نعمت های خدا – 19، قانون

موضوع: نعمت های خدا – 19، قانون
تاریخ پخش: 72/01/03

بسم الله الرحمن الرحیم

بینندگان عزیز بحث را روز جمهوری اسلامی پای تلویزیون می‌بینند.
1- چگونگی دعوت به قانون
موضوع کلی بحث ما در این چهارده سال درس‌هایی از قرآن است. موضوع امروز ما: «چگونه مردم را قانون پذیر می‌کنند» یا موضوع کلی آن: قانون.
اگر یک قانونی داشتیم چگونه کار کنیم که مردم این قانون را بپذیرند. اسلام چگونه مردم را به سمت قانون دعوت می‌کند و غیر از اسلام چگونه.
یکی می‌گوید: من پول می‌دهم می‌گویم عمل کن. یکی می‌گوید: من سیلی می‌زنم می‌گویم عمل کن.
بالاخره با تشر است یا با رقابت یا با پول است یا با تهدید؟ چیست؟
شما اگر خواستید یک حرفی را به آقازاده‌ات بزنی با چه فرمولی حرفی را بزنی که آقازاده شما اطاعت کند.
چگونه؟ فوت و فن دارد. هم با منکر، برخورد فوت و فن دارد هم با امر به معروف.
امر به معروف روانشناسی می‌خواهد من این مَثَل را یک وقت دیگر هم زدم که: دوده و گرد گچ هر دو منکر است اما با هر دو یک جور نمی‌شود برخورد کرد. اگر گرد گچ نشست روی کُتت، انقلابی برخورد می‌کنی. اما اگر دوده آمد روی لباست اگر محکم بزنی دوده فرو می‌رود دستت هم سیاه می‌شود. دوده را باید فوت کرد، یعنی دوده و گرد گچ هر دو منکر است اما یکی ضربکی است یکی نرمکی.
یعنی یکی باید با فوت باشد و دیگری با برخورد باشد با سیلی.
افرادی که خلاف می‌کنند چه جوری باید با آن‌ها برخورد کنیم. شیوه هایش فرق دارد. چگونه مردم را قانون پذیر کنیم. اما اصل قانون. نیاز به قانون، فکر نمی‌کنم بحث داشته باشد. برای این که در زندگی اجتماعی اگر مقررات نباشد، هرج و مرج ایجاد می‌شود چونه هم ندارد. حتی زنبور عسل که دسته جمعی زندگی می‌کند، قانون و مقررات دارد و ملکه و تشکیلات. زندگی مورچه‌ها، حتی حیوانات آن‌هایی که با هم زندگی می‌کنند مقرراتی دارند. نمی‌شود بگوییم با هم زندگی کنیم، بله یک ماشین در یک بیابان پلیس نمی‌خواهد اما خیابان تنگ با ماشین زیاد، بی پلیس، هرج و مرج می‌شود.
2- قانون باید از خداوند متعال باشد
نیاز به قانون، قانون سه رقم است:
قانون از چه کسی باشد. از خودم باشد یا از مردم باشد. خودم برای خودم قانون وضع کنم هر جوری دوست دارم یا هر جور مردم دوست دارند. هر دو گیر است. خودم هم اطلاعاتم کم است هم هوی و هوس نمی‌گذارد درست فکر کنم. خیلی وقت‌ها تصمیم می‌گیرم روی حب و بغض بعد می‌فهمم تصمیمم غلط بوده. . . گاهی حب و بغض کجم می‌کند گاهی هم اطلاع ندارم کج می‌روم. مردم هم همین طور است آن شهوت و غضبی که در من بود در مردم هم هست. بنابراین خودم و مردم، نباید قانون وضع کنیم. برای این که هم حب و بغض منفجرم می‌کند هم گاهی اطلاع نداریم. قانون از چه کسی؟ نه از خودم نه از مردم. قانون از خداوند متعال. این کلّی قانون. حالا چگونه قانون تدبیر کنیم. شیوه هایش.
3- از شیوه‌های طاغوتی تحقیر و استخفاف مردم است
دو تا شیوه هست: 1- طاغوت 2-الهی
طاغوت گاهی استخفاف می‌کند از شیوه‌ی تحقیر. یعنی برای این که کسی گوش به حرف بدهد او را خوار می‌کند. به او می‌گوید: خفه شو. پاشو آب بیاور. یعنی اول ضربه فنی می‌کند.
