion from float 79.9 to int loses precision in /home/gharaati/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 85

Deprecated: Implicit conversion from float 79.9 to int loses precision in /home/gharaati/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php on line 87

Deprecated: Optional parameter $output declared before required parameter $atts is implicitly treated as a required parameter in /home/gharaati/public_html/wp-content/themes/publisher/includes/libs/bs-theme-core/gallery-slider/class-publisher-theme-gallery-slider.php on line 67
عبادت در قرآن – درسهایی از قرآن
Warning: Undefined array key "beoreo" in /home/gharaati/public_html/wp-content/themes/publisher-child/functions.php on line 185

Deprecated: md5(): Passing null to parameter #1 ($string) of type string is deprecated in /home/gharaati/public_html/wp-content/themes/publisher-child/functions.php on line 185

عبادت در قرآن

موضوع: عبادت در قرآن
تاریخ پخش: 74/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

1- عبادت چیست؟

موضوع این جلسه عبادت در قرآن است، عبادت چیست؟ هر کسی یک چیزی را به یک زاویه‌ای می‌بیند، من مشهد بودم زوار برای بوسیدن ضریح هجوم می‌آوردند. یک نفر آمد گفت آقای قرائتی این وحشیگری نیست که مردم از سر و کله هم بالا می‌روند؟ گفتم تا چه عینکی بزنی، می‌شود دیپلماتی برخورد کرد و گفت اینها وحشی هستند اما می‌شود عینک عرفان بزنی و بگویی که اینها عاشق هستند.
می گویی داماد چکاره است؟ می‌گوید: بدبخت بیکار است، با دید افراد تن پرور و لوس کارگری بدبختی است با دید اولیای خدا پیغمبر دست اولیاء خدا را می‌بوسد. بعضی‌ها شهادت را از بین رفتن می‌دانند اما با دید قرآن می‌فرماید «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (آل‌عمران/169) فکر نکن این جوانی که رفت تلف شد، نه تو که هستی، نیستی آنکه نیست هست، آنکه رفت شاه را بیرون کرد، با شهادت امام را آورد، با شهادت اسلام را پیروز کرد ما هر چه داریم از شهادت داریم اگر عزتی داریم و قدرتی داریم آنکه رفت با خون خودش این کارها را کرد من و تو که هستیم چه کرده‌ایم؟ بنابراین دیدها فرق می‌کند.
عبادت چیست؟ عبادت زنجیر است یا کمند محبت؟ بعضی زورکی درس می‌خوانند است اگر نمره نباشد نمی‌خواند بعضی‌ها عاشق علم هستند حاضر است لباسش را بفروشد و کتاب بخرد که درس بخواند. هر چیزی بلوغ می‌خواهد برای بعضی‌ها فوتبال به قدری ارزش دارد که همه چیزی را قربان گل زدن می‌کنند اما یک پیرزنی بود کاشان پای تلویزیون فوتبالیست‌ها را می‌دید می‌گفت این جمهوری اسلامی نمی‌تواند به این جوانها یکی یک توپ بدهد تا این همه آدم دنبال یک توپ ندود. من دیدم که این پیرزن هنوز نسبت به فوتبال بالغ نشده است آن قربان گل زدن می‌رود این پیرزن می‌گوید که اینها بی خودی عقب یک توپ می‌دوند دیدها فرق می‌کند.
2- عبادت از دیدگاه اولیای خدا
عبادت از دید اولیای خدا زنجیر نیست کمند محبت است، بار نیست چتر حفاظت است، برای بعضی‌ها عبادت بار است «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ» (بقره/45) سنگین است برای بعضی‌ها چتر حفاظت است «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ» (عنکبوت/45) عبادت سود خدا نیست مصلحت ما است عبادت سربار نیست سرمایه است یک ذکر خدا یک درخت را در بهشت خلق می‌کند عبادت پرداختن نیست گرفتن است.
