امر به معروف و نهی از منکر، شیوه‌ها -14

موضوع: امر به معروف و نهی از منکر، شیوه‌ها -14
تاریخ پخش: 72/05/14

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

خدمت برادران و خواهران تهرانی، و مهمانان کرمانی از همکاران دبیران تعلیمات دینی نمونه، موضوع بحث امر به معروف و نهی از منکر که بحث دوماهه بوده، در این جلسه چون بیننده‌ها وقتی بحث را می‌بینند که شهادت امام رضا(ع) است ما باید بحث را جمع و جور کنیم جوری که هم به امر به معروف و نهی از منکر بخورد و هم مقداری درباره‌ی آقا علی بن موسی الرضا(ع) صحبت بکنیم. موضوع بحث‌مان در جلسه‌ی قبل این بود که چگونه اصلاح کنیم، چگونه انتقاد کنیم. ارائه بحث امر به معروف، چگونه اصلاح کنیم، چگونه انتقاد کنیم. این دو موضوع است.
هفته‌ی قبل گفتیم که کسی که می‌خواهد اصلاح کند یک مقداری راجع به ازدواج و یک مقداری از بچه‌ها و راجع به وقت گذاشتن روی سرمایه صحبت کردیم. یکی از راه‌هایی که انسان را حفظ می‌کند، راه‌هایی که گفتیم در هفته‌ی قبل، گفتیم که وقت گذاشتن برای نسل نو، دو: توجه به معاد، سه: این‌ها حرف‌های قبلی بود، نماز و دعا، خود نماز و دعا وسیله‌ی اصلاح است. این‌ها را در جلسات قبل صحبت کردیم، ادامه بحث:
1- یکی از راه‌های اصلاح روحیه عزت دادن است
چهارم: روحیه‌ی عزت دادن، اگر خواستید کسی را اصلاح کنید عزیزش کنید، آدم ذلیل است به گناه می‌زند، بیشتر گناه‌ها، آدم‌های لات و لوت‌های بی شخصیت انجام می‌دهند. آدم همین که فهمید مثلاً شما حساب کن کسانی که پیاده می‌شوند، دست به کتک کاری و چاقو کشی می‌زنند، چه تیپ آدم‌هایی‌اند، انسان اگر فهمید با شخصیت است خجالت می‌کشد که یک سری کارها را انجام بدهد، توی بی سوادها زودتر گناه می‌شود، توی آدم‌های، البته نمی‌خواهم بگویم بی سوادها بی شخصیتند، بلکه بی سوادها شخصیت‌شان از باسوادها بیشتر است، اما چیزهایی که به انسان شخصیت می‌دهد مثل علم و خانوادگی از خانواده‌ی شریف باشد، در سطح بالا فرهنگ و فکرش در سطح بالا باشد، رفیق‌هایی، مثلاً ببیند، حتی بعضی بچه‌ها که می‌خواهند شلوغ کنند می‌بینند این ور آن ورشان آدم‌های مهمی نشسته‌اند، می‌گویند این جا نمی‌شود، می‌روند توی کوچه دعوا می‌کنند، چون همین که نشست نگاه می‌کند می‌بیند که با آدم‌های حسابی نشسته، می‌بیند که باید حسابی بشود و این حسابی بودن و باآدم حسابی بودن با آن کارهایی که می‌خواهند بکند جور در نمی‌آید، پا می‌شود از بغل آدم حسابی می‌رود بیرون، یعنی اگر ما بتوانیم به افراد شخصیت بدهیم. شخصیت بدهیم اصلاحش می‌کنیم.
بگذار یک مثال بزنم، صبح می‌خواهد بچه‌ات بیدار شود برای نماز، اگر گفتی هوی، ‌های، اگر‌های و هوی گفتی که شخصیت به بچه‌ات ندادی این یک جور برخورد می‌کند اما اگر صدایش زدی گفتی حسن جان، فاطمه خانم، اگر بهش شخصیت بدهی او را اصلاحش می‌کنی، خاک توی سر بدبختت کند پاشو درس هایت را بخوان، این را خرد می‌کنی، درس نمی‌خواند، آقاجان، من دوست دارم تو یک آدم باسوادی بشوی، من دوست دارم تو با کمال بشوی، می‌خواهم از همشاگردی هایت بهتر بشوی، اگر گفتی می‌خواهم خوب باشی، آرزو دارم، امید دارم، پا می‌شود درس می‌خواند، نکبت، بدبخت، علی ای حال اگر می‌خواهید اصلاح کنید یکی از راه هایش این است که طرف را عزیز کنید، آدم را اگر تحقیر کنید، ذلیل کنید، هر چی بیشتر تو سری بخورد آمادگی‌اش برای گناه بیشتر است.
2- مؤمن نباید ذلیل شود
و لذا گفته‌اند شما حق نداری خودت را هم سبک کنی، «لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ»(کافی/ جٌ‌5/ صٌ‌63)، شما حق نداری خودت را ذلیل کنی. مرگ با عزت بهتر از زندگی ذلت است.
«الموت فی حیاتکم مقهورین خیر من الحیاه فی موتکم قاهرین»(المناقب/ جٌ‌3/ صٌ‌167)، اگر شما زندگی کنید با ذلت، مرگ بهتر است، پیغمبر اکرم(ص) که در آستانه‌ی رحلتش هستیم، داشت می‌رفت یک کسانی هم دنبالش می‌رفتند، فرمود: تقدّم امام، شما چرا عقب ما می‌آیید؟ برو جلو، گفت: آقا کار دارم با شما، گفت کارم داری برو لب چهارراه بایست می‌آیم، این که می‌روی عقب من، عقب رو ذلیل است.
بگذار من یک حدیث بخوانم، هفت تا حدیث داریم. در کتاب وسائل الشیعه، که با یک کسی مسافرت بروید که دنگی باشد، هر کس خرج خودش را بدهد، با یک پولدار نرو که او خرج تو را بدهد، چون با یک پولدار که می‌روی خرجت را می‌دهد آن وقت تو غرورت می‌شکند.
اگر گفتند آقای قرائتی، بیا این ماه ما شما را می‌بریم مشهد، اگر مرا با پول بردنم مشهد آن وقت من باید در مشهد برای آقایان هر چه می‌گویند اطاعت کنم، بگویم آقا دنگی، هفت تا حدیث داریم با کسی که وضع مالیش از تو بهتر است مسافرت نکن، چون خواسته باشی نصف او خرج کنی نمی‌توانی. کمتر از او خرج کنی رفاقت بهم می‌خورد و مزاحم اویی، او می‌خواهد کباب بخورد، تو راستش نان خالی می‌خوری، خوب کوفتش می‌شود مثل او کباب خواستی بخوری پول نداری، راستش بنشینی نان خالی بخوری حال او را می‌گیری، با یک کسی برو که منتی، نازی بر تو نباشد.
