قدر و مقدرّات، شب قدر
موضوع بحث: قدر و مقدرّات، شب قدر
تاریخ: 09/03/65
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی با لهدی و الهمنی التقوی»
1- حالات رسول اکرم در شبهای قدر
دهه آخر ماه مبارک رمضان خیلی مهم است. حضرت رسول در این دهه یک برنامه خاص داشت. هر چه ماه رمضان به طرف آخر میرفت، دلهره پیغمبر بیشتر میشد و اضطراب و توجه به دعا و جدا شدن از زندگیهای روزمره را بیشترمی کرد و از نظر معنوی برنامه زیادتری برای خودشان میچیدند. چون روایات زیادی داریم که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است و چون این برنامه شب بیست وسوم ماه رمضان پخش میشود، کمی درباره اهمیت آن صحبت میکنیم. تا سال دیگر چه کسی مرده و چه کسی زنده است؟ یک خورده روی شب بیست و سوم بیشتر عنایت شود. لذا در دعاها هم غیر از احیاء و برنامههایی که در شبهای قبل هست برای شب بیست و سوم برنامه ویژهای است. غروب شب اول قدر یک غسل دارد اما در شب بیست و سوم یک غسل نزدیک غروب است و یک غسل آن هم نزدیک نصف شب است. یا مثلا در خواندن سوره روم و عنکبوت یک سفارش خاص شده است.
2- استفاده از فرصتها
شخصی خدمت حضرت رسول آمد گفت: من خانهام دور از شهر است، من بیشتر از یک شب نمیتوانم بیایم. بگو: شب قدر کدام است. چون یک فلسفهای دارد معلوم نیست شب قدر کدام یک از شبهاست. معلوم نیست دعای مستجات کدام یک از دعاهاست. گناهی که آدم را میپیچاند معلوم نیست که کجاست. یک میانبرهایی در این عالم است که اگر آدم بتواند آنها را پیدا کند خیلی موفق است. اگر کسی بتواند آن میانبرها را بشناسد و دنبال کند سعادت دنیا و آخرتش تأمین میشود و برای اینکه آن میانبرها معلوم شود باید از خود خدا کمک گرفت. ما نه راه پول در آوردن را میدانیم و نه اینکه چگونه باید پول خرج کنیم. امام سجاد(ع) در دعاهای مکارم الاخلاق میفرماید: «وَ أَصِبْ بِی سَبِیلَ الْهِدَایَهِ لِلْبِرِّ فِیمَا أُنْفِقُ مِنْهُ»(صحیفه سجادیه، دعاى 20) یعنی خدایا به من یاد بده که پولم را در کجا خرج کنم. گاهی یک کلمه یا یک درهم پول در یک جا خیلی ارزش دارد. گاهی صدها برابر آن در جای دیگر ارزش ندارد. مثلا رسول خدا(ص) میفرماید: «أفضل الجهاد کلمه حق عند سلطان جائر»(عوالیاللآلی، ج1، ص432) اگر یک شاه ستمگری بود، کسی رفت به شاه ستمگر حرف حق زد و این حرف ترس و رعب و عظمت آن را شکست. خیلی مهم است. گاهی انجام دادن یک کار خیلی مهم است. این دانشجویان لانه جاسوسی یک کاری کردند که در دنیا خیلی مهم بود. چون کسی به آمریکا این طور سیلی نزده بود که لانه جاسوسی و سفارتخانهشان را گروگان بگیرد و اینطور خوار بشوند و آمریکا به دست و پا بیافتد. آنها آمریکا را خوار کردند. بنابراین نان با برکت، زمین با برکت، باید به هر چیزی یک نظری بشود.
