پرسش و پاسخ -18
موضوع: پرسش و پاسخ(18)
تاریخ پخش: 77/10/21
بسم اللَه الرّحمن الرّحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان بحث را شب بیست و سوم گوش میدهند، در میان شبهایی که احتمال دادهاند، شب قدر باشد، امشب اهمیتش از بقیه شبهای قدر بیشتر است.
امشب دو غسل رسیده یکی اول شب و یکی آخر شب، اعمال اضافهای دارد، قرائت سورههای روم و عنکبوت (وحم دخان). پس حساب امشب از سایر شبها جداست. آخرین شبی است که از دست ما میرود و سال دیگر معلوم نیست در چه شرایطی هستیم آیا موفق خواهیم بود یا نه؟ به شکلی برنامه ریزی افطار و سحری و استراحت داشته باشیم که بتوانیم از امشب خوب استفاده کنیم. یکی از اهمیتهای شب قدر، نزول قرآن است که نزول قرآن به دو شکل بوده: 1- تدریجی. 2- دفعی. در شب قدر یکدفعه تمام قرآن بر قلب پیامبر(ص) نازل و بعد در هر واقعهای به صورت تدریجی و به صورت یک یا چند آیه نازل گردید، به مدت بیست و سه سال. مثال: دستمال بستهای که یکبار به صورت دستجمعی تحویل انسان بشود و یا باز کنیم و پارچه و لباسهایی که در آن است قطعه، قطعه، و یکی یکی تحویل دهیم. مثال: گاهی یک کتاب را به صورت کامل تحویل میگیریم و گاهی صفحه، صفحه، و ورق، وروق تحویل میگیریم. اگر دراین جلسه سؤالاتی درباره قرآن و نزول و مسائل مربوط به آن باشد بهتر است.
1- هدف از نزول قرآن
سؤال اول: با توجه به اینکه قرآن در شب قدر نازل شده، واساس دین بر آن استوار است، نقش و رسالت آن چیست؟ بیان فرمایید.
جواب: در اول قرآن آمده که: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ» (بقره/2). نویسنده هر کتابی اول یا آخر کتاب خطاب به خوانندگان مینویسد که: اگر ضعف و اشتباهی در کتاب ملاحظه میکنید تذکر دهید تا در چاپهای بعد اصلاح گردد. تنها کتابی که از همان اول میفرماید: «لا رَیْبَ فیهِ» هیچ ضعف و شک و تردیدی در آن نیست قرآن است. کدام کتاب است که 23 سال قطعاتش را به هم میچسبانی اما یک ذره اختلاف در آن مشاهده نمیکنی؟ مثال: معمولاً سخنرانی که میشود و یا بنّایی که خانه میسازد، سخنرانی اول با هفتم و هشتم و خانه اول با خانه دهم فرق میکند و همچنین خیاط و نجار و همه آنها که کارشان از خودشان است وقتی مقداری کار کردند کارشان تکامل پیدا کرده و بهتر میشود. ولی قرآن 23 سال طول کشیده و آیاتش در کنار هم گذاشته شده ولی سبک و ردیفش فرقی نکرده و هیچ شکی هم درآن نیست، با اینکه در شرایط مختلف جنگ و صلح و فقر و غنا و نوسانات در کنار هم چیده شده و هیچ اختلافی درآن نیست.
اگر این کتاب از غیر خدا بود، میفرماید: «وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً» (نساء/82) در آن اختلاف زیاد میشد. و اگر از نزد بشر بود، همانطور که بشر ذره، ذره رشد میکند و اختلاف سلیقه پیدا میکند در آن هم اختلاف زیاد بود. البته در یکجا داریم قرآن «هُدىً لِلنَّاسِ» (بقره/185) هدایت برای مردم است. در یکجا داریم «هُدىً لِلْمُتَّقینَ» (بقره/2) هدایتگر متقین است. هر دو درست است. چون قرآن آمده برای هدایت «مردم» ولی آن عدهای که گوش داده و عمل میکنند «متقین» هستند. مثال: برای بهداشت منطقهای حمام میسازند ولی عدهای خاص از آن استفاده کرده و تمیز و سالم میمانند. مثال: معلم برای همه شاگردان کلاس است ولی آنها که گوش داده درس یاد میگیرند استفاده میکنند و…
ما در جمهوری اسلامی یک مقداری به سوی قرآن میل و علاقه پیدا کردهایم، وگرنه خیلی از تحصیلکردهها نمیتوانند قرآن بخوانند و یا معنای آن را نمیدانند، دست از دست شاه بیرون و در دست امام خمینی(ره) گذاشتیم؛ پس رئیس ما یک قرآن واسلام شناس بود. به همین مقدار رشد قرآن و ایمانی خود را در زمان سابق و زمان جمهوری اسلامی حساب کرده ومقایسه میکنیم. رشد علمی، دانشگاهی، ابتکار، صنعت، ورزش، نبوغ، سیاست. تازه این یک قدم به سوی اسلام است. الآن هم مسلمانها میتوانند آقای اروپا و آمریکا باشند، چون زیر پا «نفت» است و روی پا «کعبه» و یک میلیارد جمعیت ازهمه نژادها و در همه قارهها و بهترین استعدادها. اینها میتواند وسیله آقایی ما باشد به شرطی که ما رو به قرآن بیاوریم.
