تفسیر سوره مطففین – 1

موضوع: تفسير سوره مطففين (1) و شرايط ساخت و ساز
تاريخ پخش: 76/05/23

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

«وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ الَّذينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ» (مطففين/3-1) واي بر کم فروشان. اينها کساني هستند که وقتي از مردم پيمانه مي‌گيرند خوب مي‌گيرند (وفا مي‌کنند) و ليکن وقتي که به ايشان پيمانه مي‌دهند يا براي مردم وزن مي‌کنند کم مي‌گذارند.
1- مجازات كم‌ فروشي و گستره كم فروشي
نکاتي که از اين 3 آيه مي‌فهميم: اول اينکه «مُطَفِّف» از طفف مي‌آيد يعني کنار. علت اينکه به زمين کربلا «طف» مي‌گويند چون کنار رودخانه است.
ابن مسعود نقل مي‌کند که: هرکس از نمازش هم کم بگذارد شامل اين آيه مي‌شود. و لذا حديث داريم: رييس دزدها کسي است که از نمازش بدزدد.
هر چيزي با ميزانش: ميزان هندوانه با ترازو است، ميزان خط با خط کش است. ميزان نمره با 20 است. ميزان پارچه با متر است. ميزان هوا با هواسنج است. هر چيزي يک ميزان دارد. و در هر کاري کم فروشي وجود دارد. کم فروشي آخوند چيست؟ (از خودم شروع مي‌کنم) کم فروشي من اين است که بروم بالاي منبر و براي مردم حرف حسابي نزنم. اگر کم بگذارم «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ» (مطففين/1) واي به حال آخوند. اگر کارگر در کار کردن کم بگذارد، کارفرما در حق کارگر کم بگذارد، مرد در حق زن کم بگذارد، زن در حق مرد کم بگذارد، شريک در حق شريک کم بگذارد… کم فروشي دکتر چگونه است؟ وقتي مرض را تشخيص نمي‌دهد بايد بگويد: بسمه تعالي نفهميدم بايد پول ويزيت را پس بدهد و بگويد: ديگري از من بهتر است. اگر اين کار را نکند کم فروشي کرده است.
بايد مردانگي کرد. کم فروشي نشانه چند چيز است: 1- کم فروشها خودشان را زرنگ مي‌دانند. 2- کم فروش مردم را دوست ندارد. 3- کم فروش خدا را رازق نمي‌داند. 4- کم فروش به مردم ظلم اقتصادي مي‌کند. و خلاصه کم فروش تبهکار است.
از اينکه قرآن مي‌فرمايد: «وَيْلٌ» مي‌فهميم که: کم فروشي گناه کبيره است. وقتي مي‌خواهد به مردم دختر بدهد کلي مهريه مي‌گيرد ولي وقتي مي‌خواهد از مردم دختر بگيرد مي‌گويد: آقاي قرائتي تو را به خدا در تلويزيون بگو که اينقدر مهريه نگيرند! يعني دست دادنش به دست گرفتنش فرق مي‌کند. نگفته: «إِذَا اكْتالُوا عَلَى المؤمنين يا مسلمين» بلکه گفته: «إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ» يعني: کم فروشي حرام است ولي به مسيحي و يهودي و… جاهايي که قرآن گفته «ناس» يعني از حقوق انساني است نه از حقوق اسلامي. «عَلَي» يعني بر ضرر مردم. «اكْتالُوا» يعني «کيل». کم فروشي بيشتر در «کيل» است. دزدي در کيل ديرتر لو مي‌رود. از اين پيداست که نظم اقتصادي خيلي مهم است. دقت خيلي مهم است. شيريني فروش ما فکر مي‌کند که اگر جعبه شيريني را از مقواي کلفت بگيرد زرنگي کرده است. گوسفند فروش ما فکر مي‌کند که اگر آب نمک به بزغاله‌ها بدهد زرنگي کرده است. دزدي در 2 کيلو يعني چه؟
2- كار براي خدا و صداقت در انجام كارها
با خدا نمي‌شود فيلم بازي کرد. يکي از طلاب قديمي که حالا از علما است تعريف مي‌کرد: در ماه رمضان (چند سال پيش حدود سي سال) چند جا مرا دعوت کردند. وقتي حساب کردم ديدم که از همه جا بيشتر در دماوند به من پول مي‌دهند. گفتم: مي‌روم دماوند. مردم از آخوند پولي بدشان مي‌آيد. يکروز که نرفتم هزار تومان کم کردند. و 29 هزار تومان گرفتم. سوار ماشين از آنجا بر مي‌گشتم و در فکر اين بودم که اين 29 تومان را چکار کنم. از دماوند (رودهن) به طرف تهران مي‌آمدم و در وسط راه زدم به يک ماشين! دو تا ماشين له و لوله شدند. پليس آمد و ميکانيک آورد و گفت: سي هزار تومان خرجش است! بعد گفت: چون عمامه پيغمبر(ص) سرت است هزار تومان نمي‌گيرم! يعني 29 هزار تومان. در راه مي‌زدم توي سرم و مي‌گفتم: اين جزاي کسي است که هدفش خدا نباشد.
خدا رحمت کند شهيد مطهري (ره) را. به من مي‌گفت: قرائتي، هر روز اين دعا را بخوان: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ» (دعاي ماه رجب) باختند کساني که براي غير خدا کار کردند. با هر کس بازي در مي‌آوريد با خدا بازي در نياوريد. با خدا صاف باشيم. واي بر معلمي که کم درس مي‌دهد. واي بر کارگري که سر هم بندي مي‌کند. واي بر همه کساني که به هر نحوي کم فروشي مي‌کنند.
«يَسْتَوْفُونَ»، «يُخْسِرُونَ» به قول ما طلبه‌ها فعل مضارع هستند. يعني کارشان اين است. هر کسي يک بار دست گل آب مي‌دهد. يکبار و دوبار طوري نيست اما «يَسْتَوْفُونَ»، «يُخْسِرُونَ» يعني اينکاره هستند. شغلش اين است. نانوا وقتي براي خودش نان مي‌پزد نانهاي خوبي مي‌پزد اما براي مردم… همين نانوا کارش به نجار مثل خودش مي‌افتد. قرآن مي‌فرمايد: اگر ضرر بزني دودش به چشم خودت مي‌رود. مال حرام عامل سقوط انسانهاست. گناه کوچک را کوچک نشماريد. قصه پيغمبر(ص) را همه نشنيده‌ايد که در بيابان با اصحاب مي‌رفتند. حضرت فرمودند: هيزم جمع کنيد. گفتند: هيزم نيست. فرمود: دقت کنيد. رفتند و خار و خاشاک جمع کردند و روي هم گذاشتند و زياد شد. فرمود: شما فکر مي‌کنيد گناهانتان کم است ولي اگر دقت کنيد زياد است.
3- مهندسي ساختمان ابتكار و خلاقيت و زيبايي
راجع به مهندسي، خانه سازي و مدرسه سازي نکاتي است که برايتان مي‌گويم: اول اينکه نظافت در ساختمان يک چيز دوست داشتني است. مدرسه را طوري درست کنيم که دوست داشتني باشد. يک مقدار هم مهندسين ما بايد کاري با استاندارد نداشته باشند. من رفتم به يک ساختمان، ديدم سقفش خيلي کوتاه است! گفتم: اينجا سقفش کوتاه نيست؟! گفتند: هيس! گفتم: چرا؟! گفتند: اين زير نظر مهندسين ساخته شده است. گفتم: باشد من يک آدم هستم. آدم بايد از خودش هم فکر داشته باشد. انسان وقتي سيگار مي‌کشد سرفه مي‌کند. خود ريه مي‌گويد: دود براي من خوب نيست. وقتي به کسي مي‌گويي: سيگار نکش. مي‌گويد: مراجع تحريم نکرده‌اند. بابا خودمان هم يک آدم هستيم. من اين را بارها گفته‌ام که نمي‌گذارند فکر کنيم. جوان شلواري مي‌پوشد که براي رانش تنگ و براي ساق پايش گشاد است. مد پرستي يعني کنار گذاشتن عقل. بله اگر کار خوبي بود روي چشممان. قرآن مي‌فرمايد: پيغمبر هر کس کار خوب کرد، از او ياد بگير «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» (انعام/90). آثار نياکان ما: اگر هنر داشتند روي چشم ما. اما اگر غلطي کردند ما نبايد آن کار را بکنيم. امام صادق(ع) به خانه شخصي رفتند، خانه آن شخص خيلي تنگ بود. فرمود: چرا خانه‌ات اينقدر تنگ است؟! گفت: خانه مرحوم ابوي است! فرمود: ابوي شما اشتباه کرد شما هم بايد اشتباه کنيد؟! آثار قديمي به چه قيمتي.
ساختمان بايد زيبا باشد. در کاشان مسجدهايي ساخته‌اند که وقتي آدم نگاه مي‌کند کيف مي‌کند. مردم براي استراحت آنجا مي‌روند. الآن مسجد مي‌سازند مثل انبار سيب زميني! ساختمان بايد طوري باشد که آدم خاطره خوشي از آن داشته باشد. گفتند: امام سجاد(ع) کجا نماز مي‌خواند؟ گفتند: برو فرشها را بو بکش، هرجا بوي عطر بيشتري داشت امام سجاد(ع) آنجا نماز خوانده‌اند. به همين خاطر زيبايي يک مسئله است.
4- خدا محوري در ظاهر و باطن
خدا محوري: قديم وقتي وارد شهري مي‌شدي از گنبدش معلوم بود که در آنجا اسلام حاکم است. مدرسه‌هاي قديمي دور تا دور حجره است و در جايي که نماز مي‌خوانند. گنبد و بارگاه دارد. يعني خدا محوري است. الآن وقتي شخصي وارد تهران مي‌شود خدا محوري نيست. اسکناس محوري است. شهر اسلامي شهري است که وقتي واردش مي‌شوي خدا محوري باشد. مردمش با اذان از خواب بيدار مي‌شوند. بلندترين ساختمان‌هايش مساجدش باشد. در سايه انقلاب بهتر شده است. در قبل از انقلاب خيلي از وزارتخانه‌ها، اداره‌ها و… نمازخانه وجود نداشت. اول انقلاب هم زير راه پله‌ها را نمازخانه کردند. در اين چند سال يک تحولي شده است.
زيبا سازي مدرسه به عهده خود بچه‌ها باشد. متأسفانه برخي بچه‌هاي مدارس ما، مدرسه را کثيف مي‌کنند بعد يک فرد پيري که احترامش لازم است مي‌آيد و تميز مي‌کند! يعني بچه‌ها عملا لوس بار مي‌آيند. لوسي ممنوع. يک حديث در مورد لوسي مي‌خوانم: امام صادق(ع) با افرادي مي‌رفتند. بند کفش امام(ع) پاره شد. امام(ع) کفشهايش را درآورد و پابرهنه به راهش ادامه داد. هرچه اصحاب گفتند که: آقا کفش ما را پا کنيد، حضرت فرمود: بند کفش من پاره شده و نبايد لوس شوم.
در سفر مکه آمدند به حضرت گفتند: فلاني خيلي عبادت مي‌کند. فرمود: کارهايش را چه کسي انجام مي‌داد؟ گفتند: ما کار مي‌کرديم و او نماز شب مي‌خواند. فرمود: کار شما از نماز شب او با ارزش‌تر است. چون او آدم لوسي بود.
بحمدالله در سايه جمهوري اسلامي همه مدارس نمازخانه مي‌سازند. آموزش و پرورش از همه وزارتخانه‌ها مهم‌تر است. چون با نسل آينده در ارتباط است. همه بايد در اين مورد بسيج شويم. شمايي که اينقدر خرج ميهمان مي‌کنيد، چقدر خرج تحصيل فرزندتان کرده‌ايد، چقدر خرج فضاي آموزشي او کرده‌ايد؟ حالا آدمهايي داريم که: زن و بچه‌اش را در اتاق تاريک نگه مي‌دارد يک اتاق نوراني را براي ميهمان نگه مي‌دارد! يکروز به دامادم گفتند: چه کسي را از همه بيشتر دوست داري؟ گفته بود: خودم را. براي شيخ انصاري ميهمان آمد. گفت: من براي خدا به ديدار شما آمده‌ام. گفت: اگر به خاطر خدا آمده‌اي به خاطر خدا هم بلند شو برو. گفت: چرا؟! گفت: الآن که شما به خانه من آمده‌اي، زنم مريض بود و رفت اتاق بغلي که خيلي گرم است. تو اگر براي خدا آمده‌اي براي خدا هم برو تا زنم بيايد به اتاق سايه. من يک سؤال مي‌کنم از مردم ايران! حالا که براي فرزند شما نمازخانه ساخته‌اند، کداميک از شما با يک تلفن از مدير مدرسه در اين رابطه تشکر کرده‌ايد؟! در حال حاضر حدود 60 هزار نماز جماعت در مدارس بدون اجبار برگزار مي‌شود. اما براي يک مسئله جزيي خودمان صد تا تلفن مي‌زنيم! ما نسبت به نسل نو هنوز بالغ نشده‌ايم. نمي‌دانيم 18 ميليون يعني چه؟! مدير مدرسه مي‌تواند نقش خوبي داشته باشد. مدير کل يکي از استانها مي‌گفت: در يکي از مدارس صددرصد بچه‌ها در نماز شرکت مي‌کنند. وقتي بررسي کرديم فهميديم که: مدير دبيرستان«قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ» گو است. همه دبيرها: فيزيک و شيمي و قرآن و ديني و… صف اول نماز هستند. وقتي همه آمدند بچه‌ها هم مي‌آيند. اما وقتي دبيرها خودشان در اتاق چايي مي‌خورند و به بچه‌ها گفتند: برويد نماز!! مي‌گويند: مرگ خوب است براي همسايه. مدرسه به بخشنامه گوش نمي‌دهند. خدا وقتي بخشنامه مي‌کند، مي‌فرمايد: ببين من خودم عمل مي‌کنم. بعد مي‌فرمايد: شما هم عمل کن. بخشنامه خدا را گوش کنيد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً» (احزاب/56) خدا و فرشته‌ها بر پيامبر(ص) صلوات مي‌فرستند. بعد بخشنامه مي‌کنند که: شما هم يالله، صلوات بفرستيد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً». اگر مدير مدرسه يکبار خم شود و يک پوست خيار را از زمين بردارد، ديگر بچه‌ها خجالت مي‌کشند که پوست خيار به زمين بريزند. اگر دانش آموز استاد را ديد که برقهاي اضافي را خاموش مي‌کند، اين کار اثر تربيتي دارد. فرق معلم با ديگران در همين است. کار شما سازندگان مدارس عبادت است. چون شما جايي را که مي‌سازيد در آن رشد خواهند کرد اما بيرون اين طور نيست.
5- تذكرات و شرايط ساخت و ساز مسجد
تذکرات کلي براي ساخت و ساز: آقاياني که مي‌خواهند بنايي کنند بايد نکاتي را در نظر بگيرند. البته اين حرفهاي من اصل است حالا يک وقت اضطرار است، حسابش جداست. مثل اين است که بگوييم: انسان بايد روز کار کند و شب بخوابد. حالا بعضي جاها اورژانس است، کشيک است، و بايد شب بيدار بمانند اين اضطرار است. من به موارد اضطراري کاري ندارم. من اصل را مي‌گويم. مسکن از سکينه مي‌آيد. يعني جايي که انسان در آن آرامش داشته باشد. پس زميني که انسان براي مسکن انتخاب مي‌کند بايد جاي بي سرو صدايي باشد.
2- نزديک بودن خانه به محل کار: اگر مردم اين اصل را مراعات کنند قسمت زيادي از اين ترافيک کم مي‌شود. نرخ ماشين کم مي‌شود. نظارت پدر بر خانواده زياد مي‌شود. معابر خلوت مي‌شوند. در وقت صرفه جويي مي‌شود.
3- الان طوري شده است که داخل خانه را تنگ مي‌گيرند و بيرون خانه را مرمر. حديث داريم: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ سَعَةُ مَنْزِلِهِ» (المحاسن/ج‌2/ص‌610) علامت خوشبختي مرد اين است که حياطش بزرگ باشد. يعني يک حياط ساده بزرگ از يک خانه لوکس کوچک. اين را اسلام مي‌گويد.
4- استحکام: در برابر باد و زلزله و… در ميان سقفها، هيچ سقفي به گنبد نمي‌رسد. گنبد، باران، باد و برف را رد مي‌کند. گنبد علمي ترين طاق هاست.
6- دستورات اسلامي فراتر از علم و زمان
خودمان را خيلي تحقير نکنيم. برج‌ها را الآن مي‌سازند در آنها خفه خواهند شد و به سراغ گنبد خواهند آمد. برخواهند گشت. الآن کنگره شير مادر گرفته‌اند. از بس شيرخشک مصرف کردند، حالا ضررهاي شيرخشک ثابت شده و کنگره گرفته‌اند. در آينده هر حديثي که به آن عمل نشده، کنگره خواهند گرفت. در آينده کنگره برگ خواهيم داشت. چون الآن برگ کاهوي آفتاب خورده را دور مي‌ريزيم و وسط کاهويي را که آفتاب نخورده مي‌خوريم. حال آنکه چيزهاي ذخيره شده در برگ آفتاب خورده بيش از چيزهاي ذخيره شده در برگهاي آفتاب نخورده است. اسلام مي‌گويد: انار را با هسته‌اش بخور: ما آب انار را مي‌خوريم. و حال آنکه هسته‌اي که جذب نمي‌شود مثل شن به ديوار معده کشيده مي‌شود و حديث داريم: قَالَ الصَّادِقُ (ع): «كُلُوا الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ يَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ يَزِيدُ فِي الذِّهْنِ» (كافي/ج‌6/ص‌354) معده را دباغي مي‌کند. در آينده کنگره‌اي خواهيم داشت به نام کنگره هسته انار. اسلام مي‌گويد: بنشين و ادرار کن. اخيرا که فيلم برداري کرده‌اند از مجراي ادرار. ديده‌اند که وقتي انسان ايستاده ادرار مي‌کند مجراي ادرار درست باز نمي‌شود ولي وقتي انسان مي‌نشيند مجراي ادرار درست باز مي‌شود. در اروپا و آمريکا کنگره‌اي برپا خواهد شد به نام «بنشين و ادرار کن» بايد از اول مسلمان باشيم. چه گيري داريم که مي‌رويم، تو سري مي‌خوريم و برمي گرديم. حديث داريم: به سه چيز نگاه کنيد شاد مي‌شويد: 1- سبزي 2- آب 3- شکل زيبا. انسان وقتي در اين کاسه‌هاي همداني آب مي‌خورد لذت مي‌برد. حديث داريم: وقتي آب مي‌خوريد بمکيد. با تک نفس نخوريد. و به آب نگاه کننيد. يکي از دوستان مي‌گفت: علامه طباطبايي وقتي مي‌خواست سيبي را بخورد مدتي به آن نگاه مي‌کرد و بعد مي‌خورد. نگاه کردن هم ايمان انسان را زياد مي‌کند و هم اشتهاي انسان. ما که غذا نمي‌خوريم. موقع غذا خوردن تمام حواسمان به تلويزيون و… است. حديث داريم: ساعاتي که سر سفره درحال غذا خوردن هستيد جزو عمرتان نيست. مي‌دانيد يعني چه؟ يعني دست پاچه نشويد. يعني گيج نشو.
يک مقداري خودمان را باختيم. صاف مسلمان نيستيم. هنوز هم شک داريم. اينکه امام (ره) فرمود: اسلام ناب يعني نترسيد.
آشپزخانه بايد بزرگ باشد. يک آيه در قرآن براي آشپزخانه بزرگ پيدا کرده‌ام. چون بخشي از عمر زن در آشپزخانه مي‌گذرد. آيه اين است: وقتي براي حضرت ابراهيم(ع) ميهمان آمد، قرآن مي‌فرمايد: «فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمين» (ذاريات/26) يک گوساله بزرگ را براي او سرخ کرد. يک گوساله درسته را براي او سرخ کرد. حالا اين گوساله را در چه آشپزخانه‌اي، در چه قابلمه‌اي و… سرخ کرده بود. آشپزخانه‌اي که بشود يک گوساله را در آن سرخ کرد بايد چقدر بزرگ باشد. حالا شايد بگوييد: آقاي قرائتي چي مي‌گي؟ خوابي يا بيدار؟ من بيدارم و مي‌فهمم. مي‌خواهم بگويم: اسلام اين را مي‌گويد، حالا اگر شما مي‌خواهيد اضطراري زندگي کنيد اشکالي ندارد.
7- ويژگي‌هاي ساختمان خوب
آشپزخانه بايد نور داشته باشد، نبايد پشت اتاق باشد. امام صادق(ع) وقتي ديد شخصي آشپزخانه‌اش را بزرگ مي‌کند او را ستايش کرد.
در ساختمان سازي همسايه‌ها را اذيت نکنيم. ديوارها را طوري نگيريم که از آن طرف ديوار حرفها شنيده شود. «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ» (مائده/2) نشود. چون استراق سمع گناه است. اتاق سفيد خيلي بهتر از رنگهاي ديگر است. رنگ قرمز و سياه مضر است. رنگهاي سفيد، آبي، سبز، زرد سفارش شده است. رنگ بايد دلنشين باشد «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرينَ» (بقره/69).
تعداد اتاقها: حديث داريم دخترها و پسرهاي بالاي 7 سال در يک تخت خواب نخوابند. گناه کسي که با 11 نفر در يک اتاق زندگي مي‌کند به گردن کسي است که يک ويلا در تهران دارد، يک ويلا در شمال دارد و… اصل اين است که آدم بتواند براي هر بچه‌اش يک رختخواب جدا درست کند. بسياري از گناهان به دليل کمبود مکان است و چه نامه‌هايي که در اين زمينه به دست من رسيده است. حديث داريم که اگر پدر و مادر روبروي بچه عمل زناشويي انجام بدهند (حتي اگر او خيلي کوچک باشد) در او اثر مي‌کند و ممکن است او زناکار شود. پدر حق ندارد با شورت در خانه راه برود. محرم هستند اما اين طور لباس پوشيدن براي دختر مضر است. برادر بزرگ هستي، تابستان هم هست اما… امام حسن و امام حسين(ع) با شلوار در رودخانه رفتند. يکي گفت: بابا شلوارتان خراب شد. فرمودند: شلوار ما خراب شود بهتر از اين است که حياي ما خراب شود. اينها انسان را بي حياء مي‌کند.
اصل فطرت: ما خيلي وقتها در ساختمان سازي فطرت خودمان را جا مي‌گذاريم. بايد به طبقه محروم توجه کرد. اين هم در مهندسي يک اصل است. آقايان مهندسين عقلتان و دينتان را در اختيار هوس پولداران قرار ندهيد.
وقتي تاجري يا مغازه داري مي‌بيند دختر و پسر نامحرم به مغازه مي‌آيند بايد به آنها تذکر ندهد. مي‌گويد: اينها مشتري هستند. حضرت علي(ع) مي‌فرمايد: کساني که به خاطر مشتري امر و نهي نمي‌کنند نمي‌دانند که خدا رازق است. رزق کسي را قطع نمي‌کند. توجه به قدرت مالي: اگر نداريد خرج نکنيد. حديث داريم پشت بام هم بايد ديوار داشته باشد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2389

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.