بارها من این را گفتم که وقتی پیغمبر در غار رفت، میتوانست از خیلی چیزها حفاظت کند، اما تار عنکبوت حافظ پیغمبر شد. در قرآن میگوید: هدهد دو سفر کرد و در یک کشور مسلمان شد. اگر نظر خدا باشد خیلی چیزها گل میکند. سالها ما در تلویزیون صحبت کنیم اما آن اسیر 16، 17ساله که گفت: ای زن اگر تو حجاب نداشته باشی من با تو حرف نمیزنم. ارزش آن دو سه دقیقه، از سی سال تبلیغ بیشتر است. آدم سالها در رادیو سخنرانی کند، اما آن اسیری که از استان کرمان برای مدرسه یک آبگرمکن میخرد و ماهی چند تومان پول ندارد که قسطش را بدهد، ولی وقتی اسیر میشود میگوید: مرگ بر صدام. مرگ بر صدامی که به قول آقای هاشمی رفسنجانی هفت ثانیه بیشتر طول نکشید. یک وقت میبینی ارزش این هفت ثانیه از هفت سال بیشتر است.
حالا از آن هفت ثانیهایها، از آن زمین جمارانها، از آن تار عنکبوتها، از آن هدهدها، چه کار باید بکنیم؟ دست چه کسی است؟ کلید کجاست که اگر دست بگذاریم روشن میشود؟ آن کلید تنها با عقل نیست. خیلی آدمها زرنگ هستند. روایت داریم که: یک آدمهایی خیلی زرنگ هستند و همیشه هشتشان گرو نه است. هرچه میدوند به جایی نمیرسند آدمهایی هستند که هیچ سیاست و زرنگی ندارند. میگفت: بهترین حیله چه حیلهای است؟ بهترین حیله این است که بگوید: خدایا من حیله سرم نمیشود. صاف راه میروم هر کاری دوست داری، بکن. این سیاست بازی و زرنگیهایی که گاهی بوی توطئه و بوی باندبازی و خط بازی میدهد، اگرهمه این چیزها را دور بریزد و به ریش همه این خطوط و زرنگیها و کیاست بخندد، موفقتر است. چون همه اینها دنبال این هستند و دست و پا میزنند که جلو بروند.
3- توفیق از اوست
در دعای شعبان میخوانیم: «وَ بِیَدِکَ لَا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نُقْصَانِی»(مصباحالمتهجد، ص395) خدایا زیادی من و نقص من به دست توست. اگر همه کره زمین جمع شوند تا یک کسی را خام کنند، اگر خدا نخواسته باشد بدتر عزیز میشود. بنابراین اگر یک مقدار توحید قوی باشد، آدم از این بازیها کمتر در میآورد. بهترین حیلهها ترک حیله هاست.
یک حدیثی داریم: «أَکْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّهِ الْبُلْهُ»(عوالیاللآلی، ج1، ص71) اکثرآدمهایی که به بهشت میروند آدمهای احمقی هستند. یعنی چه؟ این که توهین به بهشتیهاست. بعد یک روایت دیگردیدم که: یعنی آدمهایی که سیاست بازی نمیکنند! سیاستمدار هستند، اما سیاست باز نیستند. یعنی واقعا ًطبیعی فکر میکند و از روی زرنگی درست میفهمد.
4- خاطره
یک کسی آمد و به من گفت: آقای قرائتی تو خیلی سیاستمدار هستی! گفتم: تا حالا کسی به من این لقب را نداده است. من ممکن است معلم خوبی باشم، اما سیاستمدار خوبی نیستم. گفت: نه تو به این بچهها که درس میدهی، چهل سال دیگر که اینها تاجر بشوند، سهم امام را به تو میدهند. گاهی وقتها که آدم مریض میشود، ببین چه فکرهایی میکند؟
5- حکایت
یک وقتی ناصرالدین شاه راه میرفت، دامنش را جلو گرفته بود و راه میرفت. به او گفتند: چرا این چنین کردی؟ گفت: میگویند بعضی از پرندهها از آسمان تخم میاندازند، طرف گفت: چه آرزوی درازی داری؟ گفت: نه چنان هم دراز نیست. به خانم گفتهام: تا من برگردم آب را جوش بیاور. گاهی وقتها مرض مالیخولیا میگیرند. آدم خیال میکند اگر چنین کند خوار میشود. اگر چنان کند ذلیل میشود. در مناجات ماه شعبان میفرماید: «وَ بِیَدِکَ لَا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نُقْصَانِی»(مصباحالمتهجد، ص395)
