زلزله (حوادث طبیعی)

موضوع: زلزله(حوادث طبيعي)
تاريخ پخش: 8/4/69

بسم الله الرّحمن الرّحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحث اين هفته را با يادآوري چند مناسبت شروع مي‌كنيم يكي ماجراي هفتاد و دو تن است يكي ماجراي ششم ذي الحجه كه چهار صد شهيد در آنجا شهيد شدند و مسئله ديگر زلزله زنجان وگيلان است. اما بحث زلزله اول اينكه قانون كلي در زمين اين است زلزله باشد يعني بايد هميشه زلزله باشد اما وقتي كه زلزله نيست بايد بگوئيم الحمدلله رب العالمين.
1- زلزله و عوامل طبيعي و عمل انسان‌ها
قرآن مي‌فرمايد «وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (نحل/15) ما در زمين كوههايي قرار داديم تا شما را نلرزاند مثل اينكه اصل در آبجوش اين است كه بخار داشته باشد منتهي در جايي كه بخار ندارد معلوم مي‌شود كه خدا لطف خاصي كرده است قانون وضع زمين و كروي بودن آن اين است كه هر لحظه ما در حال زلزله باشيم. منتهي لطف خداست كه زمين را نگه داشت آنوقت زلزله براي ما يك حادثه مي‌شود.
قانون گداختگي گاز انفجار و زلزله است هر لحظه شما بايد تكان بخوريد ولي خدا نگه داشته است و ما هم غافلِ غافل هستيم.
گاهي پشم سياه است و گاهي هم رنگ مي‌كنند كه سياه بشود، گاهي ميوه مي‌رسد و گاهي هم به آن حرارت مي‌دهند كه مي‌رسد. زلزله هم گاهي طبيعي است و گاهي قهر خداست كه زلزله مي‌آيد و اين غير طبيعي است. البته همه‌اش دست خداست و از مدار خدا خارج نشده است مثل كانال يك و كانال دو كه هر دو دست صدا و سيما است.
روايت داريم كه فلان گناه عامل زلزله است البته نگوييد اگر فلان گناه عامل زلزله است. فلان جا كه اين گناه زياد است چرا زلزله نمي‌آيد، ممكن است يك دليل ديگر آن دليل را خنثي مي‌كند مثل اينكه من مي‌گويم ميكروب عامل بيماري است شما نگو فلاني در خانه غير بهداشتي زندگي مي‌كند و آن كسي كه بهداشت را مراعات مي‌كند را به زمين مي‌زند ممكن است اين غير بهداشتي از يك نوع هوا و يك نوع غذايي. . . يعني ممكن است عامل ديگري بيايد و جبران آن كمبود را بكند.
2- انواع زلزله
گاهي زلزله قهر خداست و گاهي زلزله آزمايش است آنجايي كه آزمايش است قرآن مي‌فرمايد «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنْ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ» (بقره/155) ما شما را با ترس و گرسنگي و از بين رفتن مال و از بين رفتن جان شما را امتحان مي‌كنيم. مردم در مقابل امتحان چند گروه هستند. اول گروه جيغ، «إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا» (معارج/20) دوم گروه صبر «وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ» (بقره/155) سوم گروه شكر و تسليم.
در مقابل پياز مردم چند گروه هستند بچه مي‌خورد جيغ مي‌زند يك خرده كه بزرگ مي‌شود صبر مي‌كند بزرگتر كه مي‌شود پول مي‌دهد و پياز مي‌خرد. حوادث تلخ را آدم زرنگ از آن درس مي‌گيرد و استفاده شيرين مي‌كند. رشد مردم اينجا پيدا مي‌شود اصولاً اگر زندگي يكنواخت باشد معلوم نمي‌شود كه كي كمال دارد. من رفته بودم رودبار خانمي آمد و گفت من هجده نفر از خانواده‌ام را دفن كرده‌ام آيا غسل مس ميت دارم؟ من تعجب كردم خدايا اين زن با اين مصيبت حجاب خودش را حفظ كرده است صبر كرده است، حالا هم آمده مسائل ديني مي‌پرسد. مردم چقدر كمال دارند، آدم هم هست كه واقعاً به قدري پست است كه از سگ فرانسوي هم پست‌تر است چون سگهاي پاريس خدمت كردند و اين آدم هيچ تكان نخورد البته اينها در ايران خيلي خيلي كم هستند. اين شناسايي‌ها در حوادث تلخ و شيرين معلوم مي‌شود.
