پیروی

موضوع: پیروی
تاریخ پخش: 20/10/80

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحثی که در این جلسه می‌خواهم خدمتتان عرض کنم، یک مسأله عمومی و در همه زمان‌ها و مکان‌ها و مربوط به همه افراد است، مسأله پیروی، از چه کسی پیروی کنیم.
1- پیرو و تابع بودن انسان و اقسام آن
موضوع بحث: تابع و پیرو چه کسی باشیم؟
موضوعاتی که هست؟ بحث مد است. مد پرستی، تقلید، اطاعت، از چه کسی اطاعت کنیم؟ الگو، از چه کسی الگوپذیری کنیم؟ بحث عشق، به چه کسی عشق بورزیم؟ اطاعت از کی بکنیم؟ تقلید از کی؟ الگوپذیری از کی؟ عشق به کی؟
چون انسان ذاتاً پیروی می‌کند. اتوماتیک چه بخواهد و نخواهد و لذا پیروی در مسائل آموزشی، همه بچه‌های ما فارسی حرف می‌زنند، بچه‌های کشورهای دیگر به زبان آن کشور حرف می‌زنند، بچه‌های عرب عربی می‌گویند، بچه‌های ترک ترکی می‌گویند، بچه‌های یزد یزدی حرف می‌زنند، این الگو پذیری خانه به خانه و فرد به فرد است.
در خانه‌ای که بابا سیگار می‌کشد، بچه یک ساله هم خودکار در دهان می‌گیرد. اینکه خودکار چون می‌بیند او سیگار می‌کشد، مادر که بچه قنداق می‌کند، دختری هم که دو، سه سالش شده باشد عروسکش را قنداق می‌کند. خلاصه این الگوپذیری چیزی است در عمق فطرت هر کسی و در همه جوامع هم هست.
پیروی دو رقم داریم: پیروی مثبت و مفید و منفی و مضر. اکثر اینها که تریاکی و سیگاری و هروئینی شده‌اند از رفیقش پیروی کرده، منتهی پیروی منفی است. پیروی مثبت همان تقلید است. تقلید از مراجع تقلید. رجوع به کارشناسی در همه جا هست. در همه دنیا و در همه صنف‌ها رجوع به کارشناس هست. حتی ممکن است بعضی‌ها بگویند که چرا تقلید بکنیم؟ همان موقع که می‌گوید چرا تقلید؟ کفش را به کفاش می‌دهد. زلفش را به آرایشگاهی، لباسش را به خیاطی، از مخش تا کف پایش تقلید است. منتها به دین که می‌رسد می‌گوید: فلسفه تقلید چیست؟ دلیل تقلید چیست؟ دلیل نمی‌خواهد، رجوع به کارشناس، هر آدم عاقلی دین هم که نداشته باشد، باید به کارشناس رجوع کند چه کسی خانه‌اش را بدون معمار می‌سازد؟
2- پیروی منفی و مضر
پیروی‌های منفی را در قرآن به عنوان «لا تَتَّبِعْ» (مائده/48) داریم: یعنی تابع نباش پیروی نکن از کی؟
از هوی و هوس: ایشان تابع بود منتهی تابع هوی و هوسش بود. می‌گفت هر چه دوست دارم. اشکالی دارد آدم هر چه دوست دارد دنبالش برود؟ بله اشکال دارد، اشکالش چیست؟ اشکالش پشیمانی‌هایی که افراد کرده‌اند هر انسانی به تعداد پشیمانی که برایش پیش آمده، پشیمانی دلیل بر این است که کار قبلی‌ام درست نبوده.
مثلاً چند میلیارد جمعیت داریم؟ بگو پنج میلیارد. هر انسانی در عمرش صد بار پشیمان می‌شود، پنج میلیارد را ضربدر 100 کن به دلیل پشیمانی که برای هر کس پیش می‌آید دلیل بر این است که انسان آنچه می‌فهمد درست نیست، بعضی جاها ممکن است غلط بفهمد. به همین خاطر قرآن «یحسب» گفته «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَیْ‏ء» (مجادله/18) «لا تَحْسَبَنَّ» (آل‌عمران/169) «أَ یَحْسَبُونَ» (مؤمنون/55) «أَ فَحَسِبْتُم» (مؤمنون/115) یعنی شما خیال می‌کنید والا درست نمی‌فهمید، عینک شما سرخ است همه شلغم‌ها را لبو می‌بینید. عینک شما سرخ است و الا شلغم سفید است. با آن دید کج، کج می‌بینید. یعنی پیروی از هوی و هوس.
