تفسیر سوره یوسف (ع) – 16

موضوع: تفسیر سوره یوسف16- آیه 42 تا 46
تاریخ پخش: 79/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

بحث را در آستانه شهادت امیر المومنین(ع) می‌بینند، موضوعی که امسال مطرح کردیم سوره یوسف بود که ما طبق معمول جند آیه از این سوره را تفسیر و بعد درباره علی بن ابیطالب (ع) و شاید مقایسه‌ای بین یوسف مظلوم و علی بن ابیطالب (ع) که اول مظلوم است.
«وَ قالَ لِلَّذی ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنی‌ عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنینَ» (یوسف/42) ماجرا از این قرار شد که وقتی خبر مراوده زلیخا با یوسف شایع شد تصمیم گرفتند برای آرام شدن مسائل یوسف را زندان کردند، و در آنجا دو جوان خواب دیدند که تعبیر یی از خوابها این بود که او آزاد شده و در درباره مسئول شراب شاه می‌شودی یوسف به او گفت:
اگر تو آزاد شده و رفتی در دربار به شاه بگو که من(یوسف) مظلوم هستم. او هم به کاخ رفته و سفارش را فراموش کرد، و اصولا زمانی که انسان گرفتار است به یاد گرفتاری دیگران هم هست و گرنه فراموش می‌کند.
حدیث داریم امام صادق (ع) فرمود: اگر دوست تو به مقامی رسید و یک دهم دوستی را حفظ کرد: «فَلَیْسَ لَکَ بِصَدِیقِ سَوْءٍ»(أمالی طوسی، ص‌279) دوست بدی نیست. پست و مقام خطری دارد که صد درصد دوستان را فراموش می‌کند، و او هم تا در زندان و برای تعبیر خواب به یوسف می‌گفت: «إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ» (یوسف/36) ولی بعد فراموش کرد. البته تفسیرهای دیگری هم گفته شده ولی چون روز نوزدهم هست نمی‌خواهیم اقوال را نقل کنیم
نکته:
1- انبیا برای حل مشکلات از راه‌های معمولی استفاده می‌کردند
انبیاء هم برای حل مشکلات از راههای معمولی استفاده می‌کردند. انسان وقتی مریض می‌شود اگر پیامبر هم باشد مراجعه می‌کند به پزشک، انبیاء باید زندگی عادی داشته باشد. و لذا اشکال ندارد که به او بگوئید که زن تو خلاف کره و چرا من باید به جرم پاکی زندان روم، و با توکل هم منافات ندارد که چرا پیام به شاه داد. انسان بی گناه باید از خود دفاع کند. و هر تقاضایی هم رشوه نیست. چون شرط تقاضا نبود.
مثال: به نزد من استخاره می‌کند من هم به او می‌گویم می‌روی لامپ را خاموش کن چون اسراف است یعنی لامپ هم خاموش نشود استخاره انجام شده، تقاضای متقابل است، دقت دارد تا تقاضا و هدیه و رشوه اشتباه نشود، نمی‌تواند رشوه را به نام هدیه حل کرد.
«وَ قالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرى‌ سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونی‌ فی‌ رُءْیایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْیا تَعْبُرُونَ» (یوسف/43)
خواب دیده شاه که هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می‌خورند: ظاهراً باید به عکس باشد ولی اینچنین خواب دید.
افرادی را جمع کرد که من چنین خوابی دیده‌ام، گفتند: این خواب «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» (یوسف/44) است اینها هم نتوانستند تعبیر کنند، و این سومین خوابی است که در سوره یوسف نقل شده است.
الف: خواب حضرت یوسف (ع) در سجده کردن ستاره و خورشید و ماه به او سجده می‌کنند.
ب: دوجوان در زندان خواب دیدند.
ج: شاه خواب دید.