2- جامعیت قرآن و مهجوریت آن
قرآن چه کتابی است؟
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ» (اسراء/82). قرآن شفاست نه به این معنا که تنها با خواندن حمد مریضی شفا بگیرد بلکه همه مشکلات باید با قرآن حل شود. امام رضا(ع) فرمود: هرچه میگویم شماها بپرسید از کجای قرآن استفاده کردهام تا به شما بگویم از کدام آیه استفاده میشود.
– مقایسه کنیم سیمای زن را در اسلام و در غرب: اسلام را نشناختهایم، روانشناسی کودک، روز کودک و باغ کودک و مجله کودک و برنامه کودک گذاشتهایم ولی احترامی که اسلام برای کودک گذاشته، هیچ کس نگذاشته. اسلامی که فرموده: زگهوار تا گور (دانش بجوی) آیا میشود بهتر از این گفت. تمام کتابها برای تربیت کودک از 5، 6 سالگی شروع کردهاند. ولی اسلام میفرماید: قبل از انتخاب همسر به فکر باشید. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «أَنْکِحُوا الْأَکْفَاءَ وَ انْکِحُوا فِیهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ» (کافی/ج5/ص332) برای نطفه (فرزندان) خود رحمی (همسرانی) انتخاب کنید که بچهاش خوب بشود.
ما باید برگردیم به قرآن، و این شب قدر زمانی که قرآن به سر میگیریم از آن عذرخواهی کنیم که: ای قرآن، تو بنا بود نور باشی، کاشیکاری شدی به دیوار مساجد. ای قرآن، تو بنا بود شفا باشی، رفتی بالای قبر مردهها. ای قرآن، تو برای زندهها بودی، ما برای مردهها خواندیم. ای قرآن، تو برای تدبر و تفکر بودی، رفتیم به سوی قرائت و ترتیل و تجوید تنها، نه اینکه بد باشد. ای قرآن، معذرت میخواهیم که در هر شهر یک جلسه تفسیر نیست. ای قرآن، از آیات آن برای تبلیغات کاشی و صابون عروس و تبلیغات بانک و روغن نباتی استفاده کردیم. ای قرآن، در کاشیکاریها هم به شکلی نوشتیم که هیچ کس نمیتواند آن را بخواند. قرآن را روی کیف عروس گذاشتیم یعنی جای تو در کنار ایینه و شمعدان است نه به عنوان یک تفکر برای ازدواج. ای قرآن، بالای سر مسافر گرفتیم که ماشینش تصادف نکند نه اینکه سفرش قرآنی باشد. ای قرآن، آیه «وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» (قلم/51) را به بازوی بچه نوشتیم که او را عقرب نگزد نه یعنی این که بچهام در پناه قرآن باشد… با قرآن بد برخورد کردیم، از قرآن عذرخواهی کنیم.