نمی فهمی. بخور. اول می‌گوید نمی‌فهمی بعد می‌گوید بخور.
حالا قرآن چه می‌گوید: قرآن می‌گوید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ» (زخرف/54).
یعنی: فرعون قوم خودش را خوار می‌کرد بعد او را اطاعت می‌کردند.
حالا استخفاف دو جور است یک گاهی آدم با یک ماشین شیک می‌رود به یک روستا بخصوص این ایام عید بچه‌ها می‌روند دهشان. دهاتی‌ها دور پیکان و پژوشان می‌ایستند. مثال: احمد بیا ببینم دیشب باران آمد یا نه. بچه هایشان گاهی بدتر است می‌روند در ده تهرانی حرف می‌زنند. اصلاً چه کسی گفت زبان تهرانی درست است. چه کسی گفت زبان اصفهانی درست است یا زبان یزدی. هیچ زبانی درست نیست. هر زبانی برای خودش درست است.
گاهی وقت‌ها می‌گویند تو که سرت نمی‌شود برو آن اتاق بنشین. اول می‌گوییم سرت نمی‌شود بعد می‌گوییم برو در اتاق دیگر بنشین. خلاصه گاهی وقت‌ها تحقیر می‌کنیم.
تحقیر هم دو جور است: یا می‌گوییم تو ضعیف هستی یا یک وقت نمی‌گوییم تو ضعیف هستی می‌گوییم من بالا هستم. یک کسی که می‌نشیند می‌گوید: ما زمانی که در حوزه‌ها. . . ما زمانی که در دانشگاه‌ها. . . ما زمانی که. . . ما زمانی که، این در عالم آخوندی هم ممکن است باشد. ممکن است بنده بنشینم از فضائل خودم، جوری با شما صحبت کنم که بعد شما تسلیم شوید. در دنیای دانشگاه هم هست در بازار هم هست. اجمالاً گاهی افراد را تحقیر می‌کنند.
تحقیر هم دو جور است: یک پایین ببریم مردم را دو بالا ببریم خودمان را.یک وقت می‌گویم ترسو جبهه نرفتی، این یک تحقیر است. یک وقت می‌گوییم ماحزب الهی‌ها. یعنی چه یعنی شما ترسوها. به تو نمی‌گویم ترسو به خودم می‌گویم حزب الهی هر دو تحقیر است.
4- شخصیت‌زدگی و جهل و فریب مردم از شیوه‌های طاغوتی است
2- شخصیت زدگی: «إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا» (احزاب/67). روز قیامت وقتی به مجرمین می‌گویند: چه طور گرفتار شدید، می‌گویند: ما بله قربان گو بودیم، جاوید شاه گو بودیم. ما از خودمان خط و ربطی نداشتیم.
3- جهل: گاهی از روی جهل مردم اطاعت می‌کنند. بنی امیه سفارش کرده بود که خداشناسی را هرچه می‌خواهید به مردم بگویید، که خداهست، اما شرک را برای مردم نگویید، چون شرک یعنی بله قربان گفتن به غیر از خدا. شما توحید را بگویید اما شرک را معنا نکنید. چون شرک یعنی کسی در مقابل خدا فرمان می‌دهد و او هم می‌گوید چَشم. هرکس در مقابل دستور غیر الهی اطاعت کند، شرک است.
می گفت این را نگویید اسباب دردسر می‌شود. (جهل)
4- فریب: مردم را فریب می‌دهند تا از آن‌ها اطاعت کنند. «یا قَوْمِ أَ لَیْسَ لی‌ مُلْکُ مِصْرَ» (زخرف/51).
خیلی از مردم را با فریب به اطاعت خودشان در می‌آوردند.
«یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً» (نساء/120).