خدا آیت الله مدنی را رحمت کند، زمان شاه در نور آباد فارس تبعید بود رفتیم دیدن او در اتاق تاریک نشسته بود گفتم ناراحت نیستی؟ گفت دارم کیف می‌کنم! گفتم چطور؟ گفت من هر نفسی که می‌کشم یک قدم به خدا نزدیک می‌شوم و دشمن‌ام شاه هر نفسی که می‌کشد یک قدم به جهنم نزدیک می‌شود ولذا دارم کیف می‌کنم.
عبادت جبر نیست جذب است، بعضی می‌خواهند بگویند جبرئیل بر پیغمبر نازل نمی‌شود عظمت پیغمبر است که جبرئیل را پائین می‌کشد عبادت جاذبه دارد. رابطه مالک و مملوک نیست رابطه عاشق و معشوق است عبادت ذلت نیست عزت است هر چی طرف عزیزتر باشد بندگی او هم عزیز‌تر است. عبادت غیر او یا جهل است یا جنون، عبادت خدا یعنی مرگ بر طاغوت، عبادت خدا شکر گذشته است و حیات آینده، عبادت همرنگی با هستی است چون قرآن می‌فرماید «کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» (روم/26) وقتی هستی در حال سجده و تسبیح است تو چرا وصله هستی نیستی؟
3- پیدا کردن حال عبادت
چطور حال عبادت را در خودمان زنده کنیم؟ «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمْ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر/15) اول باید احساس فقر کنیم، حدیث داریم اگر سه چیز نبود انسان گردن کلفتی می‌کرد فقر و مرض و مرگ، رابطه وزنه بردار و ویلچری یک پوست خیار است که زیر پای وزنه بردار بیفتد و قطع نخاعی بشود. قرآن خیلی می‌گوید که شما عاجز هستی برای اینکه ما را بنده خودش کند می‌گوید بشر خیلی پوک هستی اگر فردا بلند شدی و زمین را هر چه کندی به آب نرسیدی چه خاکی به سرت می‌کنی؟ «إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا» (ملک/30) اگر آب را تلخ کنیم چه می‌کنی؟ «لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا» (واقعه/70) اگر بهار آمد و درخت‌ها سبز نشد چه می‌کنی؟ «لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا» (واقعه/65) به پیغمبر می‌گوید اگر بخواهیم وحی را قطع می‌کنیم و تو با باقی‌ها یک جور می‌شوی چه می‌کنی؟ اگر بخواهیم حرکت کره زمین را کند می‌کنیم و شب طول می‌کشد چه می‌کنید؟ «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ اللَّیْلَ سَرْمَدًا» (قصص/71) بالاخره می‌گوید تو فقیر هستی.
اول هیچ بودی «وَلَمْ تَکُنْ شَیْئًا» (مریم/9) یعنی هیچ بودی بعد می‌گوید. یک چیزی بودی ولی قابل ذکر نبودی «لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا» (انسان/1) بعد می‌گوید «مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ» (سجده/8) آب پست بودی، بعد می‌گوید «فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ» (زمر/6) سه تاریکی داشتی آنجا دست هیچ طراح و نقاشی نبود «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ» (آل‌عمران/6) یعنی او تو را طراحی کرد، «وَجَعَلَ لَکُمْ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ» (نحل/78) بعد وقتی به دنیا آمدی «لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا» (نحل/78) هیچی بلد نبودی، کره خر فاصله را می‌فهمد ولذا در تاریخ هیچوقت کره خری از پشت بام پرت نشده‌ است. حالا ببینید که فرزندان آدم چقدر پرت شده‌اند؟ !
هیچی نمی‌دانستی مار می‌دیدی خیال می‌کردی که طناب است که برداری فرق بین آهن گذاخته و سرخ را با گل سرخ نمی‌دانستی آنوقت برای تو سنگین است که عبادت کنی؟ اگر خواستیم عبادت کنیم باید بنشینیم و حساب کنیم که چقدر بیچاره‌ایم بعداً هم همینطوریم «وَالْتَفَّتْ السَّاقُ بِالسَّاقِ» (قیامت/29) دو سه روز دیگر پای تو را رو به قبله می‌کشند خودت می‌فهمی که هیچ هستی همه می‌خواهند جمع شوند و یک نفس به تو اضافه کنند یک دقیقه عمر تو را اضافه کنند نمی‌توانند هم هیچ بوده‌ایم و هم هیچ هستیم و هم هیچ می‌شویم.