3- قرآن و اوصاف پرهیزکاران
سؤال دوم: با سلام. قرآن با آیه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» (حجرات/13). تقوی را مایه برتری میداند، لطفاً تعریف مشخصی از فرد «متقی» را بیان فرمایید؟
جواب: قرآن تقوا را تعریف و آیات زیادی در مورد آن دارد. انسان «متقی » در بن بست نمیماند: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق/2). الآن کشورهای بزرگ با همه پیشرفتها، در ساده ترین مسائل میمانند. مثال: بارها سفیران خود را به کشورهای خود فراخوانده، و احضار کرده، دوباره سر به پیش و با خجالت برگشتهاند به ایران. مثلاً در جریان سلمان رشید، به سفرای خود گفتند: بیایید، دوباره برگردید. جناب حجه الاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی میگفت: در این سالهای ریاست جمهوری با اکثر رؤسای جمهوری ملاقات داشته و دیدم که آنها درباره مسائل جوانان خود سردرگم و گیج هستند. و چون نمیتوانند مسائل جوانان را حل کنند سرشان را به شهوت گرم میکنند، و این به همین معناست که ما راه حلی برای جوانان نداریم و پیدا نکردهایم، آزادی شهوت راه حل نیست، سرگرمی است. سرگرم کردن جوانان به شهوات، مثل پدری که بچهاش وقتی میخواهد مطالعه کند، اذیت میکند لذا بچه را با یک مقدار نخودچی و کشمش به آن طرف اتاق میفرستد تا سر او را گرم کند تا بتواند مطالعه کند. گاهی وقتها بعضی برنامههای به ظاهر پیشرفته برای سرگرم کردن و گول زدن است، ببین توپ چطوری وارد گل میشود تا نفهمی چطوری نفتت را میبرند. یا وقتی یک قرارداد خائنانهای که میخواهند امضا کنند در مملکت موجی ایجاد کرده تا مردم به آن سمت متوجه شده، تا آنها کارخود را انجام دهند. البته دنیا در مشکلاتش مانده گرچه از نظر بلوار و اتوبان و مترو و… پیشرفتهایی کرده ولی در راه نجات نسلشان ماندهاند. خودکشی روز به روز در بین آنها زیاد میشود.
سیمای متقین در قرآن: در سوره آلعمران میفرماید: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» (آلعمران/135-134). متقی کسی است که پول خرج کند. مسلمان و پولدار ولی خسیس است. «متقی» اهل انفاق است و در هر حال و غضب خود را فرو نشانده است و مردم را میبخشد، انسانهایی داریم که به ظاهر خوب هستند و در مجالس روضه هم شرکت میکند ولی یک نفر به آنها میگوید غیبت شما را کردهام میگوید: نه نمیبخشم. کینه دلها «متقی» نیستند و«متقی» اگر گناه کرد زود متذکر میشود، نه اینکه گناه نمیکند، ولی زود متوجه شده و برمیگردد. اول سوره بقره هم میفرماید: «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (بقره/3).
4- علل عقب ماندن مسلمانان
سؤال سوم: با توجه به والا بودن معارف دینی، علت عقب ماندگی مسلمانان چیست؟
جواب: البته مسلمانها از نظر ظاهری فقط دو قرن است عقب افتادهاند و قبل از آن از اروپا جلوتر بودهاند. زمان امام کاظم(ع) مسلمانها مخترع ساعت داشتهاند. که هارون الرشید یک ساعت فرستاد برای پادشاه اروپا، آنها گفتند در آن جنّی هست که عقربهها را میچرخاند و چکش آورده آن را بشکنند. زمان اختراع ساعت بین مسلمانها، اروپا وحشی بود. وقتی میگویند مسلمانها عقب هستند منظور این دویست سال است. و با این وجود ما در مدت این 20 سال برقراری جمهوری اسلامی خیلی پیشرفتها را بدست آوردهایم با اینکه ما بیشتر در حال جنگ بودهایم ولی باز پیشرفت کردهایم. گویند: شخصی خیلی لاغر و اسمش «مخفی» بود، به او گفتند: چرا اینقدر لاغر هستی، گفت: خوب است که من ماندهام و باید تا به حال مرده باشم، گفتند چرا؟ گفت: برای اینکه هرکس نامه و مطلبی مینویسد در آن ذکر میکند: «مخفی نماند» … خوب است که ماندهام ولی رنگم زرد است. «جمهوری اسلامی» که آمد، شرق و غرب گفتند «جمهوری اسلامی » نماند. لذا صدام را علم کردند و ما اگر پولهایی که خرج جنگ و بازسازی کردیم، خرج مسائل فقر میکردیم شاید در مورد فقر مشکلی امروز نداشتیم. 8 سال پول جنگ و 8 سال پول بازسازی آتش گرفت. بعد هم گروه فرقان و منافقین و خود ما هم در حکومتداری ناشی بودهایم و خود حزب اللّهیها هم دسته گل به آب دادند تا کم کم یاد گرفتند و وارد شدند، با همه عیبها در این بیست سال چقدر رشد کردهایم. اما علت عقب ماندن مسلمانان:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست (از مسلمانی ماست).