وعده‌ها به آن‌ها می‌دهند. یک دختری با کسی می‌خواهد ازدواج کند آن قدر وعده‌ها می‌دهد. بله من دو سه روز دیگر حقوقم می‌شود چهل وهشت هزار تومان و یک پدربزرگی دارم دو سه روز دیگر می‌میرد و ارثش به ما می‌رسد. و در آینده ممکن است یک بورسیه از آن طرف دنیا برایم بیاید. شما را هم با خودم می‌برم، یا می‌نشینند در پارک چرت و پرت می‌گویند. حرف‌هایی که پایش به یک جایی بند نیست. و بالاخره یا جذب می‌کنند هم دیگر را فریب بازاری می‌گوید: آقا، خدا می‌داند همین یک جنس را دو ماه است برایتان نگه داشته‌ام، می‌زند در صورتش این شخص بمیرد اگر غیر از تو باشد به او بفروشم.
بنگاه معاملاتی یک خانه را می‌برد در کوچه‌های دو متری پشت هم نشان می‌دهد می‌گوید: آقا این ساعت هشت است به نظرم دو روز دیگه شما صبر کن یک اتوبان چهل و پنج متری از پشت خانه‌ات رد می‌شود و همین جا یک پاساژ می‌شود. از مو طناب می‌سازد و طرف را خفه می‌کند. (فریب) یعنی برای این که طرف را تسلیم کنند. . . .
5- ایجاد رقابت و تهدید و تطمیع و تبلیغ و تملق از شیوه‌های طاغوتی
5- رقابت: مادر با قاشق غذا می‌دهد به بچه‌اش می‌گوید: بخور. می‌گوید: نمی‌خواهم
می گوید: حسن جان اگر نخوری می‌دهم فاطمه بخورد و بچه زود می‌خورد. یعنی از روی رقابت بین خواهر و برادر دهان بچه‌اش را باز می‌کند. یعنی ایجاد رقابت می‌کند.
یا می‌گوید: آقا ارزان می‌دهی یا بروم از کس دیگر بخرم، ایجاد رقابت می‌کند.
(چه می‌گویی آقای قرائتی در روز جمهوری اسلامی، می‌خواهم بگویم جمهوری اسلامی چگونه مردم را به قانون دعوت می‌کند و دنیا چگونه)
6- تهدید: «لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونینَ» (شعراء/29). فرعون می‌گفت: هر که در مقابل من سجده نکند و مرا ربّ خودش نداند، زندانش می‌کنم.
شاه می‌گفت: هرکس حزب رستاخیز را قبول نمی‌کند، بیاید یک گذرنامه به او بدهیم از ایران برو بیرون ما بیرون می‌کنیم شما را. (تهدید)
7- تَطمیع: (طمع) اگر شما در ستاد انتخابی ما باشید، اگر شما این جا را امضا کنید.
شیوه‌های طاغوتی: من فردا فلان حواله را برایت می‌نویسم فلان جا تلفن می‌زنم خانمت را، مریضت را بیمارستان، زایشگاه، دانشگاه، به طمع این که فردا به جایی برسد. . . .
8- تبلیغ: یکی از راه‌ها تبلیغات است. گاهی بحث در این بود که بهترین شیوه‌ی تبلیغ چگونه است برای سیگار، بین سیگارهای مختلف، سیگار هما گفت که: (تبلیغش از راه منفی بود): نوشته بود سیگار نکشید حتی هما. یعنی سیگار هما بهترین است. دختر هنری ندارد فقط کیسه‌ی ماست را بلد هست چرخ کند. همچنین تبلیغ می‌کنند که نمی‌دانید گلدوزی او چگونه است.
یک کسی آمده بود شیرینی بخرد. شیرینی فروش گفت: این شیرینی از روغن درست شده که در‌شان شماست. گفت: چه روغنی در‌شان من هست گفت: روغن حیوانی.
هندوانه زیر بغل طرف می‌گذارد از راه تبلیغ خیلی کارها می‌شود کرد.
9- تملّق: تملّق چیست؟ تملّق یک کارخانه هست که ظالم تولید می‌کند. آخه هر کارخانه‌ای یک چیزی تولید می‌کند، کارخانه‌ی تملّق، ظالم تولید می‌کند. یعنی هِی می‌گوید بله قربان. ظالم هم خیال می‌کند کارش درست است. «وَ کَذلِکَ زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ» (غافر/37). قرآن می‌گوید: فرعون کارش غلط بود. از بس که به او کف می‌زدند، خیال می‌کرد کارهای غلطش درست است.
این‌ها شیوه‌های طاغوتی هست.
