امر به معروف و نهی از منكر، شیوه ها- 18

موضوع: امر به معروف و نهي از منكر، شيوه ها- 18
تاريخ پخش: 72/06/11

بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني تقوي»

هفته‌ي وحدت 12 تا 17 ربيع در آستانه‌ي تولد پر بركت پيغمبر اسلام(ص) و امام صادق(ع) هستيم. در محضر زحمت كشان و پرسنل خدماتي هواپيمايي از همه‌ي اقشار هستيم. موضوع بحث ما مسئله‌ي وحدت است. چون هفته‌ي وحدت است. راجع به اتحاد، من بحثي را خدمت شما عرض مي‌كنم.
1- با وحدت كفار بر مسلمانان مسلط نمي‌شوند
اول اينكه قرآن مي‌فرمايد: «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً»(نساء/141) نبايد كفار راه نفوذي بر مسلمان‌ها داشته باشند. كفار نبايد حاكميت داشته باشند. ما اگر وحدت نداشته باشيم، همينطور كه الآن كشورهاي اسلامي وحدت واقعي را ندارند، چون وحدت نداريم، كفار حكومت مي‌كنند. ما مدرسه كه بوديم يك قصه‌اي در كتاب‌هاي درسي بود. نمي‌دانم الآن هم هست يا نه؟ پدري به بچه هايش تركه‌هاي چوبي را داد و يكي يكي شكستند بعد اينها را با طناب به هم پيچيد، بعد گفت: حالا بشكنيد. گفتند: نمي‌توانيم. در يك تجربه‌ي آني اگر با انگشت‌هاي متفرق به دشمن حمله كني دشمن ضربه نمي‌بيند. ولي انگشت شما مي‌شكند. اما اگر اينها با هم متحد شدند، يك مشت و پتك قوي مي‌شود.
معني وحدت هم اين نيست كه همه دست از سليقه شان، فكرشان، بردارند. اختلاف خودش يك رحمتي است. اصلاً اگر مردم يك طور بفهمند، رشدي در كار نبود. تكامل انسان در اثر تضاد است. اما مانعي ندارد كه انسان اختلاف نظر داشته باشد اما اهداف مشترك و مقدس را فداي آن نظرات شخصي نكند. قرآن مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ»(نساء/59) مطيع خدا باشيد. مطيع خدا به معني مكتب است. «وَ أَطيعُوا الرَّسُول‌» يعني رهبر، «وَ لا تَنازَعُوا»(انفال/46) يعني وحدت، نجات مسلمان‌ها يكي اينكه قانونشان الهي باشد، اصلاً علت اينكه ما تولد پيغمبر را جشن مي‌گيريم براي اين است كه قانون ما الهي است. نواب صفوي يك ضرب المثل زيبايي دارد. مي‌گويد: شما هرچيزي را مي‌خريد كارشناس بايد دستورش را بدهد. اگر چيزي را از كارخانه‌اي خريدي، دفترچه‌اش را بايد مهندسي بنويسد كه اين را ساخته است. چون آن كسي كه ساخته است مي‌داند براي چه ساخته است. قانونش هم بايد خود او بدهد. اصولاً سازنده بايد قانون چيزي را بدهد. بعد مي‌فرمود: خدا من را ساخته است. قانون من را هم بايد خدا بدهد. انسان از يك علاءالدين كه كمتر نيست. شما مي‌گويي: هر كالايي را بايد سازنده‌ي آن قانون بدهد. ما هم بايد سازنده قانون ما را بدهد. اين غلط است كه خدا من را خلق كند و من قانونم را از شرق و غرب بگيرم.
