موضوع بحث: فرزند – 8
تاریخ پخش: 73/09/10
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- پیش بچه، بچه شو!
چند جلسه است که ما راجع به تربیت فرزند صحبت میکنیم. به هر حال تربیت فرزند مسالهی مهمی است. جلسات قبل راجع به انتخاب همسر و شیر مادر و عقیقه صحبت کردیم. در این جلسه میخواهیم دربارهی هم بازی شدن با بچه، احترام بچه، سرپرستی بچه، حق حضانت و حق بچهها بر والدین صحبت کنیم. دربارهی هم بازی شدن با بچه، روایات زیادی از شیعه و سنی داریم. رسول اکرم(ص) میفرماید: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»(منلایحضرهالفقیه، ج3، ص483). هرکس در خانه بچه دارد، به خاطر آن بچه او هم بچه شود. تا ما پایین نیاییم بچه رشد نمیکند. قرآن نازل میشود تا پیغمبر به معراج برود. یعنی قرآن پایین میآید تا پیغمبر بالا برود. شما در مسئلهی اهرم وقتی چوب را زیر یک سنگ میکنید، چوب را به طرف پایین میآورید تا سنگ بالا برود. تا ما تواضع نکنیم بچهها بالا نمیآیند. اگر یک عالمی بین یک سری جاهل باشد، اگر عالم بخواهد پرستیژ عالم بودن خودش را حفظ کند، مردم رشد نمیکنند. عالم باید پایین بیاید تا مردم رشد کنند.
2- رفتارهای نادرست
یکی از نیازهای کودک همبازی داشتن است. زن و شوهری که یک بچه دارند و بچهی آنها همبازی ندارد، بدانند که این بچه کمبود دارد و آن کمبود را باید پدر و مادر پر کنند. وقتی یک چیزی به بچه تحمیل شود و بچه ناچارا آن را انجام میدهد میگوید: راحت شدم. بعضی از خانوادهها که خیلی به بچه امر و نهی میکنند، بدانند که این چنین بچه را بیادبتر میکنند. درست مثل فنر است. هرچه فنر را بیشتر فشار بدهی، دستت را که برمیداری فنر بالا میپرد. به همین خاطر بعضی از بچههای آخوندها بد از آب در میآیند. نیازهای طبیعی انسان باید برآورده بشود. بچه نیاز طبیعی به ورزش دارد. اگر همبازی ندارد باید پدر و مادر جای همبازی را برای او پر کنند. خلاصه پدر نباید، پدر باشد. پدر باید رفیق فرزند خود باشد. پدر سالاری درست نیست. پدر باید از بچه نظر خواهی کند. گاهی هم باید از عقیدهی خودش بگذرد.
در جنگ احد پیامبر اکرم(ص) مشورت کرد و گفت: دشمن به قصد کودتا از مکه وارد مدینه میشود، نظر شما چیست؟ خود پیامبر نظرش این بود که در کوچهها سنگر بگیرند اما اینجا به خاطر اینکه جوانها ناراحت نشوند و در ذوقشان نخورد، از رأی خودش دست برداشت.
ابورافع یکی از اصحاب پیامبر بود. گفت: من بچه که بودم با امام حسن مجتبی همبازی بودم. گاهی که کولی بازی میکردیم، امام حسن روی دوش من سوار میشد. وقتی نوبت من میشد که روی دوش امام حسن سوار شوم. امام حسن میگفت: خجالت نمیکشی که میخواهی روی دوش من سوار بشوی؟ خلاصه از زیر قراردادهای بچگی در میرفت.
امام صادق(ع) میفرماید: «دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ سَبْعاً فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَیْرَ فِیهِ»(کافی، ج6، ص46). یعنی هفت سال بچه را آزاد بگذارید تا بازی کند. «وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ». از هفت سالگی تا 14 سالگی آن را ملازم خودت قرار بده «فَإِنْ أَفْلَحَ»، اگر بین هفت سالگی تا14 سالگی بچه خوب خط گرفت که چه بهتر «وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَیْرَ فِیهِ» اگر نشد دیگر به این امید نیست. کار تربیتی روی بچههای راهنمایی بیشتر از دبیرستانیها است. امام میفرماید که تربیت پذیری از هفت سالگی تا 14 سالگی است.
انس بن مالک میگوید: یک برادر کوچک به نام ابوعمید داشتم. حضرت وقتی میآمد میگفت: یا اباعمید! بعد هم یک طنز میفرمود که اشاره به یک شوخی و بازی بود.