«إِذَا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَکَ وَ لَا تَصْحَبَنَّ مَنْ یَکْفِیکَ فَإِنَّ ذَلِکَ مَذَلَّهٌ لِلْمُؤْمِنِ»(کافی/ جٌ‌4/ صٌ‌286)، وقتی می‌خواهی یک جایی بروی با همطراز خودت برو، این باعث می‌شود که مومن ذلیل بشود. یکی از راه‌های اصلاح پرهیز از گناهان کوچک، ما دو رقم گناه داریم. گناه کبیره و گناه صغیره، گناه بزرگ و گناه کوچک. گناه کبیره گناهی است که اسلام رویش عنایت حساس دارد، خیلی رویش حساس است، مثل آبروی مردم، خیلی رویش حساس است. مثل مال مردم، خیلی رویش حساس است جان مردم، غیبت، تهمت، ترک نماز، دروغ بستن به خدا و پیغمبر، یک سری گناهان، گناهان کبیره است، یأس از رحمت خدا، یک سری گناه کوچک است.
3- گناهان کوچک راه گناهان بزرگ است
قرآن می‌گوید «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ» (نساء/31)، اگر از گناهان کبیره دوری کنید گناه کوچک‌ها را ما می‌بخشیم.
حالا، یکی از راه‌های اصلاح این است که از گناهان کوچک پرهیز کنیم. چون گناهان کوچک آدم وقتی کرد، کم کم گناه بزرگ هم، یعنی وقتی مرغ کشت، گوسفند هم می‌کشد، و گوسفند کشت، شتر هم می‌کشد، انسان همیشه از گناه کوچک، تخم مرغ دزد کامیون دزد می‌شود. یعنی آدم از خواب بلند نمی‌شود کامیون بدزدد، باید کلی تمرین کند تا دزد حرفه‌ای بشود، یکی از راه‌های اصلاح این است که، گاهی وقت‌ها یک چیزی می‌گوییم، می‌گویند بابا این دروغ است.
«إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا کَذَبَ فِی الصَّغِیرِ اجْتَرَى عَلَى الْکَبِیر»(کافی/ جٌ‌2/ صٌ‌338)، حضرت فرمود انسان همین که گناه کوچک کرد راه باز می‌شود گناه بزرگ هم بشود، سوار دوچرخه‌ی یک کسی شد، سوار موتور هم می‌شود، سوار موتور که شد همین طور ذره ذره.
شهادت امام رضا بحث را گوش می‌دهید این حدیث از امام رضا(ع) است، گناهان کوچک راه گناهان بزرگ است و لذا می‌گویند به نامحرم رسیدی نگاه نکن، نگاه به نامحرم یک گناه است ولی مقدمه می‌شود که خیز بگیری، خیلی نگاهش کنی، خیره که شدی بعد دنبال نگاه زیاد کردن گناهان دیگر هم تولید می‌شود. گناه، گناه می‌آورد، توی بازار می‌گویند پول، پول می‌آورد، گناه هم گناه می‌آورد، عبادت هم عبادت می‌آورد، گناهان صغیره راه گناهان کبیره است.
4- آسان جلوه دادن کارهای خوب یکی از راه‌های اصلاح است
خوب، یکی از راه‌ها این است که ساده جلوه دادن کارهای خوب، اگر خواستید اصلاح کنید، امر به معروف کنید، معروف را ساده جلوه بدهید، نماز شب، اوه، اوه ندارد، یک چیزی بهتان بگویم، نماز شب می‌گویند یازده رکعت است ولی می‌شود دو رکعت بخوانی، وضو بگیر دو رکعت نماز بخوان بخواب، دو رکعت نماز شب؟ بله دو رکعت هم می‌شود نماز شب باشد اصلش آدم می‌تواند هشت رکعت اولش را نخواند، آن شفع و وترش را بخواند. اصلاً می‌توان بی قل هوالله بخواند می‌تواند نشسته بخواند، می‌تواند دو رکعتش را نشسته بخواند، دو رکعتش را ایستاده بخواند، می‌تواند توی راه بخواند.
یعنی اسلام عبادت را آسان جلوه داده تا معروف زیاد بشود. ازدواج وقتی آسان شد ما گنهکار کم پیدا می‌کنیم. ازدواج را آسان کنید گناه کم می‌شود. عبادت را آسان. نماز جماعت را سریع بخوانید.
من عقیده‌ام این است، چند بار گفته‌ام ولی باز هم می‌گویم: اگر نماز جمعه همه‌اش نیم ساعت طول بکشد حضرت عباسی نماز جمعه شلوغ‌تر می‌شود. هر چی. ببیند آقا چرا این قدر ساندویچ فروشی زیاد است؟ چون آسان است، نه عدس پاک کردن دارد، نه سبزی پاک کردن دارد نه قیف می‌خواهد، نه نفت می‌خواهد، نه چراغ می‌خواهد، ساندویچ، باز می‌بینی آب میوه گیری زیادتر است. حتی فروشش، می‌بینی آبمیوه جویدن هم نمی‌خواهد، ساندویچ را باید جوید. این که ساندویچ خیلی مصرف می‌شود چون که آسان‌تر از پختن است. این که آب میوه زیادتر از ساندویچ فروشی می‌شود، چون باز آب میوه از ساندویچ.
اگر می‌خواهید بحثم این است، آقایانی که دیر پیچ تلویزیون را باز کرده‌اند می‌گویند شیخ چه می‌گوید، بحثم این است، چگونه مردم را هل بدهیم به کار خوب، چگونه هل بدهیم؟ وقت باید گذاشت برای بچه، هفته‌ی گذشته، یاد معاد آدم را کنترل می‌کند، نماز و رابطه با خدا، این‌ها را هفته گذشته گفته‌ام، این هفته توی این چند دقیقه که شما دیر پیچ تلویزیون را باز کرده‌اید، اگر دیر باز کرده‌اید، بحثم این است، اگر می‌خواهید مردم را هل بدهید به خوبی، به مردم عزت بدهید.
آدم وقتی فهمید شخصیت است، آقا، من وقتی می‌روم یکی می‌گوید آقای قرائتی، یک سؤال، می‌گویم خدا می‌داند گیجم، والله گیجم، تو را خدا ولم کن، از یک کس دیگر بپرس. اما اگر گفت که جناب استاد، بفرمایید، دیگر رویم نمی‌شود با این استادی که به ما نسبت داد، بگویم حوصله‌ام نمی‌رسد.
اگر می‌خواهید از مردم کار بکشید مردم را، به یک پسری می‌خواهی هدایتش کنی، بگو آقا جان، شما می‌دانی کی هستی؟ شما تمام اجدادت از افراد محترم منطقه بودند، شما از خانواده شریفی هستی، پدربزرگ شما توی منطقه یک همچین جوری بوده، آن وقت حیف نیست که شما، یعنی احساس کند که یک کسی است، احساس کند یک کسی است راه می‌افتد، روحیه بدهید راه می‌افتد از گناهان کوچولو پرهیز کنید، تا دست به گناهان بزرگ نزنید، خوبی‌ها را ساده جلوه بدهید، ساده، آقا برویم مسجد اگر مسجد دور است همان در خانه جمع بشویم پنج تا نماز بخوانیم. یعنی یک جوری نماز جماعت را توی خانه و بازار، من یک شهری رفتم توی بازارش، مسجد نمی‌دانم چه قدر با مغازه‌اش فاصله بود، اما توی مغازه یک مشت جمع شدند، خود آن حاج آقا رفت جلو ایستاد، یک مشت هم بازاری‌ها، همسایه‌ها دویدند پشت سرش نماز خواندند یک نماز جماعت بیست نفری، اگر واقعاً فاصله‌ی شما با مسجد دور است، نگویید یا مسجد دور است یا نماز فرادا، نه یک نرخ سومی هم دارد.