داستان: سال دوم هجری مسلمانها در بدر پیروز شدند و سال سوم با اینکه خدا قول داده بود که مسلمانان پیروز میشوند، در احد شکست خوردند، مسلمانها گفتند: یا رسول اللّه چرا ما پیروز نشدیم و حال آنکه خداوند وعده برای پیروزی ما داده بود؟ آیه آمد که: «وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُریدُ الْآخِرَهَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ» (آلعمران/152). خداوند به وعدهاش وفا کرد و راست گفت زمانی که شما به اذن خدا دراحد اول کار حال دشمن را گرفتید ولی بعدا به سه دلیل شکست خوردید: 1- عصیان کردید. پیامبر(ص) دستور داده بود در احد از فلان دره و محل نفوذ دشمن حفاظت کنید عصیان کردید. 2- سست و شل شدید. 3- اختلاف کرده به جان هم افتادید. این افغانستان20 سال است میجنگد از نخست وزیری به ریاست جمهوری و به عکس و از این روستا به آن روستا، این اسلام است؟ و همچنین کشورهای اطراف کدامشان اسلام را پیاده میکنند؟ حدیث: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «سَیَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ یُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَهٌ وَ هِیَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى فُقَهَاءُ ذَلِکَ الزَّمَانِ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَهُ وَ إِلَیْهِمْ تَعُودُ» (کافی/ج8/ص307) زمانی میآید که فقط اسم اسلام میماند. مثال: ماشینی که بر اثر تصادف همه چیزش را از دست میدهد و فقط برای این خوب است که کنار جاده برای عبرت دیگران بگذارند. از ماشین جز قیافهاش نمانده است.
پس علت عقب ماندگی مسلمانان: 1- سران عیّاش. 2- مردم تن پرور. درباره بنی اسراییل خداوند در یک آیه میفرماید: «فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ» (بقره/47). شما بر همه عالم فضیلت دارید. در یک آیه دیگر میفرماید: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» (بقره/61). خدا شما را برگرداند به بدبختی و غضب.
5- سرگذشت بنی اسرائیل و عوامل عقب ماندگی
حدود هزار آیه ما در قرآن داریم درباره بنی اسراییل، از امام(ع) سؤال میشد چرا داستان بنی اسراییل درقرآن این قدر طولانی شده؟ حضرت میفرماید: چون سرنوشت مسلمانها عین سرنوشت بنی اسراییل است. جواب عقب ماندگی مسلمانها جواب این سؤال است «که چرا بنی اسراییل فضیلت و کرامتشان تبدیل به غضب شد؟» به سه دلیل بنی اسراییل غضب شدند: 1- دانشمندان آنها: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» (نساء/46) تورات را تحریف کردند. 2- تجّار آنها: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ» (نساء/161) دنبال ربا رفته کار نکردند. 3- عوام ترسو: «إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» (مائده/24) ما مینشینیم و حال جنگ نداریم. امتی که دانشمندانشان حقائق را تحریف و تجارشان دنبال بهره و سود و عوامشان ترسو شدند، فضیلت آنها تبدیل به غضب میشود. باید این مسأله را در بین مسلمانها مورد بررسی قرار داد تا علت مشخص گردد یعنی اگر مسلمانان عقب ماندند باید آن را در رفتار دانشمندان و تجار و عوام دید. شب بیست و سوم شب خیلی مهمی است باید از آن استفاده کرده، بچهها را بیدار نگه داشته، اشکی بریزیم. حدیث: «اشک مجرم درب خانه خداوند ارزش دارد.» با خداوند مناجات کرده و مسائل را به او بگوییم که نمیتوانیم نعمتهای او را بشماریم، خوبیهای ما هم بدی است. آن زمان که برای نماز ایستادهایم حضور قلب نداریم. در نماز که ذکر خداوند است غافلیم در غیر نماز که هیچ. چون میفرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) برای یاد من نماز را بپا دارید. توبه و عذرخواهی کرده، و اگر حق سادات و خمس به عهده ماست بپردازیم و همچنین زکات را، افرادی که از مارنجیده شدهاند راضی کنیم، با روح پاک و اشک و دست دراز از خدا درخواست کنیم. خدایا، همه حالات خوب که برای اولیاء خود مقدر میکنی و آنچه برای آنها مقدر میکنی در شب قدر همه را برای همه ما مقدر بفرما. خدایا، ما را اهل حسرت و خسارت در قیامت قرار نده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»