برکت (2)

1- خداوند، سرچشمه برکت
2- قصد قربت، عامل برکت در کارها
3- شهادت در راه خدا، عامل برکت
4- عدالت در زندگی، عامل برکت
5- احترام به والدین، بستر برکت در زندگی
6- دقت در اداره امور مساجد
7- نیت کار خیر، عامل برکت در زندگی

موضوع: برکت(2)

تاریخ پخش:  19/05/90

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

رمضان نود در استان سمنان بحث‌ها را ضبط می‌کنیم بیننده‌ها هم بحث‌ها را می‌بینند «إِنْ شاءَ اللَّه‏». موضوع بحثمان چون حضرت ابوطالب و خدیجه در ماه رمضان هر دو رحلت کردند و این دو وجود، وجود بابرکتی بودند، ماه رمضان هم ماه مبارک است، موضوع بحثمان را راجع به برکت می‌خواهیم صحبت کنیم. یک جلسه صحبت کردیم این جلسه می‌خواهیم «إِنْ شاءَ اللَّه‏» عوامل برکت را بگویم. چه کنیم کار ما مفید باشد، بابرکت باشد، هدر نرویم. خیلی وقت‌ها انسان عمرش را می‌سوزاند. هدر می‌دهد. موضوع بحث: عوامل برکت. به مناسبت دو وجود مبارک. ابوطالب پدر حضرت علی(ع) و خدیجه(س). صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

1- خداوند، سرچشمه برکت

سرچشمه‌ی همه‌ی برکت‌ها ذات خداوند است. قرآن در این زمینه می‌فرماید که: [قاری] «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» (مؤمنون/14) «تَبارَکَ» مبارک، تبریک، همه از یک ریشه است. «تَبارَکَ اللَّهُ» همه‌ی برکت‌ها با اراده‌ی او مبارک می‌شوند. ما اگر خواسته باشیم، کارمان مبارک باشد، باید خودمان را به آن برکت بچسبانیم. بگذارید یک مثال بزنیم. شاه عباس طلا داشت، تاج داشت، قالی داشت، همسر داشت، دربار داشت، یار داشت، پز داشت، پست داشت، تمامش پرید. از شاه عباس یک چیزی مانده است. کاروانسراهای شاه عباسی و این کاروانسرا چون در راه مشهد و کربلا ساخته، چون رنگ خدا و امام حسین و امام رضا دارد، این کاروانسرای شاه عباسی مانده است. باقی‌اش می‌پرد. در دنیا شما اگر بچرخید، قدیمی‌ترین، محکم‌ترین، مهم‌ترین ساختمان‌ها یا ساختمان مساجد است. یا ساختمان کلیسا است. یا ساختمان معبد بت پرست‌ها است.  یعنی هرچه رنگ دینی، رنگ خدایی داشته باشد، ماندگارتر است. شما در یک جلسه‌ای طنزی می‌گویید جکی می‌گویی، مردم می‌خندند، خوب بعد خنده تمام شد و رفت. می‌پرد! اما گاهی وقت‌ها یک بچه‌ای یک کار خوبی می‌کند می‌گویی: آفرین! بارک الله و با این لبخند شما این بچه تشویق می‌شود. با این بارک الله شما، سرنوشت بچه عوض می‌شود.

به یکی از بزرگان گفتند: از کجا به این خوبی سخنرانی می‌کنی؟ گفت: اولین سخنرانی که منبر رفتم می‌لرزیدم. پای منبر یک نفر گفت: احسنت! آن احسنت او سرنوشت مرا عوض کرد. بنابراین اول وجود مبارک ذات مقدس خداوند است، و هرچه به او نزدیک‌تر شویم، اینکه گفتند قصد قربت کنید همین است. یعنی رنگ خدایی بدهد، رنگ خدایی که شد دیگر می‌ماند. بارها گفتم دم طاووسی را که خدا رنگ کرده، شلنگ هم بگیری پاک نمی‌شود. تخم‌مرغی که ما رنگی می‌کنیم، با یک خرده آب دهان پاک می‌شود. همه‌ی چیزها می‌پرد. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: هرچه نزد شماست می‌پرد.آنچه رنگ خداست می‌ماند. [قاری] «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» (نحل/96) «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»، «باق» یعنی باقی است. هرچه رنگ خدایی دارد ماندگار است. اثری از یزید در شام نیست. ولی اثری از سر شهدا، حضرت رقیه، حضرت زینب هست.