حالا که مسجد خیلی دور است باز هم می‌شود چهارنفری باهم. من توی خانه یک دختر دارم، گاهی می‌بینم می‌خواهم جماعت نماز بخوانم، می‌بینم کسی نیست، صدایش می‌زنم می‌گویم زینت پاشو، یا الله، پاشو وضو بگیر پشت سر من نماز بخوان. بالاخره نماز را دو نفری هم می‌شود، حالا آدم یک وقت احساس کرد که، چون متاسفانه در تهران نماز صبح خیلی کم است. اخیرا الحمدلله راه افتاده ولی من حساب می‌کنم صبحی تا من بروم به فلان مسجد برسم دیر می‌شود بالاخره یک نماز دو نفری، یک جوری ساده کنیم خوبی‌ها را، آقا کمک کنید برای امام حسین. والله ما که پول نداریم. آقاجان یکی یک تومان بدهید، یکی یک تومان را هر بچه‌ای می‌دهد.
یک جوری خوبی‌ها را ساده کنید که همه دست‌شان به خوبی‌ها بند بشود، آقا چراغانی، والله ما که نمی‌توانیم چراغانی کنیم. بیا آقاجان، بیا، این سیم را می‌بینی، یکی یک لامپ به این سرپیچ‌ها بزنید که در جشن امام زمان دست همه‌مان توی کار باشد. این طور نباشد که انجمن اسلامی چراغانی کرد همه ما یک رقم یک کاری بکنیم.
5- یکی از راه‌های اصلاح محاسبه خود است
مساله دیگر، محاسبه، بازپرسی از خود. یکی از راه‌های اسلام این است که آدم به حساب خودش برسد. خواهر و برادر شهادت امام رضاست. امام کاظم پدر بزرگوار حضرت رضا(ص) فرمود: علامت شیعه این است که شب به شب فکر کند که امروز چه کرده است، امروز بنده توی سخنرانی‌ام این کلمه را گفتم بد شد. امروز من توی این نامه‌ای که نوشتم این کلمه بد شد. خودتان را ول نکنید. شما استخری که شکاف برمی دارد زود یک خورده سیمان می‌آوری می‌گیری اما اگر کارش نداشته باشی هی ترک اضافه می‌شود، یک وقت می‌بینی صبح تا شام آب می‌رود توی استخر، هیچ وقت هم استخر آب ندارد، رود، می‌گوید «اللَّهُمَّ سَدِّدْنِی» یعنی خدایا مرا سدسازی کن، چه طور سدسازی می‌کنیم که آب‌ها هرز نرود، ما باید خودمان را سدسازی کنیم. اگر سدسازی نکنیم بازرسی نکنیم که امروز چه کرده‌ایم، محاسبه کنیم ما خودمان را.
بگذار حدیث بخوانم، حدیث داریم از امیرالمومنین فرمود پرسیدند چه طوری خودمان را تربیت کنیم، فرمود غروب از خودت این سؤال را بکن، غروب به غروب این چند تا سوال را از خودت بکن، یک، «أَ ذَکَرْتِ اللَّهَ‌ام حَمِدْتِیهِ أَ قَضَیْتِ حَقَّ أَخٍ مُؤْمِنٍ أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ کُرْبَتَهُ أَ حَفِظْتِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»(تأویلٌ‌الآیاتٌ‌الظاهره/ صٌ‌27)، غروب شد، صبح تا حالا یاد خدا بودی یا همه‌اش به غفلت اولویت «حَقَّ أَخٍ مُؤْمِنٍ» به برادران دینی‌ات کمکی کردی؟ وارد غروب می‌شود‌ها، «أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ کُرْبَتَهُ»، دردی را از یک مسلمانی برداشتی، «أَ حَفِظْتِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»، نسبت به اهل و عیال و دوستانت خیانت نکردی؟ محافظت کردی؟ همین طور سوال کن.
اگر غذا می‌خوری، ما یک آیه داریم «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلىٌ‌ طَعامِهِ» (عبس/24) یعنی انسان یک خورده دقت کند در غذایش. نظر کند انسان به غذایش، این «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلىٌ‌ طَعامِهِ» هفده هجده تا معنا دارد. نگاه کن به غذایت حلال است یا حرام. نگاه کن به غذایت ترکیباتش از چی است؟ نگاه کن به غذایت دیگران دارند بخورند یا نه؟ نگاه کن به غذایت که این زوری که از غذایت می‌گیری در چه راهی مصرف می‌کنی نگاه کن به غذایت بهداشتی است؟ مسموم نباشد.
نگاه کن به غذایت که آب دهانت زیاد شود، اشتهایت زیاد بشود، انسان وقتی غذا می‌خورد خدا رحمت کند علامه طباطبایی را وقتی می‌خواست سیب بخورد این سیب را برمی داشت یک چند دقیقه‌ای نگاه می‌کرد، بعد این سیب را بو می‌کرد، اصلاً وقتی سیب می‌خورد کیف می‌کرد ما پنج تا سیب می‌خوریم کیف نمی‌کنیم از بس که گیجیم. گاهی وقت‌ها لقمه توی دهانم تلویزیون می‌بینم، او گل می‌زنه انگار من دارم گل می‌زنم، او با کله‌اش گل می‌زند، او با پایش گل می‌زند من با کله‌ام غذا می‌خورم.
«فَلْیَنْظُرِ» یعنی وقتی غذا می‌خورید به لقمه نگاه کنید. نگاه کن به غذا اشتها آور است و هر چه اشتها زیادتر شود، آب دهان زیادتر بشود هضمش، نگاه کنید به غذا برای اشتها، نگاه کنید به غذا که دیگران دارند یا نه، نگاه کنید به غذا که حلال است یا حرام، نگاه کنید به غذا که قدرتش در چه راهی مصرف می‌شود، و لذا می‌گویند وقتی که می‌خواهی نماز بخوانی باز هم بِینش فکر کن، بی نهایت کوچک با بی نهایت بزرگ، این توجه، قصد قربت.
6- یکی از راه‌های اصلاح پذیرش انتقاد است
پذیرش انتقاد. پذیرش، بحث ما چی است؟ چگونه ما خودمان را اصلاح کنیم. یکی از راه‌هایی که آدم خودش را اصلاح کند این است که وقتی ازش انتقاد می‌کنند انتقاد را بپذیرد. امام سجاد می‌فرماید: خدایا به امام زین العابدین حالتی بده که اگر به من گفتند این عیب را داری، من نگویم: من این عیب را دارم، بابایت این عیب را دارد، ننه‌ات این عیب را دارد، جد آبادت این عیب را دارد، بابا، نه بابا، این حرف را نگو، خوب گفته‌اند این عیب را داری ممکن است داشته باشم، .