2- پيروي از رهبر غير آسماني ظلم است
اصولاً اگر دست انسان را در دست رهبر غير آسماني بگذاري ظلم است. چون من و شما مثل هم هستيم. شبي كه مادر ما ما را به دنيا آورد آزاد به دنيا آمديم. به چه دليل من بله قربان گوي شما باشم؟ به چه دليل شما بله قربان گوي من باشي؟ انسان وقتي متولد شد، به كسي بند نبود. وقتي هم از دنيا مي‌رود بند به كسي نيست. بين مرگ و حيات هم نبايد به كسي بند باشيم. دست بشر را در دست غير خدا گذاشتن، ظلم به بشر است. اصلاً شما اگر ببيني پسري دستش در دست غير پدرش است، مي‌گويي: بيچاره، براي اينكه دستش در دست پدر و مادرش نيست. آدم بايد دستش در دست پدر و مادرش باشد. ما بايد دستمان در دست قانون خدا باشد. تازه رهبر هم بايد كسي باشد كه يك ذره لغزش نداشته باشد. خداوند در قرآن مي‌فرمايد: پيغمبر گرچه تو رهبر هستي، اما ما با كسي رودروايسي نداريم. «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُك‌» (زمر/65) اگر خواسته باشي كج بروي تمام كارها را نابود مي‌كني. اگر ذره‌اي كج بروي شاهرگ تو را قطع مي‌كنم. اگر مقام معظم رهبري، بنيان گذار جمهوري اسلامي، مرجع تقليد، امام صادق، رهبر ما بايد معصوم باشد. بايد عادل باشد. از افتخارات مكتب ما اين است، كه شرط امامت، عصمت يا عدالت است.
قرآن مي‌گويد: براي وحدت و تاليف دل، البته وحدت هم وحدت واقعي است. قرآن مي‌گويد: «فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ»(آل عمران/103) وحدت بايد بين دل باشد. آخر گاهي وقت‌ها آدم مي‌گويد: سلام. متشكرم. مخلص شما. مشتاق ديدار. همه دروغ است. نه مشتاق ديدار بود. نه دلتنگ بود. قرآن مي‌فرمايد: زكات را از پردرآمدها بگيريد، به كم درآمدها بدهيد. بعد مي‌گويد: بخشي از اين زكات كه ماليات اسلامي است، بايد از طريق حكومت و ولايت گرفته شود بخشي از اين زكات بايد براي تاليف دل داد. يعني آدم‌هايي كه قهر هستند. آدم‌هايي كه نسبت به اسلام و مكتب ديررس هستند. بخشي از درآمدها بايد صرف اين شود.
3- از نظر قرآن كسي كه تفرقه در دين مي‌اندازد مشرك است
قرآن مي‌فرمايد: «وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكينَ»(روم/31) مشرك نباشيد. بعد مي‌گويد: خيال نكنيد كه مشرك خورشيد پرست و بت پرست است. «مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُم‌» (روم/32) مشرك كسي است كه در دين تفرقه مي‌اندازد. يعني مومن خداپرست هم اگر عامل تفرقه باشد، اين هم مشرك است. «وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكينَ» مشرك نباشيد. مشرك فقط خورشيد پرست و بت پرست نيست. « مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُم‌»(روم/32) اگر كسي در دين عامل تفرقه شد، او هم مشرك است.
4- وحدت در همه اديان آسماني است
مسئله‌ي اتحاد مربوط به اسلام نيست. خداوند به همه‌ي انبيا گفته است: بايد متحد باشيد. «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحا» ما به حضرت نوح هم سفارش كرديم. «وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‌ وَ عيسى‌» به ابراهيم و موسي و عيسي هم گفتيم «أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا»(شوري/13) به آنها هم گفتيم: «لا تَتَفَرَّقُوا» يعني دستور وحدت يك دستور اسلامي نيست. دستور آسماني نسبت به همه‌ي اديان است.
5- اصلاح بين افراد و زن و شوهر
اتحاد چند نوع است. يكبار اتحاد بين زن و شوهر است. دلالي مي‌كند براي اينكه دو نفر را كه با هم كدورت دارند آشتي بدهد. قرآن براي آشتي كنان يك آيه دارد. مي‌گويد: «مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَة»(نساء/85) كسي كه شفاعت مي‌كند، يعني واسطه گري مي‌كند. مي‌گويند: پيغمبر شفاعت مي‌كند. يعني واسطه گري مي‌كند. اگر كسي واسطه گري كند و دو نفر كه بين آنها كدورت است آشتي بدهد خداوند اجر بزرگي به او مي‌دهد. اگر كسي دو نفر را با هم آشتي بدهد. از تمام روزه‌ها و نماز‌هاي مستحبي پاداشش بيشتر است.
