راهها و ابزارهای فتنه در جامعه(6)
2- جنگ روانی و نیش زبان دشمن
3- خطر دوستی با دشمنان واقعی
4- استمداد از خدا در برابر فتنهها و شرور
5- آمادگی جسمی و روحی در برابر برنامههای دشمن
6- بایکوت کردن افراد و گروههای معاند و متخاصم
7- برنامهها و آرزوهای دشمن برای جامعه اسلامی
موضوع: راهها و ابزارهای فتنه در جامعه(6)
تاریخ پخش: 20/03/89
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین. الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ما چند جلسه راجع به فتنه صحبت کردیم. چون یک بلای عمومی است. گاهی در خانهها فتنه میشود. گاهی در کارخانه، گاهی در بازار، در مسئولین مملکتی، خطهای سیاسی، فتنههای بینالمللی، یک چیزی است که همه با آن درگیر هستیم. حالا اسمش را هرچه میخواهید بگذارید. جنگ سرد و نرم و هرچه میخواهید، بگویید. ما عنوان فتنه را گفتیم که به کار من میخورد. معلم قرآن هستم.
خطر فتنه را گفتیم که قرآن میگوید: «أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» (بقره/191) یک آیه، آیهی دیگر هم میگوید: «أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْل» (بقره/217) هم أشَدّ است و هم اکبر. یعنی هم سخت است و هم بزرگتر. حالا چرا فتنه از کشتن مهمتر است؟ چون در کشتن آدم، راحت میشود. از دنیا میرود ولی به بهشت میرسد. شهید میشود. اما در فتنه نه دنیا دارد، نه آخرت. بزرگترین فتنهها تفرقه است.
ابزار فتنه، 51 مورد را گفتیم. در این جلسه هم 52 را بگوییم. گفتیم فتنه به معنای شرک هست. کفر هست. معنای شکنجه هست. در مضیقه قرار دادن هست. کسی را در تنگنا قرار بدهی. محاصرهی اقتصادی، محاصرهی اجتماعی، فشار روانی، اینها همه فتنه است. پس موضوع بحثمان که به نظرم این جلسهی پنجم باشد دنبال میکنیم، این بعد خودش میتواند یک جزوه دربیاید، به عنوان فتنه و راههای پیشگیری. موضوع: فتنه و ابزار آن و راههای مبارزه با آن.
1- محاصرهی اقتصادی یکی از ابزارهای فتنه دشمن
52- محاصرهی اقتصادی، قرآن میفرماید که: میگفتند که «لا تُنْفِقُوا» (منافقون/7) یعنی انفاق نکنید. پول ندهید. «عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّه» به اطرافیان پیغمبر پول ندهید. «حَتَّى یَنْفَضُّوا» (منافقون/7) تا دور پیغمبر را خلوت کنند. فکر میکردند اینها که دور پیغمبر هستند، به خاطر پول آمدند. مثل اینکه آمریکاییها گفتند: راهپیمایی 22 بهمن به خاطر ساندویچ بوده است. «لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّه» سورهی منافقون آیهی 7 است. قرآن میگوید: چه میگویید؟ خزائن آسمانها و زمین دست خداست. تو میگویی: «لا تُنْفِقُوا»؟ معاویه یک بخشنامه کرد که این بخشنامه در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید است. ابنابی الحدید از علمای اهل سنت است. شرح نهجالبلاغه دارد 20 جلد است. جلد سوم صفحهی شانزده، نوشته «انْظُرُوا مَنْ قَامَتْ عَلَیْهِ الْبَیِّنَهُ أَنَّهُ یُحِبُّ عَلِیّاً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ» (شرح نهجالبلاغه) نگاه کنید هرکس را دلیل پیدا کردید که او علی و اهل بیتش را دوست دارد، «فَامْحُوهُ مِنَ الدِّیوَان» اسمش را حذف کنید. «وَ أسقِطُوا عَطاءَهُ» شهریهاش را قیچی کنید. «و رِزقَه» رزقش را قیچی کنید. شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید جلد سوم صفحهی شانزده. گاهی وقتها برای اینکه کسی را در تنگنا قرار دهند، مثل اینکه مثلاً فرض کن میگویند: آبش را قطع کن. نانش را قطع کن. گازش را قطع کن. و حال آنکه در این خدمات اصلاً نباید مسئلهی دین مطرح باشد. اصلاً بیدین هم باشد باید به او بدهند بخورد. یک دعا ابراهیم دارد، گفت: خدایا هرکس دین دارد، به او بده بخورد. فرمود: این حرفها چیست؟ من به بیدین هم میدهم بخورد. آیهاش این است. «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَن» (بقره/126) «مَنْ آمَن» یعنی کسی که؟ «مَنْ آمَن وَ ارْزُقْ»، «وَ ارْزُقْ» یعنی رزق بده. به «مَن آمَن» رزق بده. خدا فرمود: این دعاها را نکن، مستجاب نمیکنم. «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» (بقره/126) من کفر هم داشته باشد، کامیابش میکنم.
امام صادق (ع) داشت میرفت، در جاده دید یک کسی چنین میکند. به یارانش فرمود: چه شده؟ بروید ببینید چه مشکلی دارد؟ رفتند و برگشتند، گفتند: آقا آب میخواهد. گفت: خوب به او دادید؟ گفتند: نه! گفت: چرا؟ گفتند: آقا یهودی است. گفت: خوب یهودی باشد. شما به مردم آب نمیدهید؟ یهودی باشند! مسئلهی قیامت حسابش جداست. در دنیا باید همهی مردم یک زندگی راحت و آرامی داشته باشند، با هر سلیقهای. با هر دینی! ابن ملجم زد و مغز حضرت امیر را شکافت. لیوان شیر آوردند، فرمود: این شیر را نصف کنید، نصفش را به من بدهید و نصفش را به ابن ملجم بدهید. آقا قاتل است! فرمود: قاتل باشد. حکم قضاییاش فردا معلوم میشود. الآن که اسیر است و دستگیرش کردید، باید به او بدهید بخورد. فرق همین است. که دین ما میگوید: آب را روی دشمن هم نبندید. من نمیدانم چه وجدانی دارند آنها که مثلاً میبینند یک منطقهای مثلاً دارو و درمان میخواهند، مثلاً حتی هلال احمر و صلیب سرخ و از فرستادن دارو و درمان هم محروم میکنند. خوب محاصرهی اقتصادی یکی از راههای شکنجه و فتنه و اینها است.
2- جنگ روانی و نیش زبان دشمن
53- تضعیف روحیه، قبلی محاصرهی اقتصادی بود. این محاصرهی روانی است. جنگ روانی است. «قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهیداً» (نساء/72) «وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصیبَه» (نساء/72) میگوید: بعضی مردم در جبهه نمیروند، وقتی هم افرادی رفتند شهید شدند، میگوید: خوب شد ما نرفتیم. «قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ» یعنی خدا به من نعمت داد. چطور؟ «إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ» خوب شد که ما جبهه نرفتیم و شهید نشدیم. برای چه؟ الآن بچهی من، هردو بچه هستند. هر دو پروفسور هستند. هر دو استاد دانشگاه هستند. تو بچهات را فرستادی شهید شد. نباید جبهه برود. آدمهایی هستند که به خانوادهی شهدا نیش میزنند. من گفتم: با این ازدواج نکن. ببین خواهرت با فلانی ازدواج کرد، چه زندگی دارد! تو رفتی با این ازدواج کردی، الآن شهید شد. این کلمات را خدا میداند چقدر کیفر دارد. خدا میداند! به زینب کبری گفتند: شام بدتر بود، یا کربلا؟ فرمود: شام، در شام نیش میزدند. نیش از شمشیر بدتر است. مواظب باشید. مثلاً بچه یک نمره کم میآورد. میگویند: چشمت کور شود. مسجد رفتی از درس ماندی. خوب مسجد برو! دیدی نمرهی کم آوردی. پسر عمویت هفده گرفت، تو چهارده! یعنی مسجد را میکوبد که بچه را از مسجد بازدارد. باید مواظب باشیم که در حرفهایمان کسی را… یک تشویق بیجا، یک نیش بیجا. بعضیها اینطور هستند. هم خودشان کند هستند و هم دیگران را به کندی میکشند.
54- دست درازی و زبان درازی، قرآن میفرماید: «وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوء» (ممتحنه/2) «وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ»، «یَبْسُطُوا» یعنی بسط، یعنی دست درازی میکنند. «أَیْدِیَهُمْ» هم دست درازی، «وَ أَلْسِنَتَهُمْ» هم زبان درازی، شنیدی میگویند که در قیامت زبان مثل طناب بیرون میآید، روی زمین میافتد. اینقدر دراز میشود که روی زمین میافتد. مردم لگد میکنند. امام میفرمود: آن زبانی که در قیامت دراز میشود، چون در دنیا دراز شده است. از اینجا غیبت کسی را میکنیم که صد فرسخی است. دویست فرسخی و هزار فرسخی است. نشستیم در خانه غیبت فلانی را میکنیم، که هزار کیلومتر، دو هزار کیلومتر کمتر و بیشتر راه دور است. ایشان فرمود: کسی که در دنیا غیبت میکند، زبانش از اینجا او را میگزد، از مار بدتر است. چون مار هرکس کنارش بیاید را میگزد. این از اینجا هزار کیلومتری را میگزد. آخر آن زبان درازی اینجا، انجا مجّسم که شد زبان روی زمین میافتد و لگد میشود. خصلتهای منفی در قیامت مجسّم میشود. در قرآن داریم که خداوند شما را گونهگون خلق میکند. در قیامت و حدیث داریم گونهگون یعنی کسی که حرام خور است و به این شکل درمیآید. کسی که نمیدانم گواهی ناحق بدهد، به این شکل درمیآید. عالمی که به علمش عمل نکند به این قیافه درمیآید. یعنی هرکسی طبق آن عملش آنجا…
3- خطر دوستی با دشمنان واقعی
55- طرح یا پیشنهاد دوستی، این هم یکی از فتنهها است. قبلاً داشتیم تشکر میکنند، میگوییم: گول تشکرش را نخور. عذرخواهی میکنند، گول عذرخواهیشان را نخور. ایمان میآورند، گول ایمانشان را نخور. اینها همه ایمان تاکتیکی، تشکر تاکتیکی، تبریک میگویند. تسلیت میگویند. میگوید: مواظب باشید گول نخورید. میگوید: طرح و پیشنهاد دوستی میکنند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاء» (مائده/51) ای کسانی که ایمان آوردید، دشمنان را ولی خود، سرپرست خودتان قرار ندهید. «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُم» (مائده/51) هرکدام از شما با آنها رابطه بر قرار کردید، ولایت و سرپرستی آنها را پذیرفتید، جزء آنها هستید.
در مقابل این فتنهها که نمیخواهم بگویم: منحصر به این چیزها است که من شمردم. چیزهایی بوده که به عقل ناقص بنده آمده است. در مقابل اینها راهی که داریم این است که از خدا کمک بخواهیم. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» (فلق/1) «مِن شَرِّ مَا خَلَقَ» (فلق/2) این فتنهها همه شر است. باید به خدا پناه ببریم. چون یکی و دوتا نیست. یک گروه و دو گروه نیستند. گاهی دنیا بسیج میشوند. الآن چقدر فشار تبلیغاتی علیه ما میشود. چقدر ماهواره، نمیدانم چقدر سایت، چقدر سایت علیه ما تبلیغ میکنند. اگر میخواهید خدا را بشناسید این است که همهی تبلیغ میکنند، در عین حال اسلام پا برجا هست. قدرت خداست. از روزی که اسلام مطرح شد با اسلام مبارزه کردند، الآن هم روز به روز رشد اسلام بیشتر است.
من دانمارک بودم. آنجا یک روحانی دارد، امام جمعه است. گفت: از زمانی که به پیغمبر اسلام جسارت کردند، کاریکاتور برای پیغمبر کشیدند، آمار مسلمین دانمارک بیشتر شد. غرب وحشت کرده از اینکه مردم دارند به اسلام گرایش پیدا میکنند. چون حقانیّت ما گرایش دارد. اگر شاه توانست جلوی نفوذ امام را بگیرد، آمریکا هم میتواند جلوی نفوذ اسلام را بگیرد. در قرآن سه بار این آیه تکرار شده است. سه بار! «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» این کلمه سه بار در قرآن تکرار شده است. یعنی اسلام کرهی زمین را خواهد گرفت. اسلام کرهی زمین را خواهد گرفت. اسلام کرهی زمین را خواهد گرفت. این آیندهی ما است. برای اینکه اسلام کرهی زمین را بگیرد، یک رهبر میخواهیم که خدا او را ذخیره کرده است. حضرت مهدی! یک قانون میخواهیم که هیچ تحریفی، اشتباهی، خطایی در آن نباشد. آن هم قرآن است. یک آمادگی میخواهد. آن آمادگی هنوز نشده است. آمادگیاش برای من و شما است. آمادگیاش برای من و شماست. اسلام به سرعت پیش میرود. هرچه بیشتر اسلام را میکوبند، اسلام حقانیّت خودش…
4- استمداد از خدا در برابر فتنهها و شرور
استمداد از خدا، مسئلهی دعا. امام زینالعابدین میگوید: خدایا دور تا دور من فتنه است. قدرتم بده. «وَ اجْعَلْ لِی یَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِی» (صحیفه/ص92) اگر به من ظلم میکنند، یک قدرت بازو بده، او را بشکنم. «وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِی» (صحیفه/ص92) اگر کسی با زبان با من مخاصمه و جرّ و بحث میکند، بیانی به من بدهد که با بیان او را بشکنم. اگر زور میگوید، با دست او را بشکنم. اگر با بحث مخاصمه میکند، با استدلال او را بشکنم. «وَ هَبْ لِی مَکْراً عَلَى مَنْ کَایَدَنِی» (صحیفه/ص92) اگر توطئه و طراحی و مکر میکند، به من یک تدبیری بده که تدبیر من بر تدبیر او غلبه کند. در دعای مکارمالاخلاق است. میگوید: مسلمان نباید همینطور بگوید: خوب حالا زدی، حوالهات به حضرت عباس! نه خوب بلند شویم، ببینیم چطور این طرح را… دعای بیستم.
قرآن میفرماید که راه مبارزه با فتنهها این است که «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُم» (آلعمران/120) «إِنْ تَصْبِرُوا» مقاومت کنید. «وَ تَتَّقُوا» گناه نکنید، «لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُم» کید آنها به شما ضرری نمیزند. نقشههایشان نقش بر آب میشود. همینطور که دیدیم، مردم ایران مردم مظلومی بودند، خدا در یک جاهای حساس اینها را کمک کرد. آنجایی که همهی مردم با هم خواب بودند، آمریکا طراحی کرد، چه طراحی! شنهای طبس خلاصشان کرد. میگوید: شما خودتان را به من بسپارید، آنکس که من میگویم، باشید. من بلد هستم خدایی کنم. تو آن عبدی که من میخواهم باش، من آن خدایی که تو میخواهی هستم. یک دعا داریم میگوید: «إِلَهِی أَنْتَ کَمَا أُحِب» (بحارالانوار/ج91/ص94) تو همان هستی که من دوست دارم. «فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِب» (بحارالانوار/ج91/ص92) تو آن خدایی هستی که من میخواهم. من هم آن بندهای قرار بده که تو میخواهی. «أَنْتَ کَمَا أُحِب» تو همان هستی که من میخواهم. «فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِب» همانطور که تو آن کسی هستی که من میخواهم، من هم آن کسی باشم که میخواهی، ما بندگی خودمان را بکنیم. خدا در جاهایی که عقلمان نمیرسد، نمیدانیم چه کنیم، یا توجه نداریم خود خدا القا میکند. تلنگُر میزند. الهام میکند.
5- آمادگی جسمی و روحی در برابر برنامههای دشمن
از نظر آمادگی، «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (انفال/60) از نظر قوای مسلّح هرچه می توانید. «مَا اسْتَطَعْتُمْ» یعنی هرچه استطاعت دارید. خدا در قرآن از ما دو رقم تکلیف خواسته است.دو رقم تکلیف خواسته است. دو نوع تکلیف؛ 1- حق کار را انجام بدهید. مثلاً «حَقَّ تِلاوَتِه» (بقره/121) تلاوت میکنی، حق تلاوت! تقوا داری، «حَقَّ تُقاتِه» (آلعمران/102) حق تلاوت، حق تقوا، «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» (حج/78) یعنی اگر کار میکنی، نمره 5/19 نه، بیست. حق تلاوت، حق تقوا، حق جهاد! میگوییم: خوب ما که نمیتوانیم. پیغمبر هم گفت: «وَ مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک» (بحار الانوار/ج68/ص23) حقش را نمیتوانیم انجام دهیم. میگوید: اگر حقش را نمیتوانی، لا اقل هرچه استطاعت داری. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم» (تغابن/16) «مَا اسْتَطَعْتُم» یعنی هرچه استطاعت داری. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ»، «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّر» (مزمل/20) هرچه میتوانی. یعنی دو نوع تکلیف است. یا حقش را انجام بده، یا اگر حقش را نمیتوانی لا اقل آنچه که میتوانی. یعنی کم نگذار. یا درجه یکِ یکِ یک! یا اگر نمیتوانی درجه یک انجام بدهی، لا اقل بگویی: دیگر بیش از این نمیتوانم. دیگر بیش از این نمیتوانم. دلها دست خداست.
مُتارکه، قرآن میفرماید: در جلساتی که میبینید فتنه هست، ننشینید. شما قمار نمیکنید. اما آنهایی که قمار بازی میکنند، شما نشستهاید نگاه میکنید، نشستن شما هم گناه است. آقا من که قمار نکردم. سر سفرهاش بودی، شریک هستی. آقا من شراب نخوردم. میدانم شراب نخوردی، سر سفره شراب بود یا نه؟ باید بلند شوی بروی. عملاً میگوید: «فَلا تَقْعُدُوا»، «لا تَقْعُدُ» یعنی حق نداری بنشینی. آیهی قرآن است. «حَتَّى یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِه» (نسا/140) اگر در جلسهای حرفهایی میزنند که آن حرفها بیربط است. نشستن شما ممنوع است. بلند شو برو! جلسه را به هم بزن. نمیتوانی به هم بزنی بلند شو برو. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِهِ» یک جا میگوید: «ذَرْهُمْ» رهایشان کن. اینطور نیست که من باید تا آخر خط بروم. شما وقتی تلفن میکنی، چهار بار گوشی را برنمیدارد، دیگر زنگ نمیزنی. ولشان کن. «ذَرْهُمْ» «أَعْرِضْ عَنْهُمْ» (مائده/42)
6- بایکوت کردن افراد و گروههای معاند و متخاصم
ما آیاتی برای بایکوت داریم. بایکوت یعنی کنارش بگذار. در قرآن آیه برای بایکوت زیاد داریم. در روایات داریم. در قرآن داریم «لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَهً أَبَدا» (نور/4) شهادتشان را قبول نکن. اگر در دادگستری شهادت داد، ولشان کن. «ذَرْهُمْ»، رهایشان کن. ولشان کن. «أَعْرِضْ عَنْهُمْ» از آنها اعراض کن. «لا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ»، «أَعْرِضْ عَنْهُمْ»، «لا تَقْبَلُوا» در روایات هم داریم. «لَا تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِک» (بحار الانوار/ج33/ص602) اگر میخواهی مشورت کنی، این افراد را در مشورت دخالت نده. با اینها مشورت نکن. «لَا تُدْخِلَنَّ» دخالت نده، «فِی مَشُورَتِک» در مشورت با این و با آن آدم مشورت نکن. بعضی افراد را هم باید کنار گذاشت. این یکی از راههای مبارزه با فتنهها است.
بستن راههای نفوذی! یک کاری نکنیم که آنها بتوانند، «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» (نساء/141) هر قرارداد بینالمللی هرجایی که میخواهید امضاء کنید. این برای مسئولان مملکتی است. هر امضایی، هر سفری، هر نشستی، هر حرکتی که این حرکت باعث شود که کفّار نفوذ پیدا کنند. دکمهی فشار پیدا کنند، آن حرام است. بگذار آیه را بنویسم. قرآن میفرماید: «لَنْ» یعنی هرگز، غیر از «لا» است. «لا» یعنی نه، «لَن» یعنی هرگز نه! «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ» خدا هرگز اجازه نمیدهد. «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ» خدا هرگز اجازه نمیدهد، برای کفّار «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ» که کفّار بر مؤمنین «سَبیلاً» سَبیل یعنی راه، هیچ راهی نباید کفّار داشته باشند. ما نباید طوری قرار داد ببندیم، که آنها بتوانند، مثلاً یک مرتبه برای ما خاموشی ایجاد کنند. یک مرتبه گاز ما را ببندند. رودخانهی ما را ببندند. مرز ما را، دارو و درمان ما را، مواد اولیّهی کارخانههای ما را، باید تمام برنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، باید طوری طراحی شود که آنها یک مرتبه با یک قیچی ما را نیست نکنند. «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»
7- برنامهها و آرزوهای دشمن برای جامعه اسلامی
باید بفهمیم دشمن برای ما چه میخواهد. در قرآن چند تا «وَدُّوا» داریم. «وَد» همین که میگوییم: مَوَدَّت! «إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» (شوری/23) مَوَدَّت یعنی دوستی. یعنی دوست دارند. دشمن برای ما چه میخواهد؟ در قرآن چند تا «وَدُّوا» داریم. یعنی دشمن اینها را میخواهد. مواظب باش، تمکین نکنی.
1- «وَدُّوا ما عَنِتُّم» (آلعمران/118) دوست دارد، «عَنَت» یعنی دردسر! دوست دارد شما به مشقّت بیافتید. نداشته باشید. دارو نداشته باشید. جاده نداشته باشید. نمیدانم وسایل… «وَدُّوا ما عَنِتُّم» دشمن را بشناسید. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِن» (قلم/9) «تُدهِن» دُهن دوست دارند مداهنه کنید. یعنی سازش کنید. دوست دارند در فقر باشید. «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون» (نساء/102) دوست دارند شما غافل باشید. این آیهی قرآن است. بیخود نمیگوید: «هذا بَصائِر» (اعراف/203) قرآن به شما بصیرت میدهد. مواظب باشید دشمن برای چه میخواهد. دشمن دوست دارد سختی، دوست دارد سازش، دوست دارد غافل باشید. دوست دارند شما «یُضِلُّونَکُم» (آلعمران/69) اصلاً دوست دارند شما را منحرف کنند. ما اگر بفهمیم دشمن چه میخواهد، حواسمان را جمع میکنیم.
دوست چه کسی است و دشمن چه کسی است؟ قرآن یک آیه دارد. میگوید: دوست و دشمن این است. اگر به شما خوشی رسید، ناراحت شد دشمن است. ببین اگر شما داری میروی، در برف سر خوردی. یا در گِل، پوست پرتقال، پوست خیاری، پوست موزی، پوست هندوانهای، زمین سُر… اگر سُر خوردی افتادی، آن کسی که کَف زد، (با نشان دادن حرکت) میفهمی دشمنت است. یعنی از افتادنت شاد میشود. یا اگر رشد کردی، دارد خودش را میخورد. این پیداست دشمن است. قرآن میگوید که: «إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُوا» اگر «إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَه» اگر «إِنْ تُصِبْکُمْ»، یعنی اگر به شما اصابت کرد. اگر به شما «حَسَنَهٌ» رسید. اگر به شما خیر رسید، «تَسُؤْهُم» (آلعمران/120) آنها ناراحت میشوند. شما یک کشفی بکنید، آنها ناراحت میشوند. من در یکی از مسابقات بینالمللی قرآن بودم. در یکی از کشورها، ایران هم شرکت کرده بود. آن داور آمد ایران را نفر دوم کرد. بعد پهلوی قاری ایرانی آمد گفت: من را حلال کن. گفت: چرا؟ گفت: ایران در صوت نفر اول شد. اگر در حفظ هم نفر اول میشد، آنوقت آنها میگفتند: برای ما ننگ است. فشار به داور آوردند که ایران اگر در صوت نفر اول شده، در حفظ نفر اول نشود. ما نمیتوانیم تحمّل کنیم که ایران نفر اول شود. میگفت: من با فشار تو را نفر دوم کردم، ولی خودم فهمیدم به تو ظلم کردم. تو مرا حلال کن. داور آمده بود از قاری ایرانی عذرخواهی میکرد. از آن به بعد دیگر هروقت میگویند: ایران دوم است! من شک میکنم. یعنی از آن به بعد دیگر همهی مسابقات دوم را من نمرهی… چون دیگر شک دارم. از کجا مثلاً فشار نیاوردند که این را نفر دوم کن. نمیخواهند ما نفر اول باشیم. خوب انرژی هستهای کار بچههای ایران است. عصبانی هستند. نمیخواهند!
علامت دوست و دشمن این است. «إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَه» (آلعمران/120)چه قرآنی داریم! چقدر زنده! اگر به شما حَسَنه، یعنی خیر و نیکی برسد، «تَسُؤْهُم» ناراحت هستند. اگر به شما بد برسد، شادی میکنند. شادی میکنند. «َ إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُوا بِها» اصلاً «فَرَح» شادی میکنند. و میفرماید: «وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ» (آلعمران/118) این ظاهرش است، لبخند میزند، کف میزند. آنچه در دلش است بیشتر از اینهاست. یعنی سر تا پا وجودش بغض است. وجودش بغض است. قرآن میگوید: اگر دیدی بغض دارند، غیظ دارند کوتاه نیا. به آنها بگو: «مُوتُوا بِغَیْظِکُم» (آلعمران/119) این آیهی قرآن است. از مرحوم دکتر بهشتی نقل شده است که به آمریکا میگوید از ما عصبانی باش، و از این عصبانیّت بمیر، این حرف دکتر بهشتی نیست. سخن قرآن است. قرآن میگوید «مُوتُوا بِغَیْظِکُم» از غیظ بمیرید. نمیگوید: «موتوا بِغَضَبِکُم» بین غیظ و غضب فرق است. غضب یعنی عصبانی است. غیظ یعنی سر میرود. دیگر میپوکد. ولذا «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظ» (آلعمران/134) نمیگوید: «وَ الْکاظِمینَ الْغَضَب» غیظ یعنی آنوقتی که آدم سر برود، میگوید: جلویش را بگیر. سر نرو. خودت را نگه دار. لذا «غضب الله» داریم. «غاظ الله» نداریم. خدا غضب میکند اما غیظ نمیکند. چون ذات بیحد سر نمیرود. وجود بینهایت سر نمیرود. و لذا «غاظ الله» نداریم. «غضب الله» داریم. «مُوتُوا بِغَیْظِکُم»
ما دور تا دورمان فتنه است. حالا آدم میفهمد چرا در دعاها میگوییم: «أجرنا من النار یا مجیر»، «أجرنا» یعنی پناه میبرم. یعنی پیداست در فتنه هستی. «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَب» این «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَب» را من میگفتم: چرا «خَلِّصنا»؟ «خَلِّص» خلاصم کن. برای کسی است که گیر کرده است. باید بگوییم: خدایا مرا در جهنّم نبر. میگویم: خدایا مرا از آتش نجات بده. میگوید: در آتش هستی؟ بله! دور تا دور ما آتش است. کینهها، توطئهها، دروغها، برنامهریزیها، بودجهها، اینها همه برای ما آتش است. وسوسهها، نفسها، شیطانها، جهلها، بیخبریها، غفلتها، همه برای ما آتش است. «خَلِّصنا» اصلاً آتش قیامت نتیجهی همین خصلتها است.
دشمن هم یک نقشه ندارد. قرآن میگوید: چند رقم… 1- «یَمْکُرُ بِک» (انفال/30) «یَمکُرُ» مَکر. یعنی اول نقشه میکشند. «لِیُثْبِتُوک» (انفال/30) میگویند: اول زندانش کنید. بعد میگویند: حالا اگر زندان نشد، «أَوْ یَقْتُلُوک» (انفال/30) بکشیمش. 3- «یُخْرِجُوک» همه آیهی قرآن است. میگوید: اینها چند برنامهریزی دارند. مثل شیطان، شیطان اول میآید میگوید که: کافر شو. اگر انسان استدلال پیدا کرد، مسلمان شد. میآید در اسلامش شک میکند. اگر در اسلامش نتوانست شک کند، نگذارد عمل خیر انجام بدهد. اگر عمل خیر انجام داد، میآید با عمل شر وسوسه میکند خرابش کند. اگر خواست توبه کند، سعی میکند توبهاش را به تأخیر بیاندازد. یعنی این طرحهای شیطان مرحله به مرحله است. یعنی از اول میگوید: اصلاً نباش، بعد میگوید: حالا اگر باشی، یک مقدار، همینطور این… «یَمْکُرُ بِک» مکر، «لِیُثْبِتُوک» زندان! «یَقْتُلُوک» شهادت، کشتن. «یُخْرِجُوک» خیلی خوب، میگویند: وقت ما تمام شد. حرفهایم را جمع کنم.
چند جلسه دربارهی این صحبت کردیم که فتنه (صدای بلندگو) فتنه، شرک، کفر، شکنجه، بلاها، خطرها، توطئهها، اینها همه فتنه است. عوامل فتنه را مقداری که در یادداشتهایم بود، پنجاه و چند مورد بود. در چند جلسه، چهار، پنج جلسه گفتم. و یکی محاصرهی اقتصادی بود. و راه مبارزه با فتنه هم پناه بردن به خدا و دستمان را در دست یک کسی که سه شرط دارد. 1- ایمان در حد اعلاء. 2- غیر از ایمان، علم در حد اعلاء. غیر از اینها سوز در حد اعلاء. تقوا در حد اعلاء هوس نداشتن در حد اعلاء. پیدا کنید. یک کسی را باسوادترین، با تقوا ترین، بیهوس ترین، دلسوز ترین، خودمان را به او بسپاریم. تا در مقابل موجها، اینترنتها، ماهوارهها، فسادها، مجلّهها، شایعهها، ما را بیمه کند. وگرنه اگر دست ما به جایی بند نباشد، ما را مثل پر کاه میبرند. باید محکم دستمان را به جایی بند کنیم وگرنه ما را میبرند.
خدایا خودت دست ما را بگیر. در دست اولیائت بگذار. خودت وقت خطر همهی ما را از همهی فتنهها حفظ بفرما. آنچه تا حالا فتنهها در ما اثر گذاشته، در فکر ما، اخلاق ما، عقیدهی ما، رفتار و گفتار و کردار ما، در برخوردها، موضعگیریها، کلمات، امضاها، قراردادها، سفرها، هر کجا که یک فتنهای ما را پیچانده و لغزشی از ما سر زده است، ما را ببخش و بیامرز. از این به بعد ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، بصیرت، وحدت، نورانیّت، تقوایی که بتواند ما را در وقت گردابها حفظ کند به همهی ما مرحمت بفرما.
1- آیه 7 سوره منافقون،کدام برنامه دشمن را بیان میکند؟
1) محاصره اقتصادی
2 ) جنگ روانی
3) برخورد نظامی
2- آیه 126 سوره بقره بر چه امری تأکید دارد؟
1) رزق الهی مخصوص مؤمنان است.
2) رزق الهی اختصاصی به مؤمنان ندارد.
3) کافران ریزهخوار رزق مؤمناناند.
3- آیات اولیه سورهی فلق، پیامبر را مأمور به چه کاری میکند؟
1) پناه بردن به خدا در فتنهها
2) پناه بردن به خدا از شرّ شیطان
3) استمداد از خدا در برابر دشمن
4- قرآن کریم، راه محفوظ ماندن از نقشههای دشمن را چه میداند؟
1) صبر و پایداری
2) تقوا و پرهیزکاری
3) صبر و تقوا
5- قرآن کریم، برای دشمنان جامعه اسلامی چه ویژگی را بیان میکند؟
1) اگر به شما خیری برسد، ناراحت میشوند.
2) اگر به شما بدی برسد، شاد میشوند.
3) هر دو مورد