یک کسی در آنجا تشکیک می‌کرد. می‌گفت: شنیدم حضرت زینب قبرش مصر است. بعضی‌ها می‌گویند: مدینه است. بعضی‌ها می‌گویند: سوریه است. من گفتم: ببین! یک چیزی می‌گویم شما جواب بدهید. اگر کسی شخصی را ببیند و او را ببوسد، این این را دوست دارد، یا اگر عکس طرف را ببیند او را ببوسد، خودش را ببوسد علاقه‌اش بیشتر است یا اگر عکسش را ببوسد؟ با هم بگویید… عکسش را ببوسد. می‌گویم: گیرم زینب مصر باشد، جای دیگر باشد، به نام زینب اینجا ساخته شده، به نام زینب که هست ما این را می‌بوسیم. به عشق زینب، زینب هرجا که می‌خواهد باشد. شما عکس طرف را که بوسیدی، طرف هرجا می‌خواهد باشد. پیداست خیلی او را دوست داری.

خیلی چیزها را ما نباید دنبال سند بگردیم. آقا جمکران سندش چیست؟ آقا سند نمی‌خواهد. نام امام زمان اینجا برده شده، این‌هایی هم که اینجا جمع می‌شوند علاقه‌مندان به امام زمان(ع) هستند. من به عشق امام زمان به این مکان احترام قائل می‌شوم. شما یک عبایی را می‌آوری فکر می‌کنی عبای بنده است. می‌گویی: حاج آقا شما عبا را جا گذاشته بودید در وضو خانه، من برداشتم آوردم. می‌گویم: ببخشید من عبایم را بردم، این عبای کسی دیگر است. قاطی شده است. در عین حال می‌گویم از شما… بگویید… ممنونم. چرا؟ چون به عشق من آمده ولو این عبا همان عبا نباشد. ببینید اینها…. گیر ندهید. «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»

2- قصد قربت، عامل برکت در کارها

از چیزهایی که برکت می‌آورد قصد قربت است. ببینید برای دنیا کار می‌کنید، من برای شما بگویم دنیا چیست؟ رییس جمهوری‌اش چهار سال است. خیلی موفق باشد هشت سال است. تمام می‌شود این رییس جمهوری‌اش. مرجع تقلیدش از هفتاد سالگی به مرجعیت می‌رسد، از هشتاد سالگی به مرجعیت می‌رسد تا هشتاد و پنج، نود، مرجع صد ساله معمولاً نداریم. بین هفتاد تا… مرجعیتش هم ده، پانزده سال است. شاه بودنش همینطور، همه چیزی می‌پرد. شهرتش می‌پرد. دنیا چیزی نیست. بنده در ایران یک آدم مشهوری هستم، دیگر سی‌ و دو سال است یک شب جمعه از طرف بنده تعطیل نشده است. سی و دو سال در تلویزیون شاید بی‌سابقه باشد. اما الآن بگویند: قرائتی مُرد! می‌گویند: قرائتیی! اِ… قرائتی مُرد؟ اِ… اِ… شما می‌گویید: دیروز نزد ما بود. اِ..اِ… اِ… (خنده حضار) این خلاصه‌ی شهرت است. این خلاصه‌ی شهرت است.

این آقا می‌خواهد فوتبالیست درجه یک شود. حالا مثلاً فوتبالیست درجه یک شوی، چه می‌شوی؟ وزنه بردار درجه یک شوی. خودتان را به این چیزها نفروشید. پستش چیزی نیست.

بگذارید پول را هم بگویم. شما سی سال خدمت می‌کنید، اگر استخدام شوید. بیست سال هم بازنشسته، پنجاه سال. پنجاه تا دوازده ماه ششصد ماه. ششصد تا صد هزار تومان اگر کنار بگذاری که به حضرت عباس نمی‌توانید، ششصد تا صد هزار تومان می‌شود شصت میلیون؟ شصت میلیون پول یک خانه‌ی بسیار ساده است. بله یک خانه‌ی بسیار ساده خانه‌ی سلطنتی نیست، یک خانه‌ی معمولی است. چه دادی؟ 50 سال. چه گرفتی؟ یک آپارتمان صد متری. 150 متری، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ» (عصر/2) باخت. این است که من یک دعا می‌کنم همه‌ی اینهایی که تشریف دارید یک آمین بگویید. آمین هم یعنی خدایا این دعا را قبول کن. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به همه‌ی ما در همه‌ی کارها اخلاص بده. (الهی آمین) دنیای ما آباد بشود، اما ما هدفمان دنیا نباشد. چون ما انسان هستیم. دنیا طلا است، طلا جماد است. انسان فدای جماد شود؟ حیف است. قالی ابریشمینه، ابریشم جماد است. من فدای ابریشم شوم. من فدای سکه شوم؟