در آستانه‌ي تولد پيغمبر بياييد از هم بگذريم. يك قصه از پيغمبر بگويم. پيغمبر را خيلي در مكه اذيت كردند. سنگ انداختند. خاكستر و شكمبه‌ي شتر را ريختند. انواع توهين‌ها را به ايشان كردند. شاعر، ساحر، كاهن، مجنون، به حضرت مي‌ گفتند. هرچه توانستند بگويند، گفتند. هرجنگي توانستند راه بياندازند، راه انداختند. بالاخره وقتي پيغمبر پيروز شد يك عده از مسلمان‌ها گفتند: حالا كه پيروز شديم پدر شما را درمي آوريم. «اليوم يوم المرحمه» امروز تلافي مي‌كنيم. حالا كه دور، دور ما است مو را از ماست مي‌كشيم. پيغمبر فرمود: نه! «اليوم يُومَ المَرحَمَه» نگوييد: انتقام، بگوييد: رحمت! نگوييد: چون او اين كار را كرد، من هم چنان مي‌كنم.
قرآن مي‌فرمايد: «فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْل‌»(حجرات/9) اگر دو نفر با هم مسئله‌اي داشتند اصلاح كنيد. اصلاً نگذاريد كار به دادگاه خانواده برسد. دادگاه خانواده چه كار مي‌تواند بكند؟ يك قاضي شيرازي چه مي‌داند كه يك زن و شوهر نيشابوري چه مسئله‌اي دارند؟ قاضي تبريزي چه مي‌داند كه زن و شوهر مشهدي چه مسئله‌اي دارند؟ قرآن مي‌گويد: اگر هم مسئله‌اي در خانواده ‌ها هست، «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها»(نساء/35) يك نفر از فاميل مرد و يك نفر از فاميل زن بيايد، و ببيند مسئله چيست؟ حالا اين فاميلي مي‌داني چيست؟ اول اينكه فاميل زود درست مي‌شود. يعني اگر عروس و داماد ساعت 8 اختلاف پيدا كنند، ساعت 9 مي‌شود دادگاه را تشكيل داد.
گاهي اگر قضيه به دادگاه بكشد خيلي طولاني مي‌شود. يكي نفر به خاطر برف‌ها از دست همسايه در زمستان نزد قاضي شكايت كرد. تابستان وسط ماه مرداد قاضي حكم داد كه برف هايش را بيرون ببرد. گفت: خيلي خوب آب شد. يك آدم ساده نزد يك روحاني آمد و گفت: امسال هوا سرد است. يك دعا بنويس كه هوا خوب شود. روحاني ديد كه به اين مرد چه بگويد؟ به طور طبيعي هوا در زمستان سرد است. ديد خيلي عوام است. گفت: خيلي خوب صبحها شما 60 روز بعد از نماز صبح يك چنين ذكري را مي‌خواني. 60 روز كه از زمستان رفت هوا خوب مي‌شود. بهترين دادگاه، دادگاه خانواده است. به اين صورت كه يك نفر از فاميل مرد و يك نفر از فاميل زن حضور داشته باشند. وقتي جمع شدند هم سرعت دارد. هم دقت دارد. چون فاميل خصلت‌هاي فاميل را مي‌شناسد. يعني فاميل من مي‌دانند كه من عجول هستم يا نه؟ شجاع هستم يا ترسو هستم؟ سخاوت دارم يا خسيس هستم؟ فاميل خصلت‌هاي انسان را مي‌شناسد. « مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها» شناخت عميق است. كار سريع است. خرج هم ندارد. الآن در دادگاه‌ها من وكيل مي‌گيرم. او هم وكيل مي‌گيرد. وكيل من از من پول مي‌گيرد كه به نفع من بكند. وكيل شما هم پول مي‌گيرد كه به نفع شما باشد.