6- رشد فکری و رشد عاطفی از شیوه‌های الهی دعوت
خوب حالا ببنیم اسلام چه می‌کند: 1- رشد فکری: وقتی می‌خواهد بگوید شراب نخور، می‌گوید: شراب نخور. چرا؟ حالا شراب خیلی ضررها دارد برای کلیه، برای اعصاب، چشم، مغز و قلب. . . انواع ضررها را دارد اما شیرینی قرآن این است که نگفته برای کلیه و قلب و مغز و. . . این‌ها ضرر دارد، گفته که: «إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» (مائده/91) واقع می‌کند بین شما دشمنی را. اگر مشروبات خوردید و همچنین قمار. دو نفر باهم رفیق هستند، ثمره‌ی پانزده می‌نشینند قمار می‌کنند. یکی از یکی دو هزار تومان برنده می‌شود. آن کسی که باخت دیگر رفیق خود را پانزده درجه دوست ندارد یعنی دیگر دوستش ندارد. قران می‌گوید که: «فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ»
وقتی می‌گویند شراب و قمار برای این که فلسفه‌اش این است که: عداوت و البغضِاء
بعد هم می‌گوید: «وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ». شراب شما را از یاد خدا دور می‌کند.
«وَ عَنِ الصَّلاهِ» از نماز شما را دور می‌کند. نمی‌گوید برای کلیه و چشم و این‌ها چون این‌ها چیزهایی است که انسان می‌فهمد. خدا آن چیزی را می‌گوید که انسان متوجه نیست.
رشد فکری می‌دهد: اگر می‌گوید روزه بگیر. می‌گوید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/183)، روزه عامل تقوا است. در تمام کشورهایی که روزه می‌گیرند، آمار فساد در ماه رمضان، کمتر است، چون آقا تمام گناه‌های ما از دو تا ریشه آب می‌خورند: یک شهوت دو غضب
یک سری از گناه‌ها از غضب است یک سری از شهوت و گرسنگی و تشنگی هم غضب را کم رنگ می‌کند هم شهوت را. ریشه‌ها که خشک شد، گناه هم کم رنگ می‌شود.
می گوید: «کُتِبَ عَلَی الصّیامِ» روزه برای تقوا است. نماز می‌گوید: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) و «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28).
حالا شما چون در این جا در هتل استقلال هستیم و شما پرسنل و کارمندان این جا هستید. گاهی در این میهمانی‌های خارجی که پذیرایی می‌کنید، بد نیست. جملاتی به قول تریاکی‌ها می‌گویند: کم و تیز را چسباند. کلمات کوچولو داشته باشید. گاهی بد نیست آدم به کار برد. ما چهار نفر را در زمان خودمان شناخته‌ایم.
یک رئیس جمهور آمریکا دو رئیس جمهور عراق سه امیر کویت و دیگران چهار امام
چهار نفر را دیدیم. چهار نفر مظهر چهار قدرت هستند. آمریکا مظهر تمدن واِف چهارده واف شانزده و کامپیوتر و برق و اتم و. . . برو جلو یعنی آمریکا قهرمان علم و صنعت
صدام قهرمان قلدری. کویت و جای دیگر قهرمان نفت و دلار
و امام هم قهرمان ایمان و تقوا
دل کدامیک آرام است؟ اصولاً دل آرام در سینه‌ی کیست؟
امام بود که دوازده بهمن وقتی وارد ایران شد با این که زمان شاپور بختیار ممکن بود هواپیما سرنگون شود وقتی در هواپیما پرسیدند چه احساسی دارید؟ فرمود: هیچی یعنی در آرامش هستم. وقتی هم از دنیا می‌رود در وصیت نامه‌اش نوشته من با دلی آرام. این دل آرام کجاست؟ دل آرام نه در سینه کسی است که دلار دارد نه در سینه‌ی کسی است که زور دارد نه در سینه کسی است که ابتکار و صنعت دارد. در سینه ‌ی امام است.
فلسفه‌ی نماز چیست؟ این است. نماز انسان را یاد خدا می‌اندازد و یاد خدا آرام بخش است.