خدا مرحوم مطهری را رحمت کند. کاشان آمده بود و من خدمت ایشان بودم. مرحوم مطهری گفت: قرائتی این دعا گرچه برای ماه رجب است، اما تو هرروز بخوان. گفتم: کدام دعا؟ گفت: این دعا «خَابَ» یعنی باختند. «خابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِک‏» (بحارالانوار/ج95/ص389) یعنی باختند آنهایی که با غیر تو تماس گرفتند. همه آنها به هم آخر عمرشان فحش می‌دهند. وقتی می‌خواستند هویدا را اعدام کنند، می‌دانید دقیقه‌ی آخر هویدا چه گفت؟ آن کسی که آنجا بود به من گفت. گفت: هویدا لحظه‌‌ی آخر به شاه فحش داد. گفت: شاه سگهای خانه‌اش را نجات داد ولی من پیر را اینجا گذاشت و فرار کرد. قرآن هم همین را می‌گوید. [قاری] «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ» (زخرف/67) «الْأَخِلاَّءُ» خلیل یعنی بگویید… دوست. «الْأَخِلاَّءُ» یعنی دوستان، «یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» همه به هم نفرین می‌کنند. «إِلاَّ الْمُتَّقینَ» هویدا نخست ‌وزیر شاه بود. لحظه‌‌ی اعدام به شاه فحش داد. شاه هم هرچه گرفت از هویدا کام گرفت. اما لحظه‌ی خطر هویدا را گذاشت و فرار کرد. به کسی دل نبندیم. «خابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِک‏ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَک‏»

چه کنیم کارمان برکت داشته باشد، بالاتر از دنیا فکر کنیم. بالاتر از پول و مسکن فکر کنیم. نمی‌خواهم بگویم پول نگیرید. نمی‌گویم پول نگیرید. نیت پول نکنید. برای اخلاص دو آیه داریم یکی می‌گوید اراده‌ی پول نکنید، یکی می‌گوید: سؤال پول نکنید. نمی‌گوید پول نگیر. نیت شما پول نباشد.

3- شهادت در راه خدا، عامل برکت

شهادت باعث برکت است. اینهایی که شهید شدند خیلی معامله‌ی خوبی کردند. چون قرآن می‌فرماید که «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ» … [قاری] «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (آل‌عمران/169) اول شهید زنده است. «بَلْ أَحْیاءٌ  عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» رزق هم داده می‌شود. دیگر چه؟ «فَرِحِینَ» (آ‌ل‌عمران/170) شاد هم هستند. دیگر چه؟ «یَسْتَبْشرُِون‏» (‌آل‌عمران/171) به هم بشارت هم می‌دهند.

حسین فهمیده سیزده سالش بود. شهید شد. تا ابد زنده است. رزق دارد، شادی دارد، بشارت هم دارد. اینطور نیست که اینهایی که شهید شدند رفتند. شاهد هستند، ما که هستیم نیستیم. چون او که نیست، انقلاب را آورد. ما که هستیم… خدا شهید چمران را رحمت کند. می‌گفت: آدم عکس شهدا را نگاه می‌کند ولی به عکسش عمل می‌کند. عکس شهدا را می‌بینیم اما رفتار بعضی رفتار شهدا نیست. عکس شهدا را می‌بینیم ولی این کار ما برعکس است. عکس را می‌بینیم ولی کار ما برعکس است. چه چیزی باعث می‌شود ما ماندگار شویم؟ ما رفتنی هستیم. آنچه ما را ماندگار می‌کند 1- نیت خداست. 2- شهادت در راه خداست.

3- ایمان و تقوا؛ قرآن می‌فرماید: [قاری] «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا» (اعراف/96) عرض کردم ایمان و تقوا باعث می‌شود کار برکت داشته باشد.

تلاوت قرآن سبب برکت است. چیزها وزن داشته باشد. «کِیلُوا طَعَامَکُم‏» (کافی/ج5/ص167) غذاهایی که می‌خورید بکشید. چکی و دیمی باید مصالحه کنید.