اينطور نيست. مي‌گويد: «إِنْ يُريدا إِصْلاحا»(نساء/35) قرآن مي‌گويد: اگر دو نفر حاكم شدند هدفشان اصلاح باشد. نه اينكه هركس به نفع ديگري كار كند. مشكل را حل كنيم. ازحق حمايت كنيم. حمايت از فاميل نكنيم. فاميل پرستي هم شرك است. بچه پرستي هم داريم. لباس پرستي هم داريم. مثلاً من مي‌بينم كه يك روحاني با يك كت و شلواري دعوا مي‌كند. من فوري بگويم: مرگ بر ضد ولايت فقيه! از كجا معلوم كه حق با او باشد. شايد حق با كت و شلواري است. اول انقلاب يك نفر را گرفته بودند و راهپيمايي راه افتاده بود، يك نفر مي‌گفت: آزاد بايد گردد. آن طرفي‌ها هم مي‌گفتند: اعدام بايد گردد. از من پرسيدند: تو چه مي‌گويي؟ گفتم: نمي‌دانم. بايد محاكمه گردد. نه آزاد بايد گردد. نه اعدام بايد گردد. بايد محاكمه گردد. بعد از محاكمه ببينيم حق با كيست؟
از بهترين واسطه‌گري‌ها اين است كه دلالي كنند و جوان‌هاي عذب را داماد كنند. حديث داريم از خودم نيست. بهترين واسطه گري واسطه بين عروس و داماد است. يك عروس و دامادي با هم دعوا كردند. نزد يك نفر آمدند و گفتند: اينها را آشتي بده. گفت: من قسم خوردم پايم را در اين كارها نگذارم. چون اينها خوشي هايشان براي خودشان است و فحش و نفرينشان هم براي ما است. گفت: من قسم خوردم كه دخالت نكنم. آيه نازل شد. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُم‌»(بقره/224) زود از خدا مايه نگذاريد.
6- برخي قسم‌ها ارزش ندارد
گاهي وقت‌ها آدم مي‌گويد: من قسم خوردم. اول انقلاب دو سه نفر از اين طرفدارهاي سفت شاه را گرفتند. شب‌هاي اول انقلاب بود. در تلويزيون گفتند: ممكن است شاه اشتباهاتي بكند اما چون ما به كلام الله سوگند خورده‌ايم بايد پايبند باشيم. قسم ارزش ندارد. قسمي ارزش دارد كه حق باشد. شما بگو: من گفتم ولله سرم را به اين تير آهن مي‌زنم. چون قسم خوردم مي‌زنم. من قسم خوردم با يك نفر دو كيلو آبغوره بخورم. خوب غلط كردي يك چنين قسمي خوردي. قسم مي‌خورد كه ديگر دنبالش نمي‌روم. حالا كه به خانه‌ي پدرش رفته است، بگذار با پاي خودش بيايد. اين قسم‌ها از نظر شرعي ارزش ندارد. يعني اگر ضد آن را هم انجام دهي گناه نكردي. چه كسي گفت: حرف مرد يكي است؟ مرد اين است كه از حرفش برگردد.