اثر حرفها از اوست من یک جایی حدیثی را گفتم که زار زار گریه کردند. من هم منقلب شدم، اما جای دیگر همین حدیث را گفتم قهقه خندیدند گفتم خدا می‌خواهد بگوید که اثر از تو نیست. مژه را هفتاد سال نگه می‌دارد مثل ابرو اما موهای صورت را هفته به هفته باید اصلاح کنی. امام زمان(ع) را هزار و دویست سال است که نگه داشته است مثل یک آدم چهل ساله یعنی حضرت مهدی(ع) مثل موی ابرو و ما هم مثل موی صورت.
ما باید احساس کنیم که فقیر هستیم و هر چه داریم از اوست. «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش/4) اگر معلم گفت از درس دادن من تشکر کن. درس را یاد بگیر. این تشکر از معلم فایده‌اش به جیب خود دانش آموز می‌رود اگر گفتند خانه‌ات را رو به خورشید بساز نه یعنی اینکه خورشید به تو نیاز دارد تو اگر خانه‌ات را روبه خورشید بسازی از نور خورشید استفاده می‌کنی.
4- چرا عبادت کنیم؟
چرا عبادت کنیم؟ «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/21) عبادت باید خالص باشد، خدا را عبادت کنید برای اینکه شما را و قبل از شما را آفرید، من شکر کنم برای اینکه قبل از من را آفرید؟ بله اگر قبل از شما نبودند شما هم نبودی این معنایش این است که تاریخ را فراموش نکن. ما نباید حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی را فراموش کنیم که حوزه قم را تأسیس کرد و نباید شیخ مفید را فراموش کنیم که حوزه نجف را تاسیس کرد بعد برسیم تا به انبیاء و اوصیاء، در تاریخ خیلی زحمت کشیده‌اند تا ما به اینجا رسیده‌ایم ما الان رسیده‌ایم به درختی که میوه‌اش را می‌چینیم.
میرحامد حسین هندی یک کتابی می‌خواسته در هندوستان و کشورهای دیگر نبوده گفته‌اند در مکه هست با کشتی از هندوستان به مکه می‌آید کتاب را به او نمی‌دهند. از روی آن می‌نویسد و اعمال حج را انجام می‌دهد موقع برگشتن کشتی سنگینی می‌کند می‌گویند بارها را توی دریا بیندازید کشتی سبک بشود از جمله بار ایشان را هم می‌گویند که توی دریا بیندازید ایشان وقتی می‌بیند که این رقمی شد خودش را توی دریا می‌اندازد که این کتاب دستش باشد با یک دست کتاب را می‌گیرد و با دست دیگر شنا می‌کند تا تلاتم می‌ایستد و دستش را به کشتی می‌گیرد و بالا می‌آید والان هم آن کتاب هست که نصف آن با آب دریا خیس شده است، این رقمی کتاب می‌نوشتند.
ابوایوب انصاری می‌خواست یک حدیث یاد بگیرد از مدینه رفت مصر تا حدیث را یاد گرفت بنده الان می‌خواهم حدیث یاد بگیریم می‌نشینم پای کامپیوتر یک دکمه می‌زنم هر حدیثی که می‌خواهم برایم می‌آورد. کتک هایش را ابوذر خورد ما به پلوهایش رسیدیم.
خدا آیت الله گلپایگانی را رحمت کند می‌گفت کاروانی از شهر ما عازم مکه شد حدود هشتاد نفر آنها از تشنگی در راه مردند. الان شما سه ساعته مکه می‌روی البته الان باید هشتاد سال پول جمع کرد و در نوبت بود. فقط سه گروه شانس مکه‌شان زیاد است. آشپزها، آخوندها و دکترها این هم بخاطر اینکه کاروان بدون اینها نمی‌شود.
5- اخلاص در کار
«فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا» (کهف/110) هر کس امید دارد باید کار… آخر بعضی‌ها می‌گویند امید به خدا، چی امید به خدا؟ باید بلند شوی، قرآن می‌فرماید: کسی که امید دارد باید کار کند ما همه غرق گناهیم و یک حسین داریم نمی‌شود اینها درست است اما باید بلند شوی و راه بیفتی امید بی عمل فایده‌ای ندارد باید کار بکنی منتها کار خالص «وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا» (کهف/110)، مأمون داشت وضو می‌گرفت نوکرش آب دستش می‌ریخت حضرت امام رضا(ع) فرمود حق نداری کسی به دست تو آب بریزد «وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا» در وضو نباید کمک بگیری خودت باید وضو بگیری.
