بهداشت محیط

موضوع بحث: بهداشت محيط
تاريخ پخش: 16/8/64

بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التّقوي»

1- بهداشت محيط
بحث اين هفته‌ي ما درباره‌ي بهداشت عمومي، محيط زيست، حفظ آب، هوا، خاك، دريا و جنگل است. مسئله‌اي كه همه‌ي ما به آن محتاج هستيم، مسئله‌اي كه هم دولت و هم ملت در آن مانده است و اين مسئله به دست ملت است و دولت به تنهايي از پس آن بر نمي‌آيد و ضرر و دودش به چشم خودمان مي‌رود. مسئله‌ي مهمي است. ‌اي كاش قبلاً بخشنامه كرده بوديم يا به محيط زيست اطلاع داده بوديم كه دفترها يا شهرداري‌ها يا بخشداري‌ها، اين كار را انجام بدهند و بايد امور تربيتي در مدرسه به اين مسئله عنايت كند. پدرها بايد ياد بچه هايشان بدهند. مادرها بايد به دخترهايشان ياد بدهند. مسئله‌اي كه همه ما به آن مبتلا هستيم. موضوع بهداشت محيط، مسئله‌ي آب، خاك، گياه، حيوان، هوا، و. . . است كه انصافاً ما آن را خراب مي‌كنيم.
هر كجا يك دسته جمعيتي هستند. شما اگر شهرهاي بزرگ را از بالاي شهر ببينيد، اصولاً خيابان‌هايي كه پر از جمعيت است، مشخص است. همين كه در خيابان‌هاي كم جمعيت مي‌رويد، معلوم است كه هوا بهتر است. دو سه كيلومتر كه از شهر بيرون مي‌روي محسوس است كه هوا تغيير مي‌كند. درباره‌ي بهداشت زمين صحبت مي‌كنيم. در اين زمينه خيلي هم كتاب نوشته نشده است و يك مقاله‌هايي هم هست. در اين هفته ما يك مقداري در اين زمينه كار كرديم. آيات و رواياتي كه در حمايت از حيوانات، آب، هوا و دريا هست، را مي‌گوييم. كلياتي دارد اگرچه ريز نيست. من مقداري از كليات را مي‌گويم و بعد هم به روايات و خطراتش اشاره مي‌كنم. خدا كند كه اين بحث ما يك فايده‌اي داشته باشد.
قرآن مي‌فرمايد كه من براي چند چيز شما را آفريدم. در يك جا مي‌گويد: «أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ»(هود/61) «من شمارا از زمين به وجود آوردم» «وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فيها»(هود/61) خدا مي‌گويد: «من شما را از زمين، خلق كردم.» يعني خاك بوديد، گندم شديد، گندم نطفه شد و شما ايجاد شديد. حال كه شما را از زمين درست كردم، مي‌دانيد چه مي‌خواهم؟ «اسْتَعْمَرَكُمْ» مي‌خواهم زمين را آباد كنيد. من دوست دارم شما زمين را زنده و آباد كنيد. اصولاً مگر ما خليفه‌ي خدا نيستيم؟ خليفه‌ي خدا كه قرآن مي‌فرمايد: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً»(بقره/30) وقتي مي‌گويد: تو جانشين خدا هستي، جانشين خدا بايد بياييد خلقت خدا را بر هم بزند؟ خداوند اين همه زينت آفريده است، گياهان زينت زمين هستند. قرآن مي‌گويد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها»(كهف/7) آنچه روي زمين است، زينت است. دريا زينت است، كوه زينت است، درخت و جنگل زينت است، گل و بلبل زينت است. خدا مي‌گويد: آنچه روي زمين است زينت زمين است. بعد آن وقت خليفه‌ي خدا مي‌آيد به جاي اين كه زينت را حفظ كند، به هم مي‌زند؟ اين يك اصل است كه خليفه‌ي خدا بايد محافظ آفريده خدا باشد.
چرا باغ‌هاي ما اينطور است؟ چرا بهداشت عمومي ما ضعيف است؟ چرا بايد به ما بگويند كه در ژاپن مجتمع‌هاي آموزشي آن هشت هزار محصل دارد و بدون فراش تميز است، ولي در جمهوري اسلامي صد تا بچه اگر در يك مدرسه باشند، يك فراش براي آن كم است. چرا بايد اينطور باشد؟ مگر ما خليفه‌ي خدا نيستيم؟ خليفه‌ي خدا بايد خلق خدا را حفظ كند.
چرا ما خراب مي‌كنيم؟ چرا زينت‌ها را به هم مي‌زنيم؟ خدا هرچه دارد آن را زينت كرده است، آسمان هايش را زينت كرده است و مي‌گويد: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا»(صافات/6) حالا جاي شکرش باقي است كه ما دستمان به آسمان‌ها نمي‌رسد وگرنه آسمان‌ها را هم خراب مي‌كرديم. مثلاً دستمان به خشكي مي‌رسد، خرابش كرديم. دستمان به دريا هم مي‌رسد، خرابش كرديم. «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ»(روم/41) واقعاً بشر در بر و بحر فساد مي‌كند. اگر كرات آسماني سالم ماندند به خاطر اين است كه دست ما به آن نمي‌رسد. مي‌گويند: فلاني غيبت نمي‌كند چون لال است، خوب اگر زبان داشت غيبت مي‌كرد.
2- بخاطر هر ضرري ضامن هستيم
قرآن مي‌گويد: «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»(آل عمران/195) اين آيه قرآن است كه ما از همديگر هستيم. بنده اگر كيسه زباله را نخرم، همينطور آشغال خانه‌ام را توي كوچه مي‌ريزم، معتقد نيستم كه كارمند شهرداري برادر من است، اگر عقيده داشته باشم اين هم برادر من است راضي نيستم كه بوي آلودگي زباله‌ي خانه‌ي من حتي يك مسلمان را اذيت كند، چون اين را بايد روي چرخ ببرد، يك جايي خالي كند. بعد آنجا ماشين بيايد و با بيل توي ماشين بريزند، وقتي زباله را با بيل توي ماشين مي‌ريزند، گرد و خاكش او را ناراحت مي‌كند. يك برادر مسلمان روزي چقدر بايد به خاطر گرفتن ماهي دو فلز پول، گرد زباله‌هاي مردم را بخورد؟ مگر اين انسان نيست؟ ده دقيقه خودت را جاي او قرار بده. ده دقيقه مثل او باش، آدم مي‌فهمد كه اين كار چه كاري است. قرآن مي‌گويد: از هم ديگر هستيد. اگر به اين آيه ايمان داشته باشيم، هيچ كس زباله‌اش را بدون كيسه زباله بيرون نمي‌ريزد. اصولاً كيسه‌ي زباله را هم بيرون خانه نمي‌گذارند، داخل خانه مي‌گذارند تا در بزنند. چون بيرون خانه كه مي‌گذارند ممكن است پاره شود. گربه‌اي، سگي بيايد و آن را پاره كند و اين گير فقهي دارد. هر رقم ضرري ضمانت فقهي و گير شرعي دارد.
دين ما، تنها نماز و روزه نيست. از رساله‌ي امام فتواي امام را بخوانم، يك خورده دقت بفرماييد. درتحريرالوسيله جلد دوم امام مي‌فرمايد: «لو القا فضولات منزله» اگر كسي فضولات منزلش را يعني آشغال‌هاي خانه‌اش را در كوچه بريزد، منتها فضولاتي كه المزلقه است. يعني فضولاتي كه ليز است، مثل پوست خربزه، اگر كسي پوست خربزه، پوست خياري، پوست انجيري و. . . را كه مي‌خورد در خيابان بيندازد و باعث زمين خوردن يك نفر شود يا در خانه‌اش را خيس كند. يك وقت يك سطل آب را در خانه مي‌ريزد، خانه‌اش هم آسفالت نيست گل است، اگر كسي با آب ريختن در خانه، يا پوست خربزه، پوست هندوانه، پوست خيار، پوست انجيري، زمين بخورد. «فزلق الانسان ضمن» آن وقت آن كسي كه چنين كاري را كرده است، ضامن است. اين فتواي امام است. مقلدين امام توجه كنيد، اگر به خاطر زباله‌هاي شما، ضرري به مسلمان بخورد، ضامن هستي. اين فتوا را امام داده است، اما مشتقات ديگر آن را نمي‌دانم. فتوا اينها را ندارد كه اگر مثلاً آب صابون را كنار كوچه ريختي يا آب پنير را كنار درخت ريختي، درخت خشك شود، چگونه است.
در جمهوري اسلامي براي يك درخت چقدر خرج مي‌شود؟ هر خياباني چند درخت دارد و چند نفركارمند شهرداري به خاطر آب دادن اين درخت‌ها بايد زحمت بكشند؟ براي آب دادن يك درخت چقدر بايد خرج شود؟ هيچ مي‌دانيد كه برگ درخت‌هاي خيابان‌هاي تهران در آنجايي كه دود گازوئيل بيش‌تر است برگ هايش زودتر مي‌ريزد؟ يك درخت چقدر خرجش است؟ فتواي ديگر امام، در مورد ضرر زدن به مسلمانان هاست. اگر كسي حيوانش را، بزغاله‌اش، گاوش، گوسفندش، مرغ و خروسش را در جاده و خيابان مسلمانان رها كند، اين هم ضرر به مسلمانان است. اگر كسي ماشينش را يك جايي پارك كند كه در رفت و آمد، مشكل ايجاد كند، ضامن است. اگر بنده ماشينم را در يك خيابان تنگي پارك كنم و جاده تنگ شود و ترافيك ايجاد شود و ماشين‌هايي كه بايد سريع بروند، اگر حركتشان كند شود، بنده ضامن هستم. اگر كسي به خاطر يك دور زدن بي جا و مسافر سوار كردن راه را ببندد، ضامن است. شوفرهاي تاكسي و آقايان مسافربر خوب گوش بدهيد، اگر كسي در اثر يك صحنه‌اي كه در خيابان به وجود مي‌آورد يك راهبندان و ترافيكي به وجود آورد، صدها يا ده‌ها ماشين را نگه دارد، و آن ماشين‌ها بنزين بي خود مصرف كنند، تمام آن مقداري كه ماشين‌ها در صف مي‌ايستند، من مسئولش هستم.
اصولاً كسي مسلمان نيست كه فقط «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگويد، اين شرط اسلام هست اما حديث داريم «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ»(من‏‌لايحضره‏‌الفقيه، ج‏4، ص‏362) مسلمان كسي است كه مسلمانان از دست و زبانش راحت باشند.
ما ذاتمان جلب است، بچه از مدرسه بيرون مي‌آيد، ميخي، سيخي، دست مي‌گيرد، همين طور كه مي‌رود به ديوارمردم مي‌كشد و مي‌رود. آخه چرا چنين مي‌كنيد؟ همين طور راحت، روي تابلوي ورود ممنوع، عكس مي‌زند. حالا يا كسي مرده است، يا اربعين است، چهلم كسي است، ختم كسي است، هفت كسي است، چرا روي تابلو عكس مي‌زني؟ مگر مي‌شود به ديوار خانه‌ي مردم عكس زد؟ حتي كانديداها نبايد اين كارها را انجام بدهند.
آيا اگر بنده كانديدا شدم، مي‌توانم همه جا را (مثلاً روي باجه‌ي تلفن) وسيله تبليغات قرار دهم؟ بايد يك جايي باشد كه هيچ ضرري به جايي نزند. هركس يك پيف پاف دارد، انگار صاحب و مالك همه‌ي ديوارهاست. حتي كساني كه شعار اسلامي مي‌دهند، اگر روي ديوارخانه مردم بنويسند، كارشان گير دارد. اگر كسي شهر مسلمانان را از زيبايي بيندازد همين مقدار خوب نيست. مسلمانان‌ها بايد شهرشان زيبا باشد. خدا مي‌گويد: آسمان مال من و زمين مال تو است. من آسمان و زمينت را زينت كردم. شهر بايد زيبا باشد، شهر بايد شيك باشد. الان همه چيز ما منعكس مي‌شود. درخت‌هاي ما، دود گازوئيل ما، توقف ما، حركت‌هاي ما همگي منعكس مي‌شود. اين‌ها را جزء فرهنگ و عادات ما قرار مي‌دهند.
3- ما مسئوليم
اجازه بدهيد يك حديث بخوانم. ما بايد ظاهرمان خوب باشد. يك روز پيغمبر در جبهه بود و كفار مي‌خنديدند، پيغمبر توجه كرد كه اين‌ها به چه مي‌خندند؟ خيلي حساس شد كه چرا كفار مي‌خندند؟ بعد نگاه كرد و ديد، پشت سرش يك مشت پيرمرد به جبهه آمده‌اند(خوب است پيرمردها در صف اول مسجد باشند، اما در جبهه جالب نيست) در صف اول رزمنده‌هاي پيامبر، پيرمردها بودند. پيغمبر رويش را اين طرف كرد، ديد كه ريش سفيدها هستند و كفار از اينكه همه‌ي مسلمانان پير هستند، مي‌خندند. فرمود: همه فردا ريش هايتان را رنگ بزنيد كه دشمن به ريش ما نخندد. يعني چه؟ زشت است آدم به پارك‌هاي شرق و غرب برود و ببيند پارك‌ها همه زيباست، آن وقت پارك‌هاي ما اينقدر كثيف باشد. حالا مي‌خواهي شهرداري درست كني؟ آقا مسئله شهرداري نيست. «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»(مجموعةورام، ج‏1، ص‏6) «فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ»(نهج‏ البلاغه، خطبه 167) حديث داريم همه‌ي شما مسئول هستيد «حتي عن البقاع» شما مسئول بقعه‌هاي زمين هستيد. چرا اين بقعه زمين را خراب كردي؟ «وَ الْبَهَائِمِ» شما مسئول حيوان‌ها هستيد. نمي‌شود حيوان را از بين برد. خداوند حكيم حيوانات را بي هدف خلق نكرده است، همان كرم‌هاي داخل زمين ارزش دارند. همان كرم براي يك نوع ميكروب خوب است. آن شغال براي خوردن همين لاشخورها ارزش دارد. راستي شما حساب كن اگر اين حيوان‌هايي كه مي‌مردند، اگر لاشخورها اين‌ها را نمي‌خوردند، چقدر محيط زيست آلوده مي‌شد؟ وجود شغال منفعت است، چون وقتي يك الاغ در يك بيابان بميرد تنها شغال است كه مي‌تواند الاغ را بخورد. منتها چون در زندگي روزمره ما به درد نمي‌خورد، مي‌گوييم: شغال براي چيست؟
يكي از اولياء خدا رسيد. يك كرم ريزي توي خاك تكان مي‌خورد، يك خورده به اين كرم نگاه كرد، گفت: خدايا اين كرم براي چه چيزي خوب است؟ گفت: دفعه اول است كه مي‌پرسي اين كرم براي چه خوب است. اين كرم تا به حال هفتاد مرتبه از من پرسيد: اين مخلوق تو براي چه خوب است؟ اگر يادتان باشد يكي دو سه هفته پيش نكته‌اي را از فيض كاشاني براي شما نقل كردم. مرحوم فيض كاشاني در علم اليقين مي‌فرمايد: شما هيچ حساب كردي كه اين نهنگ‌ها چقدر ارزش دارند؟ اگر اين نهنگ‌ها در اقيانوس‌ها نباشند حيوان‌هاي دريايي كه مي‌ميرند، آب اقيانوس و دريا بوي بسيار بدي بر مي‌داشت اما اين نهنگ‌ها هر حيوان مرده‌اي را در دريا مي‌خورند و آب دريا سالم مي‌ماند. آن وقت ما مي‌آييم آب دريا را خراب مي‌كنيم، چه طوري آب دريا را خراب مي‌كنيم؟ با فاضلاب، فاضلاب خانه‌ي هركس كنار رودخانه است. چرا بايد يك مقام مسئول مملكتي به ما بگويد: كه در رودخانه‌ي جاجرود، سه ميليون ماهي از بين رفت. چرا بايد بگويند زاينده رود اصفهان چنين و چنان شده است؟ مگر كشور امام زمان نيست؟ در كشور امام زمان كه نبايد گفت: آقا اين كار را نكن، آن کار را بکن. مثلا ًفرض كنيد مي‌خواهد روغن ماشينش را عوض كند، خوب به تعويض روغني برود، يك جايي برود كه دور از شهر باشد. همين طور كنار جاده‌ها سياه شده است. هر كجا باشد اين كار را نكنيم «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»(آل عمران/195) از همديگر هستيم. در كوچه و خياباني كه چهل تا خانه است، اگر شما كيسه‌ي زباله را بيرون نگذاريد، سي‌ ونه خانه‌ي ديگر هم بيرون نمي‌گذارند. و لذا صبح كه از خانه بيرون مي‌آيي، كيسه‌ي زباله‌ات را هم با خود مي‌آوري، لذا صبح زود تا از خانه بيرون مي‌آيي قبل از هر چيزي، چهل كيسه زباله را مي‌بيني. يعني اگر جلوي كيسه زباله‌ي خودت را بگيري، آنها هم، سي و نه تا كيسه زباله را نشان شما نمي‌دهند. شما نگو حالا من يكي هستم. شما يكي، او هم يكي، من هم يكي، همه‌ي ما بياييم و بگوييم خوب ما يكي هستيم مگر مي‌شود. مگر يك كيسه‌ي زباله چقدر است؟ واقعاً گاهي زجر مي‌برم، حساب مي‌كنم كه حاضرم يك سال آخوندي بكنم، حاضرم يك سال سخنراني بكنم ولي حاضر نيستم دوماه مسئول دفع اين زباله‌ها باشم. كار، كار عبادتي است اما به خاطر اين كه ما مسلمانان باور نداريم كه اين مسئول، كارمند شهرداري است، آشغال را در كيسه زباله نمي‌كنيم.
يك سؤال مي‌كنم، از نظر فقهي اگر آبگرمكن حمام دودهايش، لباس سفيد خانه همسايه را سياه مي‌کند، شرعاً ضامن هستيم يا نه؟ يك خورده گير دارد. من نمي‌دانم باز هم يك فتوا از امام بخوانم «و من الاضرار» از جمله ضررهايي كه مردم به هم مي‌زنند و ضامن هستند اين است «الميازيب» ميزاب، اگر ناودان خانه‌ي شما عمودي نباشد و افقي باشد، ناودان‌هاي افقي كه آب آنها روي سر ديگري مي‌ريزد «يضر بطريق فان فلاظهر فيه الضمان» ظاهر اين است كه اينجا هم ضامن است. يعني اگر بنده دارم مي‌روم، آب ناودان شما روي لباس من ريخت، من بايد بيايم در بزنم و بگويم: آقا لطفاً پول اتوشويي لباس من را بدهيد. اين‌ها چيزهاي اوليت‌دار است.
سيد جمال الدين اسدآبادي مي‌گويد: به شرق و غرب رفتم و آنجا را ديدم و برگشتم. در غرب اسلام را ديدم ولي مسلمان نديدم. در شرق مسلمان ديدم ولي اسلام را نديدم. يعني در آنجا يك سري برنامه‌هاي اسلام پياده شده است، اما خودشان مسلمان نيستند ولي اين جا همه «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»، «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة»، «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل» مي‌گويند اما كيسه زباله‌اش، ناودان خانه‌اش، مرغ خانه‌اش، بزغاله‌اش، گاوش، اسلامي نيست. بنابراين ما مسئول هستيم. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»(اسراء/7) قرآن مي‌گويد: اگر خوبي كني به خودت خوبي كرده‌اي.
يكي از پزشكان(پزشك جراحي است، خيلي هم در كار خودش متخصص و قهرمان است) ايشان مي‌گفت: من گاهي كه ريه مردم تهران را جراحي مي‌كنم، ريه مردم تهران از بس كه دود، گازوئيل و. . . در شهر زياد است، سياه شده است. شايد به خاطر اين است كه اسلام مي‌گويد: لباس سفيد بپوش، اين لباس سفيد، يعني هميشه و هر روز محيط زيست دست تو باشد. كه امروز گازوئيل خيابان چقدر است؟ يعني كسي كه لباسش سفيد است، خيلي راحت است. غروب به غروب به لباسش نگاه مي‌كند، هواي شهر دستش مي‌آيد. ديگر لازم نيست كه تلويزيون بگويد: كه هواي شهر آلوده است. نگاه مي‌كند و مي‌گويد: من صبح لباسم را عوض كردم. كافي است كه دندانش را بشويد، ببيند چقدر آب دهانش عوض شده است، اجمالاً ما مسئول هستيم. خوب گوش بدهيد. اگر من يك ليوان سم را قاشق قاشق كردم و يكي يك قاشق به همه شما دادم و يكي يك لحظه از عمر شما را كم كردم مسئول نيستم؟ هر اگزوزي كه تعمير نشود، آب گرمكني كه تعمير نشود، حکم همين سم را دارد. آن وقت خدا به داد صاحب كارخانه‌هايي برسد كه آجرپزي و كارخانجات سيمان كه دود سيمان منطقه را خراب مي‌كند.
هيچ فكر كرده‌ايد كه چرا اسلام گفته است كه مستحب است مرده را زود دفن كنيد؟ ممكن است صد تا دليل داشته باشد، اما احتمال نمي‌دهيم كه يكي از دلايلش اين باشد كه به خاطر اين كه مرده اگر بيرون باشد، به خاطر بوي بدي كه دارد در محيط زيست، در فضا، در تنفس اثر مي‌گذارد. اصلاً به مرده توهين مي‌شود. هرچه قدر هم كه او را دوست داري ولي وقتي پهلويش مي‌روي مي‌بيني بو مي‌دهد، به مقام او توهين مي‌شود. چرا اسلام مي‌گويد: با «سدر و كافور» مرده را بشوييد؟ احتمال نمي‌دهيد براي محيط زيست باشد.
4- اسراف نكنيد
در تحف العقول حديث داريم «كُلُّ شَيْ‏ءٍ تَكُونُ فِيهِ الْمَضَرَّةُ عَلَى الْإِنْسَانِ فِي بَدَنِهِ فَحَرَامٌ أَكْلُهُ إِلَّا فِي حَالِ الضَّرُورَةِ»(تحف‌‏العقول، ص‏337) هر چيزي كه به جامعه و انسان ضرر بزند، «فَحَرَامٌ» حرام است. بعد شهيد اول در دروس مي‌فرمايد: گاهي پرخوري هم حرام است. سير شدي، يك لقمه ديگر هم بخوريم، ته بشقاب را پاك كنيم، براي اين كه اسراف نشود ته بشقاب را پاك مي‌كنيم. اگر اسراف شود ته بشقاب يك تومان اسراف مي‌شود، دو تومان اسراف مي‌شود ولي فشار به معده بيش از دو تومان مي‌ارزد. ما گاهي اوقات مي‌گوييم براي اين كه يك تومان از بين نرود، يك ميليون از بين برود. خودم را از بين مي‌برم كه آن از بين نرود.
در مكارم الاخلاق يك روايت داريم كه مي‌فرمايد: «لا طول من دين لهم في البيت» البته سال‌ها قبل كه بچه بودم يادم هست خانه ما كاشان بود، لابد خانه‌هاي ديگري هم بوده است، يك قفسه‌هاي چوبي درست كردند و با طناب به سقف آميزان مي‌كردند، بعد چون در آن زمان يخچال نبود كاسه غذا را آنجا مي‌گذاشتند. مي‌فرمايد كه «من دين» گوشت را هيچ وقت آويزان نكنيد. چرا اسلام مي‌گويد كه غذاي شب مانده نخوريد، مكروه است؟ گاهي اوقات انسان نگاه مي‌كند كه طمعش از گرگ بيش‌تر است. وقتي گرگ گرسنه‌اش شد، يك گوسفند را مي‌خورد و تمام مي‌شود. اما ما چقدر غذا را ذخيره مي‌كنيم، هميشه غذاي كهنه مي‌خوريم در طول سال غذاي كهنه مي‌خوريم.
5- دستور تيمم
براي اهميت بهداشت يک مسئله فقهي بگويم. سؤال: زني خلاف كرد و قرار است كه شلاق بخورد، اما مي‌گويند: اگر دارد بچه شير مي‌دهد شلاقش نزنيد تا بچه دو ساله شود. يعني اين ناراحتي به زن، شلاقي كه زن مي‌خورد، تنبيهي كه زن مي‌شود، ممكن است در شيرش اثر بگذارد. ممكن است در بچه اثر بگذارد. در ماه رمضان مي‌گويند: زن شيرده روزه‌اش را بخورد. اگر روزه گرفتن او به تغذيه بچه يا خودش ضرر مي‌زند، روزه‌اش را بخورد. قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ»(بقره/222) علامه طباطبايي مي‌فرمايد: «يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» شامل همه كساني كه هم از طريق شستشو خودشان را تميز كنند و هم كساني كه با علوم و معارف حق، ايمان و عقيده صالح و توبه خودشان را صالح كنند، مي‌شود. قرآن در آيات ديگر هم مي‌گويد: «فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً»(نساء/43) اگر آب پيدا نكردي، تيمم كنيد. «صَعيداً طَيِّباً» طيب يعني چه؟ يك آياتي مي‌گويد روزي كه مي‌خواهيد بخوريد «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً»(بقره/168) در قرآن كلمه‌ي طيب زياد آمده است. اگر خواستي تيمم كني بايد خاك طيب باشد. طيب به معني پاك نيست، طيب يعني دل پسند. گاهي يك چيزي پاك است. اما دل پسند نيست. «صَعيداً طَيِّباً» يعني حالا كه قراراست تيمم كني يك خاك تميز بردار و لذا داريم كه وقتي مي‌خواهيد تيمم كنيد برويد از خاك‌هاي بلند روي تپه‌ها، روي آن خاك‌هايي تيمم كنيد كه باران خورده و آفتاب هم خورده است. اميرالمؤمنين ديد كه يك كسي با خاك كوچه تيمم مي‌كند، گفت: چرا اينطور تيمم مي‌كني؟ گفت: آقا آب نداريم. گفت: آب نداري، تيمم مي‌كني؟ بله ولي هرگز اسلام اجازه نمي‌دهد شما با خاك كوچه تيمم كنيد. «نَهَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَنْ يَتَيَمَّمَ الرَّجُلُ بِتُرَابٍ مِنْ أَثَرِ الطَّرِيقِ»(كافى، ج‏3، ص‏62) فرمود: حق نداريد با خاك كوچه تيمم كنيد، طيب باشد. طيب به معني دلپسند است، خاكي كه انسان طبعش آن را بپذيرد، كه اگر دست او خاكي شد به پيشانيش بمالد. دو تا دست را به زمين پاك بزن و بعد به پيشاني‌ات بمال. كاري به چشمات ندارد. از پيشاني تا بالاي بيني. ما چه مي‌كنيم؟ ما دستمان را روي خاك كوچه مي‌گذاريم و بعد هم روي چشمانمان مي‌ماليم، اين عادت ما است. نه خاكمان خاك است، نه پيشانيمان. . . آن يك رقم بندگي است. آدم كه روي خاك سر مي‌گذارد، مي‌گويد «سبحان ربي الاعلي و بحمده» براي تيمم بايد خاك تميز باشد. تيمم، خاك تميز، پيشاني، بندگي خدا، اما خاك كوچه و چشم. . . شما حساب كن اگر مردم تميز باشند از نظر روحي هم بانشاط هستند، وقتي يك كسي حرف مي‌زند دندانهاش سفيد باشد، طرف مقابل تمايل بيشتري دارد يا اينکه دندانهاش زرد باشد؟
6- تاوان ريخت و پا‌ش‌هاي خودمان را مي‌دهيم
قديما رسم بود زن‌ها، در خانه خودشان را جارو مي‌كردند، آب مي‌پاشيدند و تميز مي‌كردند. اگر هر كسي درِ خانه‌ي خودش را جارو كند، الان نبايد ما در تهران حدود چهل هزار رفتگر داشته باشيم. چهل هزار رفتگر يعني چهل هزار نفر بايد تا پنج هزار تومان درماه بايد بگيرند، شما چهل هزار تا پنج هزار تومان حساب كن آن وقت مي‌داني چه مي‌شود؟ نتيجه‌اش اين است كه شما كه در خانه‌ات مي‌روي، خانه‌ات دو اتاق دارد، مي‌روي يك اتاق بگيري، شهرداري مي‌آيد دوازده هزار تومان عوارض مي‌گيرد، بيست هزار تومان عوارض نوسازي مي‌شود، آن وقت شما هي جيغ مي‌زني، جيغ نزن. اگر خانمت هفته‌اي يك بار در خانه‌ات را جارو مي‌كرد، مجبور نبودي دوازده هزار تومان بدهي. خانم شما نشسته‌اند و نخودي مي‌بينند، پينوكيو مي‌بينند. يعني اين طور نيست كه بگويي خانم‌هاي شما هم همه دارند براي پشت جبهه لباس مي‌دوزند و مي‌بافند. نه، برخي از خانم¬هاي شما واقعاً كار ندارد. صبح كه بلند مي‌شود چرخ كردن گوشت با برق است، غذا پختن با برق است، سماورش برقي است، همه چيز با برق كار مي‌كند. خانم‌هاي ما هم چون ورزش نمي‌كنند مريض‌اند. و چون نظافت نمي‌كنند بايد به شهرداري پول بدهيم و بعد بياييم بر سرخودمان بزنيم، گراني است، اعصابمان خورد شده است، نه آقا اعصابت خورد نشود، اگر همه‌ي ما در خانه‌هايمان را جارو كنيم، اگرآدم صبح به صبح هركس را مي‌بيند، موهايش شانه كرده باشد، دندان هايش مسواك زده باشد، هركس را مي‌بيند بوي عطر از او بيايد، هركس را مي‌بيند لبخند بزند، خيلي از مشکلات حل مي‌شود. حديث داريم مؤمنان كه به هم مي‌رسند لبخند بزنند. اگر ناراحتي دارد ناراحتي‌اش را نشان ندهد. همه وقتي كه به هم مي‌رسند شنگول باشند. آدم غصه‌هاش تمام مي‌شود. اما صبح كه از خانه بيرون بياييم، چهل خانه، چهل كيسه زباله را با هم بيرون گذاشته‌اند، بعد كه كنار خيابان مي‌آيي، خيابان پر از دود گازوئيل است، بعد كه وارد ماشين مي‌شوي شروع به سيگار كشيدن مي‌كني. بعد هم تا به شهرداري مي‌روي، مي‌گويد: دوازده هزار تومان جريمه پرداخت كن. ديگر برايت اعصاب نمي‌ماند. چون هرچه ديدي زباله، دود سيگار، جريمه بود. اين حق ما است.
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»(اسراء/7) نظيف باشيد، شهرتان زيبا باشد. پارك براي چه كسي است؟ جنگل براي چه كسي است؟ آن آقا خيال مي‌كند كه اگر دو تا چوب درخت جنگل را بريد، هيچ اشكالي ندارد، همان دو تا چوب دو تا تنه‌ي درخت است. دود امروز را در نظر نگير، كل را در نظر بگير. «وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِث»(اعراف/157) بايد هواي محيط زيست سالم باشد. «وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِث» كارنامه‌ي انبياء چيست؟ قرآن مي‌فرمايد: كار انبيا چيست، يك مؤسس توحيد، مبارزه‌ي با طاغوت، همه‌ي اين‌ها را رديف مي‌كند. يك جا هم مي‌گويد: «وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِث» پيغمبر آمد تا خبائث و چيزهاي خبيث را حرام كند و دود خوردن خبيث است و متأسفم كه اين جمله را بگويم چون از چند پزشك ومتخصص در اين هفته تحقيق كردم، خيلي ناراحت هستم كه اين حرف را بگويم، ولي بگذاريد بگويم ما با كسي رودربايستي نداريم. تهران از نظر بدي هوا دومين شهر كره‌ي زمين است، در كل كشورهاي جهان دومين شهر كره‌ي زمين تهران است و اين به خاطر اين است كه هركسي پشت يك ماشين مي‌نشيند و در خيابان راه مي‌افتد. اگر همه‌ي ماشين‌ها را در خانه پارك كنيم و با وسايل عمومي تردد کنيم، هرگز چنين آماري وجود نخواهد داشت. به اميد روزي كه دولت ماشين خصوصي را منع كند و هركس كه مي‌خواهد بيرون برود با اتوبوس برود و دعا كنيد كه اتوبوس‌ها زياد بشود و هم مردم به كارشان برسند و هم دود گازوئيل كم شود. دومين شهر كره‌ي زمين از نظر آلودگي هوا تهران است و من براي آن پيرزن‌هايي كه از آن شهرهاي كوچك به خاطر اين كه پهلوي نوه‌اش باشد به تهران مي‌آيند غصه مي‌خورم. خوب حالا پسرت گير كرده است، دخترت گير كرده است تو ديگر چرا اين جا مي‌آيي؟ ما دو سه ميليون آدم بي كار در تهران داريم، خانم بزرگ هست، عمه خانم هست، مادر ننه بزرگ هست، اين‌ها اين جا آمدند چه كار كنند؟ در شهر تهران آمدند كه چه كار كنند؟ دومين شهر از نظر بدي تنفس تهران است. در دلش مي‌گويد: بچه هايم همه تهران هستند. ان شاءاللّه يك مقداري بيش‌تر به نظافت برسيم.
«أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»(بقره/125) خدا به ابراهيم مي‌گويد: مسجدالحرام را از بت و از شرك پاك كن. من از چند چيز سني‌ها خيلي لذت مي‌برم، يعني سني‌ها بر شيعه‌ها چند امتياز دارند. يكي از آن‌ها اين است كه سني‌ها اجازه نمي‌دهند در مسجد سيگار بكشيد. اگر مسجدالحرام دست ما شيعه‌ها بود، هر حاجي دو تا سيگار روشن مي‌كرد و آن جا به دودكش تبديل مي‌شد. يكي از خوبي‌هايي كه آنها دارند اين است و ما بايد خوبي‌ها را از هر كس كه هست بگويم، بگوييم آقا اين نقطه ضعف شما است و اين نقطه كور است، البته خط رهبريشان كج است. ما رهبري داريم كه حتي يك نفس آن را با كل رهبرهاي آنها عوض نمي‌كنيم. كليات خودمان مقدس است اما چه مانعي دارد شما كه خطوط كليتان خوب است اين نقاط ضعف را هم اصلاح كنيد، كه نمره ما بيست شود. حديث داريم كه خاك روبه را پشت در نگذاريد. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): «لَا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّيَاطِينِ»(كافى، ج‏6، ص‏531) خاكروبه را پشت در نگذاريد، كه جايگاه شيطان است. چرا مي‌گويند: شب زير درخت نخوابيد؟ براي اين كه ما در روز اكسيژن مي‌گيريم و كربن مي‌دهيم، ولي درخت كربن مي‌گيرد و اكسيژن مي‌دهد. ولي شب اينطور نيست، درخت اكسيژن مي‌گيرد و كربن مي‌دهد.
7- شباهت قلب و طواف
يك نكته‌اي را من اين هفته به ذهنم آمده، روحانيون كه بحث را گوش مي‌دهند، ببينند درست مي‌گويم يا نه. البته هنوز تحقيق نكرده‌ام ولي چيزي است كه خدا لطف كرده و به ذهنم آمده است؛ چرا وقتي طواف مي‌كنيم كعبه سمت چپمان است؟ شايد دليلش اين باشد كه قلب هم سمت چپ است. قلب سمت چپ، كعبه هم سمت چپ، حالا نمي‌دانم اسلام مي‌خواهد بگويد به كعبه دل بده يا مي‌خواهد بگويد سمتي كه قلبت است رو به خدا باشد، براي وضو دو، سه استكان آب كافي است. وقتي من در حوض مي‌روم و بيرون مي‌آيم، تمام آبي كه به بدن من مي‌چسبد يك ليوان است اما اين كه مي‌گويد: سه كيلو، يعني آبي كه به بدن ريخت و از بدن دفع شود. اين معنايش اين است كه سر حوض وضو نگيريد، البته باز نمي‌خواهم اين را بگويم كه حرام است. اين حرف‌هايي كه مي‌زنم نمي‌خواهم بگويم حرام است يا مكروه است، مي‌خواهم بگويم اسلام طرفدار بهداشت است. «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِيمَان»(طب‏‌النبي، ص‏21) حديث است.
8- فلسفه بعضي چيزها
درباره‌ي محيط زيست حديث داريم كه اگر شنيديد در يك جايي وبا آمده است و يا اگر خودتان هم دچار بيماري وبا شديد مسافرت نكنيد، اين به خاطر محيط زيست است. چرا به ما گفته‌اند: نبش قبر حرام است؟ چون نبش قبرعلاوه بر اينكه به مقام مؤمن توهين است ممكن است به خاطر فضاي آلوده هم باشد. چرا به ما گفته‌اند در خانه سگ نگه نداريد؟ چرا به ما گفته‌اند خانه‌ي بزرگ تهيه كنيد كه حياطش بزرگ باشد و خدا كند اين فرهنگ شكسته شود، متأسفانه ما به يك مرض مبتلا شده‌ايم، مرضي كه بنده هم به آن مبتلا هستم، اين هم كه گفتم خودم هم هستم، بنده و ديگران هم به آن مبتلا هستيم، حاضرهستيم پشت ديوار خانه ما سنگ مرمر باشد و پشت بام خانه ما نما داشته باشد اما حياطمان كوچك باشد، خوب نيست. بابا خانه كاه‌گلي باشد اما حياط داشته باشد، شرف دارد بر خانه‌اي كه تمامش سنگ مرمر باشد اما حياط ندارد. اسلام طرفدار حياط است. چون شما پشت بام خانه‌ات مي‌روي، صفا داشته باشد در خانه‌ي تنگ روحت اذيت مي‌شود. ولذا آدم‌هايي كه حال مطالعه ندارند در خانه‌هاي تنگ زندگي مي‌كنند. از نظر مطالعه هم گفتند كسي كه مي‌خواهد مطالعه كند در اتاق بزرگ مطالعه كند. هرچه خانه وسيع‌تر باشد اثرش در نشاط انسان بيش‌تر است.
9- اهميت دادن به لباس و بدن
پيغمبر به عايشه گفت: عايشه اين لباس‌ها را بپوش. اگر لباس تميز باشد تسبيح مي‌گويد و اگرلباس تميز نباشد تسبيح نمي‌گويد با اين بيان پيغمبر به عايشه مي‌گفت: لازم نيست لباس نو باشد، لباس ده تا وصله داشته باشد، اما تميز باشد. اميرالمؤمنين(ع) به قدري لباسش وصله داشت فرمود: ديگر خجالت مي‌كشم بدهم به آن آقا وصله بكند. از بس كه لباسم را به او دادم و وصله كرده است، خجالت مي‌كشم. لباس وصله دار عيب ندارد. حديث داريم كسي اگر پاك باشد بخوابد يا با وضو باشد و بخوابد مثل كسي مي‌ماند كه بيدار باشد و روزه بگيرد، پاكي بسيار مهم است. حديث داريم هركس كه مي‌خواهد به دكتر نياز نداشته باشد، چهار كار بكند، چه كار كنيم كه كم‌تر به دكتر محتاج شويم؟
1- تا گرسنه نشدي غذا نخور.
2- هنوز سير نشدي، دست از غذا بکش.
3- هر وقت مي‌خواهي بخوابي اول به دستشويي برو و بعد بخواب.
4- خوب غذا را بجو.
چرا به ما گفته‌اند كه آدم ساعاتي را كه سر سفره بنشيند جزو عمرش حساب نمي‌شود؟ به خاطر اين است كه نگويي بابا، عمرم تلف شد غذايم را بده بخورم، كار دارم. مي‌گويد بنشين، خوب بجو و هرچه سر سفره بنشيني عمرت تلف نمي‌شود. اگر از عمد هم مقدار بيشتري سرسفره نشستي حديث داريم كه جزو عمرت حساب نمي‌شود. براي اين كه يك خورده به تو آرامش بدهد. بگويد: جزو عمرت نيست، با خيال راحت سر سفره بنشين، آقا جزو عمرت حساب نمي‌شود. چرا به ما گفته‌اند: لقمه را با انگشت شصت و دو تا انگشت بگير، مي‌گويند: لقمه را با سه انگشت بخور. الان به افراد شكمي مي‌گويند: گروهان شصت و چهار. الان به كساني كه لقمه بزرگ برمي‌دارند گروهان شصت و چهار مي‌گويند، به يك كسي گفتم: شما جزو كدام گروه هستي؟ گفت: من جزو گروه شصت و چهار هستم. يك مدتي نمي‌فهميدم، بعد فهميدم که چه مي‌خواهد بگويد. ولي حديث داريم كه لقمه را با انگشت شصت و دو انگشت بخوريد. اين يعني چه؟ با سه انگشت يعني لقمه را كوچك بگير. بجو و هرچه سر سفره بنشيني جزو عمرت حساب نمي‌شود.
10- از وظايف مؤمن
مؤمن كيست؟ مؤمن كسي است كه خودش را به زحمت بيندازد. اگر مي‌خواهد آب دهانش را بيرون بيندازد، آب دهانش را نگه دارد و به يك جايي ديگر برود، يك دستمال كاغذي، دستمالي، كهنه‌اي پيدا كند كه آب دهانش را در جوب نيندازد. مؤمن كسي است كه به خودش زجر بدهد اما آب جوي شهر تميز باشد. مؤمن كيست؟ مؤمن كسي است كه خودش را به درد سر بيندازد و برف‌ها را از پشت بام بياورد و به دوش بگيرد و به يك جايي ببرد كه پشت ديوار خانه‌اش برف‌ها يخ نزنند و يك كسي ليز بخورد كه اگر برفي را پشت ديواري ريختيم و يخ بست و شما آمدي رفتي ليز خوردي من ضامن هستم.
هيچ مي‌دانيد كه چقدر اسلام طرفدار درخت كاري است؟ اسلام اجازه نمي‌دهد كه باغ‌ها خراب شوند. خوب گوش بدهيد، در يكي از كشورهاي غربي، نمي‌خواهم اسمش را ببرم. از آن‌ها تبليغ مي‌شود، غصه مي‌خورم اين حديث مال اسلام است و آن‌ها به آن عمل كرده‌اند. در يكي از كشورهاي غربي گفتند: هر كس مي‌خواهد باغي را قطعه قطعه كند و خانه سازي كند دولت اجازه و پروانه‌ي ساختمان نمي‌دهد، مگر اين كه به همين مقدار كه باغ را خراب كرد و خانه ساخت، در كنار شهر به همان مقدار يك باغي بسازد و باغي توليد كند. حق خورد كردن يك باغ را ندارد، اين قانون اسلام است. اسلام مي‌فرمايد: كه كسي حق ندارد باغي را قطع كند و خانه سازي كند مگر اين كه در مقابلش يك جايي درخت بكارد.
در انگلستان قانوني وضع كردند كه شهرداري به شرطي زباله‌ها را مي‌برد كه صاحب خانه زباله‌ها را از هم جدا كرده باشد. پوست هندوانه‌اش جدا باشد، نان جدا باشد، شيشه‌اش جدا باشد، كاغذش جدا باشد، آن وقت رفتگر به هر خانه‌اي مي‌آيد يك سير كاغذ جمع مي‌كند. صد تا، بيست تا، چهل تا كاميون كاغذ را مي‌برند، مقوا مي‌سازند. اگر يك مقداري تميز نگه داريم، نيازمان کمتر مي‌شود. اگر ده ميليون محصل داريم، صد ميليون جلد كتاب براي اين‌ها چاپ مي‌شود، تقريباً اگر صد ميليون، هفت تومان، پنج تومان، ده تومان كم‌تر و بيش‌تر اگر صد ميليون جلد كتاب تميز نگه داشته شود، سال ديگر آموزش وپرورش صد ميليون كتاب چاپ نمي‌كند و پول صد ميليون، هشت تومان را براي معلّمين بي خانه، خانه مي‌سازد و نمي‌خواهم بگويم در تهران معلم داريم كه در كنار ميدان آزادي مي‌خوابد، چون خانه پيدا نمي‌كند. معلم ما كنار ميدان مي‌خوابد، كنار خيابان مي‌خوابد، اين را مدير كل استان تهران گفت. معلم داريم در تهران كه كنار خيابان مي‌خوابد، ولي شاگرد حاضر نيست كه كتابش را تميز نگه دارد. همه اينها دودش به چشم خودمان مي‌رود. آن وقت معلمي كه ديشب كنار خيابان خوابيده است گاهي گربه از كنارش گذشته است، گاهي سگ از كنارش عبور كرده است. فردا ديگر معلم محقق و دانشمند و خوش سليقه و خوش اخلاقي نيست. بچه‌اي كه كتابش را درست نمي‌آورد، دودش به چشم خودش مي‌رود. يادمان نرود كه چه بودجه‌اي بايد براي اينها هزينه شود.
