زن در قرآن،تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
الحمد للّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیّدنا محمّد و علی اهل بیته
سلام خدا بر فاطمه و پدر فاطمه، بر فاطمه و شوهر فاطمه، بر فاطمه و فرزندان فاطمه. امروز که روز راه پیمایی بود و به مناسبت تولد حضرت زهرا مراسمی برگزار شد و شب هم شب جمعه هست خوب است که ما هم در بارهی زن درقرآن بحث کنیم. به مناسبت روز زن، اصولاً قرآن در بارهی زن چه دیدی دارد و یک قدری هم در بارهی حضرت زهراصحبت کنیم و قدری در بارهی زن صحبت کنیم. عرض میشود که زن در قرآن امروز زنان ما یکی از شعارهایشان این بود که الگوی ما فاطمهی زهراست. الگوی زنان ما فاطمهی زهراست. این شعار زنان امروز ما بود. در چه چیز الگوبود؟ (فاطمه زهرا) اصولاً ما حضرت زهرا را با این که ما چهارده معصوم داریم ولی حضرت زهرا باید تو چهارده تاباشد. یک زن باید تو چهارده تا باشد. با این که حضرت زهرا تا پدرش بود به فرمان پدرش بود، بعد از پدر به فرمان شوهرش بود ولی با این که تحت فرمان پدر بود یا تحت فرمان شوهر بود ولی یک زن میخواهیم. اگر این چهارده معصوم یک زن تویشان نبود همه مرد بودند این دستوراتی که میدادند برای شوهر داری و بچه داری و خانه داری ودستوراتی که برای زن بود این زنهای ما زیر بار نمیرفتند. میدانی چه میگفتند؟ میگفتند قربانشان بروم این چهارده تا معصوم همهشان مرد بودند خبر از دل ما زنها نداشتند. مدام نشستند و گفتند یک مشت هم شیخ بیکار هم گوش دادند، حالا هم همانها را شیخهای بیکار میگویند. ولی باید یک زهرا باشد که وقتی میگویند زن، بگویند این نمونه و اصولاً روش تربیتی اسلام این که همیشه که نسخه میدهد یک پزشک هم کنارش میگذارد. ایدئولوژی در کنارایدئولوگش است. مکتب در کنار رهبرش است.
مسئله ایدهای نیست که یک نظام بی طبقه کمونیسم در عالم خواب و رؤیا و هنوز در هیچ جای دنیا حل نشده است. اسلام وقتی میگوید میخواهیم چنین کنیم، میگوید نمونهاش هم این، یک نمونه میدهد بعد حرف میزند. مکتبهای دیگر حرف میزنند بدون نمونه. وقتی هم میگوییم کو نمونهتان، میگوید پیش به سوی، ولی اسلام وقتی یک برنامه میدهد نمونه هم میدهد. الگوی ما زهرا. حالا برای این که از روش مقایسهای استفاده کنیم یک مقایسه بکنیم بین زن دیروز و زن امروز که همین زنانی که تو راه پیمایی حجاب داشتند، همین دخترانی که الآن تو دبیرستان هاهمه ایشان با حجاب هستند یک مقدار رو مسئله حجاب صحبت میکنیم یک قدری هم در بارهی زن فرعون صحبت میکنیم. حجاب، دوم در بارهی زن نمونه در قرآن که قرآن زن نمونه را چه معنا کرده است. یک مسئلهی کوثر، یکی مسئلهی کار برای زن. روی این چهار تا مسئله یک خورده صحبت میکنیم، هر مسئلهای چند دقیقه. گر چه بحث حجاب را من شاید یک سال و نیم، دو سال پیش بود گفتم، بنا بر یک مناسبتی و الآن هم الحمد لله مسئله بی حجابی بساطش برچیده شد و حتی در شمال تهران هم، گاهی هر دو هزار تا 5 هزار تا یکی از ایشان مثلاً اینطور است. معمولاًخود زنان الحمدلله فهمیدند، چون زن دیروز ما میدید که چشمهای چشم چران دارند به او نگاه میکنند.
این چشم هاباز بود، پهلوی هم آمد دختران ما را به سوی بی بند و باری سوق داد. این چشمهای باز پسران خورد به این بدنهای بی بند و بار، هوسها گل کرد، دنبال هوس، خود زنهای بی حجاب چشیدند مزهاش را که دنبال هوس یک متلکها، چه متلکها که نشنیدند چه سوء قصدها که به دختران عزیز ما نشد. فاحشهها و فحشاء و منکرات و چه زناها که انجام نشد، دنبال زنا چه کورتاژها و چه سقط جنینها که زمان شاه نشد. یا سقط نمیکردند چه دخترانی که از خانهها فرارنمی کردند یا بچههایی را میزائیدند و برای این که راحت باشند از خرجشان بچهها را سر راه میگذاشتند یا این که توخانه نگه میداشتند، اولاد حرام زاده تربیت میکردند. چشم باز است نگاه میکند، دختر هم اگر بی بند و بار باشد، چشم باز به بدن دختر بی بند و بار که میافتد، هوس پیدا میشود، دنبال هوس متلک و سوء قصد، دنبال سوء قصد، نقشه و زنا، زنا چهار حالت دارد، بعد از زنا یا فرار است یا کورتاژ و سقط است یا خودکشی است که حرام است. احیاناًاگر کسی هم خدای نکرده مبتلا به زنا شد خودکشی حرام است ولی خوب، در زمان شاه انجام میدادند. خودکشی بود، حرام زاده بود، بچه سر راهی بود. فرار از خانه بود، سقط بود. اینها همه آثار زنا بود، چه مقدار ضرر علمی که پیدامی کردند. دختر و پسری که با هم درس میخواندند مقداری از عمرشان به عوض این که توجه به درس کنند، توجه به هم میکردند و لذا دبیرستانهایی که دختر و پسر با هم درس میخواندند، نمرات تحصیلی ایشان معمولاً پایین تربود. ضرر علمی، ضرر مالی، چون هوس رانی خرج دارد و برا یپیدا کردن خرج هوس رانی از چه راههای نا مشروعی که پول در نمیآوردند و یا دنبال هوس برویم امراض مقاربتی، امراض مقاربتی امراضی بود که در سایهی بی حجابی نصیب ما شد. زیاد شدن امراض روانی، چون همهاش چشم نگاه میکند به بدن بی بند و بار زن، این چشم آن بدن، هوس است و تحریک است و شهوت و دنبال هوس، چون نمیتواند خودش را تأمین کند و نمیتواند کامیاب بشود، قهراً دچار اضطراب است و مرضهای روانی که دنبال این هوس است. دلهره برای پدران آبرو دار از آثار هوس است. چشم نگاه میکند، دل میخواهد. دختر دبیرستانی وقتی دیر میکرد، پدر و مادرهای خانواده دار دلهره پیدامی کردند. گاهی افراد زنهای خودشان را طلاق میدادند.
مرد چشم چران به زنان بی بند و بار نگاه میکرد، هوس پیدا میکرد میآمد تو خانه بهانه میگرفت و چه بهانههایی که عاقبت سر از طلاق در آورد. اینها گوشه ایست از بلای هوس و این هوس را شاه و پدرش که لعنت خدا در این شب و روز مقدس نثار روح هر دو، الله اکبر، تا روز قیامت هرکس هر فسادی بکند شریک جرمش اوست. حدیث داریم پیغمبر فرمود: «من سن سنه سیئه کان علیه وزرها و وزر من عمل بها إلى یوم القیامه»(الفصولالمختاره، ص136) هر کس ایجاد کند خط بدی را در جامعه، هر کس راه کجی را در جامعه به وجود بیاورد، هر کس که از آن راه عبور کند و از آن راه برود علاوه براینکه بر خود راه رونده گناه مینویسند، آن کس که این راه را باز کرد برایش گناه مینویسند. کما این که «من سن سنه حسنه کان له أجرها و أجر من عمل بها إلى یوم القیامه»(الفصولالمختاره، ص136) این جوانان ما که روزهای اول راهپیمایی راه انداختند و این راه خیر را باز کردند، دنبال آن جوانها دیگران هم راه افتادند، الآن که در فلسطین راهپیمایی میکنند، ایرانی که به مناسبت همکاری با، هم فکری و هم دردی بافلسطین، تعطیل عمومی کرد و دنبال این تعطیل عمومی بعضی از کشورها هم حمایت کردند، همیشه ایران مقدم خواهد بود. ایران در تمام انقلابهایی که مستضعفان در طول تاریخ داشته باشند شریک است.
جوانهای انقلابی که، دختران و پسرانی که اول روزهای راه پیمایی زیر شکنجه و شلاق حرکت را به وجود آوردند درتمام انقلابهای عصرهای بعد شریکند، کما این که رهبر عزیز انقلاب هم در تمام انقلابها مأجور است و پهلوی ملعون هم در تمام هوسها و فسادها را پهلوی شریک است. کما این که جوانان انقلابی ما در همهی حرکتها، شریکند. «من سن سنه حسنه کان له أجرها و أجر من عمل بها إلى یوم القیامه» هر کس سنت و راه خیری را پیش پای مردم گذاشت، هر کس در آن راه حرکت کند، اجرمال رونده است و مال آن کسی که راه را باز کرده است و کسی که راه بدی را باز کرد، همچنین است. این است که ما بایدسعی کنیم «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» فرقان/74 بتوانیم در یک جهتی امام باشیم، رهبر دیگران باشیم. خوب جمهوری اسلامی آمددختران عزیز ما را آنهایی که به هوش بودند اول و آنها که نیمه هوش بودند انقلاب آنها را تکان داد و بحمدالله همه دبیرستانها، محیط دانشگاههای ما اصلاً جو محیط زندگی ما خوب شد. جوانان دیگر چشم چران نیستند، دختران مادیگر بی بند و بار نیستند. چشمها بسته میشود. آفرین به این جوآنها، خوشا به حالتان که چشمتان را میبندید. هیچ میدانی که حدیث داریم هر جوانی روز قیامت همهی چشمها گریان است جز جوان یکه نگاهش به دختری میافتدولی به خاطر خدا نگاه نمیکند، آن چشم خندان است. جوانهای ما خوب شدند، همین امشب بعد از اخبار چه شهری است که دعای کمیل نباشد. این چشمهایی که بعضیشان به دخترها نگاه میکردند، به خاطر فرهنگ پهلوی، در سایهی جمهوری اسلامی هیمن چشمها را نمیگویم امابعضی از چشمها شاید بودند که همین چشمها الان در دعای کمیل از خوف خداتر میشود. همین چشمها الآن داردمیگهای عراق را نشانه میگیرد، همان چشمها الآن دارد در سنگرها قرآن میخواند. این انقلابی بود که به وجود آمد. دختران ما بند و بار پیدا کردند. آنهایی که نیمه بی بند و بار بودند بند و بار دار شدند و آنهایی هم که بند و بار داشتندالحمدلله. البته هنوز تک وتایی هستند آدمهای بی حجاب، ولی به شما بگویم آن زنانی که هنوز هم این همه شهید، این همه خون در ایشان اثر نگذاشته و هنوز حجاب اسلامی را مراعات نمیکنند، اینها چراغ سبزی است برای فرح یعنی فرح بیا، منتظران فرح هستند والا مگر میشود، دو سه سال کشوری که این همه پیر و جوانش خون دادند، انسان تحت تأثیر قرار نگیرد. ان شاء الله امیدوارم آنها هم به هوش بیایند. کمتر آدم لجباز داریم. آنها هم دست از لجبازی ان شاءالله برمی دارند. خوب این چند دقیقه در بارهی حجاب. زن نمونه در قرآن، آیهای داریم میفرماید«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» تحریم/11 قرآن به همه مردها گفته است باید از یک زن چیز یاد بگیرید. به همه مردها گفته باید شاگردزن باشید، آیهاش این است «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خدا میگوید مثل و نمونه برای کسانی که ایمان آوردند زن فرعون است. یعنی مردهای با ایمان هم اگر خواستند ایمان خودشان را بسنجند باید بیایند، خط کش زن فرعون است. طبق این خط خودشان را بسنجند. زن فرعون چگونه بود؟ زن فرعون این گونه بود، کاخ او را جذب نکرد، طلا او را جذب نکرد. دربار فرعون او را جذب نکرد. ناز و کرشمههای فرعون هم او را جذب نکرد. چون فرعون مردم را میکشت اما نسبت به زن خودش خیلی مهربان بود و عشق میورزید اما این زن فرعون جذب نشد. خدارحمت کند آیت الله شهید مطهری را از این آیه یک استفاده لطیفی میکند در برابر مارکسیستها، ایشان میگویند هرکس را خواستی ببینی چگونه فکر میکند، ببینید اقتصادش از کجا تأمین میشود. کاخ نشین نمیتواند کوخی فکر کندو کوخی نمیتواند کاخی فکر کند. هر کس میخواهید ببینید چگونه فکر میکند ببینید سیستم اقتصادیاش ازکجاست. علامه شهید مطهری این آیه را نقل میکند، میگوید این آیه دندان شما را میشکند. جواب دندان شکنی است. زن فرعون کاخ نشین بود اما علیه کاخ بود به نفع موسی بود. به نفع محرومان بود. آن قدر افراد داریم که کاخ نشینند و به نفع محرومان. چند روز پیش یک پسر 16 ساله آمد منزل ما، در را زد و گفت کارت دارم. آمدم دم در گفتم چه کار داری؟ گفت پدر من در فلان شهر خانهای خریده ده میلیون و من نمیخواهم تو خانهی میلیونی زندگی کنم. برای من همه رقم امکانات پولی تهیه کرد ولی من نمیخواهم و این جا گیر کردهام. در بین این که تو این خانه میلیونی زندگی کنم یا بروم تو مسجد محل بخوابم یا کنار خیابان بخوابم، اما پدرم ناراحت است. این جا گیر کردهام بین «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» بقره/83 که باید به پدر و مادرم احسان کنم و گوش به فرمانش بدهم و بین اسراف و تبذیر و ولخرجیهای پدرم، چه کنم؟ پسر 15، 16 ساله در خانهی میلیونی ناراحت است، این را میگویند انقلاب. همین پسری که چندسال پیش اگر یک دستکش شیک به او میدادند شاید جذب میشد، زن فرعون مثل است چرا؟ چون جذب فرعون نشد. جذب کاخ نشد. درود خدا بر این شهدا. ایرانی درست کردند، آن قد رزن فرعون، آن قدر افرادی که مثل زن فرعون هستند، یعنی جذب طلا نمیشوند. میاید نماز جمعه ساعت معطل میشود، یک النگو بیشتر ندارد آن راهم میدهد. بشکند دهان آن کسی که میگوید: آنهایی که نمیآیند نماز جمعه سرمایه دارها هستند، به دلیل این که طلامی دهند. نه آقا فقیر است فقط یک النگو دارد یک انگشتر دارد، داده است. آن مردک میگفت: که چون طلا برای جبهه در نماز میفرستند پس سرمایه دارها هستند. تهران یک میلیون، یک میلیون و نیم سرمایه دار دارد، هر کس یک النگودارد سرمایه دار است؟ آیا آدم اینطور کور میشود؟ آخر خوش انصاف بیا ببین اکثر افرادی که میآیند نمازجمعه، با تاکسی بار میآیند، با ماشین باری میآیند نماز جمعه. شما حساب کن نماز جمعه تهران بیشتر از جنوب شهر میآیند یا از بالای شهر؟ بالای شهرها خیلیها میآیند، اما از جنوب شهر خیلی بیشتر میآیند ولی وقتی بنااست که آدم نفهمد و وقتی بنا است که قبول نکند، قرآن نمونه دارد. میگوید: «وَ إِنْ یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ» قمر/2 افراد چنان فکرشان بسته میشود که اگر هر چه ببینند میگویند سحر است. جملهای که گفتم بشکند معذرت میخواهم، شاید اشتباه کردم ان شاءالله که خدا هدایتش کند و فرق امام و ما همین است دیگر، امام حرف حسابی میزند، ما دور برمی داریم بعد باید بگوییم معذرت میخواهیم. اگر قابل است که ان شاء الله خدا هدایتش کند و اگر نه که، هر کاری خدا میخواهد با او بکند.
قرآن میگوید: زن نمونه این است «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خدا یک مثل زده یعنی یک نمونه گفته است «امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خانم فرعون است. خانم فرعون چه کرد که جذب نشد؟ اقتصاد در فکر او اثرنکرد، زیر بنای فکریش اقتصاد نبود، طرز تفکرش درباری نبود. جذب طلا نشد، ناز فرعون او را به خودش نکشید. الآن هم در جامعه دختران زیادی هستند که جذب طلا نمیشوند، جذب جوان شیک نمیشوند. حاضرند با جوان پاسداری که دست ندارد و چشم ندارد ازدواج کند، زن فرعون جذب نشد، خدا میگوید: (مثل است) بعد هم جالب این است که میگوید مثل است برای مردهای با ایمان، یک وقت میگوید «مثلاً للاتی » یک وقت میگوید «مَثَلاً لِلَّذینَ»، «الَّذینَ» یعنی مردهای با ایمان. یعنی این زن الگوی مردها شده است. نه که زن الگوی زن هاست، زنی که جذب نشد الگوی مردهاست و اگر هم کسی خواست ببیند ایمان دارد یا نه، اگر طلا دید و فرار کرد معلوم میشود مؤمن است.
میگویند یک مرشدی آمد رد شود یک اژدهایی دید و دید این اژدها بی حال است. گفت این رابرمی داریم میبریم در یک جایی معرکه میگیریم و مردم جمع میشوند ببینند، اژدها را میبینند و یک پولی جمع میکند. این را برد در یک میدانی که آفتاب گیر بود و آن جا که آفتاب یک کمی به بدن اژدها خورد، یک تکانی خورد وبعد مولوی در مثنوی این را به شعر درآورده است. گفتهای آقای مرشد آن وقت که دیدی آنجا خوابش برده است وچرت میزند و گفتی این را ببرم مردم را جمع کنم به عشق تماشا و یک پولی به جیب بزنم به او آفتاب نخورده بود. یک مثلی هست تو همهی محلهها میگویند، آب ندیده تا شنا بکند، اگر شما پول دیدی و جذب نشدی مؤمنی، میدانی، خیلیها مؤمنند به خاطر این که چیزی ندارند مثل آدم لالی که غیبت نمیکند. آدم لال، خوب، زبان ندارد که غیبت بکند. افرادی هستند، اگر شتری آمد واتاق اصناف هم بلد نبود، شکایت هم بلد نبود زرنگ هم نبود و میشد کلاه سرش گذاشت و کلاه سرش نگذاشتی، ان وقت آدم خوبی هستی. قرآن میگوید: نمونهی زن خوب، نمونهای است که جذب نشود و بگذرد. زن مؤمن این است و در زمان ما به برکت جمهوری اسلامی زن نمونه هم زیاد داریم. زن فرعون نمونه است برای مردها. این آیه را باید جواب به آنهایی داد که میگویند اسلام به زن توهین کرده است.
چه وقت اسلام به زن توهین کرده است؟ اسلام گفته است زن مَثَل است برای مرد، بعضی چیزها توهین نیست، مثلاً میگویندچرا ارث زن نصف است، خوب این توهین نیست. این باید نصف باشد، چون عملاً دو برابر میشود. فرض کنیدمردها روی کرهی زمین تومان سهم ایشان است. همهی مردهای کرهی زمین20 تومان سرمایه دارند. مردهای کرهی زمین که مردند ارثشان تقسیم میشود. 20 تومانش میرسد به پسران فردا، 10 تومانش میرسد به دختران فردا، بعضیها میگویند چرا ارث زن نصف است غافل از این که آن دینی که میگوید 10 تومانش را بده به دختر خانم، دخترخانم هیچ باری به دوشش نیست، خرج دختر به دوش شوهر است، دختر فردا 10 تومانش را پس انداز میکند، آن وقت این دختر خانم با آقا پسر ازدواج میکند.
دختران فردا با پسران فردا ازدواج میکنند، ازدواج که کردند 20 تومان وارد زندگی هر دو میشود. دختر خانم 10 تومان از این تومان بالا میکشد، 10 تومان هم جدا دارد میشود 20تومان. گر چه در تقسیم تومان به دختر میدهند 20 تومان به پسر ولی عملاً بهره گیری زن دو برابر مرد است و اماروز زن و فاطمه زهرا «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» کوثر/1 این از آن سوره هاست که همه بلدیم. تو قرآن بزرگ ترین سورهها سورهی بقره است و کوچک ترین سورهها سوره کوثراست. غیر از بسم الله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»(یک آیه) «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» دو«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» سه «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»کوچک ترین سورههای قرآن است ولی یک معجزه در آن است. آقایانی که تفسیر مینویسند یک چیزی نقل کردهاند. پیغمبر ما یک پسر کوچولو داشت به نام عبدالله از حضرت خدیجه، عبدالله از دنیا رفت. مردم دیدند پیغمبر دیگر پسر ندارد، به او نیش میزدند. بخصوص یک نفر بود به نام(عاص) این سر به سر پیغمبر میگذاشت. نیش خیلی بد است. به مناسبت من دو تا آیه برایتان بخوانم. قرآن به پیغمبر میگوید: «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّهً» توبه/80 اگر هفتاد بار تو رسول اکرم برای مردم دعا کنی من نمیبخشم چرا؟ برای این که نیش میزنند، مسخره میکنند، مسخره کردن گناهی است که هفتاد مرتبه پیغمبر بگوید خدایا ایشان را بیامرز، خدایا ایشان را بیامرز، 70 بار شخص رسول اکرم به تو دعا کند، خدا تو را نمیبخشد، چون مسخره کنندهای. نیش خیلی بد است. اصلاً یک سوره داریم برای نیش، سورهی نیش «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ» همزه/1این سوره نیش است. واین به کسی که نیش میزند. ابرو بالامی اندازد. قرآن میگوید: ابرو بالا انداختن و غمزه رفتن مال مجرمین است «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ» مطففین/30-29(اجرموها) به(آمنوها) غمزه میآیند. زمان شاه یک دختر وقتی با لباس اسلامی دبیرستان میرفت، دخترهایی که بعضی از ایشان درست نبودند به او نیش میزدند(آدمهای مجرم از دست مؤمنین غمزه میرفتند) «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ» وقتی جنایت کارها میآمدند ازکنار یک حزب اللهی رد بشوند «یَتَغامَزُونَ» غمزه میآمدند «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَکِهینَ» مطففین/31 پشت سرش هم فکاهی، صفحه میگذاشتند و او را دست میانداختند. نیش زدند به پیغمبر، چون نیش که میزنند به ولی خدا، نیش که میزنندبه کسی، خداوند جبران میکند. قرآن یک کسی را نقل میکند که تا پسر داشت. قرآن میگوید «وَ بَنینَ شُهُوداً» مدثر/13 با این که پسرهای زیادی داشت اما پسرهایش برایش نتوانستند فایده داشته باشند «ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ» مسد/2 مالها و کسبها وآن چه کسب کرده است نمیتواند او را روز قیامت غنی کند.
خلاصه پیغمبر ما پسری داشت به نام عبدالله، کوچولو بود از دنیا رفت یک نفر به پیغمبر نیش زد، عاص بن وائل، یعنی با پیغمبر یک قدری صحبت کرد و وقتی وارد مسجدشد بت پرستها گفتند چه میگفتی با محمد؟ گفت: بابا من یک قدری با این ابتر حرف زدم، یعنی کسی که نسل ندارد. چون عربها خیال میکردند کسی که پسر ندارد نسلش فطع میشود، چون پسر است که نام پدر را گرامی میدارد. آن وقت آیه نازل شد «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ما عطا کردیم به تو کوثر را، کوثر یعنی خیر کثیر، خیر کثیر را میگویند کوثر، قرآن گفتند، یاران گفتند شفاعت گفتند، حوض کوثر در قیامت گفتند، مقام نبوت گفتند، اعلاء کلمه توحید گفتند. نسل گفتند، هر کس هر چه بگوید زهرا در آن سهم دارد چون اگر نشر قرآن است توسط فرزندان زهراء است. علاوه بر این که روایات زیادی داریم، خدا رحمت کند علامه طباطبایی را، روایات زیادی داریم که کوثر زهراء است(ای محمد ما به توعطا کردیم کوثر را) یعنی یک دختری به تو دادیم که دختر خیر کثیر است.
چه فرهنگ طاغوتی ما داشتیم الله اکبر، یک زن که دختر میزایید شرمنده بود. این فرهنگ طاغوتی است، فرهنگ جاهلی است. قرآن نقل میکند از زمان جاهلیت که دخترانش را زنده به گور کردند، قرآن نقل میکند بعضیها همین که به او میگفتند خانمت دختر زاییده صورتش سیاه میشد. خدا در آن زمان به پیغمبر دختر داد و فرمود: این دختر کوثر است «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» دختر کوثر است منتهی دختر خانمها اگر من امشب گفتم دختر کوثر است تو به بابایت نگویی ببین، ببین، آقای قرائتی میگوید دخترکوثر است. دختری کوثر است چون زهرا، بچه هایش آن چنان، خانه داریش آن چنان، شوهر داریش، آن چنان. 9 سال در خانهی شوهر بود و یک تقاضا از شوهرش نکرد. این را میگویند دختر، پسرانش حسین، دخترش زینب تربیت کرد. تو خانه کار میکرد، گفتند فاطمه برو به پدرت بگو یک کسی بیاورد خانه کمکت کند تو زحمتت زیاد است، آمد به پدرش گفت، پدرش گفت: اجر تو کار خانه از دستت میرود، چون آن قدر حدیث داریم که اگر رختخواب جمع کند، اتاق تمیز کند، آینه تمیز کند، اصلاً تمیز کردن خانه برای زن عبادت است. شوهر داری عبادت است. بچه داری عبادت است «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ما به تو کوثر دادیم، ما به تو زهرا دادیم. قرنها بچههای فاطمه را میکشتند، زنده لای دیوار میگذاشتند، تا زمان عثمانی، یک آماری داریم از سادات که حدود20 میلیون زمان عثمانی داشتیم و حالا شاید از 200 میلیون هم آمار سیدها رد شده باشد در دنیا، از یک دختر. نمیفهمند خیال میکنند که یک دختر نمیتواند عقبه داشته باشد. خیال میکنند یک ایران نمیتواند با شرق و غرب بجنگد، میشود. ما حدیث داریم، حضرت مهدی(علیه السلام) وقتی میاید دستش را که روی سر مردم میکشد نیروی آنهایی که حضرت مهدی دستشان را روی سرشان میکشد، نیرویش چند برابر میشود. خیلی هم باور کردنی است، چون حضرت مهدی، امام معصوم شما نایبش را حساب کن، رهبر انقلاب، امام در حسینیه جماران که میایستد از حسینیه جماران تا آن جایی که مردم هستند 3 متر فاصله است. امام دست روی سر اینها نمیکشد، همان از آن بالا دستش راچنین میکند(تکان میدهد) آنهایی که میروند تو حسینیه جماران و امام دستش را برایشان این گونه تکان میدهداز در حسینیه که بیرون میآیند یک حال عجیبی دارند. زورشان، شوقشان، شورشان، ترسو اگر برود حسینیه جماران امام دستش را برایش این چنین(تکان بدهد)کند وقتی از در حسینیه بیرون میآید، شجاع بیرون میآید. شجاع برود توحسینیه وقتی بیرون میاید نیرویش چند برابر میشود. وقتی نایبش از 3 متری دستش را این چنین(تکان بدهد) نیروزیاد میشود، چه مانعی دارد حضرت مهدی دستی روی سر اصحاب بکشد، نیروی یک نفر چند برابر بشود، کجایش تعجب دارد؟ ! مگر نمیشود از یک زهرا 200 میلیون سید داشته باشیم. الآن که داریم، سیدها باید افتخار بکنند. ضمناًاین را هم سیدها بدانند که اگر شما خلاف بکنید، یک کاری بود سابق بچه سیدها یک شال سبزی و یک کلاه سبزی میبستند. وقتی آمدند به عنوان روشن فکری بخصوص من سیدی را سراغ دارم که بچه هایش گفتند بابا، این کلاه سبزرا بردار(این) کار خیلی بدی است. اگر هر سیدی یک نشانهی سبز میداشت، آن وقت الآن تو خیابان یک شهر آدم میفهمید که دودمان زهرا، چون قرآن گفته، ما به تو کوثر دادیم و اگر هر سیدی نشان خودش را از دست ندهد، نشان ظاهری با سبزی، نشان باطنی با این که تقوایش زیادتر بشود.
بچهی فاطمه باید پیدا باشد که بچهی فاطمه است. بچههای زهرا اگر گناه هم بکنند شاید با باقی فرق داشته باشد. خدا به زنهای پیغمبر میگوید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساء» احزاب/32 زنهای پیغمبر حساب شما با باقی فرق میکند «مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضاعَفْ لَهَا» احزاب/30 اگر زن پیغمبر به خاطر انتساب به پیغمبر خلاف کند «یُضاعَفْ لَهَا» دو برابر است. نسل زهرا، بچه سیدها، بنابر این من تقاضا میکنم بچههای فاطمه، نشانهی سیدیشان را از بلوز و شال گردن گرفته تا انگشتر و کفش به هر نحو پیدا باشد سید هستند. چون این را خدا میخواهدشکوفا بشود، آن کسی که میگفت پیغمبر نسلش قطع شد و حالا که الحمدلله نسلش قطع نشد ما باید به کوری چشم او نشان بدهیم.
شما چرا برای سلامتی امام سه تا صلوات میفرستی برای این که شاه گفت، امام نه! شما تا میگویندخمینی میگویی «اللهم صل علی محمد وآل محمد» یعنی چشمت کور شود. تو که گفتی امام نه! من میگویم آره، آره، آره مثل یک کسی گفته بود نام علی روی بچه هایتان نگذارید. امام حسین(علیه السلام) هم گفت به کوری چشمت، حالا که تو میگویی اسم بچهات را علی نگذار من اگر صد تا پسر داشته باشم اسم همه ایشان را علی میگذارم. شماره بندی میکنم. علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر. بچه سیدها درسشان را یک نمره بیشتر بخوانند. اخلاقشان، ادبشان، سخاوتشان، شجاعتشان. باید همینطور باشد کما این که الان عملاً همینطور است. الآن سالها و قرن هاست و بهترین و بزرگ ترین مراجع تقلید ما سید هستند و کمتر مرجع تقلیدی داشتیم که سید نبوده. البته نمیخواهم بگویم شرطش سیدی است «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» ما به تو عطا کردیم کوثر را، خیر زیاد را فاطمه را به تو دادیم. حالا نعمتهای خدا را که چه؟ «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ» در مقابل نعمتها بندگی، تشکر نماز، نحر، «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» یعنی دشمن تو اوست که ابتر است «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» مائده/2 یعنی وادار نکند دشمنی قومی شما را که از عدالت خارج شوید. به خاطر ناراحتی که از فلانی داری و دشمنی که با فلانی داری پایت را از مرز عدالت بیرون نگذار.
یا رسول الله آن مردکی که به تو گفت چون پسرت عبدالله مرده است و پسر نداری و نسلت قطع میشود نام ونشانت محو میشود، همان ابتر است، همان دنباله نداردکارش. این هم سورهی کوثر به صورت فشرده به مناسبت روز فاطمه زهرا که روز زن است و اما من در بارهی کار زن برایتان صحبت کنم. زن تو جامعه ما کار بکند یا نکند؟ ببینید بعضی چیزها شعاری نیست. خدا لعنت کند یکی از این کاندیداها را که فراری است تو تبلیغاتش نوشته بود اگر مرا کاندیدا کیند من بین زن و مرد مساوات برقرار میکنم. میخواستم ببینم ایشان مساوات برقرار میکند یعنی مساواتی که، میشود یا نمیشود. آخر بعضی چیزها نمیشودمساوات برقرار کرد. مثل این که شما خواسته باشید چشم را گوش کنید، گوش را چشم کنید، نمیشود منتهی میشودیک تعادلی بین اینها برقرار کرد مساوات بین زن و مرد چیزی نیست که آدم با شعار درست کند. زن یک جور ساختمان دارد و مرد هم یک جور ساختمان دارد و این ساختمانهای دو گانه دلیل بر بدی و کمی هیچ کدام از اینها نیست.
حالابا عرض معذرت از زنها تحت عنوان کار برای زن به این طرحی که میکشم توجه کنید. زن یک کسالتهایی دارد قبل از حاملگی، همه رقم غذایی نمیتواند بخورد. بوهایی به دماغش میرسد که ناراحتش میکند. هوایی ناراحتش میکند. بویی ناراحتش میکند کسالتهایی دارد در وقت اول و دوم حاملگی، این یک چیزی است. حالا آن آقای کاندیدا میخواهد چه کند؟ وقتی رئیس جمهور شود، این جانب مقرر فرمودم که زن هادیگر قبل از حاملگی، این کار طبیعی است دیگر، مثل آن شخصی که میخواست رئیس جمهور بشود بگوید اگر من رئیس جمهور بشوم دستور میدهم زمستان دیگر سرد نشود. در طبیعت که نمیشود اثر گذاشت.
کسالت قبل ازحاملگی، گرفتاری است. مسئله حاملگی، زن حامله استراحت میخواهد، تغذیه میخواهد، نشاط میخواهد، سنگین است. زایمان خودش گرفتاری مهمی است برای زنها، کسالتهایی دارند در هر ماه چند روز کسالت دارند که دیگر این شرحش درست نیست که در تلویزیون بگویم. مسئلهی آرایش، ساختمان زن با مرد از نظر این که علاقهای به آرایش دارد زن و این علاقه هم طبیعی است، خدا او را چنین خلق کرده است.
آرایش غیر از تجمل پرستی است. پیغمبر وارد خانهی زهرا شد گفت زهرا شوهرت کو؟ گفت چند دقیقهی دیگرمیاید. حضرت گفت: شوهرت میآید؟ پس چرا سرت را شانه نکردی؟ ! پاشو خودت را برای شوهرت درست کن. آرایش مسئلهی طبیعی است. کسالت قبل از حاملگی، حاملگی، زایمان، در هر ماه چند روز، آرایش، مسئلهی شیردادن، مسئلهی تربیت یک مسئلهی مهمی است بر دوش زن. اینها گرفتاریهای زن است. قابل انتقال هم نیست. آخربعضی چیزها قابل انتقال است. مثلاً فرض کنید بنده پیش نماز این مسجد هستم میتوانم. آهای مردم من کار دارم فرداشب فلانی جای من نماز بخواند، خداحافظ. اما یک زن که میخواهد زایمان کند، نمیشود که بگوید خانم تو عوض من زایمان کن من رفتم.
اینها یک گرفتاریهایی است که هر زنی باید خودش بچشد. حالا یک جمع بزنیم. کسالت قبل از زایمان، زایمان، کسالت ماهانه، آرایش، شیر دادن، تربیت، اینها همه مساوی است با این که زن گرفتار است. این یک جمع، پس زن یک نوع گرفتاریهای طبیعی دارد. ما نمیگوییم زن کمتر است زن نمیفهمد نه! فهم زن خیلی خوب است. نبوغ زن خیلی خوب است، نقش زن خیلی خوب است اما یک سری گرفتاریهایی دارد. از طرف دیگرمی بینیم کار هم خوب است. کار چه خوبیهایی دارد؟
1 – کار برای سلامتی خیلی خوب است کار برای پرورش استعداد، زنهایی که کم کار میکنند بیشتر مریضاند. از وقتی که زنها گوشت پختن و گوشت خورد کردن و سبزی و جارو زدن، سماور و شستشوی ایشان، وقتی همه کارهایشان برقی شد، از وقتی که همه کارهایشان برقی شد، زردی رنگشان و کسالتشان و بی حالی ایشان بیشتر است. زنهایی که در روستاها با دست کار میکنند سالمندترند معمولاً. کار برای سلامتی خوب است. پرورش استعداد زنی که کار میکند ذوق و ابتکارش رشد میکند. برای پیشرفت اقتصاد، نصف جمعیت یا نصف بیشتر جمعیت هر جامعهای را زنها تشکیل میدهند. و اگر زنها کار بکنند به نفع پیشرفت اقتصاد است. حدیث داریم سه تا صدا را خدا دوست دارد:
1- صدای چرخ(ریسندگی) پیرزن یعنی دوست دارد حتی پیرزنها هم به نفع پیشرفت اقتصاد کار بکنند. حالا دستی یا ماشینی. کار برای رفع بی حوصلگی. آدمی که کار ندارد، حوصلهاش سر میرود. کار برای استقلال اقتصادی، زن اگر کار بکند، خودش پول داشته باشد نیاز ندارد که هر وقت پول میخواهد به شوهرش بگوید، شوهر یا به او بدهد یا ندهد یا داشته باشد که به او بدهد یا نداشته باشد که بدهد. خودش روی پای خودش باشد، حتی کمک هم به شوهرش بکند که بهترین عبادت کمک به همسر است.
کاربرای سلامتی به علاوه پرورش استعداد، به علاوه پیشرفت اقتصاد، به علاوه رفع بی حوصلگی، به علاوه استقلال اقتصادی مساوی است با اینکه کار خوب است.
پس ما دو تا جمع داریم زن گرفتار است کار خوب است. خواسته باشیم بگوییم زن گرفتار است هیچ کار نکند تو خانه بنشین، حرف نزن، خوب این غلط است. بگوییم زن دوشادوش مرد کار بکند، خوب گرفتار است. اسلام آمده یک طرحی داده است. طرح اسلام این است(شرایط کاربرای زن) میگوید: زن خوب است کار کند اما به چند شرط، منتها حتی المقدور یعنی تا میشود، البته وقتی نمیشودحساب جداست حتی المقدور کار سبک باشد و ظریف. البته اگر نیاز شد زن کار سنگین هم باید بکند، مثل این که اگر به ایران حمله شد زن و مرد باید بجنگند. ارتش بیست میلیونی باید زنها هم اسلحه دست بگیرند. کار مشکل هم بکنند اضطرار شد، حساب دیگریست والا اگر اضطرار نیامده به خاطر این که مراعات زایمان و حمل و آرایش و این هارا بکنیم، حتی المقدور سعی کنیم کارش سبک و ظریف باشد.
2 – کارش حتی المقدور اختیاری باشد. چون گاهی زن مثلاً سر ساعت میخواهد بیاید اداره بچهاش گریه میکند، کسالت و حاملگی فشار آورد، مسئلهی کسالت ماهانه برایش پیش آمد بنا بر این حتی المقدور سعی کنیم اختیاری باشد که هر وقت خواست به خاطر آسایش، تربیت بچه، زایمان، اگر یک وقت خواست با استراحت بیشتر میسازد. کارش اختیاری باشد. این حتی المقدور است. البته اگر ما دبیر زن خواستیم، پزشک زن خواستیم، او هم باید سر ساعت بیاید، اینها اجبار است، یعنی اضطرار است، باید زن کارش سبک باشد اما اگر حمله به ایران شد کار سنگین هم میکند. بهتر آن است که کار زن اختیاری باشد اما چون جامعه ما کمبود دارد، متخصص زن کم داریم، باید آن هاهمسر ساعت بیایند. حتی المقدور سعی کنیم کار زن در محیط آرام باشد. در محیطهای شلوغ، پر سر و صدا نباشد. در محیط خانه و همچون خانه، سعی کنیم محیطی آرام و بی سر و صدا باشد. از حوادث دور باشد. حوادث گوناگون اگر زن حامله باشد در حملش اثر میگذارد. در روحیهاش اثر میگذارد. زنی که تو حوادث افتاد از یک سری کارهای اصیل مثل تربیت و رسیدن به بچه عقب میماند. حتی المقدور آرام، حتی المقدور اختیاری، حتی المقدور سبک، امااگر نیازی شد اینها استثنا میشود مثل الآن که جامعه ما به خاطر این که متخصص کم داریم، زن متخصص کم داریم، خوب اگر خواسته باشیم بگوییم این خانم هم اختیاری اگر خواست بیاید اداره، خواست نیاید، خواست بیایدبیمارستان، خواست نیاید، خوب آن وقت کسی را نداریم جایش بگذاریم.
الآن ما در یک شرایط استثنایی ما هستیم والا اگر ان شاءالله همهی دخترهای ما تحصیل کنند و همه در رشتههای خودشان متخصص بشوند که این مرگ برآمریکایی هم که امروز تو راه پیمایی گفتید اثر داشته باشد. چون مرگ بر آمریکا که میگویید، آمریکا میخواهد شما متخصص نباشید و اگر شما نمرههای پارسالت بوده، امسال بشود خواست آمریکا هم این است که توی ایران بی سواد باشند.
ایران نیاز داشته باشد. شما باید خوب درس بخوانید متخصص بشوید. ان شاءالله به امید روزی که فرهنگ و رشد زنهای ما به قدری باشد که آن قدر تحصیل کرده و متخصص داشته باشیم که خود زنها بتوانند کارهای سبک را انجام بدهند، بتوانند اختیاری باشند. بتوانند در محیط آرام باشند و نیاز به این بار مشکلات نداشته باشند. حرفهای امروز ما تمام شد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»