2- رشد عاطفی: وقتی می‌خواهد بگوید این کار را بکن می‌گوید شما عاطفه ندارید؟ «یَتیماً ذا مَقْرَبَهٍ أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَهٍ» (بلد/16-15) فامیلت است، روی خاک نشسته به یتیم‌های مردم رحم کن ممکن است فردا خودت یتیم داشته باشی. از مردم بگذر نمی‌خواهی خداوند از خودت بگذرد. (رشد عاطفی)
7- پاداش و امر به معروف و نهی از منکر از شیوه‌های الهی دعوت
3- پاداش: قرآن وقتی می‌گوید این کار را بکن با تحقیر و فریب و رقابت نیست، می‌گوید اگر این کار را بکنی ثوابت می‌دهم. در دنیا اگر جرم کردی پلیس می‌گیردت. (نیروهای انتظامی) اما اگر جرم نکردی کاری بهت ندارند. اما خدا این طور نیست. اگر جرم کردی تهدید دارد اما اگر جرم نکردی ثواب دارد. نمی‌شود به پلیس گفت: من تصادف نکردم یک چیزی به من بده. می‌گوید: اگر تصادف کنی من هستم ولی اگر تصادف نکنی، هیچی.
خیلی افراد به خاطر ثواب آن کار، کاری انجام می‌دهند.
4- امر به معروف و نهی از منکر:
آقایانی که دیر تلویزیون را روشن کردند، بحثمان این است. روز جمهوری اسلامی تغییر قانون شاهنشاهی و نظام شاهنشاهی به نظام اسلامی. فرق دو نظام را می‌خواهم بگویم. در نظام غیرالهی وقتی می‌خواهند بگویند گوش بده، اطاعت کن یا با پول یا تملق یا با زور یا با رقابت یا با جهل یا با فریب یا با تحقیر. ولی اسلام تحقیر نمی‌کند می‌گوید تو خلیفه‌ی خدا هستی. «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» (حجر/29) روح خدا در تو است. «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‌ آدَمَ» (اسراء/70) «وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً» (اسراء/70). کرامت مال تو است. فضیلت مال تو است.
امر به معروف: برای این که مردم را به قانون دعوت کنیم، امر به معروف می‌کنیم و نهی از منکر می‌کنیم.
8- هماهنگی قانون الهی با فطرت انسانی
5- هماهنگی با فطرت: چه طور ایرانی‌ها مسلمان شدند؟ اسلام با فطرت می‌سازد. دین اسلام با وجدان می‌سازد. شما چیزی را پیدا نمی‌کنید که دل بخواهد، اسلام بگوید نه. اگر شهوت تمایل دارد، ازدواج هست، اگر غضب هست، طلاق هست در یک شرایط بسیار حاد نه که هر که ناراحت شد.
اگر انسان از بوی خوش، خوشش می‌آید، اسلام گفته زدن بوی خوش ثواب دارد.
اگر حمام و نظافت با طبع انسان می‌سازد، غسل جمعه و صابون زدن و نظافت، اگر زلف زیباست اسلام برای شانه کردنش، حدیث دارد. چه چیزی است که دل بخواهد و اسلام بگوید نه.
بله بعضی چیزها را دل می‌خواهد غلط است. مثلاً دلش می‌خواهد یک چیزی را بخورد ولی مضر است وگرنه امام رضا(ع) فرمود: آن چه به درد بدنت می‌خورد، اسلام حلال کرده.
اگر غذایی را حرام کرده قطعاً برای بدنت ضرر دارد. و گرنه خداوند بخیل نیست. این همه غذا شما نخوری یا بخوری که چیزی از او کم نمی‌شود. امام رضا فرمود: آن چه را حرام کرده به خاطر مصلحتی است.
هماهنگی با فطرت است. حتی آن‌هایی که نماز نمی‌خوانند، این ضد فطرت است. چون فطرت انسان این است نسبت به بزرگ، کوچک می‌شود. این طبع انسان است. یعنی اگر شما یک اقیانوس هم ببینی، احساس بزرگی می‌کنی به اقیانوس. توجه به بزرگی و توجه به خودش عبودیت است. منتهی آن‌هایی که نماز نمی‌خوانند یا توجه به بزرگی خدا ندارند یا توجه به کوچکی خود ندارند. مگر می‌شود آدم بداند کوچک است. بابا تو کوچک هستی مگس نمی‌توانی درست کنی. تمام دانب و دونب و هارت و هورتت با یک تب، خلاص به یک نفس بندی. به یک ذره اکسیژن بندی. اگر انسان توجه کند که چه قدر عاجز هست و توجه کند که چه قدر خداوند عزیز است و توجه به عظمت خداوند و توجه به ذلت خودمان این خواه ناخواه یک تواضع و یک عبودیت می‌آورد. نماز هم مطابق با فطرت است.