اتنقاد را بپذیریم، حالا راجع به انتقاد هم من یک خورده صحبت کنم. انتقاد دستوری دارد، ما چه جوری انتقاد کنیم؟ شیوه‌های انتقاد را شانزده تا ما این جا نوشته‌ایم. حالا یک ده تایش را بگویم. اول کسی حق دارد انتقاد کند یا نه؟ بله «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» (توبه/71)، تمام زن‌ها ولی ما هستند یعنی سرپرست مردان، تمام مردها سرپرست زن هایند. مردها سرپرست مردها هستند، زن‌ها سرپرست زن‌ها، همه سرپرستند. دختر نه ساله توی جلسه داریم؟ تو نه سالت است؟ پاشو بیا این جا، بیا، چادرت نیافتد، شما چند سالت است؟ هشت سالش است، خیلی خوب همین طور رو به ما بایست، این دختر نه ساله به تلکیف رسیده، به تکلیف رسیده یعنی چه؟ یعنی واجب است کارهایی را که خدا گفته انجام بده، دیگر، تکلیف ارزش است، مثلاً هیچ وقت فیل به تکلیف نمی‌رسد، هیچ وقت طاووس به تکلیف، همین که انسان به تکلیف می‌رسد، بنشین، همین جا، همین که دختر به تکلیف می‌رسد، دختر نه ساله، به تکلیف می‌رسد، یک چیزهایی بهش واجب می‌شود، آن چیزهایی که بهش واجب است، یکیش نماز و روزه، یکیش امر به معروف است، امر به معروف یعنی حق دارد دختر نه ساله بگوید این کارت خوب بود آفرین، این کار را انجام بده، باید انجام بدهی.
ضمناً اگر یک کسی پنجاه ساله هم، هشتاد ساله، حالا در هر پستی، وکیل است، وزیر است، مدیر کل است، امام جمعه است، قاضی است، دادستان است، هر کی در هر شخصیتی، اگر ایشان دختر نه ساله فکر کرد که من کارم خلاف است، آقا جان این کار شما خلاف است، چرا گناه کردی، هیچ مقام مسئولی در هیچ رتبه‌ای و در هیچ سنی به یک دختر نه ساله حق ندارد بگوید تو چرا مرا نهی از منکر می‌کنی. دختر نه ساله حق دارد به بالاترین شخصیت‌ها انتقاد کند، بله ممکن است انتقادش وارد نباشد، بگوید چرا روزه می‌خوری، باید بگویم دخترجان من مریضم ولی نمی‌توانم بگویم به تو چه.
احدی حق ندارد بگوید به تو چه، انتقاد آزاد است، قرآن آیات زیادی داریم که یک دختر نه ساله به بزرگترین شخصیت‌ها می‌تواند انتقاد کند و بزرگترین شخصیت‌ها باید انتقاد را بپذیرد. امیرالمومنین فرمود نگویید من رئیس حکومت اسلامی‌ام حرف نزنید. من اگر رئیس حکومت اسلامی‌ام، اگر چیزی به ذهن‌تان رسید بگویید. بله، توقع نداشته باشید هر چی شما گفتید من گوش بدهم ممکن است شما یک چیزی می‌گویی حرف شما وارد نباشد، تو خیال می‌کنی.
7- انتقاد باید ارشاد کننده باشد
حالا راجع انتقاد، یک: چهار رقم انتقاد داریم، شیوه‌ی انتقاد، اول این که ارشاد باشد، بعضی‌ها انتقاد که می‌کنند روی حسادت است، نه حسادت، مثلاً یک خانمی طلا ندارد، این خانمی که طلا ندارد حسودیش می‌شود می‌گوید حالا که چی؟ طلایت را می‌بری نشان مردم می‌دهی. خانم از کجا می‌دانی که این طلایش را برده نشان مردم بدهد، نه که خودش طلا ندارد، یک زنی هم که طلا دارد، پول ندارد افطاری بدهد، حالا یک کسی هم که افطاری می‌دهد، بابا این‌ها که افطاری نمی‌دهند که، می‌روند خانه خودشان را، می‌روند اتاق هایشان را نشان بدهند، ببینید گاهی وقت‌ها روی حسادت است، ندارد نیش می‌زند. آقاجان درست را بخوان، حالا این‌هایی که درس خوانده‌اند به کجا رسیده‌اند؟ خودش سواد ندارد می‌گوید آن هم که سواد دارد فایده‌ای ندارد.
بعضی وقت‌ها انتقاد روی حسادت است. بعضی وقت‌ها انتقاد روی سوءظن است. روی سوءظن است، شروع می‌کند، آقا شما آخوندها که پول نفت جیبتان است، والله به حضرت عباس، به امام زمان(عج) به امام رضا، به پیر، به پیغمبر الآن درآمد یک طلبه‌ی دانشمندی که بیست سال، بیست و پنج سال درس خوانده یک مجتهد است، حقوق رسمی‌اش از یک کارگر ساده، والله کمتر است. یک کارگر ساده الآن هشتصد تومان می‌گیرد، هشتصد تومان می‌گیرد و هفتصد تومان می‌شوند ماهی بیست هزار تومان و طلبه‌ی درجه یک قم ماهی یازده هزار تومان است یا دوازده تومان، اگر وضعش خوب باشد این طور نیست که پول نفت توی جیب آخوندهاست. ولی خوب می‌گوید.
من یک جایی سخنرانی می‌کردم یک کسی پا شد گفت آقا، شما آخوندها که رفته‌اید شمال شهر، گفتم پاشو، بلند شد ایستاد، گفتم هر آخوندی شمال شهر خانه ساخته، بگو یکی هزار تومان بگیر، اسم شش نفر را برد، گفتم این شش نفر، پنج نفرشان، پدرشان و جدشان خانه‌شان شمال شهر بوده، یکیشان پولدار شده از جنوب شهر رفته شمال، خوب باشد، حالا مگر قصاب‌ها تویشان پولدار پیدا نمی‌شود؟ اما این سوءظن را برطرف کنیم، من نمی‌خواهم بگویم همه خوبند، می‌خواهم بگویم آنی هم که تو می‌گویی درست نیست.
من خوب نیستم، اما آن هم که تو خیال می‌کنی این قدر بدم، این قدر هم که شما خیال می‌کنی من بد نیستم. من خوب نیستم اما تو هم آن طوری که می‌گویی نیست. یک سری سوءظن است، بردند، خوردند، یک بار مد می‌شود فحش به آخوندها یکبار، الحمدلله نیست ولی حالا، یک بار مد می‌شود فحش به بازاری‌ها، ‌ای بازاری‌های فلان، می‌گوییم بیا، خیابان‌ها کاری نکرده‌اند، خدا می‌داند یک جوان‌هایی توی بازارند، نه دکان دارند نه دسته چک، حضرت عباسی از ریش سفیدهایی که شصت سال است توی بازارند درآمدشان بیشتر است، اصلاً اداره مالیات هم نمی‌تواند این‌ها را پیدا کند. مثل مارمولک قایم می‌شود. چون بالاخره آنی که دکان دارد که نمی‌تواند قایم بشود، دکان را که نمی‌شود یک جایی قایمش کرد، اما آن‌هایی که ایستاده با چشمک و چشم و ابرو و تلفن و فاکس و تلکس یک معامله‌ای می‌کنند سود کلان دارند اداره دارایی هم نمی‌تواند این‌ها را رد پای‌شان را پیدا کند.
