وحدت اسلامی

موضوع: وحدت اسلامي
تاريخ پخش: 74/05/19

بسم الله الرحمن الرحيم

در محضر مبارك نوجوانهايي هستيم كه حافظ حديث و فعال در مسجد و دروس و اخلاق و ورزش و… هستند بحمدلله از بركات نماز همين فعال شدن مساجد و ترويج فرهنگ قرآن و حفظ حديث است، توجه به نسل نو هم در ابعاد ديني و هم در ابعاد علمي است كه شما مي‌بينيد امسال جمهوري اسلامي ايران در دنيا حتي نسبت به همه كشورهاي شرق و غرب اول شد. از بركات انقلاب اين است كه ما هر سال در حفظ قرآن در دنيا اول يا دوم مي‌شويم، در قرآن اول و دوم مي‌شويم در علم هم اول شديم، مساجدمان زنده شده اين‌ها از بركات انقلاب است.
1- ميلاد پيامبر و وحدت امت اسلامي
خدا را شكر و اما بحثي كه مي‌خواهم مطرح كنم در آستانه‌ي هفته وحدت ماه ربيع تولد پيغمبر اسلام(ص) هستيم و بحث‌هايي را خدمتتان آماده كردم كه به مناسبت هفته وحدت بگويم اتحاد، كلمه وحدت يك كلمه خوبي است گرچه حالا هفته وحدت به خاطر وحدت بين مسلمان‌هاست اما وحدت يك معناي عمومي دارد وحدت بين زن و شوهر، اتحاد بين رفتار مدرسه و منزل، مسجد و مدرسه، اگر پدر و مادر توي خانه اختلاف داشته باشند بچه چه مي‌شود اتحاد بين فكر و بيان يعني آن چه كه آدم مي‌گويد هماني است كه به آن عقيده دارد، يعني اين طور نباشد كه عقيده‌اش چيز ديگر باشد زبانش چيز ديگر, وحدت بين دل و ظاهر، وحدت چيز خوبي است من راجع به وحدت مقداري صحبت مي‌كنم.
قرآن مي‌فرمايد: «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَ اذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِيحُكمُ‌ وَ اصْبرُِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِينَ» (انفال/45 و46) ‌اي كسانيكه ايمان آورده‌ايد سعادت شما در چند چيز است 1- «أَطيعُوا اللَّهَ» پيرو خدا باش، مطيع خدا باشيد، «أَطيعُوا» يعني مطيع خدا باشيد، مطيع خدا باشيد يعني مكتب را حفظ كنيد «وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ» مطيع رسول باشد، «أَطيعُوا الرَّسُولَ» هم يعني رهبر بعد هم مي‌فرمايند: «وَ لا تَنازَعُوا» درگيري و نزاع هم نداشته باشدي «وَ لا تَنازَعُوا» يعني وحدت رمز سعادت امت اسلامي.
در يك آيه مطرح شده «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» ‌اي كسانيكه ايمان آورده‌ايد، «أَطيعُوا اللَّهَ». قانون الهي را عمل كنيد يعني مكتب را حفظ كيند «وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ»: گوش به حرف رسول بدهيد. يعني رهبر را حفظ كيند «وَ لا تَنازَعُوا»: نزاع نكنيد يعني وحدت را حفظ كنيد رمز سعادت چيست؟ سوال، پاسخ، مكتب، رهبر، وحدت، همش در يك آيه آمده، سوره طه آيه94. حضرت موسي سي روز با مردم خداحافظي كرد رفت در كوه طور مشغول دعا و مناجات شد كه قانون آسماني تورات را بگيرد سي روزش شد چهل روز، ده روز اضافه شد. در اين ده روز هنرمند نامرد، بنام سامري كه مجسمه ساز توانايي بود، مجسمه‌اي ساخت و و لوله كشي‌هاي درون مجسمه را طوري كرد كه هوا كه مي‌رفت داخل آن صداي سوت مي‌داد. مثل گوساله و بعد گفت؛ «هذا إِلهُكُمْ» (طه/88) خداي شما همين گوساله است، حضرت موسي بعد از سي روز كه شد چهل روز برگشت و ديد مردم دور گوساله طلايي را گرفتند و دارند گوساله پرستي مي‌كنند. عصباني شد. زلفها و ريش برادرش را گرفت كشيد(اين‌هايي كه مي‌گويم توي قرآن نوشته) گفت: چرا گذاشتي مردم گوساله پرست بشوند؟ گفت: من خواستم جلويشان را بگيرم ديدم دو دسته مي‌شوند. من گفتم يك دست گوساله پرست شوند بهتر از اين است كه كشمكش شود و تفرقه بيفتد.