در جمع ما خلبان است. اگر ببينيد كه نقص فني داريد برمي گرديد. نمي‌گوييد: مرد اين است كه برود. پيشنماز سر نماز مي‌گويد: «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»(فاتحه/4) يادش مي‌آيد وضو نگرفته است. بگويد: نه زشت است. مي‌گويند: آقا بي وضو سر نماز است. آبروريزي است. اگر ادامه دهي نامرد هستي. مرد اين است كه بگويد: آقايان! من وضو نداشتم. چون مي‌خواهد عروس بياورد و خانه‌اش ناتمام است از همه‌ي بانك‌ها وام مي‌گيرد. به عروس بگو: ندارم. كم كم بقيه را هم مي‌سازم. فعلاً همينطور سر كن. مي‌گويد: تا ديپلمش را نگيرد شوهرش نمي‌دهم. خوب اين حرف را زدي. ولي دخترت بزرگ شده است. اگر زود شوهرش بدهي به نفع تقوايش است. هيچ وقت يك دندگي نكنيد. ما روحانيوني داريم كه به خاطر لجبازي الآن خانه نشين هستند. ساواك مي‌گفت: بالاي منبر برويد و به شاه دعا كنيد. بنده‌ي خدا را گول زدند و رفت يك دعا به شاه كرد. حالا در جمهوري اسلامي يا عمامه‌اش را برمي دارند. يا خانه نشينش مي‌كنند. شاه نمي‌خواست كت و شلواري به او دعا كند. شاه مي‌خواست آخوند به او دعا كند. اگر يكي دو ساعت از عمامه دست مي‌كشيد راحت دينش را حفظ مي‌كرد الآن هم با عمامه بود. اين چون مي‌خواست پرستيژش را نگه دارد، چون خواست در اين لباس بماند پدرش درآمد. آدم نبايد اسير چيزي جز خداوند و منطق حق باشد. غير از خدا و منطق حق هرچه باشد يك دندگي است.
در خطبه‌ي 127 اميرالمؤمنين فرمود: «اياكم والفرقة» (شرح نهج‌البلاغه/ج8/ص112/خطبه 127) مواظب باشيد كه تفرقه به وجود نيايد. دروغي كه از گناهان كبيره است اگر راستش را بگويي تفرقه مي‌شود اينجا راست گفتن گناه است. اگر با دروغ بتواني دو نفر را آشتي بدهي، دروغ گفتن حلال است. گناه كبيره حلال مي‌شود براي اينكه در راه اين است كه دل مردم به هم يكي باشد. يك سري از افراد تكرو هستند. مثلاً وقتي همه كانادا مي‌خورند. مي‌گويد: براي من كوكا بياوريد. مي‌گوييم: مي‌داني فرق بين كوكا و كانادا چيست؟ مي‌گويد: نه! همه چاي مي‌خورند. مي‌گويد: براي من آبجوش بياوريد. اصلاً بيمار است. فقط مي‌خواهد با ديگران فرق اشته باشد. يك مرضي تحت عنوان مرض امتياز طلبي دارد. در رانندگي آرتيست بازي مي‌كند. دست به كاري مي‌زند كه نشان بدهد من دارم در يك خط ويژه مي‌روم. اميرالمومنين فرمود: آدم‌هاي تكرو همينطور كه اگر يك گوسفند از گله و گوسفند جدا شود زودتر گرگ آنها را مي‌خورد، آدم‌هاي تكرو هم زودتر اسير مي‌شوند.
من با فلاني نمي‌توانم كار كنم. چرا نمي‌تواني؟ من يك همكار دارم. به او گفتم: من عيبم اين است كه سالي دو سه بار جوش مي‌آورم. البته مختصر هم هست. يك نفر مي‌گفت: من سالي دو بار مريض مي‌شوم ولي هركدام شش ماه طول مي‌كشد. گفتم: ممكن است من سالي دو سه بار با شما درگير شوم. از حالا قرار ما اين است كه ممكن است در سال با هم اختلاف پيدا كنيم. اما با هم كار مي‌كنيم. تضاد فكري به اين معنا نيست كه استعفا بدهيم. همه بايد با هم كار بكنيم. همه هم اختلاف نظر داريم. يك كسي خربزه مي‌خورد. به او گفتند: سرما خوردي خربزه نخور. گفت: هم سرما مي‌خورم. هم خربزه مي‌خورم.