خداوند عمل خالص می‌خواهد عمل ریایی فاسد است «لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان/9) نه از مردم جزا خواسته و نه تشکر.
خاطره‌ تلخی دارم. ولی می‌گویم، آیت الله میرزا جواد تهرانی از علمای وارسته بود و هشتاد نود سال داشت از اولیای خدا بود. قبل از انقلاب ما به مشهد رفتیم. گفت یک مدتی توی مشهد بمان روش کلاسداری را برای طلبه‌های مشهد بگو ما هم قبول کردیم. رفتیم در حرم امام رضا(ع) قرارداد امضا کنیم گفتم آقا جان ما یک سال از قم اسباب و اثاثیه‌مان را جمع می‌کنیم می‌آیم مشهد و برای تمام اقشار کلاس اداره می‌کنم یک قِران هم پول از کسی نمی‌گیرم تو که امام هستی از خدا بخواه که صددرصد مخلص باشم یک کلاس داشتیم برای طلبه‌ها بعد از کلاس داشتیم با طلبه‌ها بیرون می‌آمدیم. یک طلبه من را دید ولی صورتش را برگرداند و محل نگذاشت ما گفتیم اِه! یا نگاه نکن یا یک کاری بکن. بگو بفرما جلو، خسته نباشید، ببخشید، من همان جا فهمیدم که اخلاص ندارم چون قرآن می‌فرماید: آدم مخلص نه از مردم جزا می‌خواهد و نه تشکر من پول نمی‌خواستم اما بفرما جلو می‌خواستم یک سال جوانی‌ام رفت اخلاص هم نیست نه دنیا نه آخرت توی همان جمعیت خودم را کنار کشیدم و فکرم مشغول شد. گفتند: حالت به هم خورد؟ گفتم نه، شما بروید من می‌آیم من دیدیم که بینی و بین الله در دلم می‌خواستم که بگویند بفرما جلو خیلی دمق شدم رفتم خانه آیت الله میرزا جواد تبریزی که از من دعوت کرده بود گفتیم آقا ما یکسال جوانی‌مان و سخنرانی‌مان با این قرار داد رفت حالا فهمیدم که آخرتمان هم رفت. اخلاص نداریم. گفت چرا؟ به او گفتم، تا گفتم این پیرمرد شروع کرد گریه کردن اشک‌ها می‌آمد روی ریش سفیدش و می‌ریخت روی لباسهایش، گفتیم عجب! ما حال پیرمرد را به هم زدیم. گناهمان دو تا شد. گفتیم آقا من نمی‌خواستم شما را ناراحت کنم چرا گریه می‌کنید؟ گفت قرائتی خوشا به حالت که وسط عمرت فهمیدی که مشرک هستی من گریه می‌کنم بعد از هشتاد سال در دلم مردم به من بگویند بفرما جلو گفتم حالا چه کنم؟ گفت برو توی حرم بگو تشکر می‌کنم که نصف عمرم رفت و فهمیدم که خرابم.
اخلاص این است که آدم اگر کاری می‌کند نخواهد که اسمش باشد آنکه باید بداند می‌داند این اخلاصی که من گفتم جز در افراد نادر وجود ندارد. روز قیامت عده‌ای می‌گویند ما جبهه بودیم خدا و فرشته‌ها می‌گویند تو دروغ می‌گویی جبهه رفتی تا بگویند شجاع هستی عده‌ای می‌گویند ما قاری بودیم خدا و فرشته‌ها می‌گویند: دروغ می‌گویی، برای اینکه بگویند خوش صداست، از ترس اخلاص نباید از کار کناره گیری کرد. شیطان همین را می‌خواهد که آدم بگوید من اخلاص ندارم پس کار نمی‌کنم. باید کار را کرد از خدا باید اخلاص را هم خواست. بعضی جاها ریا لازم است راهپیمایی ریا است وگرنه همه زیر لحاف بگویند مرگ بر شاه اینکه شاه نمی‌رود. آرایش خانم برای شوهر ریا است ولی همین ریا ثواب دارد.
علامت آدمهای مخلص این است که زیاد یاد قیامت هستند. قرآن می‌فرماید «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ» (ص/46) علامت اینکه خدا اینها را پاک کرده این است که زیاد یاد قیامت هستند «نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص/26) «لَا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ» (غافر/27) ایمان به قیامت دارد اما فراموش کرده بعضی هم ایمان به روز قیامت ندارند.
خدایا ما را دچار فراموشی نسبت به اینها نکن.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2268

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


Deprecated: stripos(): Passing null to parameter #1 ($haystack) of type string is deprecated in /home/gharaati/public_html/wp-includes/functions.wp-scripts.php on line 133