9- قانون اسلام قداست و استدلال و عشق به حق دارد
6- قداست: چرا مردم گوش به حرف می‌دهند؟ چون مقدس است. آخه قانون خلق مقدس نیست. من چه ارزشی دارم که قانون وضع کنم برای شما. تو هم یک کسی هستی مثل من. چرا باید بله قربان گوی من باشی؟
آن شبی که مادر ما را زایید آزاد زایید. بله قربان گو نزایید. همه‌مان مستقل هستیم بنابراین قانون خلق برای خلق مقدس نیست. چون مقدس نیست هر چه آدم بتواند جیم شود و در رو می‌زند می‌گوید در رفتم تو هم مثل من هستی تو چه کاره هستی که برای من قانون وضع کنی. اما قانون خدا، قانون خالق است. قانون خالق، حساب فرق می‌کند. اگر یک کسی در خیابان گفت: بیا می‌گویی: نمی‌خواهم بیایم تو بیا اما اگر مدیر مدرسه گفت: بیا می‌گویی چشم می‌آیم. چون مدیر مدرسه مقدس است یا به خودت درس می‌دهد یا به بچه‌ات. یک کسی که پهلوی انسان قداست دارد آدم گوش به حرف او می‌دهد.
چرا گوش به حرف می‌دهیم. فکر را بالا می‌برد، عاطفه را بالا می‌برد. ثواب می‌دهد، به جامعه می‌گوید: امر به معروف کنید. هماهنگ با فطرت است. قداست دارد. بن بست ندارد، بارها در قرآن داریم: در روایات داریم: در دین بن بست ندارد، یکی از امتیازات قانون اسلام این است که بن بست ندارد.
همان گوشت خوکی که می‌گوید نخور اما اگر «فَمَنِ اضْطُرَّ» (بقره/173) اگر مضطر شدی، بخور.
دست گذاشتن به نامحرم که حرام است، در صورتی که اضطرار است خانمی است می‌خواهد عمل کنند مرد است و زن نیست خوب اضطرار است. یعنی در دین اسلام راهی برای بن بست وجود ندارد. دروغ که حرام است جایی که بن بست است می‌گوید جایز است. البته باید خدا بگوید کجا بن بست است، جایز است نه ما بگوییم گیر کرد. فوقش راست می‌گفتیم، صد تومان جریمه می‌کردیم با صد تومان دویست تومان جریمه نیست. آخه بعضی‌ها می‌گویند: آب برایم ضرر دارد پس تیمم کنیم. قرائتی هم در تلویزیون گفت اسلام بن بست ندارد، اگر آب ضرر دارد آب سرد ضرر دارد ولی با آب گرم که می‌توانی وضو بگیری. حق نداری تیمم کنی. بعضی‌ها تا دستشان خونی می‌شود، زخمی می‌شود یا مریض می‌شوند یا نماز نمی‌خوانند یا تیمم می‌کنند و خیال می‌کنند با بدن نجس نمی‌شود نماز خواند با بدن نجس هم می‌شود نماز خواند.
پا در گچ است، می‌شود خواند، نمی‌شود ایستاد بنشین، نمی‌شود نشست، بخواب نمی‌شود رو به قبله شد رو به قبله نباش. هیچ وقت اسلام قانونش بن بست نیست.
7- استدلال دارد تمام دلسوزی‌های اسلام دلیلی دارد منتهی دلیلش را ممکن است آدم فوری بفهمد ممکن است بعد بفهمد. استدلال دارد. از همه مهمتر عشق به حق.
8- عشق به حق.