شهردار مي‌گفت: براي دفع يك كيلو زباله از سه تومان تا پنج تومان خرج است و روزي پانصد كاميون، هر كاميوني چند دفعه مي‌رود و مي‌آيد، آن وقت اين زباله‌ها وقتي دفع مي‌شود، گاهي مشتعل مي‌شود وگاهي شيره‌ي زباله به رودخانه‌ها و آب‌هاي زيرزميني مي‌رود و آب‌هاي زير زميني را فاسد مي‌كند. هواي تهران را كه نگو، حالا هوا تميز است، حالا كاري به هوا نداريم، در عوض فضا خوب است. وقتي هوا گازوئيلي شد باران هم كه مي‌آيد مواد گازوئيلي را روي زمين مي‌آورد. اصلاً زمين را از اين كه قابل كشت بشود مي‌اندازد. ما مسئول هستيم. من خيلي حرف دارم اما وقت من تمام شد و ديگر حديث آخر را مي‌خوانم. داريم كه پيغمبر فرمود: چند چيز را دفع كنيد. هفت چيز را دفن كنيد، مو، ناخن و. . . حديث داريم: «وَ أَطْفِئُوا سُرُجَكُمْ»(علل‏الشرائع، ج‏2، ص‏582) چراغ هايتان را خاموش كنيد، چراغ هايتان را خاموش كنيد شايد بشود از آن استفاده كرد. وقتي در ترافيك هستي ماشين را خاموش كن. اگر چراغ قرمز طولاني است اگزوز را خاموش كن. گاز را خاموش كن. برق، آب گرم كن را خاموش كن. حمام رفتي و به سلامت بيرون آمدي، آب گرم كن را خاموش كن. نمي‌دانم ما مراعات نمي‌كنيم، براي اين كه درخت خانه‌مان را آب بدهيم، آب باغچه من همسايه را اذيت مي‌كند. دود اگزوز ماشين من چقدر آدم را اذيت مي‌كند. چرا اسلام مي‌گويد: مستراح بيرون از مسجد باشد؟ چرا اسلام مي‌گويد: مسجد را روشن كنيد و تميز نگه داريد. چرا اسلام مي‌گويد: اگر وارد مسجد شدي و مسجد آلوده شده است، حق نداري نماز بخواني، بايد اول مسجد را تميز كني و بعد سر نماز بروي. براي چه؟ چرا اسلام مي‌گويد: «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»(اعراف/31) وقتي مسجد مي‌رويد لباس تميز بپوشيد؟ آيا غير از اين است كه مي‌خواهد فضاي مسجد زيبا شود. شما الان كه به بسياري از مساجد مي‌روي بگويي: «سبحان ربي الاعلي و بحمده» بوي تعفّن و عرق پا، دماغ آدم را اذيت مي‌كند. بايد از مسجدهاي ما بوي عطر بلند شود.
11- سنت را احيا كنيم
و اجمالاً به اميد اين كه زندگي سنتي برگردد. يعني چه؟ يعني ما مي‌گوييم به قديم برگرديم؟ بله به قديم برگرديم، مگر هر ارتجاعي بد است؟ شما وقتي مريض مي‌شوي، براي ارتجاع پيش دكتر مي‌روي! مي‌گويي: آقاي دكتر من را به سلامتي اول برگردان. مي‌گويد: نخير انسان بايد روز به روز پيش برود. حالا كه مريض شدم بايد روز به روز پيش بروم. آقا مريض شدي برو كه به سلامتي برگردي. هر ترقي كه ترقي نيست. هر ارتجاعي ضعف نيست. به زمان قديم برگرديم، زمان قديم چيست؟ هر كس در خانه است يكي دو تا مرغ در خانه‌اش نگه دارد. خرده نان خود را براي مرغ بريزد، پوست خربزه‌اي، هندوانه‌اي داري براي بزغاله بريز، زني كه در خانه بي كار است اين‌ها را جدا كند، شيشه‌اش قابل مصرف است، كاغذش قابل مصرف است. يك مقداري براي بهداشت عمومي و براي خدمت به هم نوع كمك كند. يك صافي‌هايي است، من مي‌خواستم بياورم و در تلويزيون نشان بدهم موفق نشدم. اگر سر دودكش يك صافي بگذاريد، دوده‌هايش را مي‌گيرد و فقط گازش را بيرون مي‌دهد. آقاجان يك صافي سر دودكش حمامت بگذار. يك وقت مي‌بيني در يك شهر، دو هزار و هشت صد تا دودكش است، اين كار را بكن هواي شهر خوب مي‌شود. آن وقت ما مسئول هستيم.
من كه در اتاق سيگار مي‌كشم و بچه‌ي كوچك نفس مي‌كشد، حق بچه كوچك را از بين بردم. نمي‌شود در تاكسي و اتوبوس سيگار كشيد، چون هواي تاكسي مال همه است. من مي‌خواهم سيگار بكشم، ديگران به چه دليلي هواي دودي مصرف كنند؟ مشكل است و گير شرعي دارد، گير اخلاقي دارد، گير بهداشتي دارد و خلاصه كار به جايي رسيد كه حرف هايم را خلاصه كنم. آخر حرف هايم را بگويم. تهران دومين شهر آلوده‌ي هوايي روي كره‌ي زمين شد. چه كساني درتهران هستند؟ امت حزب اللّه، چرا امت حزب اللّه بايد هواي آلوده بخورند؟
آقا نماز جمعه مي‌آيد، بعدش او عبايش را مي‌تكاند، او لباسش را مي‌تكاند. آقا بعد از نماز جمعه يك گرد و خاكي مي‌شود، هركس لباسش را تكان مي‌دهد. مي‌گويد: حالا بدو تا نمازخوان‌ها گرد و خاك نكردند. هركس كه يك خورده تميز است نماز كه مي‌خواند در مي‌رود. بابا چرا بايد نماز جمعه يك طوري باشد كه تا نماز مي‌خوانند در بروند؟ ما نمازجمعه‌مان و صداي بلندگوي مسجدمان و زيلوهاي مسجدمان و مدرسه هامان و. . . مشکل دارد. فضاي عمومي خوب نيست، حيوان هارا بي خود نكشيد. مراعات حيوانات را بكنيد. آب جوي‌ها را تميز نگه داريد. شهر بايد همينطور كه خدامي گويد: «زَيَّنَّا السَّماءَ»(صافات/6) آسمان زينت است، شهر هم بايد زينت باشد. قرآن مي‌گويد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها»(كهف/7) آن چه در زمين است، زينت زمين است. زينت‌ها را نگه داريد. جنگل‌ها زينت است، رودخانه‌ها و آبشارها زينت است. زينت‌ها را از بين نبريد و اگر كسي بي خود پارك كند و راه بندان درست كند، آن كس كه ترافيك مي‌كند و ماشين‌ها بي‌خود در راه بندان بنزين مصرف مي‌كند ضامن است و اگر تعويض روغني نابجا باشد و اين شيره‌ي روغن و شيره‌ي زباله آب‌هاي زيرزميني را فاسد كند ضامن هستيم. اين‌ها بحث‌هاي علمي نيست اما همه‌ي ما به آن گرفتار هستيم.
خدايا! طوري كن كه كشور رسول خدا، كشوري باشد كه همين طور كه از نظر روحيه، ايثار، انقلاب، جبهه، خلوص، نماز جمعه، اشك، دعا، خط رهبري، همينطور اين كه اين كشور از همه‌ي جهات عالي است، خدايا به ما يك توجهي بده كه زيبايي شهرمان را هم در حد اعلي قرار دهيم و همه‌ي ما را از بهداشت بالا برخوردار بفرما و نمونه‌ي ما امام بزرگوار، كه چقدر توجه به اين مسائل دارند.
خدايا، خدايا تاانقلاب مهدي(عج) خميني را نگه دار.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=1653

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.