قرآن و اهل بیت (ع) -6
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بعضی از من پرسیدند این دعا چیه که میخوانی، از اولی که من آمدم توی تلویزیون بیست و پنج سال پیش این دعا را خواندم از امام سجاد(علیه السلام) در دعای مکارم الاخلاق است میگوید(الهی انطقنی بالهدی) یعنی زبانم را به حق جاری کن(و الهمنی التقوی) یعنی تقوا را به من الهام کن زبانم را به حق باز کن یعنی هم درست فکر کنم هم درست بگویم. (الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی) برای معلم، استاد دانشگاه، طلبه، این دعا مناسبت دارد مال امام سجاد(علیه السلام) در دعای مکارم الاخلاق. خوب پس بگویم(الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی).
بحث ما امسال در یاسوج توی این استان کهکیلویه ماه رمضان 83 بحث اهل بیت بود که آیاتی که توی قرآن برجسته ترین مصداق آن اهل بیت هستند این موضوع مال کل ماه است قرآن و اهل بیت پیامبر(علیهم السلام).
1- حضرت علی(ع)، تسلیم کامل در برابر پیامبر اکرم(ص)
«وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا» آل عمران/83 برای خدا تسلیم است، همه تسلیم خدا هستند کیها؟ کسی که در آسمانهاست. . . هستی تسلیم خداست تمام کسانی که در آسمانها فرشتهها تمام کسانی که در زمین انسانها، اینها تسلیم خدا هستند.
عبدالله بن عباس، ابن عباس از مفسرین بزرگ میگوید(اسلمت الملائکه فی السماء و المومنون فی الارض) در آسمانها فرشتهها تسلیم خدا هستند در زمین مؤمنین هستند بعد میفرماید(اولهم و سابقهم من هذه الامه علی بن ابی طالب) یعنی وقت بحث تسلیم میشود. . . تسلیم یعنی چه؟ شما گاهی دکتر میروی میگوید دستت را بده بالا میگوئیم بسم الله، میگوید زبانت را باز کن باز میکنیم، میگوید زبانت را بیاور بیرون میآوریم، میگوید سرفه کن میکنیم، بعد میگوید دکمـﺔ پیراهنت را باز کن قلب را میبیند کمر را میبیند چراغ قوه میاندازد پای چشم را میبیند، چطور میروی پزشک تسلیمی؟
2- تسلیم دو گونه است، مثبت و منفی
تسلیم دو جور است تسلیم مثبت داریم و منفی تسلیم خوب. تسلیم بد اینست که انسان تسلیم زور بشود چون طرف زور دارد من تسلیم او هستم همین چیزی که آمریکا میخواهد که همه تسلیم او باشند تسلیم زر بد است چون پول دارد من تابع او هستم خیلی بد است تسلیم تزویر خیلی بد است حیله، کلک زد من را عقب خودش برد چرا تسلیم او شدی؟ والله کلاه سر من گذاشت یک جوری گفت چراغ سبز نشانم داد من را دنبال خودش کشاند تسلیم بخاطر جهل بد است یک سری تسلیمها بد است مد پرستی یک رقم تسلیم است بد است مثلا هر روزی یک شکلی توی خیابان میآید همینطور مثل فتیلـﺔ چراغ پائین و بالایش میکنند خودش هم نمیداند چرا، این نوع تسلیمها بد است.
اما آن تسلیمهایی که خوب است، ما تسلیم میشویم تسلیم خوب تسلیم مثبت تسلیم خوب مثل اینکه ما تسلیم منطق میشویم یک سلیقهای داشتم نمیخواستم گوش به حرفت بدهم اما وقتی منطق تو را شنیدم دلیلی آوردی دیدم منطق و دلیل تو خوب است چون حرف تو منطقی بود من تسلیم تو شدم این خوب است. تسلیم حق، تسلیم خدا از همه مهمتر چون خدا من را آفریده وقتی خدا آفریده باید تسلیم او بشویم ما اگر بدانیم یک. . .
3- خلقت براساس رحمت، نه منفعت
خدا وقتی به ما دستور میدهد منافع خودش را در نظر نمیگیرد اصلاً خدا نفعی ندارد اصلاً ما باشیم یا نباشیم بودن ما ذرهای به عظمت خدا اضافه نمیکند.