پیروی از هوی و هوس مردم: بسیار آیه در قرآن داریم که می‌فرماید: «لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ» (مائده/48) «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُم» (بقره/120) «اهواء» جمع هوی‌ها، هوی و هوس مردم نه هوی و هوس خود هوی و هوس مردم. دیگر چیست؟
شیطان «خُطُواتِ الشَّیْطان» (بقره/208) «خطوه» یعنی گام، «خطوات الشیطان» بارها در قرآن آمده، گام‌های شیطان. چون شیطان گام به گام جلو می‌آید، اول نگاه می‌کنی، بعد عاشق می‌شوی، بعد شوخی می‌کنی، بعد ولخرجی می‌کنی، ذره ذره اول سیگاری می‌شود، ذره ذره گام به گام، «خطوات» یعنی گام به گام.
جبار: آدم‌های ستمگر «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ» (هود/59) انتقاد می‌کند خدا می‌گوید: «واتبعوا» پیروی کردند. از کی؟ از جبار عنید. ستمگران لجباز. می‌گفتند چرا بت می‌پرستید؟ می‌گفتند آخه بابایمان بت می‌پرستیده و ما از راه بابامان پیروی می‌کنیم. «بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا» (بقره/170) ما پیرو راه بابا هستیم. پیروی از نیکان منحرف.
پیروی از حدس و خیال: والله من همچین خیال کردم و دنبال خیال رفتم، پیروی از حدس و خیال منفی است و بد.
پیروی از افراد جاهل: قرآن می‌فرماید: «لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ» (جاثیه/18) او نمی‌داند چرا عقبش می‌روی؟
بد سابقه: قرآن می‌فرماید: «ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ» (مائده/77) قبلاً «ضَلُّوا» ضلالت و گمراه بوده‌اند.
پیروی از بزرگان منحرف: رئیس است ولی منحرف است. دانشمند است ولی منحرف است، قرآن می‌فرماید: «إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا» (احزاب/67) ما دنبال بزرگ‌ها رفتیم بدبخت شدیم.
پیروی از متشابهات: «فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ» (آل‌عمران/7) افرادی هستند مرض دارند، دنبال حرف‌های دو پهلو می‌روند، و طبق سلیقه خودش هست، راه‌های گوناگون، هر روزی «بت عیار» به شکلی در می‌آید. اینها پیروی‌های منفی است.
یک بار دیگر تکرار می‌کنم، پیروی از خیال‌ها، مثلا این زنها و مردهای وسواسی هی می‌گویند پاک نشد. آب مصرف می‌کند. می‌گوییم بابا قرآن می‌فرماید: پاک شد. خانم می‌گوید نخیر پاک نشد. قرآن بیخود فرموده، بابا رسول خدا می‌گوید پاک شد، نه خیر رسول خدا اشتباه کرده. آدمی که وسواسی است به خدا و پیامبر می‌گوید دروغگو، وسواسی می‌گوید پاک نشد، روی حساب خیال، پیروی از خیال. پیروی از نیاکان منحرف، پیروی از بزرگان منحرف، پیروی از گام‌های شیطان، پیروی از ستمکاران، هوس‌های خود و مردم. اینها هوی‌های منفی است.
آن وقت روز قیامت چه خبر است؟ اوه اوه اوه، آنقدر آیه داریم، روز قیامت افرادی می‌گویند بالاخره ما دنبال شما آمدیم بدبخت شدیم «إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً…» (ابراهیم/21) ما در دنیا تابع شما بودیم. پیرو شما بودیم. بدبخت شدیم «فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُون» (ابراهیم/21) نمی‌توانید اینجا یک گامی، یک کار برای ما بکنید؟ ما عمری «جاوید شاه» گفتیم، می‌گویند: نه بابا ما اینجا کاری دستمان نیست، خیلی التماس می‌کنند.