7- نماز جمعه و نماز جماعت مظهر اتحاد است
يكي از مسائل و مظهر اتحاد همين نماز جمعه و جماعت است. اسلام گفته است: روزي پنج بار مردم كنار هم بايستند و همديگر را ببينند كه كتف هايشان به هم بچسبد. سني‌ها چهار خوبي دارند كه شيعه‌ها ندارند. يكي احترام به قرآن است. سني‌ها قرآن را روي زمين نمي‌گذارند. هميشه مي‌گويند: قرآن بايد بلند باشد. اما ما مي‌بينيم كه قرآن و مفاتيح‌ها همينطور روي زمين است. مهر كربلا و قرآن و كفش آلوده همه كنار هم است. اين بي احترامي است. احترام قرآن خيلي مهم است. مسئله‌ي ديگر نماز اول وقت و جماعت است كه آنها خيلي اصرار دارند. صف هايشان به هم چسبيده است. صف هايشان را منظم درست مي‌كنند. حديث داريم كه در جماعت بايد كتف‌ها به هم بچسبد. اگر روزي 5 مرتبه كتف من به كتف شما چسبيد، اين چسبيدن كتف دنبال چسبيدن روح هم هست. هرچه بدن به هم نزديك باشد، روح هم به هم نزديك است. من اگر از آن سمت خيابان به شما سلام كنم علاقه‌ام كم است. اما اگر به اين طرف بيايم علاقه‌ام زياد است. شما چرا دوست داريد ضريح امام رضا را ببوسيد؟ براي اينكه هرچه تماس نزديك‌تر باشد انس و شوق بيشتر است. يكي از مظاهر وحدت همين نماز جمعه و جماعت است.
8- حمل بر صحت از عوامل وحدت‌ است
يكي از عوامل وحدت حمل بر صحت است. گاهي وقت‌ها ما از كسي بدمان مي‌آيد چون فكر مي‌كنيم كارش غلط بود. يك موقع يك فيلمي را آوردند كه فلاني با فلان خانم را بوسيد. ما با او تماس گرفتيم. گفت: محرم من است. يعني گاهي وقت‌ها يك زن و شوهر با هم مي‌نشينند. مي‌گوييم: اين چه كسي بود؟ يك تلفن مي‌كنيم مي‌گوييم: چه كسي بود؟ اسلام به ما اجازه نداده است كه تلفن‌ها را كنترل كنيم و بفهميم چه كسي با فلاني چه رابطه‌اي دارد؟ اگر كنترل نكنيم از دست ما در مي‌رود. اگر سالي دويست مجرم از دست ما فرار كند خدا راضي‌تر است تا اينكه احتياطاً سالي سيصد نفر بي گناه را دستگير كنيم. يعني از ترس اينكه بچه‌ي ما در حوض نيفتد از صبح تا شب او را كتك بزنيم. بله يك موقع مسئله‌ي نظام است. مسئله‌ي نظام غير از گناه شخصي است. گناه شخصي يك كانال دارد. در گناه شخصي اسلام گفته است چهار شاهد بايد باشد. حتي اگر سه نفر شهادت بدهند فلاني چنين كرده است اگر شاهد چهارم پيدا نشد اسلام مي‌گويد: به آن سه شاهد شلاق بزن كه آبروي اين را بردند. اما اگر يك توطئه عليه نظام است. براي نظام نمي‌شود كوتاه آمد.
حالا چون شما در صنعت هواپيما زحمت مي‌كشيد، يك داستان از يكي از مجله‌هاي فرانسه برايتان بگويم. از وقتي هواپيماهاي خارجي چند صندلي‌شان را برداشتند خوب بعضي از مسافرها مشكل نماز داشتند. هواپيماي جمهوري اسلامي چند صندلي را برداشتند يك نماز خانه درست كردند، فرانسه در مجله‌هاي كثيرالانتشار خود نوشت كه در ايران هنوز هم دين حكومت مي‌كند. بايد گفت: اروپا بله! در ايران دين حكومت مي‌كند. و ما افتخار مي‌ كنيم كه در ما دين حكومت مي‌كند. يعني دنيا روي اين برداشتن صندلي شما فكر مي‌كند. تحليل مي‌كند كه قصه چيست؟
يكي از راه‌هايي كه مي‌خواهيم با هم متحد باشيم بايد اگر از همديگر اشتباهي ديديم به او بگوييم: اين اشتباه چه بود؟ وقتي گفتيم ديديم مشكل حل شد. من نمي‌دانستم. نسبت به شما بدبين بودم. من خودم نسبت به يك روحاني ناراحت بودم. يك عالم بزرگواري در دلم از او مسئله داشتم. مي‌گفتم: چرا ايشان از قم بيرون نمي‌رود. ما اين همه روستا داريم كه روحاني ندارد. شهر داريم كه روحاني ندارد. دنبال يكي از اين كارهايي كه مانده است برود. به او گفتم: چرا شما در قم ماندي؟ ايشان يك حرفي زد كه من خيلي خجالت كشيدم. گفتم: معذرت مي‌خواهم. حق با شماست. خيلي وقت‌ها شما تصوري از من داري حمل بر صحت نمي‌كني كدورت ايجاد مي‌شود. اسلام گفته است كه مسلمان كار مسلمان را حمل بر صحت كند.