سوءظن نباشد، بعضی وقت‌ها روی خباثت است. انتقاد می‌کند ولی حسن نیت ندارد مریض است. بعضی وقت‌ها روی کینه، بعضی وقت‌ها روی افشاگری است. انتقاد می‌کند روی افشاگری پس ببینید افرادی که انتقاد می‌کنند یک عده سالم‌اند به قصد ارشاد، یک عده مریضند، فی قلوبهم مرض، آن‌هایی که مریضند، این هایند، حسادت، سوءظن، خباثت، کینه، افشاگری، حال.
8- انتقاد باید همراه با احترام باشد
دو، انتقاد باید همراه با احترام باشد، اگر خواستید انتقاد کنید، با احترام باشد. شما شخصیت خوبی هستی، این کمال، این کمال، این کمال را داری، شما که درس شیمی و فیزیک و ریاضی‌ات خوب است، حیف است نمازت غلط باشد، شما که این کمال، این کمال، این کمال، این ارزش را داری حیف است این طور باشی، خوب، با احترام باشد، با انصاف باشد، گاهی وقت‌ها می‌خواهد انتقاد کند بی انصافی می‌کند، نیم کیلو بد است، دو کیلو فحش می‌دهد، ستایش هم باید با انصاف باشد.
امیرالمومنین می‌فرماید خوبی که دیدی سه تا حالت داری، یک کیلو تعریف می‌کنند چابلوس‌اند و متملق. آن‌هایی که نیم کیلو خوبی می‌بینند یک سیر تعریف می‌کنند. این‌ها آدم‌های حسودی‌اند یعنی زبانش نمی‌گردد بگوید تو خوبی از بس که حسود است. آن‌هایی که همان مقدار خوبی که می‌بینند همان مقدار تعریف می‌کنند این‌ها با انصاف‌اند امیرالمومنین می‌فرماید در مقابل خوبی‌ها بعضی زیاد تجلیل می‌کنند چاپلوس‌اند، بعضی کمش می‌گذارند حسودند، بعضی انصاف دارند. در ستایش اندازه، در انتقاد هم انصاف.
9- انتقاد نباید به قصد انتقام و تجسس باشد
دیگر چی؟ انتقاد نه انتقام. بعضی وقت‌ها انتقاد نیست، انتقام است. چون ایشان یک بار به من گفت شعر را غلط خواندی بگذار من هم خیطت کنم بگویم شما هم آیه را غلط خواندی. یعنی تک و پاتک است. انتقام می‌گیرد. حالا که ایشان به من گفت آشت شور است پس من هم می‌گویم دوخت لباست کج است. انتقام. گاهی انتقام می‌گیرد. مسأله دیگر، شغل نشود، بعضی‌ها انتقاد کردن شغل‌شان است.
اصلاً کنار کوچه دیده‌اید بعضی از این پیرمردهاهستند، بعضی اصلاً مثل مگس نگاه می‌کند ببیند کجا زخمی است رویش بنشیند. اصلاً وارد یک جایی می‌شود نگاه می‌کند به قصد این که، بعضی مادرشوهرها این طوری‌اند اصلاً خانه عروس که می‌آید، می‌گویم‌ها این ملافه را زودتر عوض کن، خیلی خب چشم، می‌بیند، هفته‌ی دیگر حالا این پرده را آن جا آویزان می‌کردی، خانم ولم کن. بعضی هایشان این طورند، بعضی هایشان هم این طور نیستند، عروس‌ها همین طورند.
یک، همه را یک جا نگوییم. یک دفعه همه‌ی انتقادات را نگوییم. آخر گاهی وقت‌ها می‌خواهیم انتقاد کنیم، بیا، ناخن هایت که بزرگ است، درست که تجدید است، کفشت را که گم کرده‌ای، دوچرخه‌ات را که دزدیدند، بابا ولم کن، یکی یکی. گاهی وقت‌ها یک کسی را کلاغ پرش می‌کنیم اگر می‌خواهید انتقاد کنید. این‌ها را ببیند، انتقاد ارشاد باشد، نه سوءظن، نه کینه، نه خباثت، نه انتقام.
انتقاد با احترام باشد. انتقاد با انصاف باشد. انتقاد شغل نشود، همه انتقادات را با هم نگوییم. به خانم می‌گوییم توی خانه چی نداریم؟ می‌گوید بسم الله، اوه، اوه، زردچوبه، نخود، هندوانه، خربزه، کفش، قیچی، قرقره، بابا مگر من میلیاردرم، یکی یکی. روزی دو قلم، روزی یک قلم. همین طور صورت می‌دهد طوماری. خواهش‌ها جیره بندی بشود. حربه دست دشمن ندهیم.
اگر انتقاد می‌کنم، ممکن است بنده از یک کسی انتقاد دارم. اما این انتقاد حربه دست دشمن است. مثلاً بنده برمی دارم توی روزنامه یک چیزی را علیه یک کسی می‌نویسم، آن هم علیه من می‌نویسد، مردم که می‌خوانند می‌گویند حالا که شما خودتان با هم بدید پس ما عقیده به هیچ کدامتان نداریم. آقا الف می‌زند توی کله‌ی آقای ب، آقای ب می‌زند توی کله‌ی آقای الف، آقا ج که دوتا مقاله را می‌خواند می‌گوید نه الف، نه ب، مواظب باشیم اگر من از شما انتقاد دارم این انتقاد را حربه دست دشمن ندهیم. من می‌توانم به خود شما بگویم چرا توی روزنامه بنویسیم. اصلاً من نمی‌دانم خیلی کارها را آسان می‌شود حل کرد، دلیل و مرض این که آدم هوچی گری می‌کند چی است. بنده در تلویزیون هر، البته تا حالا این کار نشده است‌ها، یک وقت نگویید قرائتی برای خودش می‌گوید الحمدلله، توی این چهارده سال ما دسته گلی که به روزنامه‌ها کشیده بشود نداشته‌ایم، البته اشتباهاتی داشته‌ایم کوچک، بزرگ، هرچی که بوده، می‌خواهم بگویم این مربوط به خودم نیست. یک وقت خیال نکنید یک خبری است نه الحمدلله هیچ خبری نیست، تاکنون ما هیچ مساله‌ای الحمدلله نداشته‌ایم، ولی حالا اگر الآن بحث امشب من یک چیزی دارد، شما اگر انتقاد دارید نمی‌شود به من تلفن کنید؟ نمی‌شود بیایی مثلاً طرح نماز یا مثلاً نهضت سوادآموزی به من بگویی، حتماً باید توی روزنامه آبروی مرا بریزی، چه مرضی است از این که لذت می‌بریم، از این که یک نفر را خراب کنیم، حالا، انتقاد، به تجسس کشیده نشود.