یک جای دیگر داریم که به ملامت کشیده می‌شود. می‌گوید: به شیطان می‌گوید خدا لعنتت کند. چرا؟ «فَلا تَلُومُونی‏» (ابراهیم/22) چرا مرا ملامت می‌کنید؟ «وَ لُومُوا أَنْفُسَکُم» (ابراهیم/22) خودت را ملامت کن. من که تو را مجبور نکردم «دَعَوْتُکُمْ» دعوت کردم شما را «فَاسْتَجَبْتُم» (ابراهیم/22) من کیش کیش کردم آمدی، نباید بیایی من که هلت ندادم.
پیروی‌های منفی «یا لَیْتَ لَنا» (قصص/79) «یا لَیْتَ بَیْنی‏ وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ» (زخرف/38) ای کاش اصلاً قیافه تو را در دنیا نمی‌دیدم، ‌ای کاش برگردیم، اینها که می‌گویم آیه قرآن است. ‌ای کاش برگردیم به دنیا همینطور که اینجا به درد ما نمی‌خورد ما آنجا انتقام بکشیم. اگر یک دفعه دیگر برگردیم «فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم» (بقره/167) ما از شما تنفر پیدا می‌کنیم.
دیگر گول نمی‌خوریم، قیامت خیلی خبر است. برای پیروی‌هایی که دو تا دستش را گاز می‌گیرد، آخه آدم عصبانی که شد انگشتش را گاز می‌گیرد، خیلی عصبانی همه انگشتانش را گاز می‌گیرد. وقتی دارد به انفجار می‌رسد، دو تا دستش را گاز می‌گیرد. قرآن می‌گوید: «یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْه» (فرقان/27) دو تا دستش را گاز می‌گیرد. می‌گوید: «وَیْلَتى‏ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلا» (احتجاج/ج1/ص245) ای کاش با فلانی رفیق نمی‌شدم «لَقَدْ أَضَلَّنی‏ عَنِ الذِّکْرِ» (فرقان/21) عربی‌ها که می‌خوانم قرآن است، مرا بدبخت کرد.
عقبش رفتم گفت بیا این فیلم را ببین، رفتم عقبش «لَقَدْ أَضَلَّنی‏ عَنِ الذِّکْرِ» ای کاش «اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً» (فرقان/27)
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد خودمان را و نسلمان را و بچه هایمان را از همه پیروی‌های منفی حفظ بفرما.
3- پیروی‌ مثبت
پیروی‌های مثبت این است که انبیاء حتی پیامبر ما مأمور است که از پیامبرهای قبل پیروی کند. قرآن بخوانم می‌گوید: پیامبر گر چه تو پیامبر اسلامی و اشرف انبیاء هستی، اما خوبیِ انبیاء قبل را دنبال کن «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِه» (انعام/90) آن خط خوبی را که می‌روند تو هم آن را دنبال کن.
امیرالمؤمنین به مالک اشتر می‌گوید: اگر قبل از شما نیاکان شما، پیش کسوتان، یک راه خوبی را طراحی کرده‌اند، راه خوب دیگران را بهم نزن، ابتکار این نیست که به هوای نوآوری، همه چیز را به هم مبریزی. تنوع همه جا که ارزش ندارد. این تنوعت خیلی بی مزه بود.
مثلاً من یک عمری است عمامه‌ام اینطوری است بگویم می‌خواهم تنوع داشته باشم عمامه‌ام را بردارم و بگذارم روی دماغم بگویم: آدم باید ابتکار داشته باشد؟ خل شده‌ای. اما در مقابل پیروی منفی، پیروی مثبت است.
پیروی از خدا: بالاخره خدا ما را ساخته است هر چه او گفته باید انجام بدهیم، او صاحب من است و او می‌داند چی ساخته، می‌داند صلاح من چیست؟ مردم گیر دارند، اصلاً قانون بشری گیر دارد. الآن روی کره زمین جقدر حقوقدان است، چقدر دکترای حقوق داریم؟
علی بن ابیطالب می‌فرماید: «ضَرْبَهً بِضَرْبَه» (وسائل‌‏الشیعه/ج29/ص128) ابن ملجم یکی زد شما هم یکی به او بزنید، یکی به یکی، حالا آمریکا این کار را کرد؟ از بن لادن عصبانی است. گفت: کل افغانستان را من بمباران می‌کنم. بعد هم گفت دنیا را بمباران می‌کنم، هر جا را که بخواهم، آیا این یکی به یکی است؟ این عدالت است؟ در هیچ زمانی به اندازه زمان ما توحش نبوده. کی گفت تمدن؟ بالاترین توحش در دنیای پیشرفته، بچشم می‌خورد یعنی بزرگ‌ترین وحشی گری‌ها، صد رحمت به گرگ، گرگ در سال دو تا گوسفند را پاره می‌کند. تمام سگ‌ها و گرگ‌ها ده تا پرونده در دادگستری ندارند، ما آدم داریم سه کیلو پرونده دارد. قرآن می‌فرماید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل» (اعراف/179) از گرگ و چهار پا بدترند.