گاهي زن مي‌گويد: چرا دير آمدي؟ كجا بودي؟ بين زن و شوهر اختلاف است كه چرا شوهر دير آمده است؟ يكي از دوستان ما مي‌گفت: همسرم خواب ديده است كه من يك زن ديگر گرفتم. الآن مدتي است كه با ما قهر است. با خواب زندگي را تلخ كرده است. يك موقع مي‌بيني يك كسي به خانه تلفن مي‌كند يك چيزي مي‌گويد. با تلفن يك آدم مغرض زندگي متلاشي مي‌شود. با خواب زندگي متلاشي مي‌شود. يعني يك تيغ در فكر ما مي‌رود و ما ديگر نمي‌توانيم درست فكر كنيم. اگر مي‌خواهيم متحد باشيم بايد اين تيغ‌ها را از مغزمان بيرون بكشيم. او هم آدم است. مسلمان است. از كجا معلوم كه حرام باشد؟
9- ايثار از راه‌هاي ايجاد وحدت است
يكي از راه‌هاي محبت و ايجاد وحدت ايثار است. يكي برخورد منصفانه است. ما اگر بخواهيم متحد باشيم. مثلاً شيعه و سني مي‌خواهيم با هم متحد باشيم. آقا شيعه‌ها قبول كنند كه ما يك تيري داريم كه آنها ندارند. ما مي‌گوييم: رهبر امت بايد يا معصوم باشد يا عادل باشد. امام جمعه‌هاي عراق در خطبه‌هاي نماز جمعه وقتي مي‌گويند: از خدا اطاعت كنيد «أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول‌»(آل عمران/132) از رسول اطاعت كنيد. اما مي‌گويند: منظور از اولي الامر يك كس ديگر است. هركس مي‌گويد: اولي الامر يك كسي است. كسي را كه كنار الله و رسول گذاشتند كارش هم بايد شبيه كار خدا و رسول باشد. نمي‌شود كه هر جانوري را كنار خدا و پيغمبر گذاشت. مثلاً مي‌گويد: آقاي قرائتي من امروز دو نفر مهمان دارم. يكي جنابعالي هستي. يكي هم گربه است. اين زشت است.
سني‌ها اين را از ما قبول كنند كه اولي الامر و رهبر امت بايد با فضيلت باشد. بايد سواد و شجاعت و تقوايش از همه بيشتر باشد. ما مفتخر هستيم كه رهبر ما حضرت آيت الله خامنه‌اي كسي است كه ايشان مي‌گفت: زمان شاه ديدم تا قطار بايستد نماز من غذا مي‌شود. همينكه كندش كرد من شيشه‌ي قطار را كشيدم و خودم را از قطار براي نماز پرت كردم. ما افتخارمان اين است كه ايشان راجع به نماز، راجع به انقلاب، راجع به فكر، راجع به سياست بهترين است. اهل سنت از ما بپذيرند كه هر كسي لياقت رهبري ندارد. ما هم از آنها مي‌پذيريم كه حفظ قرآن آنها از ما جلوتر هستند. در تفسير قرآن از ما جلوتر هستند. اخيراً ما هم توسط جناب بخشايشي كه مفسرين شيعه را جمع كرده است حدود دو هزار نفر مفسر شناسايي شدند كه كتاب هايشان هم هست. اين مهم است. ما در ايران 8 جوان پيدا كرديم كه اين 8 نفر جوان گل در ميان 30، 40 كشور رفتند و در حفظ و قرائت نفر اول و دوم شدند. يعني بين چهل كشور اسلامي پرچم ايران بالا رفته است. اين افتخار شيعه و نظام و ايران است. اين جوان چرا بايد مشكلات داشته باشد؟ چرا بايد دنبال خانه‌ي اجاره‌اي باشد؟ به هر حال به ديگران گفتيم. بنده‌ي خدايي باني شد و هشت خانه گرفت. هر خانه‌اي هشت ميليون تومان شد. كليدها را به من داد. من هم به قم نزد آيت الله مشكيني بردم تا ايشان به جوانان بدهد. جواني كه در بين چهل كشور چنين كاري كرده است بايد يك خانه‌ي مجاني بگيرد.