گاهی من از شما انتقادی می‌کنم، می‌گویم شما این هستید می‌گویید نخیر من نیستم، من نه که حرف زده‌ام، می‌خواهم، روی قوز افتاده‌ام، نمی‌دانم شهری‌ها می‌گویند روی قوز؟ شما نمی‌گویید قوز؟ می‌گویید؟ روی لج، کاشانی‌ها می‌گویند قوز، حالا، روی یک دندگی، من به شما گفته‌ام یک همچین عیبی دارید شما گفته‌اید نه نیست، من برای این که حرف خودم را ثابت کنم دست می‌زنم به تجسس، می‌گویم آقا، یک عیبی دربیاوریم، که من که گفته‌ام تو یک عیبی داری حتماً عیبی داری حتماً عیب را ثابت کنم، یعنی یک شعر می‌گوید، توی قیافه‌اش می‌ماند، خودش را به آب و آتش می‌زند که بگوید شعر من درست است. گاهی به تجسس کشیده می‌شود.
10- در انتقاد باید زمان و مکان و موقعیت افراد در نظر گرفته شود
زمان انتقاد را فکر کنیم. گاهی وقت‌ها انتقاد خوب است اما زمان، زمان خوبی نیست. حالا توی عروسی آمده می‌گوید حاج آقا ببخشید طلب ما را نمی‌دهی، بابا عروسی است، اصلاً تو خلی، گاهی وقت‌ها یک. وقت بسیار نحس، کار ممکن است یک کار سعیدی باشد اما در وقت نحسی، زمان انتقاد را مواظب باشیم، مکان انتقاد، مواظب باشیم مکان انتقاد چی است.
ظرفیت افراد را در نظر بگیریم، ممکن است ایشان ظرفیت انتقاد نداشته باشد منفجر شود، از کوره در برود. شرایط سنی، شغلی، علمی، اجتماعی خودتان را در نظر بگیرید، شرایط سنی، شغلی، علمی، اجتماعی آنی را هم که بهش انتقاد می‌کنید در نظر بگیرید. خلاصه‌اش انتقاد یک علم است. یعنی انتقاد باید یک اسلام شناس باشد، مردم شناس باشد، روانشناس باشد، تا بداند انتقادش درست باشد وگرنه انتقادها گاهی اثر منفی دارد.
11- ساختن زائرسرا در بین راه برای زوار امام رضا(ع)
خیلی خب. روز شهادت امام رضا(ع) بحث را گوش می‌دهید، من یک چیزی می‌خواهم بگویم آمادگی هست، آمادگی هم دارم خودم پایم را بگذارم وسط که این کار بشود، نه این که مسئولیت قبول کنم، حاضرم جزء شرکاء باشم، من راستش را بگویم، بهم برخورده، حالا نمی‌خواهم بگویم دین دارم، یک کم دین که دارم به غیرتم برخورده، شاه عباس که همه‌ی شاه‌ها را خدا لعنت‌شان کند، چند قرن قبل برای زوارهای کربلا و امام رضا کاروانسرا می‌ساخت. هنوز کاروانسرای شاه عباسی توی جاده‌ها هست، مال چند قرن قبل است هنوز هم محکم است، خیلی هایش قابل بازسازی است، برای این که مردم زوار تویش استراحت کنند، آن زمانی که آجر نبود، ماشین نبود من نمی‌دانم این آجرهای بزرگ را با چه وسیله‌ای، الآن که حکومت جمهوری اسلامی هست و زوار امام رضا خیلی بیشتر است. نظام اسلامی، زوار امام رضا بیشتر، مردم حزب اللهی‌تر، مسئولین حکومت همه عالم و متقی جاده‌ها آسفالت، زوار زیاد، اما زوارهای امام رضا در کنار سمنان، گرگان، در کنار دو جاده با یک وضع بدی زندگی می‌کنند.
‌عیب نیست کسی توی شهرها، مثلاً تجار سمنان، تجار دامغان، تجار شاهرود، تجار سبزوار، تجار نیشابور. تجار گرگان، تجار ساری، تجار نمی‌دانم آمل، بابل، نمی‌شود مثلاً توی هر شهری جمع شوند یک زائر سرا در مسیر جاده بسازند به عشق امام رضا، و بعد بگویند‌ای امام رضا ما زوارهای تو را این جا مأوا دادیم تو هم قیامت، مسکن‌مان را تامین کن، ما جا برای زوارها دادیم، تو هم جای قیامت، ما اگر بتوانیم چند تا زائر سرای باشکوه، زائرسرایی که سرسره داشته باشد برای بچه، پمپ بنزین داشته باشد، آب لوله کشی داشته باشد، کارخانه یخ داشته باشد، نمازخانه داشته باشد، یک جایی شبیه مسجد جمکران، یک بیرون شهر کنار جاده‌های رسمی یک جاهایی را به عنوان زائر سرا، که زوار وقتی می‌گوید، بگوید برویم آن جا که همه چیز هست، هر چه می‌خواهیم آن جا هست، فروشگاه‌هایی، سوپرهایی، ما نمی‌توانیم، یعنی این طور بگویم، یک جمله، شاه عباس هنر داشت برای زوارهای کربلا و زوارهای امام رضا نهصد و نود، بیش از نهصد و پنجاه زائرسرا برای کربلا درست کرد چند قرن قبل، آن وقت مردم حزب اللهی ما نمی‌توانند برای زوار امام رضا یک زائرسرا درست کنند؟ شما می‌دانید زیارت امام رضا ثوابش از زیارت امام حسین(ع) بیشتر است؟ دلیلش این هم است که امتحانات آخر سال مهمتر از امتحانات وسط سال است.
چون امام حسین(ع) وسط سال است. چون چهار امامی‌ها هم زیارت می‌کنند، شش امامی‌ها هم زیارت می‌کنند، هفت امامی‌ها ولی هرکه امام رضا(ع) را زیارت کند معلوم است دوازده امامی است، چون ما دیگر نه امامی نداریم، ده امامی نداریم، شش امامی داریم، هفت امامی داریم، چهار امامی داریم، امام حسین(ع) زوارهای منحرف هم دارد اما آن‌هایی که می‌آیند زیارت امام رضا(ع) دیگر شیعه هستند، آیا ما نمی‌توانیم مثلاً، مسیر این کار را انجام بدهیم.
البته دو نفر به من پیشنهاد کردند به من گفتند بیا یک هیاتی تشکیل بدهیم مسئولین باشند، غیرمسئولین باشند، یک چند تا زائرسرای باشکوه که زوارها چون ببنید این‌هایی که وضع‌شان خوب است، با هواپیما می‌روند، از این جا هم تلفن می‌کنند هتل برایشان اتاق خالی می‌گیرند، اما این‌ها پنج درصدند که وضع‌شان خوب است. نود درصد عاشقان امام رضا(ع) طبقه دوازده هستند. این طبقه دوازده وقتی با ماشین و وانت و اتوبوس می‌روند این‌ها وسط راه یک جایی باشد بهشان بد نگذرد و ما می‌توانیم، یعنی یک شهر شاهرود یک زائرسرا می‌تواند بسازد، اگر هر نفر از مردم شاهرود دو تومان بدهند، دو تا یک تومانی، بیست ریال، هر نفری دو تومان بدهند، یک زائر سرای باشکوه پشت شاهرود تاسیس می‌شود و همه‌ی مردمان شهرهای گرمسار، سمنان، همه این طوریند. ما، یعنی گاهی که آدم با ماشین می‌رود می‌بیند که این زوار، زن‌ها، بچه‌ها، کنار جاده‌ها، خیلی بهش بد می‌گذرد، یعنی آدم احساس می‌کند که، آخر روز قیامت شاه عباس یقه‌ی ما را خواهد گرفت، شاه عباس به ما خواهد گفت بی عرضه، من قبلاً می‌خواستم پهلوی پیغمبر آبرو داشته باشم حالا پهلوی شاه عباس هم آبرو ندارم.