(توی مسجد الحرام یک کسی دعا میکرد خیلی دعاها در مخ من اثر گذاشت میگفت خدایا اگر من را ببری جهنم در عظمتت اثر دارد من را ببر ولی میدانم من بروم جهنم یا بروم بهشت در عظمت تو هیچ اثری ندارد مثل اینکه ما همـﺔ خانه هایمان را رو به خورشید بسازیم یا همـﺔ خانه هایمان را پشت به خورشید بسازیم در خورشید اثری ندارد ما به این کوه نگاه بکنیم یا چشممان را ببندیم در کوه اثری ندارد.) خداوند وقتی به ما میگوید که این کار را بکن منفعت خودش نیست.
من نکردم خلق تا سودی برم یا سودی کنم، بلکه تا بر بندگان جودی کنم، ما وقتی فهمیدم که خدا ما را ساخته ساختنش هم(خلقهم)(خلق کل شی) همه چیزی را خدا آفریده بعد هم میفرماید «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ» هود/119 یعنی خداوند همه را براساس رحمت آفریده است آثار رحمتش را هم میبینیم یک زمین در اختیار ما گذاشته زیر پایمان یک دانه میدهی یک خوشه به تو میدهد آب زباله و چاله میرود فرو چند متری، آب زلال میآید بیرون بدبوها و مردههای ما را دفن میکنند هوا دیگر برای ما متعفن و بدبو نیست سنگینی ما را حمل میکند، مرده ما را دفن میکند، دانه میگیرد خوشه میدهد، زباله میگیرد زلال میدهد، نگاه به خورشید میکنی رنگش چشم را اذیت نمیکند حرکت وضعی آن. . . حرکت نمیدانم چی آن. . . حرکتهای مختلفی که زمین میکند نگاه به آسمان میکنی «یُرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا» هود/52 بارانش، نورش، خورشیدش، هوایش، نگاه به گودی کف پا میکنی میبینی حکیمانه است نگاه به آب دهانمان میکنیم میبینیم شیرین است اگر آب دهانمان شور یا تلخ بود چی بود؟ اگر آب دهانمان زیاد تولید میشد هر که وارد هر جا میشد یک سطل هم زیر چانهاش بود هی چک چک کم که میشد همه باید یک سرم توی دهانمان میگذاشتیم یک بینی برای ما آفریده که در طول عمرمان نگفتهایم خدا را شکر ما بینی داریم هیچکس تا حالا برای بینیاش شکر خدا را نکرده و حال آنکه این بینی چند تا کار حساس میکند هوای سرد را گرم میکند توی لولهها داغ میشود میرود تو، شما اگر اینجا را سوراخ کنی هوا صاف برود توی ریه هوای سرد ریه را اذیت میکند این لولهها هوای سرد را گرم میکند هوای خشک راتر میکند هوای غبار را تصفیه میکند یعنی هم گرمخانه است هم گرم کننده است هم تصفیه کننده است گرم کننده، تر کننده، غبار زاید. . . تصفیـﺔ غبار، اشک ما شور است چرا؟ چون چشم ما از پی است پی اگر توی آب نمک نباشد زود خراب میشود ولذا اشک ما شور است که این پی و چشم توی آب نمک باشد سالم بماند. چین و چروکهای گوشمان اگر صاف باشد یعنی اگر گوش ما مثل پیشانی بود صدا را میفهمیدیم اما تا صدا میزدند به شش طرف نگاه میکردیم اما این چین و چروکها با امواج جوری است که وقتی صدا میزنند جهت صدا را هم تشخیص میدهیم از گودی کف پا تا مژه ابرو تا خورشید تا زمین وقتی خدا را دیدیم همـﺔ کارهایش حکیمانه است، ما اکسیژن میگیریم کربن پس میدهیم عوضش برگ درختها اکسیژن میدهند کربن میگیرند اگر همه اکسیژن بگیرند همه کربن بگیرند خفه میشویم فاصلـﺔ خورشید با ما زیاد باشد میسوزیم دور باشد یخ میکنیم.