چي مي‌خواهم بگويم، گوساله پرستي در حال اتحاد را حضرت هارون ترجيح داد برخداپرستي كه توش درگيري باشد بابا همه با هم كج بروند ولي با هم باشند بهتر است تا اينكه در راه صاف با هم شاخ به شاخ شوند؛ «إِنِّي خَشيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَني‌ إِسْرائيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلي‌» (طه/94) هارون گفت مي‌داني چرا من؛ «إِنِّي» يعني بدرستي كه من «خَشيتُ» ترسيدم «أَنْ تَقُولَ» كه بيايي و بگويي و تفرقه انداختي «فَرَّقْتَ بَيْنَ بَني‌ إِسْرائيلَ» خطر تفرقه قرآن مي‌گويد: زكات بگيريد، از چي؟ هر كس گندمش از 850 كيلو بيشتر است خرجي كه خرج گندم كرده است بگذارد كنار، زكات بايد بدهد، 40 تا گوسفند، يك گوسفندش زكات است مثل خمس اما به شرطي كه يك گوسفند علف بيابان خورده باشد اگر پول علف بدهي ديگر آن گوسفند زكات ندارد. 40 تاش مال صاحبش چون صاحب آن پول مي‌دهد. اگر گوسفند علف بيابان را خورد 40 تا 1 گوسفند بايد بدهي، زكات هم هست از گندم و جو و كشمش و خرما و فلان… بعد مي‌گويد زكات را هشت جا تقسيم كنيد. يك جا اين كه پول زكات را بدهيد براي اينكه دل‌ها را به هم گره بزنيد براي وحدت، «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ» (توبه/60) يعني پول بدهيد كه همه مردم را به هم گره بزنيد. افرادي هستند با شما خوب نيستند، پول زكات را خرج كن دل آنها را با خودت گره بزن وحدت والفت به قدري است كه پول زكات كه تقسيم بر 8 مي‌شود، يك سهمش يعني 8/1 ماليات اسلامي خرج جذب دلها بشود. مساله اتحاد مال اسلام نيست همه انبيا دستور مي‌دهند كه با هم باشيد «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‌ وَ عيسى‌ أَنْ أَقيمُوا الدِّين وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ» (شورى/13) ديني كه شما داريد همان ديني است كه نوح دارد. «وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‌ وَ عيسى» به موسي و عيسي و ابراهيم يك خطي را داده‌ايم، دين را به همه انبيا داديم و همه انبيا گفتند: سفارش به اتحاد مال دين اسلام نيست تمام انبيا به مردم گفتند «وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ» با هم متحد باشيد.
حالا متحد چيست؟ فايده اتحاد زور است. يك نخ پاره مي‌شود چند تا كه بهم تاب خورد، طناب مي‌شود و ديگر پاره نمي‌شود. مدرسه بوديم، داستاني را توي كتاب ابتدايي چهل سال پيش خوانديم، شايد حالا هم باشد كه پدري 7 تا پسر داشت، هفت تا چوب داد به هفت تا پسر يكي يكي شكستند، بعد هفت تا را با طناب بست. گفت حالا برويد بشكنيد، نتوانستند، اين برقي كه داريم مال اتحاد است اگر قطرات باران متحد شدند مي‌شوند جوي، جوي‌ها متحد شدند مي‌شوند نهر، نهرها آبش، پشت سد جمع شد و متحد شد مي‌شود سد و سد توليد برق است، اگر قطرات متحد بشوند جوي‌ها و نهرها و پشت سد اين قطرات جمع نشوند برق هم نمي‌شود.
قرآن مي‌گويد كه «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ‌ام اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (يوسف/39) واحد قهار يعني كسي كه يكي شد زور هم دارد، شما اگر يك كسي آمد شما را بزند اگر يك دشمن آمد شما انگشتانت را همچنين كني او دردش نمي‌آيد، انگشت شما هم مي‌شكند اما اگر اين انگشت‌ها با هم متحد شوند يعني تا اين انگشت‌ها با هم متحد نشود مشت نمي‌شود، شما دعوا كني انگشتت مي‌شكند. اتحاد خوب است. قرآن يك آيه دارد مي‌گويد كه «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في‌ سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» (صف/4) خدا دوست دارد رزمنده‌هايي را كه وقتي مي‌جنگند متحدهستند مثل ساختمان محكم، «كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» در جبهه نياز به وحدت است، مسايل اختلافي و مسايل سياسي در ارتش و سپاه نبايد باشد و حق ندارند بگويند رئيس جمهور اين يا اون، نماينده مجلس اين يا اون. بحث‌هاي سياست توي پادگان‌ها نبايد بيايد، چون يكي مي‌گويد زنده باد اين، يكي مي‌گويد زنده باد اون تفرقه مي‌شود و ما در نيروهاي مسلح بيش از هر جا نياز به اتحاد داريم، «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الَّذينَ» خدا دوست ندارد اون نيروهايي كه صف به صف هستند و بايد اتحاد هم از داخل باشد هم از بيرون، از داخل من بايد شما را دوست داشته باشم و شما هم من را دوست داشته باشيد دلهايمان به هم گره بخورد، از بيرون هم بايداينطور باشد. ولذا از جاهايي كه مي‌شود توي نماز دويد براي اتحاد است توي نماز مي‌شود براي خاطر اتحاد دويد. چطوري وارد مسجد مي‌شوي، صف‌هاي مسجد بيست متري است، شما براي اينكه به نماز برسيد مي‌گوئيد الله اكبر ركوع مي‌كنيد آن وقت در ركوع مي‌تواني بدوي تا به نماز برسي، از جاها كه مي‌شود توي نماز راه رفت، اون جايي مي‌شود كه آدم خودش را به جمعيت برساند. در بهشت هم قرآن مي‌گويد «فَادْخُلي‌ في‌ عِبادي» (فجر/29) بايد بروي داخل بندگان خدا و فاصله نگير،
حضرت وقتي مي‌خواست نماز جماعت بخواند، يكي از چيزهايي خوبي كه اهل سنت بيشتر دقت مي‌كنند و شيعه دقتش كم است اين است كه سني‌ها در نماز جماعت مقيد هستند كتف هاشون به يكديگر بچسبد يعني تا صف اول پر نشود، صف دوم تشكيل نمي‌شود. ممكن است صفوف شيعيان صف اول سه نفر باشد، صف دوم ده نفر، صف چهارم نوزده نفر باشند همينطور كوتاه و بلند است، صف‌ها بايد به هم بچسبد، پاها نوك انگشت‌ها، كتف‌ها.