از زیادی و نقص همه میخواستند شاه را نگه دارند نشد. همه میخواستند صدام را نگه دارند نمیشود. دیگر ما چقدر بینیم و گوش ندهیم؟ «وَ إِنْ یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»(قمر/2) قرآن انتقاد میکند «وَ إِذا ذُکِّرُوا لا یَذْکُرُونَ»(صافات/13) هر چه میگویی تکان نمیخورد. «لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها»(اعراف/179)
بالاخره شب قدر شب مهمی است. قرآن میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ»(قدر/1) ما ازهمین آیه میفهمیم که حضرت مهدی هست. از «إِنَّا أَنْزَلْنا» امام زمان ثابت میشود. معلم من در این حرف امام جواد است. حضرت جواد به طرفدارانش گفت: اینطوری استدلال کنید، یعنی یک تکی است، که نمیتواند پاتک بزند. طرف حسابی بایکوت میشود. اگر میخواهی بحث کنی از «إِنَّا أَنْزَلْنا» بحث کن. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر فرستادیم «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ»(قدر/2) نمیدانی شب قدر چه شبی است؟ «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»(قدر/3) شب قدر از هزار ماه بهتر است. عبادت در شب قدر از عبادت هزار ماه بهتر است «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»(قدر/4) ملائکه و فرشتهها و جبرئیل همراه با روح(روح فرشتهای است بزرگتر از جبرئیل) به زمین نازل میشوند. امام زمان فرمود: این سؤال را بکن و بگو: این شب قدر که فرشتههای آسمان به زمین میآیند کجا میروند؟ سؤال اوّل: آیا شب قدر برای یک سال است یا برای هر سال؟
شب قدر برای هر سال است. هر سال یک شب قدر دارد. در شب قدر است که فرشتهها نازل میشوند. امام جواد(ع) فرمان داده که با شب قدر استدلال کنید. در زمان پیغمبر فرشتهها که بر پیغمبر نازل میشوند. بعد از زمان پیغمبر برچه کسی نازل میشوند؟ آیا میشود بگوییم: وقتی فرشتهها نازل میشوند پیش صدام میروند؟ در کجا نازل میشوند و به کجامی روند؟ به همان دلیلی که در زمان رسول خدا، شب قدر فرشتهها خدمت رسول خدا میرسیدند، در هر زمان، باید یک شخص پیامبر گونهای باشد که فرشتهها خدمت او برسند. وهمین آیه نشان دهنده این است که در طول تاریخ در هر زمانی باید امام معصومی باشد تا میزبان فرشتهها شود. چون شب قدر برای یک سال نیست. شب قدر برای هر سال است و هر سال «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ، تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ» کجا نازل میشوند؟ اگر در زمان پیغمبر ملائکه بر رسول خدا نازل میشوند، بعد از آن زمان ملائکه به کجا میروند؟ پیغمبر(ص) فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ أَحِبُّوا عَلِیّاً فَإِنَّ لَحْمَهُ لَحْمی وَ دَمَهُ دَمِی»(أمالى مفید، ص293) «الْإِیمَانَ مُخَالِطٌ لَحْمَکَ وَ دَمَکَ کَمَا خَالَطَ لَحْمی وَ دَمِی»(أمالى صدوق، ص96) گوشتش، پوستش، خصلتش باید پیغمبر گونه باشد که بتواند میزبان فرشتهها باشد.