حقوق ملل و حقوق بشر و اینها همه‌اش دروغ است. همه حقوق بشر را به چشم خود دیدند، یعنی آیا الآن اسراییل حقوق بشر را مراعات می‌کند؟ حقوقدانان بشر امروز در مقابل اسراییل چه کردند؟ بیایم ببینیم کی؟
ببینیم خدا چی گفته، خدا چی می‌گوید؟ «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (نحل/90) امر خدا، اولیاء خدا و رسول خدا چه کردند «من أطاع الرَّسُولَ» (بحارالانوار/ج30/ص355).
کسی که مطیع رسول باشد مطیع خداست. با امیرالمؤمنین چه کردید؟ مطیع اولیای خدا: «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» (نساء/59) پیروی از اولی الامر، و الآن پیروی از مرجع تقلید. در انتخاب مرجع تقلید شما آزادید. منتها ملاک داده، هر کسی سوادش بیشتر است. هر کس تقوایش بیشتر است، هر کس زهدش بیشتر است، هر کس دنبال هوی و هوسش نیست، مخالف هوی و هوس می‌باشد. نگاه کن اینها را و تابعشان باش.
4- ملاک‌های پیروی مثبت
چون با سوادتر است: ابراهیم به عمویش گفت: «یا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جاءَنی‏ مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ یَأْتِک» (مریم/43) من یک چیزی بلدم که تو بلد نیستی، پس «فَاتَّبِعْنی‏» (مریم/43) پس گوش به حرف من بده، بابا من می‌دانم و تو نمی‌دانی.
یعقوب به بچه هایش گفت: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» (بقره/30) یک چیزهایی می‌دانم تو نمی‌دانی چون علم دارد گوش به حرفش بده، بابا کارشناس است، تحصیل کرده است، ملاک‌ها.
1- علم: آیه‌اش را خواندم ابراهیم به عمویش می‌گوید «جاءَنی مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ یَأْتِک» (مریم/43) چیزی بلدم که تو نمی‌دانی، پس «فَاتَّبِعْنی‏» پس تبعیت کن «فاء» یعنی پس تبعیت کن، دلیل پیروی این است که من باسوادتر هستم.
2- وحی: فرمان خداست، من علم ندارم ولی چون خدا گفته، یک سری در آن هست گرچه امروز نفهمیدم. «اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک» (انعام/106) «اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُم» (اعراف/3) آنکه خدا گفته عمل کن اگر علمم بهش نرسید، فردا می‌رسد.
3- حق: از نظر عقل من می‌فهمم که حق پدر این است.
4- رشد: ملاک این است که من دنبال این بروم رشد دارد. «هَلْ أَتَّبِعُک» (کهف/66) موسی به خضر گفت: اجازه می‌دهی در بیابان‌ها دنبال تو راه بیافتم تا، «عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» (کهف/66) یک چیزی که رشد در آن باشد، آقا به چه دلیل این روزنامه را می‌خوانی؟ چرا این فیلم را نگاه می‌کنی؟ گاهی افراد یک ساعت، دو ساعت، فیلم می‌بینند می‌گویم ببخشید من که حوصله ندارم فیلم ببینم، بالاخره این فیلم چی بود؟ چی می‌خواست بگوید؟ رشد «یَهْدی إِلَى الرُّشْد» (جن/2) یعنی انسان وقتش را صرف کند باید، آقا این آهنگ را گوش می‌دهی رشد به تو می‌دهد؟ این صحنه را نگاه می‌کنی رشد می‌دهد؟ رشد پیدا کردی؟
5- برکت: چرا دبنال این کار می‌روی برکت دارد. برای اینکه برکت دارد. مردم می‌خورند، یکی درس می‌خواند، یکی کار می‌کند، یکی خدمت می‌کند، بالاخره نانوایی شغل با برکتی است، گرچه درآمدش کم است.
اما آن چی؟ نمی‌دانم فرض کنیم چک بری، درآمدش خیلی از نانوایی بیشتر است. ولی خب آخرش که چی؟ یعنی وقتی آدم پیر می‌شود می‌گویند: چه کردی؟ یک هوسی داشتم اینجور درست کن می‌رفتم. اطاقش را قشنگ می‌کردم، بعدش، نمی‌خوام بگویم حرام است، می‌خواهم بگویم گاهی وقت‌ها بین دو تا شغل آدم حساب کند این شغل برکت دارد. داروسازی برکت دارد. یک مریض را خوب می‌کنی، اما هروئین سازی ممکن است درآمدش ده برابر داروسازی باشد اما آخرش چی شد؟
ما دنبال کی برویم؟ دنبال کسی برویم که یا سوادش بیشتر است یا فرمان الهی است، یا عقل، یا رشد، یا برکت، این ملاک‌های پیروی است.
5- ملاک‌ها و دلیل‌های پیروی منفی
1- تحقیر: فرعون می‌گفت: خفه شو، می‌گفتند بله قربان، چون مردم را تحقیر می‌کرد، بله قربان می‌گفتند. قرآن می‌گوید «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوه» (زخرف/54) یعنی فرعون قوم خود را تحقیر می‌کرد. این «فاء» فاء تفریح است.
2- تطمیع: اگر بیایی این کار را بکنی پول می‌دهم، بخاطر پول پیروی می‌کند. «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغالِبینَ» (شعراء/41) ساحرها به فرعون گفتند اگر آبروی موسی را بریزیم سکه به ما می‌دهی؟
«قالَ نَعَمْ» (شعراء/42) فرعون گفت، شما با سحر و جادو آبروی موسی را بریزید سکه بهتون می‌دهم، اصلاً بیاید توی کاخ «إِنَّکُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ» (شعراء/42) یعنی چرا تحقیر شده، چرا؟ چون به طمع افتاده.
3- ترس: چرا دنبالش رفتی؟ راستش را می‌خواهی ترسیدم «اللَّهُمَّ أَعُوذُ بِکَ» (کافی/ج5/ص46) از چی؟ «مِنَ الْجُبْنِ»
ترس بد است، می‌فرماید: «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنیدٍ» (هود/59) چون طرف جبار است از ترس تبعیت می‌کند و زور می‌گوید، چون زور می‌گفت من هم ترسیدم.
4- نیاکان: گاهی می‌گوید چرا پیروی کردی؟ بارها می‌گفتند: بابا چرا دنبال این می‌روی؟ آخه این بت است، شرک است، سنگ است، چوب است، می‌گفتند: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا» (زخرف/22) این راه پدرانمان بوده.
5-زرق و برق: فرعون می‌گفت: «أَ لَیْسَ لی‏ مُلْکُ مِصْر» (زخرف/51) حکومت مصر دست من است. موسی حرفش چیست؟ یک چوپان فقیر. «وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْری مِنْ تَحْتی» (زخرف/51) مگر نمی‌بینید، نهرهای آب از پای کاخ من رد می‌شود. من کجا او کجا؟
این الگو هم فقط مال این دنیا نیست، تا قیامت جواب دارد. روز قیامت گفتم: می‌گویند، «إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً» (غافر/47) ما تابع شما بودیم و بدبخت شدیم، از آن ور هم داریم: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم» (اسراء/71)
به به دعای ندبه را خوانده‌ای «إِنَّ شِیعَتَکَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ رِوَاءً مَرْوِیُّونَ مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی أَشْفَعُ لَهُمْ فَیَکُونُونَ غَداً فِی الْجَنَّهِ جِیرَانِی‏» (بحارالانوار/ج38/ص247)، علی جان شیعیان تو در بهشت همسایه رسول خدا هستند.
کسی که رهبرش علی است آنجا همسایه رسول خدا است یک بار دیگر بخوانم. یا علی: «إِنَّ شِیعَتَکَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ رِوَاءً مَرْوِیُّونَ مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی أَشْفَعُ لَهُمْ فَیَکُونُونَ غَداً فِی الْجَنَّهِ جِیرَانِی» شیعیان تو در قیامت بر منبرهایی از نور با صورت‌های درخشنده در کنار من و همسایه من هستند.
الگوی اینجا الگوی اونجا هم هست. مسأله این است که حالا یک دو روز یک خوراک و پوشاک و مسکن به هر صورت مواظب باشیم که الگوی ما چه کسی باید باشد.
6- آثار تقلید
خودباختگی، در مقابل شرق و غرب ممنوع حالا این تقلید چه آثاری دارد؟
آثار روانی: شما وقتی از یک راننده مطمئن هستی، راحت در ماشین می‌خوابی، اما اگر راننده، نمی‌دانی چه کسی است، یواش آب داری، ترمز، بنزین، لاستیک، ترمز دستی، نگاه توی ایینه کردی، آدم وقتی راننده‌اش درجه یک است راحت در ماشین می‌خوابد، یک آثار روانی دارد، آرامش، تقلید آثار روانیش این است که نمی‌دانم درست است یا نه، این مرجع تقلید است گردن این.
یک زنی آمد پهلوی مرحوم آیت الله حجت از مراجع تقلید بود، پول و سهم امام و خمس که داد به آقا هی نگاه می‌کرد، بعد هم وقتی می‌خواست برود همچین رفت بیرون، آقا گفت خانم نیافتی؟ گفت: آقا می‌دانی چرا اینطور نگاهت می‌کنم، روز قیامت می‌خواهم بگویم خدایا من پیرزن قالیباف خمس دادم به این آقا که دین مرا حفظ کند، اگرکه دین مرا حفظ نکرد ببرش جهنم، آقای حجت پول را گذاشت زمین شروع کرد به گریه کردن. گفت عجب مردمی که به ما خمس می‌دهند، می‌خواهند ما از دینشان دفاع کنیم اگر کوتاهی کنیم، خود اینها ما را تحویل جهنم می‌دهند.
آثار روانی، ما می‌گوییم خب آقا گفته، امروز عید فطر است، نیست، هر چه هست آقا گفت، گردن آقا، یک آثار روانی دارد، آقا گفته.
اثر سیاسی: چند دفعه فتوای مراجع کشور را نجات داده، شیرهای نفت را ببندید، سربازها از پادگان‌ها فرار کنند، شاه فلج شد، تنباکو حرام است. یک فتوا کشور را نجات می‌دهد.
اثر اجتماعی: آقا در جامعه محور می‌خواهیم یا نه که بالاخره یک نفر حرف آخر را بزند، حالا چه کسی از مرجع بهتر که هم سنش بیشتر است و هم تقوایش بیشتر است. 80 سال، مرجع باید کسی باشد که در عمرش ازش گناه ندیده باشی، یک دروغ از او ببینی مرجع که هیچی، دیگه به درد پیشنماز هم نمی‌خورد، اگر بناست در جامعه یک محوری باشد بهتر است که مرجع تقلید باشد. که علم و تقوایش تأمین شده باشد. همه پیداست دیگه، فضلای کشور می‌گویند ما پنجاه سال است از ایشان خلاف ندیده‌ایم.
اثر فرهنگی: آدم وقتی متحیر است، آدم متحیر رهبر می‌خواهد، گاهی نمی‌داند استفتاء می‌کند.
سدی در مقابل تهاجم فرهنگی است.
اثر اقتصادی: آنقدر افراد هستند می‌خواهندپول خرج کنند نمی‌دانند به چه کسی بدهند، که مورد اطمینان باشد، صدقات، زکات، انفال، غنایم، بالاخره بسیاری از خیرات و برکت‌ها از طریق مرجعیت جمع می‌شود، مردم مطمئن هستند می‌گویند آقا شما.
خدایا ترا به حق محمد و آل محمد در پیروی‌ها دست ما را بگیر.
ما را وابسته به هوی و هوس خودمان و دیگران و طاغوت‌ها، شیاطین، خطوات، قرار نده.
ما را پیرو خودت و پیامبرت و اهل بیتش و اونی که حضرت مهدی سفارش کرده که در زمان غیبتش به اینها مراجعه کنید، ما را پیرو اینها قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2712

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.