3- سلسله مراتب و صابران و پاداش براساس درجات
در پيامهايي كه بيت رهبري مي‌دهد اگر شخص مهم باشد خود رهبري پيام مي‌دهد اما اگر درجه دو باشد دفتر رهبري پيام مي‌دهد قرآن درباره آنهايي كه در حوادث تلخ صبر مي‌كنند مي‌گويد «أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» (بقره/157) خود خدا صلوات مي‌فرستد، در خانه‌شان زلزله مي‌شود اما در فكرشان زلزله نمي‌شود تزلزل توي فكر نيست. گاهي كفش گم مي‌شود آدم خودش هم گم مي‌شود اما گاهي همه چيز آدم گم بشود خود آدم گم نمي‌شود بايد مواظب باشيم زلزله بيروني زلزله دروني بوجود نياورد مؤمن موج پذير نيست موج شكن است.
نمونه‌اي را بگويم، هيچ حادثه‌اي تلخ‌تر از عاشورا نيست يك روز و نصفي هفتاد و دو شهيد را حضرت زينب ديد، يزيد مي‌پرسد حالت چطور است؟ مي‌گويد: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا» (بحارالأنوار/ ج 45/ ص115) من جز زيبائي نديدم! يعني يزيد اگر هر رقم زلزله در زندگي من باشد در اعتقاد من زلزله نيست آدم هم داريم هشتاد و چهار كيلو است سيگار گيرش نيايد به هم مي‌ريزد اينها مهم است. آدم داريم كه اگر يك پتو بدهد براي زلزله زده‌ها مي‌گويد مردم ما پتو داديم شما هم بدهيد، اما زينب كبري(س) عصر عاشورا آمد بدن امام حسين(ع) را بلند كرد و گفت: «ربنا تقبل منا هذا القليل» خدايا اين حسين كم را از من قبول كن. يعني حسين پيش خدا قليل است!
بعضي‌ها را خدا صلوات نمي‌فرستد به پيغمبر مي‌گويد «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ» (توبه/103) زكات را بگير و خودت بر آنها صلوات بفرست يعني به پيغمبر مي‌گويد به آنها صلوات بفرست. پس افرادي كه در سختي مسلمان هستند و ايمانشان را حفظ مي‌كنند صلوات از طرف خداست. افرادي كه در رفاه آدم خوبي هستند، به پيغمبر مي‌گويد شما بر آنها صلوات بفرست.
4- زلزله و بيداري و هوشياري
قرآن مي‌فرمايد: «أَفَأَمِنتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا» (اسراء/68) شما خيلي خيالت تخت است كه مي‌خوابي يك لحظه احتمال بده كه در حال گناه خدا جان تو را بگيرد زلزله سخت است اما شيريني‌اش اين است كه يك جا زلزله مي‌شود همه مردم وقتي مي‌خواهند بخوابند مي‌گويند خدايا ما را بيامرز.
مي گويد با قطار برو مسافرت، مي‌گويي چرا؟ مي‌گويد توي ماشين يا هواپيما راننده مي‌گويد انشاءالله ده دقيقه كم و زياد مي‌رسيم، اما قطار چه خدا بخواهد و چه نخواهد شما مي‌رسي! يك قطار كه از ريل مي‌رود بيرون درست است كه خسارت مي‌زند اما به همه قطار سوارها مي‌گويد اگر خدا بخواهد قطار هم ممكن است برايش مشكل پيش بيايد.
مادراني كه از زير آوار بيرون مي‌آمدند سؤال مي‌كردند بچه هايم كجايند؟ اما قيامت چي؟ قيامت چنان زلزله مي‌شود كه «وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا» (معارج/10) حميم از حمام است، آنجايي كه آب داغ است، حميم يعني وسط‌هاي داغ داغي، در قيامت زلزله كه مي‌شود دوست داغ از دوست داغ احوال نمي‌فرستد، نه اينكه احوال نمي‌فرستند بلكه «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ» (عبس/34) اصلاً از برادرش فرار مي‌كند. بيخود نيست كه مي‌گويند وقتي زلزله شد نماز آيات بخوان. بخاطر اينكه آدم وقتي زلزله ديد ياد آن زلزله مي‌افتد. زمان قديم كه خورشيد مي‌گرفت. خورشيد پرست‌ها گريه مي‌كردند مي‌گفتند خدا قهر كرده است. ماه مي‌گرفت ماه پرستها گريه مي‌كردند كه خدا قهر كرده است. آيه نازل شد خورشيد و ماه كه خدا نيستند قهر كنند شما برويد سراغ نماز آيات.