3- گرایش به دین در نوجوانان بیشتر است
ابن ربیع میگفت: یاد دارم که پنج ساله بودم. پیغمبر آب برمیداشت و با من شوخی میکرد و به من آب میپاشید. به بچههای شیطان خیلی فشار نیاورید. بچه شر خوب است. چون بچه هرچه در بچگیاش شر باشد، بزرگ که میشود بردباریاش بیشتر میشود. برای بچهها شیطانی یک ارزش است. در قرآن داریم: «فَما آمَنَ لِمُوسى إِلاَّ ذُرِّیَّهٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفینَ»(یونس/83) حضرت موسی که آمد و معجزه آورد، هیچ کس به موسی ایمان نیاورد. فقط بچهها به او ایمان آوردند. آن بچهها هم از فرعون و جامعه میترسیدند. دبیر تعلیمات دینی در مدرسه دخترانه گفته است: دخترها شما دیگر به تکلیف رسیدهاید. دیگر نباید با نامحرم دست بدهید. مثلاً پسر عمو، پسر دایی نامحرم هستند. مادر به مدرسه آمده و گفته است: به شما چه مربوط است که دختر من با پسر عمو یا پسر دایی خود دست بدهد یا ندهد؟
روایت داریم وای بر پدران بی دین که بچههای پاک را منحرف میکنند. اگر پدر و مادر با مدرسه هماهنگ نباشد، بچه بین یک تضاد قرار میگیرد. گرایش جوانها به مذهب بیش از دیگران است. با لطف خدا و به کوری چشم آمریکا و به کوری چشم همه آنهایی که میخواهند بچههای ما را از طریق ویدئو و ماهواره منحرف کنند، گرایش بچههای ما روز به روز به مذهب بیشتر میشود. در بین نسل نو، تعداد افراد نماز خوان روز به روز بیشتر میشود. افتخارات بچهها روز به روز بیشتر میشود. از این آیه یک چیز دیگر هم معلوم میشود که محیط و خفقان، آدم را مجبور نمیکند. با اینکه فرعون خوف ایجاد کرده بود اما بچهها توانستند خطشان را حفظ کنند.
در قرآن داریم که یک عده میگویند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنینَ»(سبأ/31). اگر شما نبودید ما خوب بودیم. شما ما را بد کردید. محیط ما را فاسد کرد. میگویند: نخیر! «قالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنینَ»(صافات/29) شما خودتان ریگ در کفشتان بود. روز قیامت حتی عدهای به شیطان میگویند: بدبخت، بیچاره، نکبت! شیطان میگوید: چه شده است؟ برای چه اینقدر فحش میدهی؟ «فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ»(ابراهیم/22). مرا ملامت نکن. خودت را ملامت کن. من کاری نکردهام که تو را هل بدهم. من فقط راه را نشان تو دادم. تو خودت به آن وارد شدی. همین جلوههایی که به تو نشان دادم، به دیگران هم نشان دادم اما تو دنبالم آمدی و آنها نیامدند. انسان آزاد است.
4- به کودکان رحم کنید
پیامبر(ص) میفرماید: « لا تحقرن أحدا من المسلمین فإن صغیرهم عند الله کبیر»(مجموعهورام، ج1، ص31). احدی از مسلمانان را تحقیر نکنید. کوچک ترین آنها هم پیش خدا بزرگ هستند. میوهی نوبری را نزد پیغمبر آوردند. پیغمبر این میوه را گرفت و گفت: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی مُدِّنَا وَ صَاعِنَا»(کتابسلیمبنقیس، ص675) خدایا در شهرمان این میوهها را مبارک کن، خدایا روز به روز به ما برکت بده. بعد یک نگاهی در جلسه کرد تا ببیند چه کسی در جلسه از همه کوچکتر است و میوه را به او بدهد. زنده باد مسجدهایی که اول به بچهها شام میدهند.
حضرت راجع به اسمهای مقدس فرمود: حالا که اسم دخترت را فاطمه گذاشتی، به او حرف زشت نزن «فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا»(کافی، ج6، ص48) او را لعنت نکنی و به او حرف زشت نزنی. حضرت فرود: من چند کار را تا آخر عمرم فراموش نمیکنم. احترام بچهها و سلام کردن به بچهها را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
یکی از کارهای زشتی که الان آمده این است که به هر کسی که سلام میدهی، میگوید: سلام با بنده است. یعنی چه؟ این که جواب سلام نشد. سلام مستحب است. جواب سلام واجب است.
پیغمبر به بچهها سلام میکرد. پیغمبر جلوی پای امام حسن و امام حسین وقتی کوچک بودند، بلند میشد. «فَلَمَّا رَآهُمَا النَّبِیُّ ص قَامَ لَهُمَا»(المناقب، ج3، ص388) گاهی پیامبر برای استقبال از امام حسن و امام حسین بلند میشد و تا نزدیک در میرفت. گاهی کنار بچهها میایستاد و بچهها را به طرف خود دعوت میکرد و بعد میگفت: روی دوش من بیایید. این از اخلاق پیغمبر است. این نوشتهای از کتاب «محجه البیضاء» از فیض کاشانی بود.
