کوثر، عطای خداوند به پیامبر

1- پاسخ سخت خداوند به نیش های دشمنان پیامبر
2- گذشت از نیش های دوستان
3- اخبار غیبی قرآن از آینده
4- راه های کوثر شدن در دنیای امروز
5- تحصیل علم و امور معنوی، راه های خیر کثیر
6- گذشت از خطای دیگر، راه دریافت خیر کثیر
7- کمک به نخبگان علمی، راه گسترش خیر در جامعه

موضوع: کوثر، عطای خداوند به پیامبر
تاريخ پخش: 20/01/94

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

 این بحث را عزیزان شب تولد حضرت زهرا(س) می بینند. شب جمعه ای که شب تولد است. و تصادفی هم که شده تولد امام خمینی (ره) هم در روز تولد حضرت زهرا واقع شده است. ما راجع به حضرت زهرا می خواهیم صحبت کنیم که کوثر چیست. همه سوره کوثر را حفظ هستید. هرکس پای تلویزیون است و این سوره سه آیه بیشتر ندارد. با بسم الله چهار آیه است. کوچک ترین سوره قرآن است. همه با هم بخوانیم. هرکس هر کجا هست ثواب این سوره کوثر را به حضرت زهرا هدیه کنیم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ، إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/1-3) برای هدیه به روح امام خمینی هم یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
1- پاسخ سخت خداوند به نیش های دشمنان پیامبر
من قبلاً به احتمال زیاد بحث سوره کوثر را گفتم. ولی بحث من این است که آیا ما هم می توانیم کوثر بشویم؟ کوثر به معنی خیر زیاد است. خدا در قرآن گفته: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» یعنی ای پیغمبر ما به تو خیر زیاد دادیم. خوب چه کن؟ «فَصَلِّ لِرَبِّكَ» حالا که خیر زیاد به تو دادیم. نماز بخوان و شتری ذبح کن و به فقرا بده. بدان آن کسی که به تو گفت: بی عقبه! خودش بی عقبه است. چون پیغمبر دو پسر داشت. کوچک بودند از دنیا رفتند. آن کسی که از پیغمبر ماند فاطمه زهرا بود. دو پسر رفتند. بعضی از دشمنان نیش می زدند که پیغمبر ابتر است چون پسر ندارد و دختر هم در جاهلیت جزء انسان حساب نمی گردد. دختر یعنی هیچ! پس پسرانش که رفتند، دختر هم که هیچ! پس ابتر است یعنی بی عقبه است. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خودش بی عقبه است.
2- گذشت از نیش های دوستان
اول دو سه نکته بگویم. سعی می کنم نکته ها کلیدی باشد. یکی اینکه قرآن بعضی جاها به ما می گوید: یکدیگر را ببخشید. نصفش را من می خوانم و نصفش را شما بخوانید. «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (آل عمران/134) یعنی فحشت دادند، متلک گفتند، بگذر. «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» مردم را عفو کن. «مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان/72)، «قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) یک آدم نااهل اگر رد شد و یک متلکی هم شنیدی، با مسالمت رد شو. خوب اگر خدا به ما گفته متلک شنیدی با مسالمت رد شو، پس چرا خودش با مسالمت رد نشده. به پیغمبر گفتند: ابتر است. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ». خودش ابتر است. جواب: اگر طرفی که متلک می اندازد جسارت می کند خودی است، رند و سیاسی نیست. برادر، پسر عمو، پسر خاله، دختر عمو، دختر خاله، همسر، بچه، عمو، دایی، اگر خودمانی هستند، هم شاگردی، هم پادگان، هم درس، اگر خودمانی هستند یک جسارتی کردند، اینجا باید ببخشی. یعنی خوب است که ببخشی. اما اگر یک رند سیاسی است، بگو خودتی. پدر عمرعاص آدم رندی بود به پیغمبر گفت: ابتر. خدا می گوید: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» خودش ابتر است.  مخاطب اگر خودی است، یکطور برخورد کن. اگر غریبه است طور دیگر برخورد کن. یک عده خودشان را روشنفکر خیال می کنند. به مذهبی ها می گویند: اینها ساده لوح هستند. اینها عوام هستند. اراذل و اوباش هستند. قرآن می گوید: به مؤمنین اراذل و اوباش گفتند. اینها عوام هستند. ما روشنفکر هستیم. «أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) قرآن می گوید: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ». آن روشنفکر خودش سفیه است. پس یک سؤال و یک جواب. در مقابل متلک چه کنیم؟ جواب: اگر خودی است ببخشید و اگر رند است، جواب بدهید.
