امام زمان

برنامه سمت خدا 4 تیر1392

برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریه ی چشم انتظارها، از یک خروش نامه عشاق کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزارها ،یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته پیاده ها به لطف سوارها ،ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها ،باید برای دیدن تو مهزیار شد یعنی گذشتن از همگان محض یارها، این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایها العزیز تمام ندارها.

سوال – امام زمان(عج) منتظر چیست؟

پاسخ- ما منتظر امام زمان(عج) هستیم. معنای انتظار سکوت نیست. وقتی شب تاریک می شود ما به انتظار صبح و خورشید می نشینیم ولی آیا در تاریکی می نشینیم؟ خیر، لامپ روشن می کنیم و منتظر می مانیم. ما در زمستان منتظر تابستان هستیم ولی این به آن معنا نیست که در سرما بمانیم. پس انتظار امام زمان(عج) به این معنا نیست که کاری نکنیم.

حالا باید بگوییم که امام زمان(عج) منتظر چیست؟ امام زمان(عج) منتظر افراد و جامعه ای خاص است. دعای امام زمان(عج) یک دعای فوق العاده ای است. در این دعا همه چیز وجود دارد. اگر آموزش و پرورش و دانشگاه از این دعا استفاده می کردند خیلی پیشرفت می کردند. در قرآن آیات زیادی در مورد مسائل حقوقی، پزشکی ،سیاسی و … وجود دارد. در دانشگاه هاعلاوه بر درس معارف ،باید معارف تخصصی قرآن هم آورده شود.

من نامه ای نوشتم بنام ناله و قرائتی که این در سایت ها گذاشته شده است. این نامه در دو صفحه نوشته شده است. دعا بی نهایت کوچک را به بی نهایت بزرگ وصل می کند، انسان فانی را باقی می کند و انسان بی تفاوت را متعهد می کند. وقتی شما می گویید: خدایا همه گرسنگان عالم را سیر کن یعنی اینکه من به فکر همه ی گرسنگان هستم. اگر همه بدانند که دیگران به فکر او هستند و برای او دعا می کنند، خیلی خوشحال می شوند.

در نماز می گوییم :همه را به راه مستقیم هدایت کن، اهداناالصراط المستقیم، السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین .دعا به ما سعه ی صدر می دهد ،ما را با خدا آشنا می کند و اهداف مان را به خودمان تلقین می کند. در قرآن داریم که اگر دعا نبود خدا به شما اعتنا نمی کرد، شما با دعا زنده هستید. البته دعا یک بال است و بال دیگر تلاش است. اگر ما بیمار شدیم نباید فقط دعا کنیم بلکه باید به پزشک هم مراجعه کنیم. ما باید با دو بال پرواز کنیم. با توکل زانوی اُشتر ببند.

در دعای امام زمان(عج) داریم :خدایا به ما توفیق طاعت عنایت بفرما. اللهم الرزقنا توفیق الطاعه. رزق فقط خوردن نیست. حج و علم هر دو رزق هستند .رزق مادی و معنوی داریم. گاهی ما برای مادیات زیاد خرج می کنیم ولی حاضر نیستیم برای علم یا رشد مغزمان خرج کنیم.

امام خمینی هنگام گفتن تفسیر سوره حمد فرمود: چرا وقتی درس می دهیم یا تحقیق می کنیم حواس مان جمع است ولی هنگام نماز خواندن حواس مان پرت می شود. آیا این بیماری نیست؟ یعنی وقتی با مخلوقات سر و کار داریم حواس مان جمع است ولی وقتی با خدا کار داریم، حواس مان پرت است و این نشان دهنده ی این است که رابطه ی ما با خدا کمرنگ است. این یک سرطان اخلاقی است. این برای ما سقوط است که گفتگو با خالق برای ما شیرین نیست ولی گفتگو با مخلوق برای ما شیرین است. گاهی دو ساعت یک بازی را تماشا می کنیم ولی هنگام خواندن نماز، آنرا با سرعت می خوانیم. پیامبر دیدند که فردی خیلی سریع نماز می خواند و فرمودند: این مثل کلاغی است که نوک می زند. بعد از نماز اگر شما 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدلله و 33 مرتبه سبحان الله بگویید، ثواب هزار رکعت نماز را دارد. بعضی ها این دعا را خیلی سریع می خوانند. توفیق الطاعه یعنی اینکه با علاقه عبادت کنیم .