سرپرست بچه چه کسی باشد؟ این دیگر مسأله حقوقی است. ولایت پدر در مال، در ازدواج، در تحصیل، مهم است. گاهی پسر میخواهد طلبه بشود اما پدر و مادر میگویند: ما راضی نیستم. حق سرپرستی بچه تا دو سالگی با مادر است. از دو سالگی تا هفت سالگی هم اگر دختر باشد با مادر است اما اگر پسر باشد با پدر است. بعد از هفت سالگی حق سرپرستی چه پسر باشد چه دختر باشد با پدر است. اگر پدر فوت شد حق سرپرستی با مادر است.
5- بین فرزندان فرق نگذارید
پیامبر(ص) فرمود: «مَنْ فَرَّقَ بَیْنَ وَالِدَهٍ وَ وَلَدِهَا فَرَّقَ اللَّهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَحِبَّائِهِ فِی الْجَنَّهِ»(عوالیاللآلی، ج2، ص249) اگر پدری به خاطر اینکه با مادر درگیری دارد. یک کاری کند که بین مادر و بچه تفرقه بیندازد، خدا در روز قیامت بین او و بین دوستانش تفرقه خواهد انداخت. این اسلام هیچ چیز را فرو گذار نکرده است. اگر زن حامله خلافی کرد او را شلاق نزنید، چون ممکن است به بچه ظلم شود.
پیامبر(ص) فرمود: «اعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ کَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ فِی الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ»(مکارمالأخلاق، ص220) همه بچهها را به یک چشم نگاه کنید. بچهها خیلی ظریف هستند. بچهها حساس هستند. بین بچهها فرق نگذارید. مواظب باشید. اگر پدر و مادر چیزی را میبخشند به همه یک طور ببخشند. اظهار محبت به کوچکترها یک طوری نباشد که فرزندهای بزرگتر احساس بیمهری کنند. به بچههای یتیم، مثل بچههای خودت محبت کن. امیرالمومنین(ع) فرمود: «أَدِّبِ الْیَتِیمَ بِمَا تُؤَدِّبُ مِنْهُ وَلَدَکَ وَ اضْرِبْهُ مِمَّا تَضْرِبُ مِنْهُ وَلَدَکَ»(کافی، ج6، ص47) بچهی یتیم را مثل بچههای خودت تربیت کن. با همان چیزی که بچه خودت را تنبیه میکنی، بچه یتیم را تنبیه کن. تنبیه بدنی طوری باشد که سرخ یا کبود نشود وگرنه دیه دارد. حدیث داریم حتی در بوسیدن هم بچهها را یک طور ببوسید.
من حدود 20 سال پیش یک جلسه برای پسرهای کاشان داشتم. یک روز از مشهد آمدم که جمعه عصر به جلسهی بچهها برسم. بچهها فهمیدند که من از مشهد آمدم. همه دور من آمدند و روبوسی کردیم. یکی از این بچهها آمد و گفت: آقای قرائتی! ما از امروز تو را قبول داریم. گفتم: چرا؟ گفت: وقتی آمدی همه بچهها دور شما ریختند تا با شما روبوسی کنند. من و دوستم رفتیم و از پشت بام به شما نگاه کردیم. خواستیم ببینیم که بین بچههای زشت و زیبا در بوسیدن فرق میگذاری یا نه؟ ببین چقدر بچهها دقیق هستند.
آیا بچه به گردن پدر خود حق دارد؟ بله! بچه حق دارد که پدر به او آموزش بدهد. به بچه شنا بیاموزد. شنا برای پسرها نیست. برای دخترها هم هست. نمیگوید: «عَلِّمُوا اَبْناءَکُم» میگوید: «عَلِّمُوا أَوْلَادَکُمُ السِّبَاحَهَ وَ الرِّمَایَهَ»(کافی، ج6، ص47) یعنی هم پسر و هم دختر اسب سواری و تیر اندازی را بیاموزند.
6- فرزندانتان را زود عروس و داماد کنید
امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ»(نهجالبلاغه، حکمت 399) قرآن را به بچه بیاموزند. دیر یا زود ما میمیریم. اگر این بچه ما با قرآن آشنا باشد، برکاتش برای ما میماند. بچه هایتان را زود عروس و داماد کنید. حضرت فرمود: اگر بچه کسی به سن ازدواج رسید میتواند ازدواج کند اما او را به هرکسی نمیدهیم. گاهی وقتها آرزوی بعضی زنها این است که دخترشان بزرگ شود و برایش خواستگار بیاید و بگوید: من او را شوهر نمیدهم. اگر پدر یا مادر اجازهی ازدواج ندهند و دختر یک دسته گلی آب بدهد و پسر هم یک گناهی بکند، آنگاه گناهش به گردن پدر و مادر است.
خدایا هرچه قدر در تربیت بچهها کوتاهی کردیم ما را ببخش.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»