4- عدالت در زندگی، عامل برکت

عدالت برکت می‌آورد. شکر برکت می‌آورد. [قاری] «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ» (ابراهیم/7) اگر شکر نعمت بکنید، خدا به عمرتان برکت می‌دهد. مثل بازاری‌ها، از بازاری‌ها اگر دو میلیون نسیه کردی دادی، دفعه دوم سه میلیون به تو می‌دهد. سه میلیون خوش حساب بودی، چهار میلیون به تو می‌دهد. 50 میلیون نسیه کردی، خوش حساب بودی، صد میلیونت می‌دهد. یعنی هرچه خوش حساب باشی «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ» شکر کنید تا نعمت زیاد می‌شود.

یادم نمی‌رود سال اولی که در تلویزیون رفتم، تند تند حدیث می‌خواندم. یکی را که اگر بگویم نصف شما یا خیلی از شما می‌شناسید، گفت: آقای قرائتی این رقمی حرف‌هایت طی می‌کشد. یک حدیث را باز کن و توضیح بده. تند تند حدیث، تند تند آیه، این حرف‌هایت تمام می‌شود. گفتم: خوب وقتی تمام شد می‌گویم: تمام شد. ده‌ها هزار آخوند در ایران است. حالا من هم نبودم یک نفر دیگر. ولی ما باید تند تند حرف بزنیم، یک چیزی را لفت ندهیم. و فکر می‌کنیم اگر لفتش بدهیم، ماندگار خواهد شد.

مادری که بچه‌اش را شیر می‌دهد اگر شیرش داد، جایش پر می‌شود. اگر می‌خواهید خدا زیاد کند در راه خدا آنچه خدا به شما داده، شما هم به دیگران کمک کنید. می‌دانی این سر بیل چرا سفید است؟ چون هی در خاک درگیر است. بالای بیل ولو آهنش کلفت‌تر است ولی سیاه و زنگ زده است. هرچه تماست با خاک بیشتر باشد، تیزتر و براق‌تر می‌شود. ما هرچه داریم، آدم هست می‌گوید: پول خرد داری؟ دارد نمی‌دهد، می‌گوییم تو که داری بده. می‌گوید: خوب حالا اگر بدهم، یک ساعت دیگر خودم می‌خواهم، خوب یک ساعت دیگر می‌خواهی خدا برایت می‌رساند. بده و نترس. ما می‌ترسیم. یادداشت هم به کسی نمی‌دهیم. یک کسی شعر دارد به کسی شعرش را نمی‌دهد. هرکس هرچه دارد. آبرو داریم، آبرویت را مایه بگذار. ممکن است ایشان را کسی نمی‌شناسد، اما شما چون آبرو داری، واسطه شو برایش یک وامی بگیر کارش را راه بیانداز. یکی باید با آبرویش کمک کند، یکی با زورش، یکی با پولش، یکی با سوادش، یکی با قلمش…

امرالمؤمنین فرمود: «بالعدل تتضاعف‏» (غررالحکم/ص446) از چیزهایی که برکت را زیاد می‌کند، عدالت است. افرادی که عادل هستند، برکت عمرشان زیاد می‌شود. حالا شما عادل هستید یا نه؟ من عادل هستم یا نه؟ من یک سؤال می‌کنم راستش را بگویید. راستش را بگویید. اگر یک گوسفند به بنده بدهند یا شما بگویند: تقسیم کن. کبابی‌هایش را برای خودمان برنمی‌داریم؟ ما هنوز در تقسیم یک بزغاله عادل نیستیم. بعد هم می‌گوییم: یا حجه بن الحسن عجل علی ظهورک! بیا دنیا را پر از عدل و داد کن. می‌گوید: با تو! با نخ پوسیده‌ی تو دنیا پر از عدل می‌شود؟! تو در تقسیم یک بزغاله عادل نیستی. آخر کسی که در تقسیم یک بز عادل نیست، چطور می‌خواهد کره‌ی زمین را به رهبری امام زمان پر از عدل کند لابد صف اول هم این آقا می‌خواهد بایستد که در بزغاله‌اش مانده است. اگر می‌خواهید برکت داشته باشید، عادل باشید. حتی اگر کسی وصیت کند به فلانی، ارث اینقدر بدهید، به فلانی اینقدر. بین بچه‌هایش در ارث تفاوت بگذارد، گناه کبیره کرده است. جهازیه‌ی همه‌ی دخترها باید یکطور باشد. عیدی باید یکطور باشد. نگاه قاضی به طرفین باید یکطور باشد.