4- در برابر خدای حکیم، تسلیم باشیم
ما وقتی خدا را حکیم دیدیم پیغمبرش را هم معصوم دیدیم حق این است که دیگر تسلیم بشویم شما تسلیم دکتر میشوی مگر دکتر چقدر درس خوانده؟ دکتر پنج شش سال درس میخواند دکتر عمومی میشود چند سالی هم درس میخواند تخصص پیدا میکند چند سال دیگر هم درس میخواند فوق تخصص میشود شش سال پزشکی دو سه سال تخصص نه سال دو سه سال هم فوق تخصص، بابا این آقا ده پانزده سال درس خوانده قشنگ تو را بی هوش میکند میگویی چشم، شکمت را پاره میکند میگویی چشم، از اینجا قیچی میکند به آنجا وصل میکند شما هم. . . آخر اگر کسی ده دوازده سال درس خوانده شما هم این رقم تسلیم او هستی چرا ما تسلیم خدایی نباشیم که علم بی نهایت، مهر بی نهایت است، بنابراین ما باید تسلیم خدا باشیم البته ما بعضی از دستوراتش را میفهمیم بعضی دستوراتش را نمیفهمیم دستورات اسلام سه قسم است حالا اسلام را برداریم دستور سه قسم است یک دستور فوق عقل است یک دستور طبق عقل است یک دستور ضد عقل است در اسلام دستوری ضد عقل نداریم این توی اسلام نیست یعنی بگوئی این دستور عقلی نیست که بگوئیم عقل ضد آنرا ثابت میکند اما لازم هم نیست که همـﺔ دستورات طبق عقل امروز ما باشد ممکن است یک دستوری باشد که عقل امروز نفهمد اما عقل فردا بفهمد ممکن هم هست که یک دستور فوق عقل باشد یکوقت دکتر میگوید دندانهایت را مسواک کن خوب مریض میفهمد این طبق عقل است یکوقت هم دکتر میگوید آقا این دستور را چهار ساعت به چهار ساعت بخور این کپسول را هشت ساعت به هشت ساعت بخور ما میدانیم که دکتر است اما دلیلش را نمیدانیم در عین حال چون دکتر است عمل میکنیم این فوق عقل مریض است عقل مریض نمیفهمد که چرا، ولی عمل میکند از صفات تسیلم عمل است ابن عباس گفت بهترین کسی که تسلیم است امیرالمومنین(علیه السلام) بود.
5- حضرت ابراهیم(ع)، تسلیم کامل در برابر خداوند
راجع به تسلیم خداوند از حضرت ابراهیم و اسماعیل تعریف میکند خداوند به ابراهیم در عالم رؤیا خطاب کرد که بچهات را بکش بلند شد و به بچهاش گفت «إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ» الصافات/102 اسماعیل جان! من مأمور میشوم که چاقو بگذارم و تو را بکشم گفت «یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ» الصافات/102 هر چه خدا گفته انجام بده، دست بچهاش را گرفت او را خواباند تا چاقو را گذاشت خدا گفت چاقو را بردار میخواستم ببینم تسلیم هستی یا نه، من نمیخواهم خونی ریخته بشود میخواستم دل از اولاد بکنی دستور دستورِ آزمایش است آنوقت خداوند میفرماید «فَلَمَّا أَسْلَمَا» الصافات/103 تسلیم شدم خدا تعریف میکند که ابراهیم تسلیم شد «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ» النساء/125 خدا میفرماید بهترین دین کسی است که تسلیم خدا باشد حضرت ابراهیم بارها میگفت خدایا «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُسْلِمَهً» البقره/128 خدایا من تسلیم تو باشم نسل من هم تسلیم تو باشد، دعا میکرد.
انبیاء به بچه هایشان وصیت میکردند «فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» البقره/132 بچهها من دارم میمیرم شما نسل من هستید یادگار و وارث من هستید من میخواهم شما تسلیم خدا باشید تسلیم ابرقدرتها نشوید تسلیم زور و پول و قدرت و اسلحه نشوید اما تسلیم حق بشوید تسلیم خالق بشوید تسلیم انبیاء باشید.