اگر الان مرجع تقلیدی بگوید که نماز صبح واجب نیست، نصف مردم مقلد او می شوند. زیرا بیشتر مردم از خواندن نماز صبح لذت نمی برند. از فردی پرسیدند که فلسفه ی نماز صبح چیست، او گفت: مردم آزاری. اگر آقا وقتی می خواهد به همسرش پول بدهد آنرا پرت کند آیا خانم ناراحت نمی شود ؟ آیا آنرا برمی دارد؟ خیر. زیرا می گوید: اگر پول می دهی با احترام پول بده. پس باید نماز را از روی عشق خواند. در ضمن نماز خواندن نباید از روی کسالت باشد و این نوع نماز خواندن باید روزی انسان بشود. نماز نباید با کراهت یا از روی ترس و طمع باشد، نباید لحظه ای و هوسی باشد.

ما باید بدانیم که نماز باید با طاعت یعنی طوع (با میل) باشد. گاهی می گوییم که نماز را بخوانیم که راحت بشویم .این نشان می دهد که نماز را با میل و رغبت نمی خوانیم. وقتی نماز صبح ما قضا می شود برای مان مهم نیست ولی اگر یک تیم فوتبال به تیم دیگر گل بزند برای مان خیلی مهم است .پس طاعت باید روی علاقه باشد.

اگر ما پول آب و برق را ندهیم، اداره آب و برق آنرا قطع می کند ولی خدا خورشید را مجانی در اختیار ما گذاشته است. و وقتی خدا می فرماید که خمس یا زکات بدهید بعضی می گویند که چرا باید خمس یا زکات بدهیم. شما در ابتدا سرمایه ای نداشتید و خدا می فرماید که بعد از بدست آوردن سرمایه یک پنجم آنرا بعنوان خمس بده. درست است که بذر ،کود و زحمت گندم برای کشاورز است ولی باد و خورشید هم در این کار سهم دارند ،پس باید زکات داد.

امام در ادامه ی دعا می فرماید: و بُعد المعصیه: فرار کردن از معصیت . بعضی ها هم نماز می خوانند و هم فحش می دهند یا ربا هم می خورند. یعنی همه ی کارهای بد را درکنار نماز انجام می دهد. در اینجا نمی گوید :ترک گناه ،بلکه می گوید :فرار کردن از گناه. خدا در مورد شراب می فرماید که شراب نخور و نباید سرآن سفره هم بنشینی .یعنی سفره ای که در آن شراب است نشستن بر سر آن حرام است.

اگر کسی می داند که دختری زیباست و نمی تواند جلوی خودش را بگیرد ،باید از اول به او نگاه نکند. بعد المعصیه یعنی از گناه فاصله بگیریم. شیطان خناس است یعنی می رود و برمی گردد. و این کار را تکرار می کند.

در ادامه امام می فرماید: و صدق النیت .ممکن است که کسی نماز بخواند ولی صداقت نداشته باشد و ریاکار باشد. حتی در قرآن داریم که از راستگو می پرسند که چرا راست گفتی. صدق هم باید در مسیر طاعت باشد. گاهی فرد در پایین مجلس می نشیند تا به او بگویند که بفرما بالای مجلس. گاهی فرد راست می گوید تا بگویند که او انسان خوبی است. یعنی انگیزه غیر الهی است. گاهی فرد الله اکبر می گوید ولی معنایش غیبت است. مثلا فردی می گوید که فلانی این طوری است و طرف مقابل می گوید: الله اکبر، سبحان الله و طرف بقیه ی غیبت را دامه می دهد. این صدق نیت نیست.

فردی می گفت که من و آقای فلسفی هنگام سخنرانی می گوییم: در را ببندید . مجلس آقای فلسفی بخاطر این که شلوغ است در را می بندند ولی مجلس من بخاطر اینکه خلوت است در را می بندند که کسی بیرون نرود. پس نیت باید صادق باشد. گاهی طاعت صادقانه نیست. کسی که درس می خواند، واقعا عاشق درس است؟ اگر استادی درس بدهد ولی مدرک ندهد آیا شما درس می خوانید؟ حتی در حوزه هم مدرک وارد شده است. حتی بعضی ها وقتی می خواهند رساله بنویسند می خواهند بخاطر مدرک آنرا بنویسند، این درس خواندن عاشقانه نیست. البته مدرک بد نیست ولی سرمایه نیست.