خواب اول پدر گفت: اسراری دارد به برادرها نگو و دوم را یوسف تعبیر کرد، و خواب شاه که گاو لاغر، گاو چاق را می‌خورد، گفتند، این «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» است. «أَضْغاثُ» دسته چوبی که از کوچک و بزرگ مخلوط است و «حلم» یعنی خواب پریشان، خواب تو شفاف نیست و ما نمی‌توانیم تعبیر کنیم. جوانی که قبلاً زندان بود و خوابش را یوسف (ع) تعبیر کرد به نزد شاه بود و یادش آمد و به شاه گفت فردی است خوب تعبیر می‌کند ولی در زندان است اگر اجازه بدهید از او تعبیر می‌گیرم. «وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ» (یوسف/44) خواب تو مبهم است و ما نمی‌توانیم تعبیر کنیم. «وَ قالَ الَّذی نَجا مِنْهُما وَ ادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّهٍ أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْویلِهِ فَأَرْسِلُونِ» (یوسف/45) دو جوانیکه از قبل آزاد شده بود. گفت: مرا آزاد کنید بروم تعبیر خواب را برای شما بیاورم(اجازه دادند).
«یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنا فی‌ سَبْعِ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعِ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ» (یوسف/46) جوان هم به زندان آمد و گفت: شاه خواب دیده که هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می‌خورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک است و ما تعبیر را نمی‌دانیم.
اگر خداوند بخواهد کشوری را نجات بدهد شاه کافر خواب دیده، تعبیر صحیح می‌شود، و بعد هم طراحی می‌شود تعبیر خواب از این قرار است که 7 سال مملکت بارندگی شده و محصولات خوب و سبز می‌شود و بعد از 7 سال قحطی می‌شود، که 7 سال قحطی تمام ذخیره‌های هفت سال خوش خورده و تمام می‌شود، باید برنامه ریزی کرده ذخیره کنید و جوری ذخیره کنید که برای بعد داشته باشدی. یعنی هفت سال قحطی، سال‌های پردرآمدی را مصرف می‌کند.
2- اول مظلوم تاریخ علی (ع) است
من نمی‌خواهم روز نوزدهم خیلی از این حرفها بزنم برویم سراغ امیرالمومنین (ع) من دیشب فکر کردم یوسف چقدر مظلوم بود، یکوقت برادرها و یک بارتهمت و زندان و در چاه و زندانها دورانهای مظلومیت او بود. بعد دیدم حدیث داریم علی (ع) فرمود: من از روز اول مظلوم بودم. حدیث داریم امام صادق (ع) فرمود: اول مظلوم تاریخ امیرالمومنین علی (ع) است. بالاخره یوسف مظلوم شد ولی از ته چاه بیرون آمد، ولی یک آب خوش از گلوی علی (ع) پایین نرفت
حدیث: فرمود زندگی من زندگی کسی است که تیغ در چشم و استخوان در گلو. برادران یوسف ده نفر بودند که حسادت کردند ولی قرآن می‌فرماید: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‌ ما آتاهُم» (نساء/54)
روایت: امام صادق ع فرمودند: «نَزَلَتْ فِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب»(کافی، ج‌1، ص‌286) اینکه مردم حسادت می‌کنند درباره علی بن ابیطالب است.طرح کشتن یوسف (ع) عملی نشد ولی درباره علی (ع) عملی شد. یوسف را حیله کردند برای چاه و درباره علی (ع) پیامبر (ص) فرمود: «إِنَّ الْأُمَّهَ سَتَغْدِرُ بِکَ بَعْدِی»(نهج‌الحق، ص‌329) امت با تو حیله خواهد کرد. در غدیر گتند «بَخْ بَخْ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَایَ»(روضهالواعظین، ج‌2، ص‌350) تبریک می‌گویم که تو امیرالمونینی شدی و بعد حیله کردند. یوسف و یکی از برادرها از یک مادر بودند که او هم خوب بود وی او هم دنبال برادرها رفت ولی نقش خوبی ایفا کرده و جلو قتل یوسف را گرفت. روایت داریم پیامبر(ص) فرمود: «إِنَّ أُمَّتِی سَتَغْدِرُ بِکَ بَعْدِی وَ یَتَّبِعُ ذَلِکَ بَرُّهَا وَ فَاجِرُهَا»(عیون‌أخبارالرضا، ج‌2، ص‌67)
3- هیچ کمالی از شهادت بالاتر نیست
روایت: علی (ع) فرمود: «مَا لَقِیَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ مَا لَقِیتُ ثُمَّ بَکَى عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ»(الغارات، ج‌2، ص‌398) احدی غصه‌ای ه من خوردم، نخورد و بعد گریه کرد حضرت ضربت خورده و فرمود «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه»(خصائص‌الأئمه، ص‌63) به خدای کعبه رستگار شدم 70 کمال آن حضرت دارد که احدی ندارد. و پاکترین افراد یوسف بود بدترین تهمتها را به او زدند. بیشترین عبادت را علی (ع) کرد بعد هم گفتند مگر او نماز می‌خوانده.
