امام زمان(ع)، شرح دعای ندبه
موضوع: امام زمان(ع)، شرح دعای ندبه
تاریخ پخش: 73/10/29
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
1- کارهایی که امام زمان انجام میدهد
در محضر مبارک دانشجویان عزیز در پادگان هستیم. چون در آستانه نیمه شعبان هستیم میخواهیم یک مقداری راجع به حضرت مهدی(ع) صبحت کنیم. یکی از برکات نظام جمهوری اسلامی این است که دعای حضرت مهدی باب شده است و خیلی از جاها میخوانند. یعنی فرهنگ ما شده است.
امام زمان(ع) میتواند حکومت کند یا نه؟ امام باید چهار تا کار کند. یکی محو طاغوتها است. دوم مسئولیت دادن به متقین است. سوم اجرای قانون قرآن است. اگر کسی در استخر شنا کرد در اقیانوس هم میتواند شنا کند. شاگردش بنیانگذار جمهوری اسلامی طاغوت را محو کرد. اگر امام طاغوت را محو کرد، مهدی هم طاغوتها را محو میکند. اگر امام آمد به متقین مسئولیت داد او هم میتواند این کار را بکند. اگر امام آمد قانون قرآن را روی کار آورد او هم میتواند این کار را بکند. بنابراین انقلاب ما میتواند نمودار آن انقلاب باشد.
چطور میشود که یک نفر هزار و دویست سال عمر کند و پیر نشود؟ موی ابرو هشتاد سال ثابت میماند. ولی یک موی سر دائماً در حال تغییر است. خدایی که میتواند در یک پوست و یک گوشت یک مو را ثابت نگه دارد و یک مو را متغییر قرار دهد، همان خدا میتواند یک انسان را ثابت نگه دارد و باقی انسانها را از بین ببرد.
2- نزول فرشتهها بر امام زمان
مسئله دیگر این است که با این پیشرفتهای علمی چه میکند؟ روایت داریم امام که میآید همه با تخصصشان میآیند و ایمان میآورند. دسته دسته میآیند. خودشان و مغزشان و تخصصشان را در اختیار او قرار میدهند. مثل وقتی که امام آمد. همان افرادی که میگفتند: جاوید شاه و طرفدار شاه بودند. خودشان آمدند و تخصصشان را در اختیار امام گذاشتند. بنابراین مسئله مشکل نیست. رابطه ما با امام دعا است. امام هر هفته یکی دو بار کارهای ما را میبیند. امام باقر(ع) فرمود: قرآن میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»(قدر/4) شب قدر همه ملائکه وارد زمین میشوند. فرشتهها زمان پیغمبر بر پیغمبر نازل میشدند و مهمان او بودند. الان هم بر بیابانها که نازل نمیشوند. باید بر آدمی وارد شوند که تمام خصلتها و اخلاق پیغمبر را داشته باشد. تا لیاقت میزبانی فرشتهها را داشته باشد. ما از امام زمان(ع) استفاده میکنیم. همانطوری که از خورشید پشت ابر استفاده میکنیم. پشت ابر هست اما از نور و از حرارت او استفاده میکنیم. چرا او را نمیبینیم؟ خداوند یازده تا لامپ وصل کرد. مردم زدند و همه را شکاندند. فرمود: من لامپ دوازدهمی را وصل نمیکنم تا آدم شوید.
3- دعای ندبه
دعایی به نام دعای ندبه داریم. ندبه به معنی گریه است. حالا چرا گریه کنیم؟ به خاطر اینکه هر کسی را که دوست داریم، دنبالش میرویم و گریه میکنیم. حالا هرکس گریه نمیکند چون هرکسی سوزش و شورش بمقدار شعورش است. هر چیزی بلوغ میخواهد. به پسر ده ساله بگویی: شهوت چیست؟ همینطور نگاهت میکند. هزار تا عروس را با یک آلاسکا عوض میکند. چون هنوز بالغ نشده است. ما نسبت به مهدی بالغ نشدهایم. امام سجاد(ع) وقتی به مکه میرود، هشتاد فرسخ پیاده میرود. چون میداند که مکه چیست. اگر بگویند: پرواز یک ساعت تأخیر دارد، معلوم نیست برویم یا نه؟ نماز بلوغ میخواهد. یک نفر میبینی نماز میخواند و از نماز لذت میبرد. یک نفر را هم میبینی که میگوید: ما که نماز خواندیم و از نماز راحت شدیم. یعنی گیر افتاده بودیم. دعای ندبه گریه دارد. چون کسی یاد این میافتد که خدایا چه میخواست بشود. چرا چنین شد؟ در این دعا خاطرات و فرازهایی است. اول دعا ستایش خداست. «فَبَعْضٌ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ إِلَى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا»(بحارالانوار،ج99،ص104) حضرت آدم وارد بهشت شد و بیرون آمد. خط نبوت از اینجا شروع میشود. «وَ بَعْضُهُمْ حَمَلْتَهُ فِی فُلْکِکَ وَ نَجَّیْتَهُ مَعَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَکَهِ بِرَحْمَتِک» (بحارالانوار،ج99،ص104)
4- مقام انبیاء
بعد از آدم نوح بود که نهصد و پنجاه سال تبلیغ کرد. بیش از ده دوازده هزار نفر بیشتر ایمان نیاوردند و این هم ناراحت شد. خدا به زمین دستور داد، هرچه آب در دل خودش دارد را بیرون بریزد. همه کفار غرق شدند. منتهی قبل از غرق شدن مومنین سوار شدند و نجات پیدا کردند. «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً» (نساء/125)
بعد از نوح هم ابراهیم آمد که حضرت ابراهیم هم درجاتی گرفت. اول عبد صالح خدا بود. مقامش بالاتر رفت. نبی الله شد. رسول الله شد. بعد هم خلیل الله شد. هر امتحانی که قبول میشد یک درجه میگرفت. یعنی پستها را الکی به کسی نمیدهند.
بعد حضرت موسی و عیسی آمدند و بالاخره میگوید: خدایا تو در طول تاریخ هیچ وقت انسان را بدون رهبر نگذاشتی. «لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولا»(طه/134) فلسفه نبوت این است. خداوند برای تمام هستی یک خط قرار داده است و همه هم در داخل آن دچار شک و اشتباه نمیشوند. فقط انسان این وسط گیج است. میگوید: انبیاء را فرستادی که از گیجی بیرون بیایند. رسول فرستاد تا کسی نگوید: چرا برای ما راهنما نفرستادی؟ انبیاء آمدند تا چراغ بزنند و بگویند: از آنطرف برو. پلیس وقتی میتواند شما را جریمه کند که ورود ممنوع باشد. شما میگویی: آقا بنده تابلویی ندیدم. اگر تابلو بود حق جریمه دارد. «إِلَى أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلَى حَبِیبِکَ وَ نَجِیبِکَ مُحَمَّد»(بحارالانوار،ج99،ص104)
5- مقام رسول اکرم و حضرت علی
خط انبیاء آمد تا اینکه به پیغمبر رسید. ایشان هم بیست و سه سال زجرها کشید. جنگها کرد. به جان او سوء قصدها کردند که نتیجه نگرفتند. بودجهها خرج کردند، نشد. همه رقم زجر دادند. از سنگباران تا شکستن دندان همه رقم بسیج شدند تا پیغمبر را محو کنند. ولی خدایا تو خواستی که او بماند. اشرف مخلوقات در غار رفت. تار عنکبوت او را حفظ کرد. خدا اگر بخواهد همه توطئه گرها بسیج میشوند ولی خدا اشرف مخلوقات را با تار عنکبوت حفظ میکند. نزدیک آخر عمر که شد دست امام علی(ع) را گرفت و فرمود: هرکس من مولای او هستم چند روز دیگر که من میروم علی مولای اوست. هرکس که من پیغمبر او هستم، علی باید امام او باشد و این نصب هم بخاطر خداوند است. «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»(بقره/124) نصب امامت برای خداست. «وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَهٍ وَاحِدَه» (بحارالانوار،ج99،ص106) من و علی از یک درخت هستیم. یعنی فکر او فکر من، قلب او قلب من، روح او روح من است. وقتی میخواستند به کفار نفرین کنند. پیغمبر فرمود: نفس من است. جان من است. «وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى»(بحارالانوار،ج99،ص106) همینطور که موسی به کوه طور رفت و هارون را جای خودش گذاشت. بنده هم که در جنگ تبوک میروم تو را جای خودم میگذارم. «وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِین»(بحارالانوار،ج99،ص106) دخترش را به امام علی داد.
6- منزلت امام علی
روی کره زمین تنها زن و شوهری که معصوم هستند این دو بزرگوار هستند. روی کره زمین یا مرد معصوم است یا زن معصوم است. مثل خود پیغمبر که خدیجه معصوم نیست. بعضی جاها زن معصوم است. مثل حضرت مریم که معصوم است. مردم دور مسجد آمده بودند. درهایی رو به مسجد از خانه آنها باز میشد. به فرمان خدا که فرمود: همه درها را ببندید فقط در خانه علی باز باشد و اینها همه به فرمان خدا بود. «فَقَالَ أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا»(بحارالانوار،ج99،ص106) من شهر علم هستم و علی دروازه علم است. بعد گفتند: زشت است که علی در خانه علم باشد. آمدند به چند تا آخوند درباری پول دادند. دو سه تا حدیث دروغکی بافتند. گفتند: حالا که علی در آن است فلانی هم سقف آن است. «وفلان سقفها» بعد گفتند: «علی بابها» یعنی درش بزرگ است. علی را به بزرگ معنا کردند.
ابی ابن الحدید میگوید: از عظمت علی همین بس که هرچه خواستند نتوانستند خوبی هایش را بگویند و هرچه هم بدیاش را گفتند باز نتوانستند چهره درخشان او را خدشه دار کنند. بعد فرمود: علی جان تو باید گناهکاران را نجات بدهی. بعد فرمود: طرفداران خالص تو هستند که رو سفید هستند. چه جنگهایی کرد و دماغ چه قهرمانانی را به خاک مالید. چرا با امام علی(ع) دعوا کردند و زیر بار او نرفتند؟ «أَحْقَاداً بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّه»(بحارالانوار،ج99،ص106) به خاطر اینکه از حضرت علی کینه داشتند. از جنگ خیبر کینه او را در دل داشتند. پدر خیلیها را در جنگ خیبر کشته بود. در جنگ حنین خیلی از کفار را کشته بود. بچه هایشان که مسلمان شدند علی را که میدیدند میگفتند: این قاتل پدر ما است. ولذا روز عاشورا به امام حسین(ع) که فرموده بود: گناه من چیست؟ گفتند: با تو رفیق هستیم. بغض پدرت علی را در دل داریم. «حَتَّى قَتَلَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِین»(بحارالانوار،ج99،ص106) با سه فرقه جنگید. «ناکثین» طلحه و زبیر هستند که بیعت کردند ولی زیر قولشان زدند. «قاسطین» جنگ صفین است. «مارقین» جنگ نهروان است. در جنگ خوارج امام حال همه را گرفت. در جنگ خوارج در یک روز هشت هزار نفر را به درک فرستاد. یتیم میدید زار زار گریه میکرد. بزرگ میدید دماغش را به خاک میمالید. هرکسی میخواهد بداند علی کیست؟ جاذبه و دافعه شهید مطهری را بخواند. ماجرا به اینجا کشید که چهار سال بیشتر نتوانست حکومت کند تا اینکه به دست ابن ملجم شهید شد. آنوقت کوبیدنها شروع شد. تا اینکه «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ» (بحارالانوار،ج99،ص106) هر کسی را توانستند بکشند، کشتن «وَ سُبِیَ مَنْ سُبِی» (بحارالانوار،ج99،ص106)هرکسی را توانستند فحش دادند، تهمت زدند. «وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِی»(بحارالانوار،ج99،ص106) هرکس هم از دودمان پیغمبر هم توانست فرار کند، فرار کرد. اینکه در روستاهای ما امامزادهها هستند. همه اینها دودمان پیغمبر بودند که از شر بنی امیه و بنی عباس به روستاهای ایران پناه آوردند. خلاصه یک کودتایی علیه اسلام شد که برای قیچی کردن اهل بیت بود.
«فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُون»(بحارالانوار،ج99،ص106) مردم بیایید جمع شوید و با هم گریه کنید. گریه یک فرهنگ است. گریه چیزی است که شیعه دارد. گریه رابطه عاطفی است. گریه یعنی ما فراموش نمیکنیم. گریه یعنی مظلومها خون شما هدر نرفته است. «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِح»(بحارالانوار،ج99،ص106) بیایید گریه کنیم که چطور خط کور شد؟ ما باید رهبرمان علی باشد. چطور شد که امام حسن و امام حسین(ع) تار و مار شدند؟ چطور بچههای امام حسین(ع) را شهید کردند؟ حتی نوه امام سجاد(ع) را هم شهید کردند. مردم ایران آنوقت از بس خوب بودند زنهایشان گفتند: هرکس بچهای زایید به کوری چشم دشمنان اسمش را یحیی میگذاریم. تا نام یحیی محو نشود. «أَیْنَ بَقِیَّهُ اللَّهِ الَّتِی لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَهِ الْهَادِیَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) بقیه الله یعنی ذخیره خدا! اسم امام زمان(ع) است. کسی که منتظر مصلح است. خودش باید صالح باشد. کسی که منتظر مهمان است باید خانه را جارو کرده باشد. معنای انتظار معنای احتزار نیست. انتظار این است که میگوییم: بنشینم که امام زمان(ع) بیاید و آنرا درست میکند. مرحوم راشد مثالی میزد. میگفت: ما زمستان منتظر گرما هستیم. اما نمینشینیم یخ کنیم. منتظر هستیم ولی آتش روشن میکنیم. پس انتظار گرما این نیست که یخ کنیم.
7- یاران راستین امام زمان
تمام کسانی که میگویند: ای امام زمان(ع) تشریف بیاور ولی بچههایشان را به جبهه نفرستادند و ترسیدند، اینها با احتیاط بگویند: امام زمان(ع) بیا. برای اینکه امام زمان(ع) که بیاید خواهد گفت: تو در فلان کشور برو! حال فلانی را بگیر و برگرد. شما که دشمن در خانهات آمد زیر لحاف رفتی و پنهان شدی، تو میخواهی یار امام زمان(ع) باشی؟ ترسوها یار امام زمان(ع) نیستند. چیزی را که میخواهید بدوزید نخ سفت میخواهید. با این نخهای وا رفته نمیشود. کسانی که دو لیتر برای امام زمان(ع) گریه میکنند ولی حاضر نیستند که یک سیلی برای امام زمان(ع) بخورند، اینها یار امام زمان(ع) نیستند. ما آدم داریم که ختم شهید نرفت. چه جانورهایی در ایران است! او رفته جانش را فدای راحتی تو کرده است. آنوقت تو اهمیت نمیدهی؟ «أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) امام زمان(ع) کجایی؟ تو آماده شدهای که ریشه ظلم را قطع کنی؟ «أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَهِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَج»(بحارالانوار،ج99،ص106) امام زمان(ع) میآید کجیها را صاف میکند. «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَن»(بحارالانوار،ج99،ص106) مهدی میآید و واجبات و مستحبات فراموش شده را احیاء میکند. «أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعَادَهِ الْمِلَّهِ وَ الشَّرِیعَه»(بحارالانوار،ج99،ص106) عزت از دست رفته امت را بر میگرداند. «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ»(انفال/60) شما باید دشمن خدا را بترسانید. الآن مسلمانها به جای اینکه دشمن خدا را بترسانند از دشمن خدا میترسند. میگویند: امام زمان(ع) میآید و آن عزتی که از دست ما رفته است را به ما برمیگرداند. «أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَهِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاق»(بحارالانوار،ج99،ص106) امام زمان(ع) بیا و تمام ساختمانهای شرک و نفاق را نابود کن. بنیان آنها را میکند. از این معلوم میشود که خراب کردن هم گاهی اشکال ندارد. چون گاهی وقتها میگویند: این آثار باستانی است. گفتند: قبر رضا شاه را خراب نکنید که موزه باشد. کتابخانه باشد. امام فرمود: نه باید خراب کنید.
آن زمان آیت الله خلخالی شجاعت خوبی داشت. سامری یک مجسمه ساز هنرمند شد. با طلا مجسمه ساخت و آن را طوری درست کرد که وقتی باد به آن میخورد صدایی از آن در میآمد و مردم دور گوساله می ریختند. حضرت موسی(ع) فرمود: «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا»(طه/97) طلاها را میسوزانم و خاکسترش را هم به دریا میریزم. این اسراف نیست. طلایی که گوساله بشود و مانع راه خدا بشود، باید خاکسترش را در دریا بریزند.
حدیث داریم امام زمان(ع) که بیاید یکسری از مسجدها را هم خراب میکند. مسجدهایی که برای خدا ساخته نشده است، خراب میشوند. ولذا عدهای از مسجدیها میگویند: این دیگر چیست و با امام درگیر میشوند. «أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاء»(بحارالانوار،ج99،ص106) امام زمان(ع) تو به اولیاء عزت میدهی. ما صاحب داریم برای ما دعا میکند. هفتهای یکبار کارهای ما را میبیند. گاهی غصه میخورد. گاهی به او لذت میدهیم. بیایید ما یارانی باشم که وقتی امام زمان(ع) به ما نگاه میکند لذت ببرد. روزی یک سلام به امام زمان(ع) بدهید. امام زمان(ع) نمازش را اول وقت میخواند و کسانی که نمازشان را اول وقت بخوانند به برکت آن نماز، نماز اینها هم قبول میشود.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»