6- اطاعت از خدای واحد، نه ارباب متعدد
یک آیه داریم که میفرماید «وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ» الزمر/29 مثالی میزند میفرماید که آیا یک کسی یک ارباب داشته باشد راحتتر است یا کسی که چند تا ارباب داشته باشد که «مُتَشَاکِسُونَ» الزمر/29 در لغت(مُتَشَاکِسُون) یعنی چند تا شریک که همه هم با هم درگیر هستند چند نفر شریک میشوند همه هم به هم میپرند درگیر هستند، میگوید یک کسی بله قربانگوی یک نفر باشد راحتتر است یا یک کسی که چند تا ارباب داشته باشد اربابها هم با هم دعواشان است. مثال خانمها را بزنم یک خانم یک مهمان دارد یک غذا دارد این راحتتر است توی آشپزخانه، یا بیست تا مهمان دارد هر کدام هم بیست تا تقاضا دارند این اصلاً توی آشپزخانه گیج میشود که چکار کند برای کی حلیم بپزد برای یکی پلو درست کند برای یک حاضری درست کند برای یکی سبزی پاک کند قرآن میگوید یوسف توی زندان به هم زندانیهایش گفت «أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌام اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» یوسف/39 آیا آدم یک خدا داشته باشد بهتر است یا اینکه هر ساعت بله قربانگوی یک کسی باشد؟ بنابراین از نظر روانی، از نظر راحتی، از نظر آرامش انسان، بابا من فقط میخواهم خدا را راضی کنم مردم هر چه میخواهند بگویند بگویند، خدا هم یکی است «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» الإخلاص/1 خدا یکتاست هم زود راضی میشود. . . در دعای کمیل داریم که(یا سریع الرضا) خدا هم یکی است هم زود راضی میشود مردم هم خیلی هستند هم زود راضی نمیشوند آنوقت شما باید یا خدا را راضی کنید یا خلق خدا را خدا هم یکی است هم زود راضی میشود خلق خدا هم خیلی هستند هم دیر راضی میشوند بنابراین خیلی راحتتر است.
قرآن مثل میزند کسی که چند تا ارباب درگیر داشته باشد بهتر است یا «وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ» یا یکی تسلیم یک نفر است، آنوقت امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود که آن کسی که تسلیم یک نفر است علی بن ابی طالب تسلیم پیغمبر(صلی الله علیه و آله) است این مصداق. . . چون باقی اصحاب خیلی از آنها تسلیم نبودند بارها شد که به پیغمبر جسارت میکردند پیغمبر داشت بیت المال تقسیم میکرد یک نفر گفت یا رسول الله(اعدل، اعدل) یعنی مراعات عدالت را بکن پیغمبر یک نگاهی به او کرد و فرمود یعنی من مراعات عدالت را نمیکنم اگر من هم مراعات عدالت را نکنم پس کی مراعات عدالت را میکند؟ عمر گفت او را بکشم گفت نه نکش، حالا یک جسارتی به ما کرد ولی او را نکش. خیلیها تسلیم نبودند بعضی دیگر آمدند گفتند یا رسول الله این خمس و زکات و پولهایی که پهلوی تو میآید ما نمیفهمیم با آن چه میکنی معلوم نیست پولها کجا میرود قرآن میفرماید «وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ» التوبه/58 صدقات یعنی زکات یلمز(ویل لکل همزه لمزه) یلمزک یعنی نیش میزنند در باره زکات به تو نیش میزنند میگویند معلوم نیست پولها کجا میرود «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا» التوبه/58 اگر یک خورده به خودشان بدهی راضی میشوند چون به خودشان نمیدهی میگویند معلوم نیست پولها کجا میرود کسی که هیچ. . . بنشین بنشین، برگرد برگرد، تسلیم بودند.
7- تسلیم بودن مالک اشتر در جنگ صفین
در جنگ صفین مالک اشتر آمد گفت یا علی لحظهای دیگر به من اجازه بده من بساط را جمع میکنم معاویه را میکشم قلع و قمع میکنم یک لحظـﺔ دیگر به من فرصت بده فرمود الان باید برگردی گفت چشم، گاهی آدم خونش جوش میآید خدا میگوید ایست میگوئیم ایست، چشم، قرآن میفرماید «کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ» النساء/77 ایست، دست نگه دارید «وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ» النساء/77 بروید نماز بخوانید چشم، آقا حالا یعنی؟ چه بگذار تمامش کنیم، یکمرتبه وسط جنگ میگوید ایست، ایست که ایست پس این یعنی. . . من گفتهام باید انجام بدهند اگر کسی تسلیم خدا نباشد معلوم میشود دنبال هوی و هوس خودش رفته گاهی آدم یک چیزی میگوید حالا یا به خانمش یا به بچهاش یک چیزی میگوید بعد میفهمیم که اشتباه کرده میگوئیم تو اشتباه کردی میگوید نه حرف مرد یکی است نه خیر توی خطهای سیاسی گاهی یک کسی دنبال یک کسی میرود بعد وسط کار میفهمد که اِه! ما فکر کردیم که این آدم خوبی است این تقوی لازم را ندارد ما نیستیم آقا برو تو وفادار نیستی ما بیخود تو را جزو حزب خودمان آوردیم نخیر بنده بسم الله الرّحمن الرّحیم بنده وفادار نیستم من آنکه وفادار هستم قرآن میفرماید «وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى» النجم/37 وفادار حضرت ابراهیم است من باید نسبت به خدا وفادار باشم نسبت به خلق خدا وفادار نیستم تا مادامی که در حق هستی من تابع تو هستم اگر دیدم خط تو کج شد من تابع تو نیستم. (آقا مرجع تقلید ما یک قدم خلاف کند، رهبر ما یک قدم خلاف کند، مقام معظم رهبری یک روز عمداً نماز صبح نخواند نه دیگر رهبر نیست و مرجع نیست، اصلاً دیگر پیش نماز یک مسجد هم نیست) ما با کسی قرارداد نبستهایم با هیچ کس قرار داد نبستهایم. پیغمبر، خدا به او میگوید یک کلمه خلاف بگویی شاهرگ تو را میزنم «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ» الحاقه/44 یک کلمه خلاف به خدا نسبت بدهی «لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ» الحاقه/45 با قدرت تو را میگیرم «ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ» الحاقه/46 رگ قلب تو را قطع میکنم خدا به پیغمبرش میگوید رگ قلب تو را قطع میکنم خواسته باشی یک کلمه خلاف کنی ما باید آنی که باید تسلیم باشیم تسلیم خدا هستیم تسلیم خط سیاسی نیستیم چون ما تابع این حزب هستیم باید تا آخر خط برویم نه خیر این حزب خلاف کرد این رئیس حزب اینجا دروغ گفت این اینجا خلاف گفت اینها معلوم میشود مارمولکی هستند و پیچیده هستند معلوم میشود که شفاف نیستند آدمی که شفاف نیست بنده نیست تمام شد و رفت چه اشکالی دارد؟
8- تسلیم در برابر خواست خدا، نه خواست خود
سوره برائت نازل شد پیغمبر فرمود برو بخوان اینکه رفت بخواند جبرئیل نازل شد که این اهلش نیست سوره برائت یعنی مرگ بر کفار مرگ، این جگر میخواهد این آدم ترسویی است از او بگیر گرفت و آنرا به یک نفر دیگر داد آمد گفت بگیر بگیر خلاصه دو سه نفر هی رد و بدل شد آخرش گفت بده به علی داد به علی بن ابی طالب(علیه السلام) حالا بگوئیم بابا زشت است دیروز نصب شده امروز بیائیم عزلش کنیم حالا بگذارید دو سه سال باشد بابا اگر لیاقت ندارد یک دقیقه هم نباید مسئول باشد حالا شما چون به او حکم دادهای روی قوز خودت ایستادهای آقا باسمه تعالی نقل شد که امام به یک نفر گفت که برود امام جمعه بشود سلام و گوسفند و اسپند و چراغانی و همـﺔ مراسم برگزار شد آماده باش شده بودند که امام جمعه دارد میآید بعد به امام یک گزارش دادند امام فرمود حکم را برگردانید. یعنی هیچ اشکالی ندارد که پیغمبر اسلام نصف روز سه نفر را نصب کرد وسط راه عزل کرد مدیریت اسلام این است. مدیریت اسلام این نیست که کلاه سر مردم بگذار بخاطر اینکه حالا چون دیروز به آقا حکم دادهایم حالا بگذار باشد آقا این دو سال دیگر بازنشست میشود دیگر نمیارزد که او را بردارید حالا بگذارید که باشد بابا اگر عرضه ندارد یک دقیقه هم شوخی نداریم با کسی حالا سال آخر است بگذارید باشد نخیر سال آخر است یعنی چه؟ پنج دقیقه به وقت هم اگر خلاف بود. . . ما مدیریت هایمان باید مدیریت جمهوری اسلامی باشد اگر خدایی ناکرده این نباشد جمهوری ما میشود جمهوری رودربایستی اسلامی، امام فرمود جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر این جمهوری رودربایستی نداریم بی رودربایستی پشت سر یک آقایی نماز میخواندیم تهران گفت(مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین) یادش آمد که بی وضو آمده سر نماز برگشت گفت: مردم وضو نداشتم همینطور که هست خودتان بخوانید حالا ما بگوئیم بابا آبرویت میریزد حالا بخوان بعد هم قضا میکنی نه آقا وقتی بین(ایاک نعبد و ایاک نستعین) فهمیدم که وضو ندارم فوری باید نماز را بشکنم به مردم بگویم نمازتان را فرادی بخوانید مثلاً، با کسی رودربایستی نداریم.
