موضوع: فرزند(4)
تاریخ پخش: 73/08/12
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
خدمت همه بینندگان سلام می‌کنم در خدمت خواهران دبیرستانی شهید باهنر هستیم چند جلسه هست راجع به فرزند بحث می‌کنیم در این جلسه غیر از فرزند مطالب دیگری هم داریم بگوئیم به مناسبت سیزده آبان و روز دانش آموز و تبعید امام به ترکیه و روز تسخیر لانه جاسوسی، بعلاوه اینها بحث شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) است راجع به هر بحثی یک نکته بگویم منتهی نکته شنیدنی اما نکته اول که تسخیر لانه جاسوسی است.
1- مقایسه پاکسازی خانه خدا از بت و لانه جاسوسی
من بمناسبت تسخیر لانـه جاسوسی به نظرم این آیه خیلی قشنگ است «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنْ اللَّهِ فَأَتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمْ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ» (حشر/2) خدایی که خارج کرد کفار اهل کتاب را، آمریکایی‌ها اهل کتاب هستند، اهل کتاب را از خانه هایشان، سفارتخانه در هر کشوری خانه آن کشور است، این آیه مال مسئله‌ای دیگر است اما قابل تطبیق با لانه جاسوسی هم هست مثل اینکه می‌گوئیم ماهی را هر زمانی از آب بگیری تازه است، می‌گوید که شما گمان نمی‌کردید اینها با پای خودشان بیرون بروند خودشان هم می‌گفتند که سفارت جایی است که نمی‌توانید ما را از آنجا بیرون کنید خیال می‌کردند که لقب سفارت لقبی است که اینها را بیمه می‌کند یعنی کلمه سفارت باعث می‌شد که کسی به اینها نگوید بالای چشم تو ابرو است.
«فَأَتَاهُمْ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا» از آنجایی که فکرش را نمی‌کردند یکمرتبه دیدند از سر دیوار از دیوار دانشجوها ریختند آنجا «وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمْ» خداوند ترسی را در دل این آمریکایی‌ها انداخت «یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ» با دست خودشان خانه هایشان را خراب می‌کردند یعنی پرونده‌های سری را فوری ریختند توی ماشین و شروع کردند به خراب کردن خودشان اسناد خودشان را خراب کردند «وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ» مومنین هم پایگاهای اینها را متزلزل کردند و بساط آنها را به هم ریختند «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ» شما عبرت بگیرید، زمان شاه کسی جرأت نمی‌کرد به پشت دیوار سفارت آمریکا آب دهان بیندازد.
امت بی رهبر مثل مسلمانهای زمان شاه که برای امام حسین گریه می‌کردند اما رهبر نداشتند. رهبر بی امت هم مثل امام علی که چندین سال توی خانه نشست اما اگر امت و رهبر به هم گره بخورند آمریکایی توی خانه خودش خوار می‌شود.
2- وظایف فرزندان در کلام بزرگان
قرآن راجع به دانش آموز می‌فرماید اول نماز بعد حرف زدن برای اینکه بچه پول ندارد زکات بدهد «یَا بُنَیَّ أَقِمْ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنْ الْمُنکَرِ» (لقمان/17) پسر کوچولو نماز بخوان امر به معروف و نهی از منکر کن، بعضی بچه‌ها حرفشان بزرگ است و بعضی بزرگها حرف بچگانه می‌زنند بزرگانی که حرف بچگانه می‌زنند بزرگانی که حرف زشت می‌زنند بچه‌هایی که حرف بزرگ می‌زنند آنهایی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. ابراهیم(ع) که نوجوان بود عمویش را نهی از منکر می‌کرد علی‌ای حال بچه‌ها را نباید ساده گرفت و گفت بچه که حرف نمی‌زند.
به بچه‌ها نگفته‌اند که بزرگ شوید اما به بزرگها گفته‌اند که بچه شوید. حدیث داریم هر کس توی خانه بچه دارد بچه شود یعنی پدر و مادرها به زبان بچگی با بچه حرف بزنند.
یوسف(ع) را انداختند توی زندان توی زندان دو نفر داشتند از زندان مرخصی می‌گرفتند به یکی از زندانیها گفت سفارش من را به شاه بکن که ما را از زندان بیرون بیاورد چون بی گناه هستیم آنوقت قرآن می‌فرماید بخاطر اینکه این کار را کردی «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ» (یوسف/42) قرآن می‌گوید بخاطر اینکه پیغمبر توجه به شاه کرد چند سال خدا زندانی‌اش را بیشتر کرد.
آدمهای عادی حسابشان با اولیاء خدا فرق می‌کند. در لباس سفید رنگ سیاه معلوم است. پیغمبری که رنگ پرونده‌اش سفید است نباید یک لحظه غافل بشود دختر با تقوا اگر یک لحظه غفلت کند چوب می‌خورد. آنهایی که همیشه غافل هستند خدا با آنها کاری ندارد مثل آدمهایی سیگاری هر چه سیگار می‌کشند سرفه نمی‌کنند چون ریه آنها سالم نیست اما آنهایی که ریه هایشان سالم است سریع سرفه می‌کنند یک عده که همیشه غافل هستند یکمرتبه می‌روند جهنم. کسانی که نماز نمی‌خوانند خدا با آنها کاری ندارد گذاشته برای آخر سال. گوسفند هر چه چاق بشود می‌گوئی چه بهتر او را می‌بریم کشتارگاه اما آدم تا وقتی چاق می‌شود می‌گویند آقا وزن کم کن خیلی داری چاق می‌شوی آنهایی که همیشه غافل هستند خدا با آنها کاری ندارد.