وقتي مقام معظم رهبري براي تشييع جنازه‌ي شهيد آويني مي‌رود يعني چه؟ يعني در ميان افرادي كه در سينما و هنرمند هستند مي‌توانند هنرشان در راه رشد باشد. مي‌شود هنري به وجود آورد كه بچه‌ها عياش شوند. مي‌شود هنري را به وجود آورد كه بچه‌ها حماسي و شجاع شوند. هنري كه بچه‌ها را سست مي‌كند منفي است. هنري كه بچه‌ها را شجاع مي‌كند مثبت است. مقام معظم رهبري تشييع جنازه‌ي هنرمند رفت. در اداره‌ي شما آن كسي كه از همه كوچكتر است اما سواد و فكرش بيشتر است بايد دستش را بوسيد. آن كسي كه در وقت خطر از همه جلوتر مي‌رود از همه مهم‌تر است.
لازم نيست كه در اداره حتماً عكس رهبر و مقام معظم رهبري و رئيس جمهور باشد، هيچ اشكال ندارد كه در هر اداره‌اي عكس بهترين پرسنلش را به ديوار بزنند. اين عكس راننده‌اي است كه در تمام مدت رانندگي‌اش تصادف نكرده است. اين كسي است كه تا به حال يك شكايتي از مراجعين نشده است. اگر من پيشنماز مسجد عكس شاگرد اول دبيرستاني كه پشت مسجد است بگيرم و در مسجد بزنم عشق همه‌ي شاگرد اول‌ها به مسجد زياد مي‌شود. هم درس زندگي و هم درس بندگي را ياد مي‌گيرند. ما مي‌توانيم خيلي كار ارزان بكنيم. مسئله‌ي تشويق مسئله‌ي مهمي است. يكي از راه‌هاي وحدت انصاف است. ما بايد انصاف داشته باشيم كه سني‌ها در آن چهار مورد از ما بهتر هستند. آنها هم انصاف داشته باشند كه ما در تشخيص رهبر از آنها خيلي جلوتر هستيم. حمل بر صحت، انصاف، آشتي كنان، ايثار، شركت در نماز جمعه و جماعت، اينها عواملي است كه مي‌تواند دلها را به هم نزديك كند.
خدايا روح بزرگ و ديد وسيع و فكر بلند، قلب بي كينه، رزق حلال بي منت، اولاد بي عيب، نماز مقبول، هنر مثبت، به همه‌ي ما مرحمت بفرما. به بي دينها دين، به مريض‌ها شفا، به كدورت‌ها صفا، توطئه‌ها خنثي، توطئه گران نابود بفرما. رهبر ما و امت ما، ناموس و نسل ما، عقائد و افكار ما، مرز و بو ما، زمين و آسمان ما، كشور ما، ذريه‌ي ما، حفظ بفرما. در دنيا طاغوت‌ها را همانند ايران بشكن. آمريكا در ايران خوار شد. آمريكا را در دنيا خوار كن. ما را از زمينه سازان حكومت امام زمان(ع) قرار بده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2102

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.