یک مادری دو تا بچه داشت، سه تا خرما. یک خرما را به این داد. یک خرما را به او داد، خرمای سوم را خیلی با دقت، نصف می‌کرد. امیرالمؤمنین دید خیلی با دقت نصف می‌کند، گفت: خانم تو به خاطر این عدالتت اهل بهشت هستی. می خواهی بین بچه‌هایت فرق نگذاری. «بالعدل تتضاعف البرکات» (غررالحکم/ص446) دیگر چه باعث برکت می‌شود؟

اهل بیت باعث برکت هستند. «بیمنه رزق الورا» به وجود امام زمان، ببین در اسکناس یک نخ است، در این پولهای چک پولها، تراول‌ها یک نخ است، که این نخ به این ارزش می‌دهد. نخ هستی حضرت مهدی(ع) است. (صلوات حضار)

در یک دانشگاه چند تا مخترع پیدا می‌شود. اما به خاطر وجود این افراد کل بودجه‌ی وزارت علوم خرج می‌شود. یک حوزه‌ی علمیه‌ی طلبه‌های زیاد داریم. یکی مثلاً امام می‌شود، باقی‌ها هم مفید هستند، ولی گاهی‌وقت‌ها یک وجود به قدری می‌ارزد که یک حوزه تشکیل بشود به خاطر همین وجود، اهل بیت! «بهم تخرج برکات الارض» من یک چیزی بگویم برای آقا امام زمان، شما وقتی چرتت گرفت این مژه را نمی‌توانی نگه داری؟ هرچه می‌خواهی نگه داری پایین می‌افتد. یعنی به قدری عاجز می‌شوی… نه گردنت را می‌توانی نگه داری نه مژه‌ات را. ولی به امام رضا که می‌‌روید در حرم زیارت جامعه می‌خوانید، می‌گویی: «بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمَاءَ» من مژه‌ام را نمی توانم نگه دارم، اما خداوند توسط شما آسمانها و کرات آسمانی را نگه داشته است. چطوری؟ مگر ندیدید، حالا بلا تشبیه، امیدوارم که جسارت نباشد. در مثل مناقشه نیست. «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» نمی‌دانم بگویم یا نگویم. کامیون‌دارها یک زنجیر آویزان می‌کنند، به خاطر این زنجیر ماشینشان را از رعد و برق حفظ کنند. برجهای بزرگ در غرب، برجهای چند طبقه‌ای که می‌سازند، نوک نوکش این چیه شیشه را… الماس، یک ذره الماس را نوک می‌گذارند می‌گویند آن الماس خطر را از این برج دفع می‌کند، اگر الماس را… می‌گویند: انگشتر عقیق دفع بلا می‌کند، نگو: چطور؟ الان دنیا رسیده که این الماس این برج را نگه می‌دارد. این زنجیر این کامیون را نگه می دارد. «لولا الحجه لساخت الارض» اگر امام زمان نباشد، زمین روی پایش بند نمی‌شود. عرض کردم این نخ اگر در اسکناس نباشد، اسکناس ارزش ندارد.

5- احترام به والدین، بستر برکت در زندگی

حدیث داریم پیغمبر فرمود: هرکس ضمانت کند که به پدر و مادرش احترام کند، صله رحم کند من هم ضمانت می‌کنم، که عمرش، مالش، ذریه‌‌اش برکت داشته باشد. چه کنیم زندگی‌مان مبارک باشد؟ به پدر ومادرت احسان کن. چه کنیم عمرمان برکت داشته باشد؟ فامیل‌ها را دید و بازدید کن. صله‌ی رحم و احترام چه گفتم؟

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»، کسانی که دیر پای تلویزیون نشستند، بحث قبلمان برکت بود چرا برکت؟ چون ماه مبارک است. و دو تا وجود مبارک در ماه از دنیا رفتند. خدیجه و ابوطالب. بحث برکت را یک بحث داشتیم، در این جلسه عوامل برکت. قصد قربت، اخلاص و اخلاص، شهادت در راه خدا، ایمان و تقوا، تلاوت قرآن، جنس‌ها را کیل کنید. همینطور دیمی نفروشید. فله‌ای! عدالت، شکر، اهل بیت، بر والدین، احترام به والدین، صله‌ی رحم. اینها ابزار… دیگر چه؟

کشاورزی برکت دارد. دامداری برکت دارد. وحدت برکت دارد. (بحارالانوار/ج63/ص349) اسلام خیلی طرفدار جمعیت است. اگر ده تا کارگر ساده، ده تا آدم ساده، در یک مسجد شوند، نه تا پروفسور و آیت الله العظمی هم در یک مسجد دیگر باشند. شما در خیابان دو تا مسجد می‌گوید: «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» آنجا ده تا کارگر ساده هستند. آنجا نه تا پروفسور و آیت الله، کدام مسجد ثوابش بیشتر است؟ ده تا. جماعت هرچه بیشتر باشد بهتر است. مسجد می‌روی ماه رمضان است این بچه‌هایمان را هم ببریم. البته باید برنامه مسجد هم برنامه‌ای باشد که بچه‌ها بپسندند. بچه را تحویل بگیرید.

دو سه تا خاطره بگویم. یک بچه نوشته بود تا آخر عمرم مسجد نمی‌روم. برای اینکه در مسجد غذا می‌دادند حالا افطاری یا عاشورا بوده غذا می‌دادند، هروقت به همه غذا می‌دادند، به ما گفتند: بچه‌ها غذا تمام شده است. بروید خانه‌تان! ببینید هیئت امنا اگر خدای نکرده این رقمی عمل کند… اول هیئت امنا من نمی‌دانم یک آیه‌ای است در ایران به آن عمل نشده است. به هرکس هم می‌خواهد بر بخورد، بر بخورد. سی سال از انقلاب می‌رود ما تاکی رودروایسی کنیم. هیئت امناها بسیاری‌شان نسل منقرض هستند. همه هفتاد سال به بالا، شصت سال به بالا. در هیئت امنا یک پسر هم باید باشد. به دلیل قرآن، نگویند قرائتی از خودش می‌گوید. قرآن می‌گوید: هیئت امنا یک پسر سیزده ساله بود یک پیرمرد صد ساله. ابراهیم صد سالش بود، اسماعیل سیزده سالش. با هم خدا گفت: «طَهِّرا بَیْتِیَ» (بقره/125) دو تایی شما مسجد الحرام را تطهیر کنید. یعنی مسئولیت مسجد الحرام به دو نفر سپرده شد. یک صد ساله… یک خانم تحصیل کرده هم باید در اینها باشد. در هیئت امنا، چرا؟ به خاطر اینکه مریم خادم مسجد بود. مریم یک خانم مهمی بود. در هیئت امنای ما زن نیست. نسل نو در آن نیست. آدم‌های خوبی هستند، ولی همه سن‌هایشان یکطور است. آدم‌هایی که سن‌هایشان یکطور است، خوب یکطور فکر می‌کند. در ستادهای نماز جمعه باید رییس ورزش کشور هم باشد. قشری از جوان‌ها اهل ورزش هستند. رییسشان باید در مسجد باشد. شهردار باید باشد برای نظافت و برای سرویس بهداشتی و برای گلکاری و نمی‌دانم کارهای نظافت و رنگ وفلان…

6- دقت در اداره امور مساجد

بین دو نماز ما نباید بیش از دو سه دقیقه دعا بخوانیم. چون افرادی هستند می‌خواهند نماز بخوانند، حال دعا ندارند. می‌گویند: نه، هرکس آمد مسجد این دعا هم رویش است. بین دو نماز نباید سخنرانی شود. تعقیبات حضرت زهرا 34 بار «اللَّهُ أَکْبَر»، 33 بار «الْحَمْدُ لِلَّه‏»، 33 بار «سُبْحَانَ اللَّه‏»! ثواب هزار رکعت نماز را دارد. بلندگوی مسجد را صد بار با کم و زیادش تا حالا گفتم. صدای مسجد نباید… الآن خود بنده‌ی آخوند محسن قرائتی خواسته باشم خانه بخرم بغل مسجد برایم سنگین است. افراد اعصابشان فرق می‌کند. یک کسی اعصابش ضعیف است. گناهی ندارد. بنده اگر در اتاقم ساعت تق تق کند، بلند می شوم ساعت را برمی‌دارم لای پتو می پیچم بعد می‌خوابم. تق تق ساعت روی اعصاب من اثر دارد. افراد اعصابشان ضعیف است. ختم و فاتحه هست، مراسم باید یک وقت باشد که صدا از مسجد بیرون نیاید. استخاره بین دو نماز نباید بکنیم. می‌گوید: حاج آقا یک استخاره کن. یک نفر استخاره می‌خواهد، پشت سر من دویست نفر معطل هستند. چرا دویست نفر معطل یک نفر شوند؟ این تجاوز به حقوق دیگران نیست؟ حقوق مردم را باید رعایت کرد. اسلام می‌گوید: کسی می‌خواهد نماز جمعه برود از شب جمعه پیاز نخورد. شب جمعه تا فردا ظهر بیست ساعت است، بیست ساعت قبلش نباید پیاز بخوری. ممکن است بوی پیاز در دهان شما باشد، فردا ظهر جمعه اینکه کنارت ایستاده از بوی پیاز اذیت شود. حقوق مردم! پیغمبر نمازش را با عجله خواند. گفتند: یا رسول الله خیلی تند خواندی. فرمود: یک زنی در نماز جماعت است بچه‌اش جیغ زد. من دیدم بچه‌ی زن جیغ می‌زند، زود نمازم را خواندم که به آن بچه بد نگذرد. مادر اذیت نشود.