اگر واقعاً هست مردم بروند توی فکر، هیات‌هایی داریم، امام جمعه داریم، فرماندار و استاندار داریم. امت حزب الله داریم، سپاه داریم، بسیج داریم، امت، امت، هر امتی جمع بشوند و می‌توانند، یعنی مسیر راه امام رضا را یک کاری بکنند. این کار آسان است. شهادت امام رضا و زیارت امام رضا. از الطافی که خداوند به ایرانی‌ها کرد این است و خود مشهد هم، ما با کمال تاسف، من خیلی غصه خوردم. انصافش این است که من وقتی می‌روم مشهد، می‌بینم تابلوی جاروبرقی، از سخنان امام رضا بیشتر است، تابلوی دیگ زودپز از سخنان امام رضا بیشتر است بهم برمی خورد، به غیرتم برمی خورد شهر مشهد هم آستان قدس، هم حوزه علمیه‌اش، هم دانشگاهش، هم امت حزب الله-اش.
مشهد می‌تواند راجع به اما رضا یک کارهای خیلی حسابی بکند، دم دروازه‌ها، توی ترمینال‌ها، توی قطارها، توی فرودگاه، کارهای رفاهی خدماتی، بهداشتی، برخورد با زائران. زوار امام رضا خیلی احترام دارد، و زیارت امام رضا خیلی مهم است و آقایان، افرادی که هر سال می‌روند مشهد بیایند یک چیزی من می‌گویم گوش بدهند. آدم‌هایی هستند هر سال می‌روند مشهد، هر سال رفتن مشهد هنوز نیست. آقا من، الحمدلله خداوند توفیقی داده می‌رویم. نخیر پررو هستی می‌روی شما اگر خیلی آدم خوبی هستی، یک بار که می‌روی یک آدمی که در عمرش نرفته با خودت ببر، مرد آن نیست که هر سال با خانمش برود، مرد آن است که سالی یک نفری هم که در عمرش مشهد نرفته، آن هم ببردش، این خانم‌هایی که خیال می‌کنند، آقایانی که خیال می‌کنند هر سال پابوسند، خیلی نگویند پابوس. یک بار یک نفر را ببر.
من یک مرتبه یک نفر را بردم که در عمرش حرم نرفته بود. پرسیدم چند سالت است، دیدم پنجاه سالش است مشهد نرفته است. بردمش. آن وقت خدا می‌داند وقتی می‌خواستم بروم حرم، گفتم یعنی توی ذهنم این آمد، گفتم بروم پشت سر این بگویم یا امام رضا من ممکن است پهلوی تو آبرو نداشته باشم، ولی این زوار نو است، زوار نو را دوست داری، مهمانی که هنوز خانه‌ی آدم نیامده احترام دارد، من بروم پشت سر این مهمان نو، بگویم که به این توجه می‌کنی به من هم بکن. اگر می‌خواهید امام رضا به شما توجه کند یک کسی را ببرید که تا حالا مشهد نرفته، تلفن می‌کنی از هتل به هتل، این مردی نیست. مردی این است که بنشینی برای آن‌هایی که با کامیون و اتوبوس، با وانت چهل، پنجاه نفر سوار می‌شوند، نان و سیب زمینی می‌خورند و گنبد امام رضا را می‌بینند گریه می‌کنند و کنار جاده مگس و گرما و سرما و پشه و تیغ و خاک، زوار امام رضا آن هایند و ما هواپیما سوارها باید یک فکری برای آن‌ها بکنیم و گرنه پهلوی شاه عباس، نه پهلوی خدا و پیغمبر، پهلوی شاه عباس شرمنده‌ایم، برای این که این شرمندگی حل بشود این دو سه دقیقه آخر بحث من، یک ده تا زائرسرا تویش در بیاید. اگر گوش شنوایی باشد و الحمدلله هست.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

لینک کوتاه مطلب : https://gharaati.ir/?p=2098

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

rm sinergi naga angka algoritma mahjong wins 3rm pengambilan keputusan mahjong wins 3rm fenomena flow mahjong wins 3pecahan identitas mahjong games mega win radar mahjong wayss menata masa depan dengan pola mw2s sinkronisasi scatter wild mw2scatter langka paling diburuscatter tanda awal profit besarperforma mahjong mekanik levels budaya scroll tanpa henti dan mw2s mahjong ways win detectors membaca peluang hidup sepertiscatter gulungan mahjong kunciscatter mahjong momen sensasionalrm simetri pola mahjong waysrm logika kemenangan mahjong waysrm evolusi fitur mahjong wins 3 sistem scatterrm mekanisme simbol wild mahjong ways 2rm mahjong ways 2 gen z adaptasi digitalrm eskalasi multiplier mahjong ways 2rm kejayaan awal mahjong ways transformasi digitaloptimalisasi scatter lebih seringrahasia pola mahjong scatter wilds energy flow mahjong wayss mahjong ways win trackers menelusuri algoritma cerdas pgsoftscatter mahjong datang hasilmomentum cuan drastis menyatupuncak coin mahjong jelas scatterscatter akurasi tinggi mahjongs cermin generazi Z ada di mahjongs mahjong ways 2 semakin solid berkats membaca pola probabilitas digital pgsoftasia3513asia3514panduan lengkap scatter mahjongpecahan konsisten stabil jeperm dinamika volatilitas mahjong ways 2rm psikologi kesabaran mahjong ways 2s filosofi mahjong ways dalam kehidupans mahjong ways flow scannerdompet setipis masbrand mahjong ways 2 sulap jadi tebalhutang numpuk kebanyakan nyepin mahjong ways 2 bayar lunasdompet kering samsek mahjong wins siap guyur scattercapek naik bus mahjong wins dp mobil barus dibalik layar mahjong ways 2s dorongan energi mahjong ways fases crazy black scatter algoritmas cuan tracker mahjong ways2rm fondasi algoritma mahjong waysrm filosofi tile tiongkok mahjong waysrm simulasi probabilitas mahjong ways 2rm estetika pola mahjong ways 2strategi stabil mahjong wins3 scattermahjong ways2 refleksi anak mudagenerasi digital ritme tenang mahjongkepercayaan diri volatilitas mahjongmomen penting celah tersembunyitren ritme tekan spins scatter hitam yang terjaga mengangkats scatter hunter mahjong wayss scatter wild aktif membuat pola profits scatter wild menyala jalan profit mw2rm menemukan harmoni mahjong wins 3rm revolusi naga hitam mahjong wins 3s pattern tracker mahjong wayss pengamatan mahjong ways 2 kianasia3509asia3510asia3511asia3512s merangkai jalan hidup ala mahjong ways2s momen scatter wild aktifs momentum energi mahjong wayss otak digital pgsoft sistemkonsistensi durasi scatter hitamperputaran harian modal stabilstrategi terarah jono mahjongmahjong mendominasi pemicu profitmahjong wins scatter berkali kalis analisis arah scatter wilds bahasa anak uda dalam mw2ketepatan alur mahjong scattermahjong scatter gandakan peluangs dibalik gulungan mahjong ways 2s energy burst mahjong waysfase tenang mahjong profitinti mahjong berkat scattertoken listrik bunyi mahjong wins 3 isi tokendiusir ibu kos galak mahjong wins 3 pindah apartemenstop makan gorengan radang mahjong wins traktir hokbenditagih pinjol sore hari mahjong wins bantu bayarefek scatter momen ledakan profitkerja rapi pola mahjong amans master spin mahjong wayss