6- مراحل شبهای قدر
شب خیلی مهمی است. یک روایت داریم که شب نوزدهم تقدیر میشود، شب بیست و یکم بسته میشوند، شب بیست و سوم امضاء میشود. حدیثی هم به این مضمون داریم که: شب نوزدهم مثل لباس برش میشود، شب بیست و یکم پرو میشود، شب بیست و سوم دوخته میشود. اینکه میگویند: هر سه شب، شب قدر است. یعنی سه مرحله دارد: برش، پرو، دوخت! حدیثش این است که امام صادق فرمود: «التَّقْدِیرُ فِی لَیْلَهِ تِسْعَهَ عَشَرَ»(وسائلالشیعه، ج10، ص354) شب نوزدهم اندازه گیری میشود. این اندازه هم مربوط به روزی ما نیست که روزی ما اندازهگیری میشود. «وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ»(رعد/8) در عالم هر چیزی اندازه دارد. امام سجاد دردعایش میگوید: ای خدایی که وزن نور را میدانی، وزن نور خیلی مهم است. مثلا فرض کنید یک اتاق وقتی روشن باشد، وزن نور اتاق چه قدر است؟ وقتی چراغ را خاموش کنی چقدر وزن دارد؟ وزن نور خیلی دقیق است. فرض کنید بنده روی باسکول میروم، فرض کنید هفتاد کیلو وزن دارم. از دور یک چراغ قوه در چشم من میاندازی، چراغ قوه که به چشم من میاندازی، همین اندازه نوری که افتاده است، وزنش چقدر است؟ امام صادق میفرماید: تو میدانی این مقدار نور چقدر وزن دارد! این چراغ قوه چه قدر در وزن ایشان تأثیر دارد. «وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» هرچیزی در این عالم حساب دارد. «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر/21) قرآن میگوید: خزینهی هر چیزی پیش ماست و وقتی شب قدر دعا میکنیم، میگوییم: خدایا روزی ما را وسیعتر قرار بده. البته منظور از وسیع بودن، داشتن نیست. دادهها رزق نیست. کامیابیها رزق است. چون گاهی وقتها انسان خیلی چیزها دارد. اما از این چیز برای خودش سهمی نیست. هر دادهای لذت است. گاهی ممکن است یک کسی در یک خانه40 متری اعصابش راحت باشد ولی یک کسی در یک خانه100 متری اعصابش ناراحت باشد. این خوشی و ناخوشی به اولاد بند نیست. به هیچ یک از اینها بند نیست. خودش یک چیز دیگر است و لذا اگر میخواهیم دعا کنیم، دعا کنیم خدا به ما خوشی بدهد نه وسلیهاش را. مثلا دعا میکنیم خدایا یک پولی به ما بده که به مکه برویم. چه کار داری این چنین میگویی؟ بگو «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام» (بحارالانوار،ج94،ص374) چه کار داری که پول میخواهی. دعا کن خدا تو را مکه بفرستد. آن قدر آدم بی پول هست که به مکه میرود! از خدا سعادت بخواه.
یک کسی گفت خدا گفته است «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»(غافر/60) مگر خدا نگفته که دعا کنید من مستجاب میکنم؟ پس چرا من دعا میکنم مستجاب نمیشود؟ علامه طباطبایی در تفسیر آیه میفرماید: «ادْعُونی» یا «ادعوا»اش گیر دارد یا«نی»اش گیردارد. «ادعوا» به معنی «دعا» است. دعا چیست؟ دعا در لغت به معنی طلب خیر است. یعنی اینکه آدم خیر بخواهد. اگر ما فقط خیر خواستیم و فقط از خدا خواستیم مستجاب میشود. آنجایی که دعا میکنیم مستجاب نمیشود، معلوم میشود واقعا خیر نیست، خیال میکنید خیر است ولی در واقع خیر نیست. شاید مشکل ما این باشد که فقط از خدا نمیخواهیم. یک جمله ازخدا میخواهیم، صد بار جلو هرکس و ناکس خم میشویم. اگر واقعا فقط از خدا بخواهی و فقط هم خیر بخواهی خدا مستجاب میکند. اگر یک جایی دعا مستجاب نشود، یا دعا، دعا نیست یا خیال میکنیم خیر است. و اگر خیر است مخلصانه دعا نمیکنیم. از همه گذشته میگوید: آقا اگر میخواهی دعایت مستجاب شود، باید لقمهات حلال باشد. با لقمه حرام دعا مستجاب نمیشود. آقا در ماشین بنزین بریز تا راه برود. اگر آب ریختی نمیرود. اگر خواستید دعا کنید شب بیست و سوم دعا کنید و دعا هم آدابی دارد. اصولا میدانید که اگر هم خود دعا مستجاب نشود، خودش لذت دارد، این مثل این است که بگوید: آقا من شیرجه رفتم اما قاشق چایخوری بیرون نیاوردم. آخر آدم عاقل که شیرجه میرود باید با قاشق چایخوری بیرون بیاید؟ اصلا خود شیرجه لذت دارد، حتی اگر هیچ چیز نباشد.
اصلا مستجاب نشود. همینکه من آمدم با خدا حرف میزنم، خودش یک شیرجه ملکوتی است. یک شیرجه ملکوتی این است که آدم با خالق هستی حرف میزند. شما الان که بخواهی با هرکس حرف بزنی، سخت است، مخصوصا اگر یک آدم مهم باشد. یک کسی به من گفت: نهضت سواد آموزی آمدم اما شما را ندیدم. نیم ساعت نشستم، تا تو را دیدم. گفتم: در تهران برای گوشت یخی هم باید در صف بایستید. حالا برای دیدن من نیم ساعت صبر کن. اگر آدم بخواهد به هر چیزی برسد باید زمانی صرف کند. اگر بخواهی حتی تلفن بزنی باید تا هفت شماره صبر کنی، برای صدا کردن خدا هم همینطور است، میگویند کسی که ده مرتبه یا الله بگوید، خدا هم به او لبیک میگوید. پس اگر هم دعا مستجاب نشود خود دعا عبادت است.
7- آداب دعا
به ما گفتند: اگر خواستید دعا کنید دعا آدابی دارد. آدابش این است. 1ـ اول نعمتهای خدا را بشمارید. دعاهایی که ائمه میکنند، دعای ابوحمزه و. . . در ابتدا میگویند که: خدایا چه دادی؟ نعمتهای خدا را بشمار، خدایا کوچک بودم بزرگم کردی، گرسنه بودم سیرم کردی، البته نمیشود کارهایی که خدا در حق ما کرده را شمرد. «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»(ابراهیم/34) اگر بخواهیم نعمتهای خدا را بشماریم، نمیتوانیم. اما تا همان حدی که میتوانیم، به زبان بیاوریم. نعمتهای خدا را که شمردی عشقت نسبت به خدا زیاد میشود. حدیث داریم اگرخواستید دعایتان مستجاب شود نعمتهای خدا را بشمارید. 2- شکر کنید «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» (فاتحه/2) 3- یک صلوات بر پیغمبر بفرستید. 4- نقاط ضعف را بگویید. با گوشم این گناه را کردم. با زبانم این گناه را کردم. هی عیب هایت را بشمار، به طوریکه کسی متوجه نشود. 5- استغفار کن و بعد دعا کن، ان شاء الله مستجاب میشود. پس بطور خلاصه پنج کار باید انجام شود: 1- نعمتها را بشمار 2- الحمدلله بگو 3- بر محمد و آل محمد درود بفرست 4- عیب هایت را بشمار 5- استغفار کن. بعد دعا کن مستجاب بشود.
«فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»(دخان/4) شب قدر هر دستوری فیصله داده میشود. برنامه ریزیها تنظیم میشود. «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»(قدر/5) شب قدر شب سلامتی است شبی که خدا بندگانش را مورد لطف قرار میدهد. شب قدر شب مهمی است. سؤال میکند بهترین کارها درشب قدرچیست؟ میگوید: بهترین کارها این است که انسان از خدا عافیت بخواهد. آخر ماه رمضان است. پیغمبر فرمود: اگر ماه رمضان تمام بشود و خدا کسی را نبخشد، معلوم میشود خیلی محروم است. انگار کسی که کنار دریا باشد و صورتش را نشوید. معلوم است خیلی آدم بی عرضهای است. برای خودتان در شب قدر برنامه ریزی کنید. هر شبی را که آدم قدر بداند شب قدراست. برای خودتان برنامه ریزی کنید. درطول پنج سال چقدر جبهه بودید. شما که اینقدر به خدا میگویی: خدایا به من بده. خدا که به شما داده با آنها چه کردهای؟
یک کسی میخواست به مکه برود. شاعر میگوید: بیرون حرم چه کردی که حالا میخواهی داخل حرم بروی. ما دو هزارتومان به شما نسیه دادیم، خوردی آمدی و گفتی: یاالله چهار هزار تومان بده. باز رفتی خوردی تا حالا هر چه به تو دادند خوردی. چنددقیقه از عمرت، چند روز از عمرت را در جبهه بودی؟ مال خودت را حساب کن از این مال تا حالا چقدر در راه کمک به دیگران دادی؟ خوب بنویس. ما در روز قیامت خیلی وضعمان خراب است.