این سوره را من حدود هشتاد نکته از آن درآوردم. و این خودش علامت اعجاز قرآن است که یک کسی یک سطر حرف بزند، «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» بیش از هشتاد نکته من درآوردم. سی، چهل نکته را در تفسیر نور نوشتم. سه چهار نکته را اینجا می گویم. چون نکاتش تفسیری و لطیف است، خیلی به درد تلویزیون نمی خورد، دو سه نمونه اش را می گویم، ولی می خواهم بگویم این برای پیغمبر بود، آیا ما هم می توانیم کوثر شویم؟ یعنی خیر زیاد شویم. ما چطور یکی را میلیارد کنیم؟ می شود انسان که یک نفر است میلیارد شود؟ این بحث دوم من جایش خالی است. خدا به پیغمبر کوثر داد. پیامبر هم به شکرانه کوثر نماز می خواند و شتر نحر می کند. حالا ما این وسط چه خاکی بر سرمان کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
3- اخبار غیبی قرآن از آینده
حالا دو سه نکته تفسیری بگویم.  نمی از یمی، یعنی قطره ای از دریا! اول اینکه در این سوره دو تا علم غیب است. علم غیب یعنی خبر از آینده، چون آن زمانی که به پیغمبر گفتند کوثر، کسی باور نمی کرد از یک زهرا این همه سید پیدا شود. خدا گفت: از یک زهرا به تو کوثر می دهم. این خودش علم غیب است. کسی یک بچه دختر را ببیند و بگوید: تو خودت کوثر هستی. از کجا می دانی کوثر است؟ بله این دختر، مادر امام رضا و امام صادق می شود. بعد بچه های امام رضا، امامزاده ها تا می رسد، آخرین مرجعش که این اواخر بوده، یک امام خمینی است که خود امام خمینی وجودش کوثر است. آن زمان به یک زهرا کوثر گفتند، علم غیب بود.
2- آن زمان کسی که به پیغمبر می گوید: ابتر، «وَبَنِينَ شُهُودًا» (مدثر/13) افرادی بودند بچه های دانه درشت داشتند. خدا می گوید: تو با ده تا بچه محو می شوی. آن زمان آدم باور نمی کرد، بعد می بینیم آن کسی که به پیغمبر گفته: ابتر، خودش محو شده است. پس «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» یک خبر غیبی است. «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» یک خبر غیبی است. در این سوره دو تا خبر غیبی است. این یک نکته است.
نکته دوم هر زیادی کوثر نیست. خیلی چیزها زیاد است. افرادی پول زیاد دارند، ولی پولشان کوثر نیست. یعنی از این پولشان خیر نمی بینند. خانه اش بزرگ است ولی از این خانه کسی خیر نمی بیند. خیلی باسواد است. از سوادش کسی خیر نمی بیند. هر زیادی هم کوثر نیست. شن های بیابان هم زیاد است ولی کوثر نیست. کوثر به چیزی می گویند که هم زیاد است و هم برکت دارد. یعنی خیر می رساند. گاهی دیگ بزرگ است، سال می آید و می رود یک غذا در آن طبخ نمی شود. گاهی قابلمه کوچک است، دائماً در آن غذا طبخ می شود. مهم این است که هم دیگ بزرگ باشد، و هم مرتب پخت و پز کند. بعضی ها رشته تحصیلی در دانشگاه انتخاب می کنند، دائماً خیر می رساند. بعضی ها یک رشته ای می خوانند که وجودش نادر است، نایاب است، ممکن است بخاطر ضرورت لازم باشد آن درس هم آدم بخواند. اما خیلی خیر ندارد. اکسیژن کوثر است. چون همه تلاش های ما، تلاش های همه انسان ها، حیوان ها، گیاهان، از اکسیژن است. خود اکسیژن کوثر است. این تاری که دم غار پیغمبر را حفظ کرد، تار عنکبوت، آن تار کوثر بود. این همه سنگ، سنگ های سفت هیچکدام کوثر نبودند. ولی این تار پیغمبر را در غار حفظ کرد. پس ببینید گاهی یک تار عنکبوت، برکت دارد. ولی سنگ های مرمر…