در اين زلزله سنگ‌هاي كوه لرزيد و افتادند اما قرآن مي‌فرمايد در زلزله قيامت چنان زمين تكان مي‌خورد كه كوه از دل زمين كنده مي‌شود بعد كوهها را مي‌افتد و به هم مي‌خورند «دكت» وقتي به هم خورد متلاشي مي‌شود چنان كه مثل شن مي‌شود بعد شن‌ها چنان به هم فشار مي‌آورد كه قرآن مي‌فرمايد «وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ» (قارعه/5)
امام علي(ع) در خطبه 157 مي‌فرمايد: روز قيامت زلزله‌ها پي در پي است. اصلاً زلزله براي تقوا است زنگ بيدار باش است «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ» (حج/1) تقوا داشته باشيد زلزله قيامت سنگين است يعني رابطه پيدا كرده بين زلزله و تقوا.
5- تأثير دعا در رفع زلزله و ضرورت كمك‌رساني
دعا مي‌تواند نقش داشته باشد علي بن مهزيار از چهره‌هاي درخشان شيعه نماينده امام جواد(ع) در اهواز به امام نامه مي‌نويسد كه در اهواز زياد زلزله مي‌شود اجازه مي‌فرمائيد من به شهر ديگري بروم؟ مي‌فرمايد نه، شما چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه روز بگير بعد روز جمعه غسل جمعه كن و برو نماز جمعه با امت حزب الله با هم دعا كنيد خدا به شما لطف مي‌كند.
بعد از زلزله بايد نماز جمعه‌ها زياد باشد. هر چي هم داريد كمك كنيد چون معلوم نيست خدا يك ريال را قبول مي‌كند يا يك ميليون برگ زرد نگو ارزش ندارد اگر توي حوض بيفتد كشتي صد تا مورچه است. هرچه داري كمك كن «مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ» (طلاق/7) هر كس ندارد انفاق كند اصولاً انسانيت ما ثابت مي‌شود نكند كه سگ پاريس بيايد و كمك كند ولي توي ايران آدمش بي خيال باشد.
من يكبار نشستم فكر كردم سگ آبرويش بيشتر است يا من، نفهميدم ديدم اگر خدا سگ را روز قيامت زنده كند مي‌گويد خدايا من سگ بودم در حفاظت گله كوتاهي نكردم اما من نمي‌توانم بگويم خدايا من آخوند بودم، در حفاظت از اسلام كوتاهي نكردم! از اينها عبرت بگيريم.
شخصي سه تا خرما آورد كه براي جبهه كمك كند مردم زدند زير خنده كه اين سه تا خرما آورده است آيه نازل شد: «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ» (توبه/79) شما چه مي‌دانيد شايد خدا همين سه تا خرما را قبول كند و همه كارهاي شما را قبول نكند. براي امام رضا(ع) پولها آوردند امام فرمود يك پيرزني نبود كه پول خردش را براي من بياوريد گفتند آقا اين همه پول حسابي به شما داده‌اند حالا شما آن دو فلس پير زن را مي‌خواهيد. فرمود: آن با اخلاص داده است.
يادي هم بكنيم از هفتاد و دو تن. ما سه تا هفتاد و دو تن داشتيم كه سه تا سيد الشهداي داشتند يك هفتاد و دو تن در جنگ احد داشتيم كه سيد الشهداي آن حضرت حمزه بود. دو در كربلا هفتاد و دو تن شهيد شدند كه سيد الشهداي آن امام حسين(ع) بود و سوم هفتاد و دو تن در حزب جمهوري بود كه سيد الشهداي آن شهيد بهشتي بود. اين خيلي جالب است.
مناسبت ديگر شهادت چهار صد شهيد در مكه است. حديث داريم كسي كه رو به كعبه نماز مي‌خواند، حق ندارد بغل دستش شمشير باشد، چون كعبه جاي امني است، رو به كعبه امن است تا چه رسد به خود كعبه، ما چهار صد شهيد داديم به جرم اينكه مي‌گوييم مرگ بر آمريكا، امام خميني(ره) فرمود ما دو تا اسلام داريم يكي اسلام آمريكايي و يكي هم اسلام ناب.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=1888

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.