خانم در خانه می ترسد نباید مسجد بروی. اگر کسی خانمش در خانه می‌ترسد، خانه‌اش یکجایی است که در بیابان است، همسایه ندارد مثلاً… خانم می‌ترسد حق نداری مسجد بروی. در خانه نماز بخوان ثوابش به اندازه‌ی مسجد هست.

پدر و مادرت می‌گوید: بایست پهلوی من! حق نداری مسجد بروی. در خانه بایست دل پدر و مادر مهمتر از نماز جماعت است. حقوق مردم را باید مراعات کنیم.

پیرمردها باعث برکت هستند. «البرکه مع أکابرکم‏» (بحارالانوار/ج72/ص137) برکت با پیرمردها است. در خانه‌ای که پیرزنی است، پیرمردی است، حالا در خانه‌هایی که پیرزن هستند، این عروس‌ها، دخترها می‌گویند که مادربزرگ خواب است، جیم شو بدو! مثلاً کیف می‌کنند که می‌دوند. قالش گذاشتند. چه بسا گاهی وقت‌ها این پدر و مادر را ببری خدا یک راههایی را روی تو باز می‌کند. اینها در خانه برکت هستند. حدث داریم «البرکه مع أکابرکم‏» حدیث است.

7- نیت کار خیر، عامل برکت در زندگی

داریم که وقتی وارد خانه می‌شوید سلام کنید، این سلام برای شما برکت است. نیت باعث برکت است. این هم خیلی مهم است. شما محدودیت داری. خانه‌ات کوچک است، پولت کم است، جانت کم است، آدم محدودیت دارد، دستش نمی‌رسد همه کاری بکند، شما محدودیت داری. شما با نیت می‌توانی در همه‌ی خیرهای هستی شریک شوی. با نیت، حدیث داریم امام صادق فرمود: «نِیَّهُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِه‏»  حدیث داریم نیت مؤمن از عملش بهتر است. «لِأَنَّهُ یَنْوِی خَیْراً مِنْ عَمَلِهِ وَ نِیَّهُ الْفَاجِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ کُلُّ عَامِلٍ یَعْمَلُ عَلَى نِیَّتِهِ وَ نَرْوِی نِیَّهُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ لِأَنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُطِیقُهُ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَیْه‏» (بحارالانوار/ج67/ص209) یک خانه‌ی تنگ داری، پنج نفر را می‌توانی افطاری بدهی، فلانی خانه‌ی بزرگ دارد دویست نفر افطاری می‌دهد. شما می‌گویی: من هم اگر خانه‌ی بزرگ داشتم، پول زیاد داشتم، من هم به دویست نفر افطاری می‌دادم. اگر راست بگویی خدا به پنج نفر افطاری بدهد، خدا ثواب دویست نفر به تو می‌دهد. حدیث داریم کسی که آرزوی شهادت دارد، ولو در رختخواب بمیرد، خدا ثواب شهادت را به او می‌دهد.

ماه رمضان است بیایید دعا کنیم. صدها میلیون منحرف روی کره‌ی زمین است. هزار میلیون کافر چین است. چند صد میلیون کافر هندوستان است.