فردی عاشق دختر شاه شد. به او گفتند که شاه دخترش را به تو نمی دهد. به او گفتند شاه بعضی مواقع به بیرون شهر می رود. تو به غار برو و در آنجا  عبادت کن. ممکن است که شاه دخترش را به تو بدهد. جوان عاشق به غار رفت و در آنجا عبادت کرد. روزی شاه به بیرون از شهر رفت. به او گفتند که جوانی در این غار عبادت می کند. شاه به درون غار رفت و هرچه به این جوان گفتند که شاه آمده است او توجهی نکرد و نمازش را ادامه داد. شاه از غار بیرون آمد و رفت. بعداً از جوان پرسیدند که چرا به شاه توجهی نکردی. جوان گفت :تا قبل از اینکه شاه به در غار بیاید بخاطر شاه نماز می خواندم ولی دیدم که نماز ریایی من، این قدر قدرت دارد که شاه را به در غار می کشد پس بهتر است که نماز واقعی بخوانم تا ببینیم که چقدر قدرتی دارد. پس اگر شما تابحال بخاطر مدرک درس خوانده اید ،از این به بعد برای خدا، هفته ای یک کتاب مطالعه کنید. ارزش علم بخاطر علم است نه مدرک. شیرجه زدن در استخر لذت دارد. و حتما لازم نیست که بخواهید از ته استخر چیزی بیرون بیاورید. گفتگو و دعا با خدا خوب است حتی اگر دعا مستجاب نشود.

در ادامه ی دعا امام می فرماید: عرفان الحرمت یعنی شناخت چیزی هایی که حرام است. مثلا انسان درسی می خواند که به دردش نمی خورد و عمرش را تلف می کند. خدا می فرماید که خسارت واقعی این است که در این عمری که رفت چه کار کردی، برای قیامت چه زاد و توشه ای برداشته ای. بعضی ها اسراف می کنند و اسم آن را شأن می گذارند.

یکی از برکات احیاء نیمه شعبان این است: در زمانی که همه گول می خورند شما گول نمی خورد. فکر می کنند که فردی که از بلندی می پَرد شجاع است درحالیکه این بی عقلی است. گاهی کارهای احمقانه می کنند مثلا آقایی برای برنامه ی دیدنی ها شیشه می جوید. در قرآن داریم که افرادی جان کنده اند و کار کرده اند ولی جهنمی هستند زیرا احمقانه کار کرده است.

بعضی ها اسم رشوه را هدیه می گذارند. فرد متکبر است ولی فکر می کند که وقار دارد. فرد ولخرجی می کند و اسم آنرا شعائر مذهبی می گذارد یا در خانه ولخرجی می کند و اسم آنرا آبروداری می گذارد. امام خمینی می فرماید که دور ریختن نصف لیوان آب اسراف است و اسراف گناه کبیره است. ما چقدر بنزین، آب و لباس اسراف می کنیم؟ بعضی ها لباس عروس دارند و آنرا به کسی نمی دهند. عده ای هستند که معطل لباس عروس هستند. بعضی ها حرص می زنند و اسم آنرا تامین آینده ی زندگی می گذارند.

به جوانی گفتم که حلقه ی طلا برای مرد حرام است. ایشان گفت: این حلقه ی نامزدی است. حلقه ی نامزدی بودن، طلا را حلال نمی کند. با تغییر اسم حقیقت ها عوض نمی شود. بعضی ها بریز و بپاش می کنند و اسم آنرا سخاوت می گذارند یا شیطنت می کنند و اسم آنرا تدبیر می گذارند یا به والدین بی احترامی می کنند و اسم آنرا همسرداری می گذارند.