10- مقایسه‌ جمهوری اسلامی با نظام‌های دیگر
حرف هایم را جمع کنم در دوازده بهمن مردم رأی دادند به جمهوری اسلامی. من چند بار گفته‌ام باز تکرار می‌کنم وقتی می‌گوییم جمهوری اسلامی معنایش این نیست که همه‌ی کارهایمان صد در صد درست است. جمهوری اسلامی یعنی قانون عوض شد. یعنی رهبر عوض شد. یعنی نظام عوض شد. نه جمهوری اسلامی انی که همه‌ی آدم‌ها عوض شدند. آقا، دیگر همه عوض شده‌اند کسی شهوت ندارد نه هنوز همان شهوت را دارند. آقا دیگر کسی دروغ نمی‌گوید، نه این طور نیست. آدم تا زبان دارد و اختیار دارد دروغ می‌گوید. مگر این که یا لال شوند یا قدرت حب و بغض نداشته باشند و گرنه انسان تا انسان است و زبان دارد و اختیار دارد دروغ هم می‌گوید. حتی اگر امام زمان(عج) ظهور کند در زمان امام زمان هم مردم زبان خواهند داشت و قدرت دروغ گفتن دارند.
اگر ما گفتیم در روز دوازده بهمن نظام جمهوری اسلامی روی کار آمد، نگویند، آقای قرائتی در همین نظام جمهوری اسلامی رشوه گرفتند. بله رشوه گرفته‌اند، تا پول هست و پول پرستی هست، رشوه هم هست ما وقتی می‌گوییم نظام عوض شد منظور این نیست که همه‌ی آدم‌ها عوض شدند. همه‌ی زبان‌ها لال شد. همه‌ی شهوت‌ها تمام شد همه‌ی غضب‌ها تمام شد نه. نظام عوض شد مثل مدیریت یک هتل. اگر مدیریت عوض شد مدیریت عوض شد معنایش این نیست که همه‌ی لوسترهایش عوض شد، قالی هایش عوض شد اتاق هایش عوض شد. مدیریت عوض شد یعنی برنامه‌ای که زمان شاه اگر این جا برای عیاشی بوده، الآن نه این جا برای سمینار اندیشه‌های اسلامی هست. سمینار حمایت از بچه‌های فلسطین هست. سمینار وحدت اسلامی هست. یعنی میهمان‌های خارجی می‌آیند این جا و با افکار اسلامی آشنا می‌شوند و گرنه بشقابش همان بشقاب است.
سیخ هایش همان است، کبابش همان است، مرغ آن هم همان است. سالاد هم همان سالاد هست. ما وقتی می‌گوییم نظام عوض شد خیال نکنیم همه چیزش عوض شده. اگر می‌خواهید بدانید نظام جمهوری اسلامی چیست یک مقایسه کنید.
ماه رمضان من بعضی روزها چند تا سخنرانی داشته‌ام از بس سخنرانی می‌کنم نمی‌دانم چه چیزی را کجا گفته‌ام حالا تحمل کنید اگر این چیزی که می‌خواهم بگویم تکراری است.
یک وقت یکی به من رسید گفت: آقای قرائتی شما می‌گویید جمهوری اسلامی، من هشت سال است که خدا می‌داند من نمی‌توانم خانه تهیه کنم. گفتم: آقا من دور دنیا را گشته‌ام از کشورهای دیگر خبر دارم اسم کشوری را ببر که کارمند دولت بعد از هشت سال بتواند خانه داشته باشد.
یک مقدار برادرها در مورد مشکلات همه‌ی کشورها باهم هستند. مشکل مسکن را هیچ کشوری نتوانسته است حل کند. منتهی یک جا مشکل مسکن هفتاد درصد هست یک جا پنجاه درصد است یک جا شصت درصد یک خورده کم و زیاد هست اما مشکل مسکن در کل دنیا مشکل هست. منتهی اگر می‌خواهید بدانید جمهوری اسلامی چه کرد و با این رأی جمهوری اسلامی شما به کجا رسیدید، حساب کنید چه بودیم چه شدیم. اموال در اختیار چه کسی بود، امکانات در اختیار چه کسی بود، یک مَثَل خیلی ساده: نفت را حساب کنیم زمان شاه استخراج نفت فروش نفت چه قدر بود؟ قیمت چه قدر بود؟ جمعیت چه قدر بود؟ خدمات چه قدر بود؟ در زمان شاه فروش نفت زیاد، قیمت بالا، جمعیت سی میلیون، خدمات کم.