خدایا صدها میلیون منحرف روی کره‌ی زمین است. وسیله‌ی هدایتشان را فراهم کن. با صدق دل، با صدق دل دعا کن ممکن است قرن چندم اینها مسلمان شوند، چون خدا قول داده است. سه مرتبه این کلمه در قرآن تکرار شده است. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه‏» (توبه/33) ترجمه‌اش این است که اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. خدا وعده داده: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ» (نور/55) خدا وعده داده «وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَه‏» (حج/47) خدا خلف وعد نمی‌کند. خدا سه مرتبه گفته: اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. در همه‌ی روستاها صدای اذان بلند خواهد شد. منتهی شما هم دعا کن که اگر بعد از قرن چندم، بعد از مرگ ما اینها مسلمان شدند، بگویند: در چند قرن پیش، یک نفر برای هدایت ما بگویید… دعا می‌کرد. شما با دعا می‌توانید در همه‌ی خیرها شریک شوید. بنده در تلویزیون هستم،  شما می‌گویید خوشا به حالش، خدایا حفظش کن. همین که می‌گویی خدایا حفظش کن، در کار من شریک شوی. عکش شهید را می‌بینی، دوست داشته باشی در راه او شهید هستی. ما می‌توانیم با نیتمان در همه‌ی خیرها شریک شویم. ما می‌خواهیم همه‌ی کتاب‌ها را بخوانم. منتهی یک ساعت و نیم مطالعه می‌کنم سرم گیج می‌رود می‌گویم: خدایا تو شاهدی، دوست دارم همه را بخوانم. اما دیگر مخ من نمی‌کشد. دعای کمیل را شروع می‌کنی، یک صفحه را بخوانی خوابت می‌گیرد. برو بخواب! خدا ثواب دعای کمیل را می‌دهد. حدیث داریم افرادی می‌روند دعا کنند، خوابشان می‌گیرد. خدا به فرشته‌ها می‌گوید: این سر نماز خوابش برده، هرچه می‌خواهید به او بدهید. اوه! بلند شو برو خانه‌ات بخواب. بابا تو چه می‌دانی؟ یکوقت می‌بینی خواب این از بیداری تو بهتر است.

یک کسی در یک سمیناری خوابش برده بود، گفتند: آقا، گفت: بله! گفتند: خوابی؟ گفت: من که خوابم از این بیدارها بهتر می‌فهمم. (خنده حضار) البته شوخی کرد. ما چه می‌دانیم چیه؟

از خواب بلند شد می‌خواست غسل کند آب نداشت. نیاز به غسل هم در خواب پیدا کرده بود. آب نداشت، خاک خشک پاک هم گیرش نیامد تیمم کند، با همان لباس کثیف گفت، «اللَّهُ أَکْبَر»! «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِینَ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» (فاتحه/3) چون لباس و بدنش کثیف بود هی بدش می‌آمد به خودش با قیافه‌ی کریه نگاه می‌کرد. بعد از نماز گفت خاک تو سرت، با این نمازت! چون بدن کثیف، لباس کثیف، زد بر سرش گفت: خاک بر سرت، با این نمازت، بعد گفت: خدایا! اگر مرد هستی این نماز را قبول کن. (خنده حضار) بعد از مرگ خوابش را دیدند، گفت: خدا همان نماز را قبول کرد. گفتند: چرا؟ گفت: باقی نمازها پز داشت، این نماز خفت داشتم. هرچه پهلوی خدا اشک بریزی، تضرع کنید، هرچه نزد خدا خودتان را کوچک بدانید، بالا می‌روید. هروقت گفتید من دیشب نماز شب خواندم، سه جزء قرآن خواندم، 50 نفر افطاری دادم، هرچه پز بدهد باد خالی می‌شود. هرچه گریه کنید، تواضع خودتان را ببینید، بزرگتر می‌شوید.

خدایا، به تمام لحظه‌های ما، به فکر و بیان و قلم و مال و نسل و ذریه و سفر و حذر، هرچه که به ما داده‌ای، مبارک کن. تمام برکات رمضان، شعبان و رمضان و امسال و هرسال و نصیب همه‌ی ما بفرما. همه‌ی منحرفین هدایت کن. همه‌ی هدایت شده‌ها را از هر رقم انحراف حفظ کن. هرچه شب قدر برای خوب‌ها مقدر می‌کنی، چون خوب هستند، به آبروی خوب‌ها همه‌ی آنها را برای همه‌ی ما مقدّر بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=3371

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.