در قرآن داریم که وقتی به آنها می گوییم که در زمین فساد نکنید آنها می گویند که ما مصلح هستیم. آنها عوام هستند که ایمان می آورند ولی ما روشنفکر هستیم. روایت داریم که در دوران آخرالزمان کسانی که مشهور هستند کسر شأن شان می آید که اذان بگویند. و اجازه می دهند که طبقه ی ضعیف اذان بگویند. آیت الله گلپایگانی تا آخر عمرشان اذان می گفتند. همچنین آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی اذان می گفتند.

آیت اللهی می گفت که من در تمام عمرم اول وقت نماز خوانده ام ولی صدق نیت نداشته ام زیرا نماز می خواندم که راحت بشوم. قرآن می فرماید که شیر از همه ی خوردنی ها خالص تر است زیرا شیر از لابلای خون و پهن رد می شود و بوی هیچ کدام را نمی گیرد.

ما نباید رنگ حواشی را بگیریم البته این کار خیلی سخت است. زیرا ممکن است که اگر کسی به ما توهین کند، مابهم می ریزیم. سلام کردن دیگران به ما، نباید در ما تاثیری داشته باشد. در کاشان یکی ازعلما به من گفت که من به بچه هایم گفته ام که قصه های آقای قرائتی که به زبان کاشانی می گوید گوش کنید و بخندید. من خیلی ناراحت شدم زیرا گفتم که من تفسیر قرآن می گویم و ایشان می گوید که قصه های ایشان را گوش کنید و در ضمن به بچه هایش می گوید که قصه ها را گوش کنند یعنی خودش حرف های من را گوش نمی کند. همانجا به این رسیدم که در کار من اخلاص نیست. صدق نیت یک کار مشکلی است و باید خدا به ما کمک کند. حضرت علی(ع) فرمود که اگر در دست شما طلا بود و همه گفتند که این سفال است شما آرام باشید.

حدود سی سال پیش در حرم امام رضا(ع) بودم و داشتم دعا و زیارت می خواندم و حالی به من دست داده بود. فردی به من گفت که این پول را به فقیر بدهید. من گفتم که زوار هستم و کسی را نمی شناسم. ایشان بعد از چند دقیقه دوباره حرفش را تکرار کرد، دفعه ی سوم ،ناراحت شدم و گفتم: یک صدقه ای آورده ای( فکر کردم بیست تومانی است) و سه بار حواس مرا از دعا پرت کردی، من کسی را نمی شناسم. ایشان گفت که این هزار تومان است. وقتی اسم هزار تومانی را شنیدم آرام شدم. گفتم در اینجا موسسه ی برای ایتام است می توانید به آنجا کمک کنید. بعد با خودم فکر کردم که من آدم نشده ام زیرا با بیست تومانی عصبانی شدم و با هزار تومانی آرام شدم. من در اینجا صدق نیت نداشتم.

می گویند: پل صراط از مو باریکتر است و پل صراط همان راه درستی است که در دنیا انتخاب می کنیم. شما تا بحال به کارگر شهرداری سلام کرده اید؟ در کل سلام هایی که ما کرده ایم تعداد خیلی کمی از آنها بخاطر خداست و بیشتر آنها بخاطر القاب است.

امام زمان(عج)جامعه ای می خواهد که نیت های آنها صادق باشد. گاهی انسان نمی داند که خودش صادق نیست. یکسال من می خواستم به مکه بروم و گفتم که امسال به نیت امام زمان(عج) به مکه بروم. وصیت نامه نوشتم و تمام مراحل سفر را به نیت امام زمان(عج) انجام دادم. در هواپیما با خودم فکر کردم که اگر امام زمان(عج) به من بگوید :بجای اینکه به مکه بروی به روستایی برو و به جوانان معارف یاد بده، آیا من این کار را می کنم؟ دیدم که من دلم می خواهد به مکه بروم. باید طلبه ها وقتی درس شان تمام می شود از قم یا مشهد به مکان دیگری بروند و به مردم معارف دینی یاد بدهند. هجرت واجب است. کسی که سال های زیادی در قم می ماند و نه مدرس است نه فقیه، باید به محل دیگری هجرت کند. اگر فردی در روستایی نتوانند نماز بخوانند، ما باید در روز قیامت جوابگو باشیم.

خدایا به آبروی امام زمان(ع) آنچه امام زمان(عج) در این دعا خواسته است به ما مرحمت بفرما.

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=8949

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.