گاهی یک مهر کوچک، آدم کلی نماز می خواند. گاهی مهر یک وجب در یک وجب، دو رکعت نماز هم با آن خوانده نمی شود. گاهی یک اتاق کوچک برکت دارد، سالن های بزرگ برکت ندارد. گاهی یک سالن برکت دارد، سالن های بزرگ برکت ندارد. ما به تو کوثر دادیم. خیر زیاد دادیم. حتی علمای سنی مثل فخر رازی می گوید: کوثر فاطمه زهرا است. چرا؟ بعضی گفتند: کوثر علم و امت و نام نیک و همه چیزی، هر خیر کثیری کوثر است. اما آخر سوره می گوید: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ». پیداست یک کسی به پیغمبر گفته: تو ابتر هستی. یعنی پسر نداری. خدا می گوید: دشمنت عقبه ندارد. ما از فاطمه نسل زیاد به تو می دهیم. «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» معنا می کند که منظور از کوثر فاطمه است. گاهی جمله بعد، جمله قبل را معنا می کند. شیر دیدم، شیر کجا؟ بعد می گوید: در حمام! معلوم می شود یک مرد شجاعی را دیده، اسمش را گذاشته شیر! کلمه ی در حمام معنا می کند که مراد از شیر، شیر جنگل نیست. گاهی جملات این طرف و آن طرف جمله قبلی را معنا می کنند. ما به تو خیر زیاد دادیم. علم است، امت است، نام نیک است، کوثر چه چیزی است؟ می گوید: دشمنت بی عقبه است. یعنی ما به تو زهرا دادیم که از یک زهرا تو عقبه پیدا می کنی و دشمنت بی عقبه می ماند.
4- راه های کوثر شدن در دنیای امروز
بحث ما این است که آیا می شود ما هم خیر زیاد شویم؟ من یک چیزهایی می گویم و شما هم کمک کنید که چطور فرد میلیاردی می شود. چگونه خود را کوثر کنیم؟ موضوع این است: چگونه خود را کوثر نماییم؟ راهها: 1- با رنگ الهی؛ یعنی چه؟ یعنی عبادت. ایمان آدم را کوثر می کند. اینهایی که دین ندارند، و اینهایی که دین دارند، از همه چیز استفاده می کنند. اکسیژن، آب، نان، برنج، انواع میوه ها، انواع سبزی ها، انواع تفریح ها، دریا، صحرا، منتهی کافر قیامت را قبول ندارد، مؤمن از همه اینها استفاده می کند و قیامت را هم قبول دارد. «ما له فی الاخره من نصیب» آیه قرآن است. یعنی این قیامت دست خالی است. عروسی و دامادی کفار با عروسی و دامادی مسلمان ها فرق می کند. اگر کسی برای خدا کار بکند، در خط خدا باشد، قیامت هم دارد. اگر کسی در خط خدا نباشد از همین دنیا استفاده می کند. قیامت ندارد. پس مؤمن خودش… ایمان کوثر است.
نامه های حضرت علی زیاد است. 77 نامه در نهج البلاغه است. وسط نهج البلاغه نامه ها است. نامه 27، اتفاقاً دیروز عصری دیدم. می گوید: متدینین از تمام لذت ها استفاده می کنند. در متدینین نمی شود رئیس شد؟ چرا. وزیر و مدیر کل، چرا. در متدینین نمی شود فوتبالیست شد؟ کوهنورد شد؟ چرا. در متدینین نمی شود آدم خوش زندگی کند؟ چرا. نمی شود بخندیم؟ چرا. چه لذتی کفار دارند که ما محروم هستیم. هر لذ تی کفار دارند ما هم داریم. بله ممکن است اینها عرق بخورند. عرق لذت نیست. ما شیرین می خواهیم توت شیرین می خوریم. ترش می خواهیم لیموترش می خوریم، ترش و شیرین می خواهیم انار می خوریم. پرتقال بخوریم. ما همه را می خوریم، او آب جو می خورد. خوب آب جو لذت نیست. آهنگ های حرام گوش می دهد. ما آهنگ حلال گوش می دهیم. به دختر مردم رابطه پیدا می کند. با زن مردم رابطه برقرار می کند. از نوع حرام شهوترانی می کند. خوب این از راه حلال شهوترانی می کند. ما محروم نیستیم. ایمان اینطور می گوید که ما از همه لذت های دنیا استفاده کنیم و قیامت هم داشته باشیم. ایمان کوثر است.