باید تسلیم خدا باشیم یکبار میبینی که خونت جوش آمده، مالک اشتر خونش جوش آمده بود میگفت علی چند دقیقه وقت بده جنگ دارد تمام میشود من توی صفین پیروز میشوم فرمود نه، امام حسین(علیه السلام) وقتی میخواست تکه تکه بشود فرمود(رضا برضاک) خدایا راضیام، من راضیام، ما گاهی وقتها اصلاً جنگهای خانوادهها بخاطر اینست که تسلیم نیستند حالا داماد گفته انشاالله خانه تهیه میکنیم دو سال سه سال بعد حالا پنج سال شده داماد نتوانسته خانه بگیرد زن میگوید نخیر تو وقتی من را میخواستی بگیری گفتی بعد از دو سال خانه میگیرم الان سه سال شده کو خانه؟ من نیستم، هر وقت خانه دار شدی بیا سراغ من، بخاطر آجر بخاطر خانه نسلش را آتش میزند آبرویش را آتش میزند پدر و مادرش را غصه دار میکند خودش حرص میزند یعنی اعصاب خودش پدر و مادرش بی سرپرستی بچه هایش بخاطر اینکه تسلیم. . . بابا حالا شد شد، نشد نشد، تسلیم نبودن زندگی داخلی را بهم میریزد تسلیم نبودن. . . قرآن میفرماید «وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ» الزمر/29 امام علی میفرماید آن کسی که صددرصد تسلیم پیغمبر بود من هستم.
خدا به ابراهیم گفت زن و بچهات را بگذار وسط کوههای داغ و برگرد گفت چشم، مکه هیچی نبود جز چند تا کوه یک پرنده یک کفتر یک گنجشک هیچی نبود گفت چشم، گفت «رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ» إبراهیم/37 پروردگارا بدرستی که من مسکن دادم زن و بچهام را، آوردهام در یک وادی که. . . توی بیابانی آوردهام که هیچ قابل کشت نیست تو گفتهای چشم اما افرادی تسلیم نیستند قرآن که نازل شد میگفتند یا رسول الله نمیشود یک قرآن دیگر بیاوری «ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا » یونس/15 قرآن دیگری بیاور «أَوْ بَدِّلْهُ» یا تبدیل کن فرمود «قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی» مگر من دنبال هوس شما هستم از من نیست در غدیر خم تسلیم نبودند حتی وقتی علی بن ابی طالب نصب شد یکی گفت برو بابا گفتی خدا گفتیم چشم گفتی توحید گفتیم چشم نبوت چشم نماز چشم حالا دیگر میخواهی پسر عمویت را رهبر ما بکنی ما نیستیم اینها را به خدا میبندد آیه نازل شد اگر کلمهای را به من نسبت بدهد من رگ گردنش را قطع میکنم.
قرآن انتقاد میکند از کسانی که تسلیم نیستند میگوید اگر این کاری که میکند یک خورده آنرا تغییر بدهیم دیگر تسلیم نیست یعنی به خواستهاش نرسد دیگر تسلیم نیست ما باید تسلیم حق باشیم چه به نفع ما باشد و چه به ضرر ما اگر فهمیدیم حکم. . . البته نمیگویم هر حرفی را تسلیم باشیم اول باید ببینیم این حرف حرف خداست یا نه حرف امام صادق(علیه السلام)، اگر دکتر حاذق است این نسخه مال دکتر است و اگر دکتر متخصص است دیگر چون و چرا نکنید اگر ایشان مکانیک است دیگر ماشین را به ایشان بده و برو ماشین را باز میکند تکه تکه میکند باز میکند وصل میکند اگر مکانیک متدین است شما کلید را بده دیگر. . . چطور ماشین را به مکانیک میدهی جانت را به دکتر میدهی ما باید در رفتار تسلیم خدا باشیم ببینیم خدا چی گفته هر چی خدا گفت تحت تسلیم باشیم و اول کسی که تسلیم بود ابن عباس میگوید علی بن ابی طالب بود.
خدایا روحیه تسلیم نسبت به خودت و اولیائت به ما مرحمت بیش از این بفرما(الهی آمین).
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد تو را قسم میدهیم همـﺔ خیرات و برکاتی که در ایام شریف به بندگان خوبت میدهی همـﺔ آنها را به ما مرحمت بفرما(الهی آمین).
والسلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته