لباس، بهداشت لباس – 2
موضوع: لباس، بهداشت لباس(2)
تاریخ پخش: 70/01/25
بسم الله الرحمن الرحیم
1- لباس و اهمیت آن
این جلسه در خدمت برادرانى هستیم که رادیو و کامپیوتر تولید مىکنند. جلسه قبل در مورد لباس حرف هایى زدیم. اما چون حرف زیاد بود و وقت کم بود، دو تا اشکال به من مىکنند،
یکى از آذربایجان شرقى و غربى و بعضى از استانهاى دیگر، زنهاى خانه دارشان شکایت کردند که تو در تلویزیون تند تند صحبت مىکنى و چون زبان محلى ما فارسى نیست، شما که تند تند صحبت مىکنى براى ما مشکل است که عقب شما بدویم. آرام صحبت کنید.
بعضىها هم مىگویند: حدیث را هم تند تند مىخوانى. اما با این که هم تند تند صحبت مىکنیم و هم تند تند حدیث مىگوییم، ولى باز وقت کم مىآوریم. بنابر این بحث لباس ماند و بقیهاش را امروز مىخواهیم بگوییم.
آقایان و خواهرانى که پاى تلویزیون بحث لباس را شنیدهاید، موضوع بحث لباس این بود که: هر کس، هر لباسى مىپوشد، نشان دهنده ى فکر اوست. چون تا فکر کسى را نپذیرید شما حاضر نیستید آن لباس را بپوشید. یک بچه مدرسهاى که گریه مىکند و به باباش مىگوید: برایم لباس خلبانى بخر، یعنى من خلبان را دوست دارم. پوشیدن لباس یعنى پوشیدن پشم و نخ نیست. یعنى قبول کردن فکر و فرهنگ. شیک پوشى که اشکال ندارد. اما غرب زدگى اشکال دارد. این جلسه هم مىخواهیم در مورد لباس بگوییم. ادامهى موضوع بحث قبل.
حالا موضوعهایى که مىخواهیم بگوییم:
یکی از مسائل نظم و نظافت لباس است.
تأثیر لباس در روح انسان
اسراف در لباس
تفاخر با لباس
در این مسائل یک روایتهاى جالبى است برایتان بخوانم.
2- بهداشت لباس
امام صادق(ع) فرمود: «اطْوُوا ثِیَابَکُمْ بِاللَّیْلِ فَإِنَّهَا إِذَا کَانَتْ مَنْشُورَهً لَبِسَهَا الشَّیْطَانُ بِاللَّیْلِ» (کافی/ج6/ص480) شب که مىخوابید لباسهایتان را تا کنید، پهن نکنید. رها نکنید. لباسهایتان را باز نگذارید، لباستان را جمع کنید. «فَإِنَّهَا إِذَا کَانَتْ مَنْشُورَهً» اگر لباس هایتان را ول کنید، شیطان آن را مىپوشد.
شیطان در روایات غیر ابلیس است. ابلیس همان شیطانى است که به آدم سجد نکرد. اما به هر مضرى شیطان مىگویند. و لذا مثلاً در روایات داریم که اگر ناخن خود را نگیرى شیطان زیرش جمع مىشود. یعنى مضر، میکروب زیرش جمع مىشود. یا داریم: «شَیَاطِینُ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» (انعام/112) انسان هم شیطان مىشود بله. انسانهاى مضر را مىگویند شیطان، پس شیطان یعنى هر چیزى که مضر است. انسان مضر، حیوان مضر، میکروب مضر، به هر مضرى مىگویند شیطان. گرچه به آن شیطان (ابلیس) هم شیطان مىگویند.
یعنى اگر لباستان را باز بگذارید مضر است. بخصوص در زمان قدیم، مورچه، سوسک، موش، حیوان، خاکروبه، نگاه به الآن نکنید.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «غَسْلُ الثِّیَابِ یَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ الْحُزْن» (بحارالأنوار/ج10/ص89) لباستان را بشویید، لباس چرک غم مىآورد. یعنى لباس در روح اثر مىگذارد،
یک روایت است، آیت الله احمدى میانجى از علماى قم هستند، این حدیث را پیدا کرده بود که براى من خیلى جالب بود. گفت: من یک حدیثى پیدا کردم که در هیچ کتاب حدیثى نیست.
فرمود که: رسول اکرم(ص) گاهى لباسهایشان را در دیگ مىگذاشتند و مىجوشاندند. یعنى با آب جوش لباس مىشستند. البته باز شرایط فرق مىکند. گاهی شرایط طورى است که مصاحبین و افرادى که مىآیند و مىروند باید لباسها ضد عفونى شود.
3- بهداشت محیط
یا داریم که منطقهاى مرغ هایشان را رها کردند درکوچهها و هر مرغ، هر چیزى مىدید مىخورد، رسول اکرم(ص) فرمود: اگر بناست من مرغى بخورم باید سه روز در خانه ى خودم دانهاش بدهم. از هر گوشتى استفاده نمىکرد. لباس خود را با دیگ مىجوشاندند.
یک جاى دیگر، حضرت دید که آبهاى کوه هدر مىروند به اصحاب فرمود: چرا یک سد نمىسازید که این آبها پشت سد جمع شود و تابستان که آب کم است استفاده کنید. یعنى دستور سد سازى، ضد عفونى لباس، خوب دینى داریم. مسئلهاى نیست مگر این که گفته است. حدیث داریم اگر پوست مرده هفتاد بار هم دباغى شود، رویش نماز نخوانید.
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «الثَّوْبُ النَّقِیُّ یَکْبِتُ الْعَدُوَّ» (کافی/ج6/ص441) در برابر دشمن لباس شیک بپوشید تا دشمن نگوید مسلمانها بدبخت هستند، فقیر هستند.
لباس ابریشم براى مرد حرام است. ولى داریم که وقتى مىخواهى بروى جبهه در برابر دشمن از ابریشم لباس بپوش و لو مرد هستى. مرد در برابر دشمن لباس ابریشم بپوشد.
یکى از علاقهمندان ماهى نامرغوبی خریده بود و همین طور داشت مىبرد. امام صادق(ع) فرمود: چرا این طورى مىکنى؟ گفت: ماهى خریدهام. فرمود: شما شیعهها مخالف دارید. مخالفین دارند شما را مىبینند. آن وقت آنها مىگویند: این شیعهها آدمهاى بدبختى هستند یا ماهى نخر یا اگر مىخرى خوبش را بخر. اگر متوسط آن را مىخرى لاى یک چیزى بپیچ. خیلى اسلام سفارش کرده که ما پزمان عالى باشد.
حدیث جبهه را یک وقتى برایتان خواندم. که حضرت فرمود: چند تا دیگ روشن کنید. چند تا دیگ بار بگذارید. آشپز گفت: یک دیگ بس است، این همه دیگ براى چه؟ فرمود: یکى از آن آب گوشت باشد و بقیه آب جوش. گفتند: آقا این همه آب جوش مىخواهیم چه کنیم؟ فرمود: جبهه است دشمن است. شما را از دور مىبینند. اگر یک دیگ بار بگذارى مىگویند: تعداد مسلمانها کم است. این آرایش نظامى است. به همین خاطر حضرت در یکى از جبههها همین که دید به او مىخندند، فرمود: به ریش سفیدها مىخندند که ارتش اسلام پیر است. فرمود: فردا همه به ریشهایتان رنگ بزنید که دشمن به ریشهاى ما نخندد. اینها یک اصولى است که اسلام سفارش کرده است.
بعضىها براى غریبهها لباس خوب مىپوشند ولى براى خودىها هر چى آمد مىپوشند. امام فرمود که: اول اینکه همان طور که براى غریبهها خودتان را مرتب مىکنید براى خودىها هم مرتب کنید. دوم این که مرد هم باید براى زنش خود را آرایش کند و اگر مردى خودش را آرایش نکند، عفت زنش در خطر است. هر چه مىخواهید زن شما پاکدامنتر باشد، خودتان را بهتر درست کنید.
اگر مردى یک روز دهانش بوى پیاز دهد، یک روز دهانش بوى سیگار دهد و هر روز یک بویى دهد بعد این خانم یک بار که سوار تاکسى شد یا سوار ماشین دیگر شد، اتوبوس، تاکسى، قطار، هواپیما و… دید یک رانندهاى سوپر دو لوکس است ادکلن زده، این زن مىگوید: خوشا به حال مردم. درعمرمان یک بار شوهرمان یک همچین عطرى نزده است.
حدیث فرمود: اگر مىخواهید زنتان عفیف باشد، حتماً براى خانم خود آرایش کنید. این هم روایت است.
4- بهداشت بدن
روایت داریم: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَهً أَحَبَّ أَنْ یَرَى عَلَیْهِ أَثَرَهَا قِیلَ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّى إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ» (مکارمالأخلاق/ص41) خدا دوست دارد اگر به کسى چیزى داد، اثر آن را ببیند. بعضىها دارند ولى پنهان مىکنند و گداوار زندگى مىکنند. و جالب این که یک مشت افرادى، یک عمرى گدایى زندگى مىکنند از ترس این که گدا نشوند. مىگوید: آدم باید براى پیرى و کورى نگه دارد. 70 سال فقیرانه زندگى مىکند از ترس این که یک وقت فقیر نشود. اگر خدا یک چیزى داد نشان دهید که الحمد لله وضعمان خوب است. البته نه در حد تفاخر. داریم که حضرت فرمود: خدا دوست دارد «یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ» لباس تمیز، بوى خوب و خانهاش را گچ کارى کند. نه گچ برى (گچ کارى) یعنى سفید کند. «وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ» خاکروبه هم در خانهاش نگذارد.
در قرآن داریم «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ» (مدثر/4) امام صادق(ع) فرمود: لباست را جمع کن، چون لباست که پخش شود، آلودگىها را با خود جمع مىکند.
پیامبر(ص) یک شخصى را دید که موهایش خیلى پریشان بود و لباسهایش کثیف بود. فرمود: «مِنَ الدِّینِ الْمُتْعَهُ وَ إِظْهَارُ النِّعْمَهِ» (کافی/ج6/ص439) فرمود: اگر تو دین دارى نه زلفت، زلف است، نه لباسهایت.
لباس فقیرانه اشکال ندارد، کثیفی اشکال دارد. ما فقیر تمیز داریم، پولدار کثیف هم داریم. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «بِئْسَ الْعَبْدُ الْقَاذُورَهُ» (کافی/ج6/ص439) پیامبر(ص) فرمود: بسیار بد هستند آدمهاى بد و کثیف.
حتى اسلام مىگوید: خانمها شب ظرفها را بشویند. نگذارند ظرفها را صبح بشویند. ممکن است از شب تا صبح کلى آلودگى ایجاد شود. بعد امام(ع) فرمود: ظرف را شستید، دمر بگذارید. فرمود: یک پارچه هم رویش بکشید. این حدیثها مال 1400 سال پیش است. حالا از ترس بهداشت و بازرس و وزارت بهداشت و بهدارى، ما از ترس بهداشت و مأمور یک سوم این بهداشت رسول اکرم را رعایت مىکنیم.
مسواکت را کسى دیگر مصرف نکند. حولهاى که روى دوشت انداختى، کس دیگر روى دوشش نیاندازد. در هر چیزى مىخواهى ایثار کنى، ایثار کن اما حوله را ایثار نکن.
همین طور که لاستیکهاى ماشین پر باد است، گاهى تنظیم باد مىکنند، انسان هم گاهى باد مىگیردش داریم که اگر یک وقت تو را باد گرفت، اگر یک وقت باد گرفتت فورى تنظیم باد کن و بنشین لباست را وصله کن. دکمهات را خودت بدوز. خودت یک چیزى بخر و ببر خانه. اگر یک وقت احساس کردى غرور مىگیردت، خیال مىکنى همیشه مدیرعامل، رئیس، مدیر کل، وزیر، وکیل… میمانی. دو کیلو سیب زمینى بخر بردار ببر خانه.
یک مرتبه آیت الله وارد شود، خودش بخارى مسجد را روشن کند. داریم که یک وقتى کارى کنید که غرور و تکبر در شما راه پیدا نکند.
رسول اکرم(ص) فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ الْبَسِ الْخَشِنَ مِنَ اللِّبَاسِ وَ الصَّفِیقَ مِنَ الثِّیَابِ لِئَلَّا یَجِدَ الْفَخْرُ فِیکَ مَسْلَکَهُ» (مجموعهورام/ج2/ص66) (اى ابوذر) (گاهى لباس خشن بپوش) لباس ساده چرا؟ «لِئَلَّا یَجِدَ الْفَخْرُ فِیکَ مَسْلَکَهُ» لباس خشن بپوش تا افتخار در تو راه پیدا نکند. تا باد نکنى، انسان باد مىگیردش، تو که ابوذر هستى، میخواهى خودسازى کنى، مىخواهى اخلاق اسلامى داشته باشى. لباسى بپوش که باد نگیردت. بنده آخوند هستم و در ایران مشهور هستم. باید جورى باشم که اگر یک بچه به من گفت: یک حدیث برایم بخوان، نباید بگویم که برو، برو درست را بخوان من در تلویزیون مىگویم.
امام رضاى عزیز(ع) در حمام کیسه مىکشید و امام عزیز بنیانگذار جمهورى اسلامی(ره) با دستهاى خودش براى بچهی دبستانی نامه نوشت. (سفارش شده که این چنین باشید)
امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ الْجَسَدَ إِذَا لَبِسَ الثَّوْبَ اللَّیِّنَ طَغَى» (مکارمالأخلاق/ص111) انسان همین که لباس نرم پوشید یاغى مىشود.
چند دفعه که انسان سوار هواپیما شود، دیگر حال ندارد سوار اتوبوس شود. انسان این طورى است. زود معتاد مىشود. ما خیال مىکنیم هروئین، هروئین است. هواپیما هم هروئین است. لباس هم هروئین است. یعنى بسیارى از پستها، هروئین است. آقا داشت راحت کار مىکرد حالا که دو سه روز پست او رفته بالا دیگر پایین نمىآید. تمام مظاهر، هروئین است. هر کسى به هر چیزى وابسته شد بدبخت است.
یک سرى از وابستگىها، اسارت است.
خدایا ما که نمىتوانیم خودمان را حفظ کنیم بیاییم رک و صاف با خدا حرف بزنیم.
ما همهمان اسیر هستیم، اگر ما اسیر نبودیم قهر نمىکردیم. تمام این هایى که اسیر چیزى هستند قهر مىکنند. (مثلاً شغل عوض شود، لباس عوض شود یا جا عوض شود)
گاهى اسیر یک میهمانى هستید. فلانى افطارى ما را دعوت نکرد. عید خانهى ما نیامد. همهى ما به یک نحوى اسیر هستیم. خوشا به حال آن هایى که آزاد هستند.
5- اسراف در لباس
در تاریخ داریم، هشام بن عبدالملک دوازده هزار لباس ابریشم داشت.
خدایا، ما هر روز، هر شب، باید دعا کنیم. به آن علما و پدرانى که ما را با اهل بیت(ع) آشنا کردند. آنهایى که از مسیر اهل بیت(ع) رفتند سمت خلفا این بنى امیه و بنى عباسىها همهشان از اینها بودند. هارون الرشید چه لباسهایى داشت. مأمون چه لباسهایى داشت. خلیفهى عباسى صد هزار لباسهاى رنگ رنگ داشت. شما از مرز جمهورى اسلامى که بروى بیرون مىبینى شاه و امیر و حاکم و… چه لباسهایى دارند. و بر مىگردیم تازه ما نسیم اسلام به ما خورده است. ما هنوز مسلمان علوى صد در صد نیستیم. ما نه شرقى هستیم نه غربى داریم مىرویم رو به اسلام یعنى در مسیر اسلام هستیم. خوب، الآن حساب کن رهبر ما را به همهى رهبرها. زندگىشان را به همه ى زندگىها، زن و بچهاش را با همه ى زن و بچهها. خدایا شکر، خدایا این نعمتهایت را از ما نگیر.
6- پز با لباس
روایت است در کافى، در بحار هم هست. قَالَ الصَّادِقُ(ع): «جَاءَ رَجُلٌ مُوسِرٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) نَقِیُّ الثَّوْبِ فَجَلَسَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) ص فَجَاءَ رَجُلٌ مُعْسِرٌ دَرِنُ الثَّوْبِ فَجَلَسَ إِلَى جَنْبِ الْمُوسِرِ فَقَبَضَ الْمُوسِرُ ثِیَابَهُ مِنْ تَحْتِ فَخِذَیْهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ص أَ خِفْتَ أَنْ یَمَسَّکَ مِنْ فَقْرِهِ شَیْءٌ قَالَ لَا قَالَ فَخِفْتَ أَنْ یُصِیبَهُ مِنْ غِنَاکَ شَیْءٌ قَالَ لَا قَالَ فَخِفْتَ أَنْ یُوَسِّخَ ثِیَابَکَ قَالَ لَا قَالَ فَمَا حَمَلَکَ عَلَى مَا صَنَعْتَ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ لِی قَرِیناً یُزَیِّنُ لِی کُلَّ قَبِیحٍ وَ یُقَبِّحُ لِی کُلَّ حَسَنٍ وَ قَدْ جَعَلْتُ لَهُ نِصْفَ مَالِی فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ص لِلْمُعْسِرِ أَ تَقْبَلُ قَالَ لَا فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ لِمَ قَالَ أَخَافُ أَنْ یَدْخُلَنِی مَا دَخَلَکَ» (کافی/ج2/ص262) یک آدم پول دار پهلوى پیامبر(ص) نشسته بود. یک فقیر آمد و پهلوى او نشست تا فقیر پهلوى پولدار نشست، پول دار یک خرده خودش را جمع کرد و لباسش را از زیر فقیر جمع کرد، تا خودش را جمع کرد حضرت (ص) فرمود که: ترسیدى پول هایت به او واگیر کند. یا ترسیدى فقر او به تو واگیر کند؟ چرا چنین کارى کردى؟ دعوایش کرد.
ما هم همین جورى هستیم. وقتى عقد یا عروسى برویم همین که ببینیم چند تا بچه این ور و آن ور ما نشست مىگوییم این جا، جاى بچهها است و جایمان را عوض مىکنیم.
وقتى پیامبر (ص) آن شخص را دعوا کرد گفت: چرا لباست را جمع کردى؟ گفت: راستش را بخواهى شیطان، گولم زد. من به جبران این کارم حاضرم نصف پولم رابه این فقیر بدهم. فقیر گفت: من نمىخواهم. مىترسم پولت بیاید پهلوى من، خصلت تو هم بیاید در من و لذا نمىخواهم.
بعضى از لباسها، لباس عبادت است. مثلاً لباس احرام. لباس نماز جماعت. لباس شخصیتها. لباس نمازگزار. اینها لباس هایى است که حالا ان شاءالله برایتان خواهم گفت.
دربارهى گیر دادن با لباس چند تا حدیث بخوانم.
در روایات داریم که پیامبر (ص) فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یَلْبَسُونَ الصُّوفَ فِی صَیْفِهِمْ وَ شِتَائِهِمْ یَرَوْنَ أَنَّ لَهُمُ الْفَضْلَ بِذَلِکَ عَلَى غَیْرِهِمْ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» (أمالی طوسی/ص537) یا ابوذر (این حدیث مال من و شماست) در آخرالزمان یک گروهى هستند، لباس پشمى مىپوشند یعنى هم تابستان، هم زمستان لباس پشمى مىپوشند خیال مىکنند لباس پشمى فضیلتى است. (وبه منظور فخر فروشی آن را میپوشند)
قارون وقتى بیرون مىآمد با یک دنگ و فنگى بیرون مىآمد.
حضرت امیر(ع) در دکان خیاطى بود. لباس را که پوشید براى پرو کردن دید آستین لباس بلند است. فرمود: قیچى را بده. قیچى را گرفت و از مچ قیچى کرد.
امام رضا فرمود: اگر کسى لباس بپوشد که همه نگاهش کنند در جلسهى عروسى (اصلاً دوست دارد که لباسى بپوشد که همه نگاهش کنند) اگر کسى لباسى بپوشد که مباهات کند که من این لباس را پوشیدهام (گاهى هم قیمتش را دوبله مىگوید مثلاً هزار تومان خریده مىگوید: 3 هزار تومان) خوب، لباست را مىگویى گران است خودت هم گرانى؟
یک کسى یک لنگ 700 تومان بست رفت حمام، مرد حکیمى در حمام بود گفت: من چقدر مىارزم؟ مرد حکیم یک خرده به قیافهاش نگاه کرد و گفت: 700 تومان. گفت: مرد حسابى! من فقط 700 تومان لنگم هست. گفت: اتفاقاً من فقط لنگت را قیمت کردم، خودت ارزش ندارى.
راجع به علما هم همین حدیث را داریم، که اگر کسى درس بخواند قَالَ الْبَاقِرُ(ع): «مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ الرِّئَاسَهَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا» (کافی/ج1/ص47) بگویم من درس مىخوانم که وقتى رفتم شهرم بگویم من پروفسور آیت الله یا فوق لیسانس هستم. اگر کسى درس بخواند براى پز دادن آن هم جایگاهش در آتش است.
خلاصه اسلام مىخواهد ما از خودم بودن بیرون بیاییم. از منیت بیرون بیاییم. خودمان را نبینیم. و لذا گاهى وقتها مىبیند ما نمىتوانیم آرام بگیریم. خدا با زور ما را به مکه برده «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً» (آلعمران/97) واجب است آقاى مستطیع بیاید مکه و آقاى مستطیع که آمد مکه مىگوید: باید لباسهایت را بکنى. لباس رنگى نپوش (لباس احرام) حاجىها که مىروند مکه در چند فرسخى مکه باید لخت شوند و فقط یک کفن بپوشند. دوخته نباشد، رنگى نباشد. عطر نزده باشد. نگاه به آینه نکند، چون یاد خودش مىافتد. (من حاجى مىخواهم که یاد خودش نباشد) همین طور که از خانهات کنده شدى اول، بعد از محله کنده شوى.
دوم، از کشورت کنده شوى.
سوم، از لباسهایت کنده شو. از زلفت هم کنده شو. سرت را تیغ بزن. حاجىها باید آن جا سرشان را تیغ بزنند. برو وارد جمعیت شو اصلاً در جمعیت گم شو. من دیگر نیستى، ما شو. من نباش، ما باش. خودت نباش، خدا باش. برگرد به آن دورهاى که از مادر متولد شدى. برگرد به آن دورهاى که با همین کفن وارد قبر مىشوى.
گاهى وقتها وقتى خدا مىبیند نمىرویم، زیر پایمان را داغ مىکند که برویم.
زن زینت خیلى برایش مهم است. داریم هر وقت زن نماز مىخواند قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «وَ لَا تُصَلِّی إِلَّا وَ هِیَ مُخْتَضِبَهٌ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ مُخْتَضِبَهً فَلْتَمَسَّ مَوَاضِعَ الْحِنَّاءِ بِخَلُوقٍ» (دعائمالإسلام/ج1/ص177) زن طلا هم داشته باشد سر نماز طورى نیست. عطر هم داشته باشد طورى نیست. حتى سفارش به آنها هم شده است. داریم که زن بدون آرایش، بدون زینت نماز نخواند و اگر چیزى ندارد و لو یک تسمهى چرمى هم اگر هست، اگر نقره هم هست، اگر زینتهاى مصنوعى هم هست زن وقتى با خدا حرف مىزند بایدآراسته باشد.
زن حسابش جداست، چون آرایش جزو ذات زن است و لذا طبق فطرت (چون ما مىگوییم اسلام دین فطرت است) اسلام گفته، لذا باید طبق فطرت انجام شود. لباس چه رنگى باشد؟ لباس سیاه ممنوع، فقط عمامهى سیاه و کفش سیاه طورى نیست. به ما مىگویند: لباس مىخرید رنگش روشن باشد، چرک شد معلوم شود که چرک شده است. لباس دشمنها را نپوشید قَالَ الصَّادِقُ(ع): «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِهِ قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لَا یَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لَا یَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِی وَ لَا یَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَیَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی» (منلایحضرهالفقیه/ج1/ص252) لباس کفار را نپوشیم.
و روز جمعه پیامبر(ص) لباس خاصى داشت. دو تا لباس داشت، گذاشته بود براى جمعه، روز غیر جمعه نمىپوشید. یعنى براى جمعه پیامبر(ص) حساب خاصى باز مىکرد.
باز بحث ما ماند. بحث ما این بود: لباس چون چیزى است که ما از اول تولد با آن سر و کار داریم، براى نوزاد حدیث لباس داریم. براى عروس حدیث داریم. براى کار حدیث داریم.
شخصى آمد دید آقا لباس قشنگى پوشیده است گفت: آقا این لباس تنگتان نیست. فرمود: لباس کار است. لباس کار نباید گشاد باشد. لباس کار مثل لباس خلبانها باید چسبیده باشد.
رنگ لباس سفید، جنس لباس، جنس لباس که سفارش شده لباس پنبهاى است. از نظر اسلام لباس پنبهاى بهتر از لباس پشمى است. نظافت لباس را گفتم، حتى پیامبر(ص) لباس هایش را در دیگ مىجوشاند. ظرف شستن و دمر گذاشتن و پارچه انداختن رویش را گفتم.
تأثیر لباس در روح انسان را گفتم، که اگر آدم لباس فاخر بپوشد عارش مىشود که لباس وصله دار بپوشد. گاهى آقایان لباس خوب که مىپوشند، لباس ساده هم بپوشند. در مورد اسراف در لباس و تفاخر در لباس مطالبى فشرده گفته شد. ولى قرآن مىگوید: «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ» (اعراف/26).
خدایا لباس عزت به ما بپوشان. لباس ذلت از مسلمین برکن. لباس تقوى بر ما بپوشان. لباس عفت ر زن و مرد ما بپوشان. آن هایى که ما را از لباس عفت و تقوا خارج کردند از لطف خود خارج کن.
خدایا از خیر و برکت ماههاى مقدس ما را بهرهمند بفرما.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدى از نهضت خمینى محافظت بفرما. خامنهاى رهبر به لطف خود نگه دار.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»