حديث داريم، حضرت وقتي مي‌خواست نماز بخواند مي‌گفت: «اسْتَوُوا» (مجموعةورام/ ج‌2/ ص‌266) يعني مساوي يعني نوك انگشت‌ها، صف مربوط به انسان نيست، فرشته‌ها هم قرآن مي‌گويد وقتي فرشته‌ها در برابر هم قرار مي‌گيرند صفا يعني اين كلمه صف مال فرشتگان هم هست. حالا صف مظهر وحدت بيروني است اتحاد ما گاهي وقت‌ها مي‌گوئيم بابا ول كن هياتي است يكي از دوستان مي‌گفت هيات ما هم نظر دارند اگر وقتي همه با هم سينه مي‌زنند يك كسي الكي مي‌زنه، اگر بزند مي‌اندازنش بيرون، مي‌گويند آقا يا بيا برو بيرون يا درست سينه بزن، يعني اين طور نيست حالا كه هياتي هر كس هر وقت خواست بزنه به سينه‌اش فرم داره، اسلوب داره، فرمول داره. اتحاد، عزت. «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ» (انفال/46). مي‌گويد اگر اتحاد نبود شل مي‌شويد. نيروهاتان پخش مي‌شود «وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ» بادي كه به پرچمتان مي‌خورد يعني ديگر عزت نداريد. بادي كه كشتي حكومت را مي‌برد يعني ديگر كشتي شما را به منزل نمي‌رساند، غرورتان مي‌شكند، «وَ لا تَنازَعُوا» با هم نزاع نكنيد، اتحاد به قدري خوب است كه دروغ هم جايز است اگر دو نفر با هم متحدند اگر شما با يك دروغ آشتي‌شان بدهي اين دروغ هم ديگر گناه ندارد. اما اگر دو نفر با هم آشتي هستند و رفيق‌اند راست بگويي كه اين دوتا از هم جدا بشوند، يعني راست گفتن هم گناه دارد و دروغ گفتن گناه ندارد از بس اتحاد مهم است.
فايده اتحاد اين است كه قرآن وقتي مي‌گويد مي‌خواهيم عذاب كنيم. عذاب سه رقم دارد، «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‌ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً» (انعام/65) يعني عذابي آسماني يا عذاب زميني گاهي عذاب از آسمان است گاهي عذاب از زمين است تك رقم عذاب سومي است كه بينتان تفرقه مي‌شود يعني تفرقه در كنار عذاب آسماني و عذاب زميني است يعني يكي از عذاب‌هاي سه گانه، عذاب تفرقه است.
«عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ» گاهي خدا از بالا عذاب مي‌كند، «أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ» يا از زير پا يعني زمين «أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً» تفرقه از عذاب‌هاي سه گانه است. ديشب در نهج البلاغه ديدم اميرالمومنين مي‌فرمايد: مردم: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِيَ» (نهج‌البلاغه/ خطبه 176) خدا هيچ كسي را در سايه تفرقه خير نمي‌دهد، در سايه تفرقه كسي خير نمي‌بيند. نه در گذشته كسي خير ديده و نه در آينده كسي خير نخواهد ديد. اميرالمؤمنين به استاندار مي‌نويسد مي‌گويد‌اي جناب استاندار كارهايي كه مردم مي‌كنند دلشان خوش است، با هم جمع مي‌شوند و خوش و بش مي‌كنند تو اين كارهاي خوش وبشي را كه مردم جمع مي‌شوند و خوش وبش مي‌كنند بهم نزن، گاهي زن‌ها دور هم جمع مي‌شوند يك ديگ‌ آش مي‌پزند و مي‌خورند و با هم گپ مي‌زنند خوب بزنند، حالا به اسم مثلاً فرض كنيد عيد است و ديد و بازديد، رسم و آداب است گاهي ممكن است در يك قبيله‌اي در يك شهري رسمشان اين باشد توي عزا، توي عروسي يك كارهايي مي‌كنند كه اين‌ها جمع مي‌شوند. اميرالمومنين مي‌فرمايند: هر كاري كه مردم و فاميل‌ها را جمع مي‌كند. بساطشان را به هم نزن، البته به شرطي كه كا رحرام نباشد، ممكن است دور منقل بافور دور هم جمع شوند ممكن است دور سفره قمار دور هم جمع شوند. نه اونجاهايي كه… «وَ لَا تَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَةُ وَ صَلَحَتْ عَلَيْهَا الرَّعِيَّةُ»(نهج‌البلاغه/ نامه، 53) يك كارهاي خوبي كه، «عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّةِ» كارهاي خوبي كه افراد مي‌كردند « وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَةُ» و اين كار باعث شد دور هم جمع شوند اين كار كار خوبي است به هم نزن.
يكي از بركات انبيا همين بود كه انبياء آمدند مردم را متحد كردند. مي‌فرمايند: «وَ أَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ»(نهج‌البلاغه/ خطبه 1) مردم تيكه پاره بودند هر دو تا يك حرفي را مي‌زدند «وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ» هر كسي يك هوا و هوسي داشت «وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ» هر كسي يك راهي مي‌رفت يك سليقه‌اي داشت هر كسي به يك سمتي و در يك فكري بود، رسول اكرم آمد همه اين‌ها را با هم جمع كرد، يكي از بركات بعثت ايجاد اتحاد است. بعد اميرالمؤمنين غصه مي‌خورد مي‌گويند چرا شماها در حق متحد نيستيد اما ديگران در باطل متحد هستند «وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ»(نهج‌البلاغه/ خطبه 27). به خدا دل را مي‌ميراند «وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ» غصه‌دار مي‌كند آدم را و دل را مي‌ميراند. اين كه شما كه خوب هستيد با هم متحد نيستيد ولي آنها كه بدند با هم متحد هستند در يك جا مثلاً مي‌بيني الحمدالله حل شد تموم شد، مثلاً مي‌ديدي توي مسجد بين بسيج و پيش نماز و بين پيش نماز و هيات امناء بين هيات امناء و بسيج بين اين چهار تا و انجمن اسلامي بين انجمن اسلامي و شوراي محلي، بين شوراي محلي و هيات ابوالفضل بين هيات ابوالفضل و هيأت امام حسيني‌، بين زهرا خانم و فاطمه خانم بين بسيج دانشجويي و جهاد دانشجويي بين انجمن اسلامي دانشجويي و… بابا جان شما كه خوب هستيد چرا؟
2- علامت بهشتي و جهنمي بودن
حضرت امير مي‌فرمايد دل مي‌ميرد از اينكه بدها در بدي با هم هستند، خوب‌ها در خوبي با هم نيستند، ولي پر از غصه دارم دق مي‌كنم. از غصه‌هاي حضرت امير اين است كه چرا خوب‌ها با هم خوب نيستند شما كه همه‌تان خوب هستيد «الْخِلَافُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ» (نهج‌البلاغه/ حكمت 215) اختلاف فكر را از دست مي‌دهد يعني در يك جامعه كه با هم بد هستند و فحش مي‌دهند و درگير هستند در اين جامعه عقل درست كار نمي‌كند. علامت بهشت و جهنم اين است. قرآن مي‌گويد: اهل بهشت همه به هم سلام مي‌كنند «إِلاَّ قيلاً سَلاماً سَلاماً» (واقعه/26) به هم درود مي‌فرستند اما اهل جهنم اون مي‌گه تو بودي اون مي‌گويد تو بودي «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» (اعراف/38) اين به آن فحش مي‌دهد آن به اين فحش مي‌دهد و آن براي اين مي‌زند، اين براي آن مي‌زنهد، اگر اين دبيرستان براي آن دبيرستان زد، آن دبيرستان براي اين تربيت معلم زد، اگر خداي نكرده يك وقت اين براي آن زد. آن براي اين زد، معلوم مي‌شود اين‌ها جهنمي هستند. علامت جهنم اين است كه به همديگر بد مي‌گويند. علامت بهشت اين است كه به همديگر خوب مي‌گويند. اگر در جامعه ديديد كه با هم خوب هستند، دو تا خواهر، تو تا برادر، دو تا فاميل و همسايه‌ها اگر ديديد «قيلاً سَلاماً سَلاماً» اگر ديديد به هم محبت مي‌كنند نظام بهشتي است. اگر ديديد به هم نيش مي‌زنند نظام جهنمي است.
حالا، عوامل تفرقه و اينها را هم خدمتتان بگويم. يكي از عوامل تفرقه دروغ است، به دروغ مي‌آيند مي‌گويند، آقاي قرائتي فلاني، پشت سرت يك همچين حرفي را زد دل من را نسبت به شما بد مي‌كنند يا به دروغ مي‌گويند فلاني چطور، از عوامل تفرقه دروغ است با يك دروغ مي‌آيند، افرادي را كه به هم متصل هستند، متفرق مي‌كنند. دروغ يكي از عوامل است،
در جبهه يك ايراني بود و در كنار پيغمبر يك شمشير زد. گفت: بچش مزه اين بازوي ايراني را، پيغمبر فرمود: اين جا بحث ايراني و عرب و عجم نيست. حالا اينجا پز براي اسلام مي‌دهي، جبهه، جبهه اسلام است با كفر. تو كه مي‌گويي ايران، او هم مي‌گويد عرب، او هم مي‌گويد هندي و پاكستاني، جبهه به هم مي‌ريزد، عصبيت، قوميت، شرك است. طرفداري كنيم از كسي كه به نفع اين محله است، حتي به نفع اين شهر نماينده مجلس وقتي توي مجلس مي‌نشيند وظيفه‌اش اين است كه ببيند قانون حق چيست؟ حالا اين قانون حق ممكن است به نفع منطقه‌اش باشد ممكن است نباشد، يك وزارتخانه مي‌خواهد كارخانه وارد كند. اين نماينده مجلس بايد فكر كند اين كارخانه جاي ايران باشد كه توليدش بيشتر و كارش بيشتر و حمل و نقل آن بيشتر، توليدات آن بيشتر، بيني و بين الله كارخانه كجا باشد كه بهتر باشد. اما بياييد يك كاري بكنيم كه اين كارخانه بيايد توي شهرما، گرچه شهر به مركز دور است به آب دور است به هوا دور است نمي‌دونم هزار تا مشكل دارد. حالا يه چيزهايي توي ذهن من هست نمي‌توانم بگويم، زمان شاه يك خانمي يك كاره‌اي بود، او كي هست نمي‌گويم كجاست نمي‌گويم، چون اينهايي را كه مي‌گويي بعدش مشكلات پيدا مي‌شود. من ديروز نوار پانزده سال پيش خود را شنيدم. پانزده سال پيش گفتم كه الان هندوانه كيلويي 2 تومان است خوب اين ديگر قابل پخش نيست، بابا هندوانه مي‌داني كيلويي چند است. بايد بگم هندوانه گران، هندوانه ارزان تازه كيلويي دو تومان آن زمان گران بوده، يعني گاهي يك كلمه‌اي مي‌گويي و نرخ و زمان آن را تعيين مي‌كني بعد از گذشت زمان ديگرآن نوارها قابل پخش نيست. ما مي‌گوئيم، زني در رژيم قبل يك جايي يك كاره‌اي بود به خاطر زد وبندهايي كه داشت، پولي گرفت سدي ساخت كه آن سد آب كه پشتش جمع شد، خيلي نبود، وقتي دلش مي‌خواست بگويد زماني كه من رئيسم براي مردم توانستم سدي بسازم و گرنه بسياري از كارهاي ما، كارهاي عقلايي نيست كه قبل مي‌شده حالا هم اگر بشود عقلايي نيست، سنگ معدن در يك استان، را به معدن يك استان ديگر، توليد يك جاي ديگر، آهن از بندر عباس مي‌آمد تهران، دو مرتبه از تهران مي‌آمد بندر عباس يك برنامه ريزي‌هاي غلطي بود. الحمدالله دارند يك يك قيچي مي‌شوند.
من در كشور كفر رفتم، باز اسمش را نمي‌گويم كشوري رفتم كفر اما زميني كه پنبه توليد مي‌كنند كارخانه‌اي كه دانه را از پنبه بكنند همان جا بود. كارخانه‌اي كه از اين دانه روغن بگيرند همان جا بود كارخانه قوطي سازي براي روغن‌ها همان جا بود. كارخانه‌اي كه اين پنبه را نخ كند همان جا بود. كارخانه‌اي كه نخ را لباس كند و پارچه كند همان جا بود، كارخانه خياطي هم كه پارچه‌ها را بدوزند همان جا بود، فرودگاهي كه پارچه‌هاي دوخته را به همه جاي دنيا منتقل كند هم همان جا بود. يعني پنبه و دانه جدا كن و روغن گيري و قوطي سازي و نخ درست كني و پارچه درست كني و بافندگي و دوزندگي همه يك جا بود خوب اگر همه چيزهايش يك جا باشه اين خيلي ارزان تمام مي‌شود تا اينكه نخ را بكش اونجا، پنبه را بكش اينجا، روغن را بكش اينجا، قوطي را بكش اونجا، خوب اين‌ها همه حمل و نقل‌ها، يك پيراهن در آن سرزمين اگر دويست تومان تمام شود با يك مديريت ديگر آن پيراهن پانصد تومان مي‌شود. حالا نماينده خوب كيست؟ نماينده خوب كسي است كه مصلحت كشور را در نظر بگيرد نه مصلحت جايي كه من نماينده آنجا هستم. براي اينكه دور دوم هم و دور پنجم هم به من راي بدهند. ليس منا من دعا الا عصبية كه بگويد حالا كه تركيم به نفع ترك‌ها حالا كه عربيم به نفع عرب‌ها حالا كه آخونديم به نفع آخوندها، اگر كسي ذره‌اي فكر تركي و فارسي و عربي و شيعه و سني و اگر كسي تعصبي داشته باشد يك وقت حرف من منطق دارد با دليل و منطق داد مي‌كشم هوار مي‌زنم اما يك وقت نه من كاري به منطق ندارم مي‌گويم من چون آخوند هستم اين جا درست است. بين آخوند و كت شلواري دعوا شد اما حق با كت شلواري است. اين جا درست است تو كاشاني هستي و بين كاشاني و غيركاشاني دعوا شد ولي حضرت عباسي حق با غيركاشاني است. آنجايي كه من كار به حق ندارم مي‌گويم ايشان همشهري من است، همزبان من است، هم لباس من است و هم شغل من است. اين تعصب‌ها شرك است، حديث داريم اگر كسي ذره‌اي تعصب داشته باشد از مدار توحيد بيرون مي‌رود. از مدار توحيد هم كه بيرون رفتيم وارد مدار كفر مي‌شويم.