mengupas formula algoritma tersembunyi pgsoftlose streak game sebelah mahjong wins 3 balikin moodcelana dalam bolong mahjong wins 3 ganti full brandedfenomena scatter mahjong viralgejolak simbol scatter hitams akurasi scatter hitam stabils belajar mengambil keputusan dari mw2news update desember pgsoft mesin digitalnews peluncuran pgsoft akhir tahun digitalnews peran scatter mahjong wins3 pola hijaudompet hilang ditelan bumi mahjong ways 2 balikin isikurang piknik kepala pening mahjong wins 3 liburan gratiscapek naik angkot mahjong ways 2 dp mobil barumuka kusam kayak aspal mahjong ways 2 perawatan glowings cermin zaman mahjong ways 2s dibalik pola mahjong ways 2ritme mahjong lebih terkontrolrtp tinggi mahjong cuan cepats analisis sistem probabilitas pgsofts blueprint algoritma pgsoftmahjong wild simbol profitrtp scatter mahjong arena cuankucing minta makanan mahal mahjong ways 2 majikan sultankondangan amplop kosong mahjong ways 2 isi amplop tebalasia3505asia3506asia3507asia3508wifi tetangga dipassword mahjong ways 2 pasang internetkeranjang belanja numpuk mahjong ways 2 siap checkoutlembur bagai kuda mahjong ways 2 kasih bonus tahunanditagih pinjol pagi buta mahjong ways 2 bantu bayarpecahan scatter anti rungkatpresisi scatter winrate terpercayas victory pulse mahjong wayss vortex signal mahjong waysmengenali scatter putaran mahjongperan scatter tengah mahjongs thunder signal mahjong wayss tsunami indicator mahjong wayss uji lapangan pola frekuensi naik turuns vibration code mahjong wayss strategi pola gelombang berlapis dalam menantangs tempest radar mahjong ways indikator awalmahjong lonjakan cuan scatter wildmahjong tengah simbol cuans sistem probabilitas tersembunyi pgsofts spirit generasi baru dan mahjong wayskehadiran scatter premium mahjongmahjong kian rtp tinggi scatters ripple indicator mahjong wayss simulasi pola getaran berlapis dalam mengujikonsistensi scatter mahjong cuanmahjong taktik role scatters scanner mahjong ways trends signal radar mahjong waysgameplay mahjong wild mengunciintensitas scatter perkalian besars riset pola dinamis bertingkat untuks shock pattern mahjong waysanalisa provider pragmatic mahjonggameplay scatter mahjong winss quantum signal mw pembuka jalans rahasia perhitungan digital pgsofts win flow analyzer mahjong wayss win pulse detector mahjong waysritme energi mahjong multiplier bertahapsinyal dinamis mahjong pola perkalianmotor mogok mulu mahjong ways 2 ganti nmaxbangun tidur kaget saldo nambah mahjong ways 2stop makan gorengan dingin mahjong ways 2 traktir pizzasandal jepit putus tenang mahjong wins 3 beliin jordankipas angin bunyi kletek mahjong wins 3 ganti acdimarahin bos terus mahjong wins 3 kasih modalperubahan max tumbling awsbetpendekatan agus putaran mahjongpola awal scatter emaskata sensasional mahjong scatterketepatan scatter mahjnong pros percobaan pola osilasi bertahaps power surge mahjong wayss pulse effect mahjong wayss putaran tanpa henti mahjong ways 2asia3499asia3500asia3501asia3502asia3503asia3504s pattern pulse mahjong ways indikators pengujian pola alur bertahap untuk menyentakarah mata scatter mahjong waysbettingan ruang scatter mahjongs momentum tracker mahjong ways sinyal rahasias narasi anak muda dan mahjong ways 2s langkah generasi muda dimahjong ways 2s membongkar rumus probabilitas rahasia pgsofts mengurai kode probabilitas pgsofts momentum signal mahjong ways tanda kenaikans menelusuri algoritma tersembunyi pgsofts menyusun strategi hidup ala mahjong ways 2stabil scatter mahjong arenawinrate scatter posisi mahjongs dibalik simbol mw2 potret ketangguhans mahjong ways 2 sbagai bahasa generasiscatter layar pola mahjongscatter wild reel pola mahjongdikejar tagihan bulanan mahjong ways 2 kasih nafas buatanniat cuma tes ombak mahjong ways 2 kirim tsunami cuangak perlu mandi kembang mahjong wins 3 wangi kemenanganhp masih kentang main mahjong wins 3 upgrade iphonebosan minum kopi sachet mahjong ways 2 ajak ngopitetangga julid kepanasan mahjong wins 3 beli ac barus inferno alert mahjong ways kode rahasias mahjong ways win scannerscatter aktif jalur mahjongscatter akurasi winrate mahjongmahjong ruang cuan konsistenpuncak mahjong pola beruntuns energy spike mahjong ways sinyals flashwave system mahjong wayss impact signal mahjong ways petunjukasia3495asia3496asia3497asia3498gelombang mahjong fase gacormahjong daya tarik profits eksperimen pola arus bertahap membongkars formula matematis pgsofts lightning indicator mahjong ways 2s chaos radar mahjong wayss dibalik mesin probabilitas pgsoftanalisis teknis auto spin mahjong ways panggil scattercara bermain mahjong wins jam mati rtp live naikupdate khusus scatter mahjong ways pola menang konsistens arsitektur algoritma pgsofts chain reaction mahjong wayss analisis pola irama bertingkats antara scatter dan realita ceritas pola mahjong ways 2 inspirasi gens pola w motion berurutan untuks pattern echo mahjong gaung polas percobaan pola gerak diagonal bertahaphasil permainan terstruktur rtpintensitas wild mahjong awsbetmekanisme scatter merah awsbetabc1131 mpo slotslot qris danaABC1131mpoxo link slot mahjongmpo slotslot depo 5kslot deposit 1000slot thailandasiaklubmacauklubpondok88garuda76asiawin189asiawin189aAWSBETcincinbetsitus cincinbet1parisklubheylink macauklubheylink asiaklubheylink hksbetheylink kapten76heylink mpoxoheylink garuda76heylink pondok88viral asiaklubviral macauklubviral garuda76viral pondok88mpoxlASLI777Asli777MpogalaxyMPOGALAXYpsychopsyslot gacor hari inislot gacor qrisabc1131Link Platfrom Situs Slot Online Gacor Gampang MenangAt-Taujih; Jurnal Bimbingan Konseling IslamMPO SLOTrtp mpoxoabc1131 slot viralabc1131 - sopadecabc1131 slot777 lundbergdesign.com