3- یگانه بودن معرفی خدا به فرزند
بحث اصلی ما بحث فرزند است، که شروع می‌کنیم، تربیت فرزند مهم است در قرآن کلمه «یَا بُنَیَّ» زیاد است هم راجع به توحید می‌گوید «یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» (لقمان/13) لقمان به پسرش گفت به خدا شرک نورز توی قرآن دویست و شش مرتبه «دُونِ اللَّهِ» است یعنی غیر خدا، به غیر خدا تکیه کنیم شرک است مثلاً بگوییم والله این داماد خوبی است پول دارد مدرک دارد خانه دارد خوب اینها همه غیر خدا است اگر انتخاب داماد بخاطر ایمان و تقوا بود این خداست اگر انتخاب داماد بخاطر پول و مقام بود این غیر خداست.
پسر یک وقت می‌گوید این دختر دختری است خدایی با کمال و با عفت و با تقوا یعنی معیارهای خدایی یکوقت می‌گوید این دختر شکل دارد پدرش هم پول دارد تکیه به پول و شکل دختر این غیر خداست. شرک فقط خورشید پرستی نیست که بگوئیم قدیمی‌ها بودند مدرک پرستی شرک است وطن پرستی شرک است.
4- قدرت بیان خدا به فرزند
یک «یَا بُنَیَّ» هم برای معاد داریم «یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُنْ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَهٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ» (لقمان/16) اگر به اندازه یک دانه از وزن خردل کار بکنی حالا این کار کوچک تو در محکمی لابلای سنگ‌ها باشد یا در دوری در عمق آسمانها باشد یا از نظر خفا در لابلای زمین باشد اگر هر کجا باشد خدا روز قیامت می‌آورد. یک وقت نگویید که ما یک کاری کردیم و کسی نفهمید اگر هم بنا باشد که کسی نفهمد خدا روز قیامت لو می‌دهد هیچ کاری از خدا پنهان نیست ولذا قرآن می‌فرماید «وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا» (کهف/49) یعنی هر کاری عمل کردند ولو مخفیانه حاضر است، آنچه کار کردید خدا آن را می‌آورد.
درس نبوت، حضرت نوح به پسرش گفت «یَا بُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلَا تَکُنْ مَعَ الْکَافِرِینَ» (هود/42) پسر جان بیا ایمان بیاور و سوار شو وگرنه خداوند اراده کرده که کفار را غرق کند کفار غرق می‌شوند ایمان بیاور و سوار شو، گفت من ایمان نمی‌آورم و سوار هم نمی‌شوم و بالاخره پسر نوح ایمان نیاورد و سوار هم نشد و غرق شد.
5- آموختن اخلاقیات به فرزند
درس نماز و امر به معروف و نهی از منکر «یَا بُنَیَّ أَقِمْ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنْ الْمُنکَرِ» (لقمان/17) درس اخلاق «وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا» (إسراء/37) ژشت نگیر برای مردم آرام برو، با تکبر راه نرو، «وَ اقْصِدْ فی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیرِ» (لقمان/19) «وَاقْصِدْ فِی مَشْیِکَ» سوار موتور می‌شوی ویراژ نده سوار موتور می‌شوی بوق نزن آرام راه برو «وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ» جیغ نزن، شیون نزن آرم حرف بزن «إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ» راجع به مشورت «یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ» (صافات/102) ابراهیم صد ساله با بچه سیزده ساله مشورت می‌کند به حضرت اسماعیل می‌گوید پسرم من در خواب دیدم که گردن تو را می‌بُرم و تو را ذبح می‌کنم گفت اگر خدا گفته انجام بده البته خواب ابراهیم با خواب ما فرق می‌کند.
6- بیان ارزش‌های واقعی
مجرمین می‌ترسند گاهی می‌گویند «وَ وُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا» (کهف/49) این چه کتابی است صغیره و کبیره را خدا شمرده است یعنی هیچ گناهی نیست مگر اینکه توی این ضبط شده است پدر خوب این است که به فکر نماز بچه‌اش باشد به فکر بچه‌اش باشد. قرآن می‌گوید حضرت یعقوب به بچه هایش گفت پسرهای من شما بعد از من چه فکری دارید عقیده‌تان چیه مشرک هستید خدا پرست هستید یا غیر خدا پرست چی هستید پدر و مادر خوب اینست که به فکر فکر بچه‌اش باشد بعضی پدر و مادر متاسفانه فقط به فکر ژشت بچه هستند. کفشش خوب است بچه‌ام عقده‌ای می‌شود. کفشش کهنه است، نه خیر اینقدر دخترهایی با کفش کهنه می‌روند و با کمال هستند و اینقدر دخترهایی هستند که کفش‌های چند هزار تومانی پا می‌کنند و بی شخصیت هستند. شخصیت دختر در عزت اوست.
7- فرزند عزیز و ذلیل کدام است؟
عزت کفش و کلاه و خانه و ماشین نیست. عزت یعنی چیزی در دختر اثر نکند. عزیز یعنی نفوذ ناپذیر، دستی که چرب است چون آب روی آن می‌ریزند چون چرب است چربی آب را پس می‌زند. عربها می‌گویند دست عزیز است یعنی آب را پس می‌زند. دختر عزیز دختری است که هر چه به او می‌گویند که دینش را سوراخ کنند فکرش را، اخلاقش را، می‌گوید نه، این کار غلط است من انجام نمی‌دهم فیلم بد است من نمی‌بینم این را می‌گویند عزیز است.
مؤمن عزیز است یعنی به او پول بدهی پول را پس می‌زند، بنابراین می‌شود که آدم دمپایی پا کند لباسش هم وصله داشته باشد اما عزیز باشد یعنی هیچی در او اثر نکند. می‌شود هم لباسش ده بیست هزار تومان ارزش داشته باشد اما با یک عکس و شوخی در او اثر کند. مومن عزیز است یعنی هیچی در او اثر نمی‌کند. ممکن است مومن خانه‌اش اجاره‌ای باشد فرشش هم قسطی باشد اما عزیز است یعنی هر کاری کنند که گناه بکند گناه نمی‌کند. ممکن است پولدار باشد اما با یک سطر جمله نمازش را ترک می‌کند این آبکی است این شل است.
8- نمونه‌ای از افراد عزیز در تاریخ
زینب عزیز بود. هر چه به او گفتند که یک کلمه بگوید بنی امیه خوب است نگفت. امام حسین(ع) عزیز است سر می‌دهد اما تن به ذلت نمی‌دهد. فاطمه عزیز است، وقتی به امام حسین گفتند که بیا و چیزی نگو در عوض خوش باش گفت باید بنی امیه را واژگون کنم اگر بنا باشد که رهبر یزید باشد خاک توی سر مردم. باید با اسلام خداحافظی کرد برای اینکه رهبر یزید است. گفتند تو را می‌کشیم گفت بکشید اما زیر بار ذلت نمی‌روم بعد گفت می‌دانید چرا من اینقدر عزیز هستم؟ من شیر زهرا خورده‌ام و در دامن زهرا بزرگ شده‌ام.
فاطمه کسی است که حسین هر چه دارد می‌گوید کمالات من بخاطر اینست که در دامن زهرا بزرگ شده‌ام. اصلاً هر کدام از امامان ما ناز می‌کردند و افتخار می‌کردند و عزت و قدرتشان را از زهرا می‌دانستند، زهرا سیلی خورد و شهید شد. کتابی داشت که علم غیب توی آن بود و گاهی وقتها که از امام صادق(ع) می‌پرسیدند در آینده چه می‌شود می‌فرمود اجازه بدهید بروم ببینم در کتاب زهرا چی نوشته به شما می‌گویم. مصحف حضرت دست امامها است و الان هم دست امام زمان(ع) است. امام صادق(ع) می‌رفت و مصحف را مطالعه می‌کرد و می‌گفت هفت سال دیگر چه می‌شود، زهرا از آینده خبر داشت پیغمبر می‌گفت پدرت قربانت برود زهرا جان، و ظلم‌هایی که به زهرا شد ظلم‌های مختلفی بود. یکی بی اعتنایی مردم بود به تنها دختر پیغمبر. و غیر از اینها بعد از شهادت مسیر حکومت عوض شد.
زهرا شب‌ها می‌آمد در خانه اصحاب را می‌زد. بعضی اصحاب می‌گفتند یا زهرا توی این وقت شب چی شده؟ می‌فرمود استمداد می‌کنم تو را به خدا شما در غدیر خم نبودید که پیغمبر گفت بعد از من علی بن ابی طالب حکومت کند. می‌گفتند والله من دور بودیم صدا را درست نشنیدیم امان از آنهایی که بخاطر یک لقمه نان که می‌خواهند نانشان آجر نشود حق را کتمان می‌کنند و کسانی که حق را کتمان کند قرآن می‌گوید خدا و جن و انس و فرشته هر صاحب شعوری که لعنت می‌کند برای همیشه لعنت خدا و برای همیشه لعنت همه لعنت کنندگان به کسی که حق را می‌فهمد و کتمان می‌کند.
البته بعضی جاها باید کتمان کرد کسی که گناهی از کسی سراغ دارد باید کتمان کند، گناه خودت را به کسی نگو گناه مسلمان را کتمان کن کتمان بعضی جاها واجب است مثلاً بنده گناه کرده‌ام به چه دلیل بیایم و بگویم شما گناه را چرا می‌گویی؟ حقیقت فکری را نباید کتمان کرد، حقیقت علمی را هم نباید کتمان کرد حق هم نباید کتمان بشود.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