آن کسی که خوش حجاب است و آن کسی که بد حجاب است. خوش حجاب و بد حجاب هردو از همه امکانات استفاده می کنند. از سینما، از پارک، از سفر است، منتهی این نیم کیلو لباسش یا گشادتر است یا ضخیم تر است. او یک خرده… او هم لخت نیست، بالاخره یک لباس پوشیده است. منتهی لباسش کوتاه است. این نه! یک خرده لباسش گشاد است و کلفت! نیم کیلو لباسش است ولی او آخرتش هم تأمین است. او که نماز می خواند با آن کسی که نمی خواند. هردو از همه امکانات استفاده می کنند. آن کسی که نماز می خواند آخرت دارد، آن کسی که نماز می خواند، نماز چند دقیقه طول می کشد. این هفده رکعت نماز نیم ساعت طول می کشد. من با این نیم ساعت قیامتم را تأمین کردم. تو که نخواندی چه خواهی کرد؟ پس اصل اول اینکه ما می توانیم با ایمان به خدا رنگ الهی…
آقا می خواهی ریا کنی مردم خوششان بیاید. برای خدا ریا کن. تو که ریاکاری می کنی که مردم بگویند: به به! کاری کن خدا بگوید: به به! تو که آرایش می کنی برای شوهرت آرایش کن. چرا برای مردم آرایش می کنی؟ مگر نمی خواهی خوشگل باشی و دوستت داشته باشند. خوب شوهرت دوستت داشته باشد. برای خدا ریاکاری کن. چرا برای خلق خدا ریاکاری می کنی؟ «خاب الوافدون علی غیرک» دعای ماه رجب است. باختند کسانی که برای غیر خدا کار کردند. چه آرایش و چه تحصیل، تو که درس می خوانی برای خدا درس بخوان. نه برای مدرک! برای خدا هم درس بخوانی مدرک را به تو می دهند. اما اگر فقط هدفت مدرک باشد و کار به رضای خدا نداشته باشی، قیامت می گویی: من دستم خالی است. درس خواندی، برای چه کسی درس خواندی؟ برای هرکس درس خواندی برو مزدت را بگیر. ایمان و رنگ الهی آدم را دائمی می کند. این یک راه کوثر است.
راه دوم همت است. همت شما بلند باشد. «همت بلند دار که مردان روزگار، از همت بلند به جایی رسیده اند» یعنی چه؟ یعنی خودت را نبین. خودم، کتم، شلوارم، کیفم، خواهرم، برادرم، شوهر من، همسر من، من من را کنار بگذار و بگو: ما.من که رفتم و ما شد، کوثر می شود. در نماز نگو: «اهدنی». من را هدایت کن. بگو: «اهدنا» همه را هدایت کن. در نماز «السلام علیّ» حق نداری بگویی. بگو: «السلام علینا». همه ما! «ایاک اعبد» چرا می گویی؟ بگو: «نعبد». چرا برای دفع بلا از خودت صدقه می دهی؟ برای دفع بلا از همه ی مسلمان ها بده. این کوثر می شود. همتت بلند باشد. درس می خوانی برای چه؟ برای اینکه والله ما اگر فوق دیپلم باشیم به ما 130 تومان اضافه می شود. لیسانس بشویم 280 تومان اضافه می شود. فوق لیسانس باشیم، 430 تومان اضافه می شود. تو برای  صد تومان درس می خوانی؟ برای رضای خدا درس بخوان. آب به صورتت می ریزی همین آب را کوثر کن. این مشت آب را زمین می ریزی. برای اینکه حال بیایی، این کوثر نیست. آب برای وضو می ریزی کوثر می شود. می نشینی رو به قبله بنشینی، عبادت است. ولو عبادت نکنی. وقتی نشستی رو به قبله بنشین. ما می توانیم با عبادت…
شما اگر بگویی: «سمع الله لحمدی» یعنی خدا حمد مرا می شنود. اما اگر گفتی: «سمع الله لمن حمده» یعنی خدا شنوای همه ستایش هاست. حالا چند میلیارد فرشته ستایش می کنند؟ چند میلیارد جن و انس ستایش می کند. «من حمده» میلیاردی می شود. «سمع الله لحمدی» می شود فردی. ما می توانیم خودمان را کوثر کنیم.
5- تحصیل علم و امور معنوی، راه های خیر کثیر
دکتری و آیت اللهی بیخ راه نیست. وسط راه است. خودتان را فارغ التحصیل ندانید. ما زن حامله داریم فارغ می شود. انسان هیچوقت از تحصیل فارغ نمی شود. مطالعه دائمی، اصل میلیاردی، ما هم می توانیم کوثر شویم. با دعا، با ایمان، خود قرآن کوثر است. اینقدر ضرر کردند افرادی که به جای یک پژوهش در قرآن جای دیگر پژوهش کردند. الله اکبر! چه کتابی است این! خود این کوثر است. در سوره کوثر من مجتهد نیستم. من فقیه نیستم. عارف و فیلسوف و حکیم و لقب های بزرگ را کار ندارم. من طلبه هستم. منتهی در سوره کوثر کار کردم. 82 نکته گیر من آمد. خود سوره کوثر، کوثر است. در سه ساعت این همه نکته، چرا با انا شروع شده است؟ چهار سوره با «انا» شروع می شود. یک راز دارد. چرا می گوید: «اعطینا» چرا نمی گوید: «آتینا»؟ «اعطینا» یعنی عطا کردیم. «آتینا» هم یعنی به تو دادیم. منتهی قرآن می گوید: «آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي و القرآن العظیم» (حجر/87) قرآن را می گوید: «آتینا» زهرا را می گوید: «اعطینا» فرق بین آتینا و اعطینا چیست؟ آتینا یعنی دادیم، ولی ممکن است پس بگیریم. ولی اعطینا یعنی دادیم و دیگر پس نمی گیریم. خود «ف» فَصَّلِ یعنی فوری. صَلِّ یعنی بهترین شکر نماز است. «وانحر» می گوید ذبح نمی گوید. یعنی کسی که پول سنگین دارد، باید انفاق سنگین هم بکند. زشت است یک تاجر نزدیک صندوق کمیته امداد بایستد، دو فلس در صندوق بیاندازد. این برای کسانی است که پول ندارند. تو که وضعت خوب است تلفن کن چهار دختر را عروس کن. مگر چهار پسر نداری، فرض کن پنج تا داشتی. شما برای چهار پسرهایت خانه درست کردی. یک جوان مردم هم وامی بده یک خانه تهیه کند. «وانحر» کسی که زهرا دارد، باید شتر بکشد. حق ندارد گوسفند و بز بکشد. تو که پول داری و سوادت بالاست، تو که عنوانت بالاست باید یک کار کلیدی بکنی. وصل به قرآن کوثر است.
بنده یک طلبه بخصوص برای طلبه ها اعلام می کنم. لابد طلبه هم زیاد پای تلویزیون نشسته است. اگر بنده طلبه می خواستم از غیر قرآن و درسهایی از قرآن در تلویزیون بیایم، صد تا، دویست تا، پانصد سخنرانی می کردم تمام می شد. 35 سال است در تلویزیون هستم، یک شب جمعه هم تعطیل نشده است. در این سی و پنج سال یک شب جمعه هم تعطیل نشده است. صبح هم نگاه به قرآن می کنی یک چیزی می فهمی. عصر هم یک چیز دیگر می فهمی. عین یک ساختمان! این ساختمان را یک مهندس یکطور ساخته است، ساختمان کناری یک چیز دیگر می سازد. ولو آهن و سیمانش یکی است. هر مهندسی هر برجی می سازد، برج بغلی را طور دیگر می سازد. مصالحش فرق نکرده است. آدم هر روزی از قرآن چیز نویی می فهمد. علامه طباطبایی فرمود: تفسیر قرآن باید دو سال به دوسال عوض شود. امروز آدم از این، این را می فهمد، فردا چیز دیگر می فهمد. خود قرآن کوثر است. دین کوثر است. دعای دسته جمعی کوثر است. دعای دسته جمعی کوثر است. وقف کوثر است. من اگر یک قطعه زمین وقف کنم برای یکجایی که مسجد ندارد، مدرسه ندارد، درمانگاه ندارد، اگر وقف کنم هزاران نفر از این ساختمان استفاده می کنند وقف نکنم، فقط وارثانم تقسیم می کنند. حالا نمی خواهم بگویم برای وارثانم نگذارید. آن کسی که وارث دارد و وارثانش وضعش خوب است، وارثانت فقیر نیستند، دستشان به دهانشان می رسد. دختر و پسرها و عروس و دامادها، خیلی خوب یک چیزی برای اینها بگذار. ولی آخر اینها را که با خودت در قبر نمی بری. یک چیزی وقف کن. وقف کوثر است. تربیت اولاد کوثر است. زن هایی که بچه هایشان را پرورشگاه می گذارند، اشتباه می کنند که در اداره می روند و تایپیست می شوند. باختی! این کوثر نیست که شما چهار نامه تایپ می کنی تا دو فلس حقوق بگیری. هنر این است که مادر شوی. مادر بودن هنر است نه تایپیست. خود مادر بودن هنر است. خود زن هنر است. تربیت یک دختر مساوی است با چند پسر. اشتباه می کنند آنهایی که دختر دارند، بنده خدا همه بچه هایش دختر هستند!!! خدا انشاءالله یک پسر هم به اینها بدهد.
ما پرسیدیم نماز را از چه کسی یاد گرفتید؟ مدرسه، مسجد، خانه! اکثراً گفتند: خانه! خانه گفتیم نماز را از پدر یاد گرفتید یا از مادر؟ اکثراً گفتند: از مادر. مادر کوثر است. مادری کوثر است. شیر مادر کوثر است. هرچه بدن نوزاد می خواهد، خدا در شیر مادر جاسازی کرده است. بدن قند می خواهد، شیر مادر قند دارد. چربی می خواهد، کلسیم می خواهد، فسفر می خواهد، هر ویتامینی بدن نوزاد می خواهد، همه را خدا در شیر مادر قرار داده است. شیر مادر کوثر است یعنی فایده اش کثیر است.
6- گذشت از خطای دیگر، راه دریافت خیر کثیر
از خودمان بیرون بیاییم. شما یک نفر هستید. دو نفری با هم عصبانی می شویم، یا شما به من فحش می دهی یا من به شما فحش می دهم. نخیر حالا که فحش داد رابطه قطع است. می گوید: بیا کوثر شو. گفتم: من جسارت کرد! مرا بردار. به شما جسارت کرده، سراغ قرآن بروید. می گوید: «وَلْيَعْفُوا» (نور/22) تو را فحش داده، او را ببخش. بعد می گوید: فایده اش چیست؟ می گوید: اگر تو این را ببخشی من هم تو را می بخشم. این یک فحش داد، شما دهها سال گناه کردی. تو از یک گناه ببخش، خدا دهها سال گناه را می بخشد. خوب این کوثر است. یعنی کم بده، زیاد بگیر. یک متلکی، یک جسارتی به شما کرده است، شما ناراحت شدی، شما او را ببخش. شما اگر از یک ناراحتی بخشیدی، از یک غضب صرف نظر کردی، خدا از دهها سال غضب صرف نظر می کند، آیه اش را بخوانم. «وَلْيَعْفُوا» باید عفو کنید. همدیگر را ببخشید. «وَلْيَصْفَحُوا» از سر تقصیر همدیگر بگذرید. «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ» مگر نمی خواهید خدا دهها سال عمرت را ببخشد؟ اگر می خواهی دهها سال را ببخشد، خوب تو هم ببخش. یکی بده و یک میلیون بگیر. یک نفر را ببخش. هزارها گناه تو بخشیده می شود. نماز در مسجد کوثر است. یکی به یکی اقتدا کند، یک رکعت 150 می شود. دو تا چقدر می شود. سه تا چقدر می شود. به  ده تا که رسید دیگر هیچکس نمی تواند حسابش را بکند. حتی فرشته ها! خوش انصاف تو خانه ات نزدیک مسجد است، در مسجد برو نماز بخوان! نمازت را کوثر کن چرا تنهایی نماز می خوانی؟ شما اگر بدانی یک میوه فروش پرتقالش یک خرده ارزان تر است، آنجا می روی. بعضی میدان می روند برای اینکه یک خرده ارزان تر است.تو از خانه ات تا میدان می روی برای اینکه چهار تا کدو و بادمجان ارزان تر شود. خوب مسجد که نزدیک تر از میدان است. چرا برای عبادتت مسجد نمی روی؟ برای بادمجان میدان می روی. خیلی خسارت کردی. یعنی نماز به اندازه بادمجان نمی ارزید. به اندازه کدو نمی ارزید. خیلی باختیم! چقدر آیه، آیه ی زنده ای است. هر روز باید آدم این را بخواند. «وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ» (عصر/1 و 2) به زمان قسم باختیم. خیلی می توانستیم… چقدر می توانستیم تا به حال کلمه حق بگوییم، نگفتیم. چقدر می توانستیم نیت میلیونی بکنیم. نکردیم! نیت شخصی کردیم. می دانستیم گناهان هزار هزار خودمان را ببخشیم، با یک بخشش نکردیم. ما هم می توانیم کوثر شویم. یکبار دیگر با هم سوره را بخوانیم. با هم بخوانیم و ثوابش را هدیه کنیم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ، إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» گاهی وقت ها آدم فکر می کند نمی تواند. شریک شویم جهازیه جور کنیم. شریک شویم یک پسر را داماد کنیم. شریک شویم یک کمک درسی کنیم.