3- تعصب باعث تفرقه است
از چيزهايي كه تفرقه به وجود مي‌آورد تعصب است ازچيزهايي كه تفرقه به وجود مي‌آورد دروغ است، در ميان سني‌ها افرادي خيلي طرفدار اتحاد بودند مثل مراغي صاحب تفسير، شيخ مصطفي عبدالرزاق، شيخ مجيد سليم، شيخ محمود شلتور، شيخ محمد عبده، حسن الانباء يك سري علماي سني خيلي طرفدار وحدت بودند يك سري علما هم هستند اين وهابي‌ها كه در هر خطبه آ‌ي يك نيشي به شيعيان مي‌زنند از طرف ديگر در ايران آيت الله العظمي بروجردي در لبنان صاحب المراجعات. از نجف كاشف الغطاء يعني افرادي كه فكرها را به هم نزديك مي‌كردند. بله البته معناي اتحاد اين نيست كه شيعه‌ها سني شوند. يا سني‌ها شيعه بشوند. ببين وقتي مي‌گوئيم بدن با هم متحد است معني اين نيست كه چشم بشود گوش گوش بشود چشم، پيشاني بشود چانه، چانه بشود پيشاني. هر عضوي سر جاي خودش كارش را كند. منتها اينها با هم هماهنگي هم داشته باشند. چشم مزاحم گوش نيست، گوش مزاحم چشم نيست، هر كس كار خودش را مي‌كند، معناي اتحاد بين انگشت‌ها اين نيست كه، همه انگشتها ساختمانش يكي باشد، خير انگشت شست يك خاصيت دارد، هر انگشتي يك شكلي است، معناي اتحاد اين است كه در مشتركات متحد شويم. و از اختيارات اسلام اين است كه اسلام ندا مي‌زند براي اتحاد. ببينيد قرآن مي‌گويد، «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً» (آل‌عمران/64)، شما بيائيد در مشتركات با هم متحد شويم، چون يك عده هستند خدا را قبول ندارند پس بيائيد ما خداپرستان، مكتب‌هاي خدايي در مقابل مكتب‌هاي مادي متحد باشيم. معناي اين اتحاد اين نيست كه يهودي، مسيحي بشود، مسيحي، يهودي بشود يعني اگر يك ضربه‌اي از دنياي ضد خدا به ما حمله كرد همه با هم متحد بشويم، شيعه و سني در مقابل يهود و نصارا در مقابل ماديون، معناي اتحاد اين است، اتحاد اين است و با اتحاد زنده هستيم اگر ديديد متحد نيستيم يعني مرده‌ايم، مرده اعضايش از هم متلاشي مي‌شود، تا زنده هست، خون سالم در بدنش مي‌چرخد، تفرقه نشان دهنده اين است كه جامعه مرده است. مثلاً بدن كه مرد، اعضا از هم متلاشي مي‌شود، تفرقه علامت مردگي است، اتحاد علامت زندگي است، پس ببينيد چه دارم مي‌گويم، توجه سؤال آيا معناي اتحاد اين است كه شيعه و سني يكي شوند؟ نه معنا اين است كه شيعه و سني در مقابل دشمن مشترك، يكي باشد حالا، راجع به وحدت نكاتي است راجع به عوامل اتحاد و عوامل تفرقه.
4- نماز و روزه عامل اتحاد است
نمونه‌هايش را برايتان بگويم، بهترين نمونه اتحاد نماز است. امام باقر(ع) مكه بود سني‌ها گفتند امروز روز عيد قربان است شما هم بگوييد عيد قربان است. فتواي امام اين بود. حاجي‌ها كه مي‌روند مكه تمام كارهاي سني‌ها و شيعه‌ها بايد يكي باشد، يكي از عوامل اتحاد نماز جماعت است در نماز جماعت، روزي پنج بار به ما گفته‌اند متحد شويد يعني فقير و غني و كوتاه و بلند و سفيد وسياه و زن ومرد همه جمع شوند مسجد در يك صف بايستند و لذا شما داخل صف مي‌ايستي يك طرفت يك بچه يك طرفت يك بزرگ است، يكي مريض است، يكي سالم است يكي از چهره‌هاي وحدت نماز جماعت است يكي از چهره‌هاي وحدت اسلام كه مي‌گويد روزه بگير، مي‌گويد سالي سيروز گرسنگي و تشنگي را بچش تا بفهمي گرسنه‌ها و تشنه‌ها چه مي‌كشند. يعني عملاً خواسته ما همدرد آن‌ها باشيم، در نماز كلمه من نيست، تنها هم كه نماز مي‌خواني نمي‌تواني بگويي «اِهْدِني»، بايد بگويي «اهْدِنَا» (فاتحه/6)، «السَّلَامُ عَلَيَّ» نمي‌گويي مي‌گويي «السَّلَامُ عَلَيْنَا» همه با هم، درود بر ما در سلام نماز نمي‌گويي «السَّلَامُ عَلَيْنَا وعلي عربها»، «السَّلَامُ عَلَيْنَا و علي فارسها و علي تركها و علي خانمها و علي بچه‌ها و علي مردها» پس چي «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِين» درود بر بندگان خوب، بنده خب خدا چه فرقي مي‌كند زن و مرد و كوچك و بزرگ اينكه مي‌گويند برو دهاتي، دهاتي پيداست طرفدار وحدت نيست آدمي كه طرفدار وحدت است. قرآن مي‌گويد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13)، بهترين شما آن كسي است كه تقوا داشته باشد دهاتي و شهري چيه؟ اكثر مراجع تقليد دهاتي هستند، من در جلسه قبل گفتم دوازده تا امام داريم شش تا امامها مادرشان كنيز است، كنيزي بد نيست، به امام باقر فرمودند، مادرت آشپز است فرمود آشپزي هنر است من افتخار مي‌كنم كه مادرم شپز‌ات تو خيال مي‌كني كه آشپزي بد است و فحش است، اين كلمات كه با هم مي‌گوئيم، كلمات بدي است كسي نبايد خودش را بهتر ازديگران بداند. حديث داريم، هر كس ديدي بزرگ‌تر از شماست، گويي بهتر از من است چون سنش بيشتر است حتماً عبادتش بيشتر از من است پس بهتر، اگر سنش كمتر است اگر ديدي هم سن شماست باز هم بگوئيد اين از من بهتر است چون من از خودم گناه سراغ دارم ولي از اين گناه سراغ ندارم، آحاد معنايش اين است كه از درون خودت را برتر نداني، به ديگران سوء ظن نبريم.
حالا، يك جايي بوديم يك كسي مرغ نمي‌خورد گفت من گوشت مرغ نمي‌خورم، گفتيم چرا؟ گفت براي اينكه من شك دارم مرغ‌ها را درست قصاب‌ها مي‌كشند يا نه، گفتند اين مرغ نخوردن شما احتياط نيست يعني توي كره زمين فقط من آدم خوبي هستم و بقيه حرام خور هستند، اين طور نيست، قصاب‌ها هم مسلمان هستند بلد هستند. قبله كدام طرف است و بايد بسم الله بگويند تو كه مرغ نمي‌خوري خيال مي‌كني آدم خوبي هستي و خيال مي‌كني همه مردم حرام خورند، گاهي آدم‌هاي وسواسي اين طوري هستند، آدم‌هاي وسواسي مي‌گويند توي كره زمين فقط من پاك هستم همه نجس هستند، خوب اين ديد، ديد خطرناكي است كه ديگران را آدم بد بداند و نجس بشمرد. آقاجان من پشت سر كسي بد گفتم شما چه حقي داريد زنگ بزني بگويي آقا پشت سرت يك همچين حرفي زد و اين توي مردهاست و توي خانمها هم هست زنگ مي‌زنند مي‌گويند آقا فلاني پشت سرت يك همچين حرفي زد، سخن چيني حرام است چون دلها را از هم جدا مي‌كند. غيبت حرام است براي اينكه شما كه غيبت كردي دلها را از هم جدا كردي هر كاري كه دلها را از هم جدا كند، حرام است. هر كاري كه دلها را به هم جوش مي‌دهد، وحدت است.
امام مي‌فرمود: اگر هر مسلماني متحد بشود هر مسلماني يك سطل آب بريزد سر اسرائيل، اسرائيل غرق مي‌شود علتي كه مسلمان‌هاي بوسني را دارند نابود مي‌كنند علتش اين نيست كه آمريكا و اروپا متجاوز هستند يك علتش اين است كه ما مسلمان‌ها با هم متحد نيستيم، آن‌ها مي‌دانند كه بيش از يك ميليارد هستيم اما هيكل‌ها به هم نزديك، دل‌ها از هم جدا، اگر ما متحد باشيم هيج ابرقدرتي كاري نمي‌تواند بكند، اگر همه مردم ايران زير لحاف مي‌گفتند مرگ بر شاه آن زير لحاف خانه‌اش مي‌گفت آن هم زير لحاف خانه‌اش مي‌گفت. شاه بود و همين جا هم كه كاخ شاه است. الان ما فيلممان را در كاخ شاه ضبط مي‌كنيم همين جا كه كاخ شاه است، بايد شاه قدم بزند و رقاص‌ها هم برايش برقصند، تك تك از زير اتاق‌ها و خانه‌ها آمدند بيرون فرياد كشيدند همه با هم گفتند مرگ بر شاه مرگ بر شاه، شاه فرار كرد. اگر هر كسي زير لحاف خانه‌اش به تنهايي مي‌گفت مرگ بر شاه، عزاداري وقتي باهم شد زور دارد، مرگ بر شاه وقتي با هم شد زور دارد. با هم بودن خيلي بركات دارد، البته يكي از راه‌هاي باهم بودن اين نيست كه آدم دست از عقيده‌اش بردارد. به دليل قرآن به دليل روايات يك راهي را انتخاب كردم خيلي هم روشن است كه خط من چه خط روشني است دليل هم هست كه حاضر هستم در تلويزيون با هر دانشمندي بحث كنم من راهم را انتخاب كردم بعد از اينكه راهم را انتخاب كردم معنايش اين نيست كه با شما درگير شوم جسارت ممنوع، فحش ممنوع.