یک رزمنده به جبهه رفته و وصیت کرده است که بابا جان من یک دوچرخه دارم، دوچرخهام را هم بفروش و برای جبهه بده. خودش برای جبهه جان داد و دوچرخهاش را هم برای جبهه داد و شما چه دادی؟ مالت را حساب کن، گناهانت را حساب کن، ساعات عمرت را حساب کن. یک خورده به خودمان برسیم. و در بین شب¬های قدر شب بیست و سوم خیلی مهمتر است. پیش پیغمبر آمد و گفت: یابن رسول الله! خانهام دور از مدینه است، بگو یک شب بیایم، بیش از یک شب نمیتوانم بیایم. پیغمبر فرمود: اگر بیش از یک شب نمیتوانی بیایی شب بیست و سوم بیا.
در جمهوری اسلامی برای ما از نظر عرف شب بیست و یکم مهمتر است، اما از نظر حدیث شب بیست و سوم مهمتر است. امام سجاد در دعای وداع با ماه رمضان، یک خداحافظی میکند که انگار مادری از جوانی میخواهد جدا بشود. خداحافظ ای ماهی که اولیای خدا میگفتند: چه وقت میشود که دوباره بیاید. خداحافظ ای ماهی که تمام میشود. بعضی میگویند: الحمد الله که تمام میشوی، یعنی افراد ضعیف میگویند خوب شد تمام شد. اگر مال کسی را از بین بردید، پس بدهید. لازم هم نیست بگویید. ولی بالاخره اگر از کسی پولی برداشتی برو به حسابش بریز. مال مردم را باید داد، حتی لازم نیست بگویی چه وقت؟ کجا؟ چه طوری؟ ولی بالاخره باید بدهی. میگوید: آخر آدم عارش میشود. اگر الان عارت بشود پس فردا آن دنیا نارت میشود. عار یا نار؟
8- اقسام حیا
ما دو رقم حیا داریم. 1- حیا عاقلانه2- حیا احمقانه.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «الْحَیَاءُ حَیَاءَانِ حَیَاءُ عَقْلٍ وَ حَیَاءُ حُمْقٍ فَحَیَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَیَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ»(کافى، ج2، ص106) خجالت نکش، نمازت غلط است، درست کن. قرآن بلد نیستی، یاد بگیر. شب بیست و سوم شب مهمی است. شبی که قرآن نازل شد شبی که دعا مستجاب میشود. شبی که فرشتههای آسمان به زمین میآیند و خدمت حضرت مهدی(ع) میرسند، شبی است که طومار و پروندهی ما بسته بندی میشود و امضاء میشود. بهترین عبادتها این است که کسی به دینش بنازد. وقتی پیغمبر خبر شهادت را به حضرت علی داد فرمود: «أَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی»(شرحنهجالبلاغهابنابىالحدید، ج4، ص107) وقتی من ضربت بخورم در خط مستقیم هستم. بله اگر در خط مستقیم هستم، دیگرمهم نیست.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد اگر عیب و گناهی داریم که نمیگذارد خیر برای ما مقدر شود، به آبروی امیرالمؤمنین عیب و گناه ما را بر طرف بفرما و به ما ظرفیت و لیاقت بهره گیری از همه خیرها و خوبیها را عنایت بفرما.
شب بیست و سوم است. نمیدانیم که ماه رمضان دیگر سهمیه داریم یا نداریم، اگر سهمیه نداریم مهم نیست. این آخرین ماه رمضان ماست. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را بیامرز و از دنیا ببر. اگر نه باز هم عمر داریم. خدایا عمر ما را در راه خدمت به خودت قرار بده. ممکن است ما نباشیم ولی بچههای ما باشند، خدایا بچههای ما را در طول تاریخ از بهترین مومنین و مومنانت قرار بده. خدایا اموات ما را بیامرز. رزمندگان ما را پیروز بگردان، توطئههای دشمنان را خنثی بگردان. توطئه گران را نابود بفرما، رهبر عزیز انقلاب را به سلامت بدار. قلب حضرت مهدی را برای همیشه از ما راضی بدار. یک لحظه ما را به خودمان واگذار مکن. سعادت و نور شهادت را نسیب ما بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»