7- کمک به نخبگان علمی، راه گسترش خیر در جامعه
یک تاجری سر درس یک عالمی آمد، دید آیت الله العظمی درس می دهد و طلبه ها هم نشستند گوش می دهند، یک طلبه نشسته با آقا کشتی علمی می گیرد. سؤال می کند آقا جواب می دهد دوباره سؤال می کند. این تاجر از طلبه خوشش آمد. نفهمید آقا چه می گوید و این چه می گوید. ولی فهمید که این طلبه به درس آقا اشکال می کند، آقا هم حواسش جمع این طلبه است. به اشکال طلبه توجه دارد. بعد از درس گفت نزد طلبه رفت و گفت: آقا من درس شما را نمی فهمم. اما فهمیدم که شما باسواد هستی طوری که با یک مرجع داری کشتی می گیری و مرجع هم به اشکال شما توجه دارد. شما برای رشدت چه نیازی داری من کمکت کنم. من تاجر هستم. گفت: چقدر می خواهی کمک کنی. گفت: چه حاجتی داری؟ گفت: من حاجتم این است که علمای قم را دیدم، می خواهم بروم علمای نجف را هم ببینم. ولی امکانات برای من نیست که هجرت کنم بروم. گفت: تمام خرجت با من. برو نجف یک خانه بگیر، کتاب، اثاثیه، حمل و نقل، خرجش با من. این تاجر بیست سال خرج این طلبه فاضل را داد. آن روزی هم که نجف رفت، ملا بود. منتهی مرجع نبود. وقتی بعد از بیست سال برگشت یکی از مراجع شد. یکی از مراجع مهم ایران این آقا شد. مال این تاجر مال کوثر است. شما نمی دانید که اگر یک زمینی وقف کردید، مردم در آن می روند و نماز می خوانند، روز قیامت چقدر لذت خواهید برد. باقی زمین ها هم عروس و داماد در آن زندگی کردند، این زمین ها هم صد تا صد تا آدم در آن می روند، نماز بخوانند. عجب! من بیست سال خرجی یک نفر را دادم. یک مرجع درست شد، به به به! یک فحش هم دادند بخشیدم، خدا همه گناهان مرا بخشید. به به! این خیلی مهم است. ما به تو خیر زیاد دادیم. ما می توانیم از قفل بیرون بیاییم.
قرآن می گوید: گاهی وقت ها همسر از همسر ناراحت است. می گوید: تا ناراحت هستی طلاق ندهی. آیه قرآن است. « وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا» (بقره/216) آیه قرآن است. چه بسا از یک چیزی ناراحت هستی. چرا زن این شدم؟ مرد می گوید: چرا این دختر را گرفتم؟ می گوید: ببین حالا گرفتی یک خرده تحمل کنید. شاید کراهت داری با این مورد ازدواج کنی ولی خداوند در این خیر کثیر گذاشته است. خیر کثیر گذاشته است. ما چقدر از وقتمان پای تلویزیون برای فوتبال گذاشتیم. آقا خسته شدی، بلند شو بازی کن. خسته شدی خودت بلند شو بازی کن. نشست او بازی می کند. مثل اینکه آدم چهارپایه بکذارد پولهای بانک را تماشا کند. چه می بینی؟ پولهای بانک! به تو هم می دهند نه! وقتی به تو نمی دهند، برای چه نگاه می کنی؟ بلند شو خودت پول پیدا کن. بلند شو ورزش کن. اگر می خواهی هم ببینی فلان کشور و فلان کشور چند چند شدند، آخر شب از اخبار خلاصه اش را نگاه کن. خیلی ها خلاصه ی اخبار را گوش می دهند و باقی عمرشان را مطالعه می کنند. مطالعه ما کوثر می تواند باشد. وقتی مطالعه می کنی، یک کتاب و یک مجله مطالعه می کنی، جایی که حساس است یک نقطه بگذار. کتاب که تمام شد، دوباره برگرد جاهایی که نقطه گذاشتی یکبار دیگر مطالعه کن. بعد چکیده اش را در یک صفحه بنویس.