«فُزْتُ» فوز و فائز در قرآن به 18 کمال گفته شده، اینها فوز و فائز رستگار هستند «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» (توبه/112) 12 کمال است که به اینها می‌گوید فوز یعنی همه کمالا را من طی کرده‌ام کلمات آخر قطعنامه عمر انسان است و از این جمله مطالبی مشخص می‌شود مثلاً مالی را که عمری زحمت کشید حال برای آن وصیت می‌کند.
«فُزْتُ» یعنی عمری من دنبال این رستگاری بودم، به هیچ کمالی از کمالات بسیاری که داشت «فُزْتُ» نفرمود جز به شهادت چون علم و شجاعت و داماد پیامبر (ص) و پدر برای امام حسن (ع) هم بود که نفرمد. و این افتخار است برای خانواده شهداء.
یوسف وقتی پست گرفت که مسئول آذوقه و اقتصاد و دارایی مردم را داشت، سالهای خوش یا سال گندمها را در خوشه که سال بماند نگه داشت و ذخیره و فقط به مقدار نیاز مردم داد. سال اول قحطی گندم می‌داد در مقابل طلا و سالهای بعد چیزهای دیگر و حیوان و خانه و مزرعه‌ها را و آخرین سال خود آنها را برده می‌کرد و نان می‌داد. 7 سالی که از قحطی تمام شد مردم را آزاد کرده و اموال آنها را هم برگردانید به شاه هم گفت: حکومت از آن تو وی به دستور خدا عمل کن، من پیامبر هستم از جانب خدا دستور گرفته، تو به آن عمل کن شاه هم مسلمان شد.
4- اولیا خدا حکومت را برای عیاشی نمی‌خواست
نکته: اولیاء خدا حکومت را برای عیاشی نمی‌خواهند. بعد عزیز مصر گفت من افتخار می‌کنم که مجری دستورات باشم چون من فهمیدم که تو پیامبر خدا هستی. حدیث داریم علی (ع) فرمود: حکومت به نزد من از ترشح بینی بزغاله کمتر است.
یا علی: دنیا تو را نشناختند، البته شناختند و من در جلسه بعد اقرارهای معاویه را درباره علی(ع) می‌گویم، ابوبکر و عمر و معاویه و دیگران چه گفتند وصیتنامه هم دارد، به فیض می‌رسیم و در جلسه بعد من انشاءالله درباره وصیت چند جمله صحبت می‌کنم. زیارت و شفاعت و عشق به آن حضرت و خدا را شکر که ما علی را می‌شناسیم.
خدایا معرفت ما را نسبت به این آقا زیاد بفرما.
خدایا کسانی که در طول تاریخ حق محمد و آل محمد را غصب و دل پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) را سوزانده آن به آن بر عذابشان بیفزا. به آبروی علی(ع) این کشور و دولت و ملت و نسل و ناموس و آب و خاک و در پناه امام زمان (ع) حفظ بفرما.
خدایا هر چه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و عمل و عمق و اخلاص کار ما بیفزا.
خدایا به آبروی امیر المومنین (ع) هرچه برای همه بندگان خوبت شب قدر مقدر می‌کنی برای همه ما هم مقدر بفرما.
خدایا توفیق هدایت به منحرفین، مرض را شفا، و به کدورتها صفا، مرحمت بفرما.
خدایا قلب آقا حضرت مهدی (ع) را برای هیشه از همه ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از بهترین یاران مخلصین حضرت قرار بده.
خدایا مسلمین را بر کفار پیروز، توطئه‌ها را خنثی و توطئه گران نابود بفرما.
خدایا اول قبر اول راحتی و روز قیامت روز سرافرزی ما قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2631

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.