در جمهوری اسلامی فروش کم، قیمت پایین، جمعیت شصت میلیون، خدمات را شما قضاوت کن، جمهوری اسلامی آن چه مدرسه در این ده سال سابق در کل زمان پدر و پسر(شاه و پسرش) نساخته‌اند. مقایسه کنید. با این که این همه تلخی بود.
یک دیوانه بود در کاشان(دیوانه‌های کاشان هم عاقل هستند) می‌گفت که: هر کسی یک غصه‌ای دارد اگر همه‌ی غصه‌های مردم را بگیرم همه می‌شوند بی غصه. همه‌ی غصه‌ها را بریزیم در یک میدان و رو کنیم به مردم بگوییم‌ای مردم بی غصه… امیرالمؤمنین فرمود: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهٌ»(نهج‌البلاغه/ خطبه‌226). دنیا جای غصه است.
خودتان آدم وار بروید یکی از غصه‌ها رابردارید. دوباره مردم بی غصه دور فلکه جمع می‌شوند وقتی نگاه به همه‌ی غصه‌ها می‌کنند می‌گویند ترا به خدا غصه‌ی خودم را بده بیاید. یعنی وقتی غصه‌های دیگه را می‌بینی، می‌بینی غصه‌ی خودت سبکتر است. یا حتی آن زمانی هم که تلخ بود تلخی‌ها را روی هم بگذاریم.
جنگی که در ایران واقع شد به نام دفاع مقدس یا بوسنی یا افغانستان یا فلسطین. ما چند سال جنگ کردیم؟ هشت سال چه قدر شهید دادیم؟ حدوداً صد هزار تا هشت سال صد هزار تا شهید دادیم، یک رژیم عوض شد. بوسنی فاصله‌ی چند هزار تا یک شهر هم تغییر نکرد. عراق چه قدر کشته داد و هیچ نتوانست صدام را تکان بدهد. فلسطین چه قدر شهید داده و هیچ کاری نتوانسته بکند. افغانستان چه قدر کشته و شهید داده ولی هیچ کاری نتوانسته بکند. یعنی باز آن زمانی هم که تلخ هست، وقتی حساب کنیم تلخی که ما دادیم و گرفتیم با تلخی‌های دیگر، باز می‌بینیم ما، در مقایسه. . . به خاطر همین خانواده‌های شهدا می‌گویند بالاخره ما صد هزار تا شهید دادیم خط آمریکا شد خط امام. این خیلی بها دارد. آن کسی که قانون امضا می‌کند می‌شناسیم کیست. من لازم نیست برای شما بگویم شما خودتان می‌دانید بهر حال حرف هایمان را جمع کنیم. امیدوارم که سال هفتاد و دو بیننده‌ها سال خوبی داشته باشیم.
11- اهمیت دادن به مسأله زکات
فقط تقاضای من از برادرهای کشاورز این است، برادرهای کشاورز، در کشاورزی قصد کنید زکات بدهید. نه یک حدیث و دو حدیث و سه حدیث، یک هیئت حدیث داریم، کلی حدیث داریم. اگر کسی زکات ندهد، مالش از بین می‌رود. من نگران هستم این چهارده تا استانی که سیل می‌آید، میلیاردها تومان ما ضرر می‌کنیم به خاطر این است که گندم را به سیلو می‌فروشیم ولی به فکر زکات نیستم گوسفند را به کشتارگاه می‌فروشیم، فکر زکات نیستیم، به فکر زکات هم باشیم.
خدایا کشور ما، امت ما، رهبر ما، دین ما، ناموس ما، نسل ما، عقاید و افکار ما، حفظ بفرما. الهی آمین.
خدایا کسانی که در دوازده فروردین آمدند کنار صندوق رأی دادند به جمهوری اسلامی و الآن نیستند خدایا به ما توفیق بده جوری حرکت کنیم روحشان، خونشان از ما راضی باشد. الهی آمین.
خدایا ترا به حق محمد و آل محمد(ص) قسمت می‌دهیم همین طور که مدیریت‌ها و مسئولیت‌ها عوض شد تک تک افراد خصلت‌های درونی آن‌ها را در راه خودت قرار بده. الهی آمین

«و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2081

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.