من دیدم یکی از علمایی که خیلی عالم است و علامه است. یکی از کتاب ها را که مطالعه می کند، خلاصه اش را در صفحه اول کتاب می نویسد. صفحه 16 سطر پنجم نکته مهم. صفحه 47 سطر سوم نکته مهم است. یعنی وقتی کتاب را مطالعه کرد، دوباره قسمت های مهمش را یکبار دیگر مطالعه می کند، دو سه بار مرور می کند. آنوقت این کتاب در ذهنش می ماند. بعد دیگر چه کنیم؟ زنگ می زنیم الو! سلام علیکم! من این کتاب را خریدم خیلی پرمایه است. خیلی مطالب علمی خوبی دارد. شما هم بگیر… والله من پول ندارم. پول نداری، من می دهم شما هم مطالعه کن.     از این کتاب کوثر است.
حالا بعضی دیگر چه می کنند؟ مهمانی دارد، می نشنید این ترب را مثل گل درست می کند. در بشقاب می گذارد و مهمان هم می خورد. عمر و جوانی صرف این شد که از ترب گل درست کنیم، بعد از چند دقیقه هم اینطور زیر دندان مهمان له شد. این را آتش زدن عمر می گویند. آدم عمرش را آتش می زند. هی یک کاری می کند، تریاک می کشد، نعشه که شد، یک خرده آب لیمو می خورد پاک می شود. دوباره از سر یک بست دیگر می کشد. هی خودش را نعشه می کند، هی با آب لیمو… صبح بلند می شود هندوانه می خورد، بعد می گوید: سردم شد، زنجبیل می خورد. بعد می گوید: گرمم شد کاهو می خورد. بعد می گوید: سردم شد دارچین می خورد. هی می خورد گرمش می شود، سردش می شود. آخر هم مریض می شود. یعنی پول خرج کرده و عمرش هم داده و مال شوهرش هم آتش زده است. چه کنیم با چیز کم فایده زیاد داشته باشیم.
خدایا تو خودت می دانی من هم که این حرف ها را می زنم خیلی از عمرم را آتش زدم. خیلی عمرم آتش گرفته است. آرایشگاهی آمد ریش های حضرت علی را درست کند، لب ها تکان می خورد. گفت: یا علی لبت را نگه دار، موی روی لب را قیچی کنم. فرمود: نگه می دارم ولی یک سبحان الله عقب می افتم. یعنی چه؟ یعنی باید از ثانیه ها استفاده کرد. چقدر می توانستیم از زمین و زمان و آبرو و عزت و علم و مدرک و چقدر می توانستیم بهره بگیریم و نیاوردیم.
خدایا شب تولد حضرت زهرا این بحث پخش می شود. به آبروی حضرت زهرا که کوثر است و به آبروی مهدی که کوثر است، و ائمه اطهار که کوثر هستند، و به آبروی نسلش حضرت امام که تولد امام خمینی هم روز تولد زهرا است و او هم خودش و انقلابش کوثر بود، از الآن تا ابد هر نعمتی به ما داده ای کوثر و ذخیره قیامت ما قرار بده. ما را از همه امتیازات مادی و معنوی این جهانی و آن جهانی برخوردار و ما را از خاسرین و اهل حسرت خورهای قیامت قرار نده.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»



«سؤالات مسابقه»

1- شکر نعمت کوثر الهی چیست؟
1) عبادت خدا
2) قربانی شتر
3) هر دو مورد
2- دستور قرآن درباره ی زخم زبان و نیش های دوستان چیست؟
1) مقابله به مثل
2) عفو و گذشت
3) طرد و  قهر
3- کدام گزینه نشان می دهد که مراد از کوثر در سوره کوثر، حضرت فاطمه است؟
1) آیه آخر سوره کوثر
2) آیه اول سوره کوثر
3) آیه دوم سوره کوثر
4- سوره عصر بر چه امری تأکید دارد؟
1) قدرناشناسی انسان
2) خسارت مستمر انسان
3) قصور و کوتاهی انسان
5- آیه 216 سوره بقره به چه امری تذکر می دهد؟
1) کراهت انسان از کار خیر
2) علاقه انسان به کار شرّ
3) هر دو مورد

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3632

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.