5- فحش عامل تفرقه است
قرآن مي‌گويد: حتي به بت پرست‌ها هم فحش ندهيد، براي اينكه اگر به بت پرست‌ها فحش داديد آنها هم به خداي تو فحش مي‌دهند، احساسات مردم را تحريك نكن، فحش ممنوع، اميرالمؤمنين توي جبهه ديد يك عده دارند فحش مي‌دهند، فرمود من از فحش ناراحت هستم، گفت آقا اين‌ها باطل هستند، گفت: باطل هستند ولي فحش ندهيد، به آن كسي هم كه بد مي‌رود فحش ندهيد حتي اگر يك كفترباز رفته بالاي پشت بام نگو بدبخت خاك تو سرت كند، اگر آن عشقي كه توي سر او است، اگر آن عشق تو كله شما هم باشد، شما هم كفتر پراني مي‌كردي، صدايش بزن موعظه‌اش كن با فحش كسي خوب نمي‌شود. با مرگ كسي با حجاب نمي‌شود، بله مي‌شود گفت درود بر با حجاب، با درود بر باحجاب مي‌شود طرفداري از حجاب كرد اما با مرگ بر بدحجاب، با كتك كسي خوب نمي‌شود. اگر كسي با كتك خوب مي‌شد الاغ رئيس خوب‌ها بود چون از همه بيشتر كتك خورده، كتك چاره ساز نيست، فحش چاره ساز نيست معناي اتحاد اين نيست كه دست از عقيده‌ات برداري، عقيده بايد طبق عقل و استدلال باشد، اما اتحاد يعني درگير نشويم، فحش ندهيم جسارت نكنيم، توهين نكنيم،
خدايا الآن در موقعيت خوبي هستيم، كشور ما يك دست هستند اسلام را همه قبول دارند، رهبري را قبول دارند، منتها گاهي عمل من باعث مي‌شود كه شما با آخوند بد شويد من با شما بد شوم اين با آن بد شود، اين‌ها را هم بايد توجيه كنيم، افراد زيادي هستند، خيلي وقت‌ها اگر از نزديك با هم مساله را حل كنيد مي‌بينيم اختلاف ما مهم نيست در دنياي خيال من در خيالم اين است كه شما پول داري توي بانك و من گير كرده‌ام و به من نمي‌دهي شما خيال مي‌كني من توي بانك پول دارم شما گير كردي من نمي‌دهم، اگر راستش را بگويي، توجيه بشويم، خيلي از اختلاف‌ها حل مي‌شود. قضاوت از دور مي‌كنيم مرغ خانه همسايه غازاست.
6- پيامبر به خصوصياتي مشهور بود
پيغمبر اسلام در ماه ربيع متولد شد از چيزهايي كه ديشب ياد گرفتم اين است كه پيغمبر مي‌گفت بچه بودم با دايي هايم مي‌رفتم مدينه من همان چند روزي كه در مدينه بودم شنا ياد گرفتم پيغمبر ما در بچگي‌اش خصوصياتي داشت قبل از آني كه به پيغمبري برسد به چند چيز معروف بود يكي لباس تميز، وقتي مي‌گفتند محمد، مي‌گفتند هماني كه لباسش تميز است. يكي با كمك محرومين، وقتي مي‌گفتند محمد هماني كه كمك به فقرا مي‌كند. يكي به عبادت تا مي‌گفتند محمد، مي‌گفتند هماني كه عبادت مي‌كند. يكي به صداقت، تا مي‌گفتند محمد هماني كه حرف هايش درست است و صادق است وامين است. يعني پيغمبر ما قبل از اينكه به پيامبري برسد به امانت به صداقت به عبادت به كمك به فقرا، و به نظافت مشهور بود، امتش هم بايد نظيف باشد، نگويند كوچه مسلمان‌ها كوچه كثيف‌هاست. من تقاضا مي‌كنم از شهرداري‌ها كه خيابان‌هاي تميز را يك اسم‌هايي بگذارند. من رفته بودم در يك شهري ديدم اسم يك كوچه يك متري كثيف را گذاشته بودند. كوچه حضرت ابوالفضل، حالا يك حزب اللهي توي اين كوچه هست مي‌خواهد حزب اللهي باشد چرا بدترين كوچه ها به نام حضرت ابوالفضل اسم باشد، گاهي حزب الهي‌ها مي‌خواهند يك كار خوب انجام دهند، محله تنگ را به اسم امام حسين، ميدان، نمي‌دونم چي… ؟ اگر بناست يك چيزي را به اسم مذهب بگذاريد، يك چيز خوبش را بگذاريد، پيغمبر ما از بچگي به نظافت معروف بود، حالا وقتي مي‌گويند ميدان رسول اكرم، يك ميدان تنگ، كثيف، پر ترافيك است. كاري كنيم كه اسلام زيبا باشد.

